جرح در لغت به معنی زخم زدن بوده و به آسیب هایی گفته می شود که موجب از هم گسیختگی بافت ها شده و با خونریزی ظاهری و بیرونی همراه باشد مانند خراشیدگی، بریدگی یا پارگی دست.
جرح در لغت به معنی زخم زدن بوده و به آسیب هایی گفته می شود که موجب از هم گسیختگی بافت ها شده و با خونریزی ظاهری و بیرونی همراه باشد مانند خراشیدگی، بریدگی یا پارگی دست.
ضرب در لغت به معنی «زدن» است و به صدماتی گفته می شود که وارد کردن آن ها موجب از هم گسیختگی ظاهری نسوج و جاری شدن خون از بدن نمی شود.
خیر، تفاوت با هم ندارند.
جرائمی مانند جاسوسی، محاربه، قاچاق اسلحه، ارتشاء، اختلاس و دیگر مواردی که در متن اشاره شده است.
بله فردی که محکوم به اعدام شده است ممکن است مورد عفو قرار گیرد و مجازات وی به حبس ابد تبدیل شود البته همین حبس ابد بازهم ممکن. است مشمول عفو قرار گیرد. البته این در صورتی است که از باب قتل محکوم به اعدام نشده باشد.
خیر مجازات قصاص حق الناس محسوب می شود و شامل عفو رهبری نخواهد شد.
می بایست مربوط به گذشته است. می باید مربوط آینده است.
گذشت در امور کیفری است. رضایت در امور حقوقی است.
“اذن” قبل واقعه حقوقی است. “اجازه” بعد از واقعه است.
“ممانعت” کل حق را می گیرد.”مزاحمت” کل حق را نمی گیرد.
“زندان”مکانی است که فرد در آن قرار می گیرد.”حبس”حالتی است که فرد در آن قرار می گیرد.
زمان خاصی برای انجام فک پلاک خودرو تعیین نشده است، اما هرچه سریع تر انجام شود بهتر است. زیرا در صورت بروز تخلفی از جانب صاحب جدید، عواقب آن دامنگیر صاحب قبلی آن می شود.
بله اگر راننده باعث تصادف شود و در عین حال به وی کمک رسانی کند در حبس وی تخفیف داده می شود.
در این باره با تکیه بر مواد مربوطه و اینکه تصادف باعث چگونه آسیبی شده است آیا باعث مرگ شده یا باعث مرض دائمی شده و… حداکثر مجازات هریک را در نظر می گیریم.
در صورتی که راننده امکان این را داشته که فرد را به بیمارستان و ..برساند و اگر این امکان برایش فراهم نبوده جرمی محقق نخواهد شد.
در توقیف سندی برخلاف توقیف فیزیکی از نقل و انتقال مال جلوگیری می شود ولی فرد می تواند در آن تصرف کند. برای مثال خانه را وقتی توقیف سندی می کنند در دفتر ثبت اسناد حق نقل و انتقال و فروش آن گرفته می شود در عین حال آن فرد فعلا در خانه تصرف و سکونت دارد.
توقیف مال گاهی به صورت سندی است مثل توقیف خانه و خودرو و گاهی به صورت فیزیکی است یعنی خود آن مال را از تصرف منع می کنند. مثلا در توقیف فیزیکی خودرو، اجازه سوار شدن را به مالک آن نمی دهند.
توقیف مال یا اموال ممکن است در حالت های مختلفی رخ بدهد گاهی توقیف قبل از طرح دعوا است که طلبکار با استفاده از نهاد تامین خواسته یا توقیف اموال، دارایی بدهکار را توقیف می کند که اگر نهایتا در پایان دعوا پیروز شود بدهکار نتواند در زمان رسیدگی به دعوا دارایی خود را برای فرار از دین خود به دیگران انتقال دهد.
مثال: فرض کنید که شما خودرویی را از فردی خریداری کرده اید و قرار بر این شده است که ظرف چند روزی که معین شده است فروشنده خودرو را به صورت سند رسمی به شما منتقل کند.
حال از این وعده تخلف کرده و شما برای طرح دعوا می توانید از دادگاه توقیف خودرو را بخواهید که اگر حکم به نفع شما صادر شد نگران انتقال خودرو از طرف فروشنده به شخص دیگری نباشید تا از گرفتاری های جدید جلوگیری شود.
و گاهی هم توقیف بعد از صادر شدن حکم به نفع شما است آن وقت در مقام اجرای حکم خودروی طرف را توقیف می کنید.
برای مثال محکوم علیه یا شخصی که دعوا را در دادگاه باخته است محکوم به تادیه ۱۰۰ سکه برای مهریه می شود در اینجا می توان خودروی وی را توقیف کرد و از محل مزایده و فروش آن طلب را وصول کرد.
با معرفی خودروی مورد نظر به دادگاه یا به بخش اجرای احکام در زمان اجرای حکم ماموری از طرف دادگاه به آن محل رفته تا با صورت برداری از آن خودرو و ویژگی های آن و ارزیابی آن شخصی به عنوان حافظ برای نگهداری ماشین معین می شود که این شخص معمولا پارکینگ خواهد بود.
اگر در خواست توقیف فیزیکی زمان طرح دعوا باشد؛ در مقام تامین خواسته دفتر دادگاه آن را فورا به محضر دادگاه می رساند تا دادگاه درباره صدور یا عدم صدور تامین خواسته نظر بدهد.
برای مثال زنی که زمان طرح دعوا مطالبه مهریه می خواهد امیدی به وصول مهریه خود داشته باشد و اینکه مرد در مقام فرار از پرداخت مهریه اموال خود را به دیگران منتقل نکند؛ می تواند در تامین خواسته توقیف فیزیکی خودروی مرد را بخواهد تا از تصرف و نقل و انتقال آن جلوگیری شود. و اگر در نهایت پیروز دعوا شود و دادگاه مرد را محکوم به تادیه مهریه کند بتواند از آن متل توقیف شده مهریه خود را وصول کند.
همانطور که گفته شد گاهی توقیف فیزیکی خودرو برای بدهی است مثل دین مهریه یا بدهی طلبکار که دادگاه این حق را به فرد داده است که با توقیف کردن اموال بدهکار به طلب خود برسد. چه در قالب تامین خواسته باشد یا در قالب تامین محکوم به که بعد از صدور حکم است.
گاهی توقیف فیزیکی خودرو ربطی به داشتن دین و بدهی ندارد و با تامین خواسته و امثال آن متفاوت است و آن در جایی است که پلیس راهنمایی و رانندگی در صورت انجام حرکاتی توسط راننده که خلاف قوانین راهنمایی و رانندگی است خودروی فرد را توقیف فیزیکی می کند.
مثل اینکه از چراغ قرمز عبور کند یا اینکه حرکات نمایشی انجام دهد.
در این حالت خودرو توسط پلیس راهنمایی و رانندگی به پارکینگ برده می شود تا اینکه جریمه ای باشد برای راننده متخلف که دوباره این اعمال را انجام ندهد.
تفاوتی که در این نوع توقیف وجود دارد با توقیف در مقام بدهی و طلب این است که در اینجا اگر خودرو توقیف شود پس از مدتی می توان با ارائه مدارک شخصی رفع توقیف کرد اما اگر توقیف خودرو در مقام بدهی باشد از آن رفع توقیف نخواهد شد تا زمانی که طلب طلبکار پرداخت نشود و اصلا ممکن است خود آن خودرو برای آن بدهی فروخته شود و به مزایده گذاشته شود.
مسئله ای که مطرح می شود این است که اگر فردی بخواهد ماشین کسی را توقیف کند برای طلب خود مثلا زن برای مهریه خود بخواهد آن را توقیف کند، و این خودرو از قبل توسط فردی دیگر هم توقیف شده باشد یا در رهن کسی دیگر بوده تکلیف چیست؟
در پاسخ باید گفت دادگاه بررسی می کند که آیا ماشین و خودرویی که بابت طلب آن فرد توقیف شده آیا از میزان آن طلب ارزش بیشتری دارد یا خیر، برای مثال طلب فرد قبلی که خودرو را توقیف کرده ۲۰ میلیون تومان است و خود ماشین ۱۰۰ میلیون تومان ارزش دارد در اینجا دادگاه می تواند به اصطلاح برای بار دوم توقیف مازاد کند یعنی تا مبلغ ۲۰ میلیون در توقیف آن فرد و باقی آن در توقیف طلبکار حال حاضر باشد.
توقیف اموال یکی از راه هایی است که طلبکار برای امید داشتن به وصول طلب خود انجام می دهد این توقیف اگر در مورد مال منقول مثل طلا و ماشین باشد معمولا با توقیف فیزیکی انجام می شود و اگر در مورد مال غیرمنقول باشد مثل خانه با توقیف سندی انجام خواهد گرفت.
توقیف فیزیکی به این معنا است که آن شی را از دخل و تصرف فرد منع می کنند و اجازه دسترسی به شخص را نسبت به شی نمی دهند مثلا در توقیف فیزیکی خودرو آن را در پارکینگ می گذارند تا مالک حق تصرف در آن را نداشته باشد البته خودرو را هم می توان توقیف سندی کرد یعنی از خرید و فروش آن جلوگیری کرد.