⚖به روز بودن دانشجویان حقوق و پاسخگویی به سوالات هموطنانم.⚖

۱۹۳۳۵ مطلب توسط «هادی کاویان مهر» ثبت شده است

دعاوی راجع به ترکه متوفا

دعوای مرتبط با میراث شخص فوت شده یا ماترک آن در صورتی  که خواهان و خوانده هردو از وارثان باشند یا از طرف فردی اقامه شودکه خود را دارای حقی در بخشی یا قسمتی از ماترک متوفا میداند تا زمانی که ارث متوفا تقسیم نشده باشد ، دادگاه محل اقامت متوفا اقامه و رسیدگی شود.

و در صورتی که آخرین محل سکونت متوفا مشخص نباشد دادگاه صالح ، دادگاه آخرین محل سکونت متوفا یا همان دادگاه محدوده محل سکونت صالح به رسیدگی است.

ماده ۲۰ قانون آیین دادرسی مدنی

دعاوی راجع به ترکه متوفی اگر چه خواسته، دین و یا مربوط به وصایای متوفی باشد تا زمانی که ترکه تقسیم نشده در دادگاه محلی اقامه می شود که اخرین اقامتگاه متوفی در ایران، آن محل بوده و اگر اخرین اقامتگاه متوفی معلوم نباشد، رسیدگی به دعاوی یاد شده در صلاحیت دادگاهی است که اخرین محل سکونت متوفی در ایران، در حوزه آن بوده است.

۱۶ خرداد ۰۱ ، ۱۸:۲۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آنجه که در اثنای این نوشته با عنوان مستثنیات هر کدام ذکر میشود

1)دعاوی راجع به ترکه متوفا

2)دعاوی و امور خانوادگی مربوط به زوجین

3)دعاوی مربوط به شرکت ها

4)دعاوی مرتبط با خسارات

در امور حقوقی یعنی اموری که جنبه کیفری درآن مطرح نیست و موضوع مورد رسیدگی اختلافی است که در امر مالی یا غیرمالی رخ داده است، طرفین اصولا به دادگاه حقوقی مراجعه می‌کنند.اصولا دعوا باید در دادگاهی طرح شود که قانون آیین دادرسی آن را صالح برای رسیدگی دانسته باشد.و دادگاه مورد نظر باید دارای صلاحیت ذاتی و نسبی برای رسیدگی به آن دعوی باشد.

در صورت عدم رعایت صلاحیت دادگاه و طرح دعوی در دادگاهی که از لحاظ قانونی صلاحیت رسیدگی به آن دعوی را ندارد، قرار عدم صلاحیت از طرف آن دادگاه صادر می‌شود و این امر موجب تأخیر در رسیدگی و افزایش مدت زمان دادرسی می‌شود. اگر هم دادگاهی که قانونا صلاحیت رسیدگی به دعوی را نداشته،پی به عدم صلاحیت نبرد و رسیدگی نماید،رأی صادره از این دادگاه قابل نقض خواهد بود. بنابراین قبل از هر اقدام حقوقی باید دادگاه صالح برای رسیدگی به آن دعوی را مشخص کرد.

در مواردی قانونگذار  با کنار گذاشتن اصول صلاحیت محل اقامت خوانده بنا به دلایل مختلفی دادگاه دیگری را صالح اعلام می کند.این چنین مواردی که قانون گذار دادگاه دیگری را صالح میداند را باید استثنا دانست.که در ادامه به آن ها اشاره میشود.

۱۶ خرداد ۰۱ ، ۱۸:۲۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

علت و فلسفه محروم بودن قاتل از ارث مقتول

علت و فلسفه این قاعده نیز خیلی روشن است و آن را می توان به دو صورت زیر بیان کرد.
یکی اینکه شارع و قانونگذار خواسته است با قاتل مقابله و معامله به مثل کند. بدین نحو که قاتل  احترامِ قانون حرمت قتل نفس را نقض کرده تا به مال مقتول دست یابد، قانون هم به مقابله با او برخاسته او را از ارث مقتول محروم و از رسیدن به مقصد نامشروع او را بازداشته است.

دوم،  سیاست جزائی اقتضاء می کند که شارع و قانونگذار به منظور جلوگیری از قتل و برای حفظ جان مورث که به خاطر طمع و ارث نسبت به مال او در معرض خطر قرار گرفته یا محروم شناختن چنین وارثی انگیزه و علت ارتکاب قتل را از بین ببرد تا جان او محفوظ بماند و واضح است که از بین بردن علت بهترین وسیله برای از بین بردن معلول است.

۱۶ خرداد ۰۱ ، ۱۲:۵۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

قاعده لا میراث للقاتل

یکی از موانع ارث قتل است. یعنی اگر وارثی مورث خود را بکشد از ارث او محروم می شود. قانون مدنی ایران در دو ماده 880 و 881 صورت این مسئله و حکم آن را مشخص نموده است .

تعریف قاعده

برای فهم بهتر این مسئله بهتر است تا ابتدا انواع قتل را بشناسیم ، قانونگذار قتل را به سه دسته تقسیم کرده است

قتل عمد :

یعنی کشتن یک انسان زنده با تصمیم و اراده قبلی . از جمله کشتن باچاقو ، کشتن با اسلحه ، خفه کردن ، فرو بردن سر شخص در آّب از نمونه های قتل عمد محسوب میشوند.

قتل شبه عمد : در این نوع قتل مرتکب قصد فعل نهایی یعنی کشته شدن فرد را  نداشته است یعنی در قتل شبه عمد مرتکب یا جانی قصد فعل یعنی ایراد صدمه و آسیب به دیگری را دارد اما قصد نتیجه یعنی مرگ یا فوت دیگری را ندارد و در واقع هدف اصلی قاتل مرگ طرف مقابل نمی باشد.  در باب مثال شخصی قصد هدف گرفتن حیوانی را داشته اما بعد از شلیک متوجه میشود که هدف انسانی بوده است که لباس حیوان به تن داشته است.

قتل خطای محض : در تعریف این نوع قتل که از یک خطای انسانی ناشی میشود مرتکب نه دعمل و نه در نتیجه قصدکشتن شخصی را نداشته است.برای درک بهترمثال زیر را نگاهی بیاندازید

شخص الف با هدف گیری یک حیوان شلیک نموده اما به دلیل لرزش دست و یا خطای چشم گلوله به شخص ب برخورد میکند ، و موجب قتل وی میشود. و قتل خطای محض صورت گرفته است.اما در همین مثال بالا اگر شخص الف به قصد شلیک به شخص ب گلوله به شخص ج برخورد کند با اینکه شخص الف قصد کشتن شخص ج را نداشته است اما قتل عمد صورت گرفته است.

۱۶ خرداد ۰۱ ، ۱۲:۵۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شیاع به چه معنا می باشد ؟

وهو اخبار جماعه به یغلب علی الظن صدقهم

یعنی اینکه یک گروهی از مردم  شاهد ماجرایی بوده اند و از آن برای ما خبر دهند به نحوی که صدق گفته های ایشان بر ظن وگمان ما غلبه کند.

۱۶ خرداد ۰۱ ، ۱۲:۵۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

راه های اثبات ولایت قاضی

تثبت ولایت القاضی المنصوب من الام مع الامرین : 1- شیاع 2- شهاده عدلین

ولایت قاضی که از طرف امام نصب شده باشد از طریق  شیاع و شهادت دونفر انسان عادل  ثابت می شود.

۱۶ خرداد ۰۱ ، ۱۲:۴۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شرایط یک قاضی در عصر غیبت باید چگونه باشد ؟

در این دوران فعل قضاوت برای فقهایی که صرف  شرایط صدور فتوا را  داشته باشند نافذ می باشد ، شرایط قضاوت ترکیبی از اوصاف اکتسابی و انتسابی برای شخص قاضی می باشد که می توان گفت همان شرایط دوران حضور امام معصوم (ع )می باشد که چند عامل دیگر همچون ناطقیت و ایمان و غلبه حافظه بر فراموشی یا فراموشکار نبودن وآزادی به آن اضافه میشود.

۱۶ خرداد ۰۱ ، ۱۲:۴۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شرایط انتصاب قاضی از طرف امام معصوم (ع)در زمان حضور

  • کمال اعم از بلوغ+ عقل + حلال زادگی
  • عدالت
  • اهلیت افتا
  • مرد بودن
  • توانایی کتابت
  • بینایی
۱۶ خرداد ۰۱ ، ۱۲:۴۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

معنای لغوی قضا

در فرهنگ های لغت عربی به فارسی از قضا [قَ‌] (ع مص، اِ)  به فرمان دادن و حکم کردن وحکم کردن بین مردم . دادرسى کردن. قضاوت کردن. داورى. رسانیدن حاجت و تمام کردن آن. روا گردانیدن.وام گزاردن. ادا کردن دین. واجب کردن. فرمان. حکم. اندازۀ چیزى. و از این معنى است قضا و قدر. بلا. سرنوشت بد.   تعبیر وتعریف شده است .

۱۶ خرداد ۰۱ ، ۱۲:۴۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تاریخچه قضاوت

این وظیفه مهم یکی از عمده وظایف پیامبر وامامان معصوم علیه السلام در عصر حضور بوده است ، قضاوت کردن برای انسانهایی که صلاحیت و اهلیت یک قاضی را دارند  واجب کفایی هم می باشد یعنی اینکه با انجام بعضی از افراد که ویژگی های خاص یک قاضی را هم دارا هستند از گردن بقیه مکلفان ساقط میشود وبر بقیه واجب نخواهد بود مانند مراسم کفن ودفن میت !

درگذشته تعیین ونصب قضات از وظایف معصومین علیهم السلام بوده است اما یک تفاوت با حالت قبل دارد اینکه اگر مولا به کسی فرمان دهد اطاعت از مولا واجب عینی محسوب می شود برخلاف حالت  قبل که واجب کفایی برای کسانی بود که اهلیت و شایستگی منصب قضاوت را دارا بوده اند.

۱۶ خرداد ۰۱ ، ۱۲:۴۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شکوائیه جعل سند عادی

بسمه‌تعالی

شاکی/ شاکیه /شکات …فرزند/ فرزندان … به آدرس …

مشتکی‌عنه/ متشاکی/ مشتکی‌عنهم … فرزند/ فرزندان … به آدرس …

موضوع: جعل سند عادی

ریاست محترم دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان …

با سلام

 احتراماً به استحضار عالی می‌رساند؛ مشتکی‌عنه قولنامه زمینی به مقدار مساحت … مترمربع را با امضای اینجانب جعل کرده و به نام بنده به شخص دیگری فروخته است. جهت اثبات ادعای خویش ارجاع امر به کارشناسی را استدعا دارم. حال نظر به‌مراتب یاد شده و با استناد به ماده ۵۲۳ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازات‌های بازدارنده) تقاضای رسیدگی و تعقیب کیفری نامبرده را از محضر عالی مستدعی می‌باشد.

با تجدید احترام

امضاء شاکی

۱۳ خرداد ۰۱ ، ۰۰:۰۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شکوائیه تلف نمودن حیوانات (مرغ)

بسمه‌تعالی

شاکی/ شاکیه /شکات …فرزند/ فرزندان … به آدرس …

مشتکی‌عنه/ متشاکی/ مشتکی‌عنهم … فرزند/ فرزندان … به آدرس …

موضوع: تلف نمودن حیوانات (مرغ)

ریاست محترم دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان …

با سلام

 احتراماً به استحضار عالی می‌رساند؛ مشتکی‌عنه که یکی از کارگران مرغداری اینجانب می‌باشد به جهت اختلافاتی که فی‌مابین نامبرده و اینجانب به وجود آمده بود مشارالیه عالماً عامداً با دادن دانه‌های آلوده به سم موجبات تلف تعداد زیادی از مرغ‌ها را فراهم ساخته است. استشهادیه سایر کارگران به پیوست تقدیم حضور عالی می‌گردد. حال با عنایت به مطالب معنونه و با استناد به ماده ۶۷۹ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازات‌های بازدارنده) تقاضای رسیدگی و تعقیب کیفری نامبرده را از محضر عالی مستدعی می‌باشد.

با تجدید احترام

امضاء شاکی

۱۲ خرداد ۰۱ ، ۲۳:۵۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

حقوق و اختیارات قیم

  • تقاضای اجرت برای قیم امکان پذیر است و قیم می تواند برای انجام امور راجع به قیمومیت اجرت مناسب و متعارفی را با نظر دادستان از اموال محجور برداشت کند. سه عامل در تعیین اجرت قیم دخیل است.

الف) کیفیت و کمیت کار قیم در اداره اموال و مواظبت شخص محجور.

ب) وضع محلی که اقامتگاه قیم است و امور قیمومت آنجا انجام می‌گردد.

ج) درآمد مولی علیه.

  • فرد قیم می تواند در اموال منقول تحت قیمومیت دخل و تصرف داشته باشد، ولی نسبت به اموال غیر منقول باید با اجازه دادستان در آن دخل و تصرف کند.
  • در صورت اینکه فرد صغیر به سن بلوغ رسیده باشد تمامی اموال از قبیل منقول و غیر منقول به خود او تعلق می گیرد و اگر راجع به عملکرد قیم خود شکایتی دارد که وی مصلحت را رعایت نکرده می تواند به مراجع قانونی شکایت کند ولی در این صورت فرد قیم هم با ارائه مدارک می تواند ادعا کند که در نگهداری از اموال مصلحت را رعایت کرده است.
۱۲ خرداد ۰۱ ، ۲۳:۴۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

وظایف قیم

قیم نماینده قانونی محجور است و باید در تربیت و مراقبت او بکوشد. از سوی دیگر باید در تمام اقدامات و اعمال خود مصلحت مولی علیه را رعایت بکند. علاوه بر این قانون وظایف خاصی نیز برای او برشمرده است:

  1. قیم قبل از دخالت در امور مولی علیه باید صورت جامعی از دارایی‌های او تهیه کند و برای دادستان حوزه ای که در آن سکونت دارد بفرستد.
  2. قیم باید اموال ضایع شدنی محجور را بفروشد و پول آن را برای موردی که به مصلحت محجور است خرج نماید.
  3. قیم باید هزینه زندگی محجور و اشخاص واجب النفقه او را پرداخت کند.
  4. قیم باید اسناد و اشیا قیمتی محجور را با اطلاع دادستان در محل امنی نگه داری کند.
  5. قیم در صورت وجود وجوهی بیش از نیاز مولی علیه باید از آنها بهره برداری کند وگرنه مسئول تادیه خسارت می باشد.
  6. قیم باید حداقل سالی یک بار حساب تصدی خود را به دادستان بدهد. در پایان قیمومت نیز باید حساب دوره تصدی خود را به مولی علیه سابق و یا قیم بعدی بدهد.

در صورت تخلف از وظایف فوق و ورود ضرر قیم مکلف به جبران خسارت است از سوی دیگر بنا به مورد، امکان عزل او و یا حتی مجازاتش (به جرم خیانت در امانت) وجود دارد.

 

۱۲ خرداد ۰۱ ، ۲۳:۴۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

چه افرادی نمی توانند قیم شوند؟

  1. کسانی که خود تحت ولایت یا قیمومت هستند.
  2. کسانی که به علت ارتکاب جنایت یا یکی از جنحه های ذیل به موجب حکم قطعی محکوم شده باشند: سرقت – خیانت در امانت – کلاهبرداری – اختلاس – هتک ناموس یا منافیات عفت – جنحه نسبت به اطفال – ورشکستگی به تقصیر.
  3. کسانی که حکم ورشکستگی آنها صادر و هنوز عمل ورشکستگی آنها تصفیه نشده است.
  4. کسانی که معروف به فساد اخلاق باشند.
  5. کسی که خود یا اقربای طبقه اول او دعوایی بر محجور داشته باشد.
۱۲ خرداد ۰۱ ، ۲۳:۴۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

قیم باید چه شرایطی داشته باشد؟

  1. قیم باید عاقل، بالغ، بصیر و آگاه به مورد مد نظر باشد.
  2. قیم باید دارای اهلیت کامل و شایستگی اخلاقی و قابل اعتماد باشد.
۱۲ خرداد ۰۱ ، ۲۳:۴۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

طبق قوانین ایران محجورین به سه دسته تقسیم می شوند

  1. صغیر
  2. مجنون
  3. سفیه و غیر رشید
۱۲ خرداد ۰۱ ، ۲۳:۴۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اقسام اهلیت

  1. اهلیت تملک یا تمتع :

یعنی این که تمام اشخاص میتوانند صاحب حق و تکیف شوند (این نوع اهلیت با تولد انسان آغاز و با مرگ او پایان میپذیرد )

  1. اهلیت تصرف یا استیفا :

عبارت است از قابلیت فرد برای اجرای حق یا قبول تعهد.

* به افرادی که فاقد اهلیت نوع دوم هستند محجور میگویند.

۱۲ خرداد ۰۱ ، ۲۳:۴۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اهلیت یعنی چه؟

اهلیت در لغت به معنای داشتن لیاقت و صلاحیت برای امری، شایستگی و سزاواری است. اهلیت در اصطلاح حقوقی نیز عبارت است از: توانایی قانونی شخص برای دارا شدن یا اجرای حق.

۱۲ خرداد ۰۱ ، ۲۳:۳۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

محجور یعنی چه و به چه کسی محجور میگویم؟

محجور از ریشه حجر و به معنی منع و بازداشتن برگرفته شده است و در اصطلاح حقوقی به کسی گفته می شود که از بخشی از تصرفات و اعمال حقوقی منع شده‌است، به عبارت دیگر حجر عبارت است از منع شخص به حکم قانون از اینکه بتواند امور خود را بطور مستقل و بدون دخالت دیگری اداره کند.

طبق قانون (ماده ۱۹۰ قانون مدنی و ….) یکی از شرایط اصلی و اساسی برای انجام اعمال حقوقی بحث اهلیت می باشد.

۱۲ خرداد ۰۱ ، ۲۳:۳۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر