در تاریخ١٣٥٣/٠٤/١٦ پس از تصویب قانون تغییر نام وزارت راه به وزارت راه و ترابری و تجدید تشکیلات و تعیین وظایف آن در مجلس شورای ملی، در جلسه فوق العاده ١٣٥٣/٠٤/٢٤ مجلس سنا ، قانون فوق به تصویب رسید.
در تاریخ١٣٥٣/٠٤/١٦ پس از تصویب قانون تغییر نام وزارت راه به وزارت راه و ترابری و تجدید تشکیلات و تعیین وظایف آن در مجلس شورای ملی، در جلسه فوق العاده ١٣٥٣/٠٤/٢٤ مجلس سنا ، قانون فوق به تصویب رسید.
در تاریخ ١٣٠٨/١٢/٢٧شمسی به موجب قانون مجلس شورای ملی وزارت طرق و شوارع و وزارت اقتصاد ملی، به جای وزارت فوائد عامه، فلاحت و تجارت تشکیل گردید.
به موجب ماده ٢ این قانون ، وزارت طرق و شوارع وظایف مراقبت در ایجاد و نگاهداری راه های آهن و شوسه و تنظیم و توسعه کشتیرانی و اداره کردن امور بندری را عهده دار شد.
ماده 490 قانون آئین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مهلت اعتراض به رای داور را 20 روز از تاریخ ابلاغ برای اشخاص مقیم ایران و 2 ماه برای اشخاص مقیم خارج از کشور مقرر نموده است. طبق ظاهر این ماده امکان ابطال رای داوری خارج از موعد فوق وجود نخواهد داشت.
طبق ماده 492 از قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی (ق.آ.د.م.)، مصوب 21/1/1379، در صورتی که درخواست ابطال رأی داوری خارج از موعد مقرر باشد دادگاه قرار ردّ درخواست را صادر مینماید.
:«دعوای تصرف عدوانی عبارت است از ادعای متصرف سابق مبنی بر اینکه دیگری بدون رضایت او مال غیرمنقول را از تصرف وی خارج کرده و اعاده تصرف خود را نسبت به آن مال درخواست می نماید.»
تا زمان اعمال و تحقق حق فسخ هریک از طرفین مالک مالی است که خریده و طرف مقابل هم مالک پولی است که دریافت نموده است. بنابراین بندرت اتفاق می افتد که در یک معامله قبل از اعمال حق فسخ به مورد معامله اضافه ای شده باشد ولی اگر چنین اتفاقی بیفتد آن اضافه ایجاد شده پس از انجام معامله تا زمان فسخ متعلق به خریدار است چون بواسطه زحمات او بوده که اضافه ای پیدا کرده است. این مورد نمی تواند دارای دامنه وسیع باشد و بیشتر در معامله حیوانات استفاده می شود که بعد از انجام معامله صاحب فرزند می شوند و این نوع فرزندان حیوان بعد از انجام معامله و قبل از فسخ متعلق به خریدار است.
قرارداد اجاره ازجمله عقودی است که طرفین آنرا متعهد و پای بند به ادامه آن تا پایان انقضاء مدت اجاره می نماید. مگر در مواردی مانند عدم امکان بهره برداری از ملک به لحاظ عیبی که قابل استفاده نباشد، یا اینکه طرفین توافق دیگری نموده باشند.
بله، فسخ قرارداد بدون وجود دلیل قانونی از سوی هیچ کدام از طرفین ممکن نیست و هر کدام که بخواهند این کار را انجام دهند، باید خسارت فسخ را پرداخت کنند.
قانونگذار به خریدار و فروشنده حق به هم زدن معامله را داده است این حق را خیار گویند. درماده ۳۹۶ قانون مدنی۱۰ مورد از انواع خیارات آورده شده به عنوان مثال : خریدار بعد از معامله متوجه عیب کالا شده در اینجا با استفاده از خیار عیب می تواند معامله را فسخ کند . یا خریدار پول جنسى را که به صورت نقدی خریده است، تا سه روز ندهد و فروشنده نیز جنس را تحویل ندهد. اگر مشترى شرط نکرده باشد که دادن پول را تأخیر بیندازد و شرط تأخیر جنس هم نشده باشد،فروشنده مىتواند معامله را بهم بزند اما اگر جنسى که خریده است، مثل بعضى از میوهها باشد که اگر یک روز بماند، فاسد مىشود، چنانچه تا شب پول آن را ندهد و شرط نکرده باشد که دادن پول را تأخیر بیندازد و شرط تأخیر جنس نیز نشده باشد، فروشنده مىتواند معامله را به هم بزند. (خیار تأخیر).
گاه در معامله علاوه بر اصل معامله شرطی آورده می شود در صورتی که یکی از طرفین از این شرط ضمکن معامله تخلف و تخطی کند طرف دیگر حق فسخ معامله را خواهد داشت .(م ۴۴۴ق م )
صفقه یعنی عقد ،معامله ، و معنای دیگر آن کالا است .
تبعض یعنی بعض بعض شدن ، تکه تکه شدن
تبعض صفقه یعنی یک عقد دو تکه می شود و یک قسمت عقد می پرد .
مطابق ماده ۴۴۱ قانون مدنی خیار تبعض صفقه وقتی حاصل می شود که یک قسمت از قرارداد به جهتی از جهات باطل باشد اما در واقعیت امر باید گفت یک قسمت از عقد اگر به جهتی از جهات منحل شود در این صورت خیار تعض صفقه حاصل می شود .برای اینکه موضوع برایمان روشن تر شود مثال می زنیم :
شخصی دو تا خودرو را می فروشد به فلان مبلغ و برای هر کدام از ماشین ها قیمت جداگانه تعیین نمی شود ، یکی از این ماشین ها کاشف به عمل می آید که مال دیگری بوده و فروشنده فضولی آن را به خریدار فروخته و صاحب خودرو معامله فضولی فروشنده را تایید نمی کند بنابراین معامله یکی از خودرو ها باطل است در این صورت می گوییم معاملعه تکه تکه شده است .معامله نسبت به خودرو غیر باطل و نسبت به خودرو خود صحیح است حالا خریدار که دو تا خودرو را می خواست می تواند نسبت به آن قسمت که صحیح است معامله را به استناد بعض بعض شدن معامله فسخ کند یا نسبت به قسمتی که بیع باطل بوده پول خود را پس بگیرد .(مواد ۴۴۱،۴۴۲ق.م )
تدلیس یعنی یک سیری عملیاتی را انجام دهیم که باعث فریب دیگری شود ،شاید بتوان گفت تدلیس مصداق ضرب المثل معروف طوطی را رنگ کردن و به جای قناری فروختن باشد .(م ۴۳۸ ).
اگر فروشنده خریدار را فریب دهد و تدلیس کند خریدار می تواند معامله را به هم بزند و در مواردی هم که خریدار به جای پول مال معین را به فروشنده می دهد در این صورت اگر خریدار در آن مال تدلیس کند فروشنده حق فسخ خواهد داشت .(م۴۳۹)
در اکثر مواقع دو طرف معامله می کنند و با توجه به نوسان قیمتها از قیمت واقعی آگاه نبوده اند در این صورت ممکن است یکی ارزان بفروشد یا دیگری گرانتر از قیمت عادله بخر در این صورت می گویم طرف مغبون شده است .
این نوع حق فسخ و به هم زدن معامله خیلی مبتلا به جامعه می باشد ،بیشتر مواقع اتفاق می افتد که اشخاص در زمان بستن قرارداد از قیمت های آگاهی ندارند اما از لحاظ اضطرای مجبور به معامله کردن می باشند ،اگر یکی از طرفین در هنگام معامله غبن فاحش داشته باشد حق خواهد داشت که قرارداد مزبور را به هم بزند .و به غبنی فاحش می گویند که از نظر عرف قابل مسامحه و گذشت نباشد .(م۴۱۹)
اگر طرفین بدون اینکه مورد معامله را دیده باشند از روی وصفی که بیان می شود مبادرت به خرید و فروش کنند کسی که آن مال را ندیده و از روی وصف و تعریف معامله کرده باشد و بعدا ببیند که مطابق آن تعریف و وصف نیست حق خواهد داشت معامله را به هم بزند .دراین نوع فسخ ممکن است فروشنده به خریدار بگوید باغم را که درختان جوان و خوبی دارد به تو به فلان مبلغ میفروشم و خریدار قبول کند و بگوید می خرم و بعد از خرید برود و ببیند درختان باغ پیر است و اصلا مطابق با تعریف فروشنده نیست در این صورت خریدار حق دارد قرارداد فروش باغ را فسخ کند و یا برعکس همین باغ را ممکن است باغ پدری بوده و فروسنده ندیده باشد و خریدار بگوید باغی را که از پدرت بهت رسیده و درختان پیر دارد از تو میخرم و فروشنده با تصور اینکه وصفی که خریدار گفته درست است باغ را به او میفروشد و بعد می رود و میبیند باغ جوان و خوب است برخلاف گفته خریدار پس در این صورت فروشنده حق فسخ دارد .(۴۱۰)
در واقع خیار رویت به کسی حق به هم زدن معامله را می دهد که مال را ندیده و به اعتبار وصفی که از آن شده وارد معامله شده است .
هر گاه کالای مورد معامله از چیزهای فاسد شدنی باشد مثل میوه و سبزی که در کمتر از ۳ روز فاسد یا کم قیمت می شود در این صورت خیار تاخیر ثمن از تاریخی که کالا رو به فساد یا کم قیمت شدن می رود اعمال می شود .(م ۴۰۹ )
« چنانچه قاچاق انسان توام با ارتکاب جرائم دیگری تحقق یابد ، مرتکب یا مرتکبان علاوه بر مجازات مقرر در این قانون به مجازات های مربوط به آن عناوین نیز محکوم خواهند شد.»
از نظر قانون منعی برای فروش و اهدای اعضای بدن وجود ندارد البته تنها عضوی از بدن که در زمان حیات قابل اهدا و پیوند به بیماران دیگر است.
«سند عبارت است از هر نوشته ای که در مقام دعوی یا دفاع قابل استناد باشد »
مطابق ماده ۴ قانون افراز و فروش املاک مشاع ملکی که به موجب تصمیم قطعی غیرقابل افراز تشخیص شود با تقاضای هریک از شرکا به دستور دادگاه شهرستان فروخته می شود.