این سوال از پایه و اساس اشتباه است؛ چرا که منع تعقیب به معنای مبرا شدن از اتهام است و قاعدتا در سجل کیفری ثبت نمیشود.
این سوال از پایه و اساس اشتباه است؛ چرا که منع تعقیب به معنای مبرا شدن از اتهام است و قاعدتا در سجل کیفری ثبت نمیشود.
اگر فردی طی یک رای قطعی از سمت دادگاه مجرم شناخته و معرفی شود، اصطلاحا دارای محکومیت موثر کیفری است. این محکومیت در پیشینه کیفری مجرم ثبت میشود.
خیر؛ تنها ارتکاب یکسری از جرائم است که در نهایت به محکومیت موثر کیفری منجر میشود و این جرائم قطعا در سجل کیفری ثبت میشوند. جرمی که محکومیتش موثر نباشد در سجل کیفری ثبت نمیشود؛ البته ممکن است در مواردی استثنائی به خواست مراجع قضایی برای تعیین و یا بازنگری در مجازات، جرم مربوطه در سجل ثبت شود.
جالب است که بدانید محکومیت کیفری جوانان زیر ۱۸ سال در سجل کیفری ثبت نمیشود و این افراد فاقد آثار کیفری هستند.
اکنون که متوجه شدید دلیل ارجاع به اداره سجل کیفری چیست نوبت به نحوه درخواست برای گرفتن گواهی سوپیشینه و یا سجل کیفری میرسد.
اگر به هر دلیلی به گرفتن سجل کیفری نیاز دارید، برای این امر دو راه پیش روی شما است تا هر چه زودتر به گواهی مورد نظر برسید.
دلایل ارجاع به اداره سجل کیفری میتوانند بسیار متفاوت باشد؛ برای مثال بسیاری از نهاد ها و ارگان ها برای اطلاع از سابقه و سوپیشینه کارکنانشان، درخواست گواهی مینمایند و یا ممکن است در پرونده ای اتهامی به شما وارد شود و شما سجل کیفری خود را به دادگاه ارائه دهید تا به عنوان یک مدرک قابل استناد، دید همه جانبه و درستی بر گذشته و سابقه شما داشته باشند؛ البته که دادگاه تمام این موارد را در طی فرایند دادرسی بررسی میکند؛ درهر صورت به دلایل متفاوتی ممکن است که شما به اداره سجل کیفری ارجاع داده شوید و البته که باید بدانید این ارتباط فقط به صورت حضوری نیست و میتوانید بدون نیاز به مراجعه حضوری به اداره سجل کیفری سوپیشینه خود را بیابید.
کلیه مواردی که سبب نقض قوانین باشه و شیوه مجرمانه به خود بگیرد اعم از کلاهبرداری، سرقت، خیانت در امانت، تجاوز و… جزو شکایات کیفری به شمار می روند.
انواع جرائم کیفری به دو گروه جرائم کیفری شخصی و عمومی تقسیم بندی می شوند.
در جرائم مدنی تمامی موضوعات مرتبط با جبران ضرر به دیگری است و یا افراد برای احقاق حق و حقوق دادخواست داده اند که در این زمینه فرد دیگری می تواند زیان را جبران کند. در خصوص جرائم کیفری اما شخص ملزم به تحمل مجازات به صورت شخصی است.
جرایم مالی در واقع آن دسته از جرائم هستند که فرد مجرم بهقصد فریب یا کلاهبرداری اقدام به عمل نموده است. از آن جایی که جرایم کیفری مالی به اختلاس، فرار مالیاتی، کلاهبرداری، پولشویی و امثالهم اطلاق میگردد در زمره جرایم یقهسفید جای میگیرد و با این نام نیز شناخته میشود.
در این نوع از جرائم کیفری ضرر و زیان وارده متوجه اموال است پس بهطورکلی جرایم کیفری علیه اموال جرائمی هستند لازمهٔ آن که دخالت در مال و اموال فرد دیگری است. بدیهی است که در این صورت فرد متضرر از لذتبردن و یا استفاده از مال خودش محروم است. این جرائم شامل موارد زیر میشوند.
1=جعل
2=کلاهبرداری
3=خیانت در امانت
4=انتقال و فروش مال غیر
جرایم کیفری شخصی آن دسته از جرائم هستند که ضرر و آسیب آن متوجه شخص خاص میشود، این جرایم بهخودیخود به دودسته تقسیم میشوند؛ قتل و الباقی جرایم با محوریت خشونت. در این قسمت منظور از جرائم با محوریت خشونت جرائمی مانند موارد زیر است:
1-تجاوز
2-ضرب و شتم
3-آدم ربایی یا آدم دزدی
4-کودک آزاری
5-آتش سوزی
برای رسیدگی جرایم کیفری شخصی، ثبت شکایت از سوی شاکی خصوصی که می تواند یک فرد حقیقی یا حقوقی باشد، لازم است. این جرایم معمولا در صورت رضایت شاکی در اکثر موارد مختومه اعلام میشود.
این جرایم سبب برهم ریختگی افکار عمومی و نظم جامعه میگردد. این موارد از طریق دادستان یا نماینده آن بررسی و مجازات جرم مشخص میگردد. برای مثال زنا، سرقت، قتل، اسیدپاشی در زمره جرایم کیفری عمومی قرار میگیرند چرا که علاوه بر آسیب به یک فرد خاص، احساسات افراد جامعه را هم جریحهدار خواهد کرد.
همه افراد جامعه دارای حق و حقوقی هستند که این حق و حقوق چارچوب زندگی انسان ها را شکل می دهد تمامی این چارچوب بندی ها و قوانین توسط قانون گذاران هر جامعه ای تعیین می شوند و تمام اعضای جامعه موظف به رعایت این قوانین هستند و هر گونه عملی بر خلاف این قوانین به صورت رسمی و عرفی جرم محسوب می شود از همین رو جرائم را می توانیم به دو نوع جرایم مدنی و جرایم کیفری تقسیم کنیم.
جرایم مدنی در واقع آن دسته از جرایم هستند که بیشتر بر مسائلی مانند ارث، شکایات ملکی، مشکلات خانوادگی، وصول مطالبات (چک یا سفته)، مشکلات قراردادی و یا مشکلاتی نظیر شکایات مهریه و نفقه اطلاق میشود. اگر توجه کنید در این نوع جرایم فرد مذکور ممکن است رفتار ممنوعه ای انجام نداده باشد؛ اما به واسطه زائل کردن حقوق فرد یا افراد دیگری محاکمه می شود. در واقع جرم مدنی هر نوع عملی زیان آوری است که مبتنی بر تقصیر باشد حتی اگر در موضوع قانونی خاصی قرار نداشته باشد.
جرم مدنی معمولا با فرض ضرر در نظر گرفته میشود؛ یعنی اگر زیانی به کسی وارد نشود، علناً وقوع جرم قابل تصور نیست.
از طرفی دیگر در جرایم مدنی اراده مجرمانه یا سو نیت دلیل ارتکاب به جرم نیست در مواردی حتی تقصیر هم شرط اصلی نیست؛ بلکه بیشتر این جرایم نتیجه اهمال و بی احتیاطی صورت می گیرد و به خسارت یا ضرر منجر می شود. این گونه جرایم در دادگاه جرایم حقوقی بررسی خواهند شد.
در پاسخ به جرم های کیفری شامل چیست باید بگوییم که در مقابل جرائم مدنی، جرایم کیفری وجود دارند، این جرایم عموماً به افعالی که به نقض قانون می انجامند و ممنوعه هستند اطلاق میشوند.
هرگاه قاضی پس از انجام بررسی و تحقیقات لازم، تصمیم خود را درباره پرونده کیفری اعلام میکند، این تصمیم به صورت کتبی و تحت شرایط خاص نوشته میشود و به طرفین دعوا ابلاغ میشود. این نوع تصمیمات کتبی که به طرفین داده میشود، به حکم کیفری معروف است.
قبل از تعریف جرم کیفری و در ابتدا باید بدانید که به طو کلی جرایم به دو نوع جرایم مدنی و جرایم کیفری تقسیم می شوند. بنابراین تقسیم بندی جرایم کیفری در مقابل جرائم مدنی قرار میگیرند. حال معنی کیفری چیست؟ جرایم کیفری آن دسته از جرایمی هستند که عمل فرد براساس قانون، جرم و مرتکب آن عمل نیز، جزم شناخته شود. برای این اعمال، مجازاتی تعیین شده است. این قبیل جرایم در دادگاه کیفری مورد بررسی قرار می گیرند.
قانونگذار شرایطی را برای ابلاغهای قضایی در نظر گرفته است که بایستی ابلاغ مطابق آن انجام شود. در صورتیکه برای ابلاغ انجام شده، مقررات مربوط به آن رعایت شده باشد و ابلاغ توسط مامور ابلاغ به شخص مخاطب آن تحویل شود و رسید دریافت شده باشد، ابلاغ واقعی تلقی میشود. همچنین ابلاغ در سامانه ثنا اگر به رویت شخص برسد، ابلاغ واقعی میباشد. هدف از تعریف و تشخیص ابلاغ واقعی، تعیین ملاکی است که از طریق آن بتوان علم بر اطلاع مخاطب از محتویات ابلاغ داشت.
موارد عذر موجه در ماده 178 قانون آیین دادرسی کیفری آورده شده است. مطابق این ماده، جهات زیر عذر موجه محسوب میشوند:
الف) نرسیدن یا دیر رسیدن احضاریه به گونهای که مانع حضور شود.
ب) بیماری متهم یا بیماری والدین، همسر یا فرزندان که مانع حضور او شود.
پ) همسر یا یکی از اقربا تا درجه سوم از طبقه دوم فوت شود.
ت) ابتلا به حوادث مهم مثل بیماریهای واگیردار یا حوادث فورس ماژور مثل سیل و زلزله که مانع تردد گردد.
ث) متهم در توقیف یا حبس باشد.
ج) سایر مواردی که به تشخیص بازپرس، عرفاً عذر موجه محسوب شود.
1- پرداخت بدهی
2- پرداخت مالیات
3- معرفی مال جهت اجرای حکم
4- واخواهی نسبت به حکم غیابی
5- درخواست ابطال اجراییه ثبتی
6- گذاشتن وثیقه و خروج موقت
7- اجازه خروج موردی در سفرهای زیارتی
8- اجازه خروج موردی در سفرهای ضروری
9- توقف اجرای حکم
10- تقاضای ابطال اجراییه
1- بابت بدهی مهریه در اداره اجرای ثبت
2- بابت بدهی مهریه در دادگاه خانواده
3- بابت بدهی چک در اداره اجرای ثبت
4- بابت هر نوع بدهی پولی در دادگاه حقوقی
5- بابت انجام یک جرم از طریق دادسرا یا دادگاه کیفری
6- بابت بدهی مالیاتی
7- به دستور نهادهای امنیتی
8- به درخواست شوهر (زوج)
نکته - مورد آخر در واقع ممنوع الخروجی نیست و انصراف از اجازه خروجی است که قبلا داده شده است برای اینکار زوج با مراجعه به اداره گذرنامه خیلی راحت و سریع از اجازه خروج قبلی انصراف داده و از خروج زوجه از کشور جلوگیری می نماید.