تنها در صورت باطل شدن عقد یا فسخ نکاح مهریه به زوجه تعلق نمیگیرد. در غیر این صورت باید مهریه زن به طور کامل پرداخت شود.
تنها در صورت باطل شدن عقد یا فسخ نکاح مهریه به زوجه تعلق نمیگیرد. در غیر این صورت باید مهریه زن به طور کامل پرداخت شود.
با مطالبه مهریه از طریق اجرای ثبت تنها میتوانید اموال زوج را توقیف کنید و برای دریافت حکم جلب مرد نیاز به رای دادگاه وجود دارد.
برای ارائه درخواست قرار جلب مرد به خاطر عدم پرداخت مهریه شرایط خاصی در نظر گرفته شده است. این شرایط به طور کلی عبارتند از:
.ارائه دادخواست مطالبه مهریه توسط زوجه یا وکیل او به دلیل امتناع زوج از پرداخت مهریه
.اثبات تمکن مالی مرد برای پرداخت مهریه عندالستطاعه
.دریافت حکم جلب مرد یک ماه پس از ارائه درخواست مطالبه مهریه در صورت عدم اعلام اعسار توسط زوج
.دریافت حکم جلب مهریه در صورت عدم پرداخت مهریه در قسطهای مشخص شده توسط دادگاه
.مشخص بودن مقدار و مبلغ مهریه جهت دریافت عین مال یا معادل آن توسط زن
در تاریخ …. در دفترخانه …. و همزمان با عقد ازدواج دائم بین خانم …. و آقای …. در خصوص مهریه به عنوان شرط ضمن عقد نکاح، به شرح ذیل توافق نمودند :
۱/ تعداد ۲۵ سکه طلای تمام بهار آزادی عند المطالبه.
۲/ تعداد ۲۵ سکه طلای تمام بهار آزادی بعد از ۱۰ سال از زمان عقد.
۳/ تعداد ۵۰ سکه طلای تمام بهار آزادی بعد از ۱۵ سال از زمان عقد ولکن چنانچه زوج قبل از آن استطاعت مالی حاصل نماید، شرط مدت قهراً منتفی و اسقاط و تعداد ۵۰ سکه عند المطالبه می گردد. منظور از استطاعت مالی، ایجاد اموالی مازاد بر زندگی و رفاه متعارف برای زوج است.
۴/ تعداد ۵۰ سکه طلای تمام بهار آزادی بعد از ۴۰ سال از زمان عقد ولکن چنانچه علیرغم عدم تخلف زوجه، زوج سوء معاشرت با زوجه نماید همچون اعتیاد، خیانت، ترک انفاق بیش از شش ماه، رها نمودن زندگی، ازدواج موقت و سایر فعل و ترک فعل هایی که عرفاً و شرعاً بی مسئولیتی مرد نسبت به همسرش محسوب گردد (بدون نیاز به این که زوجه به سبب عسر و حرج درخواست طلاق یکطرفه نماید) و یا زوج بدون سوء معاشرت زوجه، درخواست طلاق یکطرفه و دلبخواهی نماید، شرط مدت قهراً منتفی و اسقاط و تعداد ۵۰ سکه عند المطالبه می گردد.
همانطور که اشاره کردیم زمانی که زن یا وکیل او مراحل دریافت مهریه را از طریق اجرای ثبت دنبال میکند، دفترخانهای که عقد بین زن و مرد در آن جاری شده است، اقدام به صدور یک اجرائیه میکند و آن را برای شوهر ابلاغ میکند تا به او اطلاعرسانی کند؛ نحوه صدور برگه اجرائیه توسط دفترخانه به این شکل است که باید مطالبه مهریه از سوی زن کاملاً براساس قانون و مقررات تنظیم شده و علاوهبر این دادخواست مهریه براساس سند رسمی باشد.
پس از اینکه مراحل احراز هویت توسط مدارکی که زن یا وکیل او به دفترخانه ارائه میدهد به اتمام رسید، سردفتر دفترخانه موظف است که رونوشت سند را در برگههای مخصوصی ظرف مدت ۲۴ ساعت در سه نسخه آماده کند؛ علاوهبر این باید مقدار مهریه زن را نیز در سه نسخه اجرائیه قید کند و پس از گذشت ۴۸ ساعت از تاریخ وصول تقاضا، برگههای اجرائیه را امضا کرده و آنها را برای مسئول اجرای ثبت ارسال کرده و از او رسید دریافت میکند. درنهایت نیز پس از صدور اجرائیه، برگههای آن را از طریق پست به نشانی مرد ارسال کرده و از این طریق به او اطلاعرسانی میکند.
مراحل دریافت مهریه از طریق اجرای ثبت نیز به این شکل است که زن یا وکیل او باید با در دست داشتن مدارکی شامل: اصل کارت ملی، اصل شناسنامه، اصل سند ازدواج و درصورت امکان کپی کارت ملی و شناسنامه شوهر به همان دفترخانهای که عقد بین زن و مرد در آن صورت گرفته است، مراجعه کرده و درخواست خود را مبنی بر دریافت مهریه از شوهرش به ثبت برساند.
پس از ثبت درخواست دریافت مهریه توسط زن یا وکیل او در دفترخانهای که عقد بین زن و مرد انجام شده است، آن دفترخانه یک برگه اجرائیه صادر کرده و آن را به شوهر ابلاغ میکند تا زن بتواند از این طریق مهریه خود را از شوهرش دریافت کند.
مراحل دریافت مهریه از طریق دادگاه به این شکل است که زن یا وکیل او باید جهت دریافت مهریه به دفاتر خدمات الکترونیکی قضائی مراجعه کند؛ پس از مراجعه زن یا وکیل او به دفاتر خدمات الکترونیکی قضائی باید دادخواست دریافت مهریه را تنظیم کند و برای ثبت شدن این دادخواست، هزینه دادرسی مطالبه مهریه و همچنین هزینه ثبت دادخواست را به دفتر خدمات الکترونیکی قضائی پرداخت کند؛ سپس دادخواست زن جهت مطالبه مهریه در دفتر خدمات الکترونیکی قضائی ثبت شده و درنهایت به دادگاه خانواده ارسال میشود.
توجه داشته باشید که جهت ثبت دادخواست دریافت مهریه در دفتر خدمات الکترونیکی قضائی باید مدارکی شامل: اصل شناسنامه، اصل کارت ملی، اصل سند ازدواج و درصورت امکان کپی شناسنامه و کارت ملی شوهر را همراه خود داشته باشید.
در این خصوص باید بگوییم بعد از ازدواج همه ما باید تابع تکالیف و قوانینی باشیم تا زندگی آرامی را تجربه کنیم. اگر بخواهیم دچار تبعات حقوقی نشویم مجبوریم آنها را رعایت کنیم. چون بحث سر این است که این گونه عملها واجب نیست و برای حفظ سلامتی زن ضروری نیست؛ فقط از لحاظ زیبایی روی ظاهر زن تاثیر گذار خواهد بود. تمکین یکی از وظایف اصلی زن در قبال شوهر است.
تمکین دو نوع عام و خاص دارد که تمکین عام یعنی پذیرش ریاست خانواده توسط مرد از سوی زن است. به بیان ساده زن باید تابع شوهرش در مدیریت زندگی مشترکشان باشد. طبق ماده ۱۱۰۲ قانون مدنی زوجین موظف به حسن معاشرت با یکدیگر هستند. در هر صورت فرض میکنیم خانمی قصد دارد بینی خود را جراحی زیبایی کند. در هیچ جای قانون وضع نشده است که برای این کار نیاز به اجازه شوهرش دارد.
از طرفی مراکز درمانی نیز نیاز به دریافت اجازه شوهر برای انجام عملهای زیبایی خانمها ندارند. سوال دیگری که برای خیلی از زوجین پیش میآید این است که آیا انجام این گونه عملها جزء نفقه زن محسوب میشود و زوج بایستی هزینه این گونه عملها را پرداخت کند؟ جواب کاملا واضح است، فقط هزینههای درمانی متعارف و واجب است که جزء نفقه محسوب میشود و پرداخت هزینههای عملهای زیبایی بر عهده زوج نیست.
با زندگی زوجه در منزل شوهر ، دعوای تمکین زوج بر علیه زوجه و همچنین دعوای ترک انفاق (کیفری ) و مطالبه نفقه معوقه و ماهیانه زوجه علیه زوج مسموع نخواهد بود .
در حالت عادی حق طلاق با مرد است ، اما اگر زن دارای یکی از شرایط ضمن عقد و یا مقرر در قانون باشد می تواند دادخواست طلاق بدهد .
در قانون ایران در مورد نشوز مرد و عدم تمکین و خودداری از انجام وظایف مرد نسبت به همسر خود بحثی نشده است و هیچگونه ضمانت اجرایی در نظر گرفته نشده است .
میان عدم تمکین و مهریه هیچگونه رابطه ای نیست . بنابراین عدم تمکین بر خلاف نفقه موجب اسقاط حق مهریه نمی گردد .
در مورد نکاح منقطع باید گفت که شرط خیار نسبت به مهر باطل است و علاوه بر این که خود شرط باطل است ، موجب بطلان عقد نیز می شود ؛ زیرا در عقد نکاح منقطع ، مهر از ارکان صحت عقد محسوب می شود و شرط خیار به منزله عدم ذکر مهر و بطلان نکاح موقت است .
فرق تفویض البضع با تفویض مهر در این است که در نکاح مفوضه المهر ، مهر اجمالاً ذکر می شود ، اما در مفوضه البضع مهر به طور کلی ذکر نشده و یا عدم آن در عقد شرط شده است .
چنانچه در عقد ازدواج ، مهر اساساً ذکر نشود یا این که ضمن عقد نکاح ، عدم اعتبار مهر ذکر شود ، این عمل را تفویض بضع و چنین زنی را مفوضه البضع می نامند .
در صورتی که میزان و مقدار مهریه مشخص نشود و زوجین یا اولیای آنها فی الجمله متذکر آن می شوند مثلاً زن به مرد می گوید خود را به ازدواج تو درآوردم به مهری که تو معین کنی ، یا من معین کنم ، در این صورت میزان مهر بستگی به نظر شخصی دارد که تعیین مهر به او واگذار شده است ؛ زنی که این گونه ازدواج می کند مفوضه المهر نامیده می شود و شخصی که تعیین مهر به موجب توافق زوجین ، به او واگذار شده ، داور یا حاکم نامیده می شود .
یکی از شروط معقول در ازدواج ، شرط خیار نسبت به مهریه است ، تعیین مهر در عقد دایم واجب نیست و عقد بدون ذکر مهریه صحیح است . هر چند در نکاح موقت ، تعیین مهر لازم و از ارکان آن است به گونه ای که عقد بدون ذکر آن باطل است . ( مستنبط از مواد 1095 و 1069 قانون مدنی )
نباید در مورد امکان شرط فسخ نسبت به مهریه از جهت عملی استبعاد نمود چه این که دواعی و انگیزه ها مختلف است برای مثال ممکن است مرد بگوید من این مقدار مهر را به شما می دهم ولی بعداً فکر می کنم اگر دیدم این مهر اضافی است ، آن را فسخ می کنم . متقابلاً ممکن است زن بگوید من این مقدار را به عنوان مهر می گیرم ولی اگر بعداً دیدم میزان واقعی مهر من بیشتر است یا مطلع شدم آدم هستی و میتونی مبلغ بیشتری را مهر من قرار دهی ، این مهر را فسخ می کنم و مهری مناسب شأن خود دریافت می دارم .
از نظر قانون حمایت از خانواده با فسخ عقد نکاح بدون رابطه نزدیکی میان زوجین، مهریه به زن تعلق نمیگیرد.
زن در صورتی که یکی از شروط ضمن عقد، حق طلاق یا موارد عسر و حرج را برای طلاق داشته باشد، علاوه بر اینکه میتواند درخواست طلاق خود را به دادگاه خانواده ارائه دهد، همچنین حق مطالبه مهریه خود را از همسرش نیز دارد.
طبق این نوع بخشش مهریه اگر زن به مرد بگوید که دیگر تو تکلیفی برای پرداخت مهریه به من نداری، حق درخواست مهریه برای همیشه از او سلب میشود و تحت هیچ شرایط دیگری امکان باز مطالبه مهریه برای او فراهم نیست. البته تنها نباید روی همین جمله بسنده کرد و سایر جملات مشابه این مفهوم هم میتوانند بازتاب دهنده سلب حق درخواست مهریه برای زن شوند.