این خویشاوندی بین دو شخصی که یکی از دیگری بدون واسطه یا با واسطه تولد یافته باشد وجود دارد . مانند خویشاوندی پدر و فرزند . این خویشاوندی خود به دو دسته تقسیم میشود : خویشاوندی طولی صعودی یا عمودی صعودی و خویشاوندی طولی نزولی یا عمودی نزولی .
این خویشاوندی بین دو شخصی که یکی از دیگری بدون واسطه یا با واسطه تولد یافته باشد وجود دارد . مانند خویشاوندی پدر و فرزند . این خویشاوندی خود به دو دسته تقسیم میشود : خویشاوندی طولی صعودی یا عمودی صعودی و خویشاوندی طولی نزولی یا عمودی نزولی .
(ماده 327) :
“در صورتی که وارث متوفی معلوم نباشد به درخواست دادستان یا اشخاص ذینفع برای اداره ترکه مدیر معین می شود.”
(ماده 328) :
“در مورد ماده فوق دادستان مکلف است مراقبت نماید اقداماتی که برای حفظ ترکه لازم است به عمل آید و از دادگاه تعیین مدیر ترکه را بخواهد”
(ماده 329) :
“پس از وصول درخواست دادگاه باید منتهی تا یک هفته مدیر ترکه را معین نماید.”
(ماده 330) :
“در صورتی که متوفی برای اجرا وصیت خود وصی معین کرده باشد اداره ترکه به وصی واگذار می شود. “
(ماده 331) :
“هر گاه متوفی محجور بوده و وصی داشته است اداره ترکه به وصی یا قیم واگذار می شود.”
(ماده 334) :
“مدیر ترکه پس از تحریر ترکه ،دیون و واجبات مالی متوفی را ادا کرده مورد وصیت را در صورتی که وصیت شده باشد خارج و باقیمانده ترکه را از اموال منقول و غیر منقول و وجه نقد که در تصرف دولت یا بنگاه های بازرگانی و صرافی و غیره یا اشخاصی است به دادستان تسلیم می کند که به ترتیب مقرر در آیین نامه وزارت دادگستری نگاهداری نمایند.”
(ماده 335) :
“اگر از تاریخ تحریر ترکه تا ده سال وارث متوفی معلوم شود ترکه به او داده می شود و پس از گذشتن مدت نامبرده باقی مانده ترکه به خزانه دولت تسلیم می شود و ادعا حقی نسبت به ترکه از کسی به هر عنوان که باشد پذیرفته نیست .”
(ماده 336) :
“در صورتی که قبل از انقضا مدت مذکور فوق ادعا حقی بر متوفی بشود و حق نامبرده به موجب سند رسمی یا حکم قطعی دادگاه ثابت شده باشد مدیر ترکه باید بپردازد و در صورتی که حقی به موجب نوشتجات یا دفاتر متوفی محرز شود مدیر ترکه با موافقت دادستان می تواند آن را بپردازد و اگر ترکه به دادستان داده شده باشد او خواهد پرداخت و چنانچه ادعا به ترتیب مذکور ثابت و محرز نشود مدعی می تواند به طرفیت مدیر ترکه و در صورتی که ترکه به دادستان داده شده باشد به طرفیت او اقامه دعوی نماید.”
بنابراین بر اساس ماده فوق الذکر مدیر ترکه موظف به حفظ و نگهداری اموال ظرف مدت 10 سال می باشد .
مدیر ترکه با کسب نظر کارشناس و دادیار شعبه می تواند اموال غیر منقول را اجاره داده و یا در صورت نیاز تعمیر نماید و هم چنین اجاره بهای دریافتی را در هر ماه به حساب شعبه منظور نماید .
در انتها چنانچه ظرف مدت 10 سال وارث متوفی شناخته شوند، مدیر ترکه می بایست با ارائه دادنامه انحصار وراثت و احراز هویت وراث نسبت به تحویل اموال متوفی به آنان با تنظیم صورتجلسه اقدام و سپس پرونده مختومه را از آمار کسر نماید .
مدیر ترکه بدون کسب نظر موافق شعبه اموال بلاوارث مجاز به انجام هیچ اقدامی نمی باشد. و هم چنین می بایست وجوه حاصل از حراج اموال متوفی را باید بلافاصله پس از وصول به حساب بانکی اداره سرپرستی منظور نمایند.
“اگر از تاریخ تحریر ترکه تا ده سال وارث متوفی معلوم شود ترکه به او داده میشود و پس از گذشتن مدت نامبرده باقی مانده ترکه بخزانه دولت تسلیم میشود و ادعاء حقی نسبت بترکه از کسی به هر عنوان که باشد پذیرفته نیست.”
مدیر ترکه می بایست ضمن نظارت بر اموال متوفی بدون وارث، نسبت به تعیین تکلیف و تصفیه اموال وی اقدام نماید . اموال منقول را از طریق مزایده عمومی به فروش رسانده و وجوه حاصله را به حالت مخصوص شعبه واریز و قبض مربوط را ضمیمه پرونده نماید.
.از نوع قیمتی نظیر جواهر، طلا، وجه نقد، و….. باشد، می باست با ثبت مراتب در دفتر، تحویل انبار داده شوند.
.لکن چنانچه اموال از نوع مواد غذایی بوده و در معرض فساد باشد، مطابق نظر کارشناس به فروش رسیده و وجوه حاصل از آن به حساب پرونده واریز خواهد شد .
.اعلام متوفی بلاوارث از طریق مراجع قضایی یا سایر اشخاص
.وارث متوفی معلوم نباشند
.اموال وی بلاتکلیف و در معرض تضییع قرار بگیرد
بر اساس (ماده 86 قانون مدنی) :
“در صورت نبودن وارث، امر ترکه متوفی راجع به حاکم است.”
پس از اینکه متوفی بلاوارث از طریق مراجع انتظامی و یا سایر اشخاص به اداره سرپرستی معرفی گردید،نام وی در دفتر بلاوارث ثبت شده و پرونده ای بنام (مرحوم یا مرحومه بلاوارث) تشکیل می گردد و چنانچه هویت متوفی مشخص نباشد، پرونده وی تحت عنوان (مجهول الهویه ) ثبت و تشکیل می گردد.
.چنانچه مردی فوت نماید و زوجه وی تنها وارث او باشد. زوجه تنها یک چهارم ترکه شوهر را به ارث برده و الباقی ترکه طبق قوانین به حکومت تعلق می گیرد .
.در فرض بالعکس، چنانچه زنی فوت نماید و همسرش تنها وارث وی باشد، کلیه اموال را به ارث می برد .
.در فرض دیگر اگر شخصی فوت نماید و هیچ خویشاوندی اعم از نسبی و سببی نداشته باشد
بر اساس (ماده 867 قانون مدنی)
“ارث به موت حقیقی یا به موت فرضی مورث تحقق پیدا میکند.”
در واقع به اموالی که بعد از فوت شخص متوفی به بازماندگان و وارثان او تعلق میگیرد، ارث میگویند. به بیان دیگر بر اساس قانون، ارث عبارت است؛ از انتقال قهری حقوق و دارایی متوفی به وراث وی .
بر خلاف قانون سال 56 به مستاجر وسیع شده که عبارست از:
1- اگر مستاجر به مالک سرقفلی پرداخته باشد
2- انتقال حق سرقفلی به مستاجر: مطابق تبصره دو ماده 6 این قانون «در صورتی که موجر به طریق صحیح شرعی سرقفلی را به مستاجر منتقل نماید هنگام تخلیه، مستاجر حق مطالبه سرقفلی به قیمت عادله روز را دارد».
3- اسقاط شروط ضمن عقد عدم تخلیه و عدم افزایش اجاره بها توسط مستاجر: مطابق ماده 7 این قانون
4- اسقاط شرط ضمن عقد عدم واگذاری عین مستاجره به غیر مستاجر: مطابق ماده 8 این قانون
۱.قید مدت اجاره
۲.اجاره در دو نسخه
۳.به امضای موجر و مستاجر برسد
۴.امضای موجر و مستاجر برسد و به وسیله دو نفر افراد مورد اعتماد طرفین به عنوان شهود گواهی گردد.
عدم رعایت موارد فوق قرارداد را از شمول قانون سال ۷۶ خارج میکند.(بند ۵ ماده ۲ آئین نامه قانون۷۶)و ملک مشمول تخلیه حقوقی می شود و عملا تخلیه ملک زمان بر است شرایط شکلی خاصی به شرح ذیل، باید در قرارداد رعایت شود در غیر اینصورت مشمول قانون سال ۷۶ نخواهد شد.
ریاست محترم دادگاه خانواده ……………….
با سلام
احتراماً به استحضار میرساند:
اینجانب، به استناد تصویر مصدق عقدنامه شماره ……….. مورخ ……………. با خوانده دعوا ………….. عقد ازدواج دائمی در دفترخانه شماره ………. شهرستان …………….. منعقد کردهایم و حاصل این ازدواج فرزند دختر / پسر به نام / نامهای ………….… و………… هستند.
متاسفانه، خوانده، علیرغم استطاعت مالی از تاریخ ………….. از پرداخت نفقه به فرزندان شرعی و قانونی خود امتناع کرده است. از آن جهت که به موجب ماده ۱۱۹۹ قانون مدنی، پرداخت نفقه فرزند دختر و پسر بر عهده پدر است، رسیدگی و صدور حکم به پرداخت نفقه ایام حضانت و نگهداری فرزند / فرزندان خوانده به نامهای …… و …… از تاریخ …………. لغایت …………. به مدت …………. مستندات به مواد ۱۱۹۹ و ۱۲۰۶ قانون مدنی، به انضمام جمیع خسارات قانونی و هزینه دادرسی مورد استدعاست.
اگر شخصی با دلایل موجه ادعا کند ملکی که با سند رسمی به نام شخص دیگری است متعلق به او نیست، میتواند دادخواستی را تحت عنوان ابطال سند رسمی به ثبت برساند.
زن با مرد نسبت سببی دارد و براساس تعداد فرزندان، ارث دریافت خواهد کرد.
تقسیم ارث مرد، در سه دسته انجام میشود که ابتدا پدر، مادر و فرزندان قرار دارد. درجه بعدی خواهرها، بردارها و پدربزرگ و مادر بزرگ هستند. چنانچه دو دسته اول در قید حیات نباشند، ارث به دسته سوم یعنی خالهها، داییها و … خواهد رسید.
در صورت محجور یا صغیر بودن وراث لازم است که قیم یا نماینده قانونی فرد برای معامله حضور داشته باشد.
در صورتی که واهب در ازای مال بخشیده شده چیزی مانند خودرو یا طلا و… دریافت کرده باشد هبه از نوع معوض خواهد بود.
هبه دو نوع رسمی و غیررسمی دارد و با توجه به شرایط هبه و نوع آن دادگاه به پروندههای ارسال شده رسیدگی خواهد کرد.
اگر شرایط رجوع از هبه برقرار باشد و موانع رجوع از مال بخشیده شده وجود نداشته باشد، واهب میتواند از طریق دادگاه برای دریافت مالی که هبه شده اقدام کند.