⚖به روز بودن دانشجویان حقوق و پاسخگویی به سوالات هموطنانم.⚖

۱۸۱۸۲ مطلب توسط «هادی کاویان مهر» ثبت شده است

چه دلایلی سبب می شود تا فرد درخواست اعسار از هزینه دادرسی نماید؟

عموما درخواست اعسار از هزینه دادرسی به دو علت مطرح می شود. این دلایل عبارت اند از:

  • دارایی شخص کفاف پرداخت هزینه دادرسی را نمی‌کند.
  • شخص به‌طور موقت، به‌ دلیل عدم دسترسی به مال خود قادر به پرداخت هزینه‌ دادرسی نیست؛ به عنوان مثال مال فرد در رهن بانک قرار دارد.

با این حال هر کس نمی‌تواند با ادعای اینکه دچار اعسار می‌شود به دادگاه درخواست اعسار دهد. به عبارت دیگر، ادعای اعسار مقید به شرایطی است، که این شرایط عبارت اند از:

  • شخص بدهکار باشد
  • اقامه دعوا از طرف مدعی و طلبکار باشد
  • اثبات ادعای اعسار وی و صدور حکم به نفع طلبکار
  • صدور رای قطعی بر محکومیت بدهکار
  • صدور اجرائیه از طرف دادگاه. به این معنا که بعد از تحقیق شرایط یاد‌شده، مدعی اعسار می‌تواند با ارائه دادخواست در پی اثبات آن باشد.
۰۸ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۳:۵۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اعسار از هزینه دادرسی چیست؟

اعسار در لغت به معنای رنج، سختی و نداشتن است و در اصطلاح حقوقی به زمانی اطلاق می شود که یک فرد به نوعی تمکن مالی ندارد یا دارای اموال و سرمایه‌ ای است که امکان دسترسی به آنها را ندارد. در این صورت اصطلاحا گفته می شود که فرد دچار اعسار شده است.

به علاوه، طبق ماده یک قانون اعسار، « معسر کسی است که به واسطه نداشتن دارایی یا دسترسی نداشتن به مالش توانایی پرداخت هزینه محاکمه (هزینه دادرسی) یا دیون خود را ندارد». به عبارت دیگر، فرد برای احقاق حق خود قادر به پرداخت هزینه دادرسی نبوده و حتی نمی تواند برای انجام کارهای خود وکیل انتخاب کند که در این صورت وی می‌تواند با مراجعه به مراجع قضایی، تقاضای وکیل معاضدتی نماید.

۰۸ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۳:۵۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

روند واخواهی در احکام غیابی چگونه است؟

واخواهی در قانون آیین دادرسی مدنی، به اعتراضی گفته می‌شود که محکوم‌ علیه غایب نسبت به حکم غیابی مطرح می‌کند و همان دادگاه صادرکننده حکم به آن رسیدگی کرده و در مورد آن رأی مقتضی صادر می نماید.

بنابراین، طبق ماده ۳۰۵ قانون مذکور، تنها نسبت به احکام غیابی می‌توان واخواهی کرد. دادگاه صادرکننده رأی غیابی باید در رأی خود به غیابی بودن و حق واخواهی محکوم‌علیه اشاره کند، چنانچه دادگاه بر اثر اشتباه، رأی غیابی را حضوری یا بالعکس اعلام کند نیز تأثیری در ماهیت امر ندارد.

مهلت واخواهی از احکام غیابی برای کسانی که مقیم کشور هستند، ۲۰ روز و برای کسانی که خارج از کشور اقامت دارند، دو ماه از تاریخ ‌ابلاغ واقعی خواهد بود مگر اینکه معترض به حکم ثابت کند عدم اقدام به‌ واخواهی در این مهلت به‌ دلیل عذر موجه بوده است. در این ‌صورت باید ‌دلایل موجه بودن عذر خود را ضمن دادخواست واخواهی به دادگاه صادرکننده رأی اعلام کند.

۰۸ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۰:۵۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

چه تفاوتی میان حکم غیابی و حکم حضوری وجود دارد؟

در ماده 303 قانون آیین دادرسی مدنی در ارتباط با حکم غیابی چنین پیش بینی شده است : « حکم دادگاه حضوری است؛ مگر اینکه خوانده یا وکیل یا قائم مقام یا نماینده قانونی وی در هیچ یک از جلسات دادگاه حاضر نشده باشد و به طور کتبی نیز دفاع نکرده باشد و یا اخطاریه ، ابلاغ واقعی نشده باشد. »

طبق ماده مذکور اصل بر حضوری بودن رسیدگی و حکم صادره از دادگاه است. بنابراین، در مواردی که در خصوص حضوری بودن یا غیابی بودن حکم تردیدی حاصل شود، اصل بر این است که حکم حضوری بوده است. اما در برخی از شرایط حکم حضوری نیست بلکه عنوان آن حکم غیابی است که در قانون شرایط صدور آن بیان شده است.

بر اساس این ماده حکم غیابی در صورتی صادر می شود که :

  1. شخص خوانده یا وکیل یا قائم مقام یا نماینده قانونی وی در هیچ کدام از جلساتی که برای رسیدگی به موضوع تشکیل شده است حضور نیافته باشند . پس در صورتی که خود خوانده در جلسه رسیدگی شرکت نکند اما وکیل یا قائم مقام یا نماینده قانونی وی به جای او حضور پیدا کند، حکم صادر شده غیابی نخواهد بود.
  2. هیچکدام از اشخاص مذکور در مورد قبل لایحه ای نیز به دادگاه نفرستاده باشند و به اصطلاح به طور کتبی دفاع نکرده باشند. زیرا اصولا طرفین معمولا در قالب ارسال لایحه ای به دادگاه رسیدگی کننده در جریان دادرسی شرکت می کنند که در این صورت ، عنوان حکم صادره حکم حضوری خواهد بود.
  3. زمانی که اخطاریه دادگاه به خوانده ابلاغ واقعی شده باشد دیگر نمی توان حکم را غیابی دانست، چرا که خود شخص خوانده در جریان دادرسی قرار گرفته است. از مفهوم مخالف این مطلب متوجه می شویم که در صورتی که ابلاغ بصورت قانونی انجام شده باشد ، می توان با استناد به آن حکم را غیابی دانست.

نکته مهمی که باید در این زمینه در نظر گرفت این است که حکم غیابی باید سه شرط فوق را همزمان دارا باشد به این صورت که هم حکم ابلاغ واقعی نشده باشد، هم اشخاص مذکور در ماده 303 در جلسه دادرسی شرکت نکرده باشند و لایحه ای نیز نفرستاده باشند.

بنابراین، اگر اشخاص مذکور در ماده در جلسه رسیدگی حاضر نشده باشند، لایحه ای هم نداده باشند، اما حکم بصورت واقعی به آنها ابلاغ شده باشد ، حکم صادره حضوری است نه غیابی.

 

۰۸ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۰:۴۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

حکم غیابی در چه شرایطی صادر می‌شود؟

به طور کلی حضور طرفین در جلسه دادگاه و شنیدن اظهارات شفاهی آنان، به قاضی برای کشف حقیقت و رسیدن به واقعیت، کمک شایانی می‌کند. بنابراین، همواره بر اصل مذکور تاکید و پافشاری می شود. با این حال، گاهی این امکان فراهم نشده و حکم غیابی صادر می گردد که این امر مستلزم شرایطی می باشد.

عموما سه شرط برای احراز حکم غیابی وجود دارد و در صورت نبود هر یک از این سه شرط، رای صادره، حضوری محسوب خواهد شد. این شرایط عبارت اند از:

  • خوانده یا وکیل یا قائم‌مقام قانونی وی در هیچ یک از جلسات حضور نداشته باشد.
  • خوانده هیچ‌گونه دفاع کتبی نکرده باشد.
  • نیز اینکه اخطاریه به وی ابلاغ واقعی نشده باشد.
۰۸ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۰:۴۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

من میخوام سنمو 6 سال تو شناسنامه کم کنم چکار باید کنم؟

سلام.باید به کمیسیون تشخیص سن در فرمانداری محل صدور شناسنامه مراجعه کنید.

به موجب قانون تنها اجازه قانونی در خصوص تغییر سن در شناسنامه افراد، در تبصره قانون به شکل زیر است :

در این تبصره آمده است، اشخاص میتوانند در صورتی که سن واقعی آنان با تاریخ تولد مندرج در اسناد سجلی و شناسنامه بیش از پنج سال اختلاف داشته باشد، اصلاح تاریخ تولد خود را در خواست کنند

 

این درخواست هم میتواند در جهت افزایش سن و هم کاهش سن باشد.

برای مثال، متقاضی میتواند مدعی شود که سن او درشناسنامه ۴۰ سال است، ولی سن واقعی او ۳۴ سال یا ۴۶ سال است؛ در هرحال، این اختلاف سن نباید کمتر از پنج سال باشد.

۰۸ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۰:۳۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

جرم ارتشاء چه مجازاتی را به دنبال دارد؟

موضوع رشوه دادن و رشوه گرفتن در قانون رسیدگی به تخلفات اداری کارکنان دولت و همچنین در قانون مدیریت خدمات کشوری و آیین‌نامه‌ های مصوب هیات دولت مورد توجه قرار گرفته و راهکارهایی برای جلوگیری از این جرم بیان شده است.

در این زمینه بند ۱۷ ماده ۸ قانون رسیدگی به تخلفات اداری، گرفتن رشوه را تخلف دانسته و برای مرتکب آن مجازاتی را تعیین کرده است. در آیین‌نامه پیشگیری و مبارزه با رشوه در دستگاه‌های اجرایی نیز ضمن بیان مصادیق رشوه، نحوه رسیدگی به اتهام کارکنان دولت و میزان مجازات آنان تعیین شده است.

از سوی دیگر، مطابق با ماده ۵۸۸ قانون مجازات اسلامی، در صورت اثبات جرم ارتشاء فرد متخلف به ۶ ماه تا دو سال حبس یا مجازات نقدی از سه تا دوازده میلیون ریال محکوم و آنچه گرفته است به عنوان مجازات مودی به نفع دولت ضبط خواهد شد.

همچنین در صورتی که قاضی به واسطه ارتشا حکم به مجازاتی شدید‌تر از مجازات مقرر در قانون داده باشند علاوه بر مجازات فوق حسب مورد به مجازات مقدار زائدی که مورد حکم واقع شده است، محکوم خواهند شد. این موضوع در ماده ۵۸۹ قانون مذکور مورد تاکید قانونگذار قرار گرفته است.

در اینجا ذکر این نکته الزامی است که هرگاه ثابت شود که رشوه‌ دهنده برای حفظ حقوق حقه خود ناچار به دادن وجه یا مالی بوده است، مورد تعقیب کیفری قرار نگرفته و وجه یا مالی که داده است، به او مسترد خواهد شد.

علاوه بر این، در صورتی که رشوه‌ دهنده برای پرداخت رشوه مضطر بوده یا پرداخت آن را گزارش دهد یا شکایت کند، از مجازات حبس مزبور معاف و مال به وی مسترد می‌شود.

گفتنی است بر اساس ماده ۵۹۲ قانون مجازات اسلامی رشوه دهنده علاوه بر ضبط مال ناشی از ارتشاء به  ۶ ماه تا سه سال حبس یا تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم می‌شود.

۰۸ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۰:۳۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آیا مرتشی باید لزوما کارمند دولت باشد؟

یکی از موضوعات مهم موضوع در تحقق جرم ارتشاء، آن است که رشوه‌گیرنده یا همان مرتشی، باید  حتما کارمند دولت باشد و برای انجام دادن یا انجام ندادن وظیفه مربوط به سازمان مورد نظر، این اقدام را انجام داده باشد.

از سوی دیگر، لزومی ندارد که رشوه حتما وجه نقد باشد بلکه ملک، زمین یا مال هم می‌تواند به عنوان رشوه در نظر گرفته شود. همچنین در مواردی ممکن استت وعده‌ای داده شده یا توافقی صورت گیرد یا امتیاز مالی دیگری مانند تسهیلات خارج از نوبت یا وام پیش از موعد داده شود که البته بر اساس قوانین کنونی، این موارد رشوه نیست اما می‌توان آن را با شرایطی به عنوان رشوه نیز قلمداد کرد.

سوالی که ممکن است در اینجا مطرح شود این است که اگر عمل رشوه دادن و رشوه گرفتن، در بخش خصوصی صورت گیرد، آن هنگام این عمل در گروه جرم ارتشاء نیز قرار می گیرد یا خیر؟ پاسخ به این سوال منفی است. به عبارت دیگر، در صورتی که کارمند بخش خصوصی اخذ وجه کند، عمل مجرمانه‌ای صورت نگرفته است. همچنین اگر کارمند دولت پولی را بگیرد برای کاری که مربوط به یک کارمند دولت در سازمان دیگری است، رشوه دادن و رشوه گرفتن محقق نخواهد نمی شود.

۰۸ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۰:۳۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

ارتشا چیست؟

به طور کلی در اصطلاح حقوقی رشوه دادن را رشاء و رشوه گرفتن را ارتشاء می‌ نامند و به فردی که اقدام به گرفتن رشوه می‌کند، مرتشی و فرد رشوه‌ دهنده را راشی می‌ گویند.

به این ترتیب، جرم ارتشاء به معنای اخذ مال یا سند تسلیم وجه یا مال به مأموران دولت یا کارکنان شاغل در نهادهای عمومی ‌‌یا سایر افراد مذکور در قانون برای انجام یا عدم انجام وظایف سازمان محل اشتغال ‌آنها می باشد.

از سوی دیگر، طبق ماده ۳ قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء، اختلاس و کلاهبرداری در صورتی که هر یک از مستخدمان و مأموران دولتی برای انجام دادن یا انجام ندادن امری که مربوط به سازمان‌های مزبور است، وجه یا مال یا سند پرداخت وجه یا تسلیم مالی را مستقیماً یا غیرمستقیم قبول کند، در حکم مرتشی قرار می گیرد.

در اینجا لازم به ذکر است هر یک از مستخدمان و ماموران دولتی اعم از قضایی و اداری یا شورا‌ها یا شهرداری‌ها یا نهادهای انقلابی و به طور کلی قوای سه‌گانه و همچنین نیروهای مسلح یا شرکت‌های دولتی یا سازمان‌های دولتی وابسته به دولت یا ماموران به خدمات عمومی خواه رسمی یا غیر رسمی مشمول این قانون می‌شوند.

عمل فیزیکی‌ لازم برای تحقق عنصر مادی جرایم رشا و ارتشاء عبارت از دادن یا قبول کردن وجه یا مال یا سند پرداخت وجه یا تسلیم مال (که اولی عمل فیزیکی در جرم رشا و دومی عمل فیزیکی در جرم ارتشا است) و نیز انجام معامله صوری‌‎ با مبلغ غیر واقعی‌‎ است.

بر این اساس کارمندی که در مقابل انجام یا عدم انجام کاری برای ارباب رجوع مالی را از وی قبول می‌کند یا ملک او را به بهایی بسیار کمتر از قیمت واقعی آن می‌خرد مرتشی محسوب می‌شود‎.

۰۸ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۰:۳۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

جرم تحصیل مال نامشروع چه مجازاتی را به دنبال دارد؟

مطابق با قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء، اختلاس و کلاهبرداری، مجازات تعیین شده برای مرتکبین جرم تحصیل مال نامشروع علاوه بر رد مال، سه ماه تا دو سال حبس و یا جریمه نقدی معادل دو برابر مال به دست آورده می‌باشد.

۰۸ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۸:۳۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

جرم تحصیل مال نا مشروع از چه عناصری تشکیل شده است؟

جرم تحصیل مال نا مشروع مانند هر جرم دیگری از عناصری تشکیل شده است. این عناصر عبارت اند از :

  • عنصر قانونی
  • عنصر مادی
  • عنصر روانی

در ادامه به هر کدام از این عناصر به تفصیل خواهیم پرداخت.

  • عنصر قانونی:

ماده ۲ قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشا و اختلاس و کلاهبرداری مصوب ۱۳۶۴ و اصلاحی ۱۳۶۷ تنها عنصر قانونی جرم تحصیل مال نا مشروع می‌باشد که متن ماده به شرح زیر می باشد:

«هرکس به نحوی از انحاء امتیازاتی را که به اشخاص خاص به جهت داشتن شرایط مخصوص تفویض می‌گردد نظیر جواز صادرات و واردات و آنچه عرفاً موافقت اصولی گفته می‌شود در معرض خرید و فروش قرار دهد و یا از آن سوءاستفاده نماید و یا در توزیع کالاهایی که مقرر بوده، طبق ضوابطی توزیع نماید مرتکب تقلب شود و یا به طور کلی مالی یا وجهی تحصیل کند که طریق تحصیل آن فاقد مشروعیت قانونی بوده است، مجرم محسوب و علاوه بر رد اصل مال به مجازات سه ماه تا دو سال حبس و یا جریمه نقدی معادل دو برابر مال به دست آمده محکوم خواهد شد.»

بنابراین، طبق آنچه که به آن اشاره شد قلمرو این ماده مشتمل بر سه عنوان جزایی است که بر اساس آن می توان جرم را تشخیص و فرد مرتکب را مجازات نمود. این سه عنوان عبارت اند از:

  • خرید و فروش امتیاز یا سوءاستفاده از آن‌ها
  • تقلب در توزیع کالاهایی که تابع ضوابط معین است
  • تحصیل مال

 

  • عنصر مادی:

عنصر مادی نمود بیرونی و خارجی جرم است. به عبارت دیگر، آنچه که در جرم تحصیل مال نامشروع تاثیر داشته است عنصر مادی جرم را تشکیل می‌دهد که آن را در سه عنوان رفتار مجرمانه، اوضاع و احوال لازم جهت ارتکاب جرم و نتیجه حاصله از جرم مورد بررسی قرار خواهیم داد.

  •  رفتار مجرمانه:

رفتار مجرمانه جرم تحصیل مال نامشروع شامل هر عمل غیرقانونی است که به صورت خاص مورد جرم انگاری قرار نگرفته است. به عنوان مثال کسی که با استفاده از مانورهای متقلبانه مالی را تحصیل می‌کند یا برای انجام کار دولتی مبلغی را به صورت غیر قانونی دریافت می‌نماید، مشمول عناوین خاص کلاهبرداری، اختلاس یا ارتشاء خواهد بود و نوبت به تحصیل مال از طریق نامشروع نمی‌رسد.

دامنه شمول این جرم وسیع می‌باشد که این یکی از ایرادات اساسی جرم انگاری این موضوع به شمار می رود. به همین دلیل با استفاده از کلمه نظیر، مثل و مانند تمامی اعمال را در پی می‌گیرد و اصل جرم را محدود می‌نماید.

بنابراین، هر نوع رفتار مجرمانه‌ای که تحصیل عامدانه مال دیگری از طریق غیرقانونی را شامل باشد عنوان مجرمانه «تحصیل مال از طریق نامشروع» را در برمی‌گیرد. به طور مثال چنانچه شخصی به واسطه دروغ‌گویی که در قانون برای آن مجازاتی تعیین نشده و عملی است غیراخلاقی و نامشروع، مال دیگری را به دست آورد مشمول این جرم می‌شود.

لازم به ذکر است که در تحصیل وجه یا مال باید اثرات دقیق خدعه و تقلب موجود باشد. به علاوه، تحصیل و به دست آوردن، شرط اصلی تحقق این جرم می‌باشد؛ بنابراین، اگر مال یا وجهی به دست نیاید، جرم «تحصیل مال از نامشروع» صورت نگرفته است.

  •  شرایط و اوضاع و احوال ارتکاب جرم تحصیل مال نامشروع:

قانون‌گذار با آوردن عبارت: «به طور کلی مال یا وجهی تحصیل کند که طریق تحصیل آن فاقد مشروعیت قانونی بوده است» اقدام به یک جرم انگاری کلی و عام نموده است. به این ترتیب، هر نوع تحصیل عامدانه مال دیگری از طرق غیرقانونی که فاقد ضمانت اجرای کیفری باشد مشمول این جرم می‌شود. از سوی دیگر، مرتکب جرم و موضوع جرم نیز در این زمینه از اهمیت ویژه ای برخوردار است که در ادامه به جزئیات آن می پردازیم:

مرتکب جرم: مرتکب جرم می‌تواند هر شخصی حقیقی یا حقوقی باشد بنابراین برای مرتکب جرم ویژگی خاصی لازم نیست.

موضوع جرم: موضوع جرم ممکن است «تحصیل مال یا وجه» باشد که شامل انواع مال از جمله اموال منقول و غیرمنقول، اسناد و مدارک، اوراق بهادار سهام، حواله‌ها، وجه نقد و … می‌ باشد.

  • عنصر روانی:

عموما در ارتکاب به جرم نوعی عنصر روانی دخیل است و تحصیل مال نامشروع نیز از این قاعده مستثنی نیست. به عبارت دیگر، این جرم از جمله جرائم عمدی است که نیازمند وجود عنصر روانی در زمان ارتکاب می‌باشد. عناصر روانی در این جرم شامل دو نوع «سونیت عام» و «سوءنیت خاص» می‌باشد:

سوءنیت عام: سوءنیت عام به معنای اراده و عمد مرتکب جرم در انجام رفتار مجرمانه است. بنابراین، اگر فردی از روی اشتباه، سهو یا سهل‌انگاری مالی از غیر به دست آورد، جرم تحصیل مال نامشروع واقع نگردیده است. 

سوءنیت خاص: سوءنیت خاص به معنای قصد به نتیجه رساندن جرم است. به این ترتیب قصد متهم از به دست آوردن مال غیر و تصاحب آن می‌تواند مصداق سوءنیت خاص متهم یا مجرم باشد. به عبارت دیگر، مجرم از قبل نیت به دست آوردن و تحصیل «مال» را داشته است. 

 

۰۸ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۸:۲۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

جرم تحصیل مال نامشروع چیست؟

به طور کلی تحصیل به معنای فراهم آوردن و نامشروع به معنای خلاف قوانین شرع است. بنابراین، می توان گفت تحصیل مال نامشروع عبارت است از به دست آوردن مال از طرق نامشروع و غیر قانونی. این عمل مطابق قانون جرم محسوب شده و مجازات در پی دارد.

۰۸ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۸:۲۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

جرم اختلاس چه مجازاتی را به دنبال دارد؟

جرم اختلاس نیز مانند هر جرمی مجازاتی را در پی دارد که از جمله آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • در صورتی که میزان اختلاس تا پنجاه هزار ریال باشد، مجازات مرتکب جرم شش ماه تا سه سال حبس و شش ماه تا سه سال انفصال موقت خواهد بود
  • در صورتی که میزان اختلاس بیش از پنجاه هزار ریال باشد مجازات کارمند دو تا ده سال حبس و انفصال دائم از خدمات دولتی خواهد بود
  • در هر مورد مرتکب علاوه بر رد وجه یا مال مورد اختلاس، به جزای نقدی معادل دو برابر آن محکوم خواهد شد.
  • چنانچه مرتکب در مرتبه مدیر کل یا بالاتر یا هم طراز آنها باشد، به انفصال دائم از خدمات دولتی و در صورتی که در مراتب پایین تر باشد، همانگونه که اشاره شد؛ به شش ماه تا سه سال انفصال موقت از خدمات دولتی محکوم خواهد شد.
  • چنانچه جرم ارتکابی کارمند مختلس توأم با جعل و تزویر باشد و میزان اختلاس نیز تا پنجاه هزار ریال باشد، کیفر مختلس به دو تا پنج سال حبس و یک تا پنج سال انفصال موقت از خدمات دولتی تشدید خواهد شد.
  • هرگاه مبلغ اختلاس زاید بر پنجاه هزار ریال باشد، مجازات اختلاس توأم با جعل و تزویر حبس از هفت تا ده سال و انفصال دائم از خدمات دولتی است و در هر مورد علاوه بر رد وجه یا مال مورد اختلاس، مختلس به جزای نقدی معادل دو برابر آن محکوم می شود. ضمناً حد نصاب مبالغ مذکور در جرم اختلاس اعم است از اینکه جرم دفعتاً واحده و یا به دفعات واقع شده باشد و جمع مبلغ و میزان اختلاس تا پنجاه هزار ریال تا بیش از آن باشد.
  • مجازات کارمندی که اموال دولتی یا متعلق به اشخاصی را که بر حسب وظیفه به او سپرده شده است، عمداً کلاً یا جزئاً تلف کند یا از بین ببرد، اقدام او مستوجب کیفر اختلاس بر حسب مورد و میزان آن مال خواهد بود.

به علاوه، باید دانست قانونگذار برای مواردی که میزان اختلاس زاید بر یکصد هزار ریال باشد، صدور قرار بازداشت موقّت مرتکب را به مدت یک ماه پیش بینی کرده است که به موجب آن مرجع رسیدگی ملزم به صدور چنین قراری است. این قرار نیز در هیچ یک از مراحل رسیدگی قابل تبدیل نخواهد بود. وزیر دستگاه مربوطه هم می تواند پس از پایان مدت بازداشت موقت، کارمند را تا پایان رسیدگی و تعیین تکلیف نهایی از خدمت معلق کند و به ایام تعلیق مذکور در هیچ حالت، هیچ گونه حقوق و مزایایی تعلق نخواهد گرفت.

لازم به ذکر است جرم اختلاس از جرایمی می شود که دارای حیثیت عمومی بوده و غیرقابل گذشت است. بنابراین، با گذشت متضرر از جرم، تعقیب و اعمال مجازات درباره مختلس موقوف نخواهد شد.

 

۰۸ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۸:۲۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شرایط تحقق جرم اختلاس چیست؟

اصولا جرم اختلاس تحت شرایطی خاص تحقق می یابد و صرف داشتن قصد، مستوجب تعقیب کیفری نمی گردد. از جمله این شرایط می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  1. مرتکب باید از کارکنان و کارمندان مؤسسات دولتی خواه رسمی، پیمانی یا قراردادی باشد. بنابراین، به کارمند شرکت خصوصی و یا فرد عادی‌ که اموال دولتی را تصاحب کند مختلس گفته نمی‌شود.
  2. اختلاس نسبت به اموال دولت و یا اموال متعلق به اشخاص خصوصی که نزد دولت است صورت گیرد.
  3. اموال بر حسب وظیفه به مختلس سپرده شده باشند.
  4. مرتکب باید اموالی که در اختیار اوست، عالماً و عامداً تصاحب کند و به ملکیت خود یا دیگری درآورد. بنابراین، صرف استفاده غیرمجاز از اموال بدون قصد تملک، نمی‌تواند مشمول ماده ۵ قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشا، اختلاس و کلاهبرداری قرار گیرد.
  5. شخص باید به طور عمدی مرتکب این جرم شود. به عبارت دیگر، قصد آگاهانه کارمند و داشتن سوءنیت، برای تحقق جرم اختلاس لازم است. بنابراین،  اگر کارمند بر اثر بی‌احتیاطی یا اشتباه در خصوص مبلغی که برحسب وظیفه به او سپرده شده است، با کسری مواجه شود، مستوجب جرم اختلاس نمی‌شود؛ زیرا اگر سوءنیت و قصد وجود نداشته باشد، شاید مستوجب مسئولیت مدنی شود.
  6. فرد باید اموالی را به نفع خود یا دیگری تصاحب کند.
  7. رفتار مرتکب جرم اختلاس موجب ضرر و زیان شده باشد، حال چه به صورت کلی باشد یا جزئی.

به علاوه، برای تحقق اختلاس اضرار دولت یا شخص حقیقی مالک و صاحب مال سپرده شده به کارمند شرط است، اما نفع بردن کارمند شرط نیست بلکه ممکن است فرد دیگری از عمل مجرمانه کارمند منتفع شود. بنابراین، هرگاه اتلاف اموال دولتی یا متعلق به اشخاصی که در ید امانی کارمند است بر اثر بی احتیاطی یا بی مبالاتی یا غفلت و سهل انگاری باشد، اختلاس محسوب نخواهد شد.

همچنین لازم به ذکر است موضوع جرم اختلاس شامل اموال غیرمنقول نشده و تنها مربوط به اموال منقول می باشد؛ البته اموال منقول موضوع اختلاس در مرحله نخست شامل کلیه اموال منقول متعلق به دولت و بیت‌المال از قبیل وجوه، مطالبات، حواله، سهام، اسناد و اوراق بهادار متعلق به هریک از سازمان ها و مؤسسات دولتی است و در مرحله بعدی، شامل کلیه اموال متعلق به اشخاص حقیقی است که به کارمندان و مستخدمان دولتی اعم از رسمی و غیر رسمی و مأموران به خدمات عمومی و سایر نهادهای انقلابی و شرکت‌های دولتی و مؤسساتی که به کمک مستمر دولت اداره می‌شوند، به مناسبت انجام وظیفه سپرده شده است.

 

۰۸ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۸:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تعریف اختلاس در قانون مجازات اسلامی :

«هر یک از کارمندان و کارکنان ادارات و سازمان ‌ها یا شوراها و یا شهرداری‌ ها و مؤسسات و شرکت‌ های دولتی و یا وابسته به دولت و یا نهادهای انقلابی و دیوان محاسبات و مؤسساتی که به‌ کمک مستمر دولت اداره می‌شوند و یا دارندگان پایه قضایی و به‌ طور کلی قوای سه‌ گانه و همچنین‌ نیروهای مسلح و مأمورین به خدمات عمومی اعم از رسمی یا غیررسمی‌، وجوه یا مطالبات یا حواله ‌ها یا سهام و اسناد و اوراق بهادار و یا سایر اموال متعلق به هریک از سازمان‌ ها و مؤسسات ‌یاد شده و یا اشخاص را که برحسب وظیفه به آن ها سپرده شده است به نفع خود یا دیگری برداشت ‌و تصاحب کند مختلس محسوب خواهد شد.»

۰۸ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۸:۱۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

جرم اختلاس چیست؟

به طور کلی جرم اختلاس به لحاظ علم حقوق و جزا به معنای تصاحب وجه یا مال متعلق به دولت و بیت‌المال یا اشیای سپرده شده به یکی از کارکنان دولت یا مأموران به خدمات عمومی اعم از رسمی و غیر رسمی و سایر نهاد های انقلابی می باشد. به عبارت دیگر، اختلاس نوع خاصی از خیانت در امانت محسوب می شود که مأموران دولتی از طریق تصاحب وجوه و اموالی که بر حسب وظیفه به آنها سپرده شده است، مرتکب می‌شوند.

۰۸ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۸:۰۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آیا مرور زمان مشمول همه شرکا و معاونان جرم می شود؟

قطع مرور زمان مطلق است و نسبت به همه شرکا و معاونان جرم اعم از آنکه تعقیب شده یا نشده باشند، اعمال می‌شود. همچنین شروع به اجرای حکم در مورد برخی از شرکا یا معاونان جرم، قاطع مرور زمان نسبت به دیگر محکومان است.

به علاوه، متوقف شدن تعقیب، صدور حکم یا اجرای مجازات، مانع از پرداخت و ادای حقوق مدعی خصوصی نیست و متضرر از جرم می‌تواند دعوای خصوصی را در مرجع صالح اقامه کند. به بیان ساده تر مرور زمان موجب از بین رفتن حق مدعی خصوصی نمی‌شود؛ اما اعمال مجازات و جنبه عمومی جرم مشمول مرور زمان می‌شود.

۰۸ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۷:۴۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آیا مرور زمان در جرام حدی اجرا می شود؟

مرور زمان در جرایم حدی که مستوجب قصاص و دیه است مشمول مرور زمان نشده و گذشت این مدت موجب از بین رفتن حق نمی‌شود. همچنین قانونگذار مرور زمان را تنها در تعزیرات پذیرفته است، زیرا حاکم این اختیار را دارد که تعزیرات را اجرا کند یا خیر، از این جهت دست او نیز به منظور پذیرفتن مرور زمان باز است.

همچنین هرگاه در مورد یک شخص به موجب حکم یا احکامی محکومیت‌ های قطعی متعدد صادر شود، شروع به اجرای هر یک از محکومیت‌ها، نسبت به دیگر محکومیت‌ها، قاطع مرور زمان است. به عبارت دیگر، هرگاه برای شخصی بر اساس یک یا چند حکم، محکومیت‌ های قطعی متعدد صادر شود، در صورت شروع به اجرای هر یک از محکومیت‌ها، مرور زمان محکومیت ‌های دیگر قطع می‌ شود و به پایان می‌رسد. به علاوه، در مواردی که اجرای مجازات فرد محکوم، معلق شده یا به صورت مشروط آزاد شده باشد اما پس از مدتی قرار تعلیق اجرای مجازات یا حکم آزادی مشروط او لغو شود، آغاز مرور زمان، تاریخ لغو قرار یا حکم است و مرور زمان از این تاریخ محاسبه می‌ شود.

۰۸ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۷:۴۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

کدام جرایم مشمول مرور زمان نمی ‌شوند؟ ئ

پیش تر به جرایمی که قاعده مرور زمان در آن نقش ایفا می کند اشاره شد، حال سوالی که در اینجا مطرح می شود آن است که کدام جرایم مشمول این قاعده نمی شوند؟ مطابق با قانون موارد زیر از این قاعده مستثنی بوده و مشمول مرور زمان نمی شوند:

  • جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی کشور
  • جرایم اقتصادی شامل کلاهبرداری و جرایم موضوع تبصره ماده (۳۶) این قانون مجازات اسلامی با رعایت مبلغ مقرر در آن ماده.
  • جرایم موضوع قانون مجازات اسلامی مبارزه با موادمخدر
  • قانون مجازات اسلامی
۰۸ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۷:۴۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مرور زمان اجرای احکام تعزیری چقدر می باشد؟

به طور کلی مرور زمان اجرای احکام قطعی تعزیری را موقوف می‌کند و مدت آن از تاریخ قطعیت حکم به شرح زیر می باشد:

  • جرایم تعزیری درجه یک تا سه با انقضای بیست سال.
  • جرایم تعزیری درجه چهار با انقضای پانزده سال.
  • جرایم تعزیری درجه پنج با انقضای ده سال.
  • جرایم تعزیری درجه شش با انقضای هفت سال.
  • جرایم تعزیری درجه هفت و هشت با انقضای پنج سال.

اگر اجرای تمام یا بقیه مجازات موکول به گذشتن مدت یا رفع مانعی باشد، مرور زمان از تاریخ انقضای آن مدت یا رفع مانع محاسبه می‌شود.

مرور زمان اجرای احکام دادگاه‌ های خارج از کشور درباره اتباع ایرانی در حدود مقررات و موافقتنامه‌ های قانونی، مشمول مقررات این ماده است.

۰۸ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۷:۴۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر