در قانون قدیمی تر مجازات ترک انفاق شامل ۶ ماه تا دوسال حبس تعزیری بود و در حال حاضر این میزان به ۳ ماه تا یک سال حبس تعزیری کاهش یافته است.
در قانون قدیمی تر مجازات ترک انفاق شامل ۶ ماه تا دوسال حبس تعزیری بود و در حال حاضر این میزان به ۳ ماه تا یک سال حبس تعزیری کاهش یافته است.
از دیگر سوالات قاضی در دادگاه طلاق، شرط تنصیف دارایی و اموال مرد میباشد و در این مورد قاضی سوال میکند، که آیا در سند ازدواج قید شده است که با طلاق از طرف مرد، نصف اموال آن به همسر انتقال پیدا میکند یا خیر.
در مورد حقوق مالی زوجه و تعیین تکلیف آن نیز سوالاتی در دادگاه طلاق پرسیده میشود، که این سوال در مورد چگونگی پرداخت مهریه، نفقه زن و اجرت المثل میباشد.
در اولین جلسه دادگاه طلاق، معمولاً اولین سوالات قاضی در مورد سال ازدواج، تعداد سالهای زندگی مشترک، تعداد فرزندان میباشد، اما در میان سوالات در دادگاه طلاق، مهمترین سوال مربوط به علت طلاق میباشد، زیرا پاسخ به این سوال و نحوه پاسخگویی به آن باعث روشن شدن علت طلاق شده و در صورتی که پاسخ قانع کننده باشد، قاضی هرچه سریعتر حکم طلاق را صادر مینماید.
حق طلاق با مرد است و زن هم خود استناد به حق حبس کرده و از شروع زندگی مشترک امتناع وزیده است، اثبات عسر و حرج او امری بسیار دشوار است و حتی غیر ممکن خواهد بود. مگر به اینکه پرداختن نفقه شوهر یا سوء رفتار و سوء معاشرت او، محکومیت کیفری زوج، ابتلا به امراض صعب العلاج، اعتیاد شدید او را نزد دادگاه ثابت شود. – اگر هم طلاق توافقی باشد که مقوله دیگری است.
روی دیگر استناد به حق حبس زوجه و رد شدن تمکین مرد این است که شوهر می تواند با شرایطی که در قانون آمده دادخواست تجویز ازدواج مجدد از دادگاه کند. در صورت داشتن استطاعت مالی مناسب تشکیل دو زندگی، دادگاه به نفع زوج (شوهر) رای به اجازه ازدواج مجدد صادر خواهد کرد.
توضیح ساده حق حبس زن این است که زن می تواند تا وقتی که تمام مهریه پرداخت نشده از وظایفی که نسبت به شوهر دارد خودداری می کند. حق حبس در نکاح ریشه فقهی دارد.
حکم جلب در پرونده های حقوقی نسبت به پرونده های کیفری دشواری بیشتری دارد و زمانی که شما قصد گرفتن حکم جلب پس از به اجرا گذاشتن مهریه را دارید باید صبر و تحمل بیشتری به خرج دهید زیرا زمان بیشتری را نسبت به پرونده های کیفری نیاز دارد.
آیا برای مهریه حکم جلب صادر می شود؟ این سوالی است که هر زوج در حال طلاق ممکن است به آن فکر کند. در جواب به این سوال باید گفت بله پرداخت نکردن مهریه همانند ممنوع الخروج کردن امکان پذیر است. طبق قانون مهریه زن ۱۱۰ سکه و معادل آن است، اگر زوجه هنگام طلاق درخواست مطالبه مهریه را کند و مرد آن را نپردازد زن می تواند حکم جلب را بگیرد.
طبق قانون جدید حقوق زن و مهریه تا ۱۱۰ سکه و معادل آن برآورد می شود و برای مبلغ بیشتر از این، زن نمی تواند قرار جلب مهریه را دریافت کند. البته این قانون در زمانیکه مرد استطاعت مالی پرداخت کل مبلغ تعیین شده برای مهریه را داشته باشد، متفاوت است و باید هزینه ای که برای مهریه زن تعیین شده را بپردازد. اگر مرد شرایط مالی مناسبی برای پرداخت مهریه را نداشته باشد می تواند درخواست اعسار را به دادگاه ارائه کند، در این صورت مهریه توسط قانون قسط بندی می شود.
در صورتی که یکی از زوجین و یا نماینده آن ها در دادگاه حضور نداشته باشد و دادگاه رای طلاق را صادر کند؛ امکان اعتراض و واخواهی نسبت به رای طلاق وجود دارد. توجه کنید که این نوع اعتراض عملا در طلاق توافقی غیر منطقی است چرا که طلاق توافقی با حضور و توافق دو نفر صورت میگیرد؛ بنابراین این توضیحات؛ این روش بیشتر برای طلاق های غیابی موثر است تا یک بار دیگر پرونده به جریان بیفتد و مجددا بررسی شود.
اگر مرد بدون رضایت همسر خود ازدواج کند، زن میتواند از همسر خود طلاق بگیرد. اما اگر مرد بدون رضایت زوجه و با اذن دادگاه، مجددا ازدواج کند، همسر اول او نمیتواند طلاق بگیرد؛ مگر در صورتیکه عسر و حرج خود و عدم اجرای شروط ۱۲ گانه عقد نکاح را اثبات کند.
در موارد این چنینی معمولا بهتر است زوجه برای طلاق توافقی با همسر خود به نتیجه برسد. در برخی موارد ممکن است زوجه ناچار شود با بخشیدن مهریه خود، از مرد جدا شود. در مجموع برای جلوگیری از این مشکلات در آینده و پیشگیری از سواستفاده مردان از حقوق خود، بهتر است در همان ابتدای ازدواج، زوجین در مورد حقوق برابر توافق کنند و زوجه از همسر خود علاوه بر مقدار معقولی مهریه، وکالت بلاعزل طلاق و حق حضانت فرزندان را بگیرد.
زوجین میتوانند پس از جدایی در صورتیکه تعداد طلاق آنها کمتر از ۳ مرتبه باشد، مجدد با یکدیگر ازدواج کنند.
با این حال بهتر است پیش از این کار، حتما در جلسات مشاوره شرکت کنند و با نظر یک پزشک و روانشناس خانواده در این مورد تصمیم بگیرند. زیرا پاک کردن صورت مساله بدون حل مشکلات، نتیجه خوبی در آینده نخواهد داشت.
بر اساس قوانین ازدواج مجدد، ازدواج دوم و ثبت آن منوط به اجازه دادگاه است. بنابراین مرد برای ثبت ازدواج دوم باید به دادگاه درخواست داده و دلایل خود را برای ازدواج دوباره، ذکر کند. در نهایت در صورت تشخیص دادگاه، به مرد اجازه داده میشود که مجدد ازدواج و آن را ثبت کند. البته نسخهای از این دادخواست پیش از صدور مجوز برای مرد، به همسر اول او نیز ارسال میشود تا زوجه دفاعیات خود را طرح کند. اگر دادگاه تشخیص دهد که مرد دلایل کافی و قانونی دارد و توان مدیریت زندگی جدید را نیز دارد، به او اجازه ازدواج مجدد میدهد.
همچنین لازم به ذکر است که اگر مردی بدون اجازه و رضایت همسر اول و بدون دلیل قانونی مجدد ازدواج کند، همسر اول او میتواند از وی جدا شود.
زوجین بعد از اتمام ازدواج و جدایی میتوانند با فرد دیگری ازدواج کنند. زنان مطلقه یا زنی که همسر او فوت شده، پس از طلاق باید ۳ ماه عده نگه دارد و بعد از آن برای ازدواج مجدد اقدام کند. مردان برای ازدواج بعد از طلاق محدودیت ندارند و میتوانند فورا ازدواج مجدد داشته باشند.
به زنی که از انجام وظایف زناشویی در مقابل شوهر خود خودداری نماید، ناشزه می گویند. مطابق با قانون مدنی، به زن ناشزه نفقه تعلق نمی گیرد. ماده ١١٠٨ قانون مدنی مقرر میدارد: “هرگاه زن بدون مانع مشروع از ادای وظایف زوجیت امتناع کند مستحق نفقه نخواهد بود.”
در صورتی که زوجه (زن) بنا به هر علتی از شوهر خود تمکین (عام یا خاص) ننماید، در اینصورت مرد میتواند دادخواست الزام زن به تمکین را از طریق مراجعه به یکی از دفاتر خدمات قضایی ثبت نماید. بعد از ثبت دادخواست، پرونده از طریق دفتر خدمات قضایی به دادگاه خانواده محل اقامت زوجه ارسال می گردد. توصیه میگردد قبل از ثبت دادخواست الزام به تمکین، اظهارنامه ای با موضوع تمکین زوجه و بازگشت او به منزل، ارسال گردد. بعد از ارجاع پرونده به دادگاه خانواده، پرونده به یکی از شعب ارسال می شود و بعد از آن وقت رسیدگی تعیین می شود و به طرفین ابلاغ می گردد. در جلسه رسیدگی، شوهر موظف است که ثابت نماید منزل و اسباب و اثاثیه ای متناسب با شئونات زن تهیه نموده است. در این مرحله کارشناس رسمی دادگستری توسط قاضی دادگاه تعیین می شود تا شرایط موجود را بررسی نماید و نظر خود را اعلام کند. در صورتی که ادعای مرد ثابت شود و حکم بر الزام زن به تمکین صادر گردد، پس از قطعیت رای مرد میتواند از دادگاه بدوی تقاضای صدور اجراییه را بنماید و با ارسال پرونده به اجرای احکام، حکم اجرا گردد.
در ازدواج موقت نیز مثل ازدواج دائم بایستی مهریه ای تعیین گردد و مقدار آن بسته به توافق طرفین است، اما برخلاف ازدواج دائم که تعیین مهریه را میتوان به بعد از ازدواج موکول کرد یا اصولاً توافقی بر آن نکرد، در ازدواج موقت عدم تعیین مهریه در زمان عقد موجب باطل شدن قرارداد میشود.
طلاق در متعه وجود ندارد و انقضای آن با پایان مدت یا بذل مدت است، به این معنی که مرد میتواند قبل از پایان مدت از بقیه زمان صرفنظر کرده و رابطهٔ زوجیت را به پایان برساند.
مطابق ماده ۱۱۲۲ - عیوب ذیل در مرد که مانع از ایفاء وظیفه زناشوئی باشد موجب حق فسخ برای زن خواهدبود (اصلاحی ۸/۱۰/۶۱) ۱ - عنن بشرط اینکه بعد از گذشتن مدت یکسال از تاریخ رجوع زن به حاکم رفع نشود. ۲ - خصاء ۳ - مقطوع بودن آلت تناسلی.