⚖به روز بودن دانشجویان حقوق و پاسخگویی به سوالات هموطنانم.⚖

۲۲۶ مطلب با موضوع «انواع لایحه» ثبت شده است

لایحه رفع توقیف خودرو.

«بسمه الحق »

دادیار محترم شعبه ....دادسرای عمومی وانقلاب کوار ؛        

             با سلام وعرض ادب

     احتراماً ؛ اینجانب بوکالت از آقای ......... در پرونده کلاسه 940000  دردفاع از حقوق موکل عرایضم رابشرح ذیل معرض میدارم:

مالک ماشین توقیفی ، موکل میباشد که مدارک مالکیت ضم لایحه  قبلی تقدیم حضورتان گردید.تعدادی ازمدارک نیزحین توقیف ماشین تقدیم مراجع قانونی گردیده است.باعنایت به اینکه موکل هیچ اطلاعی از محتویات کشف شده درماشین نداشته واینکه محتویات کشف شده بموجب دادنامه مندرج درپرونده که توسط شعبه اول عمومی حقوقی دادگاه کوار صادرگردید:رای به عدم قاچاق موارد کشف شده صادرشده است.مع الوصف : باتوجه به اینکه نیابتی به بخش انزل جهت اخذ اظهارات آقای ............صادرومشخص گردیدکه نامبرده متواری میباشد.واینکه برادر موکل نیز در اظهارات خود اذعان داشته که مالک خودرو از بار خودرو اطلاعی نداشته.لذا چون اصل بر برات میباشدوتاکنون دلیلی دال بر اطلاع موکل ازبارخودرو ثابت نشده است.  

مع هذا: عرایضم رابشرح ذیل درجهت رفع توقیف از خودروی موکل طبق اصل شخصی بودن مجازات هامعروض میدارم ؛ مع الوصف :مستندبه مواد 141 و142 قانون مجازات اسلامی جدید ناظر بر تبصره ماده 19 همان قانون که اشعار  میدارند :

ماده ۱۴۱- مسؤولیت کیفری، شخصی است.

ماده ۱۴۲- مسؤولیت کیفری به علت رفتار دیگری تنها در صورتی ثابت است که شخص به طور قانونی مسؤول اعمال دیگری باشد یا در رابطه با نتیجه رفتار ارتکابی دیگری، مرتکب تقصیر شود؛

     همچنین مواد 148 قانون آیین دادرسی کیفری و 215 قانون مجازات اسلامی همانگونه که استحضاردارید: قاضی محترم دادسرا را مکلف به تعیین تکلیف درخصوص اشیای توقیفی نموده است. بناء علیهذا:باتوجه به مواردمتقن خواهشمنداست : درصورت صلاحدید دستورات مقتضی رامبذول فرمائید. مساعدت حضرتعالی موجب امتنان خواهد بود.

                                                                                                  باتشکر وامتنان

 

 

۲۹ مرداد ۹۷ ، ۲۰:۱۰ ۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تبادل لوایح طلاق.

                             

ریاست و مستشاران معظم دادگاه تجدید نظر استان

موضوع : تبادل لوایح

بااهداء سلام / توقیراً عطف به  دادنامه شماره ----اصداری از جانب شعبه ---- دادگاه محترم خانواده تبریز -  مراتب در راستای تجویز ماده 346 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی وانقلاب در امور مدنی در پاسخ به اظهارات تجدید نظر خواه در قالب لایحه ایشان ، مستنداً بحضور آن عالیمقامان ایفاد وتقاضاب بذل توجه و امعان نظر مورد استدعاست.

توجهاً به اسناد و مدارک  قانونی موجود در پرونده اعم از پاسخ استعلام در مورد اعتیاد به مواد مخدر صادره از مراکز ترک اعتیاد و همچنین محکومیت قطعی تجدید نظر خواه  طی دادنامه شماره --- مبنی بر عدم پرداخت نفقه (بپیوست) و همچنین با توجه به اقرار صریح خود تجدید نظر خواه در محضر دادگاه محترم بدوی دال بر داشتن اعتیاد و همچنین تشریک مساعی و ایجاد فرصت و امکان ترک اعتیاد برای وی از طرف اینجانبه وخانواده ام ولو خانواده ایشان ، متاسفانه مجدداً پس از ترک موقت به اعتیاد خود روی آورده است که به اساس زندگی مشترک خلل آورده است وهمچنین  با توجه به عجز از پرداخت نفقه ، دیگر امکان ادامه زندگی مشترک با تجدید نظر خواه غیر قابل تحمل و مشقت بار می باشد و دوام زوجیت موجب عسر و حرج اینجانبه می باشد فلذا از شما قضات محترم تجدیدنظر تقاضای بذل توجه به مطالب معنونه موافق به لحاظ اصدار تجدید نظر خواسته توسط دادگاه محترم بدوی بر اساس قانون ، تقاضای تایید وابرام تجدید نظر خواسته مورد استدعاست .  

                        با تقدیم احترام  --

فاقد هر گونه اثر حقوقی و صرفا جنبه آموزشی دارد!

۱۵ مرداد ۹۷ ، ۱۹:۲۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

لایحه دفاعیه به عنوان وکیل متهم در خصوص اتهام ایراد ضرب عمدی و توهین.

ریاست محترم شعبه ۱۰۲ دادگاه عمومی جزایی شهرستان ....

احتراما به وکالت از آقای .... ...... موارد ذیل به عنوان لایحه دفاعیه تقدیم حضور میگردد.

۱- ادبیات غریب به کار رفته در کیفرخواست

عالیجناب، مطالعه کیفرخواست صادره از دادسرای محترم، هر حقوق خوانده ای را با این سوال مواجه میکند که آیا دادیار محترم به هنگام تنظیم کیفرخواست، ادنی توجهی به شالوده های بنیادین حقوق جزا داشته اند؟ از اصول اساسی حقوق جزا، اصل برائت و  اصل تفسیر به نفع متهم هستند که گویی هیچ منزلتی در نزد دادیار محترم ندارند. در متن کیفرخواست به شهادت شهود به عنوان دلیل توجه اتهام به موکل، به عنوان مهمترین دلیل اشاره شده است اما ظاهرا خود آقای دادیار از ضعف این دلیل آگاهی داشته و درصدد توجیه استدلال خود برآمده است. در واقع اظهارات شاهدان بیطرف ماجرا، به هیچ عنوان دلالت بر وقوع بزه توهین یا ایراد ضرب و جرح ندارد. با اینحال دادیار محترم اصرار دارد که به هر نحو ممکن این بزه را به موکل نسبت دهد.

عالیجناب با وجود اینکه مطمئنم احاطه کامل بر پرونده دارید اما جهت سهولت استناد، بخشی از متن کیفرخواست را بازنویسی میکنم: " ... با توجه به اینکه اظهارات شهود معرفی شده از سوی متهم در یک مورد وقوع بزه توهین را تاکید میکند، و اینکه اظهارات ایشان نسبت به وقایعی است که مشاهده کرده اند لذا چه بسا وقایعی موجود باشد که از دید این تعداد از شهود مخفی بوده باشد ..."

این است استدلال دادیار محترم. ایشان میفرمایند شاید وقایعی اتفاق افتاده که شهود آن را ندیده اند و همین ندیده ها دلیل بر توجه اتهام به متهم است. جل الخالق. دادیار محترم چگونه میتواند به شهادت شهود استناد کند در حالیکه بر عدم مشاهده افعال انتسابی به متهم توسط شهود، اطلاع دارد؟ آیا غیر از این است که معنای لغوی شاهد، به معنی شخصی است که چیزی را "مشاهده" کرده و ماوقع دیده های خود را برای قاضی بازگو میکند؟ براساس ماده ۱۳۱۵ قانون مدنی «شهادت باید از روی قطع و یقین باشد نه به طور شک و تردید» این به آن معناست که شاهد آن چه را در دادگاه می گوید باید دیده، شنیده یا حس کرده باشد. پس اگر شاهد چیزی را بازگو نکرده، دیگر استناد به شهادت ناگفته او چه جایگاهی دارد؟

۲- نفع شخصی و رابطه خادم و مخدومی بین برخی شهود و شاکی

عالیجناب، همانطور که از مطالعه دقیق پرونده دریافته اید، کلیه اشخاصی که ارتکاب جرم توهین و ایراد ضرب را به متهم منتسب کرده اند، بلا استثنا یا شریک شاکی در ساخت و ساز ساختمان محل درگیری هستند، یا کارگران ساختمانی که برای شاکی و شرکایش کار میکنند.
از سوی دیگر، کلیه اشخاصی که به صراحت اعلام کرده اند متهم هیچ توهینی نکرده و چیزی به سمت شاکی پرت نکرده، همگی "بر حسب اتفاق" در محل بوده اند و جز یک مورد (همسایه روبرو) هیچ ارتباطی با متهم ندارند. یکی سیم کش است (فلان...) که برای ترمیم سیم کشی محل تخریب شده در ساختمان متهم در محل مشغول کار بوده و طرفه آن که نامبرده توسط شاکی معرفی شده بود. تشابه اسمی او با موکل نیز کاملا تصادفی است و هیچ ارتباط خویشاوندی ندارند.  
نامبرده در صفحه ۳۱ پرونده چنین اظهار داشته: " ...-----..... مشتی ماسه به طرف شاکی پرتاب کرد،  فاصله ۵ تا ۱۰ متر بود و ماسه ها به ..... نرسید، .... هیچ گونه توهین، اهانت و درگیری مشاهده نشد. شاکی خود را به زمین زد و تمارض نمود."
شاهد دیگری که اظهارات او دلالت بر عدم ارتکاب بزه توسط متهم دارد، آقای ..... است که آلومینیوم کار بوده و حسب اتفاق، در یکی از منازل محل مشغول به کار بوده و ماوقع را مشاهده کرده است. ایشان در صفخه ۳۰پرونده میگوید: " ... ناگهان شخص صاحب خودرو به دروغ خود را به زمین زد و ... هیچ گونه درگیری و توهین و اهانت، حاضرم سوگند یاد کنم، مشاهده نشده است..."
این شاهد در جای دیگر در صفحه ۸۹ پرونده میگوید: " شاکی افتاد ... حتی مامورین هم میخندیدند ... من اصلا زدن را ندیدم"
سایر حاضران در صحنه نیز، هر کس شریک یا خادم شاکی است، میگوید متهم به سوی شاکی سنگ پرتاب کرده و هر کس بیطرف است خلاف آن را اظهار میکند. مثال دیگر اظهارات آقای دکتر ...... است که در صفحه ۹۰ پرونده اعلام کرده است: "...... سنگ پرتاب کرد خورد به ماشین شاکی بعد مامور آمد که یکدفعه شاکی داد زد وای سرم وای سرم، که من چیزی ندیدم"
در صفحه ۲۹ پرونده آقای ....... اظهار کرده است: "آقای ........ ناراحت شدند و با یک تکه آچر شیشه سمت راست ماشین پراید را شکسته ... غیر از این هیچ درگیری فیزیکی انجام نپذیرفت و بنده هیچ درگیری و توهین و اهانت در محل مشاهده ننمودم"

۳- تناقض در اظهارات حاضرین در محل

در چند مورد تناقضاتی در اظهارات اشخاص حاضر در صحنه دیده میشود، مثلا مطابق اظهارات آقای دکتر ……، شاکی فریاد زده "وای سرم وای سرم" در حالی که بعدا در پزشکی قانونی کمر و ساق پای خود را به عنوان محلهای آسیب دیده اعلام کرده است.
استوار دوم ……. که پس از اعلام درگیری به پلیس ۱۱۰ به محل اعزام شده، ایشان در گزارش خود در صفحه ۱۰ پرونده صراحتا میگوید "من هیچ چیز ندیدم که پرتاب کند ... فقط هر چه بوده قبل از رسیدن عوامل گشت بوده و اظهارات کارگران را دال بر تنظیم صورتجلسه قرار داده و نوشته ام ." این در حالیست که آقایان …………… (شریک شاکی) و ………..    و ……….. (هر دو کارگر ساختمان شاکی) در صفحات ۱۳، ۱۴ و ۱۵ پرونده اعلام کرده اند که استوار          در لحظه پرتاب سنگ حضور داشته است.
عالیجناب با عنایت به موارد فوق، تقاضا دارد آقایان دکتر     ،         ،         ، فلان         و استوار دوم        به عنوان شاهد جهت شهادت در محضر ریاست محترم دادگاه حاضر شوند.

۰۸ تیر ۹۷ ، ۱۶:۴۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

لایحه تجدید نظر خواهی تقسیم ماترک.

ریاست محترم دادگاه تجدید نظر


با ابراز سلام و تحیت

احتراماً در خصوص دادنامه شماره ............ مورخه ۲۵/۳/۱۳۹۱ صادره از شعبه ...... دادگاه عمومی حقوقی ........، موضوع دادخواست آقای ....... ( تجدید نظر خوانده ) بطرفیت موکل اینجانب آقای ..... در فرجه قانونی و مستنداً به بند الف ، ب، ج و ﻫ ماده ۳۴۸ قانون آیین دادرسی مدنی به دادنامه اصداری اعتراض ، و بنا به جهات و دلایل ذیل توجه قضات محترم را در راستای نقض دادنامه معترض عنه به نکات ذیل مبذول می دارد :

اولاً :دادگاه محترم بدوی بدون در نظر گرفتن شرایط شهود و صلاحیت آنان و بدون توجه به دلایل و اظهارات اینجانب و مستندات پرونده صرفاً بر مبنای شهادت شهود که با حضور در جلسه دادرسی مورخه ۱۶/۱۲/۹۰  اظهار نموده اند که تقسیم شفاهی ما ترک صورت پذیرفته است مبادرت به صدور رای نموده است . لذا با امعان نظربه جهات ذیل ، تایید و تصدیق خواهید فرمود که اظهارات شهود افاده قطع و یقین در ماهیت دعوی را نخواهد داشت .

الف-آقای .... همسر خانم ......احد از خواندگان و وراث مرحوم ..... شوهر خواهر تجدید نظر خوانده می باشد که بعلت اختلافاتی که با تجدید نظر خواه آقای ......... و دو تن دیگر از وراث  بنام ........و ...........
داشته ، در جهت مخاصمه با موکل مبادرت به شهادت نموده است .

لذا برای تشحیذ ذهن قضات محترم لازم دانسته خلاصتاً موارد ذیل را در راستای رد اظهارات ( آقای ......)به استحضار برساند :

آقای ........ ( تجدید نظر خوانده ) یک برگ استشهادیه ( پیوست شماره یک ) را بعنوان دلیل وقوع تقسیم
ما ترک در جلسه مورخ ۱۵/۱۲/۸۶ در مقام واخوانده در پرونده کلاسه ...........به دادگاه ارائه نمودند که جعلی بودن استشهادیه توسط کارشناسان رسمی دادگستری احراز گردید و شعبه محترم ۱۵ دادگاه حقوقی ...... مبادرت به صدور دادنامه شماره ............ مورخه ۱۹/۸/۷۸ مبنی بر رد دعوی مطروحه از ناحیه ..... را صادر نمودند ( پیوست شماره ۲ )که با توجه به دادنامه صادره خانم ......... با مراجعه به اینجانب صراحتاً ذیل استشهادیه اقرار نمودند که :

« امضاء ذیل این استشهادیه متعلق به اینجانب نمی باشد و نسبت به این سند ادعای جعل دارم و هیچگونه اطلاعی از این نوشته نداشته » ( پیوست شماره ۳ ) و متعاقباًبه اینجانب وکالت دادند تا بر علیه آقای ........ شکایت کیفری مطرح شود ( پیوست شماره ۴ ) که النهایه مطابق دادنامه شماره ............. مورخه ۳۰/۵/۸۹ صادره از شعبه ۱۰۴۲ دادگاه عمومی جزایی....... تجدید نظر خوانده به اتهام سوء استفاده از سفید امضاء به یکسال حبس محکوم گردید ( پیوست شماره ۵ ) . با تجدید نظر خواهی .......... از دادنامه فوق الذکر در شعبه نهم دادگاه تجدید نظر استان تهران در جریان رسیدگی به پرونده ، مادرش مرحوم ......... احد از شکات فوت می نماید و بعد از فوت مادر خانم ........ شاکی دیگر پرونده ، با سه تن از وراث از جمله موکل اینجانب آقای .......اختلاف پیدا کرده و در این اثناء آقای ......... از موقعیت پیش آمده استفاده نموده و به نحوی رضایت خواهر خود را جلب کرده تا از شکایت خود منصرف شود به همین دلیل خانم ..........به موجب سند رسمی شماره ............مورخه ۲۱/۱۲/۸۹ دفتر خانه ۷۱۹ اصفهان از شکایت خود صرفنظر کرده ، ( پیوست شماره ۶ ) و طی اقرار نامه ای اینجانب را به طور کلی در تمامی پرونده های مطروحه از وکالت خود عزل نموده است ( پیوست شماره ۷ ) و بر این اساس شعبه نهم دادگاه تجدید نظر استان تهران صرفاً بر اساس رضایت خانم ......... و بدون در نظر گرفتن و باقی بودن بر شکایت احد دیگر از شکات آقای ........ مبادرت به صدور دادنامه شماره ۱۴۳ مورخه ۵/۲/۹۰ مبنی بر برائت آقای ......... را نموده است . در صورتیکه با توجه به جنبه عمومی جرم ، دادگاه می توانست رای بر تخفیف مجازات وی صادر نماید ضمن اینکه دادگاه هیچگونه تعیین تکلیفی در خصوص سند مجعول نکرده و جعلی بودن سند فوق الذکر کاملاً به قوت خود باقی است .

( پیوست شماره ۸ )

علی ایحال با شرح مذکور آقای ....... در جهت مخاصمه با موکل اینجانب آقای ........  مبادرت به اظهارات خلاف واقع در دادگاه نموده است . و بنابراین اظهارات وی وجاهت نداشته و می تواند قابل جرح باشد،  همانطوری که طی لایحه شماره .............. مورخ .................. قبل از صدور رای تقاضای جرح شهود را از دادگاه محترم خواستار گردیده بودم و دادگاه بدون توجه در غیاب اینجانب و دیگر اصحاب دعوی که حضور انان را در تصمیم گیری ضروری دانسته مبادرت به صدور رای نموده است وهمچنین خانم ............. در غیاب اینجانب به علت کسالت شدید ( دیسک مهره های گردن ) که در استراحت مطلق بسر می بردم در جلسه مورخه ۱۶/۱۲/۹۰ در دادگاه حاضر شده و بر علیه موکل اینجانب ........ ، به صحت ادعای تجدید نظر خوانده آقای ........... اقرار نموده است .

ب-با ملاحظه و امعان نظر استشهادیه پیوست دادخواست و اظهارات آقای ............ یکی دیگر از شهود تعرفه شده که عموی تجدید نظر خوانده می باشد تعارضات فاحشی به نظر می رسد که لازم دانسته توجه قضات محترم را به این موضوع معطوف نمایم . در استشهادیه پیوست  دادخواست آقای ........ عنوان داشته وراث تعیین تکلیف نموده و یک واحد تجاری را که بصورت سرقفلی متعلق مورث ایشان بوده و پس از تسویه حساب بین وراث سهم اقای .......... قرار داده در صورتیکه در جلسه استماع شهادت شهود مورخه ۱۶/۱۲/۹۰ اظهار داشته سهم سه تن از وراث منجمله آقای .........موکل اینجانب محفوظ می باشد و صحبتی از تسویه حساب به میان نیاورده است . که در این صورت می بایست شهود تعرفه شده نحوه تقسیم و همچنین نحوه پرداخت سهم الارث موکل اینجانب را کاملاً مشخص و به دادگاه محترم توضیح می دادند .

ج-تعارضات فاحش دیگری در اظهارات وکیل تجدید نظر خوانده با شهود تعرفه شده کاملاً نمایان است که اینجانب در لایحه مورخه ۱۳/۲/۹۰ که به شماره ۴۱۴ ثبت دفتر اندیکاتور شعبه محترم گردیده توضیحات مجمل را داده و تنها به این نکته اشاره می نمایم که :

وکیل آقای ......... در لایحه مورخه ۱۶/۱۲/۸۸ خود که به شماره .......... ثبت گردیده است (( عنوان داشته تقسیم به صورت شفاهی و بنا به اقرار ورا ث و گواهی گواهان بین ایشان صورت گرفته و متعاقباً پس از محاسباتی اقای ........... با پرداخت مبالغی وجه نقد سهم الارث وراث را پرداخت نموده است )). در صورتکیه شهود کاملاً مغایر آنچه که وکیل تجدید نظر خوانده در لایحه خود عنوان نموده در دادگاه اظهار داشته اند که سهم سه تن از وراث خارج از کشور محفوظ می باشد و هیچگونه سخنی از نحوه محاسبه سهم الارث و یا پرداخت آن به موکل به میان نیاورده است .

بنابراین چنانچه تجدید نظر خوانده مدعی وقوع تقسیم شفاهی می باشد می بایستی نحوه محاسبه و پرداخت سهم الارث موکل اقای ....... را مشخص می نمود و در این راستا دلایلی به دادگاه محترم بدوی ارائه می نمود از جمله به توافق رسیدن خود با موکل ( .......... ) در خصوص سرقفلی مغازه، مضافاً آنکه اقای .......... تمامی اظهارات خواهان و شهود را فاقد وجاهت و محمل قانونی قلمداد و تاکنون هیچگونه تایید و تنفیذی در خصوص انتقال حقوق صنفی به تجدید نظر خوانده ر ا مطرح ننموده است .

ثانیاً:چنانچه تجدید نظر خوانده مدعی تقسیم شفاهی می باشد چرا  و به چه دلیلی اقدام به تنظیم سند جعلی نموده است ؟چرا که تنظیم سند فوق از ناحیه تجدید نظر خوانده کاملاً نمایانگر عدم توافق شفاهی سهم الارث با وراث خارج از کشور  از جمله موکل اینجانب می باشد که مشارالیه دست به چنین اقدام خطیری زده است تا با این اقدام در راستای رسیدن به اهدا خود اقدام نماید .

ثالثاً :تقسیم شفاهی توسط تجدید نظر خوانده صرفاً با شهادت شهود قابل اثبات نمی باشد و به طور مثال به دو نکته اشاره می نمایم . چرا که بایستی شهود تاریخ دقیق وقوع تقسیم و همچنین چگونگی عمل به تقسیم را در  دادگاه محترم توضیح می دادند ، همچنین شهود ، حضور موکل ( ....... ) را در ایران در زمان تنظیم تقسیم نامه و یا شخص دیگری که از موکل اذن داشته باشد جهت تایید و تنظیم تقسیم نامه را می بایستی در دادگاه ثابت می نمودند. لذا بموجب مدلول مواد ۱۳۱۳ و ۱۳۱۵ قانون مدنی و تبصره های آن و ماده ۲۳۴ قانون آیین دادرسی مدنی شهادت شهود کاملاً فاقد وجاهت شرعی و قانونی به نظر می سد و از طرف دیگر همانطوریکه کراراً عنوان داشته ام موکل تمامی اظهارات شهود و تجدید نظر خوانده را فاقد اعتبار قلمداد نموده ، و تقاضای احقاق حق شرعی و قانونی خود را از سهم الارث ما ترک مرحوم پدرش ........... می نماید .

رابعاً : قاضی محترم دادگاه بدوی به هیچیک از دفاعیات اینجانب در لوایح و صورتجلسات دادگاه توجه ننموده تنها به ایراد اینجانب مبنی بر اعتبار امر مختومه استناد نموده و آن را موجه ندانسته و مبادرت به صدور رای نموده است .

خامساً: مطابق دستور دادگاه محترم بدوی جلسه مورخ ۱۶/۱۲/۹۰ دادگاه جهت استماع شهادت شهود و همچنین مواجهه حضوری اصحاب دعوی تعیین و به الزامی بودن حضور اصحاب دعوی تاکید نموده است . لکن هیچیک از خواندگان به جز خانم ............ در جلسه دادگاه حضور نداشته اند و اینجانب هم بعلت کسالت شدید متاسفانه نتوانستم در دادگاه حضور پیدا نمایم .هکذا گواهی پزشکی خود را قبل از جلسه بتاریخ ۱۵/۱۲/۹۰ که به شماره .......... ثبت دفتر اندیکاتور گردیده است و متعاقب آن لایحه دیگری به شماره ................. مورخه.............. دادگاه محترم تقدیم داشته ، بنابراین ملاحظه و تصدیق خواهید فرمود که دستور دادگاه محترم بدوی در خصوص حضور خواندگان و مواجهه فیمابین مشارالیهم و شهود تعرفه شده اجابت نگردیده است و دادگاه محترم بدون درخواست اینجانب مبنی بر اجرایی شدن دستور ان مقام جهت تشکیل جلسه به شکل و سیاق مذکور مبادرت به اتخاذ تصمیم نموده است .

سادساً :مطابق ماده ۱۹ قانون روابط موجر و مستاجر مصوب ۱۳۵۶ بر خلاف انچه که دادگاه محترم به آن استناد و بر اساس آن قرار رد دعوی به طرفیت مالکین صادر نموده است حضور مالکین در جلسات دادگاه با عنایت به دستور محترم قاضی رسیدگی کننده مبنی بر الزامی بودن حضور اصحاب دعوی و مواجه حضوری در جلسه استماع شهادت شهود ضروری بنظر می رسد . لذا دادگاه محترم بر خلاف آنچه قبلاً دستور داده عمل نموده و قرار رد دعوی خواندگان هفتم الی آخر را صادر نموده است .

سابعاً :لازم به ذکر می باشد آقای ......... با توجه به دادنامه شماره ......... مورخه ۱۴/۵/۹۱ صادره از شعبه ............... دادگاه جزایی ...... بعلت فروش مال غیر بدون مجوز قانونی و با علم به اینکه ملک متعلق به شکات    می باشد به شخص ثالثی فروخته است که در این راستا دادگاه وی را به تحمل یکسال حبس و رد مال و ............ محکوم نموده است ( پیوست شماره ۹ )

در پایان خاطر عالی را به این مسئله معطوف می نماید که بعد از فوت مرحوم ................ از سال ۱۳۸۴ تجدید نظر خوانده از غیبت ۳ تن از برادرانش سوء استفاده نموده و خواسته ، از طرق غیر قانونی که چند نمونه از احکام پیوست لایحه تقدیم گردیده حق و حقوق شرعی و قانونی برادارنش منجمله موکل اینجانب را پایمال نماید . همچنین در طول جریان دادرسی چند ساله با توسل به وسایل مختلف و با تشکیل پرونده های متعدد سعی در دلیل تراشی و مستند سازی داشته و در صدد اطاله دادرسی و جلوگیری از احقاق حق و اصدار رای عادله توسط محکمه محترم بوده است .

بناء علیهذا با توجه به توضیحات مجمل فوق و لوایح و مستندات تقدیمی تقاضای نقض دادنامه معترض عنه از محضر عالی مورد استدعا  می باشد.

۰۸ تیر ۹۷ ، ۱۶:۲۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

لایحه دفاعیه تجدیدنظرخواهی در پرونده مطالبه سهم الارث.

 ریاست محترم و مستشاران ارجمند دادگاه تجدید نظر استان ...............................

 سلام علیکم

ضمن تحیّت و عرض ادب، نظر به اینکه دادنامه شماره .............مورخ ............ در برخی موارد و به شرح آتی بر خلاف موازین حقوقی و بدون توجّه به ادله­‌ی ابرازی اصدار یافته است، در فرجه قانونی نسبت به آن اعتراض و تقاضای صدور رای شایسته به شرح متن لایحه تجدید نظر خواهی را دارد.

الف) مقدمه‌­ی  استحضاری

1- پدر موکل اینجانب (خانم ..........) به نام مرحوم .................. در تاریخ 1387/4/9 فوت نموده که به استناد گواهی انحصار وراثت پیوستی، وراث آن مرحوم حین الفوت عبارت بودند از: موکل اینجانب (خانم ........)، احد از خواهرهای ایشان، خانم ........ و تجدیدنظر خواندگان فوق الذکر.

2- مورث در زمان حیات خود مالک شش دانگ یک ملک به مساحت 1000 متر و با پلاک ثبتی 2963/85 قطعه 85 تفکیکی واقع در بخش 11 تهران بوده است. این ملک دارای یک واحد مسکونیِ دو طبقه( شامل همکف و زیر زمین) و 16 دهنه مغازه تجاری می‌باشد. جهت تبیین دقیق موضوع و روشن نمودن جزئیات آن، کروکی ملک مذکور بر مبنای استعلامات صورت گرفته در مرحله بدوی، نظریه کارشناسان و اظهارات طرفین دعوا در صورت‌جلسات رسیدگی بدوی که مورد قبول ایشان می‌باشد، تهیه و پیوست این لایحه می‌باشد. لذا به منظور تشحیذ ذهن آن مقامات محترم، ادامه لایحه بر مبنای این کروکی تقدیم می‌گردد. شایان عرض است این کروکی در نظریه کارشناسی نیز موجود است.

3- در زمان حیات مورث: 1- حقوق کسبی و صنفی (سرقفلیِ) 14 دهنه مغازه شامل مغازه‌های شماره 1 تا 13  و مغازه شماره 16 که اکنون به مغازه شماره 15(قنادی) متصل شده است، به غیر واگذار شده است. 2- علاوه بر آن سرقفلی مغازه شماره 14 نیز به احد از تجدیدنظرخواندگان، آقای ......، واگذار شده است. 3- همچنین حق مالکیت و سرقفلی سه دانگ مشاع از مغازه شماره 15(قنادی) بصورت شفاهی به آقای .......... واگذار می‌شود که با توجه به اتیان سوگند ایشان در مرحله بدوی، موکل نسبت به این دو دانگ نیز اعتراضی ندارد. 4- پس از موارد فوق همچنین دو دانگ مشاع از کل ملک مذکور به نام همسر مورث، خانم .......... منتقل می‌شود.

4- به این ترتیب ترکه مورث در زمان فوت عبارت است از: 1- چهار دانگ مشاع از حق مالکیت 13 دهنه مغازه شامل مغازه‌های شماره 1 تا 13   2- چهار دانگ مشاع از عرصه و اعیانی ملک مسکونی 3- یک دانگ مشاع از حق مالکیت و سرقفلی مغازه شماره 15(قنادی) 4- تجهیزات و اموال کارگاه شیرینی‌پزی طبق تحریر ترکه صادره از حوزه 2310 شورای حل اختلاف تهران که در پرونده موجود می‌باشد.

 5- از زمان فوت مورث تا کنون، تمام ترکه مورث به شرح فوق در تصرف انحصاری آقای ........... بوده و نه تنها ایشان از تقسیم ترکه امتناع نموده‌اند، بلکه علاوه بر دریافت تمامی منافع حاصل از ترکه، خود نیز در ترکه تصرفاتی را نموده و از آن منتفع شده‌اند.  این موارد به شرح زیر می‌باشد:

1- مال‌الاجاره مغازه‌های شماره 1 تا 13

2- حق مالکانه مغازه‌های شماره 1 تا 13 در مواردی که مستاجر آنها تغییر کرده و به علت ممانعت آقای ............. از تصرف موکل در سهم‌الارث خویش از ماترک فوق، تعداد و مبالغ آنها برای موکل معلوم نیست.

3- اجرت‌المثل یک دانگ مغازه شماره 15(قنادی) که در تصرف ایشان بوده است.

4- اجرت‌المثل نصف عرصه و اعیانی قسمت مسکونی (زیر زمین) که در تصرف ایشان بوده است.

5- اجرت‌المثل بخشی از ملک مسکونی که از آن به عنوان کارگاه شیرینی پزی استفاده می‌شده و در نظریه کارشناسی و در برآورد اجرت‌المثل آن، به عنوان یک ملک نیمه تجاری محسوب شده است.

6- اجرت‌المثل 40 متر از عرصه ملک مسکونی که توسط آقای ....... مورد استفاده تجاری واقع شده است. در این خصوص شایان عرض است ایشان حدود 40 متر از عرصه ملک مسکونی را با گرفتن کاربری تجاری از شهرداری، تحت تصرف شخصی درآورده و از آن به عنوان آشپزخانه استفاده می‌نماید.

7- اجرت‌المثل اموال و تجهیزات مورد استفاده در کارگاه شیرینی‌پزی.

6- به این ترتیب خواسته‌های موکل اینجانب در دادخواست بدوی که متعاقباً و به کرات نیز در لوایح ثبت شده در دادگاه عنوان شده است، شامل موارد زیر بوده و می‌باشد:

1- تقسیم ترکه (شامل ملک مذکور و اموال و تجهیزات کارگاه شیرینی‌پزی به شرح تحریر ترکه فوق‌الذکر) و مطالبه سهم‌الارث موکل از ترکه به شرح بند 4

2- مطالبه سهم‌الارث موکل از منافع حاصل از ترکه که به شرح بند 5 انحصارا توسط آقای ........ تحصیل شده است.

3- مطالبه خسارات دادرسی شامل هزینه دادرسی، هزینه کارشناسی و حق‌الوکاله وکیل

4- مطالبه خسارت تاخیر تادیه

7- دادگاه محترم بدوی پس از انجام استعلامات مربوطه و تشکیل جلسه رسیدگی، جهت 1- بررسی قابل تقسیم بودن ملک و در صورت غیر قابل تقسیم بودن آن، برآورد قیمت کل ماترک به شرح بند 4 جهت تقسیم ترکه و ارزیابی سهم موکل از ماترک و 2- برآورد کل منافع حاصل از ترکه به شرح بند 5 و صدور حکم به نسبت سهم‌الارث موکل از این منافع، قرار ارجاع امر به کارشناس را صادر فرموده و النهایه دادنامه فوق‌الذکر صادر شد. اینک موضوعات مورد اعتراض به شرح زیر تقدیم می‌گردد.

 ب) مبانی و موجبات تجدید نظرخواهی

1- موکل اینجانب کماکان نسبت به برآورد قیمت ماترک و به تبع آن سهم‌الارث ایشان از ماترک معترض می‌باشد. در این خصوص شایان عرض است، قیمت ارزیابی شده توسط کارشناسان مرحله بدوی با قیمت واقعی ترکه، تفاوت فاحش داشته لذا در این خصوص تقاضای ارجاع موضوع به کارشناس جهت برآورد دقیق و متعارف و نزدیک به واقعیت قیمت ماترک را دارد.

2- همچنین نظریه کارشناسان محترم در خصوص منافعی که آقای .............. به شرح بند 5 قسمت الف به‌صورت انحصاری از ترکه تحصیل نموده‌اند، اولاً با قیمت واقعی تفاوت فاحش دارد و ثانیاً اساساً نسبت به برخی موارد هیچ نظری نداده‌اند. از جمله ردیف1و 2 و 5 و 7 شماره 5 قسمت الف. لذا در این خصوص خواهشمند است دستور فرمایید جهت محاسبه این موارد و همچنین تجدید نظر در برآورد دیگر موارد، موضوع به کارشناس ارجاع شود.

3- اولین نظریه کارشناسی در خصوص منافعی که آقای ........ به شرح بند 5 قسمت الف بصورت انحصاری از ترکه تحصیل نموده‌اند، تحت شماره 3029-93 مورخ 1393/6/20 تقدیم دادگاه شده است. طبق این نظریه، سهم موکل اینجانب از منافع، مبلغ 496621000 ریال می‌باشد. در این نظریه، اجرت‌المثل قسمت مسکونی، اجرت‌المثل آشپزخانه، اجرت‌المثل یک دانگ قنادی و اجرت‌المثل بخشی از ملک مسکونی که به عنوان کارگاه شیرینی پزی استفاده می‌شود، برآورد شده است. چنانکه مشهود است در این نظریه بندهای 1و 2و 7 شماره 5 قسمت الف لایحه برآورد نشده است در حالی که این بندها نیز جزو مواردی است که توسط آقای ............ تحصیل شده و مورد مطالبه موکل بوده است که می‌بایست محاسبه شود. پس از آن آقای ........... اعتراض نمودند که در این نظریه اجرت‌المثل کل قسمت مسکونی لحاظ شده در حالی که ایشان فقط از زیرزمین قسمت مسکونی استفاده می‌نمایند. همچنین این نظریه توسط موکل مورد اعتراض قرار گرفت. منصرف از اینکه این ادعای آقای ......... مطابق با واقعیت نبوده چرا که ایشان از عرصه قسمت مسکونی هم استفاده می‌نمایند، نکته جالب توجه اینکه قاضی محترم دادگاه بدوی، بدون آنکه از ایشان مطالبه دلیل نمایند، دستور صدور نظریه تکمیلی کارشناسی را صادر می‌نمایند و البته هیچ توجهی به اعتراض موکل اینجانب نمی‌نمایند. و بدتر آنکه در نظریه تکمیلی کارشناسی به شماره 1-3029-93 مورخ 1393/10/20 ، نه تنها نقص‌های نظریه اول یعنی بند های 1و2و7 شماره 5 قسمت الف لایحه برطرف نمی‌شود، بلکه بند شماره 5 از بندهای هفت گانه شماره 5 قسمت الف لایحه، یعنی، اجرت‌المثل قسمتی از ملک مسکونی که به عنوان کارگاه شیرینی‌پزی استفاده می‌شود نیز حذف شده است!!! یعنی بخش مهمی از حقوق موکل نادیده گرفته شده است. بدین ترتیب سهم موکل از این خواسته از مبلغ 496621000 ریال به 176521530 ریال یعنی به کمتر از نصف کاهش می‌یابد؟؟؟؟؟ لذا در این خصوص نیز تقاضای ارجاع امر به کارشناس جهت برآورد دقیق و عادلانه سهم موکل از از منافع حاصل از ترکه که به شرح شماره  5 قسمت الف لایحه انحصارًا توسط آقای ................. تحصیل شده است را دارد.

 4- علاوه بر موارد فوق که با اشتباه در ارزیابی قیمت ترکه و همچنین مبلغ منافع تحصیل شده از ترکه توسط آقای .........، حقوق قانونی و شرعی موکل مورد خدشه جدی قرار گرفته است؛ متاسفانه و در کمال حیرت، دادگاه محترم بدوی فقط نسبت به بخشی از خواسته‌های موکل (به شرح بند 6 قسمت الف لایحه) اقدام به صدور حکم نموده و بخشی دیگر از خواسته‌های قانونی موکل که تمامی ادله و مدارک و مستندات آن نیز در پرونده موجود می‌باشد را بدون توجه به ادله ابرازی، از اساس مورد حکم قرار نداده و بدون هیچ دلیلی از آن گذشته است؟؟!! این موارد به شرح زیر می‌باشد:

1- علیرغم آنکه رای تحریر ترکه مورخ 1392/4/10 در خصوص اموال و تجیهزات کارگاه شیرینی پزی، طی لایحه شماره 1266 مورخ 1392/5/13 تقدیم دادگاه شده است، دادگاه محترم بدوی، در رای خود هیچ اشاره‌ای به این موضع نکرده و آن را مورد حکم قرار نداده است؟؟!!

2- در ستون خواسته­‌ی دادخواست بدوی، علاوه بر خسارات دادرسی، خسارت تاخیر تادیه تا یوم‌الاداء نیز مطالبه شده است که متاسفانه دادگاه محترم بدوی این موضوع را نیز مورد حکم قرار نداده است؟؟!!

3- به استناد ماده 519 قانون آیین دادرسی مدنی، حق‌الزحمه‌ی کارشناسی ازجمله‌ی خسارات دادرسی بوده که پرداخت آن به عهده محکوم‌علیه می‌باشد. موکل در سیر دادرسی پرونده مذکور، طی 9 فقره قبض پرداختی که پیوست بوده و در پرونده نیز موجود می‌باشد، در مجموع مبلغ 93100000 ریال بابت هزینه کارشناسی پرداخت کرده است، حال آنکه دادگاه محترم بدوی فقط به 37000000 ریال حکم داده است؟؟!! یعنی نزدیک به دو سوم آن را مورد حکم قرار نداده و بدون هیچ دلیلی نادیده گرفته است؟؟!!

4- چنانکه دیدیم به شرح بند 2 و 3 قسمت ب لایحه، در خصوص مطالبه سهم‌الارث موکل از منافع حاصل از ترکه که به شرح بندهای هفت گانه شماره 5 قسمت الف لایحه، انحصارا توسط آقای ............ تحصیل شده است نیز، کارشناسان مرحله بدوی و متعاقبا دادگاه محترم بدوی، اساساً مواردی را محاسبه ننموده و لذا در این قسمت نیز حکم دادگاه بدوی دارای نقصان جدی است.

لذا با توجه به مطالب معنونه فوق، مدارک و مستندات ابرازی و محتویات پرونده اولاً تقاضای ارجاع موضوع به کارشناس جهت باز بینی و برآورد دقیق و عادلانه قیمت ترکه و به تبع آن سهم‌الارث موکل از آن و سپس صدور رای بر مبنای قیمت عادلانه ارزیابی شده در این مرحله، ثانیاً تقاضای ارجاع موضوع به کارشناس جهت بازبینی و ارزیابی دقیق و عادلانه آن دسته از منافع حاصل از ترکه که توسط آقای .......... به‌صورت انحصاری تحصیل شده و در مرحله بدوی بسیار کمتر از قیمت واقعی محاسبه شده است و همچنین ارزیابی مواردی از بندهای هفت گانه شماره 5 قسمت الف لایحه در همین خصوص، که به شرح فوق اساساً توسط کارشناسان محاسبه نشده است و سپس تعیین سهم موکل و مورد حکم قرار دادن آن بر مبنای مبلغ ارزیابی شده در این مرحله، ثالثاً تقاضای صدور رای نسبت به مواردی که علیرغم آنکه در دادخواست بدوی مورد مطالبه قرار گرفته ولی در رای صادره به آنها اشاره نشده است؛ شامل خسارت تاخیر تادیه و اموال موضوع تحریر ترکه فوق‌الذکر و رابعاً تقاضای اصلاح مبلغ هزینه کارشناسی دادنامه بدوی به مبلغ 93100000 ریال را دارد.

 

با سپاس فراوان

وکلای تجدید نظر خواه

............. و .............

 

۰۸ تیر ۹۷ ، ۱۶:۲۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

لایحه تقاضای توقیف کل اموال و دارایی ها.

بسمه تعالی

 

 

ریاست محترم اجرای احکام …………..(خانواده  )

 

 

با سلام ،

احتراماً ، در خصوص اجرائیه  صادره از شعبه ………. دادگاه عمومی (خانواده ) له     اینجانب ….

تامین دلیل                                                             به سود

و علیه …………..به خواسته چون محکوم علیه اقدام به تادیه بدهی خود نموده است ، لذا ، تقاضا دارم

به زیان             محکوم به

در قبال ……… ریال از اموال نامبرده که در آدرس (نشانی )…………………می باشد ، توقیف گردد .

 

 

 

 

 

با تشکر و تجدید احترام

نام و نام خانوادگی

امضاء

۲۱ خرداد ۹۷ ، ۱۸:۳۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر