بعد از اعلام رأی دادگاه مبنی بر پرداخت مهریه توسط شوهر این امکان برای وی وجود خواهد داشت.
بعد از اعلام رأی دادگاه مبنی بر پرداخت مهریه توسط شوهر این امکان برای وی وجود خواهد داشت.
در صورت ایجاد تورم و تغییر قیمت فاحش در درآمد و شرایط موجود امکان ارائه درخواست برای تعدیل قسط مهریه وجود دارد.
تقدیم دادخواست اعسار و تقسیط مهریه در همان دادگاه بدوی رسیدگی کننده به خود مهریه صورت میپذیرد.
معمولاً حکم دادگاه در این مواقع پرداخت ۳ تا ۱۰ درصد مهریه به عنوان پیش پرداخت و یک چهارم حقوق زوج به عنوان قسط در نظر میگیرد.
در ازدواج موقت نیز اگر جدایی به صورت طلاق، بذل مدت یا پایان مدت ازدواج باشد، بر اساس ماده ۱۱۵۲ قانون مدنی، دو طهر است امّا اگر زن با اقتضای سنی عادت ماهانه نداشته باشد، این مدت به ۴۵ روز کاهش مییابد.
گفتنی است که مانند انواع قبلی اگر زن حامله باشد، مدت عده تا زمان وضع حمل خواهد بود و همانطور که در بخش قبل گفته شد، در صورت وفات شوهر مدت عده تابع قانون عده وفات است.
این نیز مدت زمانی است که زن باید پس از فوت شوهر خود برای ازدواج دوباره صبر کند که بر اساس ماده ۱۱۵۴ قانون مدنی، در ازدواج دائم و موقت، عده چهار ماه و ده روز است. امّا اگر زن حامله باشد این مدت تا زمان وضع حمل ادامه دارد به شرط اینکه فاصله بین فوت مرد و وضع حمل بیش از چهار ماه و ده روز باشد، در غیر این صورت مدت عده همان چهار ماه و ده روز خواهد بود.
بر اساس مواردی که در قانون بیان شده است و مدت مشخص شده برای عده، آن را میتوان به دو دسته کلی تقسیم کرد: عده طلاق و فسخ نکاح، عده وفات شوهر، البته در مورد ازدواج موقت نیز این مدت متفاوت خواهد بود که در ادامه شرایط هر کدام را توضیح خواهیم داد:
عده در طلاق (عادی یا طلاق توافقی)
همانطور که پیش از این اشاره شده مدت عده به شرایط زن بستگی دارد و طبق همین اصل عده در طلاق و فسخ نکاح به سه نوع تقسیم میشود:
زن آبستن: اگر زن پس از طلاق حامله باشد، طبق ماده ۱۱۵۳ قانون مدنی، باید تا زمان به دنیا آمدن فرزند برای ازدواج مجدد، صبر کند.
زن غیرآبستن: در ماده ۱۱۵۱ قانون مدنی تصریح شده است که در زمان فسخ نکاح یا طلاق، مدت زمان عده سه طهر (یعنی اتمام سه دوره عادت ماهانه) است ولی اگر زن با اقتضای شرایط سنی عادت ماهانه نداشته باشد، این مدت به سه ماه تغییر میکند.
زنی که عده ندارد: در ماده ۱۱۵۵ همان قانون آمده است که اگر زن یائسه باشد یعنی با شرایط سنی امیدی به بارداری مجدد نداشته باشد یا اینکه بین او و شوهرش نزدیکی اتفاق نیفتاده باشد، در زمان فسخ نکاح و طلاق، عده ندارد؛ امّا اگر در هر دو صورت شوهر فوت کرده باشد، باید عده وفات رعایت شود.
باید بدانید که در شرع اسلام این قانون برای جلوگیری از اختلاط نسل بیان شده است که در روابط اجتماعی و خانوادگی بسیار مهم است، همچنین رعایت احترام شوهر پس از فوت یکی دیگر از دلایل رعایت عده به شمار میرود. امّا دلیل مهمتری که وجود دارد این است که این مدت مهلتی مناسب برای تفکر به زن و شوهر میدهد تا بتوانند دوباره به زندگی مشترک بازگردند.
به مدت زمانی که زن باید پس از جدایی یا فوت شوهر، برای ازدواج دوباره صبر کند، در اصطلاح فقهی و قانونی عده گفته میشود؛ این مدت به نوع جدایی و شرایط زن بستگی دارد و در شرایط مختلف، متفاوت خواهد بود. باید بدانید که اگر زن در مدت عده اقدام به ازدواج مجدد کند، این ازدواج باطل است و اگر با علم و آگاهی این کار را انجام دهند، آن زن و مرد برای همیشه به یکدیگر حرام میشوند.
در تمام بخشهای قبلی تلاش کردیم تا همهی زوایای طلاق غیابی را بررسی کنیم. برای انجام طلاق توافقی لازم است شرایطی مهیا شود که بتوان بر اساس آن دادخواست طلاق را تقدیم دادگاه کرد.
اگر مرد یا زن بتوانند شروط طلاق توافقی را با ارائهی مستندات دقیق به دادگاه ثابت کنند، دادگاه موظف است به درخواست آنها رسیدگی کند. برای مردان درخواست طلاق توافقی بسیار سادهتر از زنان است.
مردان میتوانند با استناد به ناشزهبودن زن بدون کارهای جزیی خاص، زن را بهصورت غیابی طلاق دهند. البته در این مورد، ناشزه بودن زن باید برای دادگاه اثبات شود.
اما در شرایطی که زن درخواست طلاق غیابی کند، دادگاه سختگیریهای بیشتری دارد. بر همین اساس زن یا باید در زندگی با مرد گرفتار عسر و حرج باشد یا از زمان مفقودالاثر شدن شوهرش چهار سال گذشته باشد. اگر یکی از این دو شرط احراز شود، دادگاه ضمن تحقیق برای تایید موضوع، میتواند در غیاب مرد، حکم طلاق را به سود زن صادر کند.
طلاق توافقی معمولا روش راحتی برای جدایی مرد و زن از یکدیگر نیست و پیچیدگیهای بیشتری نسبت به سایر انواع طلاق دارد. با این وجود در شرایطی خاص که امکان انجام دیگر نوع طلاقها وجود ندارد، زوجین میتوانند به طلاق غیابی هم فکر کنند.
مثلا همانطور که در بخشهای قبل هم خواندید، در شرایطی که یکی از طرفین یعنی زن یا مرد در دسترس نباشد و نتوان روی انجام طلاق توافقی تمرکز کرد، ناچارا باید دست به دامان طلاق غیابی شویم. طلاق غیابی برای زنانی که شوهرانشان مفقود شدهاند، زندگی را ترک کردهاند و یا با ترک مسئولیت مایل به ادامهی زندگی نیستند یک روش بسیار کاربردی است.
زمانی که کار به عدم حضور زوجه در دادگاه برسد، دو حالت پیش میآید. هر کدام از این دو حالت تبعاتی برای طرفین دارد که باید به آن آگاه باشند.
غیبت زوجه در دادگاهی که به درخواست زوج برگزار شده است: در این حالت که درخواست طلاق از سوی زوج صادر شده است، اگر زن غیبت کند، دادگاه میتواند در غیاب او و بدون شنیدن دفاعیاتش حکم را صادر کند. زیرا دادگاه فرصت لازم را به زن داده اما او از این فرصت استفاده نکرده است.
غیبت زن در دادگاهی که به درخواست خودش برگزار شده است: در این شرایط دادگاه دادخواست زن را باطل میکند زیرا او بهعنوان مدعی در دادگاه حاضر نشده است.
در دعاوی طلاق غیابی، مرد میتواند بنا به درخواست خود یا درخواست همسرش در دادگاه حاضر نشود. درصورتی که عدم حضور به درخواست مرد باشد، عذری متوجه زوجه نیست. اما درصورتی که درخواست غیبت مرد از سوی زوجه یا زن به دادگاه رسیده باشد، دادگاه این بار وظیفه دارد تا از ورود زوج یا مرد به دادگاه جلوگیری کند.
تبعات غیبت زوج در دادگاه به درخواست خود او: درصورتی که غیبت زوج به دلیل درخواست خود او صورت گرفته باشد، دادگاه دادخواست مربوطه را ابطال میکند. چراکه مرد بهعنوان خواهان، دلایل خود را برای طلاق به دادگاه گزارش نکرده است.
تبعات غیبت زوج به درخواست زوجه: در این حالت داستان کمی متفاوت خواهد شد. اگر غیبت زوج بنا به درخواست زوجه صورت گرفته باشد، دادگاه موظف است دفاعیات و مستندات زوجه را دریافت کرده و در موعدی جداگانه از مرد برای دفاع از خود دعوت کند.
در طلاق غیابی که بسیاری از حقوقدانان آن را از دشوارترین پروندههای دعاوی خانواده به حساب میآورند، غیبت و حضور زوجین قواعد منحصر به فردی دارد و باید به هر کدام جداگانه پرداخت.
با توجه به اینکه حکم مهریه زن فوتشده بستگی به توان مالی زوج دارد، اگر زوج توان پرداخت مهریه زوجه فوتشده خود را نداشته یا توان مالی او ضعیف باشد و نتواند آن را یکجا پرداخت کند، میتواند درخواست اعسار بدهد و مهریه را تقسیط کند.
از آنجایی که به محض وقوع عقد زن مالک تمام مهریه می شود و بخشی از اموال او به حساب می آید، پس از فوت او حتی اگر شوهر آن را پرداخت نکرده باشد باید آن را پرداخت کرده و مهریه به ورثه میرسد، بنابراین اگر پدر و مادر زن متوفی در زمره وارثان باشند از مهریه و سایر اموال زن ارث خواهند برد.
مهریهی زن از جمله دیونی است که بر گردن زوج میباشد و تا پس از مرگ زوج نیز قابل مطالبه است. اگر زن در قید حیات نباشد، وراث ایشان میتوانند به نیابت از او، مهریه زوجه یا مادرشان را از اموال زوج مطالبه کنند. البته در این موارد باید قوانین مربوط به طبقات وراثت و سهم الارث به طور کامل مشخص شده و مورد توجه قرار گیرد. زیرا طبق قانون، اگر زوجه در زمان حیات، مهریهاش را از شوهرش نگرفته باشد، این حق به ورثهاش میرسد.
اگر زن قبل از مطالبهی مهریه فوت کند و مهریه وجه رایج باشد، ورثهاش میتوانند آن را دریافت کنند. از آنجایی که معمولاً بعد از فوت مرد، اموالش به وراث وی میرسد، معمولاً وراث برای دریافت مهریه مادرشان از طریق اقامه و طرح دعوا برای دریافت آن اقدام مینمایند که طبق قانون مهریه به ورثه میرسد.
اگر زن ورثهای جز شوهر نداشته باشد، تمام اموال به او خواهد رسید. از آنجا که با فوت زن کلیه حقوق و مطالباتش به ورثهی وی میرسد و از جمله حقوق زن مهریه اوست اگر در زمان حیات او از شوهر نگرفته باشد، این حق به گردن اوست؛ از این رو پدر و مادر زن از مهریه ارث میبرند.
برای محاسبه مهریه، سهم شوهر از مبلغ مهریه کسر میشود و مطابق سهم الارث به پدر و مادر او داده خواهد شد.
از آنجایی که مهریه جزو داراییهای زوجه محسوب میشود پس از فوت به ورثه میرسد که میتوانند به نسبت سهم خود از این داراییها آن را مطالبه کنند. شوهر نیز در صورت رابطه زوجیت ازدواج ارث میبرد. با توجه به اینکه حکم مهریه زن فوتشده بستگی به توان مالی زوج دارد، اگر زوج توان پرداخت مهریه زوجه فوتشده خود را نداشته یا توان مالی او ضعیف باشد و نتواند آن را یکجا پرداخت کند، میتواند درخواست اعسار بدهد و مهریه را تقسیط کند.
هرگاه مهریه زن توسط مرد پرداخت نشود، بعد از فوت مرد به این دلیل که مهریه زن از طلب ممتاز محسوب میشود، مهریه پس از مرگ مرد به زن پرداخت میشود.
اگر زنی فوت کند و مهریه اش را نگرفته و یا به شوهر نبخشیده باشد برنامه به این صورت خواهد بود:
حق مطالبه مهریه همواره برای ذینفع آن وجود خواهد داشت ، حتی اگر زوجه در قید حیات نباشد. یعنی با فوت زوجه حق مطالبه مهریه مانند هر حق یا مال دیگری به وراث و منتقل میگردد.
وراث زوجه میتوانند بعد از فوت زوجه به قائم مقامی از طرف او مهریه زوجه متوفی را از زوج مطالبه کنند و به هیچ دلیلی زوج نمیتواند از پرداخت مهریه زوجه متوفی خود به ورثه او به هر بهانه امتناع کند؛ زیرا دین ناشی از مهریه از جمله دیون ممتاز میباشد.
حتی در صورت وجود دیون متعدد زوج باز هم تادیه مهریه زوجه بر سایر دیون او مقدم میباشد.
برای رسیدن به این مطالبه وراث زوجه با تنظیم دادخواست مهریه زوجه متوفی به نسبت سهمالارث خود به طرفیت زوج حقوق قانونی زوجه متوفی را مطالبه مینمایند .