⚖به روز بودن دانشجویان حقوق و پاسخگویی به سوالات هموطنانم.⚖

۳۴۳ مطلب در تیر ۱۴۰۰ ثبت شده است

مازوخیسم احساساتی

بعضی از افراد مبتلا به مازوخیسم که معمولأ کمرو، نادان و بی‌سواد هم هستند، از آشکار شدن انحراف خویش خودداری می‌کنند و به درون خود پناه می‌برند. این افراد می کوشند با تجسم صحنه‌های مختلف مازوخیسم از راه فکر و خیال، تمایلات غیر‌ عادی خود را نشان دهند. این دسته از منحرفان را مازوخیست های احساساتی و انحراف آنها را مازوخیسم احساساتی گویند.

۰۷ تیر ۰۰ ، ۲۳:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مازوخیسم روانی

مازوخیسم روانی حالتی است که در زندگی عادی مردم دیده می‌شود. بعضی افراد در زندگی، خود را از هر لحاظ در اختیار فرد محبوب خویش قرار می‌دهند و هر نوع خفتی را که از طرف وی به آنها تحمیل شود، می‌پذیرند. اگر روابط از مرز تجاوز کند و جنبه‌ ارباب و برده ای پیدا کند و یکی از طرفین تا حدی که برده‌ای از اربابش اطاعت و فرمان‌برداری می‌کند، بنده‌وار خواست‌های طرف مقابلش را اجابت کند، می‌توان گفت که به انحراف مازوخیسم روانی دچار شده است.

مبتلایان به این نوع مازوخیسم، جز دشنام و خفت و خواری چیزی نمی‌طلبند و زخم زبان، اهانت و ناسزا آنها را به اوج می‌رساند. مازوخیست‌های روانی، تا زمانی که از کسی دشنام نشنیده‌اند یا شخصی آنها را تحقیر نکرده است، ناراحت و ناآرامند. بسیاری از زنان جوان و تحصیل‌کرده و برومندی که با مردانی به مراتب پست‌تر از خود ازدواج می‌کنند مبتلا به مازوخیسم روانی هستند. این زنان در برابر قوی‌ هیکل بودن مرد که صفتی به اصطلاح بارز به شمار می‌رود، کلیه‌ معایب و نقایص اخلاقی و ذاتی او را بسادگی نادیده می‌گیرند.

به طورکلی می توان گفت که منحرف مازوخیست، یک انسان خفت‌طلب و اهانت‌جو است و به هر ترتیبی که بتواند خود را به دیگری تسلیم می‌کند تا تمایلات روانی خود را اقناع کند.

۰۷ تیر ۰۰ ، ۲۳:۱۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اختلال مازوخیسم =1

اختلال مازوخیسم نقطه‌ مقابل سادیسم یا دیگر آزاری است. یک فرد سادیستیک از آزار واذیت کردن دیگران لذت می‌برد، اما یک انسان مبتلا به “مازوخیسم” از عذاب و شکنجه ای که خودش متحمل می‌شود لذت کسب می‌کند. افرادی که به این نوع انحراف مبتلا هستند به شدت تمایل دارند که چه به وسیله‌ خود و چه از طرف دیگران، آزار ببینند یا حتی شکنجه شوند. کامیابی روانی این بیماران، جز با زجر و آزار دیدن حاصل نمی‌شود.

۰۷ تیر ۰۰ ، ۲۳:۱۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اختلال مازوخیسم

اختلال مازوخیسم، اختلالی است که طی آن فرد مبتلا از عذاب و شکنجه ای که متحمل می شود چه از طریق خود چه از طریق فرد یا افراد دیگر، لذت می برد.

۰۷ تیر ۰۰ ، ۲۲:۳۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

سایر اختلالات پارافیلیایی

علاوه بر اختلالاتی که ذکر شد، اختلالات دیگری نیز وجود دارند که جزو طبقه‌بندی اصلی اختلالات پارافیلیایی قرار نمی‌گیرند و براساس تقسیم‌بندی DSM-5 با نام سایر اختلالات پارافیلیایی که به‌گونه‌ای دگیر مشخص نشده است، طبقه‌بندی شده‌اند. این اختلالات عبارتند از: داشتن علاقه جنسی، تنها نسبت به بخش خاصی از بدن شریک جنسی، حیوان‌خواهی، که به معنای داشتن امیال، خیال‌پردازی‌ها یا رفتارهای جنسی در ارتباط با حیوانات است. مرده‌خواهی، کسب لذت جنسی از طریق تماس با بدن مرده را شامل می‌شود. تنقیه‌خواهی، به کسب لذت جنسی از طریق تنقیه، اشاره دارد. مدفوع‌خواهی، به لذت جنسی مربوط به میل شدید برای انجام عمل دفع روی بدن شریک جنسی یا بالعکس و نیز خوردن مدفوع وی اطلاق می‌گردد. ادرارخواهی، اختلالی است که در آن فرد برای کسب برانگیختگی و لذت جنسی، میل شدیدی برای ادرار کردن روی بدن شریک جنسی خود دارد یا بالعکس. هرزه‌گویی تلفنی به حالتی اشاره دارد که فرد از طریق تماس تلفنی با شخصی ناشناس و استفاده از الفاظ وقیح و ناپسند نسبت به او، برانگیختگی جنسی را تجربه می‌کند.

۰۷ تیر ۰۰ ، ۲۲:۳۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

انواع اختلال پارافیلیا یا انحراف جنسی

1. اختلال یادگارخواهی

یکی از اختلال‌های نسبتاً رایج پارافیلیایی، اختلال یادگارخواهی است. وی‍ژگی‌های اصلی این اختلال عبارت است از: امیال، تخیلات یا رفتارهای برانگیزاننده جنسی که به صورت مکرر با استفاده از اشیاء بی‌جان، یا قسمت‌های غیرتناسلی بدن، بدون توجه به سایر محرک‌های جنسی، رخ می‌دهد.

در یادگارخواهی کانون میل جنسی معطوف به اشیایی نظیر کفش، جوراب، دستکش، جوراب شلواری، شورت و سوتین و چکمه است که ارتباط نزدیکی با بدن آدمی دارد.

یادگار خاص مربوط به شخصی است که در کودکی با فرد بیمار ارتباط نزدیک داشته است و کیفیتی دارد که شخص مورد علاقه، مورد نیاز یا حتی آسیب رسان را تداعی می کند. معمولا اختلال در دوره نوجوانی شروع می شود هر چند یادگار ممکن است در دوران کودکی تثبیت شود. این اختلال پس از استقرار معمولا به صورت مزمن در می آید.

این اختلال که در میان مردان، شایع‌تر از زنان است، معمولاً از دوران نوجوانی شروع می‌شود. تقریباً همه‌چیز می‌تواند وسیله‌ای برای یادگارخواهی باشد؛‌ کفش، چکمه و لباس‌های زیر زنانه، معمولاً رایج‌ترین اشیاء یادگارخواهی هستند. برخی از مبتلایان به این اختلال، با دزدی از فروشگاه‌ها مجموعه‌ای از این اشیاء را برای خود جمع‌آوری می‌کنند. آن‌ها این اشیاء را لمس می‌کنند، می‌بویند، یا هنگام خودارضایی با آن‌ها بازی می‌کنند.

محققان نتوانسته‌اند علل دقیق این اختلال را مشخص کنند. نظریه‌های روان‌تحلیل‌گری، استفاده از اشیاء یادگارخواهی را مکانیزم دفاعی‌ای می‌دانند که استفاده از آن، اضطراب مواجهه با عملکرد جنسی طبیعی را کاهش می‌دهد. هرچند درمان‌های روان‌تحلیل‌گرانه این اختلال نیز موفقیت چندانی نداشته‌اند.

رفتارگراها معتقدند یادگارخواهی، به‌وسیله شرطی‌سازی کلاسیک آموخته می‌شود. اگر تجارب اولیه جنسی در حضور چنین اشیائی،‌ اتفاق بیفتد، زمینه برای ایجاد یادگارخواهی، فراهم می‌شود. رفتاردرمانگران، برخی‌اوقات، این اختلال را با استفاده از انزجار درمانی، درمان می‌کنند. در نوع دیگری از این‌دست درمان‌ها به نام حساس‌سازی پنهان، از افراد مبتلا به اختلال یادگارخواهی، خواسته می‌شود تا تصویری لذت‌بخش از یک شیء را در ذهن خود مجسم کنند، سپس بارها و بارها این تصویر را با تصویری از یک محرک ناخوشایند، همراه یا جفت سازند و این کار را تا زمانی ادامه دهند که شیء لذت‌بخش، دیگری برای‌شان خوشایند نباشد.

2. اختلال مبدل‌پوشی

فرد مبتلا به اختلال مبدل‌پوشی با پوشیدن لباس جنس مخالف، به‌شدت برانگیختگی جنسی پیدا می‌کند و این برانگیختگی در قالب تمایلات، تخیلات یا رفتارهای جنسی، بروز پیدا می‌کند. اغلب افراد مبتلا به این اختلال که تقریباً همیشه مذکر نیز هستند، مبدل‌پوشی را در دوران کودکی یا نوجوانی آغاز کرده‌اند. اغلب افراد مبتلا به این اختلال، فقط وقتی تنها در خانه باشند اقدام به این کار می‌کنند. درصد کمی از آن‌ها نیز در کلوب‌های اجتماعی یا مکان‌هایی مشابه، این کار را انجام می‌دهند. برخی از این افراد، تنها یک لباس زنانه ـ مانند لباس زیر، جوراب شلواری و ... ـ را زیر لباس خودشان می‌پوشند. برخی از مردان نیز کاملاً پوشش و آرایش زنانه را اختیار می‌کنند. برخی از مردان متأهل مبتلا به این اختلال، همسر خود را نیز در فعالیت‌های مرتبط با مبدل‌پوشی‌شان درگیر می‌‌کنند. اختلال مبدل‌پوشی، گاهی‌اوقات با نارضایتی جنسیتی اشتباه گرفته می‌شود. اما این اختلال‌ها از هم مجزا هستند و تنها در برخی از افراد، تاحدودی با هم همپوشی پیدا می‌کنند.

برخی اوقات، چنین به نظر می‌رسد که ایجاد این اختلال از اصول شرطی‌سازی عامل، تبعیت می‌کند. در برخی از افراد، والدین یا بستگان نزدیک‌شان آن‌ها را به پوشیدن لباس جنس مخالف در دوران کودکی، تشویق می‌کنند و حتی گاهی برای این کار به آن‌ها پاداش هم می‌دهند. درمان این اختلال نیز شبیه به اختلال یادگارخواهی است. چون ظاهراً هر دو بر اساس اصول شرطی‌سازی، ایجاد می‌شوند.

3. اختلال نمایش‌گری (عورت‌نمایی)

شخص مبتلا به این اختلال،‌ برانگیختگی شدید و مکرر جنسی را از طریق مواجه کردن افراد بی‌خبر، با ناحیه تناسلی خود تجربه می‌کند ـ‌ برانگیختگی از طریق امیال، خیال‌پردازی‌ها و رفتارهای جنسی، نمود پیدا می‌کند. اغلب‌اوقات، فرد مبتلا به این اختلال، به دنبال ایجاد شوک یا تعجب در فرد قربانی است و به‌هیچ‌عنوان، قصد برقراری تماس جنسی با وی را ندارد. گاهی‌اوقات، برخی از افراد مبتلا این عمل را نسبت به شخص خاصی در محل زندگی‌شان انجام می‌دهند، همچنین ممکن است مبادرت به انجام این عمل در ساعات خاصی از شبانه‌روز کنند.

اختلال نمایش گرایی یا عورت نمایی وضعیتی است که فرد با فکر کردن و یا نشان دادن دستگاه تناسلی به افرادی که تمایل به این کار ندارند، خصوصاً غریبه ها ارضا می شود. این اختلال شامل نشان دادن اندام تناسلی برای تحریک جنسی یا تمایل شدید به مشاهده توسط افراد دیگر در هنگام فعالیت جنسی است. این وضعیت یک اختلال پارافیلی محسوب می شود. در برخی از افراد، نمایش گرایی به صورت تمایل شدید به دیده شدن توسط سایر افراد در حال انجام اعمال جنسی بیان می شود. چنین افرادی بیشتر از این که مردم را با کار خود متعجب کنند، می خواهند توسط مخاطبان موافق دیده شوند. افرادی که به این شکل از نمایش گرایی مبتلا هستند ممکن است فیلم های پورنوگرافی بسازند یا بازیگر این فیلم ها باشند. آنها به ندرت از تمایل خود ناراحت می شوند. بنابراین ممکن است اختلال بهداشت روانی نداشته باشند.

در یک نظرسنجی صورت‌گرفته روی 2800 مرد، 3/4 آن‌ها اعلام کردند که رفتارهای نمایش‌گرایانه (عورت‌نمایی) داشته‌اند. بیش از یک‌سوم تا نیمی از زنان اعلام کردند که رفتارهایی از این‌دست را دیده‌اند یا خود، به‌صورت مستقیم با آن مواجه شده‌اند. بروز چنین رفتارهایی موقعی بیشتر می‌شود که فرد اوقات فراغت دارد یا استرس خاصی را تجربه می‌کند.

به‌طور کلی این اختلال، معمولاً قبل از 18 سالگی شروع می‌شود و اغلب اما نه همیشه، در میان مردان، رایج‌تر است. نتایج برخی از مطالعات، حاکی از آن‌ است که افراد مبتلا به این اختلال، در برقراری رابطه با جنس مخالف و به‌طور کلی روابط میان‌فردی‌شان مشکل دارند. حدود 30% از این افراد، متأهل‌اند، 30% از آن‌ها طلاق‌ گرفته‌اند یا جدا از همسرشان زندگی می‌کنند و تقریباً از تعاملات جنسی خود با همسرشان راضی نیستند. بسیاری از آن‌ها در مورد مردانگی خود دچار ترس و تردید هستند و به نظر می‌رسد تعلق خاطر شدیدی به مادر تملک‌خواه خود دارند. مانند سایر اختلال‌های پارافیلیایی، درمان این اختلال نیز شامل انزجار درمانی، آموزش مهارت‌های اجتماعی یا درمان‌های شناختی ـ رفتاری است.

4. اختلال چشم‌چرانی

شخص مبتلا به اختلال چشم‌چرانی، برانگیختگی شدید و مکرر جنسی را از طریق تماشای بدن برهنه فرد بی‌گناه، یا تماشای او هنگام درآوردن لباس یا انجام فعالیت جنسی، تجربه می‌کند. مانند سایر اختلالات این حوزه،‌ نمود چنین عملی در امیال، خیال‌پردازی‌ها یا رفتارهای جنسی، مشخص است. این اختلال معمولاً قبل از 15 سالگی شروع می‌شود و مداوم است.

افراد مبتلا به این اختلال، معمولاً هنگام مشاهده قربانی یا بعد از آن هنگام خیال‌پردازی در مورد او اقدام به خودارضایی می‌کنند ولی به دنبال برقراری رابطه جنسی با آن فرد نیستند. آسیب‌پذیری شخص مورد مشاهده و نیز احساس تحقیری که احتمالاً وی هنگام آگاهی از این موضوع خواهد داشت بخشی از لذتی است که افراد مبتلا به این اختلال را برانگیخته‌تر می‌کند.

چشم‌چرانی مانند عورت‌نمایی، اغلب، منبعی از هیجان جنسی را برای خیال‌پردازی در این حوزه، فراهم می‌کند. هرچند تماشای بدن همسر در حین رابطه جنسی می‌تواند بخشی از یک فعالیت جنسی بهنجار باشد اما وقتی شکل آن بیمارگونه می‌شود تبدیل به یک اختلال شده و افراد خارج از چهارچوب زناشویی را نیز در بر می‌گیرد. برخی از افراد مبتلا به این اختلال، توانایی برقراری رابطه جنسی بهنجار را ندارند اما برخی دیگر درحالی‌که مبتلا به این اختلال‌اند اما قادر به برقراری رابطه جنسی بهنجار نیز هستند.

فرض بسیاری از روان‌تحلیل‌گران این است که افراد مبتلا به این اختلال از طریق انجام این عمل، به‌دنبال تسلط بر دیگران هستند زیرا آن‌ها احساس می‌کنند از نظر جنسی، بی‌کفایت‌اند و نیز به‌لحاظ جنسی یا اجتماعی دچار شرم و خجالت هستند. رفتارگراها معتقدند که این اختلال، رفتار آموخته‌شده‌ای است که می‌توان رد پای آن‌ را در تماشای یک فعالیت جنسی راز‌آلود محرک مشاهده کرد به این‌شکل که فرد، پس از تماشای چنین صحنه‌‌هایی، برانگیختگی جنسی را تجربه می‌کرده، بنابراین یاد گرفته است بین تماشای این صحنه‌ها و تجربه برانگیختگی جنسی، ارتباط برقرار کند. اگر افراد مبتلا، هنگام تماشای قربانی، خودارضایی کنند، به‌تدریج دامنه این اختلال در آن‌ها افزایش می‌یابد.

گزینه‌های درمانی برای افراد مبتلا به این اختلال عبارتند از: روان‌درمانی، زوج‌درمانی، گروه‌درمانی، خانواده‌درمانی، درمان‌های شناختی‌ ـ‌ رفتاری و روان‌تحلیل‌گری. درمان‌های دارویی به منظور کاهش هورمون‌های جنسی در افراد مبتلا نیز مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین از آنجایی که اختلالات پارافیلیایی به‌نوعی جزء اختلالات تکانه‌ای، محسوب می‌شوند داروهای بازدارنده بازجذب سروتونین (SSRI) نیز برای درمان این اختلال مورد استفاده قرار می‌گیرد.

5. اختلال مالش‌خواهی

فرد مبتلا به اختلال مالش‌خواهی، برانگیختگی شدید و مکرر جنسی را از طریق مالیدن بدن خود به بدن قربانی ـ درحالی‌که وی از این کار رضایت ندارد ـ تجربه می‌کند. این اختلال نیز ممکن است از طریق خیال‌پردازی‌ها، امیال و رفتارهای جنسی، نمود پیدا کند. این عمل ـ مالش بدن خود به بدن جنس مخالف ـ بیشتر در مترو، اتوبوس یا پیاده‌روهای شلوغ، اتفاق می‌افتد. فرد مبتلا که اغلب اوقات یک مرد است بدن خود را به ران یا باسن قربانی می‌مالد یا اینکه سینه‌ها و ناحیه تناسلی او را با دست خود لمس می‌کند.

این اختلال،‌ اغلب در دوران نوجوانی یا زودتر و اغلب پس از آنکه فرد، دیگران را در حال انجام این عمل می‌بیند شروع می‌شود. بعد از سن حدوداً 25 سالگی، اغلب افراد، به‌تدریج این‌گونه اعمال را کنار می‌گذارند و نهایتاً آن‌ها را متوقف می‌کنند.

رفتاردرمانی، رایج‌ترین درمان برای این اختلال است. فرد مبتلا باید یاد بگیرد تمایل به لمس بدن قربانی‌های بی‌گناه را کنترل کند. مدروکسی‌پروژسترون که یک هورمون زنانه است گاهی‌اوقات برای کاهش تمایلات جنسی این‌دسته از افراد، تجویز می‌شود.

6. اختلال کودک‌خواهی (اختلال پدوفیلی)

فرد مبتلا به این اختلال، برانگیختگی جنسی را از طریق برقراری رابطه جنسی با کودکان تجربه می‌کند تا یک فرد بالغ. این برانگیختگی ممکن است معادل با برانگیختگی جنسی ناشی از برقراری رابطه با یک فرد بالغ و گاهی نیز بیش‌تر از آن باشد. این برانگیختگی از طریق امیال، خیال‌پردازی‌ها یا رفتارهای جنسی بروز می‌کند. آنان ممکن است جذب کودکان نابالغ (نوع کلاسیک)، تازه‌ بالغ (نوع هبوفیلیک) یا هر دو (نوع پدوهیبوفیلیک) شوند.

این بیماری که یک ناهنجاری روانی است، معمولا به‌صورت تحریک جنسی شدید نسبت به کودکان کمتر از ۱۳ سال بروز می‌کند. اختلال پدوفیلی را می‌توان در افرادی که به افشای این انحراف جنسی تمایل دارند، مشاهده کرد و حتی آن را در افرادی که با وجود شواهد عینی ابتلا به آن را انکار می‌کنند، تشخیص داد. برای اینکه فردی را پدوفیل بدانیم، او باید برای ارضای میل جنسی خود دست به عمل بزند یا در نتیجه‌ی این تمایل و تصورات جنسی خود، دچار آشفتگی شود. بدون وجود این دو معیار، ممکن است فردی صرفا تمایل جنسی پدوفیلی داشته باشد، اما به این اختلال مبتلا نباشد. شیوع اختلال پدوفیلی کاملا مشخص نیست، اما شایع‌ترین احتمال این بیماری در جمعیت مردها، نسبتا ۳ تا ۵ درصد است و وجود این اختلال در زن‌ها، نسبت به مردها، بسیار کم است.

برخی از افراد مبتلا ممکن است صرفاً با تماشای محتوای مستهجن مرتبط با کودکان، یا تماشای تبلیغات لباس زیر آن‌ها رضایت جنسی حاصل کنند، درحالی‌که برخی دیگر از طریق تماشا، لمس، مالش یا برقراری مقاربت جنسی با کودکان، ارضا می‌شوند. برخی از افراد مبتلا، تنها به سمت کودکان، کشش جنسی دارند و برخی‌دیگر علاوه بر کودکان، نسبت به بزرگ‌سالان نیز تمایل جنسی دارند. هم دختربچه‌ها و هم پسربچه‌ها ممکن است قربانی کودک‌خواهی شوند اما تحقیقات، نشان می‌دهد دوسوم قربانیان، دختر هستند.

افراد مبتلا به این اختلال، معمولاً الگوی کودک‌خواهی را از دوران نوجوانی به وجود می‌آورند. برخی از آن‌ها در دوران کودکی، مورد سوء استفاده جنسی واقع شده‌اند، بسیاری از آن‌ها در دوران کودکی، مورد غفلت واقع شده‌، به‌شدت تنبیه و از روابط صمیمانه، محروم شده‌اند. بسیاری از آن‌ها در زندگی زناشویی خود مشکلات فراوانی دارند و از روابط جنسی خود راضی نیستند، بنابراین در جایی دیگر به‌دنبال ارضای جنسی می‌گردند ـ جایی که بتوانند بر فرد مقابل‌شان احساس تسلط داشته باشند. اغلب این افراد،‌ نابالغ هستند؛ مهارت‌های جنسی و اجتماعی آن‌ها ضعیف است و از مواجهه با روابط جنسی بهنجار، دچار اضطراب می‌شوند.

درحالی‌که بسیاری از افراد مبتلا به این اختلال، باور دارند که احساسات آن‌ها واقعاً غلط و نابهنجار است اما برخی از افراد مبتلا به این اختلال، تفکرات تحریف‌شده‌ای نیز دارند، مانند اینکه «تا زمانی که کودکان راضی به برقراری رابطه جنسی باشند، برقراری رابطه با آن‌ها هیچ اشکالی ندارد».

تحقیقات، نشان داده است اغلب مردان مبتلا به این اختلال،‌ حداقل‌ از یک اختلال روان‌شناختی دیگر نیز رنج می‌برند. برخی از نظریه‌پردازان این حوزه بر این باورند که این اختلال، با نابهنجاری‌های ساختاری یا بیوشیمایی مغز مانند الگوهای نامنظم فعالیت آمیگدال یا لوب پیشانی مغز، ارتباط دارد. اما چنین یافته‌هایی هنوز حمایت‌های علمی لازم را به دست نیاورده‌اند. بسیاری از افراد مبتلا به این اختلال، در صورتی‌که دستگیر شوند، به زندان می‌افتند یا به مراکز درمانی، ارجاع داده می‌شوند.

درمان این اختلال، همانطور که در مورد سایر اختلالات این حوزه بیان شد، شامل انزجار درمانی، درمان‌ شناختی ـ رفتاری و داروهای آنتی‌آندروژن است. یکی از شیوه‌های رایج درمان شناختی ـ رفتاری برای این اختلال، آموزش پیشگیری از عود است، این درمان، بعد از اینکه روی سوء مصرف‌کنندگان مواد جواب داد، برای درمان اختلال کودک‌خواهی نیز مورد استفاده قرار گرفت. در این شیوه‌، افراد موقعیت‌هایی (مانند خلق پایین) را که معمولاً محرک اعمال یا خیال‌پردازی‌های جنسی مرتبط با کودک‌خواهی است شناسایی می‌کنند. سپس راهبردهایی برای اجتناب از این موقعیت‌ها و نیز مقابله مؤثر و کارآمد با آن‌ها به این افراد، یاد داده می‌شود. این شیوه درمانی، گاهی‌اوقات برای درمان سایر اختلالات پارافیلیایی نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد.

7. اختلال خودآزاری جنسی (مازوخیسم)

فرد مبتلا به این اختلال، از طریق تحقیر، مورد ضرب و شتم واقع شدن، بسته شدن باطناب یا سایر روش‌های آزارنده، برانگیختگی جنسی شدید و مداوم را تجربه می‌کند. همانطور که در مورد سایر اختلالات پارافیلیایی عنوان شد، نمود این اختلال نیز می‌تواند در امیال، خیال‌پردازی‌ها یا رفتارهای جنسی مشخص شود. بسیاری از افراد، خیال‌پردازی‌هایی در مورد اجبار به برقراری رابطه جنسی بر خلاف میل‌شان دارند اما تنها کسانی که به‌شدت این خیال‌پردازی‌ها را دارند و به آن‌ها جامه عمل می‌پوشانند تشخیص این اختلال را دریافت می‌کنند. برخی از افراد، خودشان اقدام به آزار رساندن به خود می‌کنند، آن‌ها این کار را از طریق بستن بدن خود با طناب، وارد کردن سوزن به داخل بدن‌شان یا حتی بریدن بدن‌شان انجام می‌دهند. برخی دیگر از شریک جنسی خود می‌خواهند که با کراوات، چشم‌بند، شلاق، شوک الکتیریکی و مواردی از این‌دست، به آن‌ها آزار برساند یا آن‌ها را تحقیر کند.

در شکلی از خودآزاری جنسی، افراد برای افزایش لذت جنسی، توسط خود یا همسرشان سعی در ایجاد خفگی برای خود می‌کنند. در برخی از گزارشات بالینی مواردی عنوان شده است که برخی از افراد ـ حتی 10 ساله ـ برای افزایش لذت جنسی هنگام خودارضایی، خود را حلق‌آویز کرده بودند یا به‌نوعی دریافت اکسیژن را محدد کرده بودند، که این کار در نهایت، موجب مرگ آن‌ها شده بود.

اغلب خیال‌پردازی‌های مرتبط با خودآزاری جنسی از دوران کودکی، شروع می‌شود، ولی معمولاً فرد تا اوایل بزرگ‌سال به این امیال، جامه عمل نمی‌پوشاند. این الگو سال‌ها ادامه پیدا می‌کند. برخی از افراد، شیوه‌های خطرناک متعددی را بارها و بارها امتحان می‌کنند تا لذت جنسی بیش‌تری کسب کنند.

در بسیاری از موارد، چنین به نظر می‌رسد که ایجاد این اختلال از اصول شرطی‌سازی کلاسیک، تبعیت می‌کند. مثلاً در موردی قدیمی، گزارش شده که علت ایجاد این اختلال اینگونه بوده است: زمانی که فرد، پسری نوجوان بوده است دچار شکستگی بازو می‌شود و پرستاری مهربان وی را در آغوش می‌گیرد تا به اتاق عمل ببرد، این پیوند بین درد و لذت جنسی ـ ناشی از قرار داشتن در آغوش پرستار‌ـ بعداً منجر به بروز اختلال خودآزار جنسی در فرد شده بود.

همانند بسیاری از اختالالات پارافیلیایی،‌ رفتاردرمانی، درمان رایج این اختلال نیز محسوب می‌شود. این درمان، مدیریت شرایطی را که منجر به برانگیختگی جنسی و خودارضایی می‌گردد شامل می‌شود. همچنین بازسازی شناختی و آموزش مهارت‌های اجتماعی، بخش دیگری از درمان هستند. دارودرمانی نیز برای کاهش خیال‌پردازی‌های جنسی، مورد استفاده قرار می‌گیرد. این درمان، به‌خصوص در مورد افرادی که رفتارهای خودآزاری خطرناک دارند بسیار مفید است.

8. اختلال دیگر‌آزاری جنسی (سادیسم)

شخص مبتلا به این اختلال که اغلب، مرد است، برانگیختگی شدید و مداوم جنسی را به‌واسطه آزار جسمانی یا روان‌شناختی فرد دیگر، تجربه می‌کند. این برانگیختگی، ممکن است از طریق امیال، خیال‌پردازی‌ها یا رفتارهای جنسی مانند تسلط بر قربانی، محدود کردن حرکت او، بستن چشم‌‌هایش، بریدن بدنش، ایجاد احساس خفگی در وی و یا حتی کشتن او بروز پیدا کند.

افرادی که در مورد دیگر‌آزاری جنسی، خیال‌پردازی می‌کنند معمولاً تصویری از قربانی را در ذهن خود مجسم می‌کنند که به‌طور کامل بر او تسلط دارند و از طریق انجام اعمال آزارنده، او را به وحشت انداخته‌اند. بسیاری از این اعمال، روی شخصی اجرا می‌شود که معمولاً مبتلا به اختلال خودآزار جنسی است. اما برخی از رفتارهای دیگر‌آزارنده جنسی نیز روی قربانی‌هایی صورت می‌گیرد که بدون اختلال هستند و چنین اعمالی را دوست ندارند. شماری از متجاوزان و قاتلان جنسی، اختلال دیگر‌آزاری جنسی را نشان می‌دهند. در همه موارد، چه واقعی و چه خیالی، رنج کشیدن قربانی، کلید اصلی برانگیختگی است.

خیال‌پردازی‌های مرتبط با دیگر‌آزاری جنسی مانند خودآزاری جنسی، معمولا‌ً در دوران کودکی یا نوجوانی آغاز می‌شود. افرادی که چنین امیالی دارند معمولاً آن‌ها را اوایل بزرگسالی، به‌صورت عملی، انجام می‌دهند. این الگو، برای بلندمدت، ادامه پیدا می‌کند. برخی از افراد، شدت اعمال آزاررسان خود را برای سال‌ها در یک سطح مشابه، حفظ می‌کنند اما برخی دیگر، به مرور زمان، مرتباً شدت آن‌ها را افزایش می‌دهند.

برخی از رفتارگراها معتقدند علت ایجاد این اختلال، شرطی‌سازی کلاسیک است. برای مثال، درحالی‌که یک نوجوان شاید حتی به‌صورت غیرعمد درحال آزار رساندن به یک حیوان یا شخص بوده، ممکن است برانگیختگی شدید جنسی را نیز تجربه کرده باشد و در این‌حالت، این دو باهم تداعی شده‌اند. همچنین رفتارگرایان معتقدند ممکن است این اختلال بر اثر الگوبرداری، ایجاد شود، وقتی فرد مشاهده کرده است که دیگران از طریق آزار فرد دیگری، برانگیختگی جنسی کسب می‌کنند، یاد می‌گیرد همان‌کار را نیز خود انجام دهد. متأسفانه فراوانی سایت‌های مستهجن اینترنتی، کلیپ‌های تصویری مستهجن و نوشتارهای حاوی چنین موضوعاتی که به‌راحتی هم در دسترس هستند می‌توانند چنین الگویی را در اختیار فرد قرار دهند.

۰۷ تیر ۰۰ ، ۲۲:۳۴ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اختلال پارافیلیا یا انحراف جنسی =1

پارافیلیاها الگوهایی هستند که افراد، مکرراً امیال، خیال‌پردازی‌ها یا رفتارهای نمایش‌گرانه شدید جنسی را در موقعیت‌ها یا نسبت به اشیائی که خارج از هنجارهای معمول مسائل جنسی هستند بروز می‌دهند. برای مثال، تمرکز جنسی شخص، ممکن است روی اشیاء باشد یا اینکه تجاربی مانند آزاررسانی و تحقیر جنسی طرف مقابل را شامل شود. بسیاری از افراد مبتلا به پارافیلیا، هنگام ارائه محرک‌های مرتبط، به‌سرعت برانگیخته می‌شوند، در مورد آن خیال‌پردازی می‌کنند یا اینکه دست به عمل می‌زنند. اما برخی‌افراد، تنها در شرایط خاص یا هنگام مواجهه با استرس،‌ تحریک می‌شوند. برخی از افراد، همزمان به چندین نوع از اختلال‌های پارافیلیایی مبتلا هستند.

با توجه به معیارهای DSM-5 تشخیص اختلال پارافیلایی باید زمانی گذاشته شود که فرد، ناراحتی یا اختلال قابل ملاحظه‌ای را تجربه کند، یا اینکه چنین اختلالی، خود فرد یا افراد دیگر مرتبط با وی را در معرض خطر قرار دهد. البته ملاک تشخیص همه اختلالات پارافیلیایی غیرجنایی این است که حداقل، شش ماه طول کشیده باشد، ناراحتی بالینی قابل‌توجهی را برای فرد به همراه داشته، به عملکرد شغلی وی آسیب رسانده و مشکلاتی را در زمینه فردی و اجتماعی برای شخص، ایجاد کرده باشد.

۰۷ تیر ۰۰ ، ۲۲:۲۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اختلال پارافیلیا یا انحراف جنسی

وقتی رفتار جنسی به شدت در جهت اهداف و فعالیت های جنسی غیر عادی یا بسیار خاص هدایت شود، نام پارافیلیا یا انحراف جنسی به خود می گیرد.
پارافیلیا به وضعیتی گفته می‌شود که برانگیختگی و لذت جنسی فرد، وابسته به افکار یا رفتارهای جنسی غیرطبیعی و افراطی باشد.
۰۷ تیر ۰۰ ، ۲۲:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نحوه درمان اختلال سادیسم

روان‌ درمانی تحلیلی و رفتاردرمانی تا حدودی موثر هستند. ملاک‌ های شخصیتی از قبیل مکانیسم ‌های کپی ‌برداری، باورها و ویژگی ‌های رفتاری مدت زمان طولانی برای تثبیت شدن نیاز دارند و به کندی تغییر می ‌کنند.

رفتارهایی از قبیل بی‌ توجهی، گوشه‌ گیری و پایین بودن اعتماد به نفس در ایشان با چند ماه درمان، قابل تغییر هستند. شرکت در گروه‌ های خود یاری و همچنین خانواده درمانی نیز می‌ توانند موجب تغییر در رفتارهای فرد شوند.

کاهش استرس‌ های محیطی می ‌تواند موجب کاهش اضطراب یا افسردگی در مبتلایان شود.

داروها اثر محدودی دارند و در عین حال که می ‌توانند سوء مصرف شوند و یا در اقدام به خود کشی استفاده شوند، اضطراب و افسردگی ایجاد شده را درمان می‌ کنند.

۰۷ تیر ۰۰ ، ۲۲:۲۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

علل بوجود آمدن علائم سادیسم

اختلال سادیسم یک بیماری غیرمعمول است و بنابراین علل خاصی را نمی‌توان برای آن برشمرد. مسائل حل نشده مربوط به دوران کودکی یا بدرفتاری‌های شدید در حق کودک می‌تواند اصلی‌ترین عامل پیدایش علائم سادیسم در افراد باشد. البته عوامل بیولوژیکی نیز بی تاثیر نیستند.

احساس شدید عدم امنیت می‌تواند دلیل دیگر بروز اختلال سادیسم باشد. اگر فردی که بسیار به یک کودک نزدیک است به طور مداوم از او سواستفاده کند یا او را آزار دهد تاثیر روانی منفی بزرگی بر او می‌گذارد. کودک ممکن است در بزرگسالی به سادیسم مبتلا شود. با این حال دیده شده کودکانی که در خانواده‌ای خوب رشد کرده‌اند نیز علائم سادیسم را از خود نشان داده‌اند.

۰۷ تیر ۰۰ ، ۲۲:۲۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

روحی-غیر جنسی

از شایع ترین و در عین حال ساده ترین انواع دیگر آزاری است که در آن دیگر آزار به آزار روحی و روانی افراد از طریق تمسخر، عیب جویی افراطی، فحاشی، خوار کردن در مقابل جمع، تهدید به ارتکاب جرائم گوناگون علیه فرد، داد زدن بی دلیل بر سر کودکان و زنان، قرار دادن افراد در موقعیت هایی که از آن می ترسند یا یادآور خاطرات عذاب آوری برای آنان است می پردازد. از بارزترین نمونه های آن می توان به نوشتن الفاظ توهین آمیز بر درب منزل افراد یا مزاحمت های تلفنی بدون استفاده از الفاظ رکیک اشاره کرد. این نوع از دیگرآزاری می تواند به صورت نوشتار یا سخنرانی عمومی نیز آشکار شود، به نوعی که فرد دیگرآزار با استفاده از ستون روزنامه یا تریبونی که در اختیار دارد به تحقیر، اهانت و نقدهای غیرمنصفانه ای با هدف آزار افراد بپردازد یا در قالب کلمات، نسبت به رنج و آزاری که به فرد یا گروه خاصی وارد شده ابراز خرسندی کند –مفهومی که امروزه به ژورنالیسم دیگر آزارانه (Sadistic Journalism) شهرت دارد- این موارد معمولا پشت عناوینی مثل صراحت، نگاه منتقدانه و... پنهان می مانند.

۰۷ تیر ۰۰ ، ۲۲:۲۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

روحی-جنسی

شاخه ای از دیگر آزاری است که در آن دیگر آزار، بدون ورود به بعد جسمانی آزار و اذیت سعی می کند روح و روان قربانی را مورد آزار و شکنجه قرار دهد. دیگر آزاری روحی-جنسی یا توسط آزارگر و با استفاده از بیان کلمات رکیک و مسائل جنسی، وارد نمودن تهمت های ناموسی، تهدید به تجاوز جنسی، تصویربرداری غیر اخلاقی و تخریب روح و روان قربانی از طریق مذکور به کمال می رسد یا توسط فرد قربانی، با وادار نمودنش به بیان کلمه ناشایست یا تعریف مسائل غیر اخلاقی شکل می گیرد. این نوع از دیگر آزاری در صورت تداوم می تواند منجر به دیگر آزاری جسمی-جنسی نیز بشود. از نمونه های رایج دیگر آزاری روحی-جنسی می توان به سادیسم خیابانی که اصطلاحی رایج برای مزاحمت هایی است که در خیابان برای بانوان با استفاده از شوخی های سخیف و الفاظ رکیک ایجاد می شود و مزاحمت تلفنی با الفاظ جنسی اشاره کرد.

۰۷ تیر ۰۰ ، ۲۲:۲۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

جسمی-غیر جنسی

در این نوع از اختلال، دیگر آزار از دیدن درد کشیدن دیگران ارضا می شود، اما این اقدامات دارای ماهیت جنسی نیستند. رفتارهایی از قبیل ضرب و جرح، شلاق زدن، سوزاندن بدن قربانیان، فرو بردن میخ و سوزن در بدن آن ها، ریختن آب جوش یا اسید و دیگر اقدامات رنج آور جسمی نمونه های بارز این نوع از دیگر آزاری هستند. اما رفتارهای دیگر آزارانه جسمی غیر جنسی همیشه شامل موارد وحشتناک و حادی که عنوان شد نیست، بلکه در جریان زندگی روزمره نیز می توان شاهد مصادیق این نوع از دیگر آزاری در رفتار افراد بسیاری بود که شاید هیچگاه دیگر آزارانه بودن رفتارهایشان به اثبات نرسد. اجتناب از غذا دادن به زندانی توسط پلیس، شیر ندادن مادر به فرزند، عدم اجازه به کودکان برای رفتن به دستشویی توسط معلم، تنبیه بدنی نامتعارف توسط والدین، بی حس نکردن کامل دندان توسط دندان پزشکان، رفتارهای وحشیانه در جریان مسابقات ورزشی و ... تماما مثال های ساده ای هستند که در اطراف همه انسان ها وجود دارند و می توانند نشانه هایی از ابتلا به دیگر آزاری در افراد و یا وجود زمینه مساعد برای این اختلال شخصیتی باشند.

۰۷ تیر ۰۰ ، ۲۲:۲۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

انواع دیگر آزاری واقعی جسمی-جنسی

در این نوع از دیگر آزاری تمامی اقدامات آزارگرانه با هدف ارضای جنسی صورت می گیرد و مستقیما جسم قربانی را هدف قرار می دهند. اقدامات دیگر آزارانه جسمی-جنسی می توانند فی نفسه اقدامی جنسی باشند مثل تجاوز به عنف، یا غیر از آن، همانند آسیب زدن به اندام های جنسی افراد و یا نهایتا ایجاد درد از طریق کتک زدن و دیگر آسیب های جسمی همزمان با یک رابطه جنسی. از آن جایی که افراد نسبت حریم جنسی خود از حساسیت فراوانی برخوردارند، هرگونه آسیب و آزار می تواند علاوه بر مشکلات جسمی و افزایش ریسک ابتلا به بیماری ها، تبعات روحی و اجتماعی شدیدی دربرداشته باشد که فرد قربانی برای اجتناب از آن ها معمولا به التماس توأم با زاری و درخواست عدم انجام چنین اقداماتی از فرد دیگر آزار می پردازد که این اعمال بیشترین حد ارضا را برای دیگر آزار به ارمغان می آورند. مضافا آزارگر با عدم توجه به درخواست قربانی و انجام رفتارهای وحشیانه خود سطح دیگری از رضایت را که برآمده از ارضای حس قدرت است تجربه می کند.

۰۷ تیر ۰۰ ، ۲۲:۱۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

انواع سادیسم یا دیگر آزاری

یگر آزاری ذهنی (Mental Sadism)

گونه ای از دیگر آزاری است که در آن فرد مبتلا، یا نمی تواند و یا به دلایلی نمی خواهد که به دیگران آسیب بزند. در این حالت به تصور صحنه های اعمال دیگر آزارانه نظیر خون، شکنجه ی فردی خاص، تجاوز جنسی به دیگران، سوزاندن افراد و ... می پردازد و با غرق شدن در خیالات خود و تجسم حالاتی از رنج و درد در دیگران به لذت می رسد. مشکلاتی که افراد مبتلا به دیگر آزاری ذهنی در صورت تثبیت و عدم پیشروی، ممکن است ایجاد کنند به صورت هرزه نگاری در قالب نوشتار، نقاشی، عکاسی و انتشار در مجلات و روزنامه ها و یا سایت های اینترنتی خواهد بود. به علاوه خطر ابتلای چنین فردی به دیگر بیماری های روانی از قبیل ترس و اضطرای مرضی، وسواس، پارانویا و در اغلب موارد عادات ناپسند رفتاری از قبیل خود ارضایی به شدت افزایش می یابد.

دیگر آزاری سمبولیک (Symbolic Sadism)

نوعی اختلال دیگر آزاری است که فرد در اثر ابتلا به آن سعی می کند از راه های غیر متعارف به لذت برسد. برای مثال رئیسی که از کارمند خود می خواهد برای اخراج نشدن دست او را ببوسد و از این طریق به رضایت خاطر دست می یابد.

دیگر آزاری واقعی (Real Sadism)

در این نوع از دیگر آزاری آن چه صورت می پزیرد آزار مستقیم و واقعی افراد توسط آزارگر است. تفاوت این نوع از دیگر آزاری با دیگر آزاری ذهنی در این است که در مورد اخیر، فرد فقط تصور آزار دادن دیگران را دارد اما در این نوع، واقعا نسبت به آزار جسمی و روحی افراد مبادرت می ورزد. تفاوت دیگر آزاری واقعی با دیگر آزاری سمبولیک نیز در این است که فرد برای آزار دادن دیگران به شیوه غیر معمولی روی نیاورده و از مکانیزم های ایجاد درد جسمی و روحی بی واسطه به رضایت می رسد. مثلا به جای مجبور کردن دیگران به بوسیدن دستش، یا به آزار دادن بدن قربانی می پردازد یا با گفتار و رفتار خود و قرار دادن افراد در شرایط روحی خاص، روان آن ها را مورد آزار و اذیت قرار می دهد. آن چه از منظر جرم شناسی، روان شناسی جنایی و اصولا حقوق کیفری حائز اهمیت است دیگر آزاری واقعی است که معمولا مصادیق آن، عناوین مجرمانه هستند. زیرا در دیگر آزاری ذهنی، رفتار مجرمانه فرد منحصر به اوهام، خیالات و انگیزه های درونی وی است که نمود خارجی نمی یابد. در دیگر آزاری سمبولیک نیز فرد عمدتا راه های غریبی را برای کسب لذت برمی گزیند که معمولا نه تنها مجرمانه نیستند، بلکه در راستای ارتباط عقلانی با کسب لذت حیوانی و شهوانی نیز قرار ندارند و فرد به علت انحراف ذهنی و اخلاقی خود از مسأله ای بی ربط به ارضا دست می یابد. همانند فردی که از دیدن سرفه بیماران مسلول به ارضا می رسیده است.

۰۷ تیر ۰۰ ، ۲۰:۲۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تقسیم‌بندی اختلال شخصیت سادیسم

طبق دسته‌بندی تئودور میلون چهار نوع اختلال سادیسم وجود دارد که هر فرد مبتلا به این اختلال ممکن است یک یا چندتا از این انواع را در خود داشته باشد. توجه داشته باشید که این امکان نیز وجود دارد که فرد مبتلا هیچ یک از این انواع را از خود بروز ندهد.

• سادیسم قانونی: این دسته از افراد سادیست معمولا می‌توانند در مقام‌های محتلف قدرت قرار گیرند، مانند سربازان نظامی، افسران پلیس، بازرسان زندان و یا اساتید دانشگاه. این افراد در وضعیتی قرار دارند که احساس می‌کنند باید مسئولیت کنترل، نظارت و مجازات افراد قانون‌شکن را بر عهده داشته باشند. در این گونه موارد آن‌ها بدترین مجازات ممکن را که برای یک مجازات خاص باید انجام بدهند را انجام می‌دهند. این افراد قصد دارند منصفانه باشند اما نمی‌توانند رفتارها و احساسات سادیستی خود را کنترل کنند. با این حال رفتارهای آن‌ها ممکن است خیلی جلب توجه نکند چرا که در محدوده‌ی قانون قرار دارند و به طور روزمره این رفتارها را از خود بروز می‌دهند.

• سادیسم انفجاری: افرادی که دارای اختلال شخصیت سادیسم انفجاری هستند هنگامی که از زندگی و شرایط کلی خود احساس ناامیدی کردند به صورت ناخودآگاه و غیرقابل پیش‌بینی رفتارهای سادیستی از خود بروز می‌دهند. آن‌ها هنگامی که تحقیر و یا ناامید می‌شوند کنترل خود را از دست می‌دهند و به دنبال مقصر بدبختی خود می‌گردند. رفتارهای خشونت‌آمیز او از راه ایجاد ترس و وحشت و بداخلاقی نسبت به اطرافیان خود بروز می‌کند.

• سادیسم استبدادی: این نوع از شخصیت سادیستی نسبت بقیه‌ی انواع بی‌رحمانه‌تر و ترسناک‌تر محسوب می‌شود. به نظر می‌رسد که این دسته از افراد از شکنجه‌ی دیگران و تهدید آن‌ها لذت می‌برند. در این شرایط فرد مبتلا به این اختلال از چهره‌ی هراسان افراد و عدم تمایل آ‌ن‌ها به انجام کارهایی که او مجبور به انجام دادنشان کرده است لذت می‌برد. این گونه افراد نیز تا حدی مشابه اختلال شخصیت سادیسم انفجاری بوده و از عدم اعتماد بنفس و احساس ناامنی رنج می‌برند.

• سادیسم ترسو: این نوع سادیسم کاملا با سه نوع سادیسمی که به آن‌ها اشاره شد متفاوت هستند، زیرا آن‌ها بسیار ناامن بوده و همچون بزهکاران رفتار می‌کنند. این افراد معمولا خطرات و ریسک‌های احتمالی را پیش‌بینی می‌کنند. اگرچه این افراد معمولا می‌ترسند اما در زمان ترس نیز سعی دارند که افراد دیگر را بترسانند.

 

۰۷ تیر ۰۰ ، ۲۰:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نشانه های سادیسم دیگر آزاری

بر اساس راهنمای تشخیصی و آماری بیماری های روانی، بروز مکرر چهار مورد از موارد زیر از ابتدای بزرگسالی به بعد در تشخیص این اختلال ضروری است.

1. خشونت بی رحمانه بدنی به منظور تسلط در یک رابطه

2. تحقیر کردن کسی در حضور دیگران

3. تأدیب خشونت بار و نامعمول کسی که تحت فرمان است

4. لذت یا تفریح از آزار فیزیکی یا روانی دیگران

5. دروغ گفتن به منظور صدمه زدن یا آزار دادن دیگران (نه به سایر دلایل)

6. اجبار دیگران به انجام کاری با تهدید و ترساندن جدی آن ها

7. ایجاد محدودیت های شدید فردی برای نزدیکان

8. شیفتگی به خشونت

9. صدمه رساندن یا شکنجه دادن و مجذوب . مسحور اسلحه و ورزش های رزمی بودن

۰۷ تیر ۰۰ ، ۲۰:۲۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

سادیسم یا دیگر آزاری

سادیسم شامل علاقه به آزار دادن دیگران به صورت جسمی، روانی و جنسی، به گونه ای که این آزار رساندن، موجب لذت و آرامش فرد آزاررسان است. این افراد از تحقیر و تمسخر و آزار روحی یا جسمی یا جنسی افراد به خصوص در حضور دیگران لذت زیادی می‌برند و گاهی رفتارهای پرخاشگرانه یا در شکل حاد آن جنایتکارانه از خود بروز می‌دهند.

۰۷ تیر ۰۰ ، ۲۰:۲۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

سادیسم یا دیگر آزاری | لذت بردن از آزار دیگران

سادیسم یا دیگر آزاری نوعی اختلال شخصیت است که به صورت رفتار ظالمانه، تحقیر آمیز و پرخاشگرانه نسبت به دیگران نمود پیدا می کند و موجب آرامش جسمی، روانی و جنسی در شخص آزارگر می شود.

۰۷ تیر ۰۰ ، ۲۰:۱۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

جرائم دیگر آزارانه علیه امنیت و آسایش عمومی:

علی رغم صحت این گفته که تمامی جرائم، امنیت کشور و آسایش عمومی را خدشه دار می سازند – که اگر چنین نبود اساسا به عنوان جرم در محدوده حقوق جزا قرار نمی گرفتند- لیکن جرائمی وجود دارند که به طور مستقیم با مفاهیم امنیت ملی و آسایش عمومی در ارتباط می باشند. این جرائم معمولا با اهداف متفاوت سیاسی، نظامی، قومی و مذهبی و ... به وقوع می پیوندند اما نوعی از آن ها بر اساس هیچ کدام از موارد بالا نمی باشد و تنها با هدف ایجاد رضایت برای مجرم صورت می گیرد. نوع اخیر را می توان جرمی دیگر آزارانه علیه امنیت و آسایش عمومی دانست. جرائم دیگر آزارانه علیه امنیت و آسایش عمومی خطرناک ترین نوع جرائم دیگر آزارانه هستند زیرا بر خلاف دیگر انواع جرائم دیگر آزارانه که یک فرد خاص را هدف قرار می دهند، توانایی هدف قرار دادن تعداد بی شماری از افراد یک جامعه را دارا هستند. مضافا محدود به (علیه اشخاص) یا (علیه اموال) بودن، نبوده، در صورت ارتکاب می توانند به صورت توأمان اشخاص و اموال زیادی را در برگیرند. در اقدامات دیگر آزارانه علیه امنیت و آسایش عمومی با نوعی بی رحمی سازمان یافته مواجه می شویم که در آن هیچ کس و هیچ چیز در امان نیست. چنان که قاتلی سریالی تمام مردم یک جامعه را در اختیار گرفته باشد. در ادامه به آن جرائمی علیه امنیت و آسایش عمومی که می توانند مبتنی بر اختلال شخصیت دیگر آزاری باشند. پرداخته می شود.

آتش افروزی مبتنی بر دیگر آزاری:

آتش از خطرناک ترین ابزارهای در دسترس برای دیگر آزارانی است که تصمیم می گیرند با بر هم زدن نظم اجتماعی به لذت دست یابند. زیرا نه به آموزش خاصی همانند ساخت یک بمب نیاز دارد و نه خطر چندانی برای مجرم در بر خواهد داشت. در روان پزشکی، اختلال روانی شناخته شده ای وجود دارد که آن را جنون آتش افروزی می نامند و شامل افروختن حریق به صورت مکرر و هدفمند است که خصوصیات مرتبط با آن عبارتند از: احساس تنش یا برانگیختگی عاطفی پیش از آتش افروزی، شیفتگی، علاقه یا کنجکاوی و مجذوبیت نسبت به آتش و فعالیت های آتش نشانی. اما یک آتش افروز دیگر آزار وضعیت متفاوتی دارد. آتش افروزی دیگر آزارانه ایجاد حریق عمدی با هدف رساندن دیگر آزار به اوج لذت و ارضای جنسی است و دیگر نه از کنجکاوی نسبت به آتش خبری هست و نه از مجذوبیت نسبت به اقدامات آتش نشانان. در این مورد با افرادی مواجهیم که کاملا از عواقب اقدامات خود آگاهند و برای آن که رنج ناشی از ترس، فرار و سوختگی را به گروه گسترده ای از مردم تحمیل کنند اقدام به آتش افروزی می کنند.

سابوتاژ مبتنی بر دیگر آزاری:

سابوتاژ واژه ای فرانسوی بوده که امروزه به معنای تخریب و اخلال گسترده اموال عمومی به کار می رود و کلمه سابو در زبان فرانسه به معنای کفش چوبی است، پس از انقلاب صنعتی در فرانسه کارگران به منظور ایجاد ضرر برای کارفرمایان ظالم، کفش های چوبی را داخل دستگاه های صنعتی قرار می دادند و واژه سابوتاژ از آن زمان شکل گرفته است.

سابوتاژ معمولا نوعی اعتراض سیاسی خشن و فلج کننده نسبت به تأسیسات عمومی است، اما گاهی فردی بدون آن که غرض سیاسی یا نظریه خاصی برای از کار انداختن تجهیزات عمومی داشته باشد، اقدام به اخلال می کند، تنها تعبیری که می توان از این کار داشت، نوعی دیگر آزاری پیشرفته است.

تروریسم مبتنی بر دیگر آزاری:

تروریسم به اقدامات خشونت بار شدیدی گفته می شود که جسم و روح و امنیت افراد یک جامعه را هدف قرار می دهد. اصولا ماهیت تروریسم سیاسی است، هرچند که در هر قالبی که قرار می گیرد مذموم، شایان سرزنش و قابل مجازات است. اما نوعی از تروریسم نیز وجود دارد که دارای بعد سیاسی نبوده و تنها با هدف لذت بردن از ایجاد آسیب هایی بی حد و مرز به پیکره امنیت یک جامعه رخ می دهد. تروریسم دیگر آزارانه خطرناک ترین جرمی است که بر مبنای دیگر ازاری شکل می گیرد، در اینجا صحبت از یک فرد، یک اتومبیل یا حتی یک نیروگاه بزرگ برق نیست، زیرا به تمامی چیزهایی که در یک جامعه دارای ارزش اند حمله می شود. مرز بین تروریسن سیاسی و تروریسم دیگر آزارانه در وجود یک انگیزه سیاسی در نوع سیاسی و وجود لذت طلبی بیمار گونه در نوع دیگر آزارانه آن است. اما نباید از وجود دیگر آزاران در میان گروه های تروریستی سیاسی نیز غافل شد. این افراد یا به تظاهر به یک عقیده سیاسی سعی می کنند وارد گروه های تروریستی سیاسی شوند و از این طریق به نیاز خود پاسخ بدهند و یا توسط تروریست های سیاسی – با علم به بیمار بودن آن ها - به خدمت گرفته می شوند تا اهداف این گروه ها را تضمین نمایند.

۰۷ تیر ۰۰ ، ۲۰:۱۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر