⚖به روز بودن دانشجویان حقوق و پاسخگویی به سوالات هموطنانم.⚖

۷۲۸ مطلب با موضوع «انواع دادخواست» ثبت شده است

دادخواست الزام به انجام تعهد در پرداخت بدهی

برگ دادخواست به دادگاه عمومی

مشخصات طرفین

نام

نام خانوادگى

نام پدر

شغل

 

محل اقامت

شهر – خیابان -کوچه -  شماره –پلاک

خواهان

 

 

 

 

 

 

خوانده

 

 

 

 

 

وکیل یا نماینده قانونى

 

 

 

 

 

تعیین خواسته وبهای آن

الزام به انجام تعهد در پرداخت بدهی به میزان  ........... ریال به انضمام کلیة خسارات قانونی

دلایل ومنضمات دادخواست

کپی مصدق 1ـ قرارداد با خوانده ، 2ـ استعلام از  ...........      ،   ........... " 3- مدرک مورد نیاز دیگر"

ریاست محترم مجتمع قضایی........... "نام  شهرستان محل اقامت خوانده "

با سلام احتراماً به استحضار می رساند :

اینجانب‌ به نشانی مذکور برابر قرارداد مورخ  ...........      ،  ...........     دانگ ...........      باب مغازه واقع در نشانی  ...........      را از خوانده/خواندگان خریداری نموده و بهای آن کلاً پرداخت شده است. متأسفانه علیرغم ایفای تعهداتم به عنوان خریدار ، متأسفانه خواندة/ خواندگان مذکور از اجرای کامل مفاد قرارداد امتناع نموده و همچنان بدهی‌های خود را در حق  ........... پرداخت نمی‌نماید. نظر به اینکه عدم پرداخت بدهی‌های  ...........      موجب بروز مشکلات متعددی می‌گردد فلذا مستنداٌ به مواد 10 ، 219, 220 ، 221و1301قانون مدنی حکم به محکومیت خوانده/خواندگان به پرداخت بدهی خود به انضمام کلیة خسارات و هزینة دادرسی در حق اینجانب مورد استدعاست. 

محل امضاء – مهر – انگشت

۱۰ مهر ۹۷ ، ۱۷:۴۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

دعوای استرداد لاشه چک

تعریف: در روابط حقوقی بین اشخاص، چک به دلایل مختلفی ازجمله قرارداد، پرداخت ثمن یا تضمین حسن انجام کار و … مورد مبادله قرار می‌گیرد. در مواردی ممکن است صادرکننده یا متعهد به جهاتی ازجمله امانی یا تضمینی بودن چک یا پرداخت وجه آن دارنده را مستحق دریافت وجه چک نداند و دارنده نیز از استرداد سند فوق ممانعت به عمل آورد درنتیجه ایشان می‌تواند با جمیع شرایط علیه دارنده دعوای استرداد لاشه چک را از دادگاه تقاضا نماید.

 

شرایط اقامه دعوا:

۱ – وجود لاشه چک در ید خوانده

۲ – اقامه دعوا توسط ذینفع چک

 

دادگاه صالح: طبق ماده ۱۱ قانون آیین دادرسی مدنی مرجع صالح برای رسیدگی به دعوای استرداد لاشه چک محل اقامت خوانده یا همان دارنده است. البته این مورد اصل بوده و ممکن است در مواردی شامل قانون آیین دادرسی مدنی نیز باشد.

 

هزینه دادرسی: دعوای استرداد اسناد تجاری ازجمله دعاوی مالی می‌باشد که مستلزم پرداخت هزینه دادرسی سه و نیم درصد مبلغ مندرج در سند تجاری در مرحله بدوی می‌باشد. البته گروهی نیز معتقد بر غیرمالی بودن این دعوا می‌باشد؛ اما رویه قضایی مبتنی بر مالی بودن این دعوی می‌باشد.

 

مشخصات طرفین

 

خواهان

 

خوانده

 

وکیل یا نماینده قانونی

 

خواسته یا موضوع و بهای آن تقاضای صدور حکم مبنی بر محکومیت خوانده به استرداد یک فقره چک به شماره ……………… صادره از بانک ……………………
دلایل و منضمات دادخواست

 

قرارداد مورخه …………………………، چک شماره ………………………..، شهادت شهود، اظهارنامه

 

شرح دادخواست

ریاست محترم دادگاه عمومی حقوقی

با سلام

احتراماً به استحضار می‌رساند

وفق قرارداد مورخه ……………………… بنده با خوانده محترم عقد مشارکتی را منعقد نمودم و چک متنازع‌فیه را بابت حسن انجام کار در اختیار خوانده قراردادم. بعد از گذشت یک ماه، با توافق طرفین قرارداد منعقده را اقاله نمودیم. حال با توجه به اینکه وجود چک فوق در ید خوانده قانونی نبوده و بنده نیز با ارسال اظهارنامه استرداد آن را تقاضا نموده‌ام لکن خوانده از انجام آن استنکاف نموده لذا با تقدیم این دادخواست خواسته به شرح ستون خواسته مورد استدعا می‌باشد.

 

۲۳ شهریور ۹۷ ، ۱۹:۱۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نمونه دادخواست ابطال سند زمین شهری

ریاست محترم مجتمع قضایی "‌نام شهرستان محل وقوع ملک " باسلام احتراماً به استحضارمی رساند:به موجب کپی مصدق سند مالکیت شماره ، پلاک/ پلاک های ثبتی شماره / بخش "شماره و نام شهرستان" به مساحت واقع در در مالکیت قانونی و رسمی اینجانب بوده و املاک مذکور..

برگ دادخواست به دادگاه عمومی

مشخصات طرفین

نام

نام خانوادگى

نام پدر

شغل

محل اقامت

شهر – خیابان -کوچه -  شماره –پلاک

خواهان

بابافارس

قاسمی

اصفهان.......

خوانده

 

بابافارس 2

....

اصفهان....

وکیل یا نماینده قانونى

 

تعیین خواسته وبهای آن

ابطال رای کمیسیون ماده 12 قانون زمین شهری و ابطال سند مالکیت صادره به انضمام جمیع خسارات قانونی وارده

دلایل ومنضمات دادخواست

کپی مصدق 1- نظریه کمیسیون ماده 12 ، 2 - معاینه و تحقیق محلی با جلب نظر کارشناس رسمی دادگستری 3- نقشه های هوایی سنوات 35 لغایت 58

 

ریاست محترم مجتمع قضایی "‌نام شهرستان محل وقوع ملک "

باسلام احتراماً به استحضارمی رساند:

به موجب کپی مصدق سند مالکیت شماره ، پلاک/ پلاک های ثبتی شماره / بخش "شماره و نام شهرستان" به مساحت واقع در در مالکیت قانونی و رسمی اینجانب بوده و املاک مذکور طی سالیان متمادی تحت کشت و زرع بوده و به دلیل واقع شدن در محدوده شهر و بر اثر عوامل جوی عملیات کشاورزی در آن متوقف شده و کمیسیون ماده 12 بدون توجه به سوابق و وجود آثار عمران در آن و بدون رعایت موازین قانونی آن را موات اعلام نموده. از آنجائیکه با توجه به تعریف زمین موات پلاک های مورد ترافع خارج از شمول تعریف مزبور می باشد فلذا عندالاقتضاء با معاینه و تحقیق محلی و جلب نظر کارشناس رسمی رشته مرتبط و با لحاظ نقشه های هوایی سنوات 35 لغایت 58 صدور حکم به فسخ نظریه کمیسیون ماده 12 به شماره و اعلام بایر بودن پلاک/پلاک های مذکور به انضمام جمیع خسارات و هزینه دادرسی مورد استدعاست.

محل امضاء – مهر – انگشت

۲۲ شهریور ۹۷ ، ۱۳:۱۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نمونه دادخواست مطالبه وجه ضمانت و سپرده

باسلام احتراماً به استحضارمی رساند:برای مناقصه عمومی شماره خوانده ، موضوع خرید در تاریخ با تقدیم اسناد و مدارک مربوطه شرکت کردیم که متاسفانه توفیقی در برنده شدن در مناقصه مذکور بدست نیامد. نظر به اینکه به محض برنده نشدن در مناقصه مذکور ضمانتنامه مربوطه باید مسترد گردد ولی خوانده به دلایل نامعلوم از استرداد آن خودداری می نماید

 

مشخصات طرفین

نام

نام خانوادگى

نام پدر

شغل

محل اقامت

شهر – خیابان -کوچه -  شماره –پلاک

خواهان

 

خوانده

 

وکیل یا نماینده قانونى

 

تعیین خواسته وبهای آن

مطالبه وجه ضمانت و سپرده مقوم به 100 ریال به انضمام کلیه خسارات قانونی با قرار تأمین خواسته

 

دلایل ومنضمات دادخواست

کپی مصدق :1-چک تضمینی ،2-آگهی شرکت در مناقصه "3 - مدرک مورد نیاز دیگر"

 

ریاست محترم مجتمع قضایی " نام شهرستان محل اقامت خوانده "

باسلام احتراماً به استحضارمی رساند:

برای مناقصه عمومی شماره خوانده ، موضوع خرید در تاریخ با تقدیم اسناد و مدارک مربوطه شرکت کردیم که متاسفانه توفیقی در برنده شدن در مناقصه مذکور بدست نیامد. نظر به اینکه به محض برنده نشدن در مناقصه مذکور ضمانتنامه مربوطه باید مسترد گردد ولی خوانده به دلایل نامعلوم از استرداد آن خودداری می نماید فلذا مستنداً به مواد1257 قانون مدنی و198 قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی وانقلاب درامور مدنی صدور حکم به محکومیت خوانده به استرداد ضمانتنامه و سپرده  / سپرده های مربوطه ( ) به انضمام کلیه خسارات قانونی و هزینه دادرسی در حق اینجانب مورد استدعاست. بدواً نیز صدور قرار تأمین خواسته وفق بند ج از ماده 108 قانون فوق الذکر تقاضا می شود.

محل امضاء – مهر – انگشت

 

۲۰ شهریور ۹۷ ، ۱۰:۳۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

برای پس گرفتن دادخواست چه کنم

احتراماً به استحضار می رساند ، اینجانب ............. فرزند ............... دارای شماره شناسنامه ........... صادره از .................. ساکن .............. مدعی و خواهان دعوی مطروحه در آن شعبه به کلاسه  پرونده شماره ............ اقرار می نمایم.  متن کامل در ادامه

 

بسمه تعالی

ریاست محترم شعبه .......... دادگاه عمومی ............

با سلام

احتراماً به استحضار می رساند ، اینجانب ............. فرزند ............... دارای شماره شناسنامه ........... صادره از .................. ساکن .............. مدعی و خواهان دعوی مطروحه در آن شعبه به کلاسه  پرونده شماره ............ اقرار می نمایم که از دعوی مزبور علیه آقای / خانم ............... فرزند ............ به کلی صرف نظر کرده و استرداد دعوی نموده و از دادگاه محترم تقاضای صدور قرار سقوط دعوی مطابق ماده 107 قانون آیین دادرسی مدنی (جدید ) را دارم .

با تشکر و تجدید احترام

نام و نام خانوادگی (خواهان )

امضاء و تاریخ

 

 

۲۰ شهریور ۹۷ ، ۱۰:۳۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نمونه دادخواست مطالبه وجه

به موجب کپی مصدق فقره چک تقدیمی به شمارة/شماره های به تاریخ/تاریخ های عهده بانک شعبه " نام شهرستان " اینجانب مبلغ ریال از خوانده/خواندگان طلبکارم که نامبرده/نامبردگان با وصف مراجعات مکرر و حلول اجل و سر رسید از تأدیه و پرداخت آن خودداری می کنند

 

مشخصات طرفین

نام

نام خانوادگى

نام پدر

شغل

محل اقامت

شهر – خیابان -کوچه -  شماره –پلاک

خواهان

مشخصات شخص طلبکار

 

 

 

ادرس:...

خوانده

مشخصات شخص بدهکار

 

 

 

 

ادرس :...

وکیل یا نماینده قانونى

 

 

 

 

 

 

تعیین خواسته وبهای آن

مطالبه وجه چک به میزان "تامبلغ ده میلیون ریال"ریال به انضمام کلیه خسارات قانونی

 

دلایل ومنضمات دادخواست

کپی مصدق: 1 - چک ، 2 - گواهینامه عدم پرداخت صادره از بانک

 

ریاست محترم شورأی حل اختلاف" نام شهرستان محل اقامت خوانده "

باسلام احتراماً به استحضارمی رساند:

به موجب کپی مصدق فقره چک تقدیمی به شمارة/شماره های به تاریخ/تاریخ های عهده بانک شعبه " نام شهرستان " اینجانب مبلغ ریال از خوانده/خواندگان طلبکارم که نامبرده/نامبردگان با وصف مراجعات مکرر و حلول اجل و سر رسید از تأدیه و پرداخت آن خودداری می کنند فلذا مستنداً به مواد198قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی وانقلاب درامورمدنی و310 قانون تجارت رسیدگی و صدور حکم محکومیت خوانده/خواندگان به پرداخت مبلغ خواسته به میزان ریال به انضمام کلیه خسارات قانونی و هزینه دادرسی در حق اینجانب مورد استدعاست.

محل امضاء – مهر – انگشت

۲۰ شهریور ۹۷ ، ۱۰:۳۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مطالبه نفقه فرزند.

خواهان: فلان زاده……..
خوانده: فلانی……..
کلاسه:……..
تعیین خواسته:
نفقه قانونی دخترم *** با توجه به استطاعت مالی پدرش ماهیانه ۳۵ هزار تومان که از تاریخ متارکه…….. لغایت…….. جمعاً…….. هزار تومان می باشد خوانده شوهر سابق این جانب خواهان فوق می باشد که به علت مسئولیت ناپذیری به عدم توجه نامبرده به زندگی وزن و فرزند طبق حکم صادره از دادگاه شعبه…….. به تاریخ…….. متارکه نمودیم که ثمره آن ازدواج نافرجام فرزند دختری به نام *** است که حضانت نگهداری آن به مدت ۷ سال به این جانب واگذار گردیده است و نفقه شرعی و قانونی با پدرش می باشد که از تاریخ…….. تا کنون بوده است لذا خواهشمند است جهت اخذ قانونی این مبلغ از نامبرده اقدام گردد دادخواست…….. به شعبه…….. ارجاع که ریاست شعبه دستور فرموده اند: با تعیین وقت رسیدگی و ارسال نسخه ثانی داد خواست برای خوانده طرفین دعوت شوند.
ضمناً در پرونده تصویری از دادنامه شماره…….. مربوطه به شعبه…….. وجود دارد که برمبنای آمده است چون طفل دختر و متولد…….. می باشد حضانت وی تا پایان سن ۷ سالگی به مادرش محول می گردد و خوانده می تواند هر دو هفته یک بار روزهای جمعه و به مدت ۱۰ ساعت از ۱۰ صبح الی ۸ شب با فرزندش در منزل خود ملاقات نمتید ضمناً خوانده مکلف است مبلغ ۳۵ هزار تومان بابت نفقه بپردازد.
در تاریخ…….. در وقت مقرر جلسه شعبه…….. دادگاه عمومی .......... به تصدی امضاء کننده ذیل تشکیل است پرونده کلاسه…….. تحت نظر است طرفین حضور ندارند خوانده به نشانی اعلامی شناخته نشده است از ناحیه خواهان لایحه ای واصل و ضمیمه پرونده گردیده است که ضمن آن آدرس جدید خوانده را اعلام نموده است لذا دفتر مقرر است وقت دیگری تعیین و طرفین دعوت و نسخه ثانی دادخواست و ضمائم به نشانی جدید خوانده ارسال شود سپس وقت رسیدگی مجدد تعیین وابلاغ شده است.
خانم فلان زاده…….. لایحه ای به شماره…….. دادگاه تقدیم داشته که علاوه بر ذکر مندرجات دادخواست تقدیمی اضافه نموده است که مدت…….. ماه است که نام برده نفقه فرزند را پرداخت ننموده و حتی چندین بار پس از ابلاغ دادگاه مبنی بر پرداخت نفقه قانونی از انجام آن سرباز می زند و عدم حضور نامبرده در دادگاه موجبات اذیت و ازار روحی این جانب را فراهم می سازد لذا خواهشمند است جهت دریافت نفقه قانونی از نامبرده اقدامات لازم را مبذول فرمائید در وقت مقرر جلسه دادگاه تشکیل و به شرح ذیل اقدام به صدور رأی می نماید.

رأی دادگاه
در خصوص دادخواست خانم فلان زاده…….. به طرفیت آقای فلانی…….. مبنی بر مطالبه نفقه فرزند مشترک از تاریخ…….. لغایت…….. با توجه به محتویات پرونده و ملاحظه فتوکپی دادنامه شماره…….. مورخه…….. این محکمه دادگاه دعوی خواهان را ثابت تشخیص و مستنداً به ماده ۱۱۹۹ قانون مدنی خوانده را به پرداخت مبلغ…….. هزار ریال بابت نفقه فرزند مشترک محکوم می نماید رأی صادره غیابی و ظرف مهلت ۲۰ روز از تاریخ ابلاغ قابل واخواهی در این دادگاه می باشد.

تحلیل وتوضیح:
۱- همانطوریکه از مطالعه پرونده استنباط می شود اولاً خواهان به استناد دادنامه صادره از شعبه…….. حضانت فرزندش بنام *** را تا سن ۷ سالگی بر عهده داشته و از آن طرف همسرش محکوم به پرداخت نفقه به فرزند مشترکشان گردیده است ضمن آنکه ملاقات فرزندش را به مدت ۱۰ ساعت داشته است بنابراین خواهان قانوناً قادر به تقدیم دادخواست مطالبه با توجه به احکام صادره از شعبه…….. عمومی بوده است.
۲- در ارتباط با عملکرد دادگاه بطور کلی مطلوب بنظر می رسد چون پس از صدور دستور تعیین وقت و ابلاغ وقت رسیدگی به آقای فلانی…….. نامبرده در محل شناخته نشده و متعاقب آن به خواهان اخطار رفع نقص مبنی بر تعیین و معرفی آدرس جدید خوانده ابلاغ شده است که با وجود شناسائی و معرفی آدرس جدید به محکمه و نیز ارسال برگ دادخواست و ضمائم به آدرس تعرفه شده نامبرده از حضور امتناع نموده است و اینجاست که دادگاه وفق ماده ۹۵ بدون نیاز به حضور طرفین اقدام به صدور رأی نموده است اگر چه این رأی غیابی است تحت شرایط خاصی قابل اجراء است لکن به هر صورت با توجه به ماده۱۱۹۹ قانون مدنی رأی صادره صحیح صادر شده و بدینوسیله تأیید می گردد.

۰۶ شهریور ۹۷ ، ۱۹:۲۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تقاضای الزام به تقسیم ماترک.

خواهان: فلان……….
خواندگان: فلانی…….. وغیره
کلاسه:……..
تعیین خواسته: الزام به تقسیم ماترک مرحومه ==ج…….. با تعیین قدرالسهم هر یک از وارث ومطالبه هزینه دادرسی وفق ماده ۵۱۹ ق. آ. د. م وخسارت وارده ناشی از دادرسی به وکالت آقای……..
دلائل و منضمات: ۱. پرونده کلاسه…….. ۲. گواهی حصر وراثت ۳. صورت برخی از اموال متوفیه ۴. برگ وکالت نامه
مادر موکل اینجانب به نام مرحومه ==…….. در مورخه…….. رحلت کرده و طبق گواهی انحصار وراثت پیوست به جز خودش دو برادر به نامهای بردارکوچیک و برداربزرگ و یک خواهر به نام -----همگی شهرت…….. وراثت قانونی متوفیه هستند نظر به این که کلیه اموال و دارایی های متوفی در تصرف احراز خواندگان میباشد و انحصاراً از منافع آن بهره برداری می نماید و حاضر به تقسیم ماترک برابر مقررات شرع و قانون نیست با تقدیم دادخواست حاضر تقاضای تقسیم ماترک متوفیه را داشته و دارم وکیل خواهان لیست ۶۰ قلم کالا و نیز مطالبات مرحومه ==== را از دیگران ضمیمه دادخواست نموده اند پرونده توسط معاونت قضایی به شعبه…….. ارجاع و به کلاسه فوق تحت نظر قرار گرفته و دستور تعیین وقت ارسال نسخه ثانی دادخواست و ضمائم به خواندگان را صادر نموده اند که وقت رسیدگی……… ساعت…….. صبح تعیین شده است وقت دادرسی به تاریخ…….. در دادگاه به آقای…….. ابلاغ گردیده است آقای برداربزرگ……… طی لایحه…….. از دادگاه خواسته است به خاطر این که مادرش تازه فوت کرد و از تألمات روحی رنج می برد برای این که بتواند آماده دفاع باشد و بدون ناراحتی و با تمرکز قوا در جلسه داد گاه حاضر شود طبق ماده ۹۹ ق. آ. د. م وقت دیگری جهت رسیدگی مشخص گردد.
در وقت مقرر دادگاه تشکیل گریده مقرر فرموده اند: هیچ یک از طرفین حضور ندارند لایحه ای به شماره…….. واصل که تقاضای تجدید جلسه را نموده است.
(از ناحیه برداربزرگ……..) از طرف دیگر اصحاب دعوا لایحه ای ارسال نشده و اخطاریه ابلاغ شده خواندگان واصل نشده و امر ابلاغ مجهول لذا موجبات رسیدگی فراهم نیست مقرراست دفتر: وقت رسیدگی دیگری تعیین طرفین دعوت شوند.
وقت رسیدگی ساعت……. صبح…….. تعیین وبه طرفین دعوا ابلاغ گردیده است.
در تاریخ…….. آقای *****….. کار آموز وکالت از طرف آقای /////…….. جهت مطالعه پرونده وکالت اخذ و ضمیمه پرونده نموده اند در وقت مقرر مورخه…….. به علت عدم ابلاغ دادخواست تقابل به خواهان رسیدگی میسور نیست لذا دستور تعیین وقت صادر گردیده که وقت رسیدگی ساعت…….. صبح مورخ…….. معین گردیده است.

۰۶ شهریور ۹۷ ، ۱۹:۱۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

طلاق (به درخواست زن)؛ استرداد اطفال.

 

خواهان: خانم x…..
خوانده: آقایy……
کلاسه:……….
تعیین خواسته و بهای آن:
تقاضای صدور حکم طلاق به استناد پرونده شماره………. دلایل و مشخصات: محتویات پرونده شماره……….
اینجانب x………. که مدت .... سال است با آقای y………. ازدواج کرده ام که دارای دو فرزند می باشم ایشان هیچ موقع مرا شریک زندگی خود قرار نداده و همیشه بیکار بوده است و چون دارای اعصاب ناراحت هستند وسایل منزل را خرد می کند و آبرو و حیثیت مرا برده است و حسن معاشرت ندارد و چون خسته شده ام تقاضای صدور حکم طلاق دارم.
پس از ارجاع پرونده به شعبه….. ریاست شعبه دستور داده اند دادخواست و ضمائم آن برای خوانده ارسال و تعیین وقت گردد.
متقابلاً زوج دادخواستی مبنی بر تقاضای صدورحکم مبنی بر الزام زوجه به استرداد فرزندان مشترک تقدیم نموده و چنین آورده است که زوجه بی جهت منزل را ترک و تمکین نمی کند ازخانه خارج شده و هر چه مراجعه کرده ام بازنگشته است دو فرزندم را با خود برده است و اجازه ملاقات آنها را به من نمی دهد فرزندان ابول 11 ساله و زهره ۹ ساله هستند برابرماده ۱۱۶۹ تقاضای مسترد نمودن فرزندان و حضانت آنها را دارم حکم فوری عنایت فرمایید ریاست محترم دادگاه دستورداده اند این پرونده با پرونده فوق الذکر یکسان و توامان رسیدگی شود.
در وقت فوق العاده جلسه شعبه….. به تصدی امضاء کننده ذیل تشکیل است پرونده کلاسه…. تحت نظر است دادگاه با توجه به محتویات پرونده و صدور مجوز رسیدگی فوری ختم رسیدگی را اعلام و بشرح آتی مبادرت بصدوررأی می نماید:
در خصوص درخواست آقای y…… علیه خانمx….. مبنی بر تقاضای صدور دستورموقت مبنی بر ملاقات فرزندان به اسامی ابول و زهره….. با عنایت به تقاضای نامبرده و سایر محتویات پرونده مستنداً به مواد ۷۷۰ و ۷۷۶ و ۷۷۸ ق. آ. د. م و ماده ۱۱۷۴ قانون مدنی قرار دستورموقت مبنی بر ملاقات آقای مجید….. با فرزندانش بشرح فوق صادر و اعلام می گردد خواهان می تواند هر دو هفته یکبار روزهای جمعه فرزندانش را از ساعت ۸ صبح تا ۸ شب ملاقات نماید. این قرار بلافاصله پس از ابلاغ قابل اجراء و ظرف مدت بیست روز پس ازابلاغ قابل اعتراض و تجدید نظر خواهی در محاکم محترم تجدید نظر استان……. می باشد.
– ضمناً ریاست محترم شعبه طی صورتجلسه ای که در وقت فوق العاده تنظیم یافته چنین مرقوم داشته اند: نظر به اینکه این دادگاه فاقد اجازه مخصوص جهت رسیدگی به امور فوری می باشد مقرر است دفتر پرونده جهت صدور اوامر شایسته خدمت آقای…. قائم مقام دادگستری ارسال شود.
قائم محترم دادگستری طی نامه شماره…….. موقوم فرموده اند.
عطف به شماره……. حسب اختیار تفویضی شماره……. و به استناد ماده ۷۷۳ ق. آ. د. م اجازه داده می شود در پرونده کلاسه….. آندادگاه مطروحه بینy…… و خانم x…… وفق مقررات قانون مذکور درمورد دادرسی فوری رسیدگی و اقدام قانونی معمول فرمایید.
در وقت مقررپرونده کلاسه…… تحت نظر است آقای y….. در جلسه حاضرند خانم x…… نیز حضور دارند خطاب به خواهان خواست خود را مطرح نمایید.
خواسته ام این است که مهریه ام را حلال می کنم تا جانم آزاد شود خطاب به خوانده چه می گویید؟ حاضر به طلاق نیستم و حاضرم به نحو احسن با ایشان زندگی کنم خطاب به خواهان آیا حاضرید زندگی خود را با خوانده ادامه دهید؟ خیر چون تفاهم اخلاقی نداریم طرفین با امضاء صورت جلسه از تصمیم یا رأی دادگاه اسقاط حق حضور نمودند.
– دادگاه چنین مقررداشته است: با توجه به محتویات پرونده و جلوگیری از جدایی و رعایت مقررات طلاق قرار ارجاع امر به داوری صادر می شود دفتر مقرر است به طرفین ابلاغ شود و ظرف یک هفته داور خود را معرفی و به آنها اعلام شود ظرف یک ماه پس ازتلاش برای صلح و سازش نظر خود را مشترکاً اعلام نمایند.
خواهان طی لایحه شماره…… مورخه….. داور خود را به دادگاه معرفی نموده است. در تاریخ……. در وقت فوق العاده دادگاه تشکیل گردیده مبنی بر اینکه چون خوانده تاکنون نسبت به معرفی داورخود اقدام ننموده است لذا در اجرای آئین نامه اجرائی قانون اصلاح مقررات طلاق آقای مهدی…… به عنوان داور زوج تعیین می گردد مقرر است دفتر به داوران اخطار شود ظرف مدت یکماه نظریه داوری خود را اعلام دارند:
داوران طی صورت جلسه تقدیمی مرقوم داشته اند: به دلیل اختلافات شدید خانوادگی اصلاح ذات البین صورت نگرفت مراتب جهت استحضار به دادگاه مربوطه ارسال می گردد.
در وقت مقرر جلسه دادگاه است پرونده کلاسه های…… و…… تحت نظر است طرفین حضور دارند طرفین خواسته خود را بشرح داد خواست های تقدیمی اعلام میدارند خوانده دعوای اول (زوج) در دفاع از خواسته زوجه اظهار داشته است: به هیچ وجه حاضر به طلاق نیستم و آماده زندگی مشترک هستم و فعلاً شاغل میباشم و می توانم هزینه زندگی همسر و فرزندانم را بپردازم ضمناً تقاضای صدورحکم برالزام خوانده به استرداد فرزندانم را دارم که زوجه اعلام داشت نفقه بچه ها را بدهد و بچه هایش را تحویل بگیرد. خواهان تقابل اظهار داشت کمیته خرجی بچه ها را می داده و حالا حاضرم آنها را تحویل بگیرم و حکم تمکین هم صادر شده و ایشان تمکین نکرده و تقاضای ازدواج مجدد هم به شعبه….. داده ام.

رأی دادگاه
در خصوصی دادخواست تقدیمی خانمx…….. علیه آقای y…….. مبنی بر تقاضای صدورحکم طلاق بلحاظ عسر و حرج نظر به اینکه از ناحیه زوجه هیچگونه دلیل و مدرکی ارائه نگردیده و اینکه زوج خواستار ادامه زندگی زناشویی با روجه بود و حتی بابذل مهریه و طلاق موافقت ننموده است دادگاه دعوای خواهان را غیر ثابت تشخیص و حکم بر بطلان دعوای وی صادر و اعلام میگردد. و در خصوص دادخواست آقای y……. علیه خانم x…… مبنی بر تقاضای استرداد فرزندان با عنایت به متن دادخواست تقدیمی خواهان و اظهارات طرفین در محکمه و اینکه ازناحیه خوانده دفاع موثری به عمل نیامده است دادگاه دعوای خواهان تقابل را ثابت تشخیص و مستندات به ماده ۱۱۶۹ قانون مدنی که حضانت اطفال اناث را تا هفت سالگی و اطفال ذکور را تا دوسالگی با مادر می داند حکم به الزام خوانده به استرداد و تحویل فرزندان مشترک صادر و اعلام می گردد رأی صادره ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدید نظر در محاکم تجدید نظر استان می باشد

تحلیل وتوضیح:
۱- مورد فوق از مواردی است که طلاق به درخواست زوجه مطرح شده است. در چنین مواردی طلاق گاه به دلیل نقض یکی از شروط ضمن عقد از طرف مرد یا مستند به عسر و حرج زن می باشد که اثبات آن به عهده زوجه است. در پرونده فوق زن نتوانسته از عهده اثبات عسر و حرج برآید. در چنین فرضی برای صدور حکم طلاق موافقت مرد ضروری است و همانگونه که می بینیم مرد با این امر، حتی با وجود بخشیدن مهریه و نفقه از طرف همسر خویش موافقت ننموده و دادگاه دادخواست زوجه را رد نموده است. (کاربران محترم می توانند شقوق و حالتهای مختلف طلاق و آثار هر یک را درقسمت نمودار حقوقی ملاحظه نمایند

۲- در کراهتی که زن از شوهر خود دارد دو حالت متصور است: ۱ – این کراهت ناشی از تخلف مرد از شروط ضمن عقد یا بدلیل عسر و حرجی است که در زندگی زناشوئی برای زن ایجاد شده است. ۲- کراهت زن مستند به دلیلی نبوده و یا لااقل دلیل زن قابل اثبات و محکمه پسند نیست در صورت دوم تکلیف روشن است و مشکلی برای قضاوت پیش نمی آید. در این حالت اگر زن بخواهد طلاق بگیرد باید در مقابل قسمت یا تمامی مهریه خود که به زوج می بخشد رضایت و موافقت او را برای طلاق جلب نماید. طلاق در این صورت توافقی و بائن و از نوع خلع بوده و چنانچه شوهر حتی در فرض بذل مهریه از سوی زن راضی به طلاق نشود، قاضی رأی به طلاق نمی دهد. (بر خلاف نظر برخی مراجع مانند آیت الله صانعی که در این باب نظر متفاوتی دارند- که ذیلاً ذکر شده است.)
–اما در صورتی که کراهت زن مستند به عسر و حرج و یا بدلیل تخلف مرد از شرط ضمن عقد باشد؛ طلاق، قضائی و به امر حاکم بوده و علیرغم رضایت و خواست شوهر انجام می گیرد. و لذا حقوق مالی زوجه علی القاعده محفوظ و موجه می باشد. اما تناقضی که در این حالت است اینست که از طرفی در طلاق قضائی نیازی به بخشش و بذل فدیه از جانب زن نیست و از سوی دیگر اگر بذل صورت نگیرد طلاق، خلع نیست زیرا در ذات و تعریف طلاق خلع بذل نهفته و عجین است. نیز چنانچه طلاق بید حاکم را خلع ندانیم و آنرا رجعی محسوب کنیم؛ نقض غرض پیش می آید زیرا طلاق قضائی نمی تواند رجعی باشد. چگونه می توان تصور نمود حالتی را که شوهر به اجبار وادار به طلاق شده و از طرفی به او حق رجوع در ایام عده بدهند. و یا زنی که بدلیل عسر و حرج شدید و یا تخلف مرد از شروط ضمن العقد پس از مدتها از قید زوجیت وی رها گردیده؛ دومرتبه اسیر شرائط گذشته نمود. لذا به نظر می رسد برای گریز از این تناقض اصلاح و تمهید قانونی لازم است که ضمن عدم بذل حقوق مالی زن؛ حق رجوع را در طلاق قضائی از مرد سلب نمود. برخی از فقهاء برای پرهیز از این نقض غرض معتقدند که در صورت رجوع شوهر در طلاق قضائی، به تقاضای زن حاکم دومرتبه او را به طلاق رجعی مطلقه می کند تا سه مرتبه که طلاق در مرتبه سوم واقع شود و آنگاه حق رجوع در طلاق سوم از مرد سلب می شود. و ناگفته پیداست که این امر خود موجب عسرو حرج شدیدتر برای زن و اطاله دادرسی و سرگردانی خانواده ها و گرفتاریهای دیگر است

۳- در این باب نظر کاربران محترم را به یکی از فتاوی مرجع محترم آیت الله صانعی که در این زمینه جهت تحقق عدالت قضائی صادر گردیده جلب می نمایم:

سئوال: زنی که از شوهر خود کراهت دارد. حاضر است همه مهریه اش را که از او گرفته به او برگرداند و یا اگر مهر، دینی است که بر ذمه شوهر دارد، ابراء نماید تا شوهر او را طلاق خلع بدهد؛ آیا بر زوج واجب است که او را طلاق خلع بدهد یا خیر؟
جواب: آری؛ واجب است. چون قول به جواز و عدم وجوب آن بر زوج، با فرض آنکه همه مهر به زوج برگردانده می شود و زوجه از همه آن می گذرد و با توجه به آنکه اختیار طلاق به دست زوج است و هر وقت که بخواهد می تواند و مجاز است که زوجه را مطلقه نماید، مستلزم ظلم و تبعیض و عدم عدالت عقلاً و عقلائاً و عرفاً می باشد. پس قول به جواز نادرست است و باید قائل به وجوب شد، تا این گونه امور که همه آنها عقلاً و نقلاً و کتاباً و سنتاً منفی و مردود است، لازم نیاید. {و تمت کلمه ربک صدقاً و عدلاً} و چگونه می توان گفت دینی که همه احکامش بر عدل و نفی ظلم است، در یک قرارداد به نام نکاح دائم که عقدی است لازم، به زوج حق داده و می تواند هر وقت بخواهد عقد را بر هم بزند، اما بر زوج واجب نکرده باشد که با کراهت زوجه اش و اینکه حاضر است همه مهر را هم که از زوج در مقابل بضعش گرفته به او برگرداند، و نتیجتاً راضی شده نه شوهر داشته باشد و نه مهر، طلاق خلع بدهد؟!! و اگر اسلام بگوید که شوهر در این مورد می تواند طلاق خلع ندهد و اختیار انتخاب بعلاوه از اصل طلاق به دست او باشد، آیا چنین حکمی تبعیض و ظلم و خلاف عدل نبوده؟ و آیا توجه به این لوازم باطله (که بطلانش ضروری و خلاف کتاب و سنت و عقل است) می توان قائل به عدم وجوب شد؟. یا آنکه به طور مسلم و قطعی باید قائل به وجوب شد؟ و ناگفته نماند که شیخ الطائفه و قاضی ابن براج و جماعتی، قائل به وجوب خلع بر زوج در موردی که خوف و احتمال وقوع زن در معصیت و لو معصیت عدم تمکین و یا عدم اطاعت در موارد وجوب آن و یا غیر آنها از معاصی وجود داشته باشد، می باشندو با تحقق این خوف و احتمال در مفروض سئوال که غالباً نیز هست؛ وجوب خلع از این جهت هم ثابت می شود. و ناکفته نماند که بنابر وجوب با امتناع زوج، دادگاه از باب ولایت بر ممتنع از طرف زوج، زوجه را مطلقه به طلاق خلع می نماید. کما اینکه در مفروض سئوال، مسئله حکمین و بقیه امور مربوط به طلاق خلع باید مراعات شود و در این جهت با بقیه فرقی ندارد (مجموعه استفتائات قضائی – جلد دوم – آیت الله صانعی).

۰۶ شهریور ۹۷ ، ۱۹:۱۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

درخواست اعاده دادرسی از دیوان عالی کشور.

بسمه تعالی

 

 

ریاست محترم  دیوان عالی کشور

 

با سلام ،

احتراماً در خصوص احکام صادره از شعب بدوی و تجدید نظر مبنی بر محکومیت اینجانب ……… به اتهام …… به تحمل ……… سال (ماه ) حبس تعزیری و پرداخت مبلغ ……… ریال جزای نقدی طی دادنامه های شماره ………. مورخ ………. صادره از شعبه ………… دادگاه عمومی ……….. و شماره …….مورخ ………… صادره از شعبه ……….. دادگاه تجدید نظر استان ……… مستنداً به بندهای ….. از ماده 466 قانون آیین نامه دادرسی کیفری و بند های …….. از ماده 23 قانون اصلاح پاره ای از قوانین دادگستری مصوب سال 1356 (و در حال حاضر بند های ………… از ماده 272 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امر کیفری مصوب سال 1378 ) و با توجه به جهات و دلایل دیل الذکر :

1-………………………………………………………………………………………………………..

2-……………………………………………………………………………………………………….

3-………………………………………………………………………………………………………..

تقاضای اعاده دادرسی داشته ، استدعای موافقت با درخواست و ارجاع امر جهت رسیدگی مجدد به دادگاه هم عرض دادگاه صادرکننده حکم قطعی را دارم .

 

 

 

 

با تشکر و تجدید احترام

نام و نام خانوادگی (متقاضی)

امضاء و تاریخ

 

 

 

 

درخواست اعاده دادرسی در پرونده های حقوقی از دادگاه صادرکننده حکم (ماده 433 ق. آ.د.م)و در پرونده های کیفری از دیوان عالی کشور (ماده 274 ق.آ.د.ک) صورت می گیرد .

۰۶ شهریور ۹۷ ، ۱۶:۰۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تعیین خواسته و بهای انحلال شرکت.

خواهان:……………………..
خوانده:……………………….
وکیل یا نماینده قانونی:………………………………..
تعیین خواسته و بهای آن: انحلال شرکت………………. به شماره ثبت…………………
دلائل و ضمائم دادخواست: تصویر مصدق اساسنامه شرکت و تصویر مصدق آخرین روزنامه رسمی

ریاست محترم مجتمع قضایی«نام شهرستان اقامتگاه شرکت»
احتراماً به استحضار می‌رساند اینجانب به اتفاق خوانده، شرکت……………… به شماره ثبت………………….. اداره ثبت شرکت‌ها را تشکیل داده‌ایم حال با توجّه به گذشت………. به علت عدم سوددهی، فعالیت شرکت متوقف شده و خوانده حاضر به تعیین تکلیف نهایی و یا انحلال شرکت نمی‌باشد لذا به استناد بند (ه) از ماده ١٩٩ و بند ١ و ٢ و ٣ و از ماده ٢٠١ قانون تجارت و با استفاده از ماده ٢٠۵ همان قانون در صورت عدم توافق خوانده تقاضای رسیدگی و عنداللزوم ارجاع امر به کارشناس و صدور حکم به انحلال شرکت را دارم.

محل امضا- مهر- انگشت

 

برگ دادخواست به دادگاه عمومی

خواهان: یکی از شرکاء
خوانده: ۱٫ رئیس هیأت مدیره ٢. مدیر عامل شرکت
وکیل یا نماینده قانونی:………………………………..
تعیین خواسته و بهای آن: انحلال شرکت سهامی خاص…………………….
دلائل و منضمات دادخواست: اساسنامه مصدق شرکت، دفاتر سفید و بلااقدام شرکت که در صورت لزوم تقدیم خواهد شد.

ریاست محترم مجتمع قضایی«نام شهرستان اقامتگاه شرکت»
شرکت سهامی…………………. که با توجّه به اساسنامه برای تولید…………………. به ثبت رسیده با توجّه به‌اینکه هیچ اقدامی در جهت فعالیت آنها انجام نشده و بیش از یک سال است که از ثبت آن می‌گذرد و دفاتر شرکت کماکان بلااقدام و محل مناسبی نیز برای استقرار آن تهیه نشده مستنداً به ماده ۲۰۱ قانون تجارت تقاضای صدور حکم انحلال شرکت را از محضر محترم دادگاه می‌نماید.
محل امضا- مهر- انگشت
مدارک مورد نیاز:
١- اوراق دادخواست به تعداد خواندگان به اضافه یک برگ. ۲- تصویر اصل و مدرک شراکت. ۳- تصویر اساسنامه. ۴- و سایر مدارک.
توجّه: دادگاه صالح دادگاه عمومی حقوقی مستقر در اقامتگاه قانونی شرکت است.

۰۶ شهریور ۹۷ ، ۱۵:۵۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

توضیحاتی در مورد دادخواست.

نکاتی که در تنظیم دادخواست ضروری است  ضرورت آن بنا به آثار وتبعاتی است که داردکه بترتیب توضیح میدهیم.

۱-اگر ارزش خواسته معلوم نباشد اولا تعیین هزینه دادرسی مقدورنیست ثانیا صلاحیت دادگاه مبهم خواهد بود البته اکنون که دادگاههای عمومی به هردعوی ابتدائی رسیدگی میکنند این مشکل نخواهد بود ولی در قطعی بودن ویا قابل اعتراض بودن رای موثراست

۲-اگر جهت طلب شما معلوم نباشدادعای شما مستند نیست چون بایداین این مطلب روشن باشدکه مثلا طلب ناشی از صدور چک خوانده است یا تعهدی که طی قرارداد داده است وقتی جهت روشن شد تکلیف دادگاه روشن میشود که در محور چه چیزی بررسی کند

۳-اگر خواسته خواهان روشن نباشددر این صورت نیزدادگاه در اتخاذ تصمیم دچار مشکل است فی المثل اگر دعوی درخصوص مال غیر منقول باشد خواهان باید مشخص کند که خلع ید را درخواست دارد یا تخلیه یا الزام خوانده به انتقال سند را مشخص شدن هر یک از این خواسته ها در تصمیم گیری داگاه مؤثراست بدین معنا که هریک از خواسته های خلع ید وتخلیه اشاره به یک اقدام خاصی از طرف خوانده است وقتی شما خواسته را خلع ید می نویسید معنایش اینستکه خوانده بدون اجازه ملک مورد نظر را متصرف شده وقتی خواسته را تخلیه می نویسید معنایش این است که تصرف بدون اجازه نبوده ولی اکنون بجهتی قانونی میخواهید ملک را از تصرف خوانده که از تحویل آن استنکاف دارد خارج کنید

۴-اگر دلائل خواسته معلوم نباشد اثبات ادعا میسر نخواهد بود زیرا هر ادعائی مستلزم ارائه مدارک ومستندات است مگر اینکه خوانده صراحتا ادعای شما را قبول داشته باشد که این امر کمتر اتفاق می افتد لذا خواهان باید برای اثبات ادعای خود دلائلش را در ستون مخصوص دادخواست ذکر کند البته ممکن است بعضی از دلائل اکتسابی باشد یعنی در جریان رسیدگی بدست آید مانند اینکه موضوع مورد ادعا با انجام کارشناسی یا شهادت شهود یا معاینه وتحقیق محلی روشن میشود در اینصورت اگرخواهان انجام موارد مذکور را خواستار باشد باید در متن دادخواست تقاضا نماید.

۳۱ مرداد ۹۷ ، ۲۳:۱۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تفاوت دادخواست با درخواست.

اگر شما به هر دلیل مجبور به تقدیم دادخواست به دادگاه شدید، باید این را نیز بدانید که در مقابل دادخواست lمفهومی به نام درخواست نیز وجود دارد که متفاوت از دادخواست است. درخواست در خصوص امور غیرترافعی است ولی دادخواست برای دعاوی ترافعی است یعنی دادخواست برای حل و رفع یک مرافعه است اما درخواست این گونه نیست.
دادخواست الزاما باید در فرم مخصوص چاپی نوشته شود ولی درباره درخواست چنین نیست. درخواست در واقع خواسته ای از دادگاه است که خیلی از مراحل و شرایط دادخواست را ندارد و نیازی به نوشتن آن روی فرم های مخصوص چاپی دادگاه ها نیست. هر دادخواستی نوعی درخواست هم هست ولی عکس آن صادق نیست. به طور کلی درخواست هایی که به مراجع قضایی تقدیم می شود، برخی باید حتما در برگ چاپی مخصوص باشد و بعضی دیگر لازم نیست در فرم مخصوص چاپی بوده باشد. دسته دوم را به اصطلاح درخواست گویند. درخواست هایی که به تقدیم دادخواست نیاز ندارد، عبارتند از: درخواست تامین دلیل، درخواست تامین خواسته، درخواست صدور گواهی انحصار وراثت، درخواست مهر و موم ترکه، درخواست تحریر ترکه، درخواست صدور گواهی عدم امکان سازش، درخواست صدور گواهی صلح و سازش یا صدور گواهی گزارش اصلاحی، درخواست تاخیر اجرای حکم، درخواست صدور حکم به بطلان رای داور، درخواست هزینه رفت وآمد به دادگاه و جبران خسارت حاصله از آن از جانب شاهدان، درخواست صدور حکم حجر، تعیین قیم و درخواست تقسیم ترکه یا ارث. ماهیت این درخواست ها اصولا شکایتی یا دعوایی نیست

۳۱ مرداد ۹۷ ، ۲۱:۲۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

دادخواست چیست و چگونه تنظیم و تقدیم می شود؟.

مقدمه:

نگارش و تقدیم دادخواست اولین گامی است که برای شروع به رسیدگی یک دعوای حقوقی لازم است، چرا که بموجب ماده 2 قانون ایین دادرسی مدنی هیچ دادگاهی نمی‌تواند به دعوایی رسیدگی کند مگر این که‌شخص یا اشخاص ذی نفع یا وکیل یا قائم مقام یا نماینده قانونی‌آنان رسیدگی به دعوا را برابر قانون درخواست نموده باشند بر این اساس یک دعوی حقوقی که باید مطابق قانون در قالب دادخواست طرح و اقامه گردد می توان گفت که دادخواست شناسنامه دعوای شماست و اصولاً  تصمیم‌های دادگاه به نکاتی وابسته است که در دادخواست ذکر کرده‌اید.

بنابراین حساسیت در نوشتن دادخواست حتی اگر منجر به این شود که مدتی از وقت‌‌تان را بگیرد یا برای مشاوره با وکلا و حقوقدانان هزینه های غیر رسمی و غیر قابل مطالبه ای برایتان داشته باشد، خالی از قوت و فایده نیست. در این مقاله سعی شد تا آنچه باید در نوشتن یک دادخواست کامل و مطلوب به عنوان استارت طرح یک دعوی حقوقی مورد توجه قرار دهید در زبانی ساده بیان شده است:  

 

   1-     دادخواست و نقش آن در دادرسی‌ها:

هنگامی که شخصی می‌خواهد علیه فرد دیگری اقامه دعوا کند به عنوان خواهان شناخته می‌شود و باید طرح دعوی خود را در برگ چاپی مخصوصی قید کند که به آن دادخواست می‌گویند؛ به عبارت دیگر دادخواست بیان ادعا نزد مراجع قضایی در اوراق مخصوص است و طبق ماده 48 قانون آیین دادرسی مدنی شروع رسیدگی در دادگاه مستلزم تقدیم دادخواست است.

 2-     تفاوت دعوای حقوقی و کیفری و انحصار دادخواست به دعوای حقوقی:

 دعوای کیفری مربوط به عملی است که برای مرتکب آن مجازات تعیین شده است ولی برای دعوای حقوقی دادگاه مجازاتی در نظر نمی‌گیرد و فقط مرتکب عمل را به دادن حقوق قانونی دیگران یا انجام تکالیفش ملزم می‌سازد. شکایت کیفری را در هر کاغذی می‌توان نوشت و به مرجع قضایی برد؛ ولی شکایت حقوقی حتما باید در برگ مخصوصی بنام دادخواست نوشته شود در غیر این صورت مورد پذیرش قرار نمی‌گیرد.
در برگ دادخواست مطالبات خواهان از طرف مقابل به اطلاع دادگاه رسانده می‌شود. اگر این اطلاعات دقیق و کامل باشد رسیدن به نتیجه بسیار ساده‌تر خواهد بود اما اگر در نوشتن اطلاعات دادخواست سهل انگاری کنید ممکن است دعوای شما رد شود و تمامی هزینه‌هایی که برای دادخواست پرداخت کرده‌اید هدر برود.

3-     محل تهیه و تقدیم دادخواست:

دادخواست به دفتر دادگاه صالح و در نقاطی که دادگاه دارای شعب متعدد است به دفتر شعبه اول تسلیم می‌شود.  برگ دادخواست را از مجتمع‌های قضایی واقع در تمامی مناطق می‌توان تهیه کرد.

دادخواست باید حتما در فرم‌های مخصوص باشد؛ زیرا هر فرم دادخواستی که از مراجع قضایی تهیه می‌شود دارای شماره نمونه مخصوص به خود است بنابراین نمی‌توان هر فرمی که تنها مشخصات آن شبیه به برگ‌های دادخواست را دارد، پر کرد.

 4-     انواع فرمهای دادخواست:

فرم دادخواست مخصوص شورای حل اختلاف ،

فرم دادخواست مخصوص دادگاه نخستین (مرحله بدوی)،

فرم دادخواست مخصوص واخواهی،

فرم دادخواست مخصوص دادگاه تجدید نظر،

فرم دادخواست مخصوص فرجام خواهی،

فرم دادخواست مخصوص دیوان عدالت اداری،

 5-     استفاده از دادخواست در دعاوی حقوقی:

لازمه رسیدگی به دعاوی حقوقی در دادگستری تقدیم دادخواست از سوی مدعی است. برگ دادخواست را می‌توان از محل فروش اوراق قضایی واقع در تمامی دادگستری‌ها و مجتمع‌های قضایی در سراسر کشور تهیه کرد. در مراجع قضایی‌ای که چند شعبه وجود دارد دادخواست به دفتر شعبه اول تسلیم می‌شود. البته اخیراً نسخه وورلد دادخواست نیز بصورت غیر رسمی وجود دارد که اغلب توسط وکلای دادگستری مورد استفاده قرار می گیرد که البته در برخی مزاجه بدلیل عدم آشنایی با فلسفه حقوقی دادخواست آن را نمی‌پذیرند و دادخواست تنظیم شده در فرمت های ورلد را معتبر تلقی نمی نمایند که این تعبیر درست نیست

6-     دادخواست‌های الکترونیک:
 امکان طرح دادخواست از طریق رایانه در قانون آئین دادرسی مدنی نوشته نشده است در این قانون دادخواست حتما باید در برگ‌های کاغذی موجود تقدیم شود، اما اکنون پیشرفت تکنولوژی رایانه ای اجرای قانون را تحت الشعاع قرارداده و اخیرا دیده شده در راستای الکترونیکی ‌شدن نظام قضایی بعضی دعاوی به صورت الکترونیک طرح و ثبت می‌شود اگر چه در قانون تجارت الکترونیک تصریح شده که هر جا کاغذی معتبر است، سند الکترونیکی آن نیز معتبر خواهد بود لیکن بدلیل کندی پیشرفت نظام الکترونیک قضایی میتوان گفت تا زمان اصلاح قانون آئین دادرسی مدنی در این باب به مدت زمان بیشتری نیاز است.

7-     تکمیل دادخواست
 دادخواست می‌تواند توسط خود فرد یا وکیل فرد فرستاده شود همان طور که در ماده 51 قانون آیین دادرسی مدنی آمده؛ دادخواست باید حاوی این نکات باشد: نام، نام خانوادگی، نام پدر، سن، اقامتگاه و حتی‌الامکان شغل خواهان و در صورتی که دادخواست توسط وکیل تقدیم شود مشخصات وکیل نیز باید درج شود. اگر نشانی خوانده معلوم نباشد به عبارت دیگر مجهول‌المکان باشد در رومه یکبار منتشر خواهد شد که هزینه ی آن در حدود 5000 تومان است
به موجب ماده 56 قانون مذکور هر گاه در دادخواست، خواهان یا محل اقامت او معلوم نباشد ظرف دو روز از تاریخ رسید دادخواست به موجب قراری که مدیر دفتر دادگاه و در غیبت مشارالیه جانشین او صادر می‌کند، دادخواست رد می‌شود. اما اگر نقص مربوط به سایر موارد ماده 51 قانون مذکور باشد مدیر دفتر دادگاه به خواهان ابلاغ می‌کند وی نیز ظرف مدت 10 روز از ابلاغ نسبت به رفع نقص دادخواست اقدام می‌کند اما اگر خواهان رفع نقص نکند مدیر دفتر دادگاه قرار رد دادخواست را صادر می‌کند.

 8-     قسمت‌های مختلف دادخواست
همانطور که گفته شد دادخواست برگ چاپی مخصوصی است که درخواست خواهان در آن قید می‌شود. برگ دادخواست علاوه بر قسمت های مربوط به  مشخصات خواهان / خواهانها و خوانده یا خواندگان و نشانی محل اقامت آنهادارای چند قسمت مختلف دیگری نیز هست که خواهان باید  آنها را با دقت و ظرافت تکمیل کند که در بندهای اتی توضیح داده می شود.

 9-     اگر نشانی خوانده دعوا برای قید در دادخواست مشخص نباشد:

در صورت نداشتن نشانی خوانده ، وضعیت اقامت وی را مجهول‌المکان اعلام می‌کنیم تا از طریق رومه کثیرالانتشار متن دادخواست منتشر  شود اگر خوانده مراجعه‌ای نداشته یا لایحه ای که متضمن دفاع باشد ارسال ننماید دادگاه به صورت غیابی حکم صادر می‌کند (اجرای این حکم منوط به سپردن ضامن است) .

 10- تعیین خواسته و بهای آن:

یکی از آن موارد است که باید در دادخواست مشخص شود، مگر آنکه تعیین بها ممکن نباشد یا خواسته مالی نباشد. آنچه را مدعی از دادگاه تقاضا می‌کند «خواسته» یا  «مدعی‌به» گویند. خواسته یا مالی است یا غیرمالی.
خواسته در واقع، تعهدات یا مواردی است که به موجب آن خواهان خود را مستحق مطالبه آن می‌داند مثلا در خواسته مالی زنی که مهریه را حق خود می‌داند در قسمت خواسته باید تعداد سکه‌ها را قید کند یا در خواسته غیر‌مالی مردی که همسرش از خانه بدون اجازه وی خارج شده است باید در قسمت خواسته الزام به تمکین را قید کند؛ بنابراین باید افراد خواهان آنچه را که حق خود می‌دانند در خواسته بیان کنند.

 11- دلایل و منضمات دادخواست:

خواهان برای اثبات ادعای خود باید دلایل موثر و مورد قبولی (به اصطلاح محکمه پسند) را تهیه و ضمیمه دادخواست کند لذا فهرستی از این دلایل را در این قسمت قید می کند تا دادگاه مکلف به توجه و رسیدگی شود.

 12- شرح خواسته در متن دادخواست:
در این قسمت از دادخواست، خوهان باید خلاصه خواسته خود را با ذکر مبانی و منشاء مورد ادعا را که حتی الامکان بیش از چند سطر نباشد تشریح و اصلح است برای جلب توجه بیشتر دادگاه به قوانین حاکم بر موضوع نیز اشاره نماید البته بهتر است در متن دادخواست به حفظ حقوق خود به مشروح دفاعیات در خلال دادرسی نیز اشاره نماید تا ادله اثبات دعوی و دفاعیات شما منحصر به مندرجات دادخواست تلقی نگردد.

13-  دادخواست ناقص:
 تنظیم دادخواست در مورد خوانده دو حالت دارد یا آدرس فرد موجود است و آن را در برگ دادخواست وارد می‌کنیم و در غیر این صورت آدرس مجهول‌المکان اعلام می‌شود پس از آن مفاد دادخواست را یک بار در رومه کثیر الانتشار آگهی ‌می‌کنند. در صورتی که دادخواست ناقص باشد طبق قانون آیین دادرسی مدنی بعد از اینکه دادخواست ثبت شد دو روز فرصت رفع نقص داریم و پس از رفع نقص، دادخواست روند عادی را طی می‌کند اما اگر رفع نقص نشود قرار رد دادخواست صادر و ابلاغ می‌شود که در این صورت تا 10 روز فرصت اعتراض داریم در غیر این صورت دادخواست رد می‌شود.
هر نقصی که در دادخواست وجود داشته باشد و رفع نشود موجب رد شدن دادخواست می‌شود؛ اما از مهم‌ترین مواردی که موجب رد شدن دادخواست می‌شود این است که آدرس خواهان را قید نکنیم یا هزینه دادرسی را پرداخت نکنیم یا اثبات نکنیم که توانایی پرداخت هزینه دادرسی را نداریم.

 14- هزینه دادرسی:

میزان هزنه دادرسی بر اساس نوع دعوی از لحاظ مالی یا غیر مالی بودن متفاوت است هزینه دادرسی دعاوی غیر مالی غیر مالی به میزانی است که هر چند سال بر اساس قانون و بسته به نوع و خواسته دعوی متفاوت است. هزینه دادرسی دعاوی مالی در مرحله بدوی 2% واخواهی و تجدیدنظر خواهی 3% و فرجام خواهی 4% است.

 هزینه دادرسی دعاوی مالی در شورای حل اختلاف نیز به مبلغ 100000ریال ثابت است.

 15- ابلاغ دادخواست
نحوه‌ اطلاع طرف دعوا از محتویات دادخواست: در حال حاضر در صورتی که دعوایی مطرح باشد از طریق پیامک به طرفین دعوا اطلاع داده می‌شود که با مراجعه به مرجع قضایی از آن آگاه شوند، این امر به معنی ابلاغ نیست؛ زیرا ابلاغ باید حتما به صورت کاغذی و با امضا باشد. گاهی باید به دادگاه کیفری هم دادخواست داد این دادخواست در مواردی مانند کلاه‌برداری، سرقت و... به دادگاه کیفری تقدیم می‌شود. فرق این دادخواست با دادخواستی که به دادگاه حقوقی داده می‌شود در سرعت دادرسی جلوگیری از تکرار رسیدگی است چرا که در پرونده کیفری بلحاظ کفایت ادله و تحقیقات بعمل امده دادگاه کیفری مکلف به رسیدگی توامان است.

 16- ابلاغ به مخاطب:

ابلاغ باید طی تشریفات قانونی مربوط به مواد 67 به بعد قانون آیین دادرسی مدنی و توسط مامور ابلاغ صورت گیرد.
اگر چه به نظر می‌رسد باید در خصوص مقررات مربوط به ابلاغ با توجه به پیشرفت‌های اخیر فناوری تجدیدنظر و پس از طی مراحل تقنینی برای ابلاغ از طریق پیامک یا نشانی ایمیل افراد نیز قایل به ترتیب آثار قانونی شد؛ زیرا آنچه در ابلاغ موضوعیت دارد، اطلاع مخاطب است و شیوه ابلاغ طریقیت دارد.

17- رسیدگی و انشاء رای:

صرف تنظیم و تقدیم دادخواست موجد احقاق حق نیست بلکه تمامی مواردی که در فوق بیان شد مقدماتی است که طرفین را برای حضور در دادرسی و تظلم خواهی آماده می نماید و نباید از نظر دور داشت هرچند که دلایل خواهان موجب انحصار تحقیق و رسیدگی برای دادگاه نخواهد بود لیکن دادگاه نمی‌تواند در موضوعاتی که خارج از چارچوب خواسته است وارد و آنها را مورد حکم قرار دهد. اگرچه دادگاه باید تمامی خواسته‌های خواهان را مورد رسیدگی قرار دهد اما ممکن است با عدم احراز ذی‌حقی خواهان، به طور کامل یا نسبی حکم به بی‌حقی وی صادر نماید.

۳۱ مرداد ۹۷ ، ۱۸:۳۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تأمین خواسته.

الف : مفهوم و فلسفه تأمین خواسته :
زمانی که فی الواقع یا برحسب ادعا، حقی ضایع و یا مورد انکار قرار می گیرد، مدعی برای الزام خوانده به بازگرداندن حق و یا قبول آن، متوسل به طرح دعوی می گردد . نظر به اینکه از زمان طرح دعوی و انجام رسیدگی و صدور حکم و اجرای آن مدت زمان زیادی سپری می گردد و ازدیاد روز افزون پرونده ها و طولانی شدن جریان دادرسی، نیل محکوم له را به محکوم به با تعذر جدی مواجه می نماید و در این فرصت خوانده تلاش می کند تا اموال خود را انتقال و یا به هر طریقی مخفی نموده و اجرای حکم را با مشکل مواجه نماید و محکوم له در زمان اجرای حکم با خواندة بی مال مواجه می گردد ، فلذا قانونگذار به منظور حفظ حقوق مدعی و جلوگیری از این امر تأسیسی را در قانون آئین دادرسی مدنی پیش بینی نموده است تا خواهان قبل از صدور حکم ، به منظور اینکه زمینه اجرای حکم قطعی به جهت عدم شناسایی مال از محکوم علیه متعذر نگردد، بتواند مال معینِ مورد طلب و یا معادل آن را از اموال خوانده توقیف نماید، تا در صورتیکه حکم دادگاه به نفع وی صادر گردد اجرای حکم با مشکل نداشتن مال از سوی خوانده مواجه نگردد.

ب : زمان درخواست تأمین خواسته
برای درخواست صدور قرار تأمین خواسته چند فرض وجود دارد . (ماده ۱۰۸ قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی) :
۱ – قبل از اقامه دعوی اصلی : خواهان می تواند قبل از آنکه دعوی اصلی خود را طرح نماید ، از دادگاه تقاضای صدور قرار تأمین خواسته نماید.
۲ – ضمن اقامه دعوی اصلی : زمانی که خواهان دادخواست خود را نسبت به ماهیت دعوی ، در دادگاه مطرح می نماید . در ستون تعیین خواسته ، علاوه بر ذکر خواستة خود، صدور تأمین خواسته را نیز درخواست می نماید و در شرح و توضیحات دلایل درخواست صدور قرار تأمین خواسته را هم عنوان می کند .
۳ – در جریان دادرسی تا وقتی که حکم قطعی صادر نشده است : در ضمن دادرسی ، چه در مرحله بدوی ، و چه در مرحله تجدیدنظر ، خواهان می تواند درخواست تأمین خواسته خود را به دادگاهی که به اصل دعوی رسیدگی می نماید ، تقدیم نماید .

تذکر :در صورتی که دادگاه بدرخواست خواهان قبل از طرح دعوی اصلی ، اقدام به صدور قرار تأمین خواسته نماید ، خواهان مکلف است ظرف ده روز در دادگاه صالح اقامه دعوی نماید والا به درخواست خوانده ، قرار تأمین صادره توسط دادگاه ملغی الاثر خواهد گردید . (ماده ۱۱۲ همان قانون) .

ج : دادگاه صالح برای صدور قرار تأمین خواسته
در صورتی که درخواست صدور قرار تأمین قبل از اقامه دعوی صورت پذیرد (باستناد ماده ۱۱۱ قانون مذکور) به دادگاهی تقدیم می گردد که صلاحیت رسیدگی به اصل دعوی را دارد و اگر ضمن و در جریان دادرسی تقدیم گردد در دادگاهی است که به دعوی اصلی رسیدگی می نماید . اصولاً هر دعوائی بایستی در دادگاه محل اقامت خوانده اقامه گردد . البته استثنائاتی نیز وجود دارد مثل دعاوی مربوط به اموال غیرمنقول که در محل وقوع آن اموال طرح می شود ، که در هر مورد باید به قوانین مربوطه مراجعه کرد.

د : تشریفات رسیدگی
با وجود ضرورت انجام تشریفات بخصوصی در هر دعوی ، به علت فوری بودن تأمین خواسته و جلوگیری از تضییع حقوقِ مدعی ، مدیر دفتر مکلف است پرونده را فوراً به نظر دادگاه برساند ، که دادگاه هم بدون اخطار به طرف دعوی ،‌به دلایل درخواست کننده رسیدگی نموده قرار تأمین صادر یا آنرا رد می نماید .

هـ : شرایط صدور قرار تأمین خواسته
برای صدور قرار تأمین خواسته تحقق شرایط عمومی واختصاصی ضروری است . شرایط عمومی شامل ذینفع بودن ، داشتن اهلیت و سمتِ خواهان می باشد. برای صدور قرار تأمین خواسته علاوه بر شرایط عمومی یک سری شرایط اختصاصی نیز بایستی رعایت گردد اول اینکه خواسته معلوم باشد یعنی قابل ارزیابی بوده و برای دادگاه مشخص باشد ، مجهول و مبهم نباشد ، و یا اینکه خواسته عین معین باشد مثلاً تأمین خواسته برای جلوگیری از تضییع و تفریط حقوق مدعی در یک آپارتمان صادر شود و مبتنی بر توقیف آن آپارتمان باشد .

و : موارد صدور قرار تأمین خواسته
این موارد به دو دسته تقسیم می گردد . مواردی که مدعی مکلف به پرداخت خسارت احتمالی نیست و آنها عبارتند از:
۱ – دعوا مستند به سند رسمی باشد .
۲ – خواسته در معرض تضیع و تفریط باشد .
۳ – در مواردی از قبیل اوراق تجاری واخواست شده که به موجب قانون دادگاه مکلف به قبول درخواست تأمین می باشد .

در این موارد چون احتمال صدور رأی به نفع خواهان زیاده بوده و به نوعی مبین حق می باشند بدون گرفتن خسارت احتمالی دادگاه مکلف به صدور قرار تأمین می باشد .

در غیر این موارد ، صدور قرار تأمین خواسته منوط به پرداخت خسارت احتمالی می باشد که بایستی حسب نظر دادگاه در صندوق دادگستری پرداخت گردد . بدین صورت که پس از درخواست صدور تأمین خواسته و نداشتن شرایط سه گانه صدرالذکر ، دادگاه به مدعی ابلاغ می نماید که صدور قرار تأمین خواسته منوط به سپردن مبلغ معینی بعنوان خسارت احتمالی می باشد که پس از پرداخت آن از سوی خواهان دادگاه مبادرت به صدور قرار تأمین خواسته می نماید .
ز :‌ درخواست تأمین برای دین مؤجل
مواردی که تاکنون ذکر شده است در مورد طلب یا مال معینی است که موعد آن رسیده است . اما در صورتی که موعد طلب یا مال معین هنوز فرا نرسیده باشد و این احتمال وجود داشته باشد که خوانده مبادرت به تضییع حقوق مدعی نماید ، به نحوی که پس از رسیدن موعد پرداخت ، خواهان نتواند به حق خود دست یابد ، خواهان می تواند تقاضای تأمین خواسته نماید اما برای صدور قرار تأمین خواسته دو شرط لازم است: اول اینکه حق مستند به سند رسمی باشد در ثانی حق مورد نظر در معرض تضییع و تفریط باشد و اثبات این موارد برعهده درخواست کننده تأمین می باشد . (ماده ۱۱۴ قانون آیین دادرسی مدنی)

شکل درخواست
در قانون آیین دادرسی مدنی ، از عبارت «درخواست تأمین خواسته» استفاده شده است . بنابراین اگرچه به نظر می رسد که برای این درخواست ، تنظیم و تقدیم دادخواست لازم نباشد ، ولی نوع محاکم اجابت باین درخواست را منوط به تقدیم دادخواست می دانند الا مواردی که در اثنای رسیدگی به دعوی خواهان ، صدور قرار تأمین خواسته تقاضا می شود که در این صورت با تقدیم لایحه و یادداشت عادی نیز شرح آتی بعمل می آید.
نمونه هائی از فرم درخواست تأمین خواسته که قبل از اقامه دعوی اصلی اقامه شده و همچنین ضمن اقامه دعوی مطرح شده و یا در جریان دادرسی اقامه گردیده است در ذیل آورده می شود :

برگ دادخواست به دادگاه عمومی
مشخصات طرفین
نام خانوادگی
نام پدر
شغل
محل اقامت
شهر – خیابان – کوچه – شماره – پلاک
خواهان
مشخصات فروشنده
خوانده
مشخصات خریدار
وکیل یا نماینده قانونی
مشخصات وکیل یا نماینده قانونی (در صورت وجود)
تعیین خواسته و بهای آن
تقاضای صدور قرار تأمین خواسته به مبلغ …………….ریال
دلایل و منضمات دادخواست
فتوکپی مصدق سند رسمی عقد بیع ، فتوکپی مصدق سند مالکیت اتومبیل .
ریاست محترم دادگاه عموم ……….
احتراماً ضمن تقدیم فتوکپی مصدق ، سند رسمی عقد بیع اتومبیل و سند مالکیت آن ، خریدار صدرالذکر طبق سند رسمی شماره …………تنظیم شده در دفترخانه شماره ……. اتومبیل اینجانب را خریداری نموده است و متعهد گردیده در تاریخ مبلغ ……. در دفترخانه شماره ……. پرداخت نماید . نظر به اینکه در تاریخ مقرر اقدام به پرداخت مبلغ مزبور ننموده است ، مستند به بند الف ماده ۱۰۸ ق.آ.د.م تقاضای صدور قرار تأمین خواسته به مبلغ …… را خواهانم .
محل امضاء – مهر – انگشت
و تاریخ ثبت دادخواست
شعبه دادگاه عمومی رسیدگی فرمائید .
نام و نام خانوادگی مقام ارجاع کننده
تاریخ / / امضاء
تاریخ
برگ دادخواست به دادگاه عمومی
مشخصات طرفین
نام
نام خانوادگی
نام پدر
شغل
محل اقامت
شهر – خیابان – کوچه – شماره – پلاک
خواهان
مشخصات فروشنده
خوانده
مشخصات خریدار
وکیل یا نماینده قانونی
مشخصات وکیل یا نماینده قانونی (در صورت وجود)
تعیین خواسته و بهای آن
۱- مطالبه مبلغ …………………………
۲- صدور قرار تأمین خواسته به مبلغ ……………………………
دلایل و منضمات دادخواست
۱ – سند رسمی عقد بیع اتومبیل ۲ – سند مالکیت اتومبیل

ریاست محترم دادگاه عمومی ……….
احتراماً ضمن تقدیم فتوکپی مصدق ، سند رسمی عقد بیع اتومبیل و سند مالکیت آن ، خریدار صدرالذکر طبق سند رسمی شماره ………تنظیم شده در دفترخانه شماره ……. اتومبیل اینجانب با مشخصات ………… را خریداری نموده است و متعهد گردیده در تاریخ …… مبلغ ……. را در دفترخانه فوق پرداخت نماید ، نظر به اینکه در تاریخ مقرر اقدام به پرداخت مبلغ مزبور ننموده است . لذا اولاً مستنداً به بند الف ماده ۱۰۸ تقاضای صدور قرار تأمین خواسته به مبلغ ………… در ثانی تقاضای صدور حکم مبنی بر پرداخت ثمن با اتومبیل به مبلغ ………………… را خواهانم.
محل امضاء – مهر – انگشت
و تاریخ ثبت دادخواست
شعبه دادگاه عمومی رسیدگی فرمائید .
نام و نام خانوادگی مقام ارجاع کننده
تاریخ / / امضاء
تاریخ

قرار دادگاه
نظر به اینکه خواهان ضمن دادخواست تقاضای صدور قرار تأمین خواسته نموده است از آنجائی که دعوی وی مستند به سند رسمی شماره ………… می باشد دادگاه با استناد به بند الف ماده ۱۰۸ قرار تأمین خواسته معادل مبلغ ………………………ریال از خوانده صادر و اعلام می دارد هزینه اجرای قرار به عهده خواهان است .
این قرار طبق ماده ۱۱۶ و ۱۱۷ ق.آ.د.م پس از ابلاغ قابل اجراء و ظرف ۱۰ روز از زمان ابلاغ قابل اعتراض در این دادگاه می باشد .
رئیس شعبه ………………دادگاه عمومی

اجرای قرار تأمین خواسته
با آنکه هیچ حکمی از احکام دادگاههای دادگستری بموقع اجرا گذارده نمی شود مگر اینکه قطعی شده یا قرار اجرای موقت آن در مواردی که قانون معین می کند صادر شده باشد . ولی در تأمین خواسته ، بلحاظ حفظ حقوق مدعی ، قانونگذار قطعیت را شرط اجرا نمی داند و به صرف صدور و پس از ابلاغ و حتی در مواقعی که ابلاغ باعث تضییع یاتفریط خواسته گردد قرار تأمین خواسته ابتدا اجرا سپس به خوانده ابلاغ می گردد . (ماده ۱۱۷ قانون مذکور) به موجب ماده ۱۲۶ قانون مذکور اجرای قرار تأمین خواسته با توقیف اموال اعم از منقول و غیرمنقول به شیوه اجرائی مذکور در قانون اجرای احکام مدنی مصوب ۱۳۵۶ بعمل می آید.

تبدیل تأمین :
مقصود از تبدیل تأمین این است که دادگاه به عوض مالی که می خواهد توقیف کند یا توقیف کرده است مال دیگری را توقیف نماید .

خوانده می تواند به عوض مالی که دادگاه توقیف کرده است و یا در جریان توقیف می باشد وجه نقد و یا اوراق بهادار به میزان همان مال ، در صندوق دادگستری یا یکی از بانکها ودیعه بگذارد ، همچنین می تواند درخواست تبدیل مالی را که توقیف شده است به مال دیگری بنماید ، مشروط به اینکه مال پیشنهاد شده از نظر قیمت و سهولت فروش از مالی که قبلاً توقیف شده است کمتر نباشد (ماده ۱۲۴ قانون مذکور) . اما این درخواست فقط یکبار می تواند از سوی محکوم علیه صورت گیرد و اگر محکوم به عین معین باشد تبدیل تأمین منوط به رضایت خواهان است .

آثار تأمین خواسته
مستنداً به ماده ۵۶ قانون اجرای احکام مدنی مهمترین اثر تأمین خواسته این است که هرگونه نقل و انتقال نسبت به اموال توقیف شده بی اثر بوده و خواهانی که اقدام به توقیف اموال نموده است ، به استثنای موارد خاص، نسبت به بقیه طلبکاران اولویت دارد.

از طرف دیگر ، خوانده حق دارد در صورتی که قرار تأمین اجرا شده ولی خواهان در نهایت به موجب رأی قطعی محکوم به بطلان یا بیحقی دعوی گردد مثلاً دادخواست خواهان به علت عدم رفع نقص در مهلت مقرر از طرف دادگاه و یا مدیر دفتر رد گردد و یا خواهان دعوی خود را مسترد نماید ، پس از قطعیت ، خسارات ناشی از اجرای قرار تأمین خواسته را مطالبه نماید . برای دریافت خسارت اگر تأمین خواسته با سپردن خسارت احتمالی از سوی خواهان صادر شده باشد ، خوانده حق دارد ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ رأی قطعی مبنی بر بی حقی خواهان و یا به نحوی بی اثر شدنِ دادخواستِ وی ، با تسلیم دلایل به دادگاه صادر کننده قرار ، خسارات خود را مطالبه نماید . مطالبه این خسارت بدون رعایت تشریفات آیین دادرسی (مثل پرداخت هزینه دادرسی و غیره) می باشد . دادگاه با ابلاغ درخواست خسارت به خواهان به وی ۱۰ روز مهلت می دهد که دفاعیات خود را بیان نماید سپس دادگاه در وقت فوق العاده به دلایل طرفین رسیدگی و رأی مقتضی صادر مینماید ، که رأی دادگاه در این خصوص قطعی می باشد اگر در مهلت ۲۰ روزه خوانده مطالبه خسارت ننماید ، وجهی که بابت خسارت احتمالی سپرده شده ، به درخواست خواهان به او مسترد می شود . (ماده ۱۲۰ قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی)

اما اگر خوانده دعوی در مهلت ۲۰ روزه مبادرت به درخواست خسارت وارده ننماید‌ ، و یا قرار تأمین خواسته بدون دریافت خسارت احتمالی و با استناد به بندهای الف و ب و ج ماده ۱۰۸ صادر شده باشد ، خوانده با رعایت کامل تشریفات آیین دادرسی مدنی (تنظیم دادخواست و پرداخت هزینه دادرسی و غیره) در دادگاه صالح اقامه دعوی نموده و خسارات ناشی از اجرای تأمین خواسته را از خواهان مطالبه می کند که دادگاه در این خصوص رسیدگی نموده و با رعایت مقررات مسئولیت و احراز میزان خسارت وارده حکم به جبران خسارات می دهد

۲۵ مرداد ۹۷ ، ۲۱:۵۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

توضیحاتی در مورد دادخواست.

نکاتی که در تنظیم دادخواست ضروری است  ضرورت آن بنا به آثار وتبعاتی است که داردکه بترتیب توضیح میدهیم.

۱-اگرارزش خواسته معلوم نباشد اولا تعیین هزینه دادرسی مقدورنیست ثانیا صلاحیت دادگاه مبهم خواهد بود البته اکنون که دادگاههای عمومی به هردعوی ابتدائی رسیدگی میکنند این مشکل نخواهد بود ولی در قطعی بودن ویا قابل اعتراض بودن رای موثراست

۲-اگر جهت طلب شما معلوم نباشدادعای شما مستند نیست چون بایداین این مطلب روشن باشدکه مثلا طلب ناشی از صدور چک خوانده است یا تعهدی که طی قرارداد داده است وقتی جهت روشن شد تکلیف دادگاه روشن میشود که در محور چه چیزی بررسی کند


۳-اگر خواسته خواهان روشن نباشددر این صورت نیزدادگاه در اتخاذ تصمیم دچار مشکل است فی المثل اگر دعوی درخصوص مال غیر منقول با شد خواهان باید مشخص کند که خلع ید را درخواست دارد یا تخلیه یا الزام خوانده به انتقال سند را مشخص شدن هر یک از این خواسته ها در تصمیم گیری داگاه مؤثراست بدین معنا که هریک از خواسته های خلع ید وتخلیه اشاره به یک اقدام خاصی از طرف خوانده است وقتی شما خواسته را خلع ید می نویسید معنایش اینستکه خوانده بدون اجازه ملک مورد نظر را متصرف شده وقتی خواسته را تخلیه می نویسید معنایش اینسکه تصرف بدون اجازه نبوده ولی اکنون بجهتی قانونی میخواهید ملک را از تصرف خوانده که از تحویل آن استنکاف دارد خارج کنید

۲۳ مرداد ۹۷ ، ۱۹:۴۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شرایط دادخواست:.

 شرایط دادخواست

دادخواست=شیوه رسمی طرح دعوا ،برای رسیدگی به امور حقوقی.

شخص دادخواست دهنده =1_اصیل 2_قائم مقام اصیل 3_نماینده اصیل

تاریخ طرح دعوا= تاریخ ثبت دادخواست توسط مدیر دفتر کل

شرایط دادخواست:

1_شرایط اساسی:
*تنظیم دادخواست به شکل کتبی
*تنظیم دادخواست به شکل چاپی مخصوص
*زبان فارسی
*امضا یا اثر انگشت دادخواست دهنده

2_شرایط غیر قابل جبران(رد فوری):
*نام و نام خانوادگی خواهان یا نماینده او
*اقامتگاه خواهان یا نماینده او

3_شرایط قابل جبران(صدور اخطار رفع نقص ):
*عدم الصاق تمبر به دادخواست و پیوست های آن
*نام، نام خانوادگی و محل اقامت خوانده
*درج خواسته و بهای آن
*تعهدات و جهات استحقاق خواهان
*وسایل اثبات دعوا (ادله-امارات)
*ضمیمه شدن تصویر برگه مثبت سمت

ضمانت اجرای این شرایط:
شرایط اساسی=فاقد ضمانت اجرا(دادخواست محسوب نمیشود)
شرایط غیر قابل جبران=قرار رد فوری
شرایط قابل جبران=صدور قرار اخطار رفع نقص⏪قرار رد غیر فوری

۲۳ مرداد ۹۷ ، ۱۹:۴۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نحوه تقدیم دادخواست دعوای تجدیدنظر.

دادخواست تجدیدنظر نیز باید روی برگه‌ای مخصوص و به زبان فارسی نوشته شود و دادخواست دهنده نیز آن را امضاء نماید. چنانچه دادخواست تجدیدنظر روی برگ مخصوص و به زبان فارسی نباشد و یا ممضی به امضای تجدیدنظرخواه نباشد، دادخواست تلقی نمی گردد. مطابق ماده 341 در دادخواست تجدیدنظر باید نکات زیر قید شود:

نام و نام خانوادگی و اقامتگاه و سایر مشخصات تجدیدنظر خواه و وکیل او درصورتی که دادخواست را وکیل داده باشد.نام و نام خانوادگی، اقامتگاه و سایر مشخصات تجدیدنظر خوانده.حکم یا قراری که از آن درخواست تجدیدنظر شده است.دادگاه صادرکننده رأی.تاریخ ابلاغ رأی.دلایل تجدید نظر خواهی.

در دادخواست تجدیدنظرخواهی باید نام و اقامتگاه تجدیدنظرخواه ذکر گردد و در صورت عدم ذکر آن قرار رد دعوای تجدیدنظر صادر می گردد. چنانچه دعوای تجدیدنظر از طرف شخصی غیر از تجدیدنظر خواه صورت بگیرد، باید مدرک مثبت سمت او نیز ضمیمه دادخواست تجدیدنظرخواهی قرار بگیرد. در دادخواست تجدیدنظر باید نام و اقامتگاه تجدیدنظر خوانده نیز ذکر گردد و در صورت عدم ذکر آن دادخواست تجدیدنظر توقیف می گردد و مدیر دفتر دادگاه نخستین باید ظرف دو روز نقص یا نقایص را به تفصیلل به دادخواست دهنده به موجب اخطار رفع نقص ابلاغ نماید. مطابق ماده 343 دادخواست و برگه های پیوست آن باید در دونسخه و درصورت متعدد بودن طرف به‌تعداد آنها بعلاوه یک نسخه باشد.

تکلیف پرداخت هزینه دادرسی در مواد مذکور مشخص نشده است. در بند 1 ماده 53 و در ماده 383 قانون مزبور پرداخت هزینه دادرسی به ترتیب در مرحله نخستین و فرجامی و همچنین ضمانت اجرای آن که توقیف دادخواست و صدور اخطار رفع نقص است پیش بینی شده است. تکلیف پرداخت هزینه دادرسی در مرحله تجدیدنظر در تبصره 3 ماده 28 ق.ت.د.ع.ا تصریح گردیده و ضمانت اجرای آن نیز با توجه به ماده 356 قانون آیین دادرسی مدنی و با لحاظ مواد 53 و 54 همان قانون توقیف دادخواست و صدور اخطار رفع نقص است. هزینه دادرسی دعاوی مالی در مرحله اعاده دادرسی و اعتراض ثالث مطابق هزینه آن در مرحله فرجام خواهی (5 درصد محکومٌ به) و همچنین، هزینه دادرسی در مرحله واخواهی برابر هزینه آن در مرحله تجدیدنظر (4 درصد محکومٌٌ  به) است.

۲۳ مرداد ۹۷ ، ۱۷:۵۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شکوائیه بر علیه شخصی که به دیگری ضربه وارد آورد و موجب شکستن دست شخصی شده و اقدام وی موجب تجری.

ریاست محترم دادسرای عمومی شهرستان ……………

 

 

با سلام

 

احترامأ به استحضار می رساند که اینجانب …………… فرزند …………… ساکن …………… از

خانم/آقای …………… فرزند………….. ساکن …………… شاکی هستم، زیرا نامبرده با اینجانب

درگیر شده و با وارد کردن ضربه چاقو که از پیش تهیه کرده بود جهت درگیری موجب شکستن

دست اینجانب شده است.این عمل موجب تجری شده یا جایی که چند روز پیش در درگیری

دیگری اقدام به برداشتن چماق کرده بود که همسایه ها از ایشان چماق را گرفتند. لذا از

دادستان محترم تقاضای تعقیب و مجازات کیفری متهم موصوف را طبق ماده 614 قانون مجازات

اسلامی را خواستارم.

 

 

با کمال احترام

نام و نام خانوادگی

امضاء……تاریخ ……….

 

آدرس شاکی:……………………………..

 

آدرس مشتکی عنه:……………………….

۱۳ مرداد ۹۷ ، ۱۵:۴۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شکوائیه بر علیه قتل عمدی که شاکی ندارد یا شاکی به قصد گذشت از قتل از شکایت و پیگیری صرف نظر کرده است.

 

ریاست محترم دادسرای عمومی شهرستان ……………

 

 

با سلام

 

احترامأ به استحضار می رساند که اینجانب …………… فرزند …………… ساکن …………… از

خانم/آقای …………… فرزند………….. ساکن …………… شاکی هستم، زیرا نامبرده مرتکب به

قتل عمدی شده است که اقدام وی موجب اخلال در نظم و صیانت و امنیت جامعه گردیده است

و شاکی خصوصی چون قصد قصاص ندارد، و از قصاص گذشت نموده است، یا شکایتی اعلام

نکرده است. لذا از دادستان محترم تقاضای تعقیب و مجازات کیفری متهم موصوف را طبق ماده

562قانون مجازات اسلامی را خواستارم.

 

 

با کمال احترام

نام و نام خانوادگی

امضاء……تاریخ ……….

 

آدرس شاکی:………………………………

 

آدرس مشتکی عنه:……………………….

۱۳ مرداد ۹۷ ، ۱۵:۳۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر