۱ . پیش از ثبت طلاق، قرائت صیغه شرعی طلاق از سوی شخص واجد صلاحیت لازم و ضروری است. در نتیجه، اگر طلاقی بدون قرائت صیغه شرعی طلاق به ثبت رسیده باشد فاقد اعتبار بوده و متعاقبا می توانید نسبت به ابطال آن اقدام نمایید. در این مورد، می بایست دادخواستی به خواسته ابطال ثبت واقعه طلاق تنظیم کنید و با ارائه ادله مربوط به عدم جاری شدن صیغه شرعی طلاق درخواست ابطال طلاق ثبت شده را بنمایید.
۲ . با عنایت به شرع مقدس اسلام و قانون مدنی لازم است، صیغه طلاق در حضور دوشاهد عادل مرد که توانائی شنیدن صیغه طلاق را دارند جاری شود. پس باید بدانید، اگر صیغه طلاق بدون حضور دو شاهد مرد قرائت شود، یا در حضور دو شاهدی قرائت شود که توانائی شنیدن صیغه طلاق را نداشته اند و متعاقبا ثبت گردد؛ موجبی برای ابطال ثبت واقعه طلاق به وجود می آید. مضافا. اگر صیغه طلاق شما بدون حضور شهود عادل (دو شاهد مرد) جاری و سپس ثبت گردد، با اثبات این مطلب می توان نسبت به ابطال ثبت واقعه طلاق شما اقدام نمود. این قضیه در صورت حضور دو شاهدی که توانائی شنیدن صیغه طلاق را ندارند نیز جاری است.
۳ . مورد دیگر اینکه، صیغه طلاق می بایست منجز باشد. منظور این است، معلق به قید یا شرطی نباشد. طلاقی که معلق به شرط باشد باطل و بلااثر تلقی می گردد. بنابراین، شما نمی توانید، اجرای صیغه طلاق خود را معلق به حصول شرط نمایید. مثلا نمی توان گفت، من خانم الف را طلاق می دهم، مشروط به اینکه مبلغ ۱۰ میلیون تومان به حساب من واریز نماید. چنین طلاقی باطل و بی اثر است. اگر صیغه طلاق شما معلق به حصول شرط جاری گردیده است متعاقبا می شود با تقدیم دادخواست حقوقی و ارائه ادله مربوط به آن طلاق را باطل نمود. البته در صورتی که طلاق معلق شما ثبت شده باشد!
۴ . مطابق مقررات قانون مدنی، طلاق دهنده باید؛ بالغ، عاقل، قاصد و مختار باشد. فقدان هر یک از موارد مذکور در طلاق دهنده موجب بطلان طلاق خواهد بود. در ذیل به بررسی این موارد می پردازیم.
پس دانستیم، شخصی که به حد بلوغ شرعی نرسیده است نمی تواند زن خود را طلاق دهد، اجرای صیغه طلاق از سوی شخص غیر بالغ فاقد هر گونه اثر حقوقی می باشد. فرض نمایید، شخصی که به حد بلوغ شرعی نرسیده است همسر خود را طلاق دهد، سپس چنین طلاقی ثبت شود! در این فرض می توانید، جهت ابطال ثبت واقعه چنین طلاقی اقدام حقوقی نمایید. همچنین باید گفت، شخص غیر بالغ از طریق ولی قهری یا قیم خود نیز نمی تواند همسرش را طلاق دهد. راهکار قانونی این است، شخص غیر بالغ به سن بلوغ برسد تا بتواند زنش را مطلقه نماید.
مورد بعدی اینکه، طلاق دهنده باید عاقل باشد. فقدان عقل در شخص طلاق دهنده موجب می شود صیغه طلاق جاری شده بی اثر تلقی گردد. پس دانستیم، اجرای صیغه طلاق از سوی شخص مجنون که فاقد قوای عقلانی می باشد اعتباری نخواهد داشت. اگر طلاقی که به ثبت رسیده است، صیغه اش توسط شخص مجنون جاری شده باشد، قابل ابطال خواهد بود. حال سوال این است، شخص مجنونی که سابقا ازدواج نموده است، چگونه می تواند زن خود را طلاق دهد؟ در پاسخ به این سوال باید گفت، راهکار قانون مدنی اجرای صیغه طلاق از سوی ولی قهری مجنون می باشد.
مورد دیگری که باید در اینجا توضیح دهیم، قصد و اختیار می باشد. اگر طلاق دهنده فاقد قصد و اراده برای طلاق باشد، طلاق محقق نمی گردد. برای مثال طلاق شخص مست، خواب یا مجبور باطل و فاقد آثار حقوقی است.
۵ . مورد دیگر اینکه، طلاق زن در حال عادت زنانگی و نفاس صحیح نیست. پس اگر مردی زن خود را در حالت نفاس و یا عادت زنانگی مطلقه نماید این طلاق فاقد اثر است. متعاقبا اگر چنین طلاق بی اثری به ثبت برسد، می توان نسبت به ابطال آن اقدام نمود. البته بدانید، در صورتی که زن حامله باشد یا با زن نزدیکی انجام نشده باشد، طلاق در حال نفاس و عادت زنانگی صحیح و معتبر است.
۶ . طلاق زن در طهر مواقعه باطل و بی اثر است. پس اگر زنی در طهر مواقعه مطلقه شود و متعاقبا چنین طلاقی ثبت گردد، می توان دعوی ابطال ثبت واقعه طلاق را طرح نمود. البته، در صورتی که زن یائسه یا حامله باشد طلاق وی در طهر مواقعه صحیح می باشد.
۷ . مورد آخر اینکه، طلاق زنی که با وجود اقتضای سن عادت زنانگی نمی شود وقتی صحیح است که از تاریخ آخرین نزدیکی با زن سه ماه گذشته باشد.
در انتها باید یادآور شد، در تمامی مواردی که موجبی شرعی یا قانونی برای ابطال ثبت واقعه طلاق وجود دارد (در صورتی که چنین طلاقی به ثبت رسیده باشد) می بایست با تقدیم دادخواست به دادگاه خانواده صالح و ارائه ادله مربوط به بطلان آن درخواست ابطال ثبت طلاق را نمود.