⚖به روز بودن دانشجویان حقوق و پاسخگویی به سوالات هموطنانم.⚖

۱۹۲۹۵ مطلب توسط «هادی کاویان مهر» ثبت شده است

موارد توقف رسیدگی به جرم و اجرای مجازات.

١- گذشت شاکی در جرایم قابل گذشت
باید بدانیم که معمولا جرمی که اتفاق می‌افتد و از آن شکایت می‌شود قابل گذشت نیست مگر مواردی که قانونگذار به طور صریح بیان نماید که جرم قابل گذشت است؛ بنابراین وقتی در قانون دیدید که مشخص نشده جرمی قابل گذشت است یا خیر،باید جرم را غیر‌قابل‌گذشت دانست، مگر مواردی که حق‌الناس و از نظر شرعی قابل گذشت باشد.چند مورد از جرایمی که قابل گذشت هستند عبارتند از: تهدید کردن، توهین به افراد، سوزاندن اشیای منقول،خراب نمودن باغ و محصول دیگری، تهمت زدن، نشر اکاذیب و …؛ بنابراین جرمی مثل سرقت غیرقابل­‌گذشت است.
باید بدانیم که از جمله آثار گذشت در جرایم قابل‌­گذشت اینست که باعث پایان یافتن رسیدگی و در جرایم غیرقابل‌­گذشت باعث تخفیف می­شود.در جرایمی که مجازات آن‌ها قصاص است، کسی که صاحب حق قصاص است در هر مرحله‌­ای از مراحل تعقیب،رسیدگی و یا اجرای حکم می­‌تواند به صورت مجانی و یا با صلح کردن در برابر حق و یا مال گذشت نماید. مثلا صاحب حق می­‌گوید در قبال فلان مبلغ از حق قصاص خودم گذشت می‌­کنم که این مبلغ می­‌تواند کمتر از دیه و یا بیش از آن باشد.یکسری جرایم هستند که دقیقا مجازات آن‌ها مشخص شده و برای جرایم خاصی است که به آن‌ها جرم حدّی می­‌گویند. این جرایم قابل گذشت نمی‌باشند مگر در مورد توهین(نسبت دادن جرایم ناموسی)و سرقت.گذشت در جرایمی که قابل گذشت هستند باید ویژگی‌هایی داشته باشند.این ویژگی‌ها عبارتند از: گذشت باید قطعی باشد و نباید با شرط و شروط همراه باشد. یک نکته مهم اینکه اگر شما از جرمی گذشت کردید نمی­‌توانید دوباره از گذشتتان برگردید و مجازات متهم را بخواهید.اگر در جرمی که اتفاق افتاده چندین زیان­‌دیده وجود داشته باشد،گذشت همه آن‌ها نیاز است و نمی­‌شود که یک نفر به جای بقیه تصمیم بگیرد.اگر زیان‌دیده از جرمی فوت کرده باشد و وراث او باقی مانده باشند، با گذشت همه وراث تعقیب جرم، رسیدگی و اجرای مجازات متوقف می‌شود.
✏️٢- فوت متهم و یا محکوم
این مساله واضح است که باید هر کسی خودش مجازات جرم خود را تحمل کند و نمی­‌توان خویشاوندان و یا نزدیکان وی را به تحمل مجازات جرم دیگری وادار کرد! اصلا خلاف عدالت و انصاف است که کسی را فقط به خاطر خویشاوندی به تحمل مجازات دیگری وادار کنیم؛ بنابراین با فوت محکوم همه مجازات‌ها حتی جزای نقدی منتفی می­‌شود و دیه باید پرداخت شود و این حق از بین نمی‌رود. همچنین ردّ مال،ضبط و مصادره اموال نیز اجراشدنی هستند؛ بنابراین در سرقت حتی اگر سارق فوت کند، باید مال فرد به او رد شود.
✏️٣-عفو
عفو و بخشش هم یکی از همان مواردی است که باعث می­‌شود تعقیب برای همیشه متوقف شود. عفو به دو دسته تقسیم می­‌شود که یکی عفو عام است و دیگری عفو خاص که همان عفو خصوصی، بخشودگی و یا عفو رهبری است.عفو عام که بعد از بحران­‌های اجتماعی، سیاسی و انقلاب‌ها صورت می‌­گیرد، به موجب قانون است.البته در این مورد هم باید بدانیم که دیه و خسارت زیان­دیده باید پرداخت شود. عفو خصوصی هم که در طول سال در مناسبت­‌های مذهبی(عید مبعث،عید قربان،غدیر و …)و اعیاد صورت می­‌گیرد و از جانب مقام معظم رهبری است.این نوع عفو، یا تمام مجازات را می­‌بخشد و یا قسمتی از آن را.باید بدانیم عفو خصوصی موجب نمی­‌شود که محکومیت از شناسنامه کیفری فرد به طور کلی پاک شود.
✏️٤- باطل شدن قانون (نسخ)
اگر قانون جزا باطل (نسخ) شود، تعقیب و اجرای مجازات را هم متوقف می­‌کند؛ یعنی دیگر قانونی که از اعتبار افتاده نمی­‌تواند عملی را که در زمان اعتبار آن، جرم بوده الان هم جرم بداند.
✏️٥- مرور زمان تعقیب و رسیدگی
برای تعقیب و رسیدگی به برخی جرایم، مدت زمان معینی توسط قانون مشخص شده است. اگر مدت زمان قانونی سپری شود و به پایان برسد، دیگر نمی ­‌توان آن جرایم را تعقیب نمود.
✏️٦- توبه
توبه در بعضی جرایم باعث می­‌شود که جرم به کلی منتفی شود. با این حال دیه و خسارت زیان­‌دیده باید جبران شود. البته اگر قتلی اتفاق افتاده باشد و قاتل بعد از این جرم توبه کند،باعث متوقف­‌شدن تعقیب و رسیدگی نمی­‌گردد و طرف باید قصاص شود.
✏️٧- اعتبار امر مختوم کیفری
احکام کیفری پس از طی­‌کردن مراحل مختلف تجدیدنظرخواهی، قطعی می­‌شود و طرح کردن مجدد و رسیدگی دوباره در مورد آن‌ها مجوز قانونی ندارد. مثلا اگر جرمی با رسیدگی در دادگاه­‌های کیفری به اثبات نرسیده باشد، شما نمی‌­توانید مجددا آن پرونده را به جریان بیندازید. اگر قرار باشد هرکس به رایی که علیه او صادر شده اعتراض کند و دوباره رسیدگی به آن را بخواهد،نظم دادگاه­‌ها و سیستم قضایی کشور به­‌هم می­‌ر یزد؛بنابراین وقتی رسیدگی به پرونده‌­ای تمام می­‌شود رسیدگی مجدد به آن امکان­‌پذیر نیست و اگر دوباره طرح شود،تعقیب موقوف می­‌شود.

۰۲ تیر ۹۷ ، ۲۳:۱۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

حبس تعلیقی و حبس تعزیری چیست؟

✏️حبس تعلیقی:
طبق ماده ۲۵ قانون مجازات اسلامی جمهوری اسلامی ایران، حاکم می‌تواند با وجود شرایط مقرر در این قانون، هرگونه حبسی را همچون حبس بازدارنده و حبس تعزیزی را معلق نماید که به‌آن حبس تعلیقی گفته می‌شود.
طبق این ماده از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، در زمان صدور حکم هرگونه حبس از سوی حاکم (حبس بازدارنده و حبس تعزیزی) در صورتی که ضمن صدور این احکام حاکم مقرر دارد که به‌عنوان مثال اگر محکوم در مدت معینی مرتکب جرم نشود، محکومیت وی لغو خواهد شد و در غیر این‌صورت حبس تعلیق شده وی در مورد او اجرا خواهد شد.

✏️حبس تعزیری:
حبس تعزیری حبسى است که در مقابل حبس حدى (یعنى حدود الله) نیست بلکه در اختیار حاکم است و گاهى هم مقابل حبس تعلیقى است که اجرا نمى‌شود در مورد متهم اما حبس تعزیرى اجرا مى‌شود. و نوعی تادیب به‌شمار می‌آید که طبق شرع و ماده ۱۶ قانون مجازات اسلامی جمهوری اسلامی ایران به نظر حاکم واگذار شده‌است.
این نوع حبس برای جرائمی در نظر گرفته می‌شوند که ریشه شرعی دارند و اعمال حرام محسوب می‌شوند اما مجازات معینی در شرع برای آن‌ها تعیین نشده‌است. بر خلاف یک باور رایج، حبس‌های تعزیزی قابل فروش (معاوضه با جزای نقدی) نیستند.
معافیت از مجازات برای جرایم سبک اختصاص به جرایم تعزیری دارد. تعزیر طبق قانون مجازات اسلامی تادیب یا عقوبتی است که نوع و مقدار آن در شرع تعیین نشده و به نظر حاکم واگذار شده است و انواع آن از قبیل حبس، جزای نقدی و شلاق باید کمتر از حد باشد. بنابراین این مقررات درباره حدود، قصاص و دیات که جنبه شرعی دارند، جاری نیست. بنابراین جرایم در حقوق جزای کشور ما در یکی از این چهار گروه قرار خواهند گرفت:
1- گناهانی که موجب «حد» می‏شوند؛ مانند زنا و لواحق آن، قذف، شرابخواری، سرقت، محاربه و ارتداد
2- جنایاتی که موجب «قصاص» می‏شوند؛ مانند قتل عمدی، نقص  عضو، ضرب و جرح
3- جرایمی که موجب «دیات» می‏شوند؛ مانند قتل شبه عمد، قتل خطای محض، جنایت بر اندام‌های بدن از قبیل آسیب وارد کردن بر سر، صورت، دست، پا، چشم، بینی، گوش‌، لب‌، زبان، دندان‌ها، گردن،همچنین جنایت بر حواس بدن از قبیل حس شنوایی، بینایی، بویایی و چشایی
4- اعمالی که موجب تعزیر می‏شوند؛ مانند جرایم، اعمال و گناهانی که در شرع برای آنها حد معین نشده است.
محکومین به حبس تعزیری بیش از سه سال ، دارای سو پیشینه تلقی و آن هم فقط تا دو سال پس از اجرای حکم و پس از آن مدت سابقه آنها پاک می شود .

۰۲ تیر ۹۷ ، ۲۳:۱۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

سوالات مردمی .

برای من در دادسرا قرار جلب به دادرسی با اتهام رابطه نامشروع صادر شده است. آیا با اعلام رضایت شاکی، قرار منع تعقیب صادر می شود؟


سلام.جرم رابطه نامشروع موضوع ماده 637 قانون مجازات اسلامی، در شمار جرائم غیرقابل گذشت محسوب می شود. جرائم غیر قابل گذشت، جرائمی می‌باشند که شکایت شاکی و گذشت وی در شروع به تعقیب و رسیدگی و ادامه آنها و اجرای مجازات تأثیری ندارد.موفق وموید

۰۲ تیر ۹۷ ، ۲۲:۰۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مدت اعتبار حکم طلاق.

مدت اعتبار حکم طلاق شش ماه پس از ابلاغ رای فرجامی یا انقضای مهلت فرجامخواهی است. هر گاه حکم طلاق از سوی زوجه به دفتر رسمی ازدواج و طلاق تسلیم شود در صورتی که زوج ظرف یک هفته از تاریخ ابلاغ مراتب در دفترخانه حاضر نشود سردفتر به زوجین ابلاغ می کند برای اجرای صیغه طلتق و ثبت آن در دفتر خانه حاضر شوند. در صورت عدم حضور زوج و عدم اعلام عذر از سوی وی یا امتناع او از اجرای صیغه، صیغه ی طلاق جاری و ثبت میشود مراتب به زوج ابلاغ میگردد. در صورت اعلام عذر از سوی زوج یک نوبت دیگر به ترتیب مذکور از طرفین دعوت به عمل می آید.

🔶دادگاه صادر کننده ی حکم طلاق باید در رای صادر شده بر نمایندگی سردفتر در اجرای صیغه ی طلاق در صورت امتناع زوج تصریح کند.

🔸بین حکم طلاق و گواهی عدم امکان سازش تفاوت هست؛ حکم طلاق زمانی صادر میشود که متقاضی آن زوجه باشد ولی گواهی عدم امکان سازش زمانی است که متقاضی زوج باشد

۰۲ تیر ۹۷ ، ۲۱:۵۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تجاوز به عنف

عنف در لغت به معنی خشونت و زور است و منظور از اصطلاح تجاوز به عنف انجام نزدیکی جنسی بدون رضایت زن و با استفاده از قهر و غلبه است.

⚖بر اساس ماده 82 قانون مجازات اسلامی، حد زنای به عنف اعدام است. این ماده که دارای چند بند است، می گوید:’ حد زنا در موارد زیر قتل است و فرقی بین جوان و غیر جوان و محصن و غیرمحصن نیست …. بند د – زنای به عنف و اکراه که موجب قتل زانی اکراه کننده است.’
به این ترتیب قانونگذار، مجازات سنگینی برای این جرم تعیین کرده است.

🔷اثبات جرم تجاوز به عنف👇🏻

🔹باید متهم در نزد قاضی 4 بار اقرار کند و اقرارهای وی در نزد پلیس ملاک رای قاضی نیست. همچنین طبق ماده 120 قانون مجازات اسلامی یکی از شرایط اثبات زنا، علم قاضی است که از طریق متعارف حاصل می شود، یعنی این که قاضی می تواند با توجه به اقرارهای کسانی که مورد تجاوز قرار گرفته اند و سایر قرائن و شواهد، جرم متهم را زنای به عنف تشخیص داده و حکم صادر کند.

۰۲ تیر ۹۷ ، ۲۱:۵۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

قتل در فراش.

✍عبارت است از این که شوهری، زن خود و مرد اجنبی را به هنگامی که در حال ارتکاب زنا هستند، بکشد.

⚖ برابر ماده ۶۳۰ قانون مجازات اسلامی چنانچه شوهر، همسر خود و مرد اجنبی را در چنین حالتی به قتل برساند، از قصاص معاف می‏شود. البته در مورد قتل زن، شرط معافیت از قصاص آن است که زن خود به ارتکاب زنا تمایل داشته باشد و تحت اکراه و اجبار قرار نگرفته باشد.

۰۲ تیر ۹۷ ، ۲۱:۵۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

از نظر تحلیلی اقاله سقوط تعهد نیست ....

اقاله از اسباب انحلال عقد است چه اینکه اقاله عقد است و خودش نمود عقدی دیگر است بنام اقاله .
پس سقوط بی معناست

۰۲ تیر ۹۷ ، ۲۱:۴۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نکته خاص:.قانون مجازات

یکی از عناصر مادی خیانت در امانت مفقود 《کردن》 است نه مفقود شدن در
مفقود《 شدن》 ولو بطور امانت چیزی سپرده شده باشد جرم نیست
چون ماده ۶۷۴قانون مجازات تعزیرات میگوید ....مفقود نماید نه مفقود بشود

۰۲ تیر ۹۷ ، ۲۱:۳۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

چگونه خسارت افت قیمت خودرو بدلیل تصادف را مطالبه کنیم؟.

بیمه فقط خسارات مربوط به تعمیر و صافکاری خودرو را پرداخت می‌کند؛ در حالی که در عرف جامعه ما خودرو تصادفی با غیر تصادفی تفاوت قیمت دارد.
🖌طبق ماده ۱ و ۲ قانون مسئولیت مدنی هر کس به دیگری چه عمد یا غیر عمد خواه مباشرتاً یا به تسبیب خسارتی وارد کند مسئول جبران خسارت می‌باشد. در این راستا هم شخص متضرر می‌بایستی برای تامین دلیل برآورد خسارت ناشی از افت قیمت به شورای حل اختلاف مراجعه کند. پس از ثبت دادخواست، کارشناس مربوط به تصادفات تعیین می‌شود که ایشان با ملاحظه خودرو و یا در مواردی عکس‌های آن، خسارت افت قیمت را محاسبه و برآورد می‌کند.
🖌بعد از برآورد خسارت با توجه به مبلغ خسارت تعیین شده توسط کارشناس، دادخواست مطالبه خسارت به طرفیت مالک خودروی مقصر تقدیم دادگاه یا شورای حل اختلاف می‌شود با این توضیح که اگر خسارت بیش از ۲۰ میلیون تومان باشد رسیدگی به دادخواست مطالبه خسارت در صلاحیت دادگاه و اگر کمتر از آن باشد در صلاحیت شورای حل اختلاف می‌باشد.

۳۰ خرداد ۹۷ ، ۱۷:۲۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تفاوت رهن و وثیقه.

در برخی قوانین، رهن و وثیقه ظاهرا مترادف با هم به کار برده شده اند در این زمینه با توجه به اصول کلی حقوقی باید گفت که قانون گذار از هر لفظی معنایی خاص و مجزا اراده کرده و کلمات مترادف در متن قانون به کار نمی برد و با این وصف، حتی در مواردی که قانون از دو عبارت رهن و وثیقه پشت سر هم استفاده می کند، می توان استفاده معانی متفاوت را استنباط نموده و وجود و اعتبار نهادی خاص تحت عنوان وثیقه را در کنار رهن به رسمیت شناخت که تفاوتهای زیر را با هم دارند:

الف) برخلاف عقد رهن که یک عقد فرعی و تبعی است و وابسته و متکی به عقد اصلی (دین) بوده و به تعبیر ماده ۷۷۵ قانون مدنی برای صحت آن، وجود دین لازم بوده و یا بنا به استنباط دیگری و با وحدت ملاک از ماده ۶۹۱ قانون مدنی، در هنگام عقد باید سبب آن موجود باشد، در وثیقه نیازی نیست که دین یا سبب آن موجود باشد بلکه می توان برای امور و حوادث احتمالی آینده و تضمین حسن انجام کار نیز مالی را به وثیقه داد.

ب) مورد وثیقه بر خلاف عقد رهن، محدود به عین معین و یا اموال مادی نبوده و در مورد اموال غیر مادی نیز قابلیت انعقاد دارد و بالطبع در این عقد، قبض از شرایط اساسی صحت معامله نمی باشد.

می توان از استقراء در مقررات قانونی در خصوص وثیقه به جای اتکا و استناد به اینکه این مقررات استثنایی هستند، گفت که این مقررات در واقع در صدد بیان قاعده جدیدی در نظام حقوقی ایران هستند که تحت عنوان وثیقه از آن یاد می شود که هرچند اثرات و نتایج خاص عقد رهن در باب گرو گذاری مال یا اموالی برای دین را دارد، ولی احکام خاصه رهن به ویژه در خصوص کیفیت انعقاد عقد و موضوع رهن در مورد آن اجرا و اعمال نمی شود.

۳۰ خرداد ۹۷ ، ۱۷:۲۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

منظور از سند رسمی معامله معارض در املاک در جریان ثبت چیست ؟.

رأی وحدت رویه شماره ۴۳ مورخ ۱۰/۸/۵۱ در ذیل ماده ۱۱۷ قانون ثبت اسناد و املاک پاسخ این سؤال است. لکن بدواً ذکر چند مقدمه لازم است :
🔶 موضوع سؤال فقط "املاک در جریان ثبت" است پس اساساً ارتباطی با لایحه قانونی راجع به اشتباهات ثبتی و اسناد مالکیت معارض مصوب ۱۳۳۳ ندارد. زیرا مطابق ماده ۲۱ قانون ثبت، سند مالکیت پس از اتمام عملیات مقدماتی ثبت و ثبت ملک در دفتر املاک، صادر می شود و حال آنکه در فرض سؤال هنوز عملیات مقدماتی ثبت (مواد ۹ تا ۲۰ قانون ثبت) به اتمام نرسیده است.
🔶مطابق بند اول ماده ۴۷ قانون ثبت در نقاطی که وزارت عدلیه مقتضی بداند ثبت اسناد کلیه عقود و معاملات راجعه به عین و منافع اموال غیرمنقوله که در دفتر املاک ثبت نشده(یعنی عملیات مقدماتی آن خاتمه نیافته) اجباری است. در نتیجه معامله اینگونه املاک باید به وسیله سند رسمی صورت پذیرد. (هر چند منتهی به صدور سند مالکیت نمی شود.)
🔶مطابق ماده ۴۸ قانون ثبت چنانچه در خصوص املاک مذکور (در ماده ۴۷) معامله با سند عادی انجام پذیرد در هیچیک از ادارات و محاکم پذیرفته نخواهد شد.
⭕️⭕️ رأی وحدت رویه مذکور با توجه به مبانی آن، فقط در مورد املاک غیرمنقول دارای سابقه ثبتی ( اعم از در جریانی و خاتمه یافته) که ثبت اسناد معاملات راجع به آنها اجباری است، ماده ۱۱۷ قانون ثبت را تفسیر و تحدید نموده و لذا منظور از سند رسمی معامله معارض در این موارد، سند رسمی معامله مؤخری است که سند معامله مقدم بر آن نیز رسمی باشد (نه عادی). و در سایر موارد، اعم از املاک غیر منقولی که ثبت اسناد معاملات نسیت به آنها اجباری نیست و نیز اموال منقول، مفاد ماده ۱۱۷ تماماً به اعتبار خود باقی است.

۳۰ خرداد ۹۷ ، ۱۷:۲۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

دادخواست و فرق آن با درخواست.

دادخواست یکی از برگ‌های قضایی در دادگاه‌ها است.
دادخواست (در قدیم: عرضحال) شکوائیه‌ای است که به مراجع قضائی به صورت نوشتاری یا گفتاری عرضه می‌شود. دادخواست وسیله رسمی احقاق حق است که از طریق مراجعه به دادگاه‌ها صورت می‌گیرد. دادخواست نوشتاری به‌وسیله برگه‌ای به نام برگ دادخواست انجام می‌گیرد.
دادخواست با درخواست فرق دارد. دادخواست درخواستی است که در قالب و فرم ویژه‌ای به دادگاه عرضه می‌شود. دادخواست همچنین با اظهارنامه تفاوت دارد. اظهارنامه وسیله رسمی مطالبه حق است که از سوی ادارهء ثبت اسناد یا دفاتر دادگاه‌ها ابلاغ می‌شود ولی دادخواست را از راه مراجعه به دادگاه‌ها عرضه می‌کنند.
شرایط دادخواست: در ایران، دادگاه‌ها موظفند بدون عرضه دادخواست از سوی افراد ذینفع، به دعوی‌ها رسیدگی نکنند. دادخواست‌های دریافتی باید به زبان فارسی (زبان رسمی ایران)، به صورت کتبی و بر روی برگ‌های چاپی ویژه‌ای تهیه شود. (در صورت فوریت می‌توان از برگه‌های معمولی نیز استفاده کرد). مشخصات خواهان، خوانده و خواسته باید در دادخواست درج شود. برگ دادخواست می‌توانید همچنین دارای پیوست‌هایی باشد.
شرایط دادخواست:
رسیدگی به دعاوی حقوقی در دادگستری مستلزم تقدیم دادخواست از طرف مدعی (خواهان) می باشد. دادخواست به دفتر دادگاه و در نقاطی که چندین شعبه وجود دارد، به دفتر شعبه اول تسلیم می گردد. دادخواست به برگه چاپی مخصوصی گفته می شود که درخواست خواهان درآن قید شده است یا به عبارت دیگر «دادخواست بیان ادعا نزد مراجع قضایی در اوراق مخصوص است ». دادخواست را می توان از محل فروش اوراق قضایی واقع در کلیه دادگستری ها و مجتمع های قضایی در سراسر کشور تهیه نمود. دادخواست اغلب حاوی نکات زیر می باشند:
نام، نام خانوادگی،‌نام پدر، سن،‌اقامتگاه و در صورت امکان شغل خواهان
خواهان یا مدعی شخصی است که از دادگاه چیزی برای خود و به ضرر دیگری می خواهد.
در صورتی که دادخواست توسط وکیل تقدیم شود، مشخصات وکیل باید درج گردد.
قید نشدن مشخصات یا ناقص بودن آن باعث رد دادخواست خواهان می گردد.
نام، نام خانوادگی، اقامتگاه و شغل خوانده.
شرایط دادخواست: در ایران، دادگاه‌ها موظفند بدون عرضه دادخواست از سوی افراد ذینفع، به دعوی‌ها رسیدگی نکنند. دادخواست‌های دریافتی باید به زبان فارسی (زبان رسمی ایران)، به صورت کتبی و بر روی برگ‌های چاپی ویژه‌ای تهیه شود. (در صورت فوریت می‌توان از برگه‌های معمولی نیز استفاده کرد). مشخصات خواهان، خوانده و خواسته باید در دادخواست درج شود. برگ دادخواست می‌توانید همچنین دارای پیوست‌هایی باشد
خوانده یا مدعی علیه شخصی است که دعوی به او توجه دارد. به عبارت دیگر، شخصی است که ادعا علیه او اقامه شود.
در صورت قید نشدن مشخصات یا ناقص بودن آن، دادگاه طی یک اخطاریه به خواهان فرصت می دهد تا نسبت به رفع نقص اقدام نماید در غیر این صورت دادخواست خواهان رد خواهد شد.
تعیین خواسته و بهای آن مگر آنکه تعین بها ممکن نبوده یا خواسته «مالی» نباشد.
آنچه را که مدعی از دادگاه تقاضا می نماید خواسته یا مدعی به گویند.
خواسته یا مالی است یا غیرمالی.
تعهدات یا جهاتی که به موجب آن خواهان خود را مستحق مطالبه می داند به طوری که مقصود واضح و روشن باشد.
آنچه را که خواهان از دادگاه درخواست دارد (عنوان دادخواست.)
شرح دادخواست: ذکر ادله و وسایلی که خواهان برای اثبات ادعای خود دارد، از اسناد و نوشته ها، شهود و غیره.
امضای خواهان و در صورت عجز از امضا، اثر انگشت او.
تنظیم دادخواست مهرو موم ترکه
ارکان دادخواست
اما بد نیست بدانید که یک دادخواست از 3ضلع اصلی خواهان (شاکی) خوانده و موضوع دادخواست تشکیل شده است.
الف - خواهان
خواهان یا مدعی شخصی است که از دادگاه چیزی برای خود و به ضرر دیگری می خواهد.
ب - خوانده (رکن دوم دادخواست)
خوانده یا مدعی علیه ، شخصی است که دعوی به او توجه دارد. به عبارت دیگر شخصی است که ادعای علیه او اقامه شود.
ج - رکن سوم دادخواست (خواسته یا موضوع دعوی)
تعریف خواسته آنچه را مدعی از دادگاه تقاضا می کند ، خواسته یا مدعی به گویند.به عبارت دیگر، آن چیزی را که در مرافعات و امور حسبی از دادگاه می خواهد، اصطلاحا خواسته نامند.
د - رکن چهارم دادخواست :
تمبر و هزینه دادرسی تعریف و مفهوم هزینه دادرسی هزینه دادرسی ، عبارت از هزینه برگه ای که به دادگاه داده می شود، به اضافه هزینه قرار و احکام و در واقع هزینه رسیدگی به شکایت از سوی دادگاه است.

۳۰ خرداد ۹۷ ، ۱۷:۲۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

پرسیش وپاسخ ضرب وشتم

سلام وقت بخیر شوهرم خرجی نمیدهد سر همین مسئله دست بزن دارد ازبابت نفقه شکایت کردم لطفا راهنمایی بفرماییدچطورثابت کنم که خرجموبابام داده است مهریه را مطالبه کردم شوهرم شکایت داده دو ماه هست خونه بابا شه برای همین نفقه نمیدم ضمنامنومومانمم کتک زده شکایت کردیم اونم متقابلاشکایت کرده که مادرش از خونه ام دزدی کرده است ...لطفا راهنمایی بفرمایید

سلام.اگر شما در خانه پدرتان بودید و خرجی شما را پدر شما میداده است نفقه به شما تعلق نخواهد گرفت اما اگر در خانه همسر بودید و آن گاه خرجی شما را پدرتان میداده است نفقه به شما تعلق می گیرد. در کل برای زمانی که در منزل پدرتان هستید نفقه به شما تعلق نمی گیرد و این همسر شماست که باید اثبات کند که چه مدت در خانه پدرتان بوده اید و تمکین نکرده اید. برای اثبات سرقت هم ایشان باید شاهد داشته باشند و بتوانند سرقت را اثبات کنند. اگر موفق نشوند شما می توانید شکایت اعاده حیثیت (بازگرداندن آبرو) را علیه ایشان به دلیل شکایت کذب سرقت مطرح کنید.موفق وموید


۲۸ خرداد ۹۷ ، ۲۱:۲۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

قانون انحصار وراثت.

ماده اول - در هر موردی که یک یا چند نفر بخواهند مال متعلق به متوفایی را اعم از منقول یا غیر منقول یا اسنادی که نزد غیر است به عنوان وراثت اخذ نمایند و یا طلب متوفایی را به این عنوان وصول کنند و متصرف یا مدیون بدون انکار وجود مال یا دین یا اسناد تصدیقی برای سمت و یا انحصار وراثت از آنها بخواهد باید به طریق ذیل رفتار شود.
ماده دوم - شخص و یا اشخاص مزبور باید برای تحصیل تصدیق وراثت و عده وراث تقاضای کتبی به یکی از محاکم صلح محل اقامت دائمی متوفی یا محاکم بدایتی که وظایف صلحیه را انجام می دهند تقدیم کند در صورتی که محل اقامت دائمی متوفی در خارج از مملکت باشد به یکی از محاکم صلح تهران باید مراجعه شود.
تبصره - در غیر این مورد خواه اختلاف در وراثت بوده و خواه شخصی که متصرف مال منقول یا غیر منقول است منکر باشد امر به اقامه دعوی در محاکم صالحه خاتمه خواهد یافت .
ماده سوم - امین صلح یا حاکم بدایتی که وظیفه صلحیه را انجام می دهد
باید تمام ادله و اسناد مستدعی و یا مستدعیان تصدیق را از ورقه سجل احوال و شهادت شهود و غیره تحت نظر گرفته شرحی در جریده رسمی و یکی از جراید محل به خرج مستدعی یا مستدعیان سه دفعه متوالیا ماهی یک دفعه اعلان کرده و پس از انقضا سه ماه از تاریخ نشر اولین اعلان در صورتی که معترض نبود تصدیقی مشعر بر وراثت و تعیین عده وراث به مستدعی و یا مستدعیان می دهد و در صورت اعتراض امین صلح و حاکم بدایتی که وظیفه صلحیه را انجام می دهد مطابق اصول رسیدگی کرده حکم خواهد داد و این حکم قابل استیناف و تمیز خواهد بود.
در صورتی که معترض ادعای خود را تا دو ماه تعقیب نکرد حق اعتراض او ساقط و محکوم به ادای خسارت می شود.
ماده چهارم - در صورتی که با نبودن معترض رای امین صلح یا حاکم بدایتی که وظیفه صلحیه را انجام می دهد دائر به رد تقاضای مستدعی یا مستدعیان تصدیق باشد مستدعی یا مستدعیان تصدیق می توانند در ظرف ده روز پس از ابلاغ رای به نزدیکترین محکمه بدایت شکایت کنند و رای آن محکمه بدایت پس از استماع عقیده مدعی العموم قاطع خواهد بود.
ماده پنجم - مدیون و یا متصرف مال متوفی باید در مقابل اخذ اصل و یا
سواد مصدق تصدیق امین صلح یا حاکم بدایت دین خود را که به متوفی داشته و مال متعلق به او را که نزد خود دارد و به صاحب و یا صاحبان تصدیق تادیه و یا تسلیم کند - در صورت استنکاف مسئول خسارات وارده بر دارندگان تصدیق خواهد بود و در صورت تادیه دین و یا تسلیم مال در مقابل هر مدعی وراثت بری محسوب خواهد شد و مدعی مزبور حق رجوع به شخص یا اشخاصی خواهد داشت که طلب متوفی را وصول و یا مال متعلق به او را دریافت نموده اند.
ماده ششم - اگر اموال منقول و غیر منقول و وجه نقد متعلق به اشخاص
مجهول الوارث که در تصرف دولت یا موسسات تجارتی و یا صرافی و غیره و یا اشخاص است در ظرف ده سال نسبت به مال منقول و وجه نقد و بیست سال نسبت به مال غیر منقول از تاریخ فوق مالک کسی به عنوان وراثت ادعا ننماید دیگر ادعایی پذیرفته نخواهد شد و اموال مزبوره متعلق به دولت است که به مصرف موسسات خیریه برساند.
تبصره - موسسات تجارتی و صرافی و غیره و یا اشخاصی که اموال
مجهول الوارث نزد آنها است مکلفند به وسیله پارکه های بدایت هر محل آن اموال را تسلیم و یا تادیه به دولت نمایند.
ماده هفتم - مفاد مواد فوق در موردی نیز باید رعایت شود که اداره ثبت
اسناد و املاک برای صدور سند مالکیت و یا تبدیل ملکی که به نام متوفی ثبت شده است به اسم وارث یا وراث او یا برای هر مقصود دیگری از تقاضاکننده سند مالکیت و یا تبدیل و غیره تصدیقی برای وراثت و عده وراث بخواهد.
ماده هشتم - مستدعی و مستدعیان تصدیق باید مخارج ذیل را تادیه نمایند:
1 - برای رسیدگی در نزد امین صلح یا حاکم بدایت سه تومان
2 - برای اخذ تصدیق یک تومان
3 - برای هر سواد که داده می شود پنج قران
ماده نهم - هر گاه معلوم شود که مستدعی تصدیق با علم به عدم وراثت خود تحصیل تصدیق وراثت نموده و یا با علم به وجود وارثی غیر از خود تحصیل تصدیق بر خلاف حقیقت کرده است کلاهبردار محسوب و علاوه بر ادای خسارت به مجازاتی که به موجب قانون برای این جرم مقرر است محکوم خواهد شد.
ماده دهم - هر شاهدی که در موضوع تحصیل تصدیق وراثت برخلاف حقیقت شهادت دهد برای شهادت دروغ تعقیب و به مجازاتی که برای این جرم مقرر است محکوم خواهد شد.
ماده یازدهم - هر گاه متصرفین مال متعلق به اشخاص مجهول الوارث و یا مدیونین به اشخاص مزبور بعد از انقضا مدتی که به موجب ماده 6 مقرر است مال و یا دین و یا منافع حاصله از آن را مطابق تبصره ماده مذکور به دولت تسلیم و یا تادیه ننمایند به مجازاتی که به موجب قوانین جزایی برای خیانت در امانت مقرر است محکوم خواهند شد.
در صورتی که متصرف یا مدیون شرکت باشد مدیر شرکت و یا شعبه آن که متصرف و یا مدیون است مسئول اجرای مقررات تبصره ماده 6 بوده و در صورت تخلف به مجازات مذکور فوق محکوم خواهد شد.
ماده دوازدهم - اگر مال در معرض تلف و تضییع بوده و یا اعتبار مدیون و یا کسی که مال نزد او است مشکوک باشد محکمه می تواند برای حفظ مال اقدامات لازمه را اعم از فروش یا تودیع آن به محل معتبری و یا گرفتن ضامن به عمل آورد.

۲۸ خرداد ۹۷ ، ۲۱:۱۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آیا قتل مانع ارث می شود؟.

 ارث در اصطلاح حقوق مدنی

ارث، به دارائی متوفی بعد از کسر واجبات مالی و دیون و ثلث، ارث می‌گویند.

معنای لغوی و اصطلاحی قتل

قتل در لغت به معنی کشتن و کشتار می‌باشد.

قتل در اصطلاح یعنی لطمه به حیات دیگری وارد ساختن خواه به واسطه عمل مادی و فیزیکی باشد و خواه به واسطه ترک فعل مانند اینکه مادری به طفل شیرخوار خود که تحت حضانت اوست شیر ندهد، تا او بمیرد و به هر حال باید قصد داشته باشد. در غیر اینصورت قتل غیر عمدی صدق می‌کند.

ماده 880 قانون مدنی

«قتل از موانع ارث است، بنابراین کسی که مورث خود را عمداً بکشد از ارث او ممنوع می‌شود اعم از اینکه قتل بالمباشره باشد یا با بالتسبیب و منفرداً باشد یا به شرکت دیگری.»

شرایط قتل مانع از ارث

  1. عمدی بودن قتل

منظور از عمد، داشتن علم و آگاهی از ارتکاب فعل به منظور رسیدن به نتیجه آنست انگیزه قتل تأثیری در مطلب ندارد؛ چنانچه اگر کسی فرزندش را به قصد تأدیب با وسیله‌ای بزند که عادتاً کشنده است و منجربه قتل وی شود، از ارث او ممنوع خواهد بود. همچنین اگر کسی مورث خود را که در بستر بیماری است و درد و رنج فراوانی می‌کشد، به منظور نجات از این درد و رنج (حتی به اصرار بیمار) او را بکشد، از ارث او محروم خواهد شد.

در قتل شبه عمد و خطاء محض قاتل از ارث ممنوع نخواهد بود. البته در مورد ارث بردن قاتل خطایی از مورث مقتول قول مشهور امامیه آنست که در این گونه قتل‌ها، قاتل از ترکه مقتول ارث می‌برد، ولی از دیه ناشی از قتل ارث نمی‌برد.

  1. قتل تسبیبی و مباشری

بر اساس ماده 880 قانون مدنی در مانعیت قتل عمدی به نحو عدوانی، فرقی بین قتل مباشری و تسبیبی نیست و آنگونه که از ظاهر روایات و دلایل وارده در باب قتل بر می‌آید، لفظ قاتل اعم از مباشر و مسبب است و چنانچه بتوان عرفاً بر شخص، قاتل اطلاق نمود و عمل قتل را به وی منسوب نمود، خواه وی مباشرتأ دست به قتل زده یا تسبیباً، قانوناً قاتل شناخته می‌شود. قتل عمدی که به طور مشترک انجام می‌گیرد نیز مانع ارث بردن وارث از مورث خود می‌باشد. از نظر مقنن تنها وقوع عمدی قتل، مانع از ارث است و چگونگی وقوع آن تأثیری در این مجازات ندارد.

  1. وقوع قتل از طرف وراث

در صورتی که وارث در دعوائی مورث خود را شدیداً مضروب نماید، ولی مورث در مسیر انتقال به بیمارستان تصادف نموده و این تصادف موجب مرگ او شود، چنین شخص از ارث محروم نیست.

در مورد قید «مورث خود» در ماده 880 قانون مدنی باید گفت در صورتی که شخص به قتل مورث شخص دیگری اقدام نماید و آن دیگری، خود به نوعی مورث قاتل باشد در چنین فرضی، قاتل از ارث محروم نیست؛ برای مثال، هرگاه شخص به قتل پدر بزرگ خود اقدام کند و دارائی پدربزرگ پس از مرگش به تنها فرزندش که پدر قاتل است، انتقال یابد و پدر قاتل نیز پس از چندی فوت نماید، در این حالت، قاتل وارث دارائی به جای مانده از پدر خود خواهد بود؛ هر چند بخش عمده‌ای از دارائی به جا مانده از پدر، ترکه پدربزرگ باشد.

  1. نامشروع بودن قتل

از میان اقسام سه گانه قتل تنها قتلی مانع از ارث است که از روی عمد و ظالمانه (ناحق) واقع شود. به نظر می‌رسد مفاد ماده 880 قانون مدنی ایران مبنی بر محروم بودن قاتل عمدی از ارث مورث خود مورد اتفاق و قبول مذاهب مختلف اسلامی و جمیع مذاهب و فرق اسلامی، در مانع ارث بودن قتل عمدی به ناحق، اتفاق نظر دارند.

علت حرمان قاتل از ارث

علت و فلسفه محروم بودن قاتل از ارث مقتول ، نیز خیلی روشن است و آن را می توان به دو صورت زیر بیان کرد.

یکی اینکه شارع و قانونگذار خواسته است با قاتل مقابله و معامله به مثل کند. بدین نحو که قاتل احترام قانون حرمت قتل نفس را نقض کرده تا به مال مقتول دست یابد ،قانون هم به مقابله با او برخاسته او را از ارث مقتول محروم و از رسیدن به مقصد نامشروعش بازداشته است.

دوم- سیاست جزائی اقتضاء می کند که شارع و قانونگذار به منظور جلوگیری از قتل و برای حفظ جان مورث که به خاطر طمع و ارث نسبت به مال او در معرض خطر قرار گرفته یا محروم شناختن چنین وارثی انگیزه و علت ارتکاب قتل را از بین ببرد تا جان او محفوظ بماند و واضح است که از بین بردن علت بهترین وسیله برای از بین بردن معلول است.

شرایط قتل عمدی غیرمانع ارث

درموارد ذیل قتل عمدی مانع ارث بردن از مورث مقتول نمی شود.

1.قتل عمدی به حق وبه حکم قانون

درصورتی که قتل عمدی مورث به حکم قانون یا برای دفاع باشد ، قاتل ممنوع از ارث نخواهد شد . مثل سربازی که درمیدان جنگ مورث خود را که درصف دشمن است به قتل برساند.

  1. ارتکاب قتل درمقام دفاع:

ارتکاب عملی برحسب ضرورت ، ازطرف شخص دربرابریک حمله نامشروع وبه منظورنجات خود یا دیگری تعریفی است که از دفاع مشروع می شود . درماده 881 قانون مدنی آمده ، درصورتی که قتل عمدی مورث برای دفاع باشد ممنوعیتی برای ارث بری ایجاد نمی کند. این رفع ممنوعیت از ارث بری هم برای وقتی است که قتل مورث برای دفاع ازنفس ، مال یا آبروی خویش باشد وهم برای دفاع ازنفس ، عرض ، ناموس ومال دیگری .

طرح یک سوال: آیا دفاع درمقابل تصرفات مجریان قانون نیز رافع ممنوعیت ارث بری است ؟

پاسخ :

-مقاومت دربرابر قوای تأمینی وانتظامی درمواقعی که مشغول انجام وظیفه خودباشند دفاع محسوب نمی شود.

- ولی اگر مثلا" ، پدری بخواهد بدون داشتن حکمی از مقام قضایی ، واردمنزل پسرخود شده واموال وی را بدون اجازه واختیارقانونی ضبط نماید چون این عمل وی ، تجاوز از اختیارات قانونی است ، پسر می تواندمانع این کارشود وچنانچه بارعایت مقررات به دفاع از مال خویش بپردازد وپدر به قتل برسد ، عمل وی قانونا" دفاع مشروع به شمار می آید ، درنتیجه ، ازارث پدر ممنوع نمی گردد.

3-  قتل درفراش:

هرگاه مردهمسرخودرا درحال زنا با مرد اجنبی مشاهده کندوعلم به تمکین زن داشته باشد ، می تواند درهمان حال ، آنان را به قتل برساند . نظربه اینکه مرد درصدد دفاع ازناموس برآمده ودفاع وی مشروع قلمداد می گردد، بنابراین از ممنوعیت از ارث بری معاف می باشد.

۲۸ خرداد ۹۷ ، ۲۱:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نمونه شکوائیه هتک حرمت (شکایت ادعای حیثیت،شکایت افترا) .

مواد قانونی مرتبط با اعاده یا ادعای حیثیت یا هتک حرمت

  • ماده ۵۸ قانون مجازات اسلامی: هرگاه در اثر تقصیر یا اشتباه قاضی در موضوع یا در تطبیق حکم بر مورد خاص، ضرر مادی یا معنوی متوجه کسی گردد در مورد ضرر مادی در صورت تقصیر، مقصر طبق موازین اسلامی ضامن است و در غیر این صورت، خسارت به وسیله دولت جبران می‌شود و در موارد ضرر معنوی چنانچه تقصیر یا اشتباه قاضی موجب هتک حیثیت از کسی گردد باید نسبت به اعاده حیثیت او اقدام شود.(ادعای حیثیت)
  • ماده ۱۰ قانون مسئولیت مدنی: کسی که به حیثیت و اعتبارات شخصی یا خانوادگی او لطمه وارد شود می‌تواند از کسی که لطمه وارد آورده‌است جبران زیان مادی معنوی خود را بخواهد هر گاه اهمیت زیان و نوع تقصیر ایجاب نماید دادگاه می‌تواند در صورت اثبات تقصیر علاوه بر صدور حکم به خسارت مالی حکم به رفع زیان از طریق دیگر از قبیل الزام به عذرخواهی و درج حکم در جراید و امثال آن نماید.(ادعای حیثیت)
  • مادهٔ ۶۹۸ قانون مجازات اسلامی: هر کسی به قصد اضرار به غیر یا تشویش اذهان عمومی یا مقامات رسمی به وسیله نامه یا شکواییه یا مراسلات یا عرایض یا گزارش یا توزیع هر گونه اوراق چاپی یا خطی با امضا یا بدون آن اکاذیبی را اظهار نماید یا با همان مقاصد اعمالی را بر خلاف حقیقت راساً یا به عنوان نقل قول به شخص حقیقی یا مقامات رسمی تصریحاً یا تلویحاً نسبت دهد، اعم از این که از طریق مزبور به نحوی از انحا ضرر مادی یا معنوی به غیر وارد شود یا نه، علاوه بر اعادهٔ حیثیت در صورت امکان، باید به حبس از دو ماه تا دو سال و یا شلاق تا ۷۴۴ ضربه محکوم شود.(ادعای حیثیت)

ارکان اعاده یا ادعای حیثیت

  1. ورود ضرر مادی یا معنوی به فردخاص
  2. ضرر و زیان ناشی از تفسیر یا اشتباه قاضی در موضوع یا در حکم یا در تطبیق حکم بر مورد خاص
  3. کوتاهی و قصور قاضی
  4. جبران خسارت توسط دولت در صورت عدم تقصیر قاضی
  5. اعاده حیثیت ازمتهم

نمونه شکایت اعاده یا ادعای حیثیت یا هتک حرمت ۱

ریاست محترم دادسرای شهرستان عمومی وانقلاب ……

با سلام احتراماً به استحضار می‌رساند:

در تاریخ       آقای/خانم      فرزند             به نشانی                   در مورخ               طی سخنانی در مورخ              /طی شکوائیة واهی که باصدور رأی نهایی شمارة                  مورخ               ازسوی شعبة              دادسرا یادادگاه           به منع تعقیب اینجانب منجرشده است ،تهمت وافترائی رابه اینجانب نسبت داده وازاثبات آن عاجرمانده اند،فلذاباتقدیم این شکوائیه و با عنایت به ادلة اینجانب که عبارت از استشهادیه/و شهادت شهود می‌باشد، تعقیب و مجازات نامبرده به اتهام افترا وهتک حرمت به استناد ماده ۶۹۷  قانون مجازات اسلامی مورد استدعاست.(ادعای حیثیت)

با تشکر و سپاس فراوان

۲۸ خرداد ۹۷ ، ۲۱:۰۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شکواییه در خصوص سوگند (قسم ) دروغ .

بسمه تعالی

 

ریاست محترم دادگستری .......... (مجتمع قضایی )

 

 

با سلام ،

احتراما، به استحضار عالی می رساند :

1-   اینجانب .........(شاکی دعوی ) حدود.........ماه (سال ) قبل پرونده ای در شعبه .......... دادگستری به کلاسه ............داشتم . که پرونده مزبور آقای .......... فرزند ....... که دارای قرابت سببی با اینجانب بوده و با جناقم می باشد با وارد نمودن اتهام واهی جرم ............ به بنده ، موجبات تعقیب و تحت پیگرد قرار گرفتن مرا فراهم آورد .

2-   از آنجایی که محکومیت اینجانب طی دادنامه شماره ........ مورخ .. صادره از شعبه ............ دادگاه عمومی آن دادگستری و بر اساس اتیان قسم دروغ مشار الیه صورت گرفته است و هیچ گونه ادله اثباتی دیگری مبنی بر ارتکاب جرم انتسابی در پرونده امر وجود ندارد

3-   لذا ، با توجه به ماده 649 قانون مجازات اسلامی (تعزیرات ) مصوب سال 1375 تقاضای رسیدگی و تعقیب نامبرده و صدور حکم مبنی بر مجازات شخص مشتکی عنه و نیز اعاده حیثیت اینجانب و جبران ضرر و ناشی از صدور حکم مبنی بر قسم (سوگند ) دروغ را دارم .

 

 

 

با تقدیم احترام

نام و نام خانوادگی (شاکی )

امضاء

 

 

 

آدرس شاکی :....................................................................................................

آدرس مشتکی عنه :.............................................................................................

 

۲۸ خرداد ۹۷ ، ۲۱:۰۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نمونه شکواییه کلاهبردای.

ریاست محترم دادگستری .......... (مجتمع قضایی )

 

 

با سلام ،

احتراما، به استحضار عالی می رساند :

1-   اینجانب ......... قصد سفر به ژاپن را به منظور اشتغال به کار داشتم و برای تهیه ویزا و نیز ایجاد امکان اشتغال در آن کشور دچار مشکل شده بودم .

2-      متعاقباً معلوم شده که مشتکی عنه هیچ ارتباطی با مسئولین اداره مهاجرت ژاپن و هیچ امکانی در کشور مذکور ندارد .

3-   نظر به اینکه عمل نامبرده توسل به وسائل متقلبانه به منظور بردن مال غیر محسوب می شود بدین وسیله تعقیب و مجازات وی را از مقام محترم استدعا می کنم .

4-      فتوکپی چک مورد اشاره ضمیمه است و استشهادیه ای به امضاء کسانی که از ماوقع مطلع هستند نیز تقدیم می شود .

 

 

 

 

 

با تقدیم احترام

نام و نام خانوادگی (شاکی )

امضاء

 

 

آدرس شاکی :....................................................................................................

آدرس مشتکی عنه :.............................................................................................

 

۲۸ خرداد ۹۷ ، ۲۰:۵۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نمونه برگ شکایت کیفری.

                             بسمه تعالی                                 تاریخ : .............................

 

 

ریاست محترم مجتمع قضایی تهران :

 

سلام علیکم

از شاکی به نام ............................ نام و نام خانوادگی ............................. فرزند ..............

آدرس شاکی تهران :...............................................................................................

موضوع شکایت بر علیه ..........................................................................................

آدرس مشتکی عنه تهران ..........................................................................................................

مرتکب به جرم .....................................................................................................

وقوع جرم .........................................................................................................

وقوع جرم ................................. خلاصه شکواییه ....................................................

محترماً معروض می دارد ......................................................................................

....................................................................................................................................................................................................................................................................................

 

خواهشمند است دستور فرمایید مامورین انتظامی نسبت به این موضوع رسیدگی و برابر مقررات نسبت به دستگیری نامبرده اقدام و تحویل قانون قرار نمایند . از دستوری که در این مورد صادر می فرمایید کمال تشکر را دارم

 

 

با تقدیم احترام

نام و نام خانوادگی (شاکی )

امضاء

 

۲۸ خرداد ۹۷ ، ۲۰:۵۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نمونه شکواییه ( شکایت نامه ) خیانت در امانت .

نمونه شکواییه خیانت در امانت    

 

بسمه تعالی

موضوع : اعلام شکایت

ریاست محترم مجتمع قضایی شماره ……….

 

 

با سلام ،

احتراما، به استحضار عالی می رساند :

  • مشتکی عنه که تاجر فرش است و در نشانی فوق مغازه فرش فروشی دارد دو تخته قالی کاشان را با مشخصات تفصیلی مضبوط در رسیدی که فتوکپی آن ضمیمه است ، به منظور فروش و ایصال وجه آن را به بنده ، از اینجانب گرفته است .
  • علی رغم گذشتن شش ماه از تاریخ تسلیم فرش ها به وی ، از پرداخت وجه آنها یا استردادشان خودداری می کند .
  • اینجانب استرداد فرش ها یا ایصال وجه حاصله از فروش آنها را (در صورتیکه به فروش رفته باشند )طی اظهار نامه شماره ………..که در تاریخ ………….. به مشتکی عنه ابلاغ شده از وی مطالبه کرده ام ، لکن پاسخی نداده و اقدامی نکرده است .
  • بنا به مراتب ، نظر به اینکه عمل مشتکی عنه واجد وصف مجرمانه است بدین وسیله تعقیب و مجازات وی از محضر عالی استدعا می شود .
  • زیان وارده معادل ………. ریال است .
  • فتوکپی مستندات در ……… برگ ضمیمه است .

 

 

 

با تقدیم احترام

نام و نام خانوادگی (شاکی )

امضاء

 

 

 

آدرس شاکی :……………………………………………………………………………………….

آدرس مشتکی عنه :…………………………………………………………………………………

 

۲۸ خرداد ۹۷ ، ۲۰:۵۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر