در صورتی که فاعل مذکر از پشت به هم جنس خودش با زور و قهر و غلبه آمیزش جنسی بر قرار کرده باشد .
در صورتی که فاعل مذکر از پشت به هم جنس خودش با زور و قهر و غلبه آمیزش جنسی بر قرار کرده باشد .
با سلام
احتراماً به استحضار می رساند :
اینجانب ولی آقای ….. به نشانی ……….. می باشم. مشتکی عنه، آقای ….. در تاریخ …. مرتکب لواط به عنف نسبت به فرزندم شده است . توضیح اینکه در تاریخ …. در ساعت ….. فرزند بنده در کوچه با دوستانش مشغول دوچرخه سواری بوده که مشتکی عنه برای حمل وسیله ای در حیاط خانه اش از او کمک می خواهد. به گفته فرزندم مشتکی عنه با بیان اینکه در خانه وسیله دیگری برای حمل دارد فرزندم را به داخل خانه برده است. پس از اینکه فرزندم وارد خانه شده است مشتکی عنه، ایشان را به عنف مورد تجاوز قرار داده و علی رغم این که مقعد ایشان دچار خونریزی شده به طور وحشیانه به عمل قبیح خود ادامه داده است. آقایان ….. و ….. که از همسایگان مشتکی عنه می باشند، صدای گریه ها و التماس های فرزندم را می شنوند و با پلیس تماس می گیرند. پس از حضور پلیس در محل و معاینه فرزند اینجانب وقوع لواط توسط مشتکی عنه محرز می شود . لذا با توجه به شرح موضوع و با توجه به ادله اینجانب که شامل گزارش پلیس، شهادت شهود و … می باشد و با استناد به ماده ۲۳۴ قانون مجازات اسلامی، تعقیب و مجازات ایشان را به اتهام لواط با عنف استدعا دارم. در ابتدا نیز با توجه به خسارات وارده به اینجانب که به مبلغ …… است، صدور و اجرای فوری قرار تامین خواسته را استدعا دارم .
همان طور که گفته شد در عمل لواط دو فرد مذکر حضور دارند که یکی فاعل و دیگری مفعول است و این کار برای ارضا جنسی از طریق پشت صورت می گیرد، که قانون گذار برای هردوی آن ها مجازات در نظر گرفته است . مطابق ماده 233 قانون مجازات اسلامی ( لواط عبارت از دخول اندام تناسلی مرد به اندازه ختنه گاه در دبر انسان مذکر است )
لازم است برای شفافیت بیشتر موضوع، ابتدا به معنا کلمه (عنف) بپردازیم . عنف در لغت به معنای اجبار کردن دیگری، و غلبه بر شخص مقابل می باشد . برای بوجود آمدن عنف و اجبار در لواط باید دو چیز وجود داشته باشد که عبارت است از :
وارد شدن آلت تناسلی فرد مذکر بر پشت شخص مذکر دیگری که این شخص فاعل نامیده می شود .
شخصی که این عمل شنیع بر بدن او واقع شده است به هیچ عنوان رضایت به انجام این کار نداشته باشد و این عمل به اجبار بر روی او انجام شده باشد.
زمانی گفته می شود لواط به عنف بوده است و تجاوزجنسی بر جنس مذکر واقع شده است که زور و اجباری از طرف شخص فاعل نسبت به شخص مفعول به عمل آمده باشد؛ همچنین مفعول این عمل شنیع در برابر او از خودش مقاومت نشان داده باشد، اما باز نتواند جلوی فاعل را بگیرد . برخلاف تصورات عامه مردم، عنف و اکراه معانی متفاوتی از هم دارند .
عنف به معنای زور و غلبه بر دیگری است و در صورتی اتفاق می افتد که ظرف مقابل مورد تعرض، مقاومت ازخودش نشان داده باشد، اما نتواند جلوی این اتقاق را بگیرد، بدون این که هیچ اراده ای داشته باشد .
اکراه زمانی به وقوع می پیوندد که فرد مفعول واقعه با اراده خود این کار را انجام می دهد، اما تمایلی به انجام دادن آن ندارد و در اصطلاح عامیانه مجبور می شود که به درخواست فاعل یا دستور دهنده تن دهد . در اکثر مواقع شخص مفعولی که اکراه شده است، از روی ترس، کاری را که فاعل یا دستور دهنده از او خواسته است را انجام می دهد ، مثلا شخص مورد تهدید شدید قرار می گیرید و از روی اجبار (با اراده ) خود را تسلیم دستورات دیگری می نماید .
شعبه ۲۷ دیوان عالی کشور نیز در حکم شماره ۸ مورخ ۱۴ فروردین ۱۳۷۴ ، در مورد زنای به عنف نوشت : ( موردی که زانی با تزریق آمپول، زن را بیهوش و سپس با وی زنا کند، زنابه عنف و اکراه است . ) با توجه به رای این شعبه در مورد بیان یکی از مصادیق زنای به عنف، این موضوع را می توان به لواط به عنف هم تسری داد و گفت، در لواط هم این موضوع صدق می کند و می توان این مورد را از موارد لواط یا تجاوز به عنف دانست .
هرگاه مرتکب جرم پیش از صدور حکم قطعی مبتلا به جنون شود ، تا زمان افاقه و تعقیب و دادرسی متوقف می شود .
هرگاه مرتکب در زمان ارتکاب جرم دچار اختلال روانی بوده مسئولیت کیفری ندارد.
در کلیه جرایم موجب رفع مسئولیت کیفری نمی باشد اما امکان تخفیف مجازات وجود دارد .
در مورد ملکی که ثبت رسمی نشده و در تصرف شخص دیگری است، مدعی دعوای اثبات مالکیت میتواند دعوای اثبات مالکیت و خلع ید را همزمان مطرح نماید.
خیر زیرا طرح دعوای اثبات مالکیت نسبت به ملکی که سند رسمی دارد بر خلاف قانون است
معمولاً دادگاهها در این خصوص قرار عدم استماع دعوا صادر مینمایند.
برای اثبات مالکیت نیز نیازی به وجود مبایعه نامه و قرارداد وجود ندارد،
بلکه مالکیت ممکن است به شکلهای مختلف منتقل شده باشد؛
برای نمونه، از طریق ارث منتقل شده باشد.
ین موضوع بستگی به نیاز و شکل نگارش دادخواست دارد،
گاهی تنظیم یک دادخواست ساده تنها یک الی دو ساعت زمان میبرد
گاهی ممکن است تا چند روز زمان نیاز باشد.
بهترین وکلا برای شما کسانی هستند که تخصص دادخواست خلع ید و رفع تصرف دارند.
دعوی تصرف عدوانی و مزاحمت و مانع شدن از حق غیر مالی است.
دعوی خلع ید در دعوی اموال غیر منقول مالی قلمداد می گردد و از نظر پرداخت هزینه دادرسی بر مبنای ارزش معاملاتی املاک در هر منطقه عمل می گردد و اختلاف و یا عدم اختلاف در مالکیت تاثیر گذار نیست.
در دعوی خلع ید فقط اشخاص ذینفع یا وکیل یا قائم مقام یا نماینده قانونی این حق را دارد که طرح دعوی کند.
همان طور که در ماده 170 آمده است:
در تصرف عدوانی نیاز نیست شاکی مالک باشد
بلکه مستاجر، مباشر، خادم، رعیت، کارگر و هر کس به نمایندگی یا به امانت مال غیر را متصرف است، این توانایی را دارد که به قائم مقامی مالک طرح دعوی کند.
تعیین خواسته و بهای آن : خلع ید مقوم به ریال به انضمام کلیه خسارات قانونی
دلائل و منضمات دادخواست : کپی مصدق سند مالکیت، معاینه و تحقیق محلی با جلب نظر کارشناس رسمی دادگستری
ریاست محترم مجتمع قضائی “نام شهرستان محل وقوع ملک “
با سلام احتراماً به استحضارمی رساند:
به موجب سند مالکیت شماره ، دانگ پلاک ثبتی / بخش “شماره ونام شهرستان” واقع درنشانی متعلق به اینجانب می باشد نظر به اینکه خوانده/خواندگان بدون اذن و اجازه اینجانب پلاک ثبتی مذکور را در تصرف غاصبانه خود گرفته و با وصف مراجعات مکرر از رفع تصرفات غاصبانه خود و تحویل آن به اینجانب امتناع می نماید فلذا با تقدیم این دادخواست مستندات به ماده ۳۰۸ و ۳۱۱ قانون مدنی صدور حکم به خلع ید غاصبانه خوانده/خواندگان جزء پلاک ثبتی فوق الذکر به انضمام کلیه خسارات و هزینه دادرسی مورد استدعاست .عند الاقتضا برای اثبات ادعای خود به معاینه و تحقیق محلی با جلب نظر کارشناس رسمی دادگستری استناد می نماید.(دادخواست خلع ید )
خواهان : …
خوانده : …
وکیل : …..
تعیین خواسته و بهای آن : خلع ید مقوم به ریال به انضمام کلیه خسارات قانونی
دلایل و منضمات : کپی مصدق سند مالکیت، معاینه و تحقیق محلی با جلب نظر کارشناس رسمی دادگستری
ریاست محترم مجتمع قضائی “نام شهرستان محل وقوع ملک “
باسلام احتراماً به استحضارمی رساند:
به موجب سند مالکیت شماره دانگ پلاک ثبتی / بخش “شماره ونام شهرستان” واقع درنشانی متعلق به اینجانب می باشد نظر به اینکه خوانده/خواندگان بدون اذن و اجازه اینجانب پلاک ثبتی مذکور را در تصرف غاصبانه خود گرفته و با وصف مراجعات مکرر از رفع تصرفات غاصبانه خود و تحویل آن به اینجانب امتناع می نماید فلذا با تقدیم این دادخواست مستندات به ماده ۳۰۸ و ۳۱۱ قانون مدنی صدور حکم به خلع ید غاصبانه خوانده/خواندگان جزء پلاک ثبتی فوق الذکر به انضمام کلیه خسارات و هزینه دادرسی مورد استدعاست .(خلع ید)
عند الاقتضا برای اثبات ادعای خود به معاینه و تحقیق محلی با جلب نظر کارشناس رسمی دادگستری استناد می نماید.(خلع ید)
فروش ملک مشاع باید با رضایت همهی مالکان انجام شود.
مجوز فروش ملک مشاع از طریق دادگاه صادر میشود و بدون این مجوز امکان فروختن ملک مشاع وجود ندارد.از این رو هر یک از شرکاء می توانند به دادگاه مراجعه کنند و برای فروش ملک مشاع اقدام کنند.
گاهی ممکن است در برخی موارد شخصی ملکی را نزد بانک یا فردی در رهن بگذارد و بعد از آن که دین خود را پرداخت کرد، آن کسی که مال نزد او به رهن گذاشته شده است اقدام به فک رهن نکند.
در چنین وضعیتی راهن باید علیه مرتهن اقامه دعوای ” الزام به فک رهن ” کند.
در این صورت ید مرتهن از حالت امانی به ضمانی تبدیل می شود و راهن نیز میتواند دادخواستی تحت عنوان «الزام به فک رهن» و پرداخت اجرت المثل ایام عدم فک رهن تنظیم کند.
دردعوای تصرف، شخص با اثبات سابقهی تصرف خود از طریق ارائه یک قرارداد و یا یک سند رسمی اعلام می کند که ملک بدون رضایت او از تصرف وی خارج شده است.
دعوای تصرف عدوانی با دعوای خلع ید متفاوت است.
در تصرف عدوانی نیازی نیست که مالکیت خواهان به اثبات برسد و تنها مساله مهم اثبات سابقه تصرف است ولی در دعوای خلع ید خواهان باید مالکیت خود را نسبت به ملک اثبات کند.
ممکن است شخصی بدون آن که ملک را تصرف کند مانع استفاده مالک از آن شود.
در این حالت برای اقامه دعوای رفع مزاحمت و ممانعت از حق، مالک باید سندی داشته باشد که نشان دهنده مالکیت و سابقه تصرف وی باشد. وسپس طرح دعوای ” رفع مزاحمت و ممانعت از حق” کنددر این نوع از دعاوی ممکن است قاضی با صدور دستور موقت از ورود ضرر و زیان بیشتر جلوگیری کند.