• ناتوانی در ایجاد و حفظ نعوظ برای دخول
• تاخیر یا نبود انزال علی رغم دریافت تحریک جنسی مناسب
• ناتوانی در کنترل زمان انزال (انزال زودرسیا انزال دیررس)
• ناتوانی در ایجاد و حفظ نعوظ برای دخول
• تاخیر یا نبود انزال علی رغم دریافت تحریک جنسی مناسب
• ناتوانی در کنترل زمان انزال (انزال زودرسیا انزال دیررس)
اختلالات مربوط به دردهای جنسی عمدتا به زنان محدود شده و در نتیجه عدم روان سازی کافی واژن در طی رابطه جنسی اتفاق میافتد. این امر ممکن است ناشی از عدم تحریک در رابطه با فعالیت جنسی یا تغییرات هورمونی ناشی از بارداری، شیردهی یا یائسگیباشد. دیگر دلایل عبارتست از سوزش، آزردگی ناشی از استفاده از کرمهای ضد بارداری و اضطراب در رابطه جنسی.
دردهای جنسی ممکن است ناشی از وضعیتی بنام واژینیسموس(انقباض غیر ارادی واژن) نیز باشد که در این حالت ماهیچههای دیواره واژن به هنگام مقاربت جنسی به صورت غیر ارادی اسپاسم میکنند (منقبض میشوند).
علت این اسپاسمها مشخص نیست، اما آسیبهای روانی ناشی از رابطه جنسی قبلی مانند سوء استفاده یا تجاوز، از عوامل تحریککننده چنین شرایطی به شمار میآید.
یک مورد اختلال جنسی که در مردان اتفاق میافتد، «نعوظ مانا» است که نعوظی دردناک است و ممکن است برای چندین ساعت حتی در صورت عدم تحریک جنسی ادامه یابد. این امر ناشی از گیر افتادن خون در آلت تناسلی و عدم تخلیه کامل خون است. در صورت عدم درمان، این وضعیت ممکن است منجر به از دست رفتن دائم عملکرد نعوظ گردد.
افرادی که از اختلال در ارگاسم رنج میبرند، موفق به رسیدن به نقطه اوج نمیشوند یا موجب تأخیر در دستیابی به آن میگردند. این اختلالات ممکن است دلایل فیزیکی، بیماری یا حتی در نتیجه مصرف داروهای خاص باشد.
• افزایش سن
• بارداری
• افسردگی
• اضطراب
• استفاده از داروهای خاص مانند بازدارندههای جذب مجدد سروتونین
• اختلال در تحریک پذیری جنسی
پیشتر اصطلاحاتی که برای توصیف اختلال در تحریک پذیری جنسی از آن استفاده میشد، عبارت اند از «سردی» در زنان و «ناتوانی» در مردان.
اما در حال حاضر از این اصطلاحات دیگر استفاده نمیشود. امروزه از اصطلاح «اختلال نعوظ» بجای «ناتوانی» استفاده میگردد و اصطلاحات متعددی برای توصیف «سردی» زنان وجود دارد. این افراد ممکن است یک حس بیزاری یا اجتناب از تماس با یک شریک جنسی داشته باشند. مردان ممکن است متوجه گردند که تنها میتوانند به نعوظی هرچند جزئی رسیده یا قادر به ایجاد آن نباشند.
مردان آسیب دیده نیز ممکن است متوجه شوند که هیچ لذت یا تحریکی از فعالیت جنسی خود نمیبرند. در میان زنان آسیب دیده، واژن ممکن است قادر به روان سازی (خیس شدن) نباشد.
• از دست دادن علاقه نسبت به رابطه جنسی
• مشکل در به ارگاسم رسیدن
• افکار منفی در طول رابطه جنسی
• خشک وتنگ بودن واژنکه موجب درد به هنگام رابطه جنسی میگردد.
• اختلال در امیال جنسی
این مشکلات ناشی از عدم وجود یا فقدان محرک جنسی هستند که به آن کمبود میل جنسی نیز گفته میشود. فقدان میل جنسی ممکن است در کل رابطه و یا در شریک رابطه نیز اعمال گردد. این اختلال ممکن است همیشه وجود داشته یا پس از یک دوره عملکرد جنسی طبیعی ایجاد گردد. کمبود هورمون استروژن در زنان و هورمون تستوستروندر مردان، میتواند منجر به کاهش تمایل جنسی شود.
-اختلال درنعوظ
• اختلالات ارگاسم/انزال
• نعوظ مانا یا نعوظ دردناک
سوء عملکرد جنسی عموما به ۴ مقوله تقسیم میشود:
1. اختلالات میل جنسی (فقدان تمایل و علاقه به فعالیت جنسی)
2. اختلالات براگیختگی (ناتوانی در برانگیختگی فیزیکی و تحریک شدن در طول فعالیت جنسی)
3. اختلالات ارگاسم (تاخیر یا نبود ارگاسم)
4. اختلالات درد (درد هنگام دخول)
اختلالات جنسی به حالتی اطلاق میگردد که در هر یک از مراحل سیکل پاسخ جنسی، اتفاق افتاده و مانع از رضایت در فرد و همسر وی از فعالیت جنسی شان میگردد.
سیکل پاسخ جنسی شامل برانگیختگی یا تهیج، رابطه جنسی، ارگاسم و رهایی است. مرحله تهیج شامل میل و برانگیختگی است.
در حالی که تحقیقات اشاره میکنند، سوء عملکرد جنسی اختلال رایجی است، بسیاری از مردم از بحث درباره آن مردد هستند.
نداشتن رضایت جنسی را نمی توان به راحتی در دسته بندی های اختلال جنسی قرار داد. بیشتر همسرانی که برای راهنمایی به درمانگاه های جنسی مراجعه می کنند، رضایتی از روابط جنسی خود ندارند. گروهی از این همسران فقط از نداشتن لذت شکایت دارند. عوامل مختلفی می توانند مشکلات جنسی را به وجود آورند. مشکلات در ارتباط بین همسران به طور کلی (مثلا یک دعوای همیشگی) و از دست رفتن جذابیت همسران برای یکدیگر و خستگی از فعالیت جنسی ثابت (از لحاظ شکل و وضعیت ارتباط جنسی)؛ بنابراین اگر در رضایت جنسی مشکلی وجود داشته باشد، بحث مشکل جنسی مطرح است نه اختلال.
ممکن است مشکلات جنسی خودش را به صورت افسردگی، بی خوابی یا شکایت های مربوط به پزشکی زنان و نازایی نشان دهد. مشکل جنسی نیاز به غنی سازی رابطه همسران دارد. اگر رابطه همسران و وضعیت روانی هر یک بهبود یابد، معمولا مشکلات جنسی هم از بین می روند.
رفتار جنسی انسان و به عبارتی نیاز جنسی آدمی در حد و اندازه و چارچوب خاصی قرار دارد. غریزه ی جنسی هدف اصلی اش بقای نسل بوده و از جذابیت هایی نیز برخوردار است. این امر موجب بهبود روابط و جذابیت زندگی میان همسران می گردد. همچنین هر فردی به میزان مشخصی از آن نیاز دارد. البته عامل مهم و قابل توجه آن شکل گیری اش در یک ارتباط سالم انسانی است. در صورتی که ملاحظات انسانی آن در نظر گرفته نشود، از مسیر متعارف و سازنده خارج شده و می تواند آسیب هایی را به همراه داشته باشد.
یکی از عواملی که می تواند باعث ایجاد انحراف و آسیب در رفتار جنسی شود، خارج شدن آن از وضعیت و چارچوب حقیقی و عینی و انتقال یافتن آن به زمینه های ذهنی است. چنین امری در ارتباط با اغلب امور مرتبط با زندگی انسان نیز می تواند مصداق داشته باشد.
برای مثال، امور مادی مانند خانه و اتومبیل هم در شرایط مادی و به صورتی که چارچوب آن مشخص باشد، خانه و اتومبیلی است که از ویژگی های لازم برخوردار و می تواند نیازهای آدمی را برآورده نماید. اما هنگامی که جنبه ی ذهنی به خود می گیرد و آغشته به بعضی از نیازهای بی پایه و اساس نفسانی برای پر کردن خلاءهای درونی میشود. چنین امری باعث می شود تا از مسیر خود خارج و به سمت تجمل و افراط سوق داده شود. بنابراین روی آوردن به سمت خودرو و خانه هایی تجملی تا شخص از آن طریق بعضی نیازهای دیگر را برآورده نماید، احتمال کجروی و نیروگذاری و اتلاف وقت، انرژی، عمر و وجود آدمی را به همراه خواهد داشت.
نیاز جنسی آدمی نیز می تواند از جنبه ی عینی و چارچوب های انسانی و عاطفی آن خارج شده و جنبه ی ذهنی و توهمی به خود بگیرد. چنین امری در مسیر لذت جویی صرف، سلطه گری بر سایرین، رفع تنش و اضطراب، برخی تنوع طلبی ها و مواردی از این قبیل، جنبه های خارج شده ی رفتار جنسی از مسیر حقیقی بوده که خواه ناخواه پیامدهای آسیب زا و مشکل آفرینی را نیز به همراه خواهد داشت.
منبع: کتاب درمان جنسی/نویسنده: سعید کاوه
یکی دیگر از مواردی که می تواند در شکل گیری و ایجاد رفتارهای انحرافی جنسی مؤثر باشد، افراط و برخورداری های بیش از اندازه است. این امر متضاد با وضعیت محرومیت است. بدین صورت که گاهی افراد حتی از برخورداری های عاطفی و جنسی نیز بهره مند هستند. اما به دلیل زیاده روی و تکرار بیش از اندازه ی رفتارهای جنسی عادی و طبیعی نیز به تدریج لذت و جذابیتش را از دست می دهد. از این رو به رفتارهایی رو می آورد که برایش تازگی داشته و از جذابیت بهتری برخوردار باشد. این نکته را می توان با اعتدال و پرهیز از افراط به وضعیتی متعادل و متعارف رساند.
چنین امری را می توان در میان برخی از همسران که رو به بعضی تنوع طلبی های نامتعارف و انحراف گونه می آورند، مشاهده نمود. افرادی که در کنار همسر به ایجاد روابط عاطفی و یا جنسی با دیگر افراد می پردازند. هم چنین افرادی که تقاضای روابط جنسی نامتعارف از همسر دارند. همین طور افرادی که گرایش به هر دو جنس را پیدا می کنند Bisexual))، نیز در مواردی ناشی از همین افراط و برخورداری های بیش از اندازه است.
رفتار جنسی انسان می تواند پیچیده شده و در شرایط محرومیت، ترکیبی از موارد فوق با هم ادغام شده و رفتاری ناسالم، آسیب زا و مشکل آفرینی را برای فرد به همراه داشته باشد.
برای مثال، فردی که در شرایط محرومیت، از برهنه شدن و تماشای بدن خویش لذت می برد، احتمال دارد که در ادامه ی چنین امری یعنی تماشای بدن برهنه اش توسط دیگر افراد از جنس مخالف توأم شود. این اختلال یعنی خودنمایشگری (Exhibitionist) فرد مبتلا، بدن برهنه ی خود را در معرض تماشای افرادی از جنس مخالف می گذارد و از این رفتار لذت می برد.
به سر بردن در شرایط محرومیت و یافتن رفتاری که منشاء لذت باشد، می تواند عامل ایجاد اختلال و انحراف جنسی شود. البته اختلال هایی که اشاره شد می توانند از عوامل دیگری نیز تأثیر پذیری داشته باشند. اما بسر بردن در شرایط محرومیت جنسی نیز می تواند یکی از علل جذاب شدن این گونه رفتارهای انحرافی باشد.
در شرایط محرومیت جنسی این احتمال وجود دارد که شخص با متمرکز شدن گرایش جنسی اش به فرد دیگری غیر از جنس مخالف مانند هم جنس، کودکان و در مواردی حیوانات توأم با لذت جنسی باشد. این امر نیز با توجه به لذت بخش بودن در شرایط محرومیت جذابیت داشته و می تواند تکرار شود. در ادامه چنین رفتار منحرفانه ای تداوم یافته و فرد مبتلا را به آسیب ها و مشکلاتی مبتلا می نماید. چنین امری حتی در ارتباط با محارم نیز می تواند شکل بگیرد.
برای مثال، در محیط هایی که افراد هم جنس در کنار هم و به صورتی مداوم قرار دارند و اغلب آنان نیز در محرومیت جنسی بسر می برند، احتمال وقوع همجنس گرایی و سوءاستفاده های جنسی از هم جنس مانند تجاوز و تعرض بیشتر مشاهده می شود.
هم چنین در بعضی شرایط مانند خانواده، محیط های آموزشی و سایر مواردی که نظارت لازم و کافی نباشد، احتمال مشاهده ی این گونه گرایش ها بیشتر است.
مورد دیگری که در شرایط محرومیت جنسی می تواند عامل برخی از انحراف ها باشد، تمرکز گرایش جنسی به جسم خود است. بدین صورت که در شرایط محرومیت نگاه کردن و لمس نمودن بدن خویش با لذت جنسی همراه باشد. عمده ترین این گونه رفتارهای نامتعارف در لمس کردن آلت تناسلی و خودارضائی آشکار می گردد.
البته لذت جنسی از بدن خویش منحصر به آلت تناسلی و خودارضائی نبوده و سایر بخش های بدن مانند سینه، مقعد و موارد دیگر را نیز شامل می شود. این نکته در میان بعضی افراد مجرد و در مواردی حتى متأهل نیز مشاهده شده که با لمس نمودن و داخل نمودن به مقعد لذت جنسی می برند. در میان خانم ها نیز داخل نمودن به مهبل (واژن) و لمس کردن کلیتوریس می تواند روی دهد.
در موقعیت محرومیت جنسی این امر احتمال دارد که برای بعضی افراد روی دهد. بدین صورت که بعضی اشیاء و لوازم برایشان دارای جذابیت شده و از آن لذت جنسی ببرند. عمده ترین این انحراف در اختلال «شیء پرستی جنس مخالف» (Fetishism) بروز داده می شود. بدین صورت که یک شیء یا لوازمی که اختصاص به جنس مخالف دارد، جذاب و لذت بخش می شود.
برای مثال، لباس زیر، لوازم آرایش، یا وسیله ای که فقط اختصاص به جنس مخالف دارد، می تواند برای فردی مجرد جذاب و لذت بخش شود. شیء پرستی جنسی در میان پسران نوجوان و جوان روی می دهد. البته این گونه افراد به ندرت خود برای رفع مشکل شان اقدام می کنند، بلکه اطرافیان متوجه رفتارشان شده و اقدام برای رفع مشکل، از سوی آنان صورت می گیرد.
مادری ۴۵ ساله هنگامی که اتاق فرزند پسر ۱۷ ساله اش را مرتب می کرده، متوجه وجود یک شورت زنانه در کشوی لباس پسرش می شود. او احتمال می داد که لباس زیر متعلق به خواهر زاده اش باشد. او می خواست بداند که آیا چنین موردی را با او در میان بگذارد؟ راهنمایی های لازم در این مورد به وی ارائه شد.
البته در ارتباط با شیوه ی برخورد با فردی که دچار اختلال در رفتار جنسی است، در بخش های آینده توضیحاتی ارائه خواهد شد.
خانمی ۳۹ ساله در مواردی متوجه می شده که بعضی از لباس های زیرش گم می شده. او لباس های زیر خود را برای خشک شدن در بند رختی در حیاط خلوت منزل آویزان میکرده. یک روز در منزل مشغول به کار بوده و متوجه می شود که از طریق نخ و قلابی یکی از لباس هایش به سمت بالا کشیده می شود. با وارد شدن او به حیاط خلوت فرد مورد نظر نخ و قلاب و لباس زیر را رها می کند.
فرد مبتلا به اختلال شیء پرستی و یا یادگار پرستی جنسی در شرایط و وضعیت محرومیت جنسی شیء زنانه مانند لوازم آرایش، لباس زیر و غیره می تواند برایش خوشایند، جذاب و لذت بخش باشد. اما در وضعیتی که از محرومیت فاصله گرفته و به برخوردارهای لازم دست یابد، چنین امری جذابیت چندانی را به همراه نخواهد داشت. به همین منظور یکی از نکته هایی که در آموزش جنسی بایستی در نظر گرفته شود، آگاه سازی در ارتباط با چنین شرایط و وضعیتی است. البته بعضی از افراد مبتلا احتمال دارد که حتی با پشت سر گذاشتن دوره ی محرومیت همچنان به شیء پرستی جنسی شان ادامه دهند.
در بخش ۲۷ تحت عنوان «محرومیت جنسی بخش تفکیک ناپذیری از زندگی هر فرد مجرد و متأهل» مطالبی در این زمینه مطرح شد. البته به این نکته نیز در بخش های آینده اشاره ی بیشتری خواهد شد. جنسیت و رفتار جنسی در هر وضعیت و شرایطی اعم از دوران تجرد و تأهل نیاز به مراقبت، رسیدگی و تغییر و تحولاتی دارد. این امر باعث میشود تا ابتدا از آسیب ها، کجروی ها و انحراف ها پیشگیری شود. همچنین در ادامه از رشد، بالندگی و بهبود نسبی برخوردار گردد.
در ارتباط با محرومیت این نکته را نیز بایستی در نظر داشت که رفتار جنسی یک فرد متأهل در چارچوب خاصی قرار دارد. از این رو نمی تواند به هر رفتاری اقدام نماید. به همین مناسبت در محدودیت و یا به عبارتی محرومیت خاصی قرار می گیرد. محرومیت جنسی نیز در ارتباط با یک فرد مجرد نیز مصداق داشته و محدودیت ها و عدم برخورداری هایی را شامل می شود.
نکته ی قابل توجه در ارتباط با محرومیت، جذابیت یافتن بعضی امور است که در شرایط برخورداری، فاقد جذابیت است. برای مثال، افرادی که در وضعیت خاصی در بیابان گیر افتاده اند و دچار گرسنگی و تشنگی شده اند، اقدام به خوردن آبی غیربهداشتی و ناسالم نموده اند که در شرایط عادی محال است چنین آبی را استفاده کنند. هم چنین در شرایط محرومیت و گرسنگی اشخاص چیزهایی را خورده اند که در شرایط عادی ممکن نیست اقدام به خوردن آن نمایند.
چنین امری در ارتباط با جنسیت و رفتار جنسی نیز می تواند مصداق داشته باشد. در شرایط محرومیت جنسی نیز چنان چه برخی از نکات و امور مرتبط با بهداشت رفتاری و روانی جنسی مراعات نشود، بعضی اعمال جنسی می تواند جذابیت یابد که در وضعیت عادی و متعارف جذابیتی را به همراه نخواهد داشت.
خانمی ۳۴ ساله خاطرنشان کرد که زنی ۵۹ ساله با خانه شان تماس می گرفته و ادعا می کرده که همسر موقت شوهر وی در گذشته بوده. او هنوز مطالباتی از مهریه اش داشت. او اشاره کرد که وقتی آن خانم را حضوری دیدم، خیلی تعجب کردم، زیرا او از نظر سن، فرهنگ و شخصیت تناسبی با شوهرش نداشت. هنگامی که از شوهر می پرسد "چطور توانستی با چنین فردی که سنخیت و تناسبی با تو ندارد، خود را درگیر و اقدام به ازدواج موقت کنی؟" او نیز خاطرنشان می کند که "بیشتر به خاطر کمک به او و هم چنین نیازهای خود در شرایط تنهایی و تجرد چنین امری را پذیرفتم."
عمده ترین موارد و زمینه هایی که رفتار جنسی در شرایط محرومیت، معطوف و متمرکز به آن می شود.
الف. تمرکز گرایش جنسی به اشیاء
ب. تمرکز گرایش جنسی به خود
ج. تمرگز گزایش جنسی به دیگران (غیر از جنس مخالف)
د. ترکیبی از موارد فوق
رفتار جنسی مجموعه ای از شناخت ها، آگاهی ها، اعمال و عادت هایی در ارتباط با جنسیت را شامل می شود. هر کدام از این اجزاء تشکیل دهنده ی رفتار جنسی از آسیب پذیری خاص خود برخوردار بوده و تحت شرایطی می توانند دچار آسیب و اختلال شوند.
به طور کلی مشاهده تصاویر یا فیلم هایی که مضمون رفتار جنسی و پورنوگرافی را دارند، در انسان از سال های آغاز نوجوانی و یا حتی کمی پیش از آن صورت می گیرد که در ابتدا ممکن است صرفا جهت کسب اطلاع و رفع کنجکاوی در مورد رفتار جنسی انسان باشد. بعد از مدتی و با شروع بلوغ و آغاز کنش های جنسی، به عنوان رفتاری صورت می پذیرد که باعث تحریک جنسی افراد می شود.
این امر به خصوص در مورد مردان و افراد مذکر بیشتر است و ممکن است با عدم پیشگیری و آموزش های صحیح به انحراف منجر شود.
آسیب زایی هایی که از بستر تماشای این نوع فیلم ها گریبانگیر افراد می شود این است که ممکن است با تحریک غرایز جنسی، رفتارهای جنسی افراد تازه بالغ تهییج بیشتری شود به این معنا که رفتارهایی مانند خودارضایی یا پیگیری ایجاد رفتار جنسی را با جنس مخالف و یا احیانا با جنس موافق بیشتر کند که همه این مسائل آسیب زا هستند و ممکن است تماشای این فیلم ها به یک انحراف جنسی تبدیل شود که در روان پزشکی هم به عنوان یک بیماری تلقی می شود. به این معنی که فرد برای ارضای جنسی ترجیح بدهد به جای ارتباط با همسر و رابطه جنسی سالم به این فیلم ها روی بیاورد.
به طور کلی روانشناسان و کارشناسان خانواده، 5 دلیل اساسی را برای آثار منفی تماشای فیلمهای مستهجن بر زندگی زناشویی مطرح کردهاند:
احساس لذتی که برای اولین بار با تماشای آنها به فرد دست میدهد، دیگر تکرار نخواهد شد مگر آنکه با میزانی بسیار بیشتر به مصرف ادامه دهد. مردان هم اغلب، پس از نخستین تجربه، شروع به تماشای هرچه بیشتر این فیلمها میکنند. چیزی که باعث میشود از همسر و خانواده دور شوند یا حتی به بازده کاری آنها لطمه وارد کند.
زنها صرفا در نقش یک وسیله برای رفع نیاز ظاهر میشوند و در وضعیتی کاملا نامساوی با مردان قرار میگیرند. این امر باعث میشود مرد، همسرش را به مثابه فردی کماهمیتتر از خود بداند و به چشم ابزاری برای ارضای تمایلات جنسیاش به او نگاه کند. چنین مردی نمیتواند با همسرش رابطهای جز رابطه زناشویی برقرار کند، چرا که شخصیت همسرش را نمیبیند، فقط جسم او را میبیند.
3. فیلمهای مستهجن، زن را در یکی از این 4 دسته غیرانسانی و بیارزش جلوه میدهد.
حریص پولپرستی که فقط برای مادیات به سمت مردها میرود، معشوقهای بیخرد، موجودی که میلی سیریناپذیر برای داشتن رابطه دارد یا کسی که در تمنای جلبتوجه است. مردانی که به دیدن این فیلمها میپردازند نابکارانهترین و خائنانهترین دیدگاه ممکن را نسبت به همسرشان پیدا میکنند و در نتیجه از برقراری رابطه عاطفی سالم و پرمعنا با همسرشان ناتوان میمانند یا حتی ممکن است رفتار خشونتآمیزی (که نشأت گرفته از همین دیدگاه است) نسبت به او داشته باشند.
مردی که مدام به تماشای اینگونه فیلمها میپردازد، دائم در معرض گستره بسیار متنوعی از اندامهای برهنه است که در نتیجه این تنوع، دیگر اندام همسرش نمیتواند برایش رضایتبخش باشد.
در فیلم های پورنوگرافی معیارهایی از نوع رابطه جنسی زنان مطرح می شود که مطلقاً مصنوعی است و محصول سناریونویسی و بازیگری می باشد. تماشای فیلم های پورنوگرافی باعث می شود توقعاتی در همسران ایجاد شود که در زندگی واقعی وجود ندارد.
همچنین معیارهای زیبایی نیز در فیلم های پورنوگرافی معیارهای حقیقی نیستند. اندام و ویژگی های جسمانی زنان و مردان در این فیلم ها عموماً با جراحی های زیبایی ایجاد شده و آنان تمام وقت تحت رژیم های غذایی و ورزش های خاص قرار دارند که در دنیای واقعی برای بسیاری زنان قابل دسترس نیست.
مردی که دائما به تماشای این گونه فیلمها مشغول باشد، اندام های برهنه زنانی را می بیند که از هر نظر برای ساخت این گونه فیلم ها پرورش یافته اند بنابراین به صورت ناخودآگاه به مقایسه آنها با بدن همسر خود می پردازد. نتیجه این مقایسه، عدم علاقه به برقراری رابطه جنسی با همسر و از بین رفتن عشق و علاقه بین زوجین خواهد بود.
ماهیت پورنوگرافی به گونه ای است که موجب انحرافات وحشتناکی در زندگی می شود. در بسیاری از موارد تجاوز به کودکان، تجاوز به همکار و اعتیاد به خود ارضایی و خیانت نتیجه مشاهده پورن است.
تماشای پورن در زندگی زناشویی معمولاً به صورت پنهانی انجام می شود. وقتی یکی از زوجین به دیدن فیلم های پورن می پردازد، دوست ندارد همسرش از این موضوع آگاه شود. همین مخفی کاری باعث می شود صمیمت میان همسران به شدت کاهش یابد.
یکی از مهمترین پایه های هر ازدواجی اعتماد است. هر زنی اعتقاد دارد که همسرش با مشاهده تصاویر پورن در حقیقت شخص دیگری را وارد رابطه شان کرده و به عبارتی به او خیانت کرده است. خانم ها به شدت روی این گونه مسائل حساس هستند و با این کارها، افسردگی و استرس را به او منتقل می کنید چرا که به این فکر می کند که از جذابیت جنسی کافی برای همسرش برخوردار نیست.
با عادت به تماشای فیلم های مستهجن، تبدیل به فردی ناسپاس در زندگی خواهید شد یعنی به جای اینکه بر خصوصیات مثبت همسرتان مثل رفتار و زحمات او تمرکز کرده و از آن ها لذت ببرید، بر عیوب و نداشته هایش متمرکز خواهید شد و به خاطر اینکه اندام همسرتان به فلان بازیگر پورن شباهت ندارد عذاب خواهید کشید.
مشاهده افرادی با موقعیتها و حالتهای مختلف در این فیلمها باعث ایجاد تنوعطلبی در زوج ها میشود به گونهای که تمایل پیدا میکنند با افراد مختلف وارد رابطه شوند. عاملی که در بلند مدت زمینه را برای فروپاشی رابطه زوج ها و ایجاد نارضایتی زناشویی فراهم میآورد. از آن جا که فیلمهای پورن گسترده است و فرد در هر بار مشاهده فیلم انواع و اقسام افراد را در رابطه با یکدیگر مشاهده میکند دچار تنوع طلبی در رابطه خود میشود و زمینه را برای خیانت و فروپاشی سیستم خانواده فراهم میکند.
زنان به سه دلیل اصلی ممکن است به کارگران جنسی تبدیل شود:
1- زنانی که از نظر اقتصادی و معیشتی در وضعیت بسیار وخیمی قرار دارند و به دلیل نداشتن آموزش در حرفه های دیگر از طریق برقراری رابطه جنسی امرار معاش می کنند.
2- زنانی که از نظر اقتصادی در موقعیت متوسطی قرار دارند، اما برای بهبود کیفیت زندگی خود و کسب درآمد بیشتر به این کار روی می آورند.
3- زنانی که خواهان انجام چنین کاری نیستند اما به زور و با خشونت مردان مجبور به به این کار می گردند. این زنان ممکن است از طریق باندهای مختلف قاچاق انسان مبدل به کارگر جنسی شوند و یا با خشونتِ فردی خاص، به این کار مجبور گردند.
باید توجه داشت که کارگران جنسی یا سکس ورکرها یک معضل اجتماعی جدی می باشند که هم برای خود و همه جامعه آسیب های جدی را به همراه دارند.
کارگران جنسی یا سکس ورکرها به زنانی گفته می شود که به دلایل مختلف با دریافت پول به برقراری رابطه جنسی با پرداخت کننده پول می پردازند و از این راه امرار معاش می کنند.
این افراد با درگیر شدن در یک چرخه ی فساد به غیر از رابطه جنسی درگیر بسیاری از آسیب ها و بیماری ها می شوند.
کارگران جنسی از نظر میزان درگیری با آسیب های اجتماعی در سطح بسیار خطرناکی قرار دارند. ابتلا به ویروس HIV و انواع بیماری های مقاربتی، همچنین اعتیاد به مواد مخدر از جمله این آسیب ها می باشد.
همچنین این زنان در موارد متعددی درگیر خشونت مردان شده و آسیب های فیزیکی جدی را متحمل می شوند.
کارگران جنسی به دلیل درگیر شدن در روابط جنسی متعدد در معرض حاملگی های ناخواسته و به دنبال آن سقط جنین قرار دارند. در مواردی این زنان با به دنیا آوردن نوزادان ناخواسته، موجب بی سرپرستی یا بد سرپرستی کودکان می شوند.