⚖به روز بودن دانشجویان حقوق و پاسخگویی به سوالات هموطنانم.⚖

۱۹۳۱۰ مطلب توسط «هادی کاویان مهر» ثبت شده است

مجازات تکمیلی به چه معناست؟

جرم و مجازات دو مفهوم وابسته به هم هستند؛ یعنی هر جا سخن از جرم باشد، حرف مجازات نیز به میان می‌آید زیرا مجازات واکنشی است که قانون برای رفتار مجرمانه در نظر گرفته است. مجازات بر اساس ضوابط مختلف، تقسیم‌بندی‌های مختلفی دارد. بر اساس یک تقسیم‌بندی، مجازات به سه نوعِ اصلی، تکمیلی و تَبَعی تقسیم می‌گردد. در این نوشتار تلاش می‌کنیم شما را با مفهوم مجازات تکمیلی آشنا کنیم. با ما همراه باشید.

مفهوم مجازات‌ تکمیلی
مجازات تکمیلی یا تتمیمی مجازاتی است که دادگاه می‌تواند علاوه بر مجازات اصلی و برای تکمیل آن تعیین کند.
در خصوص مجازات تکمیلی چند نکته باید مورد توجه قرار گیرد:
نخست آن‌که در تمامی موارد امکان صدور حکم به مجازات تکمیلی وجود ندارد و دادگاه فقط در مواردی که قانون اجازه داده (یعنی در مواردی که شخص مرتکب جرم مستوجب حد، قصاص یا تعزیر درجه شش تا درجه یک شده است) می‌تواند از این نوع مجازات استفاده کند.
دوم آن‌که صدور حکم در خصوص مجازات تکمیلی، برای دادگاه الزامی نیست. بلکه این امر در اختیار قاضی دادگاه است که می‌تواند در صورتی که مصلحت بداند، در کنار مجازات اصلی، حکم به مجازات تکمیلی نیز صادر کند.
سوم آن‌که مدت مجازات تکمیلی طبق قانون حداکثر دو سال است.

اقسام مجازات‌های تکمیلی
مجازات‌هایی که قاضی صادرکننده‌ی حکم می‌تواند در ضمن حکم به مجازات اصلی، مجرم را به یک یا چند مورد از آن‌ها محکوم نماید، به ‌شرح زیر است:
الف- اقامت اجباری در محل معین
ب- منع از اقامت در محل یا محل‌های معین
پ- منع از اشتغال به شغل، حرفه یا کار معین
ت- انفصال از خدمات دولتی و عمومی
ث- منع از رانندگی با وسایل نقلیه موتوری
ج- منع از داشتن دسته‌چک یا صدور اسناد تجاری
چ- منع از حمل سلاح
ح- منع از خروج اتباع ایران از کشور
خ- اخراج بیگانگان از کشور
د- الزام به خدمات عمومی
ذ- منع از عضویت در احزاب، گروه‌ها و دسته‌جات سیاسی یا اجتماعی
ر- توقیف وسایل ارتکاب جرم یا رسانه یا مؤسسه دخیل در ارتکاب جرم
ز- الزام به یادگیری حرفه، شغل یا کار معین
ژ- الزام به تحصیل
س- انتشار حکم محکومیت قطعی

در کدام یک از محکومیت‌‌ها، قاضی می‌تواند حکم به مجازات تکمیلی صادر کند؟
همان‌طور که پیش‌تر نیز ذکر شد، قاضی نمی‌تواند در تمامی پرونده‌ها مجرم را به مجازات تکمیلی محکوم کند بلکه صرفاً زمانی اختیار دارد در کنار حکم به مجازات‌های اصلی، مجرم را به مجازات تکمیلی نیز محکوم کند که مجازات اصلی مجرم یکی از موارد زیر باشد:
الف. در صورتی که مجرم به مجازات‌های حدی محکوم شود.
ب. در صورتی که مجرم به قصاص عضو و قصاص نفس محکوم شود و حکم قصاص نفس به هر علتی اجرا نشود.
پ. در صورتی که مجرم به مجازات حبس بیش‌تر از شش ماه محکوم شود.
ت. در صورتی که مجرم به پرداخت جزای نقدی بیش‌تر از دو میلیون تومان محکوم شود.
ث. در صورتی که مجرم به شلاق تعزیری بیش از سی و یک ضربه محکوم شود.

۲۶ اسفند ۹۷ ، ۱۸:۳۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

رضایت آزادانه و آگاهانه بیمار از نظر حقوقی

یکی از موضوعات مهم در رابطه بیمار و پزشک، بحث رضایت بیماران در انجام اعمال پزشکی است. اهمیت موضوع بدین خاطر است که اگر از بیمار گرفتن رضایت صورت نگیرد، موجب مسوولیت پزشک است و باید پاسخگو باشد

یکی از مهم‌ترین تعهدات اخلاقی و حتی شرعی پزشکان پیش از شروع یک دوره درمانی و حتی پس از آن، تعهد به افشای اطلاعات و آگاهی از خطراتی است که بیمار در تصمیم گیری پیرامون عملیات پزشکی، به آنها نیاز دارد. لازمه رضایت آگاهانه، برخورداری از آگاهی کافی نسبت به پرونده پزشکی، نوع بیماری و روند، عوارض و شیوه های درمان است. در رابطه بین پزشک و بیمار، طرف آگاه (پزشک) باید اطلاعات کافی و جامع راجع به موارد سه گانه فوق به بیمار ارائه دهد.
انواع رضایت:
می توان رضایت را به دو نوع “صریح” و “ضمنی” تقسیم کرد. رضایت از هر نوعی باشد باید آگاهانه باشد.
رضایت صریح، یعنی رضایتی که بیمار صریحاً به پیشنهاد پزشک یا کادر درمانی برای معالجه می‌دهد. اعلام رضایت صریح، خود به دو دسته رضایت شفاهی یا کتبی تقسیم می‌شود. رسمی به صورت کتبی است و غیر رسمی به اشکال دیگر است. بهتر است بیمار رضایت خود را به صورت کتبی بدهد تا اگر اختلافی پیش آمد، به برگه ای که امضا کرده استناد کند.
رضایت ضمنی یا تلویحی هم رضایتی است که بیمار آن را با عمل خود نشان می‌دهد. به عنوان نمونه بیماری که به صورت تلفنی درخواست آمبولانس می‌کند، رضایت ضمنی خود را به انجام عملیات پزشکی اعلام کرده است. درخواست دریافت مراقبت‌های پرستاری، مراجعه به دندانپزشک و درخواست کشیدن دندان، مصادیقی از این نوع رضایت هستند.
نوع سوم که رضایت آگاهانه است، رضایتی است که بیمار یا اولیای او با آگاهی کامل از نوع بیماری، روند معالجه، آثار درمان و …. اعلام می کنند. این نوع رضایت، فراتر از رضایت صریح و ضمنی است.
رضایت آزادانه و آگاهانه بیمار از نظر حقوق:
توجیهی که درباره رضایت آگاهانه وجود دارد، بر می‌گردد به اطلاع ­رسانی. اینکه شخصی بتواند با اطلاعاتی که در دست دارد تصمیم گیری نماید، مهم است و اگر اطلاعات کافی نداشته باشد نمی تواند از روی آگاهی تصیم گیری کند. اگر تصمیم گیری در مورد جان و سلامتی باشد حساسیت قضیه مضاعف می شود.
همچنین اگر بیمار اطلاع کافی از بیماری و روش درمان خود داشته باشد و کاملا توجیه شده باشد، نیت خیر پزشک را می رساند و اعتماد مریض به پزشک بیشتر می شود. حواسمان باشد که رابطه پزشک و بیمار بر اساس قرارداد است و عدم آگاهی بیمار نسبت به نحوه درمان و روش معالجه باعث می شود به قرارداد لطمه وارد شود.
از طرف دیگر پزشک باید اطلاعاتی که دارد را به زبان ساده به بیمار منتقل کند چون بیمار است که می خواهد راجع به سرنوشت خودش تصمیم بگیرد. بنابراین هدف وظیفه پزشک به اطلاع رسانی به بیمار، تصدیق و تضمین استقلال و آزادی اراده و و انتخاب بیمار به عنوان حق اساسی اوست و تشویق بیمار به تصمیم گیری منطقی بر اساس ارزشیابی منافع و مزایا و ضررها و خطرات ناشی از عملیات پزشکی پیشنهادی است.
تعهد پزشک به دادن اطلاعات در چندین مرحله ضروری است: ۱. قبل از شروع به انجام عملیات پزشکی
۲.پس از شروع عملیات پزشکی در مدت زمان درمان (دوره درمان)
۳.پس از اتمام اقدامات پزشکی
در مورد وظیفه اطلاع رسانی پزشک، این مساله وجود دارد که برای دستیابی به رضایت آگاهانه، پزشک تا چه حد ملزم به افشا و اطلاع رسانی است و چه اطلاعاتی را باید برای بیمار افشا کند.
آنچه ضروری به نظر می‌رسد، آن است که اطلاعات داده شده صادقانه و درست، روشن و دقیق و مناسب باشد. پزشک هم متناسب با سواد و اطلاعات بیمار باید پاسخگوی سوالات او باشد و نحوه درمان و طول درمان و حتی هزینه معالجه را با حوصله برای بیمار بیان کند. پس قاعده کلی این است که پزشک باید در کلیه فرایندهای پزشکی تشخیصی و درمانی اطلاعات اساسی مؤثر بر تصمیم گیری بیمار را ارائه نمایند.
ماهیت و گستره اطلاع رسانی به بیمار در قانون تعیین نشده است، بنابراین رویه قضایی و دادگاه‌ها باید مشخص نمایند که آیا به بیمار در هر مورد خاص اطلاع رسانی کافی صورت گرفته است یا خیر.
محدوده افشای اطلاعات توسط پزشک نیز نیازمند تصریح است: ماهیت و نوع بیماری، منافع، خطرات و توابع و عوارض جانبی، نوع اقدامات پزشکی و تجهیزات مورد نیاز، محدوده و قلمروی عملیات پزشکی و اهمیت آن، خطرات و عواقب عملیات پزشکی، مزایا و معایب، اقدامات و راهکارهای جایگزین، هزینه‌ها، هدف مورد انتظار در عملیات پزشکی و مواردی از این دست نیازمند تصریح است.
مورد دیگری که ابهام‌برانگیز است عبارتست از آنکه اگر بیماری بدون کسب اطلاع از شیوه درمان و نوع بیماری، رضایت به انجام معالجه دهد، قرارداد درمان چه سرانجامی پیدا می‌نماید؟
رضایت آگاهانه از منظر اخلاقی:
اخلاق در زمینه رضایت آگاهانه نسبت به حقوق جلوتر است. منشور حقوق بیمار در بند ۲ نسبت به این حق، تاکید نموده است. نظام پزشکی در دهه های اخیر به این نتیجه رسیده است که اگر مشارکت بیمار را که مبتنی بر آگاهی است حاصل نمایند، درمان روند مطلوب‌تری را به همراه خواهد داشت و منافع بیشتری متوجه بیمار می‌شود. به عبارت دیگر؛ درمان بیماری ها وابستگی زیادی به تعامل میان پزشک و بیمار دارد و نتیجه همکاری بیمار با پزشک، درمانی سریع و موفق را به همراه دارد . این امر هنگامی محقق می شود که پزشک از توانایی برقراری ارتباط با بیمار برخوردار باشد. اگر کلیه مراحل درمان برای بیمار تبیین شود و مرحله به مرحله رضایت بیمار حاصل شود، اعتماد او به پزشک و کادر درمانی افزایش می یابد و احساس امنیت روانی مضاعفی می نماید و در روند بهبودی نیز مسلما تاثیر گذار است.
تحقیقات زیادی نشان داده اند که ناتوانی کادر درمانی به ویژه پزشکان و  پرستاران در ایجاد رابطه مناسب با بیماران در راستای کسب رضایت آگاهانه، نه تنها هزینه زیادی ایجاد می نماید، بلکه باعث می شود بیمار از روند درمان نیز ناراضی باشد.

۲۶ اسفند ۹۷ ، ۱۸:۲۸ ۲۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

در چه مواردی سقط جنین جرم است؟

جرم سقط جنین

تعریف سقط جنین
سقط جنین یعنی خارج کردن غیرطبیعی جنین از رحم زن باردار قبل از موعد طبیعی وضع حمل، به‌وسیله‌ی مادر یا هر کس دیگر، به‌قصد نابود کردن جنین.
اقسام سقط جنین
به‌طور کلی، سقط جنین به سه شکل «جنایی»، «درمانی» و «خودبه‌خودی» امکان‌پذیر است.
سقط جنایی نوعی از سقط جنین است که شرعاً حرام و قانوناً جرم است و مجازات دارد. این نوع سقط غیرقانونی، معمولا در مراکز غیرمجاز و اصطلاحاً به‌صورت زیرزمینی انجام می‌شود.
سقط درمانی نوعی از سقط جنین است که برای حفظ جان مادر و با رعایت شرایط و ضوابطی که در قانون بیان شده، انجام می‌شود. این نوع از سقط، مجاز است و کیفری ندارد.
سقط خود‌به‌خودی معمولاً بر اثر اختلال جسمی و ناتوانی مادر آبستن برای نگه‌داری جنین در رحم خود، بدون خواست و دخالت پزشک یا مادر و در واقع بدون هیچ اراده و اختیاری به‌صورت ناگهانی رخ می‌دهد. سقط خودبه‌خودی گاهی نیز ممکن است بر اثر یک حادثه‌ی غیرعمدی مانند سر خوردن و سقوط زن حامله در راه‌پله یا … رخ دهد. این نوع از سقط نیز جرم نیست و مجازات ندارد.
در ادامه، به بررسی سقط جنایی از دیدگاه قانون می‌پردازیم:
سقط جنایی
زنان بارداری که به هر دلیل تمایلی به نگه‌داری و زنده به دنیا آوردن فرزند خود ندارند، معمولاً در ماه‌های دوم و سوم حاملگی، با توسل به شیوه‌هایی همچون استفاده از داروهای خاص یا خوردن موادی مانند عصاره‌ی غلیظ زعفران یا استعمال ابزار و وسایل مخصوص (مانند تزریق مایع با فشار توسط سرنگ و…) به بارداری خود خاتمه می‌دهند. این اقدام معمولاً از سوی اشخاص ناآگاه یا پزشکان متخلف یا خود فرد انجام می‌شود.
گاهی نیز ممکن است که جنین بدون تمایل مادر بر اثر ضربه‌ی فیزیکی یا روحی که شخص ثالثی عمداً یا سهواً وارد می‌کند، سقط شود. مثلاً ممکن است شخصی به شکم مادر باردار لگد بزند یا او را با صدای مهیبی بترساند و فرزند او ساقط شود. هم‌چنین ممکن است در یک تصادف رانندگی که نوعاً غیرعمدی است، جنینی از بین برود.
مجازات‌ سقط جنین جنایی
به‌محض آن‌که بر اثر ورود اسپرم مرد به رحم زن، نطفه‌ی یک انسان جدید بسته می‌شود، جنین مورد حمایت قانون قرار می‌گیرد و هرچه بر عمر او افزوده می‌شود، حمایت‌های قانون‌گذار هم به‌تدریج افزایش می‌یابد.
هرگاه بر اثر ورود جنایت بر مادر آبستن، فرزند درون شکم او از بین برود، شخص بزه‌کار قصاص نمی‌شود، اما مکلف است دیه یا ارش صدمات واردشده به مادر و نیز دیه‌ی جنین را (بسته به این‌که در چه مرحله‌ای از رشد باشد) پرداخت کند و علاوه بر آن، به مجازات تعزیری نیز محکوم می‌گردد.

دیه‌ی جنین سقط‌شده بر اساس مدت عمر جنین به ترتیب زیر است: (ماده‌ی ۷۱۶ ق.م.ا.)
۱- دیه‌ی نطفه‌که در رحم مستقر شده است، دوصدم دیه‌ی کامل است.
۲- دیه‌ی علقه یعنی جنینی که به‌صورت خون بسته درآمده، چهارصدم دیه‌ی کامل است.
۳- دیه‌ی مضغه یعنی جنینی که به‌صورت توده‌ی گوشتی درآمده، شش‌صدم دیه‌ی کامل است.
۴- دیه‌ی عظام یعنی جنینی که به‌صورت استخوان درآمده، لکن هنوز گوشت بر آن روییده نشده، هشت‌صدم دیه‌ی کامل است.
۵- دیه‌ی جنینی که گوشت و استخوان‌بندی آن تمام شده، ولی روح در آن دمیده نشده است، یک‌دهم دیه‌ی کامل است.
۶- جنین پس از حلول روح، مانند انسان زاده‌شده است. بنابراین دیه‌ی جنینی که روح در آن دمیده شده است، اگر پسر باشد، دیه‌ی کامل و اگر دختر باشد، نصف آن است و اگر جنسیت آن معلوم نباشد، سه‌چهارم دیه‌ی کامل است. دمیده شدن روح در جنین معمولاً در چهار و نیم ماهگی یا پنج ماهگی که مادر حرکات جنین را در شکم خود حس می‌کند، رخ می‌دهد. اگر قتل چنین جنینی در یکی از ماه‌های حرام (یعنی محرم، رجب، ذی‌القعده و ذی‌الحجه) واقع شود، مرتکب باید علاوه بر دیه‌ی کامل، یک‌سوم دیه‌ی کامل را نیز به‌عنوان تغلیظ دیه پرداخت کند.
برای سقط جنین جنایی، علاوه بر دیه، پاره‌ای مجازات‌های تعزیری نیز ّ شده که بسته به نحوه‌ی اسقاط جنین متفاوت است. این مجازات‌ها به‌شرح زیر است:
۱. اگر خود مادر عمداً موجب سقط جنین شود، به پرداخت دیه‌ی جنین محکوم می‌شود.
۲. هر کس عالماً و عامداً به‌واسطه‌ی ضرب یا اذیت و آزار زن حامله، موجب سقط جنین وی شود، علاوه بر پرداخت دیه، به تحمل یک تا سه سال حبس محکوم خواهد شد. (ماده‌ی ۶۲۲ ق.م.ا.)
۳. اگر پزشک یا ماما یا داروفروش (یا اشخاصی که به‌عنوان‌ مشاغل مذکور اقدام می‌کنند) وسایل ‌سقط جنین را فراهم سازند یا خود اقدام به اسقاط جنین نمایند، به‌ تحمل دو تا پنج سال حبس محکوم خواهند شد. (ماده‌ی ۶۲۴ ق.م.ا.)
۴. سایر اشخاصی که با دادن دارو یا وسایل دیگر موجب ‌سقط جنین شوند، به تحمل شش ماه تا یک سال حبس محکوم می‌شوند و هر کس که زن حامله‌ای را به استعمال دارو یا وسایل دیگر سقط جنین راهنمایی کند، به حبس از سه ماه تا شش‌ ماه محکوم خواهد شد. (ماده‌ی ۶۲۳ ق.م.ا.)
در هیچ‌یک از سه مورد اخیر، رضایت یا عدم رضایت مادر تأثیری در تحقق جرم ندارد و در نتیجه، رضایت مادر موجب معافیت ساقط‌کننده‌ی جنین از مجازات قانونی نمی‌شود. همچنین هیچ فرقی بین اسقاط جنینِ ناشی از رابطه‌ی جنسی مشروع و نامشروع وجود ندارد و سقط جنین در هر دو حالت، ممنوع و مستوجب کیفر است.
۵. هرگاه جنین بر اثر حادثه‌ی رانندگی سقط شود، راننده‌ی مقصر علاوه بر پرداخت دیه، به دو ماه تا یک سال حبس محکوم می‌شود. (ماده‌ی ۶۲۳ ق.م.ا.)
دیه‌ی سقط جنین به چه کسی باید پرداخت شود؟
اگر مادر موجب سقط جنین شده باشد، دیه‌ی جنین را باید به پدر و در صورت نبود پدر به سایر ورثه بپردازد و اگر پدر موجب سقط جنین شده باشد، دیه را باید به مادر بدهد و اگر شخص دیگری مسبب سقط باشد، باید دیه را به پدر و مادر بدهد.

۲۶ اسفند ۹۷ ، ۱۸:۲۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

درباره قانون زمین شهری بیشتر بدانیم…

انواع زمین از نظر قانون زمین شهری چیست؟ چه نتیجه‌ای بر این تفکیک بار می‌شود؟
قانون زمین شهری مطابق ماده ۲ این قانون در مورد اراضی شهری یعنی زمین‌هایی که در محدوده قانونی و حریم استحفاظی شهرها و شهرک­‌ها هستند صحبت می­‌کند. سپس از سه نوع زمین نام برده و آنها را تعریف می‌کند: اراضی موات،بایر و دایر.
اراضی موات شهری زمین­‌هایی است که سابقه عمران و احیاء نداشته باشد.
اراضی بایر شهری زمین­‌هایی است که سابقه عمران و احیاء داشته و به تدریج به حالت موات برگشته؛ اعم از آنکه صاحب مشخصی داشته و‌ یا نداشته باشد.
اراضی دایر زمین‌هایی است که آن را احیاء و آباد نموده‌اند و در حال حاضر دایر و مورد بهره‌برداری مالک است.
به جز اراضی دایر که مالکیت آن متعلق به دارنده سند است، این قانون برای مالکیت زمین‌های بایر و موات شهری تعیین تکلیف کرده است. مطابق ماده ۶ این قانون، کلیه زمین‌های موات در اختیار دولت‌ جمهوری اسلامی است و اسناد و مدارک مالکیت گذشته ارزش قانونی ندارد مگر آنکه این زمین‌ها توسط دولت واگذار شده باشند. هم‌چنین در ماده ۸ این‌گونه مقرر شده است: کلیه اراضی بایر شهری که صاحب مشخصی نداشته باشد در اختیار ولی فقیه می‌باشد. در نتیجه تعیین نوع زمین می­‌تواند سرنوشت مالکیت آن را مشخص کند.

چه زمانی نیازمند تعیین نوع زمین می‌شویم؟ مرجعی که نوع زمین را مشخص می‌کند، چیست؟
تعیین نوع زمین زمانی موضوعیت پیدا می‌کند که شخصی یا سازمانی بخواهد اقداماتی از قبیل نقل و انتقال و صدور مجوزهای قانونی و پروانه‌های حفر چاه یا ساختمانی و غیره انجام دهد. مطابق ماده ۶ آیین‌نامه اجرایی این قانون، کلیه مراجع موظفند قبل از این‌گونه اقدامات مرتبط با زمین‌های شهری، نظر وزارت مسکن و شهرسازی را درباره نوع زمین استعلام کنند. این استعلام الزامی است، مگر در مواردی که مطابق قوانین و مقررات، نوع زمین مشخص باشد. در همین رابطه، ماده ۸ آیین‌نامه اجرایی زمین شهری، مواردی را که زمین، موات محسوب نمی‌شود، برشمرده است. بر اساس ماده ۱۲ قانون زمین شهری تشخیص عمران و احیاء و تأسیسات متناسب و تعیین نوع زمین دایر و تمیز بایر از موات به عهده وزارت مسکن و شهرسازی است. این‌تشخیص قابل اعتراض در دادگاه صالحه می‌باشد.
با هدف اجرای این ماده کمیسیون ماده ۱۲ قانون زمین شهری مرکب از ۳ نفر از نمایندگان وزارت مسکن و شهرسازی تشکیل می‌شود. محل تشکیل این کمیسیون در اداره مسکن و شهرسازی هر محل و زیر نظر مدیرکل سازمان و شهرسازی استان مربوطه است.

مدارک لازم جهت ارائه به کمیسیون ماده ۱۲ قانون زمین شهری چیست و سازوکار رسیدگی به درخواست چگونه است؟
مدارک لازم جهت ارائه به کمیسیون ماده ۱۲ شهرداری بدین شرح است:
۱. فتوکپی سند مالکیت و در صورت عدم دسترسی به مدارک مالکیت، آخرین استعلام ثبتی
۲. دو نسخه رونوشت یا فتوکپی نقشه ثبتی و در صورت نبود، کروکی دقیق ملک
۳. انعکاس موقعیت ملک بر روی نقشه هوایی با مقیاس متناسب
دبیرخانه کمیسیون پس از وصول درخواست در صورتی که مدارک لازم پیوست باشد تحقیق خواهد نمود که پلاک دولتی نباشد زیرا طرح پلاک دولتی در کمیسیون ممنوع است. هم‌چنین قبلاً اظهارنظری از ناحیه کمیسیون ماده ۱۲ در مورد آن ملک، صادر نشده باشد. در مرحله بعد، کمیسیون حداکثر ظرف مدت یک ماه تعیین وقت می‌کند، در صورت نیاز از محل بازدید می‌کند، سپس به درخواست رسیدگی می‌کند و اقدام به صدور رای می‌نماید. نظر این کمیسیون صرفاً می‌تواند نوع زمین را تعیین کند.
چنانچه این کمیسیون ظرف مدت یک ماه از تاریخ استعلام، پاسخ مراجع مذکور را ندهد مطابق ماده ۶ آیین‌نامه اجرایی زمین شهری، مراجع مذکور می‌توانند رأساً اقدام نمایند. برای مثال در صورتی که کمیسیون ظرف مدت یک ماه پاسخ استعلام دفترخانه ثبت اسناد را ندهد، دفترخانه حق دارد بدون اخذ پاسخ استعلام نسبت به انجام نقل و انتقال یا صدور پروانه ساختمان مبادرت نماید و این اقدام، قانونی و صحیح خواهد بود.

آیا نظر این کمیسیون قابل اعتراض است؟
مطابق ماده ۱۲ قانون زمین شهری، نظر این کمیسیون قابل اعتراض در دادگاه‌های عمومی محل وقوع ملک می‌باشد. دارندگان اسناد عادی قبل از اعتراض به رأی کمیسیون ابتدا باید دادخواستی به طرفیت وزارت مسکن و شهرسازی برای تأیید تاریخ تنظیم سند عادی و نیز صحت معامله تقدیم دادگاه عمومی کرده و در این مورد حکم اخذ نمایند و سپس حق اعتراض به رای صادره از کمیسیون ماده ۱۲ را در دادگاه عمومی دارند. برخلاف دارندگان اسناد عادی، دارندگان اسناد رسمی به لحاظ رسمیت داشتن مالکیت آنها، مستقیماً می‌توانند به رأی کمیسیون در دادگاه عمومی محل وقوع ملک اعتراض نمایند. بنابراین ذی‌نفع می‌تواند ظرف مدت سه ماه از صدور حکم کمیسیون، تقاضای نقض آن را به دادگاه عمومی محل بنماید. دادگاه عمومی موظف است نسبت به این اعتراض، خارج از نوبت و بدون رعایت تشریفات آیین دادرسی رسیدگی نماید و حکم مناسب را صادر کند.

۲۶ اسفند ۹۷ ، ۱۸:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نمودار مجازات معاون

 

منبع: کتاب حقوق جزای عمومی کاربردی (منطبق با قانون مجازات اسلامی 1392)

درجه مجازات معاون

مجازات

موضوع مجازات

مصادیق جرم

حبس تعزیری درجه 2 یا 3 بیش از 10 تا 25 سال سلب حیات

یا

حبس دائم

قتل عمدی- جرایم مستوجب اعدام

حبس دائم (ابد)

سرقت حدی بار سوم و چهارم

اعدام محاربه به تشخیص قاضی
رجم زنای محصنه
اعدام لواط با عنف، اکراه و وجود شرایط احصان- لواط مفعول
اعدام بار چهارم حدود موجب شلاق به جز قوادی
حبس تعزیری درجه 5 یا 6 بیش از 6 ماه تا 5 سال قطع دست راست- پای چپ نوبت اول و دوم سرقت حدی
حبس تعزیری درجه 5 یا 6 بیش از 6 ماه تا 5 سال قطع عمدی عضو قصاص عضو
شلاق تعزیری درجه 6 از 31 تا 74 ضربه موجب صد ضربه شلاق حدی بار اول تا سوم زنای غیر محصنه
بار اول تا سوم لواط برای فاعل غیر محصن – تفخیذ
بار اول تا سوم مساحقه
80 ضربه شلاق حدی بار اول تا سوم قذف
بار اول تا سوم شرب خمر
1 تا 2 درجه پایین‌تر از مجازات جرم ارتکابی جرایم تعزیری– در صورت عدم اجری قصاص نفس و عضو کلیه جرایم تعزیری
۲۴ اسفند ۹۷ ، ۱۴:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مجازات سرقت حدی – قطع دست و پا

قطع دست و پا مجازات سرقت حدی است

در باب سرقت: سرقت در لغت به معنی دزدی کردن و دزدی آمده است.

سرقت ربودن مال و اشیاء منقول و غیر منقول بدون رضای او بر خلاف حق. در اصطلاح دیگر آن را سرقت ساده و سرقت عادی گویند. تقلب و اختفا از ربودن دانسته می‌شود. و مفهوم عرفی سرقت این دو امر را اقتضا می‌کند. سرقت مقید سرقتی که مقرون به یکی از کیفیات مشدده‌ی و اختصاصی باشد مانند سرقت مسلحانه یا سرقت در شب یا با هتک حرز.

شرح ماده 268

طبق ماده 267 قانون مجازات اسلامی، سرقت عبارت است از ربودن مال دیگری به طور پنهانی.

براساس قوانین شرعی و مقررات کیفری (ماده 268 قانون مجازات اسلامی) برای اجرای حد سرقت باید شرایطی باشد که هر یک از این شرایط نباشد امکان اجرای حد نیست که عبارتند از:

1- سارق باید بالغ بوده و به حد بلوغ شرعی رسید باشد.

2- سارق به سرقت وادار نشده باشد و بداند که مال دیگری را به سرقت می‌برد.

3- سارق بداند که این عمل حرام است.

4- سارق در حال اضطرار سرقت نکرده باشد.

5- سرقت در سال قحطی صورت نگرفته باشد.

6- سارق مال را به قصد دزدی برداشته باشد.

7- مال مسروقه در حرز متناسب قرار گرفته باشد.

8- مال مسروقه از اموال دولتی و وقف نباشد.

9- به اندازه نصاب یعنی 4/5 نخود طلای مسکوک که به صورت پول معامله می‌شود یا ارزش آن به آن مقدار باشد، در هر بار سرقت.

10- سارق پدر صاحب مال نباشد و…

با این شرایط بسیار نادر و بعید است که بتوان این موارد را در کنار هم دید و حد سرقت را بر سارق اجرا کرد. البته باز هم شرایطی برای اجرا حد وجود دارد مانند این که پیش از شکایت، صاحب مال، سارق را نبخشیده باشد یا سارق قبل از اثبات جرم از این گناه توبه نکرده باشد. البته این بدین معنا نیست که سارق مطابق سایر مقررات قابل تعقیب و مجازات نباشد.

شرح ماده 269

مقصود از (حرز) مکانی است که مال برای محافظت در آن قرار می‌گیرد. برای مثال (گاوصندوق برای جواهرات، به مثابه‌ی حرز است).

شرح ماده 270

به عبارت ساده‌تر در صورتی که سارق، مال مسروقه را از ملک غصب شده برباید، آن مکان از مصادیق حرز نیست.

شرح ماده 272

هرگاه سارق با وسیله‌ای مال را از حرز یا مکان نگهداری برباید و یا این عمل را توسط صغیر غیر ممیز یا دیوانه انجام دهد. مانند این است که خود مستقیم نقض غیر مجاز حرز نموده است.

البته استثنائی هم دارد، چنانچه سارق مال را توسط صغیر ممیز برباید، آمر محسوب می‌شود و مجازات آن سرقت تعزیری است.

طفل غیر ممیز: شخص نابالغی که دارای قوه درک و تمیز نیست، زشت را از زیبا و سود را از زیان تشخیص نمی‌دهد.

مباشر: کسی که از طرف مالک به طور مستمر اداره اموال او را تصدی می‌کند. ب- به معنی ضابط است. ج- در مقابل سبب به کار می‌رود.

طفل ممیز: دارای قوه درک و تمیز نسبی است، با اینکه به سن بلوغ نرسیده، زشت را از زیبا و سود را از زیان باز می‌شناسد که بسته به فرد 6 الی 7 سالگی صغیر ممیز می‌شود. در صورتی که شک کنیم صغیر ممیز شده است یا نه، هنوز باید او را غیر ممیز بدانیم و کسی که می‌خواهد معامله او را صحیح بداند باید اثبات کند که او ممیز شده است.

شرح ماده 274

ارزش مال مسروقه: اگر ربایش مال در یک سرقت معادل چهار و نیم نخود طلای مسکوک (ضرب شده) نباشد شامل حد نمی‌شود.

به عبارت ساده‌تر وقتی مستوجب حد است که حداقل اندازه و نصاب آن حد را طلب نماید.

(نصاب: قسمتی از مال که سرقت در آن قسمت نافذ و معتبر است).

شرح ماده 275

چنانچه چند نفر مالی را بربایند چون هر کدام عمل سرقت را انجام داده‌اند پس حد نصاب نیز برای هر کدام از آنها لازم الرعایه است. وقتی سهم هر یک از سارقین به حد نصاب سرقت محقق نشده است و جرم مستوجب حد نیست.

ماده 276: سرقت در صورت فقدان هر یک از شرایط موجب حد، حسب مورد مشمول یکی از سرقت‌های تعزیری است.

شرح ماده 276

سرقت در صورت فقدان هر یک از شرایط موجب حد، حسب مورد مشمول یکی از سرقت‌های تعزیری است.

1- سارق به حد بلوغ شرعی رسیده باشد.

2- سارق در حال سرقت عاقل باشد.

3- سارق قاصد باشد.

4- سارق بداند و ملتفت باشد که مال غیر است.

5- صاحب مال، مال را حرز قرار داده باشد.

سرقتی که فاقد شرایط اجرای مجازات حد باشد و موجب اخلال در نظم یا خوف شده یا بیم تجری مرتکب یا دیگران باشد، گرچه شاکی نداشته یا شاکی گذشت نموده باشد مجازاتش حبس تعزیری خواهد بود.

* معاونت در سرقت تعزیری حبس دارد.

مجازات سرقت حدی

شرح ماده 278

در قوانین مربوط به حد همچنین بر مجازات‌های تشدیدی بر تعدد جرم بحث می‌نماید:

1- در سرقت اول: قطع چهار انگشت دست راست سارق از انتهای انگشتان

2- برای بار دوم: پای چپ سارق از پایین برآمدگی آن به نحوی که نصف قدم و مقداری از محل مسح باقی بماند قطع می‌گردد.

3- در مرتبه سوم: سارق به حبس ابد محکوم می‌گردد.

4- در مرتبه چهارم در زندان اگر سارق مرتکب سرقت شود، اعدام می‌شود.

در بخش سوم چنانچه سارق به حبس ابد (حد) محکوم شود. و در اثنای اجرای حکم (حبس) توبه نماید در صورت مصلحت مقام رهبری، وی از حبس آزاد می‌شود.

ظمناً مقام رهبری می‌تواند مجازات او را به مجازات تعزیری تبدیل نماید.

منبع: کتاب قانون مجازات اسلامی به زبان ساده

نویسندگان: دکتر فارس نجاری (عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)

دکتر علی‌محمد علی‌محمدی (متخصص پزشکی قانونی)

۲۴ اسفند ۹۷ ، ۱۴:۲۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

واخواهی به چه معناست؟

واخواهی به معنای لغوی اعتراض کردن است، اما در اصطلاحات حقوقی، واخواهی به معنای اعتراض به حکم غیابی است بنابراین احکام حضوری قابل واخواهی نمی باشند.

تمامی احکامی که از دادگاه های عمومی و انقلاب در دعاوی حقوقی صادر می نماید و از این جهت که دعوای اصلی حقوقی بوده و یا به تبع دعاوی کیفری اقامه شده تفاوتی ندارد.

درماده 303 و 304 قانون آیین دادرسی مدنی، معیار حکم غیابی آمده:

متن ماده 303

متن ماده 304

واخواهی از محکوم علیه (کسی که در دعوا محکوم شده و غایب بوده) در مهلت مقرر قابل واخواهی است.

و اینکه حکم از نظر مبلغ خواسته قابل تجدیدنظر باشد یا نباشد، تأثیری در واخواهی ندارد. احکام غیابی دادگاه های بدوی (نخستین) ابتدا قابل واخواهی در مهلت معین و بعد از گذشت مهلت واخواهی، قابل تجدیدنظرخواهی می باشند.

مطابق ماده 305 قانون آیین دادرسی مدنی، محکوم علیه غایب حق دارد به حکم غیابی اعتراض کند، به این اعتراض واخواهی نامیده می شود. دادخواست واخواهی در دادگاه صادر کننده حکم غیابی قابل رسیدگی است.

درمورد احکام غیابی صادره از شورای حل اختلاف نیز مطابق ماده 25 قانون شورای حل اختلاف: (رأی صادره از سوی قاضی شورا حضوری است، مگر اینکه محکوم علیه یا وکیل او در هیچ یک از جلسات رسیدگی حاضر نشده و یا به طور کتبی نیز دفاع ننموده باشد.) محکوم علیه غایب می تواند به رأی غیابی اعتراض کند.

احکام صادرشده غیابی از دادگاه تجدیدنظر، ظرف مدت 20 روز از تاریخ ابلاغ واقعی به محکوم علیه قابل اعتراض و رسیدگی در همان دادگاه تجدیدنظر است.

طرفین اصحاب واخواهی

وقتی دادگاه حکم غیابی صادر می کند، همان اصحاب دعوا در مرحله نخستین به مرحله واخواهی با عنوان واخواه (محکوم علیه غایب) و واخوانده (خواهان مرحله نخستین و یا محکوم له) می روند.

طلاق غیابی از طرف زن:

طلاق غیابی در صورتی است که زن از محل زندگی شوهر اطلاعی نداشته و درستون آدرس خوانده (مجهول المکان) معرفی کند. در این حالت بعد از گذراندن مراحل دادرسی و اخذ حکم طلاق مرد می تواند به حکم غیابی طلاق واخواهی کرده و اگر بعد از آن زن ازدواج انجام داده باشد، تقاضای فسخ نکاح دوم را دهد.

مهلت واخواهی

در صورتی که حکم غیابی ابلاغ قانونی شده باشد (به شخص ابلاغ نشده بلکه به یکی از بستگان یا به طریق دیگر به او ابلاغ شده باشد)

مهلت واخواهی برای اشخاص مقیم و ساکن ایران 20 روز و برای اشخاص مقیم خارج از کشور دو ماه از تاریخی شروع می شود که حکم به محکوم علیه غایب یا نماینده او و یا قائم مقام قانونی او ابلاغ می شود.

پس اگر محکوم علیه غایب (کسی که رأی غیابی دادگاه علیه او صادر شده) بدون اینکه عذر موجهی داشته باشد، بعد از گذشت مهلت برای واخواهی را صادر می کند.

آیا واخواهی بعد از مهلت قانونی پذیرفته می شود؟

اگر محکوم علیه غایب به دلیل عذر موجه نتوانسته در مهلت مقدر واخواهی کند، می تواند بعد از این مدت (20 روز و دو ماه) دادخواست واخواهی را تقدیم کند و دلیل برای عذر خود جهت تدخیر در ارائه دادخواست واخواهی ارائه کند. دادگاه صادر کننده حکم غیابی، ابتدا دلایل و عذر او را جهت تأخیر در تقدیم دادخواست بررسی ، اگر عذر او را موجه دانست، قرار قبولی دادخواست صادر می نماید و اگر اجرای حکم در این زمان در حال انجام باشد، متوقف می گردد.

قرار توقف اجرای حکم توسط باید به درخواست محکوم علیه غایب صادر شود و اگر عذر غایب موجه شناخته نشود، قرارداد دادخواست واخواهی صادر می شود.

ابلاغ واقعی و قانونی به چه معناست؟

ابلاغ واقعی به خود شخص مخاطب صورت می گیرد، اما اگر ابلاغ به همسر، فرزند، همسایه، از طریق روزنامه، الصاق به درب منزل و … راه های قانونی ابلاغ هستند (ابلاغ قانونی)

۲۴ اسفند ۹۷ ، ۱۴:۲۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نکات مربوط به شکوائیه

1- در صدر ماده 68 آیین دادرسی کیفری آمده است که شاکی یا مدعی خصوصی می‌تواند شخصاً یا توسط وکیل شکایت خود را مطرح کند حال در صورتی که وکیل شکایت را مطرح کرد باید دقت شود وکیل دارای پروانه رسمی وکالت از کانون وکلا یا مرکز امور مشاوران قوه قضاییه باشد.

2- گاهی از اوقات بزه دیده در قسمت موضوع شکوائیه بیان داشته که به ایشان توهین شده و مورد ضرب و جرح قرار گرفته است اما وقتی که مقام قضایی شرح شکوائیه را مطالعه می‌کند یا شکایت شاکی را استماع می‌کند پی می‌برد که ایشان مثلاً بابت تهدید به قتل نیز شاکی می‌باشد که در چنین صورتی مقام قضایی باید به این امر دقت کند و ماده 99 قانون آیین دادرسی کیفری را رعایت نماید که در مبحث ارجاع به این ماده مفصلاً اشاره می‌شود.

3- به استناد ماده 51 قانون آیین دادرسی مدنی دادخواست باید به زبان فارسی نوشته شود و در صورت عدم رعایت این نکته ضمانت اجرا برای آن پیش‌بینی شده است اما در خصوص شکوائیه نص قانونی مبنی بر اینکه شکوائیه به زبان فارسی باشد وجود ندارد فلذا در صورتی که شکوائیه به زبان‌های دیگر نوشته شود منع قانونی ندارد.

4- شکایت کیفری را در هر کاغذی می‌توان نوشت و به مرجع قضایی برد ولی دادخواست حقوقی حتماً باید در فرم مخصوصی به نام دادخواست نوشته شود و الا مورد پذیرش قرار نمی‌گیرد.

۲۴ اسفند ۹۷ ، ۱۴:۱۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

انواع قراردادهای بین المللی در بازرگانی

All Kinds of International Contracts
 

 1-           قرارداد اتلافی یا اتحادAlliances Contract AC 

2-           قرارداد تهاتری Barter Contract BC 

3-           قرارداد خرید متقابل یا بیع متقابل Counter Purchase Contract CPC

4-           قرارداد تولید تجهیزات اصلی Original Equipment Manufacturer OEM

5-           قرارداد جبرانی Compensatory Contract CC

6-           قرارداد جبرانی Offset Contract OC

 

7-           قرارداد همکاری متقابل Counter Cooperation Contract CCC

8-           قرارداد همکاری صنعتی Industrial Cooperation

9-           قرارداد همکاری در انجام کار، سرمایه گذاری مشترک، مشارکت مدنیJoint Venture Contract JVC:

10-       قرارداد امتیازی یا تولید تحت لیسانس Licensing Contract LC:

11-       قرارداد فرانشیر (اعطای امتیاز فروش) Franchise Contract FC:

12-       قرارداد تامین کارشناس Loaned Personnel Contract LPA:

13-       قرارداد انتقال روش انجام کار (دانش فنی) Know How Transfer Contract KHTC:

14-       قرارداد انتقال دانش فنی (انتقال تکنولوژی) TTC Technology Transfer Contract:

15-       قرارداد تولید Manufacturing Contract MC:

16-       قرارداد مدیریت کار Management Contract MC:

17-       قرارداد مدیریت پروژه Project Management Contract PMC:

18-       قرارداد مشاوره ای Consultancy Contract CC:

19-       قرارداد خدمات مهندسی Engineering Services Contract ESC:

20-       قرارداد مونتاژ قطعات Knock Down Contract KDC:

21-       قرارداد "کامل زمین خورده" "قطعات باز" Completely Knock Down or CKD Contract:

22-       قرارداد "نیمه زمین خورده" "قطعات نیمه باز" Semi Knock Down or SKD Contract:

23-       قرارداد "صادرات قطعات باز" Knocked Down Export or KDX Contract(مونتاژ در خارج)

24-       قرارداد "صادرات کامل کالا" Built Up Export or BUX Contract :

25-       قرارداد خرید برگشتی، خرید متقابل، پس خرید محصول Buy Back Contract BBC:

26-       قرارداد طراحی و خرید Engineering and Procurement or EP Contract:

27-       قرارداد Procurement Construction or PC Contract:

28-       قرارداد طخا طراحی مهندسی، خرید، اجرا EPC Engineering Procurement Construction Contract:

29-       قرارداد طراحی، خرید، ساخت، راه اندازیProcurement Construction PCC Contract:

30-       قرارداد طراحی، خرید و تامین مالی EPF  Engineering, Procurement and Finance:

31-       قرارداد طراحی، خرید و تامین مالی EPCF Contract Engineering, Procurement, Construction and  Finance:

32-       قرارداد طراحی، خرید، ساخت و نصب EPCI Engineering, Procurement, Construction, and Installation:

33-       قرارداد طراحی، خرید، ساخت و مدیریت EPCM Engineering, Procurement,Construction, and Management:

34-       قرارداد طراحی و ساخت Design Build DB Contract:

35-       قرارداد Design Bid Build DBB Contract:

36-       قرارداد مدیریت اجرا یا ساخت Construction Management or CM Contract :

37-       قرارداد طراحی ، ساخت ، تامین منابع ، بهره برداری Design Build Finance OperateDBFO Contract :

38-       قرارداد اجاره Rent Contract RC:

39-       قرارداد تعاونی :Cooperative Contract CC

40-       قرارداد سلف (خرید و فروش) Swap Contract SC:

 

41-       قرارداد اختیار Option Contract OC:

42-       قرارداد مبادله انتقالی Switch Contract SC:

43-       قرارداد معاملات موازی Parallel Deals Contract PDC:

44-       قرارداد معاملات دوجانبه Bilateral Deals Contract BDC:

45-       قرارداد معاملات چند جانبه Multilateral Deals Contract MDC:

46-       قرارداد سود از تفاوت قیمت شاخص Contract For Difference CFD Contract:

47-       قرارداد مشتقه بورسی: Exchange Traded Derivatives ETD Contract

48-       قرارداد مشتقه روی پیشخوان Over The Counter OTC:

49-       قرارداد آتی یا قرارداد بورسی Future Contract FC:

50-       قرارداد ساخت و انتقال Build and Transfer Contract BTC:

51-       قرارداد ساخت، انتقال، بهره برداری Build Transfer Operate BTO Contract:

52-       قرارداد ساخت، اجاره، انتقال Build Rent Transfer BRT Contract:

53-       قرارداد ساخت، اجاره به شرط تملک، انتقال Build Lease Transfer BLT Contract:

54-       قرارداد ساخت، بهره برداری و انتقال Build Operate Transfer BOT Contract:

55-       قرارداد ساخت، تملک و بهره برداری BOO Contract Build Own Operate:

56-       قرارداد ساخت، تملک، بهره برداری و فروش Build Own Operate Sell BOOS Contact:

57-       قرارداد Build Own Operate Transfer BOOT Contract:

58-       قرارداد ساخت، تملک، اجاره و انتقال Build Own Lease Transfer Contract BOLT:

59-       قراردادFIDIC  Federation Internationale des Ingenieurs Consel Contract:

60-       قرارداد نوسازی، بهره برداری و انتقالROT Contract  Rehabilitation Operate Transfer:

61-       قرارداد نوسازی، تملک و بهره برداریROO  Rehabilitate Own Operate Contract:

62-       قرارداد تهیه، عملیات، انتقال Supply Operate Transfer SOT Contract:

63-       قرارداد توسعه، بهره برداری، انتقال Develop Operate Transfer DOT Contract:

64-       قرارداد مدرنیزه کردن، بهره برداری و انتقال MOT Contract Modernize Operate Transfer:

65-       قرارداد اجاره به شرط تملیک Lease Contract LC:

66-       قرارداد برداشت محصولOff Take Contract OTC :

67-       قرارداد نمایندگی Agent/Agency Contract AC:

68-       قرارداد نمایندگی Representative Contract RC:

69-       قرارداد نمایندگی فروش Dealership Contract DC:

70-       قرارداد شعب فروشSales Branch Contract SBC :

71-       قرارداد نمایندگی توزیع محصولات Distribution Agent Contract DAC:

72-       قرارداد نمایندگی واحد (یگانه، یکه تنها)  Sole Agent Contract SAC:

73-       قرارداد نمایندگی انحصاری Exclusive Right Agent Contract ERAC:

74-       قرارداد علایم تجاری (استفاده از علامت تجاری) Trade Mark Contract TMC:

75-       قرارداد نام تجاری (استفاده از نام تجاری) Trade Name Contract TNC:

76-       قرارداد صادرات (کالا و خدمات) Export Contract EC:

77-       قرارداد واردات (کالا و خدمات) Import Contract IC:

۲۴ اسفند ۹۷ ، ۱۳:۴۵ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تاریخ اعتبار دفترچه بیمه درمانی چه اهمیتی دارد؟

اعتبار دفترچه درمانی به منزله میزان استحقاق درمان بیمه شده و منوط به داشتن رابطه بیمه پردازی در دوره مربوطه جهت بهره مندی از مزایای درمانی مقرر در قانون می باشد لذا چنانچه دفترچه درمانی بیمه شدگان فاقد اعتبار باشد و یا ارتباط   بیمه ای فعال با سازمان نداشته باشد حق برخورداری از خدمات درمانی مذکور را نخواهد داشت.

۲۳ اسفند ۹۷ ، ۲۲:۵۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

برای برخورداری از غرامت دستمزد ایام بیماری،چه شرایطی لازم است؟

١-  بیمه شده بر اساس گواهی پزشک معالج که به تأئید مراجع پزشکی سازمان رسیده، نیاز به استراحت داشته باشد. بدیهی است تحت نظر و تحت درمان بودن بیمه شده به منزله استراحت نخواهد بود. 

٢- بیمه شده در ایام بیماری بازخرید، مستعفی، اخراج و ... نشده و مزد برای وی مطرح باشد.

٣- بیمه شده ازکارافتاده کلی نباشد.

٤- بیمه شده در ایام بیماری حقوق یا مزد خود را از کارفرما دریافت ننموده باشد.

٥- بیمه شده در تاریخ اعلام بیماری مشغول بکار بوده و یا در مرخصی استحقاقی باشد.    

۲۳ اسفند ۹۷ ، ۲۲:۵۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

درچه صورت ،شوهر می تواند تحت پوشش بیمه همسر خود قرار بگیرد؟

شوهر بیمه شده زن درصورتیکه سن  وی از ٦٠ سال بیشتر بوده یا اینکه به تشخیص کمیسیونهای پزشکی موضوع ماده ٩١ قانون مذکور از کارافتاده باشند و معاش آنها توسط بیمه شده تأمین گردد.

۲۳ اسفند ۹۷ ، ۲۲:۵۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

فرزندان تا چه زمانی تحت تکفل محسوب می شوند؟

درصورتیکه سن پدر از ٦٠ و مادر از ٥٥ سال بیشتر بوده یا اینکه به تشخیص کمیسیونهای پزشکی موضوع ماده ٩١ قانون مذکور از کارافتاده باشند بیمه شده میتواند با در دست داشتن اصل و تصویر شناسنامه و کارت ملی والدین جهت ارائه تقاضا به شعبه محل پرداخت حق بیمه مراجعه تا حسب ضوابط و مقررات موردعمل سازمان زمینه بررسی و اقدام لازم درخصوص درخواست مطروحه فراهم گردد.

۲۳ اسفند ۹۷ ، ۲۲:۵۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مدارک لازم جهت انعقاد قرارداد بیمه زنان خانه دار اتباع خارجی کدامند؟

مدارک لازم جهت انعقاد قرارداد بیمه زنان خانه دار، داشتن کارت اقامت یا گذرنامه معتبر و شرط سنی حداکثر 50 سال می باشد.

۲۳ اسفند ۹۷ ، ۲۲:۵۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تعهدات سازمان تأمین اجتماعی در قبال بیمه شدگان خارجی کدامند؟

حمایتهای بلندمدت:
پرداخت مستمری بازنشستگی، پرداخت مستمری بازماندگان (مستمری فوت)، پرداخت مستمری ازکارافتادگی کلی غیر ناشی از کار، پرداخت مستمری ازکارافتادگی کلی و جزئی ناشی از کار.
حمایتهای کوتاه مدت:
حمایت در برابر حوادث و بیماریها (دفترچه درمانی )، پرداخت غرامت دستمزد ایام بیماری، پرداخت غرامت دستمزد ایام بارداری، پرداخت غرامت نقص عضو، پرداخت کمک هزینه کفن و دفن پرداخت کمک هزینه ازدواج، پرداخت هزینه وسایل کمک پزشکی.

۲۳ اسفند ۹۷ ، ۲۲:۵۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مهمترین خدمات و حمایتهای سازمان تأمین اجتماعی برای ایرانیان خارج از کشور چیست؟

  • - مستمری بازنشستگی
  • - مستمری ازکارافتادگی
  • - مستمری بازماندگان
  • - درمان داخل کشور
  • - پرداخت کمک هزینه وسایل کمک پزشکی (اوروتز و پروتز)
  • - کمک هزینه کفن و دفن 
۲۳ اسفند ۹۷ ، ۲۲:۵۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

چه کسانی واجد شرایط دریافت مستمری بازماندگان هستند؟

بازماندگان واجد شرایط متوفی که استحقاق دریافت مستمری را خواهند داشت عبارتند از:

١-    عیال دائم بیمه ­شده متوفی

٢-    شوهر بیمه ­شده زن

مشروط بر اینکه اولاً تحت تکفل زن بوده و ثانیاً سن او از شصت سال متجاوز باشد و یا طبق نظر کمیسیون پزشکی موضوع ماده ٩١ قانون تأمین ­اجتماعی ازکارافتاده بوده و در هرحال مستمری از سازمان دریافت ننماید.

٣-    فرزندان ذکور متوفی

درصورتی که سن آنان حداکثر ١٩ سال تمام و پس از آن منحصراً درصورت اشتغال به تحصیل در مقاطع دانشگاهی و یا اینکه معلول ازکارافتاده نیازمند شناخته شوند.

٤-    فرزندان اناث متوفی

درصورتی که فاقد شغل و شوهر باشند.

٥-    پدر و مادر متوفی

درصورتی که اولاً تحت تکفل او بوده، ثانیاً سن پدر از شصت سال و سن مادر از پنجاه سال تجاوز کرده باشد و یا آنکه به تشکیل کمیسیون پزشکی موضوع ماده ٩١ قانون تأمین ­اجتماعی ازکارافتاده باشند و در هر حال مستمری از سازمان دریافت ننمایند.

۲۳ اسفند ۹۷ ، ۲۲:۴۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آیا می‌دانستید در برخی تصادف‌ها عابران پیاده مقصر بوده و راننده متحمل پرداخت دیه نمی‌شود؟!

در صورتی که عابران پیاده از محل‌های مخصوص خود در خیابان استفاده نکنند دربرخوردباوسیله نقلیه، مقصر شناخته می‌شود.

۲۳ اسفند ۹۷ ، ۲۲:۴۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

⁉تکلیف ضامنی که اقساط وامِ وام‌گیرنده از حقوق او کسر می‌شود، چیست؟

ماده 709 قانون مدنی بیان می کند که ضشامن حق رجوع به مضمون عنه را ندارد، مگر بعد از ادای دین… بنابراین می توان نتیجه گرفت که ضامن پس از پرداخت دینی که ضمانت آن را بر عهده گرفته است، می تواند به مدیون (مضمون عنه) رجوع کند و حق خود را بگیرد به اینصورت که ضامن می تواند در زمان توافق بر ضمانت، از مدیون ضمانت هایی را بگیرد؛ بدین ترتیب که مدیون به مقدار مبلغ مورد ضمانت به ضامن سفته یا چک داده و خیال ضامن را از بابت بازپرداخت اقساط یا دیگر تعهدات راحت کند.

البته باید به چند نکته توجه داشت؛ ابتدا این که این کار به این دلیل است که بتوان مدیون اصلی را مورد تعقیب کیفری قرار داده، بلکه از ترس زندان و محدودیت هایی از قبیل مسدود شدن حساب بانکی، محرومیت از داشتن دسته چک به طور موقت یا دائم، حق ضامن را ادا کند.

به این خاطر ضامن در فقره یا فقره های چکی که از کسی که ضمانتش را می کند، باید این موارد را رعایت کند: چک باید تاریخ دار باشد، یعنی این که اگر آخرین قسط وام 5 سال دیگر است، تاریخ مندرج در چک بعد از این تاریخ ذکر شود و دیگر آن که تاریخ صدور چک در آن (گوشه و پایین چک) ذکر نشود، بر این اساس بند (ه) ماده (13) قانون صدور چک چنین بیان می دارد:

«در صورتی که ثابت گردد چک بدون تاریخ صادر شده و یا تاریخ واقعی صدور چک مقدم بر تاریخ مندرج در متن چک باشد صادرکننده چک قابل تعقیب کیفری نیست» دیگر آن که در متن چک هدف از پرداخت چک که همان تعهد یا شروط می باشد، ذکر نشود و نیز چک حتما دارای امضا باشد

۲۳ اسفند ۹۷ ، ۲۲:۴۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شکواییه جعل و استفاده از سند مجعول

مجازات جرم جعل

طبق قانون مجازات اسلامی، برای جاعل، مجازات حبس مقرر شده است. برای مثال، مجازات جعل احکام دادگاه‌ها، مهر یا علامت شرکت‌ها یا ادارت دولتی، اسکناس یا چک بانکی ۱ تا ۱۰ سال حبس، جعل مدارک تحصیلی ۱ تا ۳ سال حبس، جعل مهر یا علامت شرکت‌های غیردولتی ۳ ماه تا ۲ سال حبس است.
و در صورتی که کارمندان یا مسوولان دولتی یا قضایی مرتکب جرم جعل شوند، مجازاتشان بیشتر از افراد عادی خواهد بود.

نمونه شکایت جعل در محاکم دادگستری(۱)

ریاست محترم دادسرای عمومی وانقلاب شهرستان “…….”

با سلام احتراماً به استحضار می‌رساند:

با تقدیم تصویر مصدق سند      / نوشتة غیر رسمی       که بوسیلة آقای/آقایان – خانم/خانم‌ها       ارائه گردیده است ملاحظه می‌فرمائید که در سند/نوشتة مذکور جعل صورت گرفته است فلذا با عنایت به مراتب مذکور و عندالاقتضاء جلب نظر کارشناس رسمی خط و امضا ء و تحقیق مقتضی تعقیب و مجازات نامبرده/نامبردگان به اتهام جعل/و استفاده ازسندمجعول به استناد ماده ۵۳۶ قانون مجازات اسلامی مورد استدعاست.

ضمناً نشانی اینجانب نیز عبارت از نشانی محل اقامت شاکی می‌باشد.

نمونه شکایت جعل در محاکم دادگستری(۲)

با عرض سلام و تحیت احتراما به استحضار عالی می‌رساند:
۱- اینجانب …………… مالک قانونی ملک مسکونی به نشانی ………….. و شماره ثبتی ………… به مساحت ………… می‌باشم.
۲- ملک فوق‌الذکر از مورخ  …….. تا …….. به موجب اجاره‌نامه شماره ……….. در تصرف مشتکی‌عنه آقای ……….. بوده است.
۳- بنده بعد از اتمام مدت اجاره در مورخ ………….. برای تعیین تکلیف وضعیت عقد اجاره به نشانی فوق مراجعه کردم، که با آقای ………….. مواجه شدم، ایشان مدعی شدند که ملک مذکور را طی سند غیر رسمی از مشتکی‌عنه به مبلغ …………….. ریال خریداری کرده و بنا است پس از تنظیم سند رسمی مبلغ …………. ریال دیگر به ایشان بپردازد.
۴- با مشاهده سند غیر رسمی فوق‌الذکر متوجه شدم که مشتکی‌عنه با جعل امضاء اینجانب اقدام به فروش ملک مزبور کرده است.
۵-‌ فلذا با عنایت به شرح موضوع با کیفیت فوق و با توجه به ادله اینجانب شامل: ۱- سند مالکیت ۲- شهادت شهود ۳-…………، همچنین با توجه به اینکه فعل ارتکابی مشتکی‌عنه از مصادیق بارز مادتین ۵۳۶ و ۵۲۳ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازات های بازدارنده) می‌باشد، تعقیب و مجازات ایشان به اتهام جعل امضاء و استفاده از آن  مورد استدعاست. قبلا از بذل عنایت جنابعالی کمال تشکر را دارد.
۶- همچنین با توجه به خسارات وارده به اینجانب که مبلغ…………… ریال است، بدوا تقاضای صدور و اجرای فوری تامین خواسته را دارم.

۲۳ اسفند ۹۷ ، ۲۲:۳۸ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر