پول را میتوان از طریق بانک واریز کرد و رسید یا فیش واریز شده را تحویل اجرای احکام داد.
پول را میتوان از طریق بانک واریز کرد و رسید یا فیش واریز شده را تحویل اجرای احکام داد.
مبلغ یک بیستم از هزینه دادخواست که برای هزینه های اجرایی برداشته می شود و با هزینه دادرسی متفاوت است.
نیم عشر دولتی را میتوان به صورت قسطی پرداخت کرد و آن را تقسیط کرد. مخصوصا برای خانم هایی که باید بابت پرداخت مهریه غالباً رقم سنگینی را باید پرداخت کنند.
بنابراین بر اساس دادخواست اعساری که زوجه میدهد و میتواند با آوردن دو شاهد آن را اثبات کند بنابراین هزینه نیم عشر دولتی به صورت قسطی همانطور که مهریه به صورت اقساط پرداخت میشود مبلغ نیم عشر دولتی هم به آن اضافه می گردد که زوج باید آن را پرداخت کند.
بعد از اینکه در خصوص این پرونده حکم به صورت قطعی صادر شد و مقدار پرداخت نیم عشر هم مشخص گردید اگر طرفین با یکدیگر بعد از حکم قطعی سازش کنند در این صورت پرداخت نیم عشر دولتی به صورت نیم بها خواهد بود اگر طرف مقابل توانایی پرداخت نیم عشر را نداشته باشد دادگاه اقدام میکند و اموال او را توقیف می کند و یا حساب او را توقیف می کند.
برای این که بتوان به دادگاه عدم توانایی مالی بابت پرداخت نیم عشر دولتی را ثابت کرد در ابتدا این موضوع را با قاضی اجرای احکام مدنی در میان می گذارید و برای این موضوع نیاز به دو شاهد است و بر این اساس دادخواست خود را مبنی بر اعسار در نیم عشر دولتی به همراه دو شاهد به دادگاه ارائه میدهید.
شهودی که به دادگاه آمده اند به همراه کارت های ملی خود در بابت این موضوع که زوجه از لحاظ توانایی مالی ضعیف میباشد و نمی تواند نیم عشر را پرداخت کند شهادت می دهند. در این زمینه تشخیص اینکه آیا این شخص توانایی پرداخت هزینه نیم عشر دولتی را دارد یا خیر با دادگاه می باشد.
معمولاً دادگاه با حکم اعسار در زمینه پرداخت نیم عشر دولتی توسط زوجه موافقت می کند و دادگاه این امکان را برای زوجه فراهم میکند که با آوردن دو شاهد به دادگاه این مبلغ را به حساب دولت واریز نگردانند بعد از اینکه حکم پرونده آنها قطعی شد و مهریه توسط مرد پرداخت شد دادگاه این مبلغ را از زوج دریافت خواهد کرد. برای پرداخت نیم عشر دولتی بر اساس قیمتی که سکه در همان روز دارد محاسبه می گردد.
باید به این موضوع دقت داشت که برای نپرداختن نیم عشر دولتی توسط زوج حکم جلب صادر نمی گردد. در اجراییه قید شده است که اگر ۳ سال بعد از صدور قطعی اجراییه مشخص گردد که زوج توانایی پرداخت بدهی خود را داشته است ولی از پرداختن آن سرباز زده است و یا اینکه اموال خود را پنهان کرده باشد به حبس محکوم می گردد.
کسی که در پرونده مربوطه محکوم شده است، همان محکوم علیه نام دارد باید هزینه نیم عشر را بپردازد که همان هزینه حق الاجرا می باشد.
مواردی وجود دارد که می توان از پرداخت نیم عشر اجرایی معاف شد:
اگر محکومعلیه تا ظرف ده روز بعد از صادر شدن حکم اجراییه بتواند بدهی خود را بپردازد و یا مورد دوم این که بتواند با طرف مقابل خود در این مدت ده روز سازش کند در این صورت است که از پرداخت نیم عشر اجرایی معاف میشود.
همچنین اگر تا قبل از ده روز قسمتی از مبلغ درخواست شده را بتواند پرداخت کند به همان میزان از حق الاجرا دریافت نخواهد شد.
حال اگر با محکوم له توافق و سازش کند اما بعد از مدت زمان ده روز در این صورت بر اساس ماده ۱۶۰ قانون مدنی باید نصف نیم عشر یا حق الاجرا باید پرداخت کند.
در ابتدا به این موضوع می پردازیم که نیم عشر خود شامل دو دسته می باشد:
اگر کسی توسط یکی از وارثانش به صورت عمدی به قتل برسد، آن وارث ارثی از او نخواهد برد.
فردی که زودتر از پدر و مادر خود فوت کند، دیگر وارث پدر و مادر خود نمی باشد و ارثی نخواهد برد. زیرا مرده از زنده ارث نمی برد و فقط زنده از مرده ارث خواهد برد. در نتیجه حقی برای فرزندان و همسر فرد فوت شده برای ارث بری به واسطه او وجود ندارد.
اگر دو شخصی که از یکدیگر ارث می برند، بمیرند مانند پدر و فرزند و زمان مرگ فرزند مشخص باشد اما زمان مرگ پدر مشخص نباشد، فقط پدر از پسر ارث خواهد برد. همچنین اگر معلوم نباشد که کدامیک از اشخاصی که از یکدیگر ارث می برند زودتر فوت کرده اند، هیچکدام از همدیگر ارث نمی برند، مگر این که دلیل فوت غرق شدن یا زیر آوار ماندن باشد.
اگر فردی در زمان حیات خود اموالی را به یکی از وارثانش انتقال رسمی دهد، دیگر ورثه نمی توانند به این امر اعتراض کنند و بعد از فوت فرد آن ورثه ای که قبل از فوت او اموالی به نامش شده، باز هم از دیگر اموال مطابق قانون سهم می برد.
زوج یا زوجه حق قصاص قاتل همسر خود را ندارد. اما از دیه همسر خود ارث خواهد برد.
شخصی که زودتر از پدر و مادر خود فوت کند، وارث والدین محسوب نمی شود. در این صورت اگر متوفی خواهر یا برادر در قید حیات داشته باشد، به فرزندان متوفی ارثی تعلق نمی گیرد.
در ارث یک حالت وجود دارد که دختری که نوه است دو برابر پسری که نوه است ارث می برد و آن حالتی است که میت اولادی نداشته باشد و اولاد اولاد او (نوه) ارث ببرد. به این صورت که نوه پسری میت که دختر باشد به واسطه پدرش دو برابر نوه دختری میت که پسر باشد ارث می برد.
از آنجایی که طبق قانون اگر شوهر به جز زن وارث دیگری نداشته باشد، زن یک چهارم اموال را به ارث می برد و بقیه اموال در حکم اموال بدون وارث به نفع دولت ضبط خواهد شد، شوهر می تواند در زمان حیات اموال خود را به همسر انتقال دهد.
طبق قانون، ارث بردن مربوط به بعد از فوت شخص مورث (کسی که وارث از او ارث می برد) است. بنابراین در زمان حیات شخص نمی توان از او تقاضای ارث کرد.
اگر زوج به زوجه برای طلاق وکالت بدهد، او میتواند بدون حضور شوهر خود به کمک وکیل برای طلاق توافقی اقدام کند. بهتر است وکالت اعطا شده به زوجه به صورت مطلق باشد، چراکه وکالت مشروط و معلق به راحتی قابل اجرا نیست و زوجه باید ابتدا ثابت کند که شرط ذکر شده در سند وکالت محقق شده تا بتواند از وکالت اخذ شده استفاده کند.
یک نکته قابل ذکر این است که در حقوق چیزی تحت عنوان انتقال حق طلاق معنا ندارد. زیرا حق طلاق متعلق به مرد است و قابل واگذاری نیست. آنچه که زوج به زوجه میدهد، وکالت در طلاق است. به این معنی که زن میتواند به وکالت از شوهر، از او طلاق بگیرد.
اعطای وکالت طلاق به زوجه، ضرری برای زوج به همراه ندارد. زیرا این وکالت به معنی سلب حق طلاق از مرد نیست. به عبارت دیگر، مرد همچنان میتواند از همسر خود طلاق بگیرد و با وکالت، صرفا به زوجه نیز این امکان را میدهد.
در نهایت لازم به ذکر است که حتی اگر وکالت در طلاق در سند ازدواج ذکر شده است، باز هم زوجین برای رسمی کردن آن به دفتر اسناد رسمی مراجعه کنند. زیرا در عمل بسیار دیده شده که اجرایی کردن طلاق از سوی زوجه زمانیکه وکالت در طلاق صرفا در عقدنامه ذکر شده، با مشکل مواجه شده است.