ممکن است مالی در رهن جاهای مختلف باشد و مالک قصد فروش را داشته باشد در اینصورت این کار فروش مال غیر محسوب نخواهد شد، چراکه مالک اختیار کامل ملک دراختیار اوست وبرای فروش ممانعتی ندارد .
ممکن است مالی در رهن جاهای مختلف باشد و مالک قصد فروش را داشته باشد در اینصورت این کار فروش مال غیر محسوب نخواهد شد، چراکه مالک اختیار کامل ملک دراختیار اوست وبرای فروش ممانعتی ندارد .
چنانچه در قرارداد مشارکت قید شده باشد که سازنده حق فروش بدون اجازه مالک را ندارد، در صورت فروش مال توسط سازنده، فروش مال غیر محسوب خواهد شد . اما در صورتی که این بند در قرارداد ذکر نشده باشد فروش مال بدون اجازه مالک در زمره فروش مال غیر محسوب نمی شود .
هریک از شرکا در یک مال مشاع اگر اقدام به فروش مال کنند، فروش مال غیر محسوب نمی شود به دلیل اینکه در تمامی جزییات آن مال به یک اندازه سهم دارند بنابراین فروش مال غیری اتفاق نیفتاده است .
در صورتی که مالک مال خود را به چند نفر فروخته باشد، برای هریک از خریداران حق شکایت کیفری به وجود خواهد آمد که می توانند با مراجعه به دادگاه نسبت به احقاق حق و حقوق خود اقدام نمایند .
چنانچه مال توسط شخص دیگری بدون اجازه واگذار شده باشد، برای مالک حق شکایت کیفری برای فروش مال غیر به وجود می آید که با مراجعه به دادگستری نسبت به تنظیم شکایت کیفری اقدام کند.
طرح دعوا و شکایت کیفری برای فروش مال غیر، در درجه اول منوط به اثبات مالکیت توسط مالک و دوم محرز شدن این مسئله برای دادگاه است که مال مورد نظر بدون اجازه و بدون داشتن وکالت از مالک فروخته شده است.
هرآنچه که مالیت داشته باشد مال گفته می شود به عبارتی ساده تر هر چیزی که قابلیت خرید و فروش داشته باشد می تواند مال نامیده شود.
در این گونه پرونده ها قاضی دادگاه تنها کسی است که می تواند با بررسی شواهد تشخیص دهد که شغل زن منافاتی با حیثیت و مصالح خانواده زوج دارد یا خیر
در هر صورت مرد نمی تواند تشخیص دهنده این موضوع باشد که شغل فعلی زن مخالف حیثیت و مصالح خانواده می باشد .
اصولا یکی از وظایف مرد کارکردن و تامین معاش خانواده است و وظیفه مهم تامین مایحتاج زندگی را برعهده دارد . حقوق اساسی ما به تبعیت و برگرفته از قوانین اسلام است. بنابراین حقوق، به تبعیت از دین اسلام اشتغال را از وظایف اصلی و مهم مردان می داند .
توافقی قابل انجام است اگر اختلاف باشد باید اقدام حقوقی برای استرداد جهیزیه کرد.
پرداخت دیه کبودی چشم در صورت وجود دلیل برای اثبات که کبودی واقع شده و ضارب یا مقصر آن شخص معین است از طریق شکایت کیفری در دادسرا و دادگاه قابل مطالبه است و هزینه های دادرسی از طرف شما باید پرداخت شود که رقم بالایی نیست.
مرد باید ماه به ماه و در تاریخی مشخص بدهی خود را پرداخت کند و شرایط تقسیط مهریه را کامل بپذیرد. چنانچه در پرداخت مهریه تأخیری رخ دهد اجرای احکام معمولا تا ده روز حکم جلب صادر نمیکند اما در قبال دریافت با تأخیر مهریه، به میزان قیمت سکه در همان روز یک بیستم از مرد جریمه میگیرد. بعد از ده روز نیز در صورتی که زن تقاضای جلب همسرش را مطرح کند، پرونده اجرای احکام به شعبه رسیدگی کننده ارسال و با بررسی پرونده توسط قاضی و موافقت او، اجرای احکام نیز دوباره حکم جلب تازهای صادر میکند.
شرایط تقسیط مهریه معمولا به دو شکل و شیوه مشخص اتفاق میافتد:
اول این است که هر دو طرف حکم را میپذیرند و با نوشتن این جمله که «نسبت به حکم صادره اعتراضی ندارم و حق تجدیدنظرخواهی را از خودم سلب میکنم» موافقت خود را با حکم صادره اعلام میکنند.
دوم این است که با اعتراض یکی از طرفین یا هر دو طرف نسبت به حکم صادرشده، پرونده برای بررسی مجدد به دادگاه تجدیدنظر ارسال میشود تا نسبت به اعتراض هر دو طرف پرونده رسیدگی گردد.
زنی که بنا را بر ناسازگاری گذاشته و بدون عذر موجه از شوهرش تمکین نمی کند ناشزه محسوب می شود و از این حیث، حق دریافت نفقه ندارد.
تمکین دو نوع است:
تمکین عام
تمکین خاص
تمکین عام: به وظایف عمومی زن در منزل شوهر گفته می شود که با اطاعت از شوهر یا تعامل و تفاهم در اوضاع زندگی مشترک به طور کلی همراه خواهد بود
تمکین خاص: تمکین خاص صرفا به انجام وظایف خاص زناشویی و جنسی مربوط می شود
زن ناشزه زنی به زنی گفته می شود که وظایف شرعی و قانونی خود را بدون دلیل موجه نسبت به همسر ایفا نمی کند و مصداق بارز آن نداشتن تمکین عام یا خاص نسبت به شوهر است.
همانطور که می دانید شرافت و آبروی یکی از مهم ترین و حساس ترین مسائل برای هر کسی است. به همین دلیل ممکن است افراد گاهی اوقات به دلیل ترس از آبروریزی و حفظ آبروی خود، از گرفتن حقشان صرف نظر کنند. به همین دلیل بهتر است که مردم از حق و حقوقی که می تواند آنها را از ضررهای احتمالی که ممکن است بابت حفظ آبروی خود ببینند اطلاع داشته باشند. بهتر است بدانید که تهدید به آبروریزی و هر اقدام دیگری در جهت ریختن آبروی کسی، با توجه به نوع جرم می تواند مجازات متفاوتی داشته باشد و بهتر است افراد مسائلی را که موجب می شود شرافت و آبرویشان خدشه دار شود، پیگیری کنند.