⚖به روز بودن دانشجویان حقوق و پاسخگویی به سوالات هموطنانم.⚖

۱۶۵۹ مطلب با موضوع «دادگاه خانواده» ثبت شده است

چه راهکاری برای طلاق از سوی زن وجود دارد؟

راه اول از تمامی راه ها سهل تر و مطمئن تر است. می توانید هنگام عقد ازدواج یا پس از آن از همسرتان وکالت در طلاق دریافت نمایید. توجه داشته باشید که بر خلاف تصور عموم نام این عمل حق طلاق نبوده و تنها وکالتی است که از سوی مرد به زن اعطا می گردد تا هر زمان که خواست با مراجعه به دادگاه خود را مطلقه سازد.

راه حل کم دردسر بعدی این است که چنانچه تصمیم بر جدایی دارید، با همسرتان توافقات لازم را انجام داده و اقدام به طلاق توافقی نمایید. در طلاق توافقی زن و مرد با هم دادخواست طلاق را تقدیم نموده و بر سر تمامی مسائل زندگی مشترک به تفاهم رسیده اند. مدتی است که پس از تقدیم دادخواست طلاق توافقی و بعد از ثبت آن، زن و شوهر بایستی در پنج چلسه مشاوره شرکت کرده و رسید شرکت در جلسات را تقدیم شعبه دادگاه نمایند تا زمان رسیدگی تعیین شود.

راه حل سوم و سخت ترین راه حل،طلاق به درخواست زوجه می باشد. در این نوع طلاق،زوجه بایستی دادخواست ((طلاق به درخواست زوجه)) را تقدیم نماید. در این نوع از طلاق بایستی زن اثبات نماید که شرایط زندگی زناشویی او به حدی نامناسب است که وی از ادامه زندگی زناشویی دچار ((عسر و حرج)) شده است. همچنین تخطی زوج از شروط عقدنامه و اثبات آن توسط دادگاه از موارد طلاق به درخواست زوجه می باشد.

۰۵ دی ۹۹ ، ۱۹:۰۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

طلاق چیست؟

طلاق راهکار انحلال نکاح و در ماهیت حقوقی خود نوعی ایقاع است. ایقاع عبارت است از عمل یک طرفه ی یکی از طرفین قرارداد نسبت به آن قرارداد. ازدواج نوعی توافق بین طرفین و منوط به رضایت زن و مرد است. اما  طلاق عمل حقوقی یک طرفه ای است که تنها به مرد تعلق دارد. بنابراین مرد در هر زمان و بدون هیچ دلیلی و تنها با تادیه حقوق مالی زن می تواند او را طلاق دهد. بر اساس ماد 1133 قانون مدنی مرد می تواند با رعایت شرایط مقرر در این قانون با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق همسرش را نماید. در مقابل مسیر طلاق برای زن بسیار پر فراز و نشیب و صعب الحصول است. باید در نظر داشته باشید که با توجه به اینکه حق طلاق منحصر به مرد است، در صورتی که به عنوان زوجه قصد طلاق داشته باشید و عذر قانونی نیز نداشته باشید، طلاق گرفتن عملاً غیر ممکن است.

۰۵ دی ۹۹ ، ۱۹:۰۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

به منظور جلوگیری از سوء استفاده اشخاص از سند طلاق مفقود شده چه باید کرد؟

ابتدا باید علت مفقود شدن سند طلاق چیست. در صورتی که سند طلاق  شما در اثر ارتکاب جرایم کیفری نظیر سرقت، خیانت در امانت یا غیره مفقود شده باشد، باید از طریق شکایت کیفری موضوع را در مراجع قضایی کیفری مطرح کنید، اسناد و مدارک مربوط به شکایت شما و روال قانونی پرونده می تواند دلیلی بر صحت ادعای شما باشد. در صورتی که سند طلاق بدون ارتکاب جرایم کیفری مفقود شده باشد؛ برای مثال در اسباب کشی یا در اثر سهل انگاری صاحب سند، باید مراتب مفقود شدن سند از طریق یکی از روزنامه های کثیرالانتشار سراسر کشور آگهی شود. و نسخه روزنامه ای که آگهی در آن به چاپ رسیده است، به عنوان دلیل صحت ادعای شما در محل مناسبی نگهداری گردد.

۰۵ دی ۹۹ ، ۱۹:۰۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

در صورت به خاطر نداشتن شماره دفترخانه صادر کننده سند طلاق چه باید کرد؟

 جای نگرانی نیست. شماره دفتر خانه صادر کننده سند طلاق در صفحه مربوط به طلاق شناسنامه تان درج شده است. با مراجعه به صفحه طلاق شناسنامه می‌توانید، اطلاعات دفترخانه و سند طلاق را به دست آورید.

۰۵ دی ۹۹ ، ۱۹:۰۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آیا اعتبار رونوشت سند طلاق، با نسخه اصلی سند که اکنون مفقود شده است یکسان خواهد بود؟

این پرسش مثبت است. اعتبار رو نوشت تمامی اسناد رسمی که از سوی دفاتر اسناد رسمی یا ازدواج و طلاق ثبت می‌شود با نسخه اصلی آن برابر و یکسان است. در واقع، بین نسخه رونوشت با نسخه اصلی (مفقود شده) از حیث ارزش و اعتبار قانونی هیچ تفاوتی وجود ندارد.

۰۵ دی ۹۹ ، ۱۹:۰۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آیا نیاز است به منظور اخذ نسخه ثانی یا المثنی به دادگستری مراجعه کنیم؟

پرسش برخی منفی است. پس از آنکه سند طلاق مفقود شد نیاز نیست به دادگستری مراجعه کنید. شما باید به دفتر رسمی ازدواج و طلاق که طلاق شما را جاری و سپس ثبت نمود مراجعه نمایید. به موجب درخواست کتبی برای دفترخانه توضیح دهید، سند طلاق مفقود شده است و تقاضا دارید رونوشت سند در اختیار شما قرار گیرد. دفترخانه موظف است با رعایت تشریفات مقرر قانونی و دریافت هزینه های مربوطه رونوشت سند طلاق را در اختیار شما قرار دهد.

۰۵ دی ۹۹ ، ۱۹:۰۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

سند طلاق چیست؟

پس از اینکه زوجین به موجب حکم دادگاه خانواده از یکدیگر طلاق می گیرند، مراتب طلاق باید در دفترخانه رسمی ازدواج و طلاق ثبت شود. پس از ثبت سندی رسمی تحت عنوان سند طلاق به زوجه داده می شود. توضیح اینکه، به موجب مقررات قانون مدنی و قانون حمایت خانواده طلاق می تواند، بنا به درخواست مرد یا به درخواست زن یا به صورت توافقی از سوی زوجین تقدیم دادگاه خانواده صلاحیت دار شود. پس از انجام تشریفات مقرر قانونی و احراز شرایط قانونی طلاق، دادگاه خانواده حکم به طلاق و جدایی زوجین می دهد. پس از قطعی شدن حکم هر یک از زوجین با اخذ گواهی قطعیت از شعبه مربوطه می تواند، به دفترخانه ازدواج و طلاق مراجعه نماید.  پس از جاری شدن صیغه طلاق در حضور دو شاهد عادل مراتب توسط دفتر خانه در شناسنامه زوجین و دفتر طلاق ثبت خواهد شد. همچنین سندی رسمی تحت عنوان سند طلاق به زوجه داده می شود. خوب است بدانید، ثبت طلاق (پس از صدور حکم قطعی طلاق) از سوی دفتر رسمی ازدواج و طلاق الزامی و اجباری است. در صورتی که مرد بدون رعایت تشریفات مقرر قانونی و ثبت رسمی طلاق، همسر خود را طلاق دهد، مرتکب جرم کیفری شده به نحوی که قابل تعقیب و مجازات خواهد بود. ضمانت اجرای کیفری عدم ثبت طلاق در قانون حمایت خانواده مصوب سال ۱۳۹۱آمده است.

۰۵ دی ۹۹ ، ۱۸:۵۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نحوه اثبات عدم تمکین زن به چه صورت است؟

نحوه اثبات عدم تمکین

چنانچه زن از مرد تمکین نکند، مرد می‌تواند با مراجعه به دادگاه الزام به تمکین زوجه را درخواست کند. قبل از این کار مرد می‌تواند اظهارنامه‌ای را پر کرده و برای زن بفرستد. این اظهارنامه بعدا می‌تواند اثبات کننده عدم تمکین زن باشد. مدارک دیگری نیز می‌تواند در این زمینه مورد تایید قاضی قرار بگیرد از جمله شهودی که عدم تمکین زن را شهادت می‌دهند. شکایت مرد از عدم تکمین زن یک دعوای خانوادگی است که در صورت اثبات منجر به نشوز زن شده و لازم نیست دیگر به زن نفقه بپردازد. در مقابل چنانچه مرد منزل مشترک را ترک کند یا نفقه را نپردازد و یا وظایف خود را انجام ندهد به طوری که مصداق سوءمعاشرت باشد، زن می‌تواند با مراجعه به دادگاه الزام مرد یا حقوق مالی خود ازجمله مهریه و نفقه خود یا نفقه فرزندان را مطالبه کند. حتی در مواردی که توانایی مالی مرد اثبات شود، عدم پرداخت نفقه از سوی مرد جرم محسوب شده و زن می‌تواند شکایت کیفری کند تا مرد زندانی شود.

 

نحوه رسیدگی

در مورد دعوای عدم تمکین، اگر مرد پس از اظهارنامه‌ای که برای همسرش فرستاده؛ زن همچنان به عدم تمکین خود ادامه بدهد، مرد می‌تواند دادخواست الزام زوجه به تمکین را در دادگاه خانواده ثبت کند. پس از ثبت دادخواست و ابلاغ آن به طرفین، جلسه دادرسی آغاز می‌شود. چنانچه هیچ مانع شرعی و عقلی، قانونی یا عرفی برای تمکین زن وجود نداشته باشد، قاضی ابتدائا حکم به الزام زن به تمکین می‌دهد و در صورت تکرار عدم تمکین، زن ناشزه شده و دیگر  نفقه به او تعلق نمی‌گیرد. قانون مدنی در ماده ۱۱۰۸ به صراحت بیان می‌دارد: هرگاه زن بدون مانع مشروع از ادای وظایف زوجیت امتناع کند، مستحق نفقه نخواهد بود. ضمن اینکه در صورت عدم تمکین زن، مرد می‌تواند با مراجعه به دادگاه خانواده تقاضای صدور حکم بر تجویز ازدواج مجدد کند.

۰۳ دی ۹۹ ، ۱۷:۳۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تقسیم اموال زن و مرد در طلاق

تقسیم اموال در طلاق

بر طبق ماده ۱۱۱۸ قانون مدنی زن در اداره دارایی خود مستقل است به این معنی که اموال چه منقول و یا غیر منقول و چه این که در زمان زوجیت به دست آمده باشد یا طرق دیگر تماما مختص به خود او است و به تنهایی می‌تواند هر طور که مایل باشد در اموال خود تصرف کند. از طرفی مرد نیز حتی اگر متاهل باشد به جزء در مواردی که باید حقوق زن مانند نفقه و … را بپردازد، در اداره اموال شخصی خود مستقل است و می‌تواند هر گونه دخل و تصرف حقوقی و مادی در آن‌ها داشته باشد.

شرط تقسیم اموال در طلاق

آنچه در حال حاضر به صورت شرط چاپی در سند ازدواج آمده است و زوجین به دلخواه و تمایل خود می‌توانند آن را امضا کنند، چنین است: چنانچه طلاق بنا به درخواست زوجه نباشد و طبق تشخیص دادگاه، تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوء اخلاق و رفتار وی نباشد، زوج مکلف است تا نصف دارایی موجود خود را که در ایام زناشویی با زوجه به دست آورده یا معادل آن را، بصورت بلاعوض به زوجه منتقل کند. پس اگر مردی این شرط را امضا کرده باشد بر طبق شرایط زیر به تشخیص قاضی رسیدگی کننده بایستی تا نصف دارایی را که در ایام زوجیت به دست آورده است به زوجه بدهد:

  •  شوهر می‌بایستی شرط مذکور را امضا کرده باشد.
  •  در صورتی زوجه می‌تواند از این شرط استفاده کند که مرد نتواند برای دادگاه اثبات کند که طلاق ناشی از تخلف زوجه از وظایف زناشویی است.
  • فقط در صورت طلاق از جانب شوهر است که این شرط مصداق پیدا می‌کند پس در طلاق توافقی و درخواست طلاق از طرف زن این شرط موضوعیت ندارد.
  •  این شرط تنصیف دارایی در عقد نکاح است و نه شرط تنصیف اموال زوج، فرق آن است که دارایی مثبت و منفی دارد ممکن است شوهر اموال منقول و غیر منقول داشته باشد ولی بدهکاری هم داشته باشد. در این راستا قاضی رسیدگی کننده نظر به کل دارایی زوج دارد و نه فقط اموال او.
  • دادگاه اموالی را ملاک عمل قرار می دهد که اولا در ایام زناشویی به دست آمده باشد. ثانیا حاصل دسترنج و تلاش باشد نه مثل ارث. ثالثا اموالی در نظر گرفته می‌شود که مالکیت شوهر نسبت به آن‌ها محرز و مسلم باشد. رابعا اموال باید موجود در هنگام طلاق باشد آنچه در گذشته بوده و به هر دلیل از ملکیت شوهر خارج شده یا تلف شده باشد این شرط مصداق ندارد.
  • یکی از شروط ضمن عقد مندرج در سند ازدواج شرطی تحت عنوان “تنصیف اموال و دارایی مرد پس از طلاق” است.
۰۳ دی ۹۹ ، ۱۶:۲۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

چه زمانی زن می‌تواند جدا از شوهر خود زندگی کند؟

جدا زندگی کردن زن از شوهر

طبق مواد ۱۱۱۴ و ۱۱۱۵ قانون مدنی زن نمی‌تواند مسکن مستقلی برای زندگی جدا از شوهرش اختیار کند الا اینکه در منزل برای زن خطر جانی، مالی و یا شرافتی وجود داشته باشد که در این صورت زن می‌تواند مسکن جداگانه‌ای برای خودش انتخاب کند و اگر به این علت زن مسکن جداگانه‌ای اختیار کرده باشد باز هم نفقه او بر عهده شوهر است. طبق ماده ۱۱۰۷ قانون مدنی مسکن جزیی از حق نفقه زوجه است و زوج مکلف است که مسکن مناسبی برای خانواده خود تهیه کند. نکته دیگر این ماده این است که مسکن تهیه شده باید متناسب با شان و مرتبه اجتماعی زن باشد و در غیر این صورت زن می‌تواند از سکونت در آن خانه ممانعت کند. بر اساس ماده ۱۱۱۴ قانون مدنی زن باید در منزلی که شوهر تعیین می‌کند سکنی کند مگر آنکه اختیار تعیین منزل به زن داده شده باشد. همچنین طبق ماده ۱۰۰۵ قانون مدنی اقامتگاه زن شوهردار همان اقامتگاه شوهر است. البته اگر در زمان عقد شرط انتخاب محل سکونت را به زن داده باشند دیگر اختیار انتخاب مسکن بر عهده او خواهد بود و اگر زوجه بخواهد در خانه‌ای زندگی نکند قانون هم به استناد شرط ضمن عقد حق را به او می‌دهد.

 

ضمانت اجرای عدم حضور زن در منزل مشترک

در مواردی که زن اختیار تعیین خانه را ندارد، باید در خانه‌ای که شوهر تهیه کرده است، سکونت کند. در صورت امتناع، مرد می‌تواند دعوی الزام به تمکین را مطرح کند که در صورت محکومیت و عدم اجرای آن به اصطلاح قانون، ناشزه محسوب شده و مستحق دریافت نفقه نیست. اگر زن از شوهر اجازه اختیار مسکن را گرفته باشد، این حق محدود به زمان خاصی نیست و هر چند مرتبه می‌تواند از این حق استفاده کند.

طبق قانون هیچ زنی حق ندارد جدا از شوهرش در خانه‌ای مستقل زندگی کند مگر در موردی خاص.
۰۳ دی ۹۹ ، ۱۶:۰۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

بعد از عقد می‌توان مهریه را تغییر داد؟

برای افزایش مهریه چه باید کرد؟

افزایش مهریه در سند ازدواج یا به موجب اقرارنامه رسمی پذیرفته نمی‌شود در نتیجه اگر زن و مرد خواهان تغییر مهریه بعد از عقد و افزایش مهریه هستند می‌تواند از طریق سایر تعهدات مالی مثل صدور چک یا سفته، صلح اموال، و سایر تعهدات الزام‌آور دیگر که در قوانین آمده است اقدام به افزایش مهریه کنند و در رویه فعلی منعی در این خصوص نیامده است، پس منعی برای افزایش ندارد ولی این مال جدید افزایش یافته دیگر ماهیت مهریه ندارد و مهریه همان است که حین نکاح مشخص شده است.

 

کاهش مهریه بعد از عقد ازدواج

زن می‌تواند به منظور کاهش مهریه تعیین شده در سند ازدواج به یکی از دفاتر اسناد رسمی مراجعه و در قالب سندی مجزا به نام ابراء نامه، بخشی از مهریه خود را یا تمام آن را که بر ذمه مرد است، بری کند؛ بدین منظور که زن از گرفتن مهریه خود منصرف می‌شود و این را در قالب سند رسمی بیان می‌کند وحق خود را برای مطالبه آن در آینده نیز اسقاط یا از بین می‌برد و دیگر نمی‌تواند مدعی مهریه شود. در کاهش یا کلا بخشش مهریه آگاه باشید که اگر به موجب سند رسمی زن تمام مهریه یا بخشی از آن را ابراء یا ببخشد، دیگر نمی‌تواند برای همان قسمت بخشیده شده از طریق مراجع قضایی یا اجرای ثبت اقدام به مطالبه مهریه کند و عملا مهریه تعیین شده در سند ازدواج نیز آثار مالی خود را به موجب سند تنظیمی موخر بر سند ازدواج از دست می‌دهد.

زوجین می‌توانند در قالب اسناد تعهدآور مالی مهریه را توافقی میان خود افزایش دهند.
۰۳ دی ۹۹ ، ۱۵:۵۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

در چه صورت مهریه نصف می‌شود؟

وارد نصف شدن مهریه

به موجب ماده ۱۰۸۲ قانون مدنی به مجرد عقد، زن مالک مهریه می‌شود و می‌تواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن کند. بر اساس این ماده، مالکیت زن بر مهریه از همان لحظه‌ای که عقد نکاح خوانده شد، حاصل می‌شود. از جمله آثاری که مالکیت زن بر مهریه دارد آن است که می تواند اقدام به بخشیدن مهریه کرده و یا آن را مطالبه کند که در این حالت مرد موظف به پرداخت مهریه می‌شود، اما در برخی از موارد با توجه به برخی از مواد قانون مدنی، در شرایطی مهریه زن نصف می‌شود و به جای کل مهریه تنها نیمی از مهریه تعیین شده به زن پرداخت می‌شود.

طلاق قبل از رابطه زناشویی

مالکیت زن بر مهریه از لحظه عقد، مالکیتی متزلزل است و با نزدیکی میان زن و مرد کامل می‌شود. بر اساس ماده ۱۰۹۲ قانون مدنی، هرگاه شوهر قبل از نزدیکی زن خود را طلاق دهد، مستحق نصف مهریه خواهد بود و اگر شوهر بیش از نصف مهر را قبلا داده باشد، می‌تواند مازاد بر نصف را پس بگیرد. یکی از شرایط نصف شدن مهریه، طلاق قبل از نزدیکی است. در این صورت، چون نزدیکی میان زن و مرد رخ نداده است، زن تنها مستحق نصف مهریه خواهد بود.

 

بذل تمام مدت در عقد موقت

یکی دیگر از موارد نصف شدن مهریه بر اساس ماده ۱۰۹۷ قانون مدنی در عقد موقت است. بر اساس این ماده در نکاح منقطع هرگاه شوهر قبل از نزدیکی تمام مدت نکاح را ببخشد باید نصف مهریه را بدهد. بر اساس این ماده، در صورتی که مرد در عقد موقت یا صیغه قبل از وقوع رابطه زناشویی تمام مدت صیغه را به زن ببخشد یا بذل مدت کند، باید نصف مهریه را به زن بدهد.

فسخ نکاح به علت ناتوانی جنسی مرد

بر اساس ماده ۱۱۰۱ قانون مدنی، هرگاه عقد نکاح قبل از نزدیکی به جهتی فسخ شود، زن حق مهریه ندارد؛ مگر در صورتی که موجب فسخ، ناتوانی جنسی مرد (عنن) باشد که در این صورت، با وجود فسخ نکاح، زن مستحق نصف مهریه است. بر این اساس، اگر زن قبل از رابطه زناشویی از ناتوانی جنسی مرد آگاه شود، می‌تواند اقدام به فسخ نکاح کند و در این شرایط حق دریافت نصف مهریه را خواهد داشت.

۰۳ دی ۹۹ ، ۱۵:۵۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مهریه در طلاق غیابی

طلاق غیابی

طبق ماده ۱۱۳۳قانون مدنی حق طلاق در اختیار مرد است؛ بنابراین اگر مردی دادخواست طلاق به طرفیت همسرش بدهد چه زن در دادگاه حاضر شود و یا حضور پیدا نکند و لایحه نیز ندهد قطعا رای طلاق صادر خواهد شد؛ اما در حالت دوم رای صادره طلاق غیابی، است و زن می‌تواند در مهلت قانونی واخواهی کند. آنچه اهمیت دارد این است که رای طلاق به درخواست مرد از سوی دادگاه صادر می‌شود، به هر حال ثبت طلاق منوط است به پرداخت حقوق مالی زن که در رای دادگاه منعکس می‌شود. حقوق مالی زن در طلاق از طرف مرد عبارت است از مهریه، اجرت المثل ایام زوجیت (به شرط مطالبه از سوی زن)، نفقه ایام عده، نفقه معوقه (در صورت مطالبه زن و استحقاق او) و شرط تنصیف اموال مندرج در عقدنامه‌ به شرط امضا این شرط توسط مرد و موجود بودن اموال هنگام طلاق که بعد از عقد خریداری شده باشد.

تکلیف مهریه در طلاق غیابی

اگر دادگاه حکم طلاق غیابی را صادر کند، تا زمانی‌که تکلیف حقوق مالی زن از جمله مهریه مشخص نشود، این حکم به ثبت نخواهد رسید. مثلا در مورد اول گفتیم هر مردی با توجه به این­که حق طلاق در اختیار اوست می‌­تواند حتی بدون حضور زن در دادگاه، حکم طلاق را دریافت کند. اما زمانی مرد می­‌تواند این حکم را به ثبت برساند که تکلیف حقوق مالی همسر خود را مشخص کند. در صورت غیبت مرد و صدور حکم طلاق غیابی، اگر از قبل مهریه­‌ای برای زن تعیین و در عقدنامه قید شده باشد، در صورت نزدیکی زن و شوهر تمام مهریه به زن تعلق خواهد گرفت. اگر نزدیکی انجام نشده باشد، زن مستحق دریافت نصف مهریه مشخص شده خواهد بود. در صورتی که مهریه­‌ای در عقدنامه برای زن مشخص نشده بود، در صورت ازاله بکارت، مهرالمثل (متناسب با شان و شخصیت زن و اوضاع و احوال خانوادگی او) به زن تعلق خواهد گرفت. حال که در این موارد مرد غایب است و امکان پرداخت مهریه نیست، زن می‌­تواند با معرفی اموال و دارایی از همسر خود به دادگاه، متناسب با اندازه­‌ مهریه­‌ خود، روی اموال مرد دست بگذارد. در مواردی هم که مرد مبادرت به طلاق همسر خود کرده است، در صورت تقاضا دریافت مهریه از طرفه زن، مرد می­‌تواند دادخواست اعسار در پرداخت مهریه دهد و پس از بررسی دادگاه و اثبات ناتوانی مرد در پرداخت، دادگاه مرد را ملزم به پرداخت مهریه به صورت اقساط خواهد کرد.

۰۳ دی ۹۹ ، ۱۱:۲۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

طلاق به دلیل کتک زدن زن در چه شرایطی امکان‌پذیر است؟

طلاق به دلیل کتک زدن زن

در قانون کشور ایران مطابق ماده ۱۱۳۳ طلاق در اختیار زوج است و زنی که تمایل به جدایی داشته باشد برای موفقیت در دادگاه و رسیدن به خواسته خود (طلاق) نیازمند ارائه دلیل به دادگاه و احراز عسر و حرج است. در موضوع عسر و حرج، زن در اثبات عسر و حرج مدعی است و باید تمام ارکان آن را در دادگاه ثابت کند. یکی از مهمترین این دلایل، طلاق به دلیل ضرب و جرح است که این شرط در بند ۲ شروط ضمن عقد مندرج در سند نکاحیه به صورت چاپی منعکس شده، که در صورت تحقق شرط، زوجه می‌تواند به آن استناد کند و در صورت اثبات عسر و حرج در محکمه به دلیل مذکور، دادگاه می‌تواند زوج را اجبار به طلاق کند. مطابق بند ۴ تبصره ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی «ضرب و شتم یا هرگونه سوءرفتار مستمر که عرفا با توجه به وضعیت زوجه قابل تحمل نباشد در صورت اثبات این امر توسط زوجه، دادگاه شوهر را اجبار به طلاق به دلیل ضرب و شتم می‌کند». بدیهی است که از کلمات سوءرفتار و سوءمعاشرت چنین برمی‌آید که این گونه رفتار باید مستمر باشد و در عرف یکی از مصادیق بارز سوءرفتار، ضرب و شتم است. در خصوص اثبات ضرب و شتم و خشونت و سوءرفتار مرد می‌توان به اقرار صریح یا ضمنی شوهر یا شهادت شهود و یا گرفتن رای محکومیت ضرب و جرح از دادگاه کیفری و یا تقاضای زوجه از دادگاه برای ارجاع امر به مددکاری به جهت تحقیق از همسایگان محل زندگی زوجین در خصوص ضرب و شتم اشاره کرد. صرف گرفتن گواهی پزشکی قانونی که نشان دهنده ضرب و جرح و میزان آن است کافی نیست و دلالت بر سوءرفتار زوج نمی‌کند و باید مشخص شود آسیب‌ها توسط چه کسی ایجاد شده است و ملاک دادگاه در این خصوص رأی محکومیت کیفری یا کیفرخواست در دادسرا است که قاضی اظهارات دو طرف را استماع و ادله ابرازی را بررسی کرده و رای مقتضی صادر می‌کند.

استمرار کتک زدن زن توسط مرد

تعهد زوج بر عدم ارتکاب ضرب و جرح در آینده به منزله‌ی اقرار وی به انجام ضرب و شتم در گذشته و تلقی آن به عنوان مصداق تحقق خوف متضمن ضرر بدنی ناشی از زندگی مشترک نخواهد بود. به نظر اکثریت قضات و حقوقدانان، صرف صدور یک دادنامه مبنی بر ایراد ضرب و جرح زن که منجر به آسیب جزیی زوجه توسط شوهر شود، نمی‌تواند اماره بر خوف ضرر زندگی زوجه در منزل مشترک با زوج باشد و مظنه خوف ضرر نیز امری موقتی است و نمی‌تواند به طور دائم از سوی زوجه جهت امتناع موجه از زندگی مشترک مورد استناد قرار گیرد، بنابراین ضرب و جرح وارد یا هرگونه سوءاستفاده‌ای از سوی زوج باید مستمر باشد.

۰۳ دی ۹۹ ، ۱۱:۲۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

در چه مواردی زن مجاز به عدم تمکین است؟

مواردی که زن مجاز به عدم تمکین است

بر اساس قانون، در برخی از موارد زن از اجازه قانونی برای عدم تمکین برخوردار است. مواردی که زن مجاز به عدم تمکین است عبارتند از:

 

  •  ضرر بدنی، مالی و شرافتی: بنا به ماده ۱۱۱۵ قانون مدنی، اگر بودن زن با شوهر در یک منزل ترس، ضرر بدنی، مالی یا شرافتی برای زن باشد، زن می‌تواند مسکن جداگانه اختیار کند. در این‌صورت دادگاه حکم بازگشت به منزل شوهر را نخواهد داد و تا زمانی‌که زن در بازگشت به منزل معذوریت داشته ‌باشد، نفقه بر عهده شوهر خواهد بود.
  • ابتلای شوهر به امراض جنسی : بنا به ماده ۱۱۲۷ قانون مدنی هرگاه شوهر بعد از عقد مبتلا به یکی از امراض مقاربتی و جنسی شود، زن حق دارد که از نزدیکی با او خودداری کند، این خودداری مانع از حق نفقه نخواهد بود و مرد در صورت عدم پرداخت نفقه، به مجازات محکوم می‌شود. عدم تمکین در این ماده ناظر بر تمکین خاص است و کماکان زن باید تمکین عام کند.

 

  • تعیین محل زندگی توسط زن: بنا به ماده ۱۱۱۴ قانون مدنی زن باید در منزلی که شوهر تعیین می‌کند سکونت کند، مگر آنکه اختیار تعیین منزل با زن ‌باشد. در صورتی‌که حق تعیین منزل با زن باشد، زن می‌تواند از زندگی کردن در منزل مشترک با مرد خودداری کند، اما کماکان موظف است که در خصوص وظایف زناشویی از شوهر خود تمکین کند.
  •  بیماری زن: در صورتی‌که زن دچار بیماری شده باشد می‌تواند از تمکین خاص خودداری کند. برخی از بیماری‌ها در زن مجوزی قانونی و مشروع برای عدم تمکین خاص به شمار می‌روند.
  •  استفاده از حق حبس: بنا به ماده ۱۰۸۵ قانون مدنی اگر بین زوجین رابطه زناشویی برقرار نشده باشد، زن می‌تواند تا زمانی که تمام مهریه به او پرداخت نشده است، از شوهر خود تمکین نکند. در این صورت، زن باز هم دارای حق نفقه است.
۰۳ دی ۹۹ ، ۱۱:۲۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تکلیف مهریه پس از فوت زن یا شوهر

چگونگی ارث بردن زن و شوهر از یکدیگر

بنا به ماده ۹۴۰ قانون مدنی هر یک از زن و شوهر پس از فوت دیگری از همدیگر ارث می‌برند و مهریه زن پس از فوت قابل بررسی است. توارث بین زن و شوهر هنگامی برقرار می‌شود که رابطه زوجیت آنان دائمی باشد و در ازدواج موقت رابطه توارث برقرار نمی شود. اگر شوهر در زمان فوت دارای فرزند یا نوه باشد سهم زن یک هشتم و اگر فرزند یا نوه نداشته باشد، سهم زن یک چهارم از اموال شوهر است. در صورت فوت زن، اگر زن ورثه ای جز شوهر نداشته باشد، تمام اموال به او خواهد رسید اما اگر شوهر غیر از زن ورثه دیگری نداشته باشد، در صورت نبودن هیچ وارث دیگری زن فقط یک چهارم از اموال به جا مانده از شوهر را به ارث خواهد برد و بقیه اموال در حکم اموال بلا‌وارث است.

 

مهریه پس از فوت زن

با فوت زن کلیه حقوق و مطالبات او به ورثه وی می‌رسد، که از جمله حقوق زن مهریه است. اگر در زمان حیات، زن مهریه‌اش را از شوهر نگرفته باشد این حق به ورثه اش می‌رسد. درصورتی که پدر و مادر زن در قید حیات باشند، از مهریه ارث می‌برند. همچنین در زمان محاسبه مهریه سهم شوهر از مبلغ آن کسر و مطابق سهم الارث پدر و مادر به آنها داده خواهد‌شد.

مهریه زن پس از فوت شوهر

مهریه زن بعد از فوت شوهر، جزء بدهی‌های مرد است که در طول مدت حیات وی، پرداخت نشده است. بر اساس قانون مدنی، پس از فوت مرد در صورتی که اموالی از او به جای مانده باشد، باید مهریه زن از اموال او پرداخته شود. بنا به قانون، زمانی که شخصی فوت می‌شود، ابتدا باید دیون و بدهی‌های مالی او پرداخت شود و سپس اگر چیزی باقی ماند، بر اساس قواعد ارث میان ورثه او تقسیم شود. در صورتی که مردی فوت کند در حالی که مهریه همسرش را نپرداخته باشد، زن می‌تواند با ارائه دادخواست به دادگاه خانواده، مهریه اش را مطالبه کند، حتی در صورتی که تقسیم ترکه متوفی انجام شده‌باشد. در صورت تقسیم آنچه که از متوفی باقی مانده، دادخواست مطالبه مهریه باید به طرفیت ورثه متوفی اقامه شود. در مواردی هم که مهریه زن وجه رایج یا پول نقد باشد، تاریخ فوت مبنای محاسبه قرار می‌گیرد و زن بر اساس شاخص سال فوت شوهر مهریه را دریافت می‌کند.

۲۸ آذر ۹۹ ، ۱۲:۳۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

پس گرفتن طلا بعد از طلاق چه شرایطی دارد؟

هدیه طلا به زن

طلا و جواهراتی که مرد به مناسبت‌های مختلف به همسر خود هدیه می‌دهد را می‌توان تحت شمول عقد هبه در قانون مدنی دانست. بنا به ماده ۷۹۵ قانون مدنی هبه عقدی است که به موجب آن یک نفر مالی را به طور رایگان به شخص دیگری می‌بخشد. شخصی که به او هدیه‌ای داده می‌شود، مالک آن مال شناخته شده و می‌تواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن مال انجام دهد. مثلا، اگر مرد طلاهایی را به همسر خود هدیه داده باشد، زن می‌تواند آن‌ها را بفروشد چرا که مالک آن‌ها است.

پس گرفتن هدیه طلا

بر اساس قانون مدنی، عقد هبه یک عقد جایز است. شخص هر زمان که بخواهد می‌تواند آن را به هم بزند و مال هدیه شده را پس بگیرد یا اصطلاحا از عقد هبه رجوع کند. اما در برخی از شرایط، مرد نمی‌تواند از هبه طلاها رجوع کند و طلاهایی که به همسرش داده را پس بگیرد.

بر اساس ماده ۸۰۳ قانون مدنی، در موارد زیر نمی‌توان از هبه رجوع کرد:

  • در صورتی که مال هدیه داده شده از بین رفته باشد.
  • در صورتی که در مال هدیه داده شده تغییراتی حاصل شود.
  • در صورتی که مال هدیه داده شده از ملکیت گیرنده خارج شده و به دیگری تعلق گرفته باشد.
  • در صورتی که هدیه از نوع معوض بوده و عوض آن دریافت شده باشد دیگر نمی‌توان از عقد هبه رجوع کرد و مال هدیه شده را پس گرفت.

 

استرداد طلا از سوی مرد بر اساس رویه قضایی

طلاهایی که مرد به همسر خود داده است، در واقع نوعی هبه به شمار می‌آید که در مقابل عقد نکاح به زن داده شده است. رجوع از هبه طلا یا همان استرداد طلا از سوی مرد، بر اساس قانون مدنی، مجاز نیست اما دادگاه‌ها آرا متفاوتی صادر کرده‌اند. بر اساس رویه دادگاه‌ها، دعوای استرداد طلا از سوی مرد معمولا به نتیجه مطلوب نمی‌رسد. بنا به نظر قضات، هبه طلا و جواهر به زن، نوعی هبه معوض است، پس مرد دیگر نمی‌تواند از هبه رجوع کند و طلاها را مسترد کند.

۲۸ آذر ۹۹ ، ۱۲:۳۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

با ازدواج مجدد زن مهریه قطع می‌شود؟

تکلیف مهریه زن با ازدواج مجدد

طبق ماده ۲۹ قانون حمایت از خانواده، چنانچه طلاق از هر نوعی که باشد، به درخواست زن یا درخواست مرد و یا توافق طرفین، دادگاه باید تکلیف مهریه را در دادنامه مشخص کند. چنانچه مرد موظف به پرداخت مهریه یا بخشی از آن است، ازدواج مجدد زن مانع دریافت مهریه نخواهد شد. پس تکلیف مهریه زن در صورت ازدواج مجدد مشخص شده است و هیچ مانعی برای دریافت مهریه وجود نخواهد داشت. چنانچه در طلاق توافقی طبق توافق زوجه، نصف مهریه بخشیده شده باشد، مابقی مهریه باید توسط زوج به صورت کامل یا اقساطی پرداخت شود و پس از طلاق و ایام عده، مهریه بعد از ازدواج مجدد زن قطع نخواهد شد. ثبت طلاق نیز تا زمان پرداخت حقوق مالی زوجه، انجام نمی‌پذیرد. در صورتی‌که زوجه رضایت دهد و یا حکم قطعی مبنی بر عدم توانایی مالی زوج و اقساطی کردن مهریه داده شود، طلاق ثبت خواهد شد. اگر زن به ثبت طلاق بدون گرفتن حقوق خود رضایت دهد، پس از آن می‌تواند طبق قانون و از طریق اجرای احکام دادگستری، نسبت به دریافت مهریه خود اقدام کند.

 

مهریه و شرایط پرداخت آن

در ماده ۱۰۸۲ قانون مدنی آمده‌است که زن به مجرد عقد، مالک مهریه است و هر نوع تصرفی می‌تواند در آن انجام دهد. طبق ماده ۱۰۸۰ قانون مدنی، مقدار مهریه سقف مشخصی ندارد و با رضایت طرفین باید تعیین شود. مهریه می‌تواند به صورت نقدی یا طلا و سکه و اموال منقول و غیر منقول مانند: ملک، زمین، آپارتمان و… باشد. نحوه پرداخت مهریه بستگی به سند ازدواج دارد که در آن شیوه پرداخت عندالمطالبه یا عندالاستطاعه مشخص شده باشد.

 

 

۲۸ آذر ۹۹ ، ۱۲:۳۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

طلاق زن از طرف مرد

شرایط مرد برای ارائه درخواست طلاق زن

  • اهلیت:

    مردی که بخواهد همسر خود را طلاق دهد بایستی به سن پانزده سالگی رسیده باشد و چنانچه مردی قبل از این سن اقدام به ازدواج کرده باشد، این مساله باعث اثبات رشد عقلی وی برای طلاق زن نخواهد شد.

  • سلامت عقل:

    شوهر در هنگام طلاق بایستی دارای سلامت عقلی باشد و بنابراین مردی که مجنون باشد نمی‌تواند همسر خود را طلاق دهد.

  • اختیار و قصد:

    اگر مردی بخواهد همسر خود را طلاق دهد بایستی تصمیمش جدی و قطعی باشد و اگر به شوخی و یا در خواب حرف‌هایی در این زمینه به زبان بیاورد طلاق زن به وقوع نخواهد پیوست.

برخی از قوانین مرتبط

بنابراین برای آگاهی در این موضوع دو قانون ماهوی و اصلی وجود دارد: یکی قانون مدنی و دیگری قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۹۴٫
طبق ماده ۱۱۳۳ قانونی مدنی مرد می‌تواند با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق همسر خود را بنماید.
درگذشته مرد برای طلاق دادن همسرش تنها کافی بود که به دفترخانه مراجعه کرده و تقاضای طلاق همسر خود را ارائه کند. اما این روند ساده باعث افزایش آمار طلاق در کشور شده بود و برای رفع این مشکل تدبیری اندیشیده شد که به‌موجب آن مرد بایستی برای طلاق همسر خود به دادگاه مراجعه کند. با اجرایی شدن این تدبیر و مراحل و تشریفاتی که با خود به همراه آورد، طلاق به درخواست مرد ضمن حفظ موازین شرعی دیگر به سادگی گذشته نبوده و کمک بیشتری به پایداری بنیان خانواده‌هایی که دارای مشکل هستند، می‌کند.
ماده ۲۶ قانون حمایت خانواده مقرر می‌دارد: درصورتی‌که طلاق، توافقی یا به درخواست زوج باشد، دادگاه به صدور گواهی عدم امکان سازش اقدام می‌کند. و در ادامه ماده ۲۷ همان قانون اشعار می‌دارد: در کلیه موارد درخواست طلاق، به‌جز طلاق توافقی، دادگاه باید به‌منظور ایجاد صلح و سازش موضوع را به داوری ارجاع کند.

تشریفات طلاق به درخواست مرد در دادگاه

  • ارائه دادخواست (حضور خود شخص یا وکیل وی که حتما می‌بایست وکیل دادگستری باشد لازم است)
  • مراجعه به داوری (دادگاه اختلاف را به داوری ارجاع می‌دهد و درصورتی‌که با کوشش داوران سازش بین زن و شوهر برقرار نشود «گواهی عدم سازش» به شوهر داده می‌شود)
  • پرداخت کلیه حقوق مالی زن یا صدور حکم اعسار

حالت‌های مختلف طلاق زن به درخواست مرد

  • الف) مرد با دلیل موجهی خواهان طلاق زن خود باشد.
  • ب) مرد بدون هیچ‌گونه عذر موجهی بخواهد همسر خود را طلاق دهد.

در حالت اول که مرد دلیل موجهی (بیماری خاص، سو رفتار، عدم تمکین زن و…) برای طلاق دادن همسر خود دارد، تنها موظف است که مهریه و جهیزیه همسرش را به وی پرداخت کند. منظور از دلیل موجه نیز دلایلی است که در دادگاه اثبات شده است. مثلا اگر مرد مدعی است که همسروی ازاوتمکین نمی نماید، باید قبلا دادخواست الزام به تمکین را در دادگاه ارائه کرده باشد و حکم نیز به نفع وی صادر شده باشد.
اما در حالت دوم مرد بایستی علاوه بر مهریه و جهیزیه، نفقه و اجرت‌المثل کارهای انجام‌گرفته توسط زن در خانه شوهر و یا نحله متعلقه به وی را به زن پرداخت نماید.
اجرت‌المثل فقط به زنی تعلق می‌گیرد که در انجام کارهای منزل قصد تبرع (رایگان انجام دادن) نداشته باشد و زوجه فقط نسبت به کارهایی می‌تواند ادعای اجرت‌المثل نماید که به دستور زوج انجام شود. معمولا اجرت‌المثل بر اساس اینکه زوجین چند فرزند دارند، آیا زن به فرزند خود شیر داده است، وضعیت اشتغال زن و مدرک تحصیلی وی با توافق طرفین یا نظر کارشناس تعیین می‌گردد.
نحله هدیه‌ای است که با رای دادگاه و با توجه به مدت زندگی مشترک و نوع کارهایی که زن در خانه شوهر برای اداره امور خانه انجام داده و همچنین با توجه به میزان توانایی مالی مرد، جهت پرداخت به زن معین می‌گردد. اما اجرت‌المثل مابه ازای زحماتی است که زن در خانه شوهر انجام داده است که این مبلغ ارتباطی با توانایی مرد در پرداخت ندارد و توسط دادگاه تعیین می‌شود. دادگاه نیز برای تعیین اجرت‌المثل نظر کارشناس را دریافت می‌کند.
اگر به هر دلیل امکان تعیین اجرت‌المثل نباشد (مثل‌اینکه زن قصد تبرع و فعالیت رایگان داشته) نوبت به نحله می‌رسد و نسبت به تعیین نحله اقدام می‌شود. بنابراین نمی‌توان هم اجرت‌المثل گرفت و هم درخواست پرداخت نحله کرد.

چگونگی پرداخت حقوق مالی زوجه توسط زوج برای ثبت طلاق

بعد از اینکه دادگاه گواهی عدم امکان را صادر نمود مرد سه ماه مهلت دارد که این گواهی را به دفترخانه طلاق تحویل داده و اقدام به ثبت طلاق نماید. اما دفترخانه برای ثبت طلاق علاوه بر شناسنامه طرفین و عقدنامه یکی از دو مدرک زیر را نیز از مرد خواهد خواست:

  • ۱- پرداخت کلیه حقوق مالی زن به اقرار زن یا واریز این حقوق به صندوق دادگستری و ارائه گواهی مربوطه
  • ۲- صدور حکم اعسار (حکمی که طبق آن مرد برای پرداخت حقوق مالی زن به شکل اقساط اقدام می‌نماید)

بنابراین برای اینکه مرد قادر به طلاق دادن همسر خود باشد پس‌ازاینکه دادگاه گواهی عدم امکان سازش را صادر نمود – اگر توانایی پرداخت یکجای حقوق مالی را ندارد – باید دادخواست اعسار را نیز ارائه نماید که این پروسه نیز چندماهی به طول می‌انجامد.

 
۰۷ آبان ۹۹ ، ۲۰:۲۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نفقه و تمکین به زبان ساده

نفقه

نفقه عبارت است از همه‌ی نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن از قبیل مسکن و لباس و غذا و اثاثیه‌ی خانه و خادم در صورت عادت زن به داشتن خادم و یا احتیاج او به‌واسطه‌ی مرض یا نقصان اعضا. به این تعریف که در ماده‌ی ۱۱۰۷ قانون مدنی آمده است، امروزه می‌توان هزینه‌هایی چون بهداشت و درمان یا هر هزینه‌ای که جزو هزینه‌های ضروری زندگی امروز به‌حساب می‌آید را نیز اضافه کرد.
پرداخت نفقه فقط در عقد دائم بر عهده‌ی شوهر است و در عقدموقت چیزی بر عهده‌ی شوهر نیست مگر اینکه ضمن عقد یا بعدازآن توافقی برای پرداخت آن از طرف مرد، انجام گیرد.
در رابطه با پرداخت نفقه یک نکته‌ی مهم وجود دارد و آن‌هم اینکه حتی داشتن شغل برای زن و بیکار بودن مرد تاثیری در مسئولیت مرد برای پرداخت نفقه ندارد و درهرحال این مرد است که قانوناً باید هزینه‌های زندگی را پرداخت نماید. بنابراین اگر زنی در خانواده شاغل باشد می‌تواند درآمد خود را به‌هیچ‌عنوان خرج هزینه‌های زندگی نکند و آن را به هر شکل دیگر که صلاح می‌داند هزینه نماید.

چه زمانی مرد باید نفقه پرداخت نماید؟

وظیفه‌ی شوهر به پرداخت نفقه از لحظه‌ی عقد شروع شده و تا بعد از اتمام مدت عده در صورت طلاق ادامه پیدا می‌کند. بنابراین درصورتی‌که مرد همسر خود را طلاق رجعی دهد تا زمان پایان عده باید نفقه‌ی همسر خود را پرداخت نماید. همچنین در صورت فوت شوهر تا زمان پایان عده، نفقه‌ی زن از اموال شوهر یا از اموال کسانی که نفقه بر عهده‌ی آنان است، قابل پرداخت است.
پرداخت نفقه‌ی زن مشروط به انجام وظایف زناشویی و تمکین توسط زن است. بنابراین درصورتی‌که زن بدون دلیل از انجام وظایف زناشویی خودداری نماید مستحق نفقه نیست. به همین دلیل هنگامی‌که زن بدون مجوز شوهر و یا بدون مجوز قانونی زندگی خانوادگی را ترک می‌کند و جدا از همسر خود زندگی می‌کند مستحق نفقه نخواهد بود. اما این امر یک استثنا دارد. زن می‌تواند تا زمانی که مهریه‌ی خود را دریافت ننموده است از انجام وظایف زناشویی و تمکین خودداری نماید و این خودداری مانع پرداخت نفقه نخواهد بود. اما اگر زن بدون دریافت مهریه به انجام وظایف زناشویی اقدام نماید دیگر نمی‌تواند به این عذر که مهریه دریافت نکرده است از انجام وظایف خودداری نماید و در این صورت مستحق نفقه نخواهد بود.
همچنین درصورتی‌که زن باردار باشد و از همسر خود طلاق گرفته باشد، پرداخت نفقه‌ی زن تا زمان تولد فرزند بر عهده مرد است.

 

نفقه‌ی سایر افراد واجب‌النفقه

نفقه فقط مخصوص زن نیست؛ مرد ایرانی موظف است نفقه‌ی فرزندان خود را نیز پرداخت نماید. همان‌طور که در بالا دیدیم در صورت عدم پرداخت با وجود استطاعت مالی ممکن است به مجازات حبس محکوم گردد. مرد علاوه بر پرداخت نفقه‌ی زن و فرزند خود، باید نفقه‌ی پدر و مادر خود را درصورتی‌که آن‌ها استطاعت مالی و قابلیت کسب درآمد ندارند پرداخت نماید. البته پرداخت این نفقه درصورتی واجب است که مرد در کسب معاش برای خود و همسر و فرزندانش موفق باشد و از لحاظ حقوقی پرداخت نفقه‌ی پدر و مادر در اولویت سوم یعنی بعد از همسر و فرزندان قرار دارد.
در مورد نفقه‌ی افراد واجب‌النفقه باید اظهار داشت که تفاوتی که با نفقه‌ی زن دارد در این است که نفقه‌ی فرزند یا پدر و مادر فقط درصورتی بر عهده‌ی مرد است که این افراد ندار بوده و نتوانند به وسیله‌ی اشتغال به شغلی، وسایل معیشت خود را فراهم نمایند. برخلاف نفقه‌ی زن که درصورتی‌که وضعیت مالی مناسبی نیز داشته باشد نفقه‌ی وی بر عهده‌ی شوهر است.

تمکین

در مقابل وظیفه‌ای که مرد در برابر پرداخت نفقه به همسر خود دارد زن نیز وظیفه‌ی تمکین از مرد را قانوناً بر عهده دارد که آن را به دو دسته‌ی عام و خاص تقسیم می‌نمایند.
دانشنامه‌ی اسلامی به نقل از کتاب «حقوق خانواده» نوشته‌ی دکتر سید حسین صفایی و دکتر اسدالله امامی چنین ذکر می‌کند:

ازجمله آثار ریاست مرد بر خانواده، تکلیف تمکین برای زن است. تمکین دارای یک معنی خاص و یک معنی عام است. تمکین به معنی خاص آن است که زن نزدیکی جنسی با شوهر به‌طور متعارف را بپذیرد و جز در مواردی که مانع موجهی داشته باشد از برقراری رابطه جنسی با او سر باز نزند.
اما تمکین به معنای عام، آن است که زن وظایف خود را نسبت به شوهر انجام دهد و از او در حدود قانون و عرف اطاعت کند و ریاست شوهر را در خانواده بپذیرد. پس اگر شوهر توقعات نامشروع یا نامتعارفی از زن داشته باشد زن مکلف به اطاعت از او نیست. مثلاً اگر شوهر، زن را از ادای فرایض مذهبی بازدارد یا از زن بخواهد که اموالش را به او انتقال دهد، زن می‌تواند از اطاعت شوهر سر باز زند.

بنابراین وظیفه‌ی مرد به پرداخت نفقه، موکول به انجام تعهد زن نسبت به تمکین است و درصورتی‌که زن از آن خودداری نماید، مرد نیز می‌تواند از پرداخت نفقه امتناع نماید.
با عنایت به تعریف بالا، زن در همه حال باید از شوهر خود تمکین نماید؛ اما این تکلیف در موارد خلاف قانون وظیفه‌ی زن نخواهد بود. همچنین همان‌طور که در بالا گفته شد تا زمان پرداخت مهریه، زن می‌تواند از تمکین خودداری کند.
از مقدمات تمکین زن نسبت به شوهر می‌توان به حق تعیین مسکن توسط شوهر و حق مخالفت شوهر با شغل زن به دلیل مغایرت آن با مصالح خانوادگی یا حیثیت خانواده اشاره کرد.

۰۷ آبان ۹۹ ، ۲۰:۱۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر