⚖به روز بودن دانشجویان حقوق و پاسخگویی به سوالات هموطنانم.⚖

۱۹۳۳۵ مطلب توسط «هادی کاویان مهر» ثبت شده است

نمونه استشهادیه گواهی انحصار وراثت - (طبقه اول)

به گواهی می طلبم خانم ها و آقایانی را که آگاه هستند شادروان ...... در تاریخ ..... در شهر ..... آخرین اقامتگاه دائمی خود در گذشته است و هنگام فوت:

الف: (تعداد ... پسر) ...... داشته/ نداشته به نام ............. .     

ب: (تعداد .... دختر) ..... داشته/ نداشته به نام ......... .     

پ: (تعداد ..... همسر دائمی) ...... داشته/ نداشته به نام  ...... .    

ت: مادر  ......... داشته/ نداشته به نام ........ .     

ث: پدر ............ داشته/ نداشته به نام ....... .     

و وراث دیگری غیر از افراد نامبرده بالا ندارد و در موقع فوت مذهب متوفی ....... بوده و دارائی او کمتر/بیشتر از مبلغ  .... میلیون ریال بوده است تا اطلاعات خود را در این برگ بنویسند.                                   

 امضاءمتقاضی


1-گواه اول:

اینجانب نام ....... نام خانوادگی ....... شغل ..... سن ..... شماره شناسنامه ..... صادره .....فرزند ........ که با خانواده (نام متوفی) ...... از نزدیک آشنا هستم ولی رابطه خویشاوندی با درگذشته و بازماندگان او ندارم و فاقد محکومیت کیفری می باشم، خداوند متعال را در نظر گرفته سوگند یاد می کنیم که جز به راستی چیزی نگویم و با علم به مقررات و مجازات گواهی دروغ بشرحیکه در پشت این ورقه نوشته شده است و التزام به راستگویی مراتب بالا را کلا گواهی می کنم.

امضاء گواه


2-گواه دوم:

اینجانب نام ....... نام خانوادگی .......... شغل ..... سن ..... شماره شناسنامه ....... صادره ..... فرزند ..... که با خانواده (نام متوفی) ..... از نزدیک آشنا هستم ولی رابطه خویشاوندی با درگذشته و بازماندگان او ندارم و فاقد محکومیت کیفری می باشم، خداوند متعال را در نظر گرفته سوگند یاد می کنیم که جز به راستی چیزی نگویم و با علم به مقررات و مجازات گواهی دروغ بشرحی که در پشت این ورقه نوشته شده است و التزام به راستگویی مراتب بالا را کلا گواهی می کنم.

امضاء گواه


3-گواه سوم:

اینجانب نام ...... نام خانوادگی ........ شغل ..... سن ..... شماره شناسنامه ..... صادره .....فرزند ...... که با خانواده (نام متوفی) ....... از نزدیک آشنا هستم ولی رابطه خویشاوندی با درگذشته و بازماندگان او ندارم و فاقد محکومیت کیفری می باشم، خداوند متعال را در نظر گرفته سوگند یاد می کنیم که جز به راستی چیزی نگویم و با علم به مقررات و مجازات گواهی دروغ بشرحیکه در پشت این ورقه نوشته شده است و التزام به راستگویی مراتب بالا را کلا گواهی می کنم.

امضاء گواه

۱۷ خرداد ۰۱ ، ۲۳:۴۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

استشهادیه گواهی انحصار وراثت - (طبقه دوم)

 

به گواهی می طلبم خانم ها و آقایانی را که آگاه هستند شادروان …… در تاریخ …… در شهر …… آخرین اقامتگاه دائمی خود درگذشته است و هنگام فوت:

الف: (تعداد …… برادر /برادر زاده)   داشته/ نداشته به نام …… .     

ب: (تعداد …… خواهر/خواهر زاده) داشته/ نداشته به نام …… .

پ: (تعداد …… همسر- دائمی) داشته/ نداشته به نام …… .     

ت: (تعداد …… جده/جد پدری) داشته/ نداشته به نام …… .      

ث: (تعداد …… جده/جد مادری) داشته/ نداشته به نام …… .      

و وراث دیگری غیر از افراد نامبرده بالا ندارد و در موقع فوت مذهب متوفی …… بوده و دارائی او کمتر/ بیشتر از مبلغ سه میلیون ریال بوده است تا اطلاعات خود را در این برگ بنویسند.

امضاء متقاضی

 


1- گواه اول :

اینجانب نام ....... نام خانوادگی ....... شغل ..... سن ..... شماره شناسنامه ..... صادره .....فرزند ........ که با خانواده (نام متوفی) ...... از نزدیک آشنا هستم ولی رابطه خویشاوندی با درگذشته و بازماندگان او ندارم و فاقد محکومیت کیفری می باشم، خداوند متعال را در نظر گرفته سوگند یاد می کنیم که جز به راستی چیزی نگویم و با علم به مقررات و مجازات گواهی دروغ بشرحیکه در پشت این ورقه نوشته شده است و التزام به راستگویی مراتب بالا را کلا گواهی می کنم.

امضاء گواه


2- گواه دوم :

اینجانب نام ....... نام خانوادگی ....... شغل ..... سن ..... شماره شناسنامه ..... صادره .....فرزند ........ که با خانواده (نام متوفی) ...... از نزدیک آشنا هستم ولی رابطه خویشاوندی با درگذشته و بازماندگان او ندارم و فاقد محکومیت کیفری می باشم، خداوند متعال را در نظر گرفته سوگند یاد می کنیم که جز به راستی چیزی نگویم و با علم به مقررات و مجازات گواهی دروغ بشرحیکه در پشت این ورقه نوشته شده است و التزام به راستگویی مراتب بالا را کلا گواهی می کنم.

امضاء گواه


3- گواه سوم :

اینجانب نام ....... نام خانوادگی ....... شغل ..... سن ..... شماره شناسنامه ..... صادره .....فرزند ........ که با خانواده (نام متوفی) ...... از نزدیک آشنا هستم ولی رابطه خویشاوندی با درگذشته و بازماندگان او ندارم و فاقد محکومیت کیفری می باشم، خداوند متعال را در نظر گرفته سوگند یاد می کنیم که جز به راستی چیزی نگویم و با علم به مقررات و مجازات گواهی دروغ بشرحیکه در پشت این ورقه نوشته شده است و التزام به راستگویی مراتب بالا را کلا گواهی می کنم.

امضاء گواه

۱۷ خرداد ۰۱ ، ۲۳:۴۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

استشهادیه گواهی انحصار وراثت - (طبقه سوم)

به گواهی می طلبم خانم ها و آقایانی را که آگاه هستند شادروان ........ در تاریخ ...... در شهر ........ آخرین اقامتگاه دائمی خود درگذشته است و هنگام فوت: 
الف- تعداد ..... عمو/ عموزاده داشته/ نداشته به نام ...... .

ب- تعداد ..... عمه/ عمه زاده داشته/ نداشته به نام ...... .

پ- تعداد ..... دایی/ دایی زاده داشته/ نداشته به نام ....... .

ت- تعداد  ...... خاله/ خاله زاده داشته/ نداشته به نام ....... .

ث- تعداد ...... همسر دائمی داشته/ نداشته به نام 

و وراث دیگری غیر از افراد نامبرده بالا ندارد و در موقع فوت مذهب متوفی ...... بوده و دارائی او کمتر / بیشتر از مبلغ سی میلیون ریال بوده است، تا اطلاعات خود را در این برگ بنویسند. 
امضاء متقاضی

 


1- گواه اول :

اینجانب نام ....... نام خانوادگی ....... شغل ..... سن ..... شماره شناسنامه ..... صادره .....فرزند ........ که با خانواده (نام متوفی) ...... از نزدیک آشنا هستم ولی رابطه خویشاوندی با درگذشته و بازماندگان او ندارم و فاقد محکومیت کیفری می باشم، خداوند متعال را در نظر گرفته سوگند یاد می کنیم که جز به راستی چیزی نگویم و با علم به مقررات و مجازات گواهی دروغ بشرحیکه در پشت این ورقه نوشته شده است و التزام به راستگویی مراتب بالا را کلا گواهی می کنم.

امضاء گواه


2- گواه دوم :

اینجانب نام ....... نام خانوادگی ....... شغل ..... سن ..... شماره شناسنامه ..... صادره .....فرزند ........ که با خانواده (نام متوفی) ...... از نزدیک آشنا هستم ولی رابطه خویشاوندی با درگذشته و بازماندگان او ندارم و فاقد محکومیت کیفری می باشم، خداوند متعال را در نظر گرفته سوگند یاد می کنیم که جز به راستی چیزی نگویم و با علم به مقررات و مجازات گواهی دروغ بشرحیکه در پشت این ورقه نوشته شده است و التزام به راستگویی مراتب بالا را کلا گواهی می کنم.

امضاء گواه


3- گواه سوم :

اینجانب نام ....... نام خانوادگی ....... شغل ..... سن ..... شماره شناسنامه ..... صادره .....فرزند ........ که با خانواده (نام متوفی) ...... از نزدیک آشنا هستم ولی رابطه خویشاوندی با درگذشته و بازماندگان او ندارم و فاقد محکومیت کیفری می باشم، خداوند متعال را در نظر گرفته سوگند یاد می کنیم که جز به راستی چیزی نگویم و با علم به مقررات و مجازات گواهی دروغ بشرحیکه در پشت این ورقه نوشته شده است و التزام به راستگویی مراتب بالا را کلا گواهی می کنم.

امضاء گواه


توجه: سردفتر اسناد رسمی قبل از امضای شهود، مندرجات هر دو صفحه استشهادیه را برای گواه قرائت خواهد کرد این ورقه بدون قلم خوردگی باید تنظیم شود و کلیه جاهای خالی خطوط باید پر شود.

 


مجازات گواه دروغ

ماده 10– قانون انحصار وراثت : هر شاهدی که در موضوع تحصیل تصدیق وراثت برخلاف حقیقت شهادت دهد
برای شهادت دروغ تعقیب و به مجازاتی که برای این جرم مقرر است محکوم خواهد شد.

ماده 218– قانون مجازات عمومی : هر کس اعم از شهود و مطلعین و ممیزین و اهل خبر، در امور حقوقی شهادت دروغ بدهد
و یا عامداً برخلاف واقع اظهار عقیده کند که در حکم محکمه موثر گردد، خواه کتبی، خواه شفاهی، به حبس تأدیبی از یازده روز الی یکسال محکوم می شود
و اگر در ازاء شهادت دروغ یا اظهار عقیده برخلاف واقع وجه یا مالی گرفته باشد علاوه بر مجازات فوق به تأدیه دو برابر آنچه که گرفته است محکوم می شود.

مقررات مربوط به گواهی

1-در موارد زیر گواه باید از دادن گواهی خودداری کند:

الف) در صورتی که بین گواه و یکی از اصحاب دعوی قرابت نسبی یا سببی تا درجه سوم از طبقه دوم باشد.

ب) در صورتی که بین گواه و کسی که گواه به ضرر او داده می شود.دعوی مدنی یا جزایی فعلاً مطرح باشد و یا دعوی جزایی سابقاً مطرح بوده.و هنوز 5 سال در صورت جنایی بودن و 2 سال در صورت جنحه از صدور حکم قطعی نگذشته باشد.

پ) در صورتیکه بین گواه و یکی از اصحاب دعوی سمت خادم و مخدومی باشد.

2-ماده 1313 قانون مدنی- (شهادت اشخاص زیر پذیرفته نمی شود)

1-محکومین به مجازت جنایی
2- محکومیت به امر جنحه که محکمه در حکم خود آنها را از حق شهادت دادن در محاکم محروم کرده باشد.
3- اشخاص ولگرد و کسانیکه تکدی را شعل خود قرار دهند.
4- اشخاص معروف به فساد اخلاق
5- کسانیکه نفع شخصی در دعوی داشته باشند.
6-شهادت دیوانه در حال دیوانگی.

۱۷ خرداد ۰۱ ، ۲۳:۴۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

استشهادیه تغییر نام

بدینوسیله از کلیه کسانی که از وضعیت سن و مشکلات به وجود آمده برای اینجانب (س.الف) اطلاع دارند طلب شهادت می شود که مراتب ذیل را شهادت داده و گواهی نمایند:

شناسنامه ای که در حال حاضر استفاده می نمایم متعلق به بنده نبوده و مطلق به خواهر متوفی ام می باشد که والدینم حاضر به ابطال آن نشده و آن را به من اختصاص داده اند. لذا تاریخ تولد واقعی بنده سال 1368 می باشد که این مغایرت مشکلاتی را برایم به وجود آورده است.  

امضاء متقاضی                                                                                                            


گواه اول :

اینجانب ............... فرزند ............ بشماره شناسنامه ........... صادره از ......... به نشانی: ................................ از مشکلات نام برده مطلع بوده و با التزام به راستگویی و در نظر گرفتن خداوند متعال مراتب فوق را گواهی می نمایم.

امضاء گواه اول 

 


گواه دوم :

اینجانب ............... فرزند ............ بشماره شناسنامه ........... صادره از ......... به نشانی: ................................ از مشکلات نام برده مطلع بوده و با التزام به راستگویی و در نظر گرفتن خداوند متعال مراتب فوق را گواهی می نمایم.

امضاء گواه دوم

 


گواه سوم :

اینجانب ............... فرزند ............ بشماره شناسنامه ........... صادره از ......... به نشانی: ................................ از مشکلات نام برده مطلع بوده و با التزام به راستگویی و در نظر گرفتن خداوند متعال مراتب فوق را گواهی می نمایم.

امضاء گواه سوم 

۱۷ خرداد ۰۱ ، ۲۳:۳۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مستندات قانونی در خصوص وضعیت مهریه در صورت فوت زوج و زوجه

ماده ۱۰۷۸ قانون مدنی
هر چیزی را که مالیت داشته و قابل تملک نیز باشد میتوان مهر قرار داد.
ماده ۱۰۷۹ قانون مدنی
مهر باید بین طرفین تا حدی که رفع جهالت آن ها بشود معلوم باشد.
ماده ۱۰۸۰ قانون مدنی
تعیین مقدار مهر منوط به تراضی طرفین است.
ماده ۱۰۸۱ قانون مدنی
اگر در عقد نکاح شرط شود که در صورت عدم تادیه مهر در مدت معین نکاح باطل خواهد بود نکاح و مهر صحیح ولی شرط باطل‌ است.
ماده ۱۰۸۲ قانون مدنی
به مجرد عقد زن مالک مهر میشود و میتواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن بنماید.
تبصره (الحاقی ۱۳۷۶/۴/۲۹) - چنانچه مهریه وجه رایج باشد متناسب با تغییر شاخص قیمت سالانه زمان تادیه نسبت به سال اجرای عقد که توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران تعیین می‌گردد محاسبه و پرداخت خواهد شد مگر اینکه زوجین در حین اجرای عقد به نحو دیگری تراضی کرده باشند.
آیین‌نامه اجرایی این قانون حداکثر ظرف مدت سه ماه از تاریخ تصویب توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران با همکاری وزارت دادگستری و وزارت امور اقتصادی و دارائی تهیه و به تصویب هیات وزیران خواهد رسید.
ماده ۱۰۸۳ قانون مدنی
برای تادیه تمام و یا قسمتی از مهر میتوان مدت یا اقساطی قرار داد.
ماده ۱۰۸۴ قانون مدنی
هر گاه مهر عین معین باشد و معلوم گردد قبل از عقد معیوب بوده و یا بعد از عقد و قبل از تسلیم معیوب و یا تلف شود شوهر ضامن ‌عیب و تلف است.
ماده ۱۰۸۵ قانون مدنی
زن میتواند تا مهر به او تسلیم نشده از ایفاء وظائفی که در مقابل شوهر دارد امتناع کند مشروط بر اینکه مهر او حال باشد و این امتناع ‌مسقط حق نفقه نخواهد بود.
ماده ۱۰۸۶ قانون مدنی
اگر زن قبل از اخذ مهر به اختیار خود به ایفاء وظائفی که در مقابل شوهر دارد قیام نمود دیگر نمیتواند از حکم ماده قبل استفاده کند ‌معذلک حقی که برای مطالبه مهر دارد ساقط نخواهد شد.
ماده ۱۰۸۷ قانون مدنی
اگر در نکاح دائم مهر ذکر نشده یا عدم مهر شرط شده باشد نکاح صحیح است و طرفین میتوانند بعد از عقد مهر را به تراضی معین‌ کنند و اگر قبل از تراضی بر مهر معین بین آن ها نزدیکی واقع شود زوجه مستحق مهرالمثل خواهد بود.
ماده ۱۰۸۸ قانون مدنی
در مورد ماده قبل اگر یکی از زوجین قبل از تعیین مهر و قبل از نزدیکی بمیرد زن مستحق هیچگونه مهری نیست.
ماده ۱۰۸۹ قانون مدنی
ممکن است اختیار تعیین مهر به شوهر یا شخص ثالثی داده شود در این صورت شوهر یا شخص ثالث میتواند مهر را هر قدر بخواهد ‌معین کند.
ماده ۱۰۹۰ قانون مدنی
اگر اختیار تعیین مهر بزن داده شود زن نمی‌تواند بیشتر از مهرالمثل معین نماید.
ماده ۱۰۹۱ قانون مدنی
برای تعیین مهرالمثل باید حال زن از حیث شرافت خانوادگی و سایر صفات و وضعیت او نسبت به اماثل و اقران و اقارب و همچنین‌ معمول محل و غیره در نظر گرفته شود.
ماده ۱۰۹۲ قانون مدنی
هر گاه شوهر قبل از نزدیکی زن خود را طلاق دهد زن مستحق نصف مهر خواهد بود و اگر شوهر بیش از نصف مهر را قبلا داده باشد‌ حق دارد مازاد از نصف را عیناً یا مثلا یا قیمتا استرداد کند.
ماده ۱۰۹۳ قانون مدنی
هر گاه مهر در عقد ذکر نشده باشد و شوهر قبل از نزدیکی و تعیین مهر زن خود را طلاق دهد زن مستحق مهرالمتعه است و اگر بعد از ‌آن طلاق دهد مستحق مهرالمثل خواهد بود.
ماده ۱۰۹۴ قانون مدنی
برای تعیین مهرالمتعه حال مرد از حیث غنا و فقر ملاحظه میشود.
ماده ۱۰۹۵ قانون مدنی
در نکاح منقطع عدم مهر در عقد موجب بطلان است.
ماده ۱۰۹۶ قانون مدنی
در نکاح منقطع موت زن در اثناء مدت موجب سقوط مهر نمی‌شود و همچنین است اگر شوهر تا آخر مدت با او نزدیکی نکند.
ماده ۱۰۹۷ قانون مدنی
در نکاح منقطع هرگاه شوهر قبل از نزدیکی تمام مدت نکاح را ببخشد باید نصف مهریه را بدهد.
ماده ۱۰۹۸ قانون مدنی
در صورتی که عقد نکاح اعم از دائم یا منقطع باطل بوده و نزدیکی واقع نشده زن حق مهر ندارد و اگر مهر را گرفته شوهر می‌ تواند آن را ‌استرداد نماید.
ماده ۱۰۹۹ قانون مدنی
در صورت جهل زن به فساد نکاح و وقوع نزدیکی زن مستحق مهرالمثل است.
ماده ۱۱۰۰ قانون مدنی
در صورتی مهرالمسمی مجهول باشد یا مالیت نداشته باشد یا ملک غیر باشد در صورت اول و دوم زن مستحق مهرالمثل خواهد ‌بود و در صورت سوم مستحق مثل یا قیمت آن خواهد بود مگر اینکه صاحب مال اجازه نماید.
ماده ۱۱۰۱ قانون مدنی
هر گاه عقد نکاح قبل از نزدیکی به جهتی فسخ شود زن حق مهر ندارد مگر در صورتی که موجب فسخ عنن باشد که در این صورت با‌ وجود فسخ نکاح زن مستحق نصف مهر است.

۱۷ خرداد ۰۱ ، ۲۳:۳۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

فوت یکی از زوجین بعد از تعیین مهر و بعد از نزدیکی

 در این مورد نیز که فوت بعد از تعیین مهر اتفاق می افتد، همان مهری که بین طرفین تعیین می شود به عنوان مهریه زن در نظر گرفته می شود و چون فوت بعد از نزدیکی رخ داده، لذا زوجه مستحق تمام مهریه خود می باشد.

۱۷ خرداد ۰۱ ، ۲۳:۳۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

فوت یکی از زوجین قبل از تعیین مهر و بعد از نزدیکی

در این مورد نیز با توجه به این که نزدیکی از عوامل استقرار مهریه است، پس از نزدیکی مهر المثل بر ذمه زوج ثابت شده است و باید از ترکه پرداخت شود.

۱۷ خرداد ۰۱ ، ۲۳:۳۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

فوت قبل از تعیین مهر و قبل از نزدیکی

 

طبق ماده 1087 قانون مدنی اگر در نکاح دائم مهر ذکر نشده و یا عدم مهر شرط شده باشد، نکاح صحیح است و طرفین می توانند بعد از عقد مهر را به تراضی تعیین کنند و اگر قبل از تراضی بر مهر معین بین آنها نزدیکی واقع شود، زوجه مستحق مهرالمثل خواهد بود.

اما اگر قبل از تعیین مهر و قبل از نزدیکی یکی از زوجین بمیرد، طبق ماده 1088قانون مدنی خواهد بود که مقرر می دارد: در مورد ماده قبل اگر یکی از زوجین قبل از تعیین مهر و قبل از نزدیکی بمیرد، زن مستحق هیچ گونه مهری نیست. بنابراین، اگر زوج یا زوجه قبل از نزدیکی مادام که مهر تعیین نشده فوت کند، زوجه یا ورثه او حق مطالبه مهر ندارد.

 

۱۷ خرداد ۰۱ ، ۲۳:۲۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مهرالمسمی در صورت فوت یکی از زوجین قبل از نزدیکی

این مورد در قانون مدنی مسکوت است. بنابراین باید به فتوای مشهور فقهای امامیه توجه شود، به نظر می رسد با توجه به اینکه تمام مهر در زمان عقد به زوجه تعلق میگیرد و در مورد طلاق و تعلق نصف استثناء میباشد، و در هر مورد که شک شد باید به اصل تعلق تمام مهریه به زوجه و ابقاء ماکان رجوع شود. بنابراین از نظر تعلق تمام مهر به زوجه در صورت فوت قبل از نزدیکی باید حمایت کرد. 

۱۷ خرداد ۰۱ ، ۲۳:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آیا جهت مطالبه مهریه ازدواج موقت میتوان از طریق اداره ثبت اقدام نمود؟

عقدنامه های ازدواج های موقت سند عادی محسوب شده لذا جهت دادخواست مهریه باید به دادگاه عمومی حقوقی مراجعه نمود و نمی توان برای اجرای مهریه از طریق اداره ثبت اقدام نمود چرا که قابلیت صدور اجرائیه را ندارد، حتی اگر صیغه نامه ۹۹ ساله باشد. در دادخواست تقدیمی علاوه بر مطالبه باید اثبات زوجیت نیز در ستون خواسته درج گردد.

۱۷ خرداد ۰۱ ، ۲۲:۴۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

ماده ۵۲۰ قانون آیین دادرسی کیفری بیان میدارد

“محکومان می‌توانند در صورت رعایت ضوابط و مقررات زندان و مشارکت در برنامه های اصلاحی و تربیتی و کسب امتیازات لازم پس از سپردن تأمین مناسب، ماهانه حداکثر سه روز از مرخصی برخوردار شوند. در موارد بیماری حاد یا فوت بستگان نسبی و سببی درجه یک از طبقه اول یا همسر و یا ازدواج فرزندان، زندانی می‌تواند به تشخیص دادستان حداکثر تا پنج روز از مرخصی استفاده نماید. تعیین مقررات موضوع این ماده و امتیاز هر یک از برنامه های اصلاحی و تربیتی، چگونگی انطباق وضعیت زندانیان با شرایط تعیین شده و نحوه اعطای مرخصی به آنان به‌ موجب آیین نامه‌ای خواهد بود که ظرف سه ماه از تاریخ تصویب این قانون توسط سازمان زندان‌ها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور تهیه و به تصویب رییس قوه قضاییه می‌رسد.

تبصره ۱: در موارد شمول قسمت دوم این ماده، در صورت عجز از فراهم نمودن تأمین، اعزام محکوم تحت مراقبت مأموران، یک روز در ماه و به مدت ده ساعت بلامانع است.

تبصره ۲: اعزام متهمان بازداشت‌شده به مرخصی تنها به مدت و به شرح مقرر در تبصره فوق و با نظر مرجع صدور قرار جایز است.

تبصره ٣: در مواردی که زندانی دارای شاکی خصوصی است و بنا به تشخیص دادستان یا قاضی اجرای احکام، اعطای مرخصی می‌تواند در جلب رضایت شاکی مؤثر باشد، زندانی می‌تواند علاوه بر مرخصی مذکور در این ماده پس از سپردن تأمین مناسب، در طول مدت حبس یک نوبت دیگر و حداکثر به مدت هفت روز از مرخصی استفاده نماید. در صورتی که محکوم بتواند بخشی از خسارت شاکی را پرداخت یا رضایت او را جلب کند، این مرخصی فقط برای یک‌بار دیگر به مدت هفت روز تمدید می‌شود.

تبصره ۴: محکومانی که به موجب قانون مشمول مقررات تعلیق اجرای مجازات نمی‌شوند، پس از تحمل یک سوم از میزان مجازات با رعایت شرایط مندرج در صدر ماده و به تشخیص دادستان می‌توانند در هر چهار ماه حداکثر پنج روز از مرخصی برخوردار شوند.

تبصره ۵: رییس قوه قضاییه می‌تواند به مناسبت های ملی و مذهبی علاوه بر سقف تعیین شده در این قانون، حداکثر دو بار در سال به زندانیان واجد شرایط، مرخصی اعطاء کند.

تبصره ۶: مواردی که شخص باید به موجب مقررات شرعی به‌ طور دائم در زندان باشد از شمول مقررات این ماده و تبصره ‌های آن خارج است.”

۱۷ خرداد ۰۱ ، ۲۲:۴۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

به چه محکومانی مرخصی داده نمی شود؟

محکومان زیر از امتیازات اعطای مرخصی مستثنا می‌باشند:

  1. محکومان جرایم سرقت مسلحانه، کیف زنی، جاسوسی، اقدام علیه امنیت کشور، آدم‌ربایی، جرایم باندی و سازمان یافته، تجاوز به عنف، دایر کردن مراکز فساد و فحشا، اسید پاشی، اخلال در نظام اقتصادی، ورود، تولید، توزیع و فروش مشروبات الکلی، قاچاق مسلحانه و یا عمده مواد مخدر و روان‌گردان ‌ها.
  2. محکومان دارای سه فقره سابقه محکومیت به ارتکاب همان جرم.
  3. محکومانی که به شرارت مشهورند.
  4. محکومان به قصاص و اعدام.
۱۷ خرداد ۰۱ ، ۲۲:۴۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شرایط اعطای مرخصی

  1. محکومان به حبس تا ۱۵ سال پس از گذراندن حداقل یک ششم از مدت حبس.
  2. محکومان به بیش از ۱۵ سال و حبس ابد پس از گذراندن حداقل سه سال حبس.
  3. محکومانی که به لحاظ عدم پرداخت جزای نقدی یا عدم تأدیه محکومیت مالی در زندان به سر می‌برند، در صورت تحمل حداقل یک ماه حبس.
  4. کسب حداقل ۲۰۰ امتیاز در زندان برای هر نوبت مرخصی با توجه به معیارهای مندرج در آیین نامه سازمان زندان‌ها.
  5. کلیه محکومان (به غیر از افراد مستثنا از اعطای مرخصی) در صورت ازدواج یا فوت یکی از بستگان درجه یک آنان (پدر، مادر، فرزند، همسر، برادر، خواهر) بدون لحاظ شرایط مذکور از یک نوبت مرخصی بهره‌مند می‌گردند.
۱۷ خرداد ۰۱ ، ۲۲:۴۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نحوه مرخصی زندانی

زندانیان، بسته به نوع جرم ارتکابی و همچنین سوابق آنها در زمان حبس، با سپردن تامین مناسب با نظر مقام قضایی می توانند از شرایط مرخصی استفاده کنند.

۱۷ خرداد ۰۱ ، ۲۲:۴۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آثار حقوقی عقد واقع شده بدون اذن پدر

پسر و دختری بدون اذن پدر دختر ، عقد ازدواج را واقع و سپس عمل زناشویی نیز بین آنها واقع می گردد ، این عقد چه وضعیتی دارد ؟

پاسخ :
برخی از حقوقدانان و قضات به استناد رای وحدت رویه شماره ۱۲۶-۳۱/۲/۱۳۶۲ ، دخول را از موجبات سقوط ولایت پدر می دانند و با سقوط اذن پدر حتی بعد از ازدواج ، ازدواج واقع شده را صحیح می دانند .
به نظر اینجانب مطابق با ماده ۱۰۴۳ قانون مدنی اصلاحی سال ۱۳۷۰ ، نکاح دختر باکره اگرچه به سن بلوغ رسیده باشد موکول به اجازه پدر یا جد پدری است و در صورت وقوع عقد نکاح بدون اذن آنها یا عدم اجازه آنها ، نکاح واقع شده نافذ نخواهد بود . در فرض سئوال اذن اولیای قهری باید قبل از وقوع عقد داده شود و انجام عمل زناشویی پس از عقد و سقوط ولایت پدر ، موجب تصحیح و مشروعیت عقدی که نافذ نبوده نمی گردد ، بلکه با سقوط ولایت پدر اذن او برای نکاح آتی ضرورت نخواهد داشت و رای وحدت رویه فوق الذکر نیز مربوط به دخول قبل از عقد می باشد (اعم ازینکه مشروع باشد یا نامشروع) و با مسئله مطروحه انطباق ندارد و پدر یا جد پدری می تواند با طرح دعوی ، ابطال نکاح را از دادگاه درخواست کند . اثبات دخول قبل از ازدواج یا بعد از ازدواج توسط طرفین مقوله ای جدا می باشد .
نظریه شماره ۱۲۶۱/۹۲/۷- ۳۰/۶/۹۲ اداره حقوقی قوه قضاییه:
«نکاح دختر باکره بدون اذن پدر یا جد پدری، غیرنافذ است (نه باطل) و تا زمانی که حکم به بطلان نکاح مزبور صادر نگردد، آثار عقد صحیح را دارا است. مقررات ماده ۱۰۴۳ اصلاحی قانون مدنی که نکاح دختر باکره را موقوف به اجازه پدر نموده، شرط صحت عقد نمی‌باشد بلکه شرط کمال عقد است… و در صورتی که صفت باکره بودن به هر علتی موجود نباشد، نیازی به اخذ گواهی یا اجازه پدر یا جد پدری برای ثبت ازدواج نیست و زوجین مزبور چنانچه بخواهند ازدواج خویش را رسمی نمایند می‌توانند با توجه به ماده ۳۲ قانون ثبت احوال… با تنظیم اقرارنامه رسمی رفع اشکار نمایند.»
مواد ۱۰۴۳ و ۱۰۴۴ قانون مدنی راجع به اذن ولی قهری در نکاح چنین مقرر می‌دارد:
ماده ۱۰۴۳- نکاح دختر باکره اگرچه به سن بلوغ رسیده باشد موقوف به اجازه‌ی پدر یا جد پدری او است و هرگاه پدر یا جد پدری بدون علت موجه از دادن اجازه مضایقه کند اجازه‌ی او ساقط و در این صورت دختر می‌تواند با معرفی کامل مردی که می‌خواهد با او ازدواج نماید و شرایط نکاح و مهری که بین آن‌ها قرار داده شده پس از اخذ اجازه از دادگاه مدنی خاص به دفتر ازدواج مراجعه و نسبت به ثبت ازدواج اقدام نماید.
ماده ۱۰۴۴- در صورتی که پدر یا جد پدری در محل حاضر نباشد و استیذان از آن‌ها نیز عادتاً غیرممکن بوده و دختر نیز احتیاج به ازدواج داشته باشد، وی می‌تواند اقدام به ازدواج نماید.
ثبت این ازدواج در دفترخانه منوط به احراز موارد فوق در دادگاه مدنی خاص می‌باشد.
مورد دیگری که بسیار از اینجانب سؤال گردیده این است که اگر دختری شوهر نکرده باشد اما وصف بکارت به واسطه دخول نامشروع از وی زایل گردد آیا در این حالت همچنان اذن ولی قهری او در ازدواج باقی است یا خیر؟
با عنایت به ظاهر ماده ۱۰۴۳ قانون مدنی اصلاحی ۱۴/۸/۱۳۷۰ و توجه به این ماده، قبل از انجام اصلاحات که به جای عبارت دختر باکره از عبارت (دختری که هنوز شوهر نکرده) استفاده شده، پاسخ به این سوال منفی است. در این رابطه در رای واحد رویه هیات عمومی دیوان عالی کشور به شماره ۲۶۱ مورخ ۲۹/۱/۱۳۶۳ آمده است: «… مشروعیت دخول قبل از عقد، شرط صحت عقد و یا شرط سقوط ولایت پدر نیست و دخول مطلقاً (چه مشروع و چه نامشروع) سبب سقوط ولایت پدر می‌باشد…»

۱۷ خرداد ۰۱ ، ۲۲:۲۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

استرداد هدایای مربوط به زوجین

اثر ازدواج و طلاق در حق استرداد هدایای طرفین چیست ؟

پاسخ :
به استحضار میرساند در این خصوص رابطه حقوقی طرفین در چهارچوب عقد هبه است ، با این تفاوت که عقد نکاح به عنوان معلق علیه نیست بلکه عقد نکاح عوض معنوی است که هریک از زوجین زمانی که شیئی را به عنوان هدیه به طرف دیگر در زمان نامزدی تسلیم میکند ، چنین تراضی میشود که منظور از دادن هدیه ، رسیدن به هدف نهایی که ازدواج است ، می باشد . یعنی هدایا به منظور وصلت رد و بدل میگردد ، لذا اگر نکاح منعقد شود ، در واقع عوض معنوی نیز بوجود آمده است و در عوض هدایای تحویلی ، در مقابل آن قرار میگیرد . قانون مدنی منکر هبه نشده است و ماده ۸۰۱ قانون مدنی صراحت دارد که هبه ممکن است معوض باشد و بنابراین واهب می تواندشرط کند که متهب مالی را به او هبه کند یا عمل مشروعی را مجاناً به جا آورد . در این خصوص یا تفسیر موسع نسبت به قسمت اخیر ماده مذکور، ممکن است بتوان عمل مشروع را به شکل موسع به اقدام نکاح تعبیر نمود ، یعنی عوض معنوی عبارت است از رسیدن به وصلت و نکاح . بنابر مراتب اگر پس از عقد نکاح دادخواست طلاق تنظیم شود ، قطع نظر از اینکه صرف تسلیم داخواست طلاق به منزله استرداد عین موهوبه می باشد اصولاً به دلیل معوض بودن هبه مذ کور ، قابلیت رجوع ندارد ، زیرا در ماده ۸۰۳ به شرح بند ۲ هبه معوضی که عوض آن داده شده است ، قابل رجوع نمی باشد . لذا به نظر اینجانب در استرداد عین موهوبه ، در صورت انعقاد ازدواج و وصلت ، موقعیتی برای رجوع فراهم نیست ، بنابراین هدایای بعد از ازدواج اگر معوض نباشد قابل رجوع می باشد .
در خصوص استرداد هدایای نامزدی ماده ۱۰۳۷ قانون مدنی مقرر می‌دارد: «هر یک از نامزدها می‌تواند در صورت به هم خوردن وصلت منظور، هدایایی را که به طرف دیگر یا ابوین او برای وصلت منظور داده است مطالبه کند. اگر عین هدایا موجود نباشد مستحق قیمت هدایایی خواهد بود که عادتاً نگاه داشته می‌شود مگر این که آن هدایا بدون تقصیر طرف دیگر تلف شده باشد.»

    ۱۷ خرداد ۰۱ ، ۲۲:۲۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
    هادی کاویان مهر

    آثار حقوقی ازدواج دائم یا موقت با زن شوهردار

    ازدواج دائم یا موقت با زن شوهردار با علم به زوجیت و حرمت نکاح و یا عدم آن در صورت نکاح ، باطل و باعث حرمت ابدی است یا خیر ؟ آیا اگر عقد در زمان علقه زوجیت یا عده انجام گرفته ولکن دخول بعد از انقضای آن باشد باعث حرمت ابدی می شود یا نه ؟

    پاسخ :
    به استحضار می رساند اگر مواد ۱۰۵۰ و ۱۰۵۱ قانون مدنی را مورد مداقه قرار دهیم پاسخ سؤال روشن است بدین توضیح که:
    اگر مردی در صورت وجود علقه زوجیت یا با زنی که درعده است ازدواج نماید سه حالت پیش می آید :
    ۱)      مرد عالم به عده و حرمت نکاح باشد ، عقد باطل و زن حرام مؤبد است .
    ۲)     مرد از روی جهل به عده و حرمت نکاح و یا با جهل به یکی از این دو ازدواج کرده و نزدیکی هم واقع شده باشد ، باز عقد باطل و زن حرام مؤبد است .
    ۳)    در صورت جهل به عده و حرمت نکاح، عقد واقع شود ولی نزدیکی واقع نشده باشد ، عقد باطل ولی حرمت ابدی حاصل نمی شود .
     
    اما در پاسخ به سؤال دوم ، عقد در زمان علقه زوجیت یا عده انجام گرفته لیکن دخول بعد از انقضا می باشد و نظر به اینکه عقد در زمانی واقع شده که زن در علقه زوجیت و یا در عده می باشد ، چون برای نکاح منع شرعی و قانونی دارد عقد باطل است ولی حرمت ابدی حاصل نمی شود و از مفهوم مخالف ماده ۱۰۵۴ نیز چنین بر می آید که زنا با زنی که در عده وفات یا عده طلاق بائن است موجب حرمت ابدی نمی شود .

    ۱۷ خرداد ۰۱ ، ۲۲:۲۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
    هادی کاویان مهر

    انصراف از طلاق توافقی پس از اخذ گواهی عدم امکان سازش

    به استحضار می رساند با توجه به ماده ۳۵ قانون حمایت خانواده ، هرگاه زوج در مهلت مقرر به دفتر رسمی ازدواج و طلاق مراجعه و گواهی عدم امکان سازش را تسلیم کند، درصورتی که زوجه ظرف یک هفته در دفترخانه حاضر نشود سردفتر به زوجین اخطار می ‌ کند برای اجرای صیغه طلاق و ثبت آن در دفترخانه حاضر شوند. درصورت عدم حضور زوجه صیغه طلاق جاری و پس از ثبت به وسیله دفترخانه مراتب به اطلاع زوجه می‌رسد.
    تبصره-فاصله بین ابلاغ اخطاریه و جلسه اجرای صیغه در این ماده و ماده (۳۴) این قانون نباید از یک هفته کمتر باشد. در مواردی که زوج یا زوجه مجهول ‌ المکان باشند، دعوت از شخص مجهول ‌ المکان از طریق نشر آگهی در جراید کثیر ‌ الانتشار یا هزینه درخواست ‌ کننده به وسیله دفترخانه به عمل می ‌ آید.
    از ظاهر ماده چنین بر می آید که عدم حضور زوجه در دفتر طلاق اجرای صیغه طلاق را منتفی نمی سازد و اجرای صیغه طلاق و استفاده از گواهی عدم امکان سازش برای زوج ، بدون حضور زوجه (پس از انجام تشریفات قانونی) امکانپذیر می باشد . ولی بدون حضور زوج اجرای صیغه طلاق منتفی می گردد و گواهی عدم امکان سازش قابلیت اجرا ندارد .
    بدیهی است که در صورت انصراف یکی از زوجین قبل از صدور گواهی عدم امکان سازش ، کلیه توافقات و مراحل انجام شده کان لم یکن تلقی می گردد .

    ۱۷ خرداد ۰۱ ، ۲۲:۲۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
    هادی کاویان مهر

    حق طلاق زن در صورت ازدواج مجدد مرد با اذن دادگاه

    در عقدنامه به صورت شرط ضمن عقد نکاح قید شده است چنانچه زوج مبادرت به ازدواج مجدد بدون رضایت زوجه نماید، زوجه وکیل است خود را مطلقه نماید ، حال زوج بدون رضایت زوجه اما در پی اذن دادگاه مبادرت به ازدواج مجدد کرده است، آیا حق مورد نظر برای زوجه محقق است یا خیر ؟

    پاسخ :
    مطابق با نظریه شماره ۷۶۹۸/۷ مورخ ۱۱/۱۲/۱۳۷۲ اداره حقوقی قوه قضائیه به استحضار می رساند تحصیل اجازه ازدواج مجدد نافی شروط ضمن عقد بین زوج و همسر اول نمی باشد و چنانچه به موجب شروط مندرجه در قباله ازدواج ، در صورت انتخاب همسر دوم از ناحیه زوج ، زوجه حق درخواست طلاق داشته باشد میتواند از حق مزبور استفاده نماید .
    این امر از موارد بسیار اختلاف برانگیز در بین قضات و حقوقدانان می باشد . به نظر اینجانب با توجه به شرط ضمن عقد نکاح و تحقق آن زوجه حق استفاده از شرط را دارد و منشاء علت تحقق شرط که ازدواج مجدد با اذن دادگاه می باشد ، تاثیری در اصل قضیه ندارد و قواعد الزام شرط و وفای به عهد نیز مؤید امر مذکور است ، مگر در صورت عدم تمکین زوجه بدون وجود موانع مشروع که این امر با توجه به رای وحدت رویه شماره ۷۱۶ مورخ۲۰ /۷/ ۸۹ هیات عمومی دیوان عالی کشور برای دادگاهها لازم الاتباع می باشد.
    متن این رای به شرح ذیل می باشد :
    نظر به اینکه مطابق ماده ۱۱۰۸ قانون مدنی تمکین از زوج تکلیف قانونی زوجه است، بنابراین در صورتی که بدون مانع مشروع از ادای وظایف زوجیت امتناع و زوج این امر را در دادگاه اثبات و با اخذ اجازه از دادگاه همسر دیگری اختیار نماید ، وکالت زوجه از زوج در طلاق که به حکم ماده ۱۱۱۹ قانون مدنی ضمن عقد نکاح شرط و مراتب در سند ازدواج ذیل بند ب شرایط ضمن عقد در ردیف۱۲ قید گردیده، محقق و قابل اعمال نیست ، لذا به نظر اکثریت اعضاء هیات عمومی دیوان عالی کشور رای شعبه چهارم دادگاه تجدیدنظر استان همدان که با این نظر انطباق دارد مورد تایید است. این رای طبق ماده۲۷۰ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور کیفری در موارد مشابه برای شعب دیوان عالی کشور و کلیه دادگاه‌ها لازم‌الاتباع است.
    نظریه شماره ۵۵۸/۹۲/۷ مورخ ۲۶/۳/۹۲ اداره حقوقی قوه قضاییه:
    سوال- آیا قانون موصوف در مواردی همچون صدور اذن ازدواج مجدد (مندرج در ماده ۱۶ قانون حمایت از خانواده مصوب ۵۳) کماکان به قوت خود باقی است یا با اجرایی شدن قانون جدید حمایت از خانواده قانون سال ۱۳۵۳ نسخ شده است؟
    پاسخ- «موادی از قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۵۳ که به موجب قوانین بعدی نسخ نشده و شورای نگهبان هم خلاف شرع اعلام ننموده و با قانون حمایت خانواده مصوب ۱/۱۲/۹۱ مغایرتی ندارد از جمله اخذ اجازه ازدواج مجدد از دادگاه مندرج در ماده ۱۶ قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۵۳ به قوت خود باقی است.»
    بر این اساس در مورد بند ۴ ماده ۴، مواد قانون حمایت خانواده سال ۵۳ حکم‌فرماست:
    ماده ۱۶ قانون حمایت از خانواده مصوب ۱۳۵۳: مرد نمی‌تواند با داشتن زن همسر دوم اختیار کند مگر در موارد زیر:
    ۱٫             رضایت همسر اول.
    ۲٫            عدم قدرت همسر اول به ایفای وظایف زناشویی.
    ۳٫            عدم تمکین زن از شوهر.
    ۴٫            ابتلاء زن به جنون یا امراض صعب‌العلاج موضوع بندهای ۵ و ۶ ماده ۸٫
    ۵٫            محکومیت زن وفق بند ۸ ماده ۸٫
    ۶٫            ابتلاء زن به هر گونه اعتیاد مضر برابر بند ۹ ماده ۸٫
    ۷٫            ترک زندگی خانوادگی از طرف زن.
    ۸٫            عقیم بودن زن.
    ۹٫            غایب مفقودالاثر شدن زن برابر بند ۱۴ ماده ۸ 

    ۱۷ خرداد ۰۱ ، ۲۰:۳۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
    هادی کاویان مهر

    اصلاح گواهی انحصار وراثت / ادعای وراثت بعد از صدور گواهی حصر وراثت

    بعد از صدور گواهی حصر وراثت خانمی با ارایه شناسنامه و سند نکاحیه اعلام نموده که زوجه اول متوفی است. برای اقدام به چه شکلی باید عمل کرد ؟

    پاسخ :
    در مواردی که پس از صدور گواهی حصر وراثت فردی مدعی زوجیت متوفی شده و درخواست اصلاح گواهی مزبور به مستفاد از مواد ۳۶۲ و ۳۶۳ قانون امور حسبی را دارد، نامبرده علاوه بر کپی مصدق شناسنامه و سند نکاحیه باید استشهادیه ­ای که امضاء شهود در دفتر اسناد رسمی گواهی گردیده است، تنظیم و به مرجع رسیدگی کننده تقدیم نماید. 

    ۱۷ خرداد ۰۱ ، ۲۰:۲۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
    هادی کاویان مهر