⚖به روز بودن دانشجویان حقوق و پاسخگویی به سوالات هموطنانم.⚖

۴۵۰۰ مطلب با موضوع «مطالب آیین دادرسی مدنی» ثبت شده است

هبه عقد جایز است

هرگاه واهب بخواهد می تواند رجوع کنداما عقد به فوت هریک از طرفین (منفسخ) منحل نمی شود.

۱۷ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۵:۵۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

هبه مبتنی بر مسامحه

چون هبه معمولاجهت گذشت و بخشش است پس علم اجمالی به ان کفایت می کند: اگر طلبکار میزان طلب خود را نداند و آن را به شخص بدهکار ببخشید هبه واقع شده و صحیح است.

۱۷ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۵:۵۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

هبه عقد رایگان

مجانی بودن هبه یعنی که در عقد هبه چیزی رد و بدل نمی شودوبا مبادله جمع نمی شود، هرچند که عوض ارزشش خیلی کمتر از مورد هبه باشد مثلا اگر شخص در قبال هدیه ی خانه ی ۳۰۰ میلیونی خود یک خودرو به ارزش ۴۵ میلیون بگیرد در این حالت عقد هبه واقع نمی شود اما شرطی که دارای ارزش مالی باشد با مجانی بودن هبه منافاتی ندارد.

۱۷ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۵:۵۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

هبه عقد عینی است

عقد هبه با توافق و تراضی دو طرف اتفاق نمی افتد و شرط صحت هبه قبض به عبارت: دیگر هبه زمانی اتفاق می افتد که شخص هبه کننده، مال مورد هبه را به متهب تحویل دهد و هبه گیرنده تحویل گیرد ولو اینکه عملا استفاده ای نکند.

۱۷ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۵:۵۳ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

ویژگی های عقد هبه

هبه عقد تملیکی در اثر عقد هبه، حق مالکیت مال مورد هبه از واهب(هبه کننده) به شخص متهب(هبه گیرنده) انتقال می گیرد.

۱۷ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۳:۳۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

قوانین مربوط به هبه

 

  • ماده ۷۹۵: هبه عقدی است که به موجب آن یک نفر مالی را مجاناً به کس دیگری تملیک میکند تملیک‌ کننده واهب طرف دیگر را متهب، مالی را‌که مورد هبه است عین موهوبه می گویند.
  • ماده ۷۹۶: واهب باید برای معامله و تصرف در مال خود اهلیت داشته باشد.
  • ماده ۷۹۷: واهب باید مالک مالی باشد که هبه می‌کند.
  • ماده ۷۹۸: هبه واقع نمیشود مگر با قبول و قبض متهب اعم از اینکه مباشر قبض، خود متهب باشد یا وکیل او و قبض بدون اذن واهب اثری ‌ندارد.
  • ماده ۷۹۹: در هبه به صغیر یا مجنون یا سفیه قبض ولی معتبر است.
  • ماده ۸۰۰: در صورتی که عین موهوبه در ید متهب باشد محتاج به قبض نیست.
  • ماده ۸۰۱: هبه ممکن است معوض باشد و بنابراین واهب میتواند شرط کند که متهب، مالی را به او هبه کند یا عمل مشروعی را مجاناً بجا آورد
  • ماده ۸۰۲: اگر قبل از قبض، واهب یا متهب فوت کند هبه باطل میشود
  • ماده ۸۰۳: بعد از قبض نیز واهب میتواند با بقاء عین موهوبه از هبه رجوع کند مگر در موارد ذیل:
  1. در صورتی که متهب پدر یا مادر یا اولاد واهب باشد
  2. در صورتی که هبه معوض بوده و عوض هم داده شده باشد
  3. در صورتی که عین موهوبه از ملکیت متهب خارج شده یا متعلق حق غیر واقع شود خواه قهراً مثل اینکه عین موهوبه برهن داده شود.
  4. در صورتی که در عین موهوبه تغییری حاصل شود
  • ماده ۸۰۴: در صورت رجوع واهب نماآت عین موهوبه اگر متصل باشد مال واهب و اگر منفصل باشد مال متهب خواهد بود.
  • ماده ۸۰۵: بعد از فوت واهب یا متهب رجوع ممکن نیست.
  • ماده ۸۰۶: هر گاه داین طلب خود را به مدیون ببخشد حق رجوع ندارد.
  • ماده ۸۰۷: اگر کسی مالی را به عنوان صدقه به دیگری بدهد حق رجوع ندارد.
۱۷ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۳:۳۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تملک نمائات متصل و منفصل

وقتی واهب از هبه رجوع کند، منافع متصل به او بر می گردد، اما منافع منفصل مال متهب است؛

ماده ۸۰۴: در صورت رجوع واهب، نماآت عین موهوبه اگر متصل باشد مال واهب و اگر منفصل باشد مال متهب خواهد بود.

۱۷ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۳:۳۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

موادقانونی

ماده ۸۰۶: هرگاه دائن طلب خود را به مدیون ببخشد حق رجوع ندارد. صدقه

ماده ۸۰۷: اگر کسی مالی را به عنوان صدقه به دیگری بدهد، حق رجوع ندارد.

صدقه یک نوع هبه است، اما نسبت به واهب لازم است با دو توجیه مختلف:

توجیه فقها:

فقها صدقه را «هبه با شرط عوض» می دانند؛ به عقیده آنان با دادن صدقه، عوض آن را همان موقع خداوند می دهد و از این رو آن را قابل رجوع نمی دانند. حقوقدانان صدقه را «تعهد طبیعی می دانند و طبق ماده ۲۶۶ ق.م. پس از ایفای تعهد طبیعی، به میل و اختیار پرداخت کننده، دعوای استرداد آن مسموع نمی باشد.

توجیه حقوقدانان

تملک نمائات متصل و منفصل وقتی واهب از هبه رجوع کند، منافع متصل به او بر می گردد، اما منافع منفصل مال متهب است؛

۱۷ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۳:۳۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نکته:22

هبه «بین زن و شوهر» و هبه «بین خواهر و برادر» قابل رجوع است.

۱۷ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۳:۳۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تأثیر فوت و حجر بر رجوع

  • فوت:  طبق ماده ۸۰۵ ق.م. فوت هر کدام از طرفین عقد هبه، مانع رجوع می شود؛
  • حجر واهب: هرگاه واهب محجور شود، حق رجوع وی از بین نمی رود، اما تا زمانی که از حجر خارج نشده است حق رجوع ندارد و نماینده وی هم حق رجوع ندارد؛ زیرا رجوع قائم به شخص است؛
  • حجر متهب:  حجر متهب مانع رجوع نیست و متهب می تواند از آن رجوع کند.
۱۷ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۳:۳۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

لزوم و جواز عقد هبه

عقد هبه، پس از قبض اصولا نسبت به واهب جایز است، جز در ۸ مورد زیر که هبه لازم است و واهب نمیتواند از آن رجوع کند؛

  1. در صورتی که مال در دست متهب تلف شده باشد؛ یعنی عین موهوبه از بین رفته باشد [صدر ماده ۸۰۳ ق.م.)؛
  2. در صورتی که متهب پدر یا مادر یا اولاد واهب باشد. (بند ۱ ماده ۸۰۳ ق.م)؛
  3. در صورتی که هبه با شرط عوض بوده و شرط هم اجرا شده باشد (بند ۲ ماده ۸۰۳ ق.م.)؛
  4. در صورتی که عین موهوبه از ملکیت متهب خارج شده (بفروشد) یا متعلق حق غیر واقع شود، خواه قهرا مثل این که متهب به واسطه فلس محجور شود خواه اختیارة مثل این که عین موهوبه به رهن داده شود (بند ۳ ماده۸۰۳ ق.م.)؛
  5. در صورتی که در عین موهوبه تغییری حاصل شود (بند ۴ ماده ۸۰۳ ق.م.؛
  6. در صورت فوت او نه حجر) واهب یا متهب رجوع ممکن نیست (ماده ۸۰۵ ق.م.)؛
  7. هر گاه دائن طلب خود را به مدیون ببخشد حق رجوع ندارد: (ماده ۸۰۶ ق.م.؛ زیرا با این کار، مالکیت مافی الذمه رخ می دهد و طلب از بین می رود این مورد با مورد نخست تقریبا برابر است؛
  8. اگر کسی مالی را به عنوان صدقه به دیگری بدهد حق رجوع ندارد (ماده ۸۰۷ ق.م.).دهد

ماده ۸۰۳: بعد از قبض نیز واهب می تواند با بقای عین موهوبه از هبه رجوع کند، مگر در موارد ذیل:

  • در صورتی که متهب پدر یا مادر یا اولاد واهب باشد؛
  •  در صورتی که هبه معوض بوده و عوض هم داده شده باشد؛
  • در صورتی که عین موهوبه از ملکیت متعب خارج شده یا متعلق حق غیر واقع شود، خواه قهرا مثل این که متهب به واسطه فلس محجور شود خواه اختیارة مثل این که عین موهوبه به رهن داده شود؛
  • در صورتی که در عین موهوبه تغییری حاصل شود.

ماده ۸۰۵: بعد از فوت واهب یا متهب رجوع ممکن نیست.

۱۷ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۳:۳۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مواد قانونی مرتبط

ماده ۸۰۱: هبه ممکن است معوض باشد و بنابراین واهب می تواند شرط” کند که متهب مالی را به او هبه کند یا عمل مشروعی را مجانا بجا آورد.

 ماده ۳۷۳ ق.م: اگر مبیع قبلا در تصرف مشتری بوده باشد محتاج به قبض جدید نیست و هم چنین است در ثمن. – معوض باشد: منظور شرط عوض داشته باشد. هبه همیشه مجانی است و به هیچ وجه امکان ندارد که معوض باشد. ٣- از لفظ «شرط» می توان فهمید که منظور قانونگذار شرط عوض بوده و نه معوض بودن هبه.

هبه کند و یا بفروشد: شرط عوض می تواند مجانی باشد یا معوض. مثال: خانه ام را به تو هبه می کنم به شرطی که ماشینت را به من هبه کنی – یا بفروشی.

مجانا و یا با اجرت؛ شرط غالبا مجانی است، اما گاهی ممکن است با اجرت باشد. مثال: ماشینم را به تو هبه می کنم به شرطی که خانه ام را نقاشی کنی  با اجرت یا بی اجرت.


۱۷ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۳:۲۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شرط عوض در هبه

در عقود مجانی (به جز وقف) می توانیم شرط عوض بگذاریم، در این صورت عقد مجانی، معوض نمی شود چون شرط، جنبه فرعی دارد و به آن عقد مجانی با شرط عوض گفته می شود؛ یعنی: شرط فرع بر عقد است؛ هبه یک عقد مجانی است، شخصی مالی به دیگری می بخشد به شرط این که گیرنده هم مالی را به واهب ببخشد؛ مانند کتاب در برابر خودکار: کتاب عین موهوبه و خودکار عین مورد شرط است، به این عقد، عقد مجانی با شرط عوض می گویند نه عقد معوض.

۱۷ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۳:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

قبض پیش از هبه

ماده ۸۰۰: در صورتی که عین موهوبه در ید متهب باشد [و واهب نیز بداند] محتاج به قبض نیست.

  قبض پیش از هبه  
شخصی مال خود را هبه کرده و مال دست متهب است: واهب میداند که مال مورد نظر دست متهب است به طور ضمنی اراده اقباض آن را هم داده است و عقد با ایجاب و قبول واقع میشود ماده ۸۰۰
واهب نمیداند که مال مورد نظر دست متهب است هبه با ایجاب و قبول واقع نمی شود و نیاز به اقباض جدید دارد.
۱۷ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۳:۲۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

هبه به محجور

از آنجایی که هبه عقدی مجانی است؛ صغیر ممیز و سفیه می توانند هبه را قبول کنند، اما نمیتوانند قبض کنند و قبض با نماینده آنها است؛

ماده ۷۹۹: در هبه به صغیر یا مجنون یا سفیه قبض ولی [نماینده معتبر است.

  هبه به محجورین  
هبه به صغیر ممیز و سفیه: قبول با خودشان: قبض با نماینده آنها
هبه به صغیر غیر ممیز و مجنون هم قبول و هم قبض با نماینده آنها است.
       
۱۷ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۳:۲۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

عقود عینی

عقد عینی: عقدی که قبض (تسلیم) در آن شرط صحت عقد است؛ یعنی اگر مال تسلیم نشود عقد صورت نگرفته است؛

طبق ماده ۷۹۸ ق.م. هبه عقدی عینی است؛ زیرا قبض یکی از ارکان آن است؛

عقود عینی سه رکن دارند: ایجاب، قبول و قبض؛

وقوع عقد عینی زمانی است که قبض واقع می شود؛

در عقود عینی ۴ اراده وجود دارد: ایجاب، قبول، اراده به اقباض و اراده به قبض؛

در قانون مدنی پنج عقد عینی وجود دارد: عقد موجد حق انتفاع، وقف، بیع صرف، رهن، و هبه؛ بیع صرف: بیع صرف یعنی بیعی که مبیع و ثمن آن، هر دو طلا یا نقره باشند [بدون جریان پول؛| بیع صرف از این ۴ حالت خارج نیست: طلا به طلا – طلا به نقره – نقره به نقره – نقره به طلا. در عقود عینی اگر یکی از طرفین محجور یا فوت شود، ایجاب و قبول از بین می رود؛ با این تفاوت که در هبه؛

هبه

قبل از

قبض:

فوت: با فوت هر یک از طرفین(واهب یا متهب)، هبه باطل می شود؛
 

 

حجر

واهب قبض داخل در مفهوم عقد و موکول به اذن واهب می باشد، لذا حجر واهب مانع انعقاد هبه می شود
متهب:

حجر متهب سفاهت اثری ندارد و قبض با ولی اوست.

ماده ۸۰۲: اگر قبل از قبض واهب یا متهب فوت کند هبه [ ایجاب و قبول] باطل می شود.

 باید حجر (سفه) واهب را بر فوت او افزود، زیرا اگر قبض داخل در مفهوم عقد و موکول به اذن واهب باشد، برحسب قاعده، حجر واهب نیز باید مانع انعقاد هبه شود، برعکس حجر متهب اثری در وقوع هبه ندارد و قبض مال موهوب یا ولی او است. (ماده ۷۹۹ ق.م.)

۱۷ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۳:۲۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اثر قبض در هبه

برای انعقاد عقد هبه اراده متهب نیز لازم است؛ یعنی علاوه بر قبض، ایجاب واهب نیز باید توسط متهب قبول بشود؛ در ماده ۷۹۸ ق.م. اراده متهب مفروض است.

 ماده ۷۹۸: هبه واقع نمی شود مگر با قبول و قبض متهب، اعم از این که مباشر قبض خود متهب باشد یا وکیل او؛ و قبض بدون  اذن واهب (و اراده منهب) اثری ندارد.

۱۷ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۳:۱۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

لزوم مالکیت واهب

ماده ۷۹۷: واهب باید مالک مالی باشد که هبه می کند.

۱۷ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۳:۱۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اهلیت واهب(تملیک کننده)

واهب باید برای معامله اهلیت و برای تصرف اختیار داشته باشد؛

  • ماده ۷۹۶: واهب باید برای معامله [اهلیت ] و [اختیار] تصرف در مال خود اهلیت داشته باشد.
  • ماده ۷۵۳ ق.م: برای صحت صلح طرفین باید اهلیت معامله و تصرف در مورد صلح داشته باشند؛
  •  ماده ۳۴۵ ق.م: هر یک از بایع و مشتری باید، علاوه بر اهلیت قانونی برای معامله اهلیت برای تصرف در مبیع یا ثمن را نیزداشته باشد.
۱۷ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۳:۰۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

یک تفاوت

تفاوت هبه طلب با ابراء مدیون: هبه طلب، عقد است و نیاز به قبول بدهکار دارد، اما ابراء، ایقاع است و نیازی به قبول مدیون ندارد و با یک اراده( اراده دائن) دین ساقط می شود.

۱۷ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۳:۰۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر