⚖به روز بودن دانشجویان حقوق و پاسخگویی به سوالات هموطنانم.⚖

۳۸۶۹ مطلب با موضوع «اطلاعات حقوقی» ثبت شده است

رای بدوی چیست ؟

وقتی اختلاف حقوقی یا شکایتی در مراجع قضایی مطرح می شود، تصمیمی که قاضی پس از رسیدگی به اختلاف یا شکایت می گیرد، رای نامیده می شود. اگر چه تعداد زیادی از افرادی که دانش حقوقی ندارند به راحتی نمی توانند محتوای یک رای را درک کنند اما تمامی این افراد این موضوع که رای همان تصمیم قاضی درباره پرونده مورد رسیدگی است را درک می کنند که این تصمیم و رای نهایتاً به صورت دادنامه به آن ها ابلاغ خواهد شد. حال اگر این افراد با « رای بدوی » مواجه شوند ممکن است ندانند که رای بدوی چیست. شاید معنای بدوی را درک کنند اما باز هم ممکن است به طور دقیق متوجه نشوند که رای بدوی به چه معناست و این سوال در ذهنشان ایجاد شود که آیا قرار است رای دیگری نیز صادر شود؟

رای بدوی به چه معناست

زمانی که پرونده حقوقی یا کیفری در مراجع قضایی رسیدگی می شود، این رسیدگی صرفاً با صدور رای در همان دادگاهی که در ابتدا رسیدگی در آن آغاز می شود به طور کلی به پایان نمی رسد و در اکثر موارد راه برای اعتراض شخصی که رای علیه او صادر شده است، باز است. بنابراین در بسیاری از موارد امکان اعتراض، رسیدگی و صدور رای در مراجع دیگر از جمله دادگاه تجدید نظر و دیوان عالی کشور نیز وجود دارد. حال به دادگاهی که در ابتدا دعوی و شکایت در آنجا مطرح می شود و مورد رسیدگی قرار می گیرد و نهایتاً رای صادر می کند، دادگاه بدوی می گویند و به رایی نیز که توسط این دادگاهِ صالح به رسیدگی صادر می شود، رای بدوی می گویند. بدوی در واقع به معنای ابتدایی و آغازین است و این رای بدوی در دادگاه بدوی ممکن است قابل اعتراض باشد یا نباشد.

اگر پرونده ای دارید که مورد رسیدگی دادگاه بدوی قرار گرفته و رای بدوی علیه شما یا طرف مقابلتان صادر شده است و حال می خواهید آگاه شوید که آیا راه برای اعتراض شما یا طرف مقابلتان در مراجع دیگر وجود دارد یا خیر، بستگی به رای صادر شده و محتوای آن دارد که بدون مشورت با وکیل این آگاهی حاصل نخواهد شد.

دادنامه چیست

وقتی اختلاف حقوقی و یا شکایتی در مراجع قضایی مطرح می شود، در طول رسیدگی به آن موضوع توسط مرجع رسیدگی کننده، با اوراق مختلفی مواجه خواهید شد. اوراقی با عنوان های مختلف که مرجع رسیدگی کننده پس از هر تصمیم و با توجه به نوع تصمیمی که می گیرد اقدام به صدور آن می کند. حال اگر موضوع شما مورد رسیدگی قرار گرفته باشد و با ورقه ای به نام دادنامه مواجه شوید، اگر قبلاً موضوعی را در مراجع قضایی پیگیری نکرده باشید و یا وکیلی نداشته باشید، نمی دانید که دادنامه چیست و صدور دادنامه به چه معناست. ممکن است با خواندن متن دادنامه تا حدودی آگاه شوید که دادنامه چیست اما ممکن است باز هم به طور دقیق متوجه نشوید که منظور از دادنامه چیست و اختلاف حقوقی یا شکایت شما با صدور دادنامه به کجا خواهد رسید و اقدام بعدی شما چه باید باشد.

دادنامه یعنی چه
اگر پرونده شما مورد بررسی و رسیدگی قرار گرفته باشد و نیاز به اقدام دیگری نباشد و پرونده آماده برای صدور رای باشد، ابتدا قاضی رای را به صورت دستنویس می نویسد و سپس آن را در اختیار دفتر دادگاه قرار می دهد تا به صورت چاپی و در واقع به صورت دادنامه درآید. بنابراین دادنامه تصمیم و رای قاضی است که در ورقه چاپی مخصوصی تایپ می شود. این ورقه چارچوب خاصی دارد و مواردی همچون شماره دادنامه، تاریخ صدور رای، کلاسه پرونده، دلایل و مستندات رای، مشخصات طرفین، نتیجه رای و … در آن درج می شود. پس از آماده شدن دادنامه و امضاء توسط قاضی با رعایت شرایط قانونی به شما و طرف مقابلتان ابلاغ خواهد شد.

دادنامه بدوی ، دادنامه تجدید نظر
دادنامه علاوه بر صدور در دادگاه بدوی که در ابتدا به موضوع رسیدگی می کند، در دیگر مراجع از جمله دادگاه تجدید نظر که به اعتراض تجدید نظر رسیدگی می کند، نیز صادر خواهد شد.

تا اینجا به پاسخ این سوال که دادنامه چیست رسیدید اما این موضوع که اقدام بعدی شما پس از دریافت دادنامه چه باید باشد، بستگی به این دارد که محتوای دادنامه یا رای شما چه باشد.

۲۶ خرداد ۹۷ ، ۱۹:۰۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آشنایی با برخی اصطلاحات.

بعد از پایان جریان محاکمه و صدور حکم به نفع خواهان با این مسئله مواجه می‌شویم که چگونه باید این

 حکم را به نفع او اجرا کرد. فرض کنیم دادگاه خوانده را به پرداخت مبلغ ۵۰۰ هزار ریال در حق خواهان محکوم

 کرده است، آیا به صرف صدور این حکم می‌توان خواهان را برنده دعوی دانست و او را از مزایای حکم بهره‌مند

 کرد در این مختصر می‌خواهیم با نحوه ی اجرای احکام مدنی و پاسخ به پرسش‌هایی که در این مرحله با آن

 مواجه می‌شویم، آشنا شویم:

 آشنایی با برخی اصطلاحات

حکم قطعی: حکمی‌که قابل اجراست.

حکم اعلامی: حکمی‌که مستلزم انجام عملی از طرف محکوم‌علیه نیست مانند صدور حکم به نفع خواهان

 مبنی بر اعلام بطلان معامله یا اصالت سند.

دادگاه بدوی: دادگاه نخستین یا دادگاه بدوی یعنی دادگاهی که ابتدا پرونده نزد آن دادگاه رسیدگی شده و

 صدور اجراییه با آن است حتی اگر حکم قطعی از سوی مرجع دیگر یا بالاتری صادر شده باشد.

محکوم‌علیه: شخصی که حکم به ضرر او صادر شده است.

محکوم‌له: شخصی که حکم به نفع او صادر شده است.

محکوم‌به: موضوعی که در خصوص آن حکم صادر شده مانند آنکه خواسته خواهان مطالبه مبلغ ۱۰ میلیون

 ریال باشد و دادگاه دعوی او را تا مبلغ سه میلیون ریال وارد تشخیص دهد که در این پرونده محکوم به همان

 مبلغ سه میلیون ریال است گرچه خواسته خواهان ۱۰ میلیون ریال باشد.

 مقدمات اجرا

بعد از صدور حکم قطعی هنگامی‌می‌توان آن را اجرا کرد که مفاد آن به محکوم علیه یا وکیل یا قائم مقام

 قانونی او (مانند ورثه) ابلاغ شده باشد.

از طرفی علاوه بر این محکوم‌له باید از دادگاه درخواست کند تا مفاد حکم به اجرا در بیاید. از این رو برخلاف

امور کیفری که حکم به مجازات بعد از قطعیت بدون درخواست شاکی خصوصی به اجرا در می‌آید در امور

 مدنی با رعایت این سه شرط یعنی: قطعیت حکم، ابلاغ حکم به محکوم‌علیه درخواست محکوم‌له، حکم به

 اجرا درخواهد آمد.

اصولا اجرای حکم با صدور اجراییه به عمل می‌آید مگر در مواردی که حکم جنبه اعلامی‌ داشته و یا این که

 طرف دعوی دولت و سازمان‌های وابسته به آن باشد و حکم به ضرر آنها صادر شود و از طرفی مفاد حکم باید

 توسط آنها صورت گیرد که در این حالت صدور اجراییه ضروری نبوده و باید به دستور دادگاه حکم را به اجرا در

 بیاورند.

متقاضی باید اوراق اجراییه به تعداد محکوم علیه به اضافه دو برگ از واحد فروش اوراق دادگستری تهیه و

 ضمیمه درخواست فرم کند.

هرگاه در صدور اجراییه اشتباهی رخ دهد دادگاه صادرکننده اجراییه می‌تواند راسا به تشخیص خودش یا به

درخواست هر یک از طرفین به اقتضای مورد، اجراییه را باطل یا تصحیح کند و اگر بر مبنای همان اجراییه

 اشتباه، عملیات اجرایی آغاز شده باشد، دستور لغو آن را صادر و یا دستور استرداد مورد اجرا شده را بدهد.

چنانچه قبل از ابلاغ اجراییه محکوم‌علیه فوت کند یا دیوانه شود اجراییه صادره به چه کسی باید ابلاغ شود و

 اصولا چه شخصی مسئولیت اجرای حکم را دارد؟

در این‌گونه موارد اجراییه صادر ه حسب مورد به ولی، قیم امین، وصی، ورثه یا مدیر ترکه محکوم‌علیه ابلاغ

 می‌شود و اگر این امور بعد از ابلاغ اجراییه به محکوم علیه حادث شوند برای مثال بعد از ابلاغ اجراییه،

 محکوم‌علیه فوت کند، مفاد اجراییه و عملیات انجام شده به وسیله ابلاغ اخطاریه به ورثه متوفی اطلاع داده

 می‌شود.

 ترتیب اجرای حکم

اصولا اجراییه به وسیله قسمت اجرای دادگاه نخستین بموقع اجرا گذاشته می‌شود و چنانچه تمام یا قسمتی

 از عملیات اجرایی باید در حوزه دادگاه دیگری به عمل بیاید، اجرای آن قسمت از عملیات به قسمت اجرای

 دادگاه آن حوزه محول می‌شود.

مراحل اجرا عبارتند از:

تشکیل پرونده اجراییه و ضبط و بایگانی همه اوراق مربوط به اجرا در آن.

پس از ابلاغ اجراییه مدیر اجرا، مامور اجرا را تعیین (دادورز) و نام او را ذیل ورقه اجراییه می‌آورد. عملیات اجرایی

 بر عهده مامور اجراست.

بعد از شروع به اجرای حکم، نمی‌توان جلوی عملیات اجرایی را گرفت مگر در صورت:

- دستور دادگاه مبنی بر توقف عملیات

- ارائه رسید از محکوم له مبنی بر وصول محکوم به

- رضایت کتبی محکوم له دایر بر تعطیل یا توقیف یا قطع یا تاخیر اجرای حکم

- اجرای مفاد اجراییه ظرف ۱۰ روز از تاریخ ابلاغ اجراییه به محکوم علیه و یا معرفی مال از سوی او و یا ابراز

 ترتیبی جهت پرداخت محکوم به.

- چنانچه محکوم علیه قادر به اجرای مفاد اجراییه نیست باید ظرف ۱۰ روز از تاریخ ابلاغ اجراییه صورت جامع

 و کامل دارایی‌اش را به قسمت اجرا تسلیم کند و اگر مالی ندارد صریحا اعلام کند.

 نکات مربوط به ترتیب اجرای حکم

رفع اشکال در جریان اجرای حکم با دادگاهی است که حکم تحت نظر آن دادگاه اجرا می‌شود ولی اختلاف

 راجع به مفاد حکم، یا اختلافات اجرای احکام ناشی از ابهام حکم یا محکوم‌به در دادگاهی که حکم را صادر

 کرده است به عمل می‌آید.

در صورت وجود اختلاف در مفاد حکم هر یک از طرفین حق دارند از دادگاه صادر کننده حکم درخواست رفع

 اختلاف کنند. دادگاه صادرکننده حکم باید در وقت فوق‌العاده و با فوریت به آن رسیدگی کند. در هر صورت این

 درخواست موجب تاخیر در اجرای حکم نمی‌شود مگر آنکه دادگاه قرار تاخیر اجرای حکم را صادر کند. در امور

 مدنی شخص ثالث نیز می‌تواند به جای محکوم‌علیه مال معرفی کند.

محکوم‌له می‌تواند هر وقت مالی از محکوم علیه به دست آمد استیفا و مطالبه محکوم به را از آن مال بخواهد.

رعایت مستثنیات دین در اجرای احکام مدنی ضروری است یعنی نمی‌توان اموال زیر را برای اجرای حکم توقیف

 کرد،مگر آنکه این اموال موضوع حکم دادگاه مبنی بر استرداد عین آنها به نفع محکوم‌له باشد.

۲۶ خرداد ۹۷ ، ۱۸:۵۴ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

بر اساس نظر مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه:.

 دادگاه فقط در محدوده «دادخواست و شکایت خواهان» صلاحیت صدور حکم دارد
اداره کل حقوقی قوه قضائیه در نظری مشورتی با تأکید بر صلاحیت دادگاه در محدوده دادخواست و شکایت خواهان اعلام کرد: دادگاه نمی‌تواند علیه فردی به غیر از خوانده دادخواست که مورد شکایت قرار گرفته است، حکم صادر کند.

 در برخی دادرسی‌ها پس از آنکه خوانده با اقامه دعوی از سوی خواهان جلب می‌شود، در جلسات دادرسی خوانده نیز علیه شخص ثالثی اقامه دعوی می‌کند و دعوی خواهان را به شخص ثالث نسبت می‌دهد یعنی تمام مسئولیت‌ها و تعهدات ناشی از دعوی خواهان را به شخص ثالث منتقل می‌کند.
در برخی از این موارد دادگاه نیز با رسیدگی به شکایت شاکی یا خواهان به این نتیجه می‌رسد که خوانده نخست نقشی در موضوع شکایت نداشته است و شخص ثالث که خوانده نخست اقدام به جلب وی کرده است محل شکایت شاکی است و اتهامات و مسئولیت های موضوع شکایت به وی باز می گردد.

 🔹آیا در موارد ذکر شده یعنی یقین دادگاه به مسئولیت شخص ثالث در قبال شکایت خواهان، دادگاه می تواند علیه وی حکمی صادر کند یا خیر؟

اداره کل حقوقی قوه قضائیه نیز در مقام پاسخ عنوان کرده است که با توجه به محدودیت صلاحیت دادگاه در حد دادخواست، دادگاه تنها می‌تواند علیه خواندگان همان دعوی رأی و حکم صادر کند.

🔹سؤال طرح شده از اداره کل حقوقی قوه قضائیه به قرار زیر است:

در مرحله رسیدگی بدوی خوانده در جلسه اول دادرسی اقدام به جلب شخص ثالثی را می‌نماید و دادگاه با رسیدگی به موضوع دعوی به این نتیجه می‌رسد که مسئول انجام تعهد در قبال خواهان شخص ثالث می‌باشد نه خوانده و حال با این توصیف آیا دادگاه بدوی باید نسبت به محکومیت شخص ثالث در قبال خواهان حکم صادر نماید؟

🔹نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه در پاسخ به سؤال فوق الذکر

در فرض سؤال، با توجه به اینکه اصولاً دادگاه در مقام رسیدگی فقط در محدوده دادخواست و علیه خواندگان همان دعوی می­‌تواند رأی صادر کند، بنابراین در فرضی که خوانده دعوی مبادرت به اقامه دعوای جلب ثالث نموده، در فرض صحت دفاعیات وی و قابل پذیرش بودن دعوای جلب ثالث، دادگاه نمی­‌تواند حکم به محکومیت مجلوب ثالث که خوانده دعوای اصلی نبوده، به درخواست خوانده دعوای اصلی در حق خواهان دعوای اصلی صادر نماید.

۲۵ خرداد ۹۷ ، ۲۲:۲۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

در صورت انجام چه تخلفاتی وسیله نقلیه توقیف می شود؟

موارد توقیف وسایل نقلیه طبق قانون رسیدگی به تخلفات راهنمایی و رانندگی به شرح زیر است و غیر از موارد مذکور به هیچ وجه خودرو به پارکینگ نخواهد رفت:
 
1- تصادفات منجر به جراحت یا فوت؛ در این فرض وسیله نقلیه که آلت ارتکاب تخلف و یا جرم است ناچارا باید متوقف شود.
 
2- رسیدن جریمه یا خلافی به یک میلیون تومان؛ به نظر می‌رسید به دلیل اعمال ابزار بازدارندگی قانونگذار این سقف را تعیین نموده است.
 
3- در صورت همراه نداشتن مدارک؛ البته در صورت همراه داشتن شناسنامه، خودرو توقیف نمیگردد و شناسنامه اخذ و راننده موظف است سریعا مدارک را به مامور برساند.
 
4- رانندگی بدون گواهینامه

🔹 ارتکاب «همزمان» دو تخلف از موارد ذیل هم باعث توقیف وسیله نقلیه می شود:
 
1-  حرکات نمایشی مثل دورزدن درجا و تک چرخ موتورسیکلت
 
2- تجاوز از سرعت مجاز تا ۳۰ کیلومتر
 
3- سبقت غیرمجاز در راه‌های دوطرفه
 
4- عبور از چراغ قرمز
 
5- حرکت به‌طور مارپیچ
 
6- تجاوز به چپ از محور راه
 
7- توقف در محل پارک ممنوع (به شرط عدم حضور راننده) در این مورد حتی اگر خودرو حمل و سوار بر جرثقیل حامل باشد و راننده یا مالک تقاضای تحویل خودرو را بنماید مامور مکلف است خودرو را تحویل دهد و اعمال جریمه نقدی کند.
 
8- توقف داخل پیاده رو (به شرط عدم حضور راننده)

 🔹در خصوص موتور سیکلت هم به شرط انجام تخلفات ذیل، موتور سیکلت توقیف می شود:
 
1- حرکت در پیاده رو یا در جهت مخالف مسیر مجاز
 
2- ایجاد عمدی صدای ناهنجار، حمل بار غیرمتعارف
 
3- حرکت نمایشی مارپیچ، تک‌چرخ، حمل یدک
 
4- عدم استفاده از کلاه ایمنی
 
5- تردد در خطوط ویژه اتوبوسرانی با موتورسیکلت حداکثر به مدت یک هفته و در صورت تکرار یک ماه توقیف می گردد

۲۵ خرداد ۹۷ ، ۲۲:۰۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اعاده حیثیت چیست؛ شرایط و نحوه تقاضای آن .

با اعاده‌ حیثیت از راه قانونی و اثبات بی‌گناه بودن شخص متهم، موقعیت اجتماعی و اعتبار معنوی شخص دوباره زنده می‌شود و شخصی که با اقامه‌ی دعوای ناحق باعث هتاکی و از بین بردن حیثیت او شده پس از اثبات اینکه سوءِ‌نیت و قصد آسیب زدن به دیگری را داشته به مجازاتِ افترا محکوم می‌شود.


اصطلاح ادعای شرف یا اعاده‌ حیثیت یعنی عودت یا بازگرداندن آبرو و منزلت افراد به حالت سابق که به سبب اقامه‌ی شکایت ناحق خدشه‌دار شده است و جبران تمام ضررهای مادی و معنویِ‌ وارد شده به این افراد. با اعاده‌ حیثیت از راه قانونی و اثبات بی‌گناه بودن شخص متهم، موقعیت اجتماعی و اعتبار معنوی شخص دوباره زنده می‌شود و شخصی که با اقامه‌ی دعوای ناحق باعث هتاکی و از بین بردن حیثیت او شده پس از اثبات اینکه سوءِ‌نیت و قصد آسیب زدن به دیگری را داشته به مجازاتِ افترا محکوم می‌شود.
اعاده‌ حیثیت در جامعه
به منظور اعاده‌ی اعتبار شخصی که مورد طرح شکایت کذب قرار گرفته اقدام به انتشار آگهی و اعلام بی‌گناهی وی در رسانه و جراید می‌شود که دلیل بر سلامت اعتبار معنوی وی است. به منظور تقویت این وضع در قانون مقرر شده که می‌توان شخص مفتری را تعقیب و مجازات نمود. اگر شخصی با نشر دروغین خبر در رسانه یا نزد عموم بر ضد و به ضرر شخصی اقدام کند به مجازات نشردهنده‌ی اکاذیب محکوم می‌شود.
اقامه‌ی اعاده‌ حیثیت برای کسانی است که جرمی را مرتکب نشده‌اند و بی‌گناهی آنان ثابت شده است. در خصوص مجرمانی که به‌عنوان مجازات به محرومیت از بعضی حقوق اجتماعی محکوم می‌شوند و پس از مدتی با پایان یافتن دوره‌ی محکومیت دارای همان حقوق سابق خود می‌شوند اعاده‌ حیثیت صدق نمی‌کند بلکه اعاده‌ی حقوق اجتماعی مطرح می‌شود.
 
چگونگی طرح شکایت افترا
فردی که مورد شکایت کذب قرار می‌گیرد پس از اثبات بی‌گناهی خود با اقامه‌ی شکایت افترا به دادسرا، از مرجع مربوطه تقاضای تعقیب، تحقیق و مجازات مفتری را خواستار می‌شود. مفتری به دادسرا احضار می‌شود و از خود دفاع می‌کند و اگر سوءِنیت او اثبات شود، با صدور کیفر خواست پرونده برای سایر رسیدگی‌ها به دادگاه عمومی جزایی ارسال می‌شود.
شرایط اعاده حیثیت
۱. آسیب رسیدن به اعتبار معنوی یا ضرر مادی به فرد؛ فرد متضرر باید ضررهای وارده به خود را ثابت کند، و وارد کننده‌ی آسیب را مشخص نماید. در این هنگام در صورتی‌که حکم به اثبات ادعایش صادر شود می‌تواند برای مطالبه‌ی ضرر و زیانش اقدام نماید.
۲. قصور قاضی؛ در صورتی است که قاضی رسیدگی کننده عمدا کوتاهی کرده باشد که احراز این امر باید در مراجع قانونی اثبات شود.
۳. ورود ضرر و زیان به دیل تفسیر نادرست قاضی در موضوع، حکم یا در تطبیق حکم بر مورد خاص.
۴. جبران ضرر توسط دولت در صورت عدم تقصیر قاضی؛ در اصول فقه شیعه برای تمام ضرر و زیان‌ها جبران پیش‌بینی شده است اگر بدون تقصیر قاضی به متهم آسیب و ضرری برسد دولت جمهوری اسلامی ایران مکلف به این جبران خواهد بود. و شخص متضرر می‌تواند با تقدیم دادخواست به طرفین دولت از دادگاه صالح، تقاضای رسیدگی کند.
۵. اعاده‌ حیثیت از متهم؛ آنچه راجع به اعاده‌ حیثیت از متهم صراحتا در قانون آمده این است که «هرگاه مقامات قضایی یا دیگر مأمورین ذی‌صلاح برخلاف قانون، توقیف یا دستور بازداشت یا تعقیب جزایی یا قرار مجرمیت کسی را صادر نمایند به انفصال دایم از سمت قضایی و محرومیت از مشاغل دولتی به مدت پنج سال محکوم خواهند شد». اما آیا واقعا محکومیت قاضی خسارات و بی‌اعتباری متهم بی‌گناه را ثابت می‌کند؟
تقسیم بندی اعاده حیثیت از نظر نحوه‌ی تقاضای آن
 
اعاده حیثیت اداری و انتظامی
این نوع اعاده حیثیت مربوط به تخلفات اداری و انظباطی و انتظامی کارمندان و مستخدمین اشخاص است که راجع به تخلف و تنبیه اداری است. هر چند که محکومیت‌های اداری توسط مراجع قضایی صادر نمی‌شوند ولی عواقب ناخوشایندی را در پی دارند و گاها باعث تنزل درجه یا کسر حقوق می‌شوند. و لذا به منظور جرم زدایی و رفع آثار عواقب این نوع محکومیت‌ها باید در قوانین اعاده‌ حیثیت پیش‌بینی شود.
اعاده حیثیت قانونی
یعنی پس از گذشتن مدت زمانی که مقنن مشخص کرده است حقوقی که از مجرم سلب شده بدون نیاز به حکم مرجع قانونی یا تقاضای ذی‌نفع مرتفع می‌گردد. البته در صورتی‌که محکوم‌علیه در آن مدت مرتکب جرم تازه‌ای نشده باشد.
 
اعاده حیثیت قضایی
در این نوع از اعاده حیثیت بر خلاف اعاده‌ی حیثیت قانونی، محکوم باید پس از احراز شرایط لازم از مرجع قضایی صالح تقاضای اعاده حیثیت کند. دادگاه هم با توجه به شرایط حکم مقتضی را صادر می‌کند.
اقسام اعاده حیثیت:
 
اعاده حیثیت عام
گاهی ضرر و زیان وارده به شخص ناشی از رفتار و عمل دیگران است. به این صورت که آبرو و اعتبار وی در به دلیل سوءِنیت، تجاوز یا اشتباه دیگری نظیر قصور قاضی، افترا، قذف و … خدشه‌دار می‌شود. بدیهی است که این تنزل آبرو به‌دلیل اتهامات واهی باید جبران شود. اگر چه این نوع اعاده‌ی دادرسی در قانون ما پذیرفته شده است اما درباره‌ی چگونگی اعاده‌ی دادرسی ساکت است.
اعاده حیثیت خاص
گاهی آسیب وارد شده به اعتبار معنوی فرد به دلیل عمل خود اوست؛ یعنی فرد با تعدی و تعرض به قوانین یا حقوق سایر اشخاص باعث کسر آبرو و اعتبار خود می‌شود و به وجهه‌ی اجتماعی خود لطمه می‌زند. در این صورت فرد پس از گذراندن دوره‌ی محکومیت خود که گاهی علاوه بر مجازات اصلی با مجازات تبعی مثل محرومیت از بعضی از حقوق اجتماعی همراه است، باید با ترمیم اعتبار و حیثیتش به اجتماع بازگردد. مهم‌ترین رکن مشروعیت اعاده حیثیت خاص توبه است که به فرد تائب این امکان را می‌دهد که روش زندگی تازه‌ای را آغاز کند.

 

۲۴ خرداد ۹۷ ، ۲۲:۱۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

کمیسیون ماده ۱۰۰ قانون شهرداری به چه تخلفاتی و چگونه رسیدگی خواهد کرد؟ .

در اغلب کشورهای جهان، ساخت‌و‌ساز در محدوده­‌ی شهرها یا حریم آن‌ها دارای ضابطه است. این ضوابط که از یک سو جهت تأمین امنیت شهروندان و از سوی دیگر برای زیباسازی شهرهاست، ممکن است مانند تمامی مقررات دیگر توسط شهروندان جامعه نقض شود. پس ضرورت دارد نهادی برای رسیدگی به این تخلفات تعیین گردد.

مدتی قبل اگر کسی بدون داشتن پروانه(مجوز) اقدام به احداث ساختمان می­‌کرد، مرتکب جرم شده بود و پرونده‌ی او در دادگاه کیفری مورد رسیدگی قرار می­‌گرفت. در نتیجه امکان داشت شخصی که این کار را کرده، به مجازات­‌هایی مثل زندان یا پرداخت جزای نقدی محکوم شود. پس از مدتی ماده ۱۰۰ قانون شهرداری تصویب شد. با تصویب این ماده کمیسیونی به نام «کمیسیون موضوع ماده ۱۰۰ قانون شهرداری» به وجود آمد. وظیفه این کمیسیون، رسیدگی به تخلفات ساختمانی از لحاظ عدم رعایت ضوابط شهرسازی و ایمنی است. بنابراین در حال حاضر اگر شهروندان در حوزه ساختمان­‌سازی مرتکب تخلفی می­‌شوند، این تخلف در کمیسیون ماده ۱۰۰ مورد رسیدگی قرار می­‌گیرد.

در چه صورتی پرونده در کمیسیون ماده ۱۰۰ مورد رسیدگی قرار می­‌گیرد؟
اگر شخصی در حوزه­‌ی ساخت­‌وساز مرتکب تخلفی شود، شهرداری حق تخریب یا گرفتن جریمه ندارد بلکه فقط می‌­تواند جلوی عملیات ساخت­‌وساز را بگیرد اما باید بلافاصله پرونده را به کمیسیون ماده ۱۰۰ ارجاع دهد تا کمیسیون پس از رسیدگی تصمیم بگیرد که با متخلف باید چه برخوردی صورت بگیرد. تخلفاتی که پرونده مربوط به آن­ها باید در کمیسیون ماده ۱۰۰ مورد رسیدگی قرار گیرد، به شرح زیر است؛
۱. احداث بنا بدون پروانه(مجوز) یا احداث بنا خارج از پروانه یا مازاد بر آن
۲. عدم احداث پارکینگ یا غیرقابل استفاده بودن پارکینگ
۳. تجاوز به معابر شهر
۴. استحکام نداشتن بنا یا عدم رعایت ضوابط فنی، بهداشتی و شهرسازی در احداث بنا
۵. تغییر کاربری غیرمجاز

حال سؤال این است که اگر شخصی از تخلفات یک نفر در امر ساخت‌­وساز ضرر ببیند، باید به کمیسیون ماده ۱۰۰ مراجعه کند یا به شهرداری؟ پاسخ آن است که تمامی شهروندان اگر از این نوع تخلفات ضرر و زیان ببینند، علاوه بر این‌که حق مراجعه به مراجع قضایی را دارند، می‌توانند به شهرداری مراجعه کنند و اگر شهرداری پس از بررسی­‌های لازم رسیدگی به تخلف را در صلاحیت کمیسیون ببیند، پرونده را به آن ارجاع می­‌دهد.

نحوه­‌ی رسیدگی در کمیسیون ماده ۱۰۰ قانون شهرداری
کمیسیون ماده ۱۰۰ قانون شهرداری، در واقع متشکل از دو کمیسیون است؛ کمیسیون بدوی و تجدیدنظر. پرونده تخلفات ابتدا در کمیسیون بدوی مطرح می‌شود. کمیسیون بدوی اعضایی دارد که یکی از آن­ها نماینده­‌ی شهرداری است. نماینده شهرداری فقط برای ادای توضیحات می­‌تواند در جلسات این کمیسیون شرکت کند. شهروندی که پرونده­‌ی تخلف او در این کمیسیون مطرح شده‌ ­است، می­‌تواند با دادن لایحه­‌ی کتبی از خودش دفاع کند. تصمیماتی که در کمیسیون بدوی گرفته می­‌شود، قابل اعتراض در کمیسیون تجدیدنظر است. اگر اعتراضی به تصمیم کمیسیون باشد باید تا ده روز از تاریخ ابلاغ رأی در کمیسیون تجدیدنظر مطرح شود. تصمیمات کمیسیون تجدیدنظر قطعی و قابل اجراست اما اینکه این تصمیمات قابلیت اجرا دارد، به معنای این نیست که دیگر نمی­‌توان به آن اعتراض کرد. اگر شخصی ادعا داشته باشد که تصمیم کمیسیون منطبق بر قوانین و مقررات نمی­‌باشد، می‌تواند طبق بند ب ماده ۱۰ قانون دیوان عدالت اداری به دیوان عدالت اداری مراجعه و به آن اعتراض کند.

احداث بنای بدون پروانه(مجوز)
مطابق ماده ۱۰۰ قانون شهرداری مالکین زمین­‌ها و املاکی که در محدوه­‌ی شهر یا حریم آن واقع شده­‌است، باید قبل از هر اقدامی جهت ساخت‌­وساز یا تفکیک از شهرداری پروانه(مجوز) دریافت کنند. در صورتی که بنایی بدون گرفتن مجوز ساخت از شهرداری دست به ساخت­‌وساز بزند، رأیی که کمیسیون صادر می­‌کند در دو حالت زیر متفاوت خواهد بود؛
الف. اگر ساخت­‌وساز بدون رعایت اصول فنی و بهداشتی و شهرسازی باشد، کمیسیون موظف است که حکم به تخریب بنا بدهد.
ب. اگر ساخت‌­وساز بدون گرفتن مجوز از شهرداری بوده ولی اصول فنی و بهداشتی شهرسازی در آن رعایت شده باشد، کمیسیون می­‌تواند حکم به تخریب یا پرداخت جریمه صادر کند. اگر حکم به پرداخت جریمه صادر شود، میزان جریمه با توجه متراژ بنایی است که بدون مجوز ساخته شده‌ ­است. در این حالت به ازای هر متر مربع بنای بدون مجوز، یک دهم ارزش معاملاتی ساختمان به عنوان جریمه دریافت می­‌شود. پس از پرداخت جریمه شهرداری و نیز عوارض قانونی باید برگ پایان کار ساختمان صادر کند.

تخلف تراکم اضافی
مساحت زیربنای مربوط به هر ساختمان در پروانه ساخت آن تعیین می­‌شود. حالا اگر زائد بر مساحت زیربنای مندرج در پروانه ساختمانی اضافه بنا وجود داشته باشد، گفته می­‌شود که شخص مرتکب تخلف تراکم اضافی گردیده­‌است. کمیسیون ماده ۱۰۰ قانون شهرداری در این خصوص می­‌تواند ۲ نوع حکم صادر کند:
الف. تخریب: در صورتی که در ساختن ساختمان اصول فنی شهرسازی و بهداشتی رعایت نشده باشد و یا این‌که کمیسیون در ابتدا حکم به پرداخت جریمه صادر نماید ولی این جریمه پرداخت نشود، کمیسیون حکم به تخریب بنای اضافی را صادر خواهد کرد.
ب. تعیین جریمه: اگر قلع اضافه بنا ضرورت نداشته باشد، کمیسیون حکم به پرداخت جریمه صادر خواهد کرد.

تخلف مربوط به عدم احداث پارکینگ
در برخی موارد با توجه به مشخصات پروانه و هم­‌چنین نقشه­‌ها و ضوابط شهرداری احداث پارکینگ ضروری است. حالا اگر سازنده­‌ی ساختمان بدون توجه به این ضوابط پارکینگ نسازد و یا این‌که ساخت پارکینگ بدون رعایت اصول فنی شهرسازی و بهداشتی باشد، مرتکب تخلف شده­‌ است. در این موارد اگر امکان اصلاح این تخلف وجود داشته باشد(مانند اینکه پارکینگ ساخته نشده باشد ولی امکان ساخت مجدد آن وجود داشته باشد)، حکم به اصلاح آن صادر خواهد شد. اگر امکان اصلاح وجود نداشته باشد، حکم به پرداخت جریمه صادر خواهد شد. در صورتی که پارکینگ بدون رعایت اصول شهرسازی، فنی و بهداشتی احداث شده باشد، کمیسیون موظف است حکم به تخریب آن صادر کند.

عدم استحکام بنا
در صورتی که اصول فنی، بهداشتی و شهرسازی رعایت نشود و موجب شود بنا استحکام لازم را نداشته باشد، کمیسیون موظف است حکم تخریب بنا را صادر کند.

عدم رعایت اصول شهرسازی، فنی و بهداشتی
اگر اصول شهرسازی، فنی و بهداشتی رعایت نشود، کمیسیون ماده ۱۰۰ قانون شهرداری موظف است حکم به تخریب صادر کند.

تغییر کاربری
شهرداری در شهرهایی که نقشه جامع شهری تهیه شده مکلف است طبق این نقشه در پروانه ساختمانی نوع استفاده از ساختمان را قید کند. حالا اگر بر خلاف آن چه به عنوان نوع استفاده در پروانه و مجوز ساخت ذکر شده، مالک منطقه غیرتجاری محل کسب، پیشه و تجارت دایر کند. در این حالت شهرداری این موضوع را در کمیسیون مطرح می­‌کند و کمیسیون پس از آن­که احراز کرد تخلفی رخ داده ­‌است، در مهلت مناسب در مورد تعطیلی محل تصمیم می­‌گیرد. اجرای این تصمیم با مأموران شهرداری است.

تخلف مهندس ناظر ساختمان
مهندس ناظر ساختمان باید بر عملیات اجرایی ساختمان نظارت کند تا ساختمانی که ساخته می­‌شود با مشخصات درج شده در پروانه و نقشه مطابقت داشته باشد. در پایان کار هم باید تأیید کند که ساختمان ساخته شده با آن­چه در پروانه و نقشه نوشته شده‌ است، مطابقت دارد. اگر مهندس ناظر تخلفی را ببیند ولی آن را به شهرداری اعلام نکند و یا این‌که برخلاف واقع گزارش دهد و پرونده آن ساختمان در کمیسیون ماده ۱۰۰ مطرح شود، شهرداری باید تخلف مهندس ناظر را به سازمان نظام مهندسی گزارش دهد.

۲۴ خرداد ۹۷ ، ۱۶:۵۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شرایط جدید فرزند خواندگی.

🔰در قانون جدید علاوه بر خانواده‌هایی که فرزند ندارند به خانواده‌هایی که فرزند دارند نیز، فرزند اهدا میشود.

🔰زنان بالای ۳۰ سال مجرد می‌توانند صاحب فرزندخوانده شوند.

🔰در قانون قبلی فقط کودکان زیر ۱۲ سال به فرزندخواندگی می‌رفتند اما اکنون تا ۱۶ سالگی مجاز شده است.

🔰همچنین در قانون قبلی باید بخشی از املاک به اسم فرزندخوانده می‌شد  اما اکنون این موضوع به قاضی سپرده شده و اگر خانواده صلاحیت فرزندخواندگی را داشته باشند با شرایطی که قاضی در نظر می‌گیرد این موضوع پیگیری می‌شود.
 
🔰در قانون قبلی فقط کودکان بی‌سرپرست به فرزندخواندگی داده می‌شود اما اکنون کودکان بدسرپرست هم اگر عدم صلاحیت خانواده‌هایشان احراز شود می‌توانند به صورت «امین موقت» یا «دائمی» به فرزندخواندگی بروند. 

🔰نداشتن سوء پیشینه و داشتن تحصیلات و سن کم از مواردی است که در کنار صلاحیت رفتاری و اخلاقی خانواده و تمکین مالی در نظر گرفته می‌شود. 

۲۴ خرداد ۹۷ ، ۱۶:۴۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

وظایف دیوان عدالت اداری.

رسیدگی به شکایت های وارده از سوی اشخاص حقیقی یا حقوقی در موارد زیر، از وطایف دیوان عدال اداری می باشد:

✅۱-👈🏻🔰الف) رسیدگی قضایی به بخش نامه ها، تصویب نامه ها، تصمیمات و اقدام واحد های دولتی ونهادهای عمومی، موسسه ها وشرکت های دولتی، سازمان تامین اجتماعی، نهادهای انقلابی وتشکیلات عام المنفعه مانند ستاد اجرایی فرمان امام، بنیاد مستضعفان، بنیاد شهید و… تمامی موسسه های وابسته با مراکز دولتی ونهادهای انقلابی وعمومی از جمله شهرداریها.

🔰ب) تمامی تصمیم ها واقداماتی که مدیران نهادهای مذکور در بند قبلی اتخاذ می نمایند، قابل شکایت در دیوان عدالت اداری می باشد.

✅۲- رسیدگی قضایی به شکایت ها و دادخواست ها از تصمیم های قطعی اتخاذ شده در پرونده های کمیسیون حل اختلاف مالیاتی، هیاأت های حل اختلاف کارگروکارفرما، کمیسیون💥 ماده ۱۰۰ شهرداری ها، که شاکی مدعی نقض قوانین و مقررات و اشکال شکلی در آنها باشد، قابل رسیدگی در دیوان عدالت اداری می باشد.

✅۳- رسیدگی به شکایت ودادخواست کلیه قضات وافراد مشمول قانون استخدام کشوری و تمامی افرادی که از هر حیث مقام لشکری یا کشوری و مستخدم نهادهای مذکور در بند یک می باشند از حیث وضعیت استخدامی وحقوق ومزایا در صلاحیت دیوان عدالت اداری می باشد و قابل شکایت در این مرجع قضایی هستند.

۲۴ خرداد ۹۷ ، ۱۶:۴۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آشنایی با دادگاه اطفال و روند رسیدگی به جرم اطفال و نوجوانان.

دادگاه مکانی برای محاکمه و جایگاهی برای برقراری عدل و انصاف است؛ اما این مکان پرمشاجره و پرهیاهو، جایگاه غریبی برای کودکان است. موجودات کوچکی که تصور واقعی و درستی از محیط و انسان‌های اطراف‌شان ندارند. کودکانی که اگر هم مرتکب خطایی شوند صادقانه آن را می‌پذیرند و از کردار خود پشیمان می­‌شوند.

 در سیستم قضایی ایران، قانونی کیفری در سال ۱۳۰۴ به تصویب رسید که مواد ۳۴ تا ۳۹ آن مسئولیت کیفری اطفال را بیان می­‌کرد. قانون تشکیل دادگاه اطفال بزه‌کار، به سال ۱۳۳۸ بازمی­‌گردد. این قانون، تحولی اساسی را در صلاحیت رسیدگی به جرایم ارتکابی اطفال و نوجوانان درپی داشت. اما این قانون تنها در نقاط خاصی که دادگاه اطفال در آنها برپا شده بود اجرا گردید و مواد ۳۴ تا ۳۹ قانون مجازات مصوب ۱۳۳۴ بر آن حاکم بود.

درنهایت، در قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۶۱ و همچنین قانون مدنی، سن بلوغ که در دختران ۹ سال تمام قمری و در پسران ۱۵ سال تمام قمری بود، به عنوان سن دارا شدن مسئولیت کیفری در نظر گرفته شد.

به جرایم کودکان و نوجوانان تا سنین مذکور، در دادگاه اطفال و براساس قوانین حاکم بر آن رسیدگی می­‌شد و جرایم ارتکابی پس از ۹ یا ۱۵ سال تمام قمری، در دادگاه‌های بزرگسالان مورد رسیدگی قرار می‌­گرفت.

هرچند در سال‌های بعد، قوانین قدیمی اصلاح و قوانین جدیدی تصویب شدند و رسیدگی در دادگاه اطفال و سن مسئولیت کیفری موردبحث، دستخوش تغییرات زیادی شدند. لیکن، درنهایت با تصویب قانون مجازات اسلامی در سال ۱۳۹۲، تمامی جرایمی که اطفال و نوجوانان در سنین ۹ تا ۱۸ سال تمام شمسی مرتکب می‌‌شوند، به‌طور کامل در دادگاه اطفال مورد رسیدگی قرار می­‌گیرند.

حتی در حالتی که جرم ارتکابی، به‌صورت دسته‌جمعی به همراه بزرگسالان انجام شده باشد، جرم اطفال و نوجوانان در همان دادگاه اطفال مورد رسیدگی قرار می‌گیرد. حال اگر در جریان رسیدگی به جرم، سن متهمی که زیر هجده سال دارد، از هجده سال تجاوز کند، باز هم دادگاه اطفال و نوجوانان به جرم وی رسیدگی خواهد کرد، اما چنانچه قبل از رسیدگی دادگاه، سن متهم از هجده سال تجاوز کند، به اتهام او در دادگاه کیفری بزرگسالان رسیدگی می‌­شود.

تشکیلات دادگاه اطفال

دادگاه اطفال و نوجوانان در حوزه‌ی قضاییِ شهرستان یا مرکز استان، در یک یا چند شعبه تشکیل می‌­شود که ریاست آن در شهرستان­‌های غیر از مرکز استان با رئیس دادگستری و در شهرستان­‌های مرکز استان با رئیس کل دادگاه­‌های شهرستان مرکز استان می­‌باشد.

قضات دادگاه مذکور، توسط رئیس قوه‌ی قضاییه و از بین قضاتی که حداقل پنج سال سابقه‌ی خدمت قضایی دارند، با رعایت سن و تأهل و ترجیحا داشتن فرزند، انتخاب می‌شوند.

رئیس کل دادگستری استان، در راستای اقدامات تربیتی و حمایتی از اطفال، برای هر شعبه از دادگاه اطفال، حداقل چهار نفر مرد و زن را از بین متخصصان علوم تربیتی، روان‌شناسی، جرم‌شناسی، مددکاری اجتماعی، دانشگاهیان و فرهنگیان آشنا به مسائل روان‌شناختی و تربیتی کودکان و نوجوانان، اعم از شاغل یا بازنشسته، به مدت دو سال (انتخاب مجدد آنان بلامانع است)، به عنوان مشاور دادگاه انتخاب می­‌کند تا در هر پرونده‌ی ارجاعی، رئیس شعبه به قید قرعه دو نفر از آنان را انتخاب نماید.

در کنار دادگاه اطفال و در محل تشکیل آن، شعبه‌ای از دادسرای عمومی و انقلاب به سرپرستی یکی از معاونان دادستان و در صورت لزوم یک یا چند دادیار و بازپرس دایر می­‌گردد.

حال اگر جرم توسط اطفال زیر ۱۵ سال تمام رخ دهد و مجازات قانون برای جرم ارتکابی فقط حبس کمتر از ۳ سال یا آن جرم، جرمی منافی عفت مانند زنا باشد، مراحل تعقیب و تحقیق و رسیدگی تماما توسط دادگاه اطفال صورت می­‌گیرد، اما در مواردی غیر از موارد بیان‌شده، تعقیب و تحقیقات لازم پیرامون جرم توسط دادسرا به عمل می‌­آید.

در جریان تحقیقات مقدماتی، دادگاه، نوجوانان بین ۹ تا ۱۵ سال را به والدین یا سرپرست قانونی یا در صورت نبود آنها به هر شخص حقیقی یا حقوقی که صلاح بداند می‌­سپارد تا در صورت نیاز او را نزد دادگاه حاضر کند. هرچند خود طفل نیز ملزم به حضور است. نوجوانان بین ۱۵ تا ۱۸ سال یا به‌صورت قبل تحت نظر قرار می‌­گیرند یا برای آنها کفیل تعیین می‌­شود. درصورتی که این افراد قادر به معرفی کفیل نباشند یا در جرایم علیه امنیت یا جرایمی سنگینی که مجازات قانونی آنها اعدام، قصاص، سه یا بیش از سه سال حبس است شرکت داشته باشند؛ دادگاه یا دادسرا می‌­تواند قرار نگهداری موقت متهمان ۱۵ تا ۱۸ سال را در کانون اصلاح و تربیت صادر نماید.

انتشار جریان رسیدگی دادگاه و دادسرای اطفال و نوجوانان، افشای هویت و مشخصات متهم به وسیله‌ی مطبوعات یا سایر رسانه­‌های عمومی یا به هر روش دیگری ممنوع می‌باشد و متخلفین مورد پیگرد قانونی قرار می‌­گیرند.

روند رسیدگی به جرم در دادگاه اطفال

رسیدگی در دادگاه اطفال مانند دادگاه­‌های دیگر، با تعیین وقت قبلی و ابلاغ به طرفین صورت می­‌گیرد، مگر درمواردی که جرایم سبک و جرایمی که مجازات آنها غیر از حبس است، صورت گرفته باشد یا متهم، والدین یا وکیل او (در صورت داشتن وکیل) حاضر باشند و از دادگاه بخواهند که به دعوا رسیدگی کند و دادگاه نیز شرایط رسیدگی را داشته باشد، این امکان به وجود می‌آید که دادگاه بدون تعیین وقت قبلی، رسیدگی و رأی صادر کند. دادگاه اطفال و نوجوانان تمامی اختیاراتی را که قانون‌گذار برای دادگاه­‌های دیگر شناخته است، دارا می‌­باشد؛ که به نظر می‌رسد توضیح آن از حوصله‌ی بحث خارج است و باید در مبحث دیگری به آن اشاره کرد.

درهنگام رسیدگی دادگاه، حضور والدین یا سرپرست طفل یا نوجوان، وکیل مدافع تعیینی، شاکی، اشخاصی که نظر آنان در تحقیقات مقدماتی استماع‌ شده است، شهود و مطلعان و مددکار اجتماعی سازمان بهزیستی الزامی است و برای حاضر شدن افراد دیگر، برای مثال خود طفل، دادگاه باید موافقت کند و حتی اگر در صورت مصلحت دانستن دادگاه محترم، بهتر باشد که خود طفل در جلسه‌ی رسیدگی حضور نداشته باشد، رأی صادره در هر صورت حضوری محسوب می‌شود.

دادگاه محترم اطفال و نوجوانان، در جرایم مهمی مانند قتل، سرقت­‌های مسلحانه، آدم‌ربایی و … که قانون‌گذار مجازات­ سنگینی برای آنها در نظر گرفته است، به ولی یا سرپرست قانونی متهم ابلاغ می‌­نماید که برای وی وکیل تعیین کنند و در صورت عدم تعیین وکیل یا عدم حضور وکیل بدون عذر موجه، دادگاه مذکور موظف به تعیین وکیل است. اما در جرایم سبکی مانند کیف‌زنی یا شکستن شیشه‌ی اتومبیل، ولی یا سرپرست قانونی می‌­تواند خود از متهم دفاع کند یا وکیل تعیین نماید. همچنین در این نوع از جرایم، نوجوان نیز می‌­تواند از خودش دفاع کند.

۲۲ خرداد ۹۷ ، ۱۷:۱۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اطلاعات حقوقی درمورد خانواده

از فحوای ماده 21 آیین نامه اجرایی قانون حمایت خانواده این برداشت می شود که باید میان گواهی عدم امکان سازش صادره ناشی از درخواست زوج و ناشی از تقاضای طرفین (طلاق توافقی) تفکیک قائل شد و در صورت صدور گواهی عدم امکان سازش به تقاضای طرفین و عدم حضور زوجه در دفترخانه اجرای صیغه ی طلاق را منتفی دانست. این ماده مقرر می دارد: «چنانچه زوجه برای اجرای گواهی عدم امکان سازش که به درخواست زوج صادر گردیده در دفترخانه حاضر نشود، در صورتی که زوج حقوق مالی زوجه، موضوع ماده ۲۹ قانون، را تحویل اجرای احکام دادگاه صادرکننده گواهی عدم امکان سازش نماید، به تقاضای زوج صیغه طلاق جاری و در دفتر طلاق ثبت و مراتب به زوجه اطلاع داده می‌شود. از جهت حفظ و نگهداری حقوق مالی زوجه، اجرای احکام به ترتیب مقرر در مواد ۴۵  و ۷۸  قانون اجرای احکام مدنی عمل خواهد کرد. هزینه نگهداری اشیاء و اموال و سکه‌ها از زمان تحویل توسط زوج، به عهده زوجه خواهد بود.» اما از ظاهر متن ماده 35  قانون  چنین بر می آید که عدم حضور زوجه در دفتر خانه در طلاق های توافقی مانع از اجرای صیغه طلاق نیست.

۲۲ خرداد ۹۷ ، ۱۶:۴۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

چگونه خسارت افت قیمت خودرو بدلیل تصادف را مطالبه کنیم؟.

بیمه فقط خسارات مربوط به تعمیر و صافکاری خودرو را پرداخت می‌کند؛ در حالی که در عرف جامعه ما خودرو تصادفی با غیر تصادفی تفاوت قیمت دارد.
🖌طبق ماده ۱ و ۲ قانون مسئولیت مدنی هر کس به دیگری چه عمد یا غیر عمد خواه مباشرتاً یا به تسبیب خسارتی وارد کند مسئول جبران خسارت می‌باشد. در این راستا هم شخص متضرر می‌بایستی برای تامین دلیل برآورد خسارت ناشی از افت قیمت به شورای حل اختلاف مراجعه کند. پس از ثبت دادخواست، کارشناس مربوط به تصادفات تعیین می‌شود که ایشان با ملاحظه خودرو و یا در مواردی عکس‌های آن، خسارت افت قیمت را محاسبه و برآورد می‌کند.
🖌بعد از برآورد خسارت با توجه به مبلغ خسارت تعیین شده توسط کارشناس، دادخواست مطالبه خسارت به طرفیت مالک خودروی مقصر تقدیم دادگاه یا شورای حل اختلاف می‌شود با این توضیح که اگر خسارت بیش از ۲۰ میلیون تومان باشد رسیدگی به دادخواست مطالبه خسارت در صلاحیت دادگاه و اگر کمتر از آن باشد در صلاحیت شورای حل اختلاف می‌باشد.

۲۱ خرداد ۹۷ ، ۱۸:۲۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

حمایت از مسبب حادثه رانندگی در قانون جدید بیمه شخص ثالث.

در قانون قبلی اگر مسبب حادثه رانندگی دچار جرح یا فوت می شد، هزینه پزشکی یا هزینه ای بابت فوت به شخص و خانواده آنها تعلق نمی گرفت؛اما در قانون جدید به واسطه حمایت بیشتر از کانون خانواده این مهم میسر شد.

🖌بر اساس ماده ۳ قانون بیمه اجباری خسارت وارده به شخص ثالث مصوبه ۱۳۹۵ " دارنده وسیله نقلیه مکلف است برای پوشش خسارتهای وارد شده به راننده مسبب حادثه، حداقل به میزان دیه مرد مسلمان در ماه غیر حرام بیمه حوادث اخذ کند. مبنای محاسبه میزان خسارت قابل پرداخت به راننده مسبب حادثه معادل دیه فوت و یا دیه و یا ارش جرح در فرض ورود خسارت بدنی به مرد مسلمان در ماه غیر حرام و هزینه معالجه آن می باشد."
🖌بنابراین براساس قانون مذکور که به تایید شورای محترم نگهبان نیز رسیده است، مبنای محاسبه و پرداخت خسارت به راننده مقصر حادثه مبلغ دیه ماه غیر حرام می باشد. البته چنانچه دارنده وسیله نقلیه در زمان خرید بیمه نامه سرمایه بیمه حوادث را بالاتر از دیه ماه غیر حرام تعیین نموده و حق بیمه آن را پرداخت کرده باشد در محاسبه مبلغ خسارت، این سرمایه ملاک عمل خواهد بود.
🖌با توجه به مراتب فوق ملاحظه می شود که مصوبه دولت کاملا منطبق با قانون بوده است.
لازم به ذکر است که قبل از این قانون به راننده مقصر حادثه دیه جرح تعلق نمی گرفت که با تصویب قانون جدید و تدوین آیین نامه آن در دولت، دیه جرح نیز به راننده مقصر حادثه پرداخت می شود که قبل از تصویب این قانون این نوع دیه پرداخت نمی گردید.

۲۱ خرداد ۹۷ ، ۱۸:۱۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

ارتشا با جرم اعمال نفوذ متفاوت است .

--در ارتشا شخصی مالی را به کارمند دولت می دهد
ولی در اعمال نفوذ شخصی در قبال اخذ مالی از دیگری ،نسبت به نفوذی که با کارمند اداره دارد تا کارمند تحت تاثیر آن نفوذ ،کار دیگری را انجام دهد
**پس در اعمال نفوذ کارمند مالی را نمیگیرد چون اگر بگیرد که ارتشا است بلکه واسطه آن مال را میگیرد و جرم آن واسطه اعمال نفوذ است

**حال اگر کارمند آن مال را میگرفت جرم کارمند ارتشا بود و عنوان مجرمانه واسطه ،درحکم راشی بود ولی نقش مجرمانه آن معاونت در ارتشا بود که در اصطلاح آنرا رایش گویند

۲۱ خرداد ۹۷ ، ۱۸:۱۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تامین مالی تروریسم ،پولشویی نیست.

اگر مرتکب قبل از اقدامات تروریستی اقدام به جمع آوری مال در جهت حمایت از تروریسم کند جرمش جرم تامین مالی تروریسم است اما اگر اموال حاصل از قاچاق صورت گرفته از سوی یک سازمان تروریستی را نگه داری کند جرمش پولشویی است

۲۱ خرداد ۹۷ ، ۱۸:۱۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

جهات تخفیف عبارتند از.

الف- گذشت شاکی یا مدعی خصوصی

ب- همکاری مؤثر متهم در شناسایی شرکا یا معاونان، تحصیل ادله یا کشف اموال و اشیاء حاصله از جرم یا به کار رفته برای ارتکاب آن

پ- اوضاع و احوال خاص مؤثر در ارتکاب جرم، از قبیل رفتار یا گفتار تحریک آمیز بزه دیده یا وجود انگیزه شرافتمندانه در ارتکاب جرم

ت- اعلام متهم قبل از تعقیب یا اقرار مؤثر وی درحین تحقیق و رسیدگی

ث- ندامت، حسن سابقه و یا وضع خاص متهم از قبیل کهولت یا بیماری

ج- کوشش متهم به منظور تخفیف آثار جرم یا اقدام وی برای جبران زیان ناشی از آن

چ- خفیف بودن زیان وارده به بزه دیده یا نتایج زیانبار جرم

ح- مداخله ضعیف شریک یا معاون در وقوع جرم

ماده_۳۸ ق م ا

۱۹ خرداد ۹۷ ، ۲۲:۵۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نکته مطالعاتی:.

👈👈کم فروشی ،احتکار نیست.

👈👈کم فروشی :یعنی عرضه کالا یا خدمات کمتر از میزان و مقادیر خریداری شده از نظر کمی و کیفی.

👈👈احتکار :نگه داری کالا بصورت عمده که ضرورت عرضه آن توسط دولت اعلام گردیده.

👈👈پس احتکار در مورد ""خدمات ""نیست.

۱۸ خرداد ۹۷ ، ۱۷:۳۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شرایط باطل در قرارداد کار.

۱_ساعات مازاد بر ساعت قانونی (۴۴ ساعت کار در هفته) بدون پرداخت اضافه کاری‌.

۲_کارگر حق استفاده از مرخصی استحقاقی را نداشته باشد.

۳_عدم استفاده کارگر از تعطیلی هفتگی.

۴_حقوق در قبال کارکرد ۷ ساعت ۲۰ دقیقه در روز کمتر از حداقل مصوب شورای عالی کار باشد.

۵_پرداخت حق بیمه به صورت نقدی به کارگر.

۶_فسخ قرارداد و اخراج کارگر با تصمیم کارفرما.

۱۸ خرداد ۹۷ ، ۱۱:۳۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اقسام دلالی

🔹ماده‌ 7 قانون راجع به دلالان، سه نوع دلالی را پیش بینی کرده است:
🔸1-  برای معاملات ملکی.
🔹2- برای معاملات تجاری.
🔸3- برای خواروبار و سایر امور شهری.
شخص می‌تواند در رشته‌های مختلف دلالی کند اما باید برای هر یک از آنها، پروانه جداگانه اخذ کند.
🔹دلال علاوه بر دلالی شخصاً می‌تواند تجارت کند و می‌تواند در معامله‌ای که به عنوان دلال انجام می‌دهد، خود نیز سهیم یا منتفع باشد.
🔸قرارداد دلالی: قرارداد دلالی، عقدی جایز است؛ یعنی طرفین قرارداد (آمر و دلال) می‌توانند آن را فسخ کنند.
🔹در صورت فسخ قرارداد دلال نسبت به عملی که انجام داده یا به ترتیبی که در قرارداد قید شده است، مستحق اجرت و مخارجی که هزینه کرده است، خواهد بود.

۱۸ خرداد ۹۷ ، ۰۱:۳۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

دلالی

🔹دلال کسی است که در مقابل دریافت اجرت، واسطه انجام معاملاتی شده یا برای کسی که می‌خواهد معاملاتی انجام دهد، طرف معامله پیدا می‌کند.در دلالی، مقررات وکالت اجرا می‌شود همچنین همه اقسام عملیات دلالی، تجاری محسوب می‌شوند.
🔸 مراجعه به دلال برای انجام معامله جز در مورد معاملات بورس اجباری نیست و طرفین آزادند به واسطه‌ها مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ مختصری حق دلالی، مشتریان معتبر پیدا کنند.

۱۸ خرداد ۹۷ ، ۰۱:۲۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

امتناع شوهر از رابطه

🔹این امر تنها در صورتی که موجب عسر و حرج ( سختی و دشواری) زن بشود ، می تواند با اثبات آن در دادگاه از شوهر خود طلاق بگیرد.
🔸اگر عدم برقراری رابطه به دلیل "عَنین بودن" یا عدم توانایی شوهر در نعوظ باشد و قابل درمان نیز نباشد، زن میتواند از شوهر خود جدا شود.
🔹اثبات وقوع نزدیکی زن و شوهر در مواردی که زن در منزل شوهر زندگی میکند ، کمی مشکل است.
🔸مگر اینکه خود مرد اقرار کند و یا مثلا این موضوع را به اطلاع دوستان خود رسانده و آنها نیز در دادگاه علیه او شهادت دهند و یا اینکه قاضی با توجه به اوضاع و احوال (مثل جدا کردن تخت ها) و گزارشات پزشکی قانونی ، به موضوع علم پیدا کند.

۱۸ خرداد ۹۷ ، ۰۱:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر