⚖به روز بودن دانشجویان حقوق و پاسخگویی به سوالات هموطنانم.⚖بابیش از8سال سابقه حقوقی

۱۷۷۰ مطلب با موضوع «دادگاه خانواده» ثبت شده است

عقد موقت

در عقد موقت ، زن حق نفقه ندارد، لیکن اگر دادن نفقه شرط شده باشد یا این که عقد موقت مبنی بر آن جاری شده باشد، مرد موظف است نفقه زن را پرداخت کند.
در چنین حالتی اگر مرد نفقه را پرداخت ننماید، زن خود می تواند مساله را به صورت حقوقی در دادگاه پیگیری نماید که در این مورد، دادگاه مرد را ملزم به پرداخت نفقه می نماید.
چنانچه مرد به هردلیلی نفقه را پرداخت نکند و یا زن را رها کند، دادگاه وی را مجبور می کند باقی مدت عقد را ببخشد و بذل مدت نماید.

 

مهریه در عقد موقت:
در عقد دایم ، عدم وجود مهریه یا ذکر نشدن آن جایز است، اما در عقدموقت ، وجود مهریه شرط صحت عقد بوده و بدون آن عقد باطل است .
اگر زنی در اثنای دوره عقد موقت از دنیا برود ، و یا حتی اگر شوهر تا آخر مدت عقد با او نزدیکی نکند ، کل مهریه به او و یا ورثه او تعلق می گیرد.
اما اگر شوهر قبل از نزدیکی تمام مدت عقد را ببخشد و یا در اصطلاح بذل مدت کند، باید نیمی از مهریه را به زن بدهد.

 

نحوه خواندن صیغه ازدواج موقت

اگر زن و مرد بخواهند خودشان صیغه عقد را بخوانند، بعد از آن که مدت و مهریه معین شد، زن باید بگوید:

زوّجتُکَ نفسی فی المّدت المعلومۀِ علی المهرِ المعلوم؛

من خودم را به همسری تو در آوردم با مدت معین و با مهر معین.

بعد باید مرد بگوید: قَبِلتُ؛

قبول کردم.

 

۲۰ فروردين ۹۸ ، ۲۲:۵۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مستثنیات دین کدامند؟

بعضی از اموال معسر از پرداخت دین مستثنی می شوند. یعنی نمی توان از این اموال برای پرداخت بدهی و دین فرد محکوم استفاده کرد و دادگاه برای اجرای محکومیت های مالی ، در موارد زیر از اموال محکوم تصرفی نمی کند.

الف: منزل مسکونی که عرفا در شان محکوم علیه در حالت اعسار او باشد

ب: اثاثیه مورد نیاز زندگی که برای رفع حوائج ضروری محکوم علیه و افراد تحت تکفل لازم است

ج: آذوقه موجود به قدر احتیاج محکوم علیه و افراد تحت تکفل وی برای مدتی که عرفا آذوقه ذخیره می شود

د: کتب و ابزار علمی و تحقیقاتی برای اهل علم و تحقیق متناسب با شان آنها

ه: وسایل و ابزار کار کسبه، پیشه وران، کشاورزان و سایر اشخاص که برای امرار معاش ضروری آنها و افراد تحت تکفلشان لازم است.

و: تلفن مورد نیاز مدیون

ز: مبلغی که در ضمن عقد اجاره به عنوان قرض به موجر پرداخت می شود مشروط بر اینکه پرداخت اجاره بها بدون آن موجب عسر و حرج گردد.

بر اساس تبصره این ماده چنانچه منزل مسکونی فرد محکوم بیش از نیاز و شان عرفی او در حالت اعسارش بوده و مال دیگری از وی در دسترس نباشد، به تقاضای شاکی به وسیله مرجع اجرا کننده حکم با رعایت تشریفات قانونی به فروش رفته و مازاد بر قیمت منزل متناسب عرفی، صرف تادیه دیون محکوم خواهد شد.

۲۰ فروردين ۹۸ ، ۲۲:۵۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

ثبت نکاح موقت در چه مواردی الزامی است..؟

1- در صورت باردار شدن زوجه
2- توافق طرفین
3- شروط ضمن عقد

۲۰ فروردين ۹۸ ، ۱۴:۵۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نمونه توافق، طلاق توافقی چگونه است..؟

نمونه توافق، طلاق توافقی بدین شرح است:
در طلاق توافقی، طرفین می توانند به صورت توافقی نسبت به موضوعات مورد اختلاف تعیین تکلیف نموده و در صورتی که در حکم دادگاه قید گردد، رسمیت می یابد و هرگاه بر اساس توافق زوجین، گواهی عدم امکان سازش صادر گردد، و به هر دلیلی از درجه اعتبار ساقط شود، کلیه توافقاتی که در گواهی عدم امکان سازش و طبق توافقات قبلی، رسمیت یافته است، ملغی می گردد.

نمونه توافق طلاق توافقی
                                                                                                            بنام خدا
قرارداد حاضر فی مابین آقای........ فرزند....... به شماره شناسنامه......... و شماره ملی....... به نشانی.................. و شماره تماس..... و سرکار خانم...... فرزند....... به شماره شناسنامه........ و شماره ملی......... به نشانی..................... به شرح مواد آتی منعقد گردید.
1- سرکار خانم...... تعداد..... سکه از مهریه خود را در قبال اجرای صیغه طلاق به آقای..... بذل می نماید و حق رجوع به مابذل را از خود سلب و ساقط می نماید.
توافق گردید آقای..... جمعاً مبلغ..... به سرکار خانم..... به عنوان مهریه/نفقه/ اجرت المثل «عنوان دقیق حقوق مالی که مقرر است به زوجه پرداخت شود» پرداخت نماید که مبلغ...... به عنوان پیش پرداخت در دفتر ازدواج وطلاق و ماهیانه مبلغ..... به شماره حساب/ شماره کارت..... واریز نماید.
نکته- بذل مهریه می تواند نسبت به تمام آن باشد و یا بخشی از آن و زوجه الزامی به بذل کلمهریه خود در قبال اجرای صیغه طلاق ندارد.

2- سرکار خانم........ جهیزیه خود را مسترد نموده/ مسترد می نماید/ ادعایی در خصوص جهیزیه ندارد/ مبلغ..... بابت جهیزیه و در قبال اجرای صیغه طلاق می گیرد.

3- سرکار خانم..... در خصوص نفقه گذشته، حال و آینده و همچنین در خصوص اجرت المثل، و در قبال اجرای صیغه طلاق ادعایی ندارد/ نفقه خود را به مبلغ.... طبق پرنده کلاسه.... دریافت می نماید/ نفقه و اجرت المثل خود را دریافت نموده و پس از اجرای صیغه طلاق ادعایی در این خصوص ندارد.

4- در خصوص فرزندان مشترک به نام های..... و.....، فرزندان تحت حضانت پدر/ مادر می باشند و می توانند در هر هفته در روزهای 5 شنبه و جمعه یا... از ساعت..... الی ..... با پدر/ مادر خود در ...... ملاقات داشته باشند.

5-نفقه فرزندان طبق توافق برای هرکدام مبلغ...... و جمعاً...... تعیین گردید که با توجه به شرایط موجود در هر سال 10 درصد به مبلغ اضافه می گردد و آقای..... مکلف است در هر ماه این مبلغ را از طریق کارت به کارت به شماره کارت ............. و یا از طریق بانک به شماره حساب........ واریز نماید، ادعای پرداخت از سوی آقا بدون وجود فیش پذیرفته شده نیست.
نکته- در خصوص افزایش نفقه نیز می توان یک شخص مشخص را به عنوان داور مشخص نمود.

6- طرفین در قبال اجرای صیغه طلاق کلیه پرونده های حقوقی و کیفری مطروحه نسبت به یکدیگر را در قبال اجرای صیغه طلاق مختومه می نمایند. «نام برده شود به اضافه شماره پرونده و شعبه»


امضاء و اثر انگشت زوج                                                                                                                       امضاء و اثر انگشت زوجه

امضاء شاهد                                                                                                                                        امضاء شاهد

۲۰ فروردين ۹۸ ، ۱۴:۵۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مجازات جلوگیری از ملاقات طفل مشترک

ماده 54 قانون حمایت خانواده جدید:

هرگاه مسؤول حضانت از انجام تکالیف مقرر خودداری کند یا مانع ملاقات طفل با اشخاص ذی حق شود، برای بار اول به پرداخت جزای نقدی درجه هشت و درصورت تکرار به حداکثر مجازات مذکور محکوم می شود.

مرجع رسیدگی به جرم جلوگیری از ملاقات فرزند مشترک

اداره کل حقوقی قوه قضائیه در نظریه‌ای مشورتی به شماره 7/93/2305 در رابطه با مرجع رسیدگی به ماده 54 ﻗﺎﻧﻮﻥﺣﻤـﺎﯾﺖ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ 1391 ﮐﻪ ﻣﺴﺘﻠﺰﻡ ﻣﺠﺎﺯﺍﺕ ﺟﺰﺍی ﻧﻘﺪی ﺩﺭﺟﻪ ٨ ﺍﺳﺖ اعلام کرد:

ﺍﻭﻻًـ ﺭﺳﻴﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﺟﺮﺍﺋﻢ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻓﺼﻞ ﻫﻔﺘﻢ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺣﻤﺎﯾﺖ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ 1391 ﻭﻓﻖ ﻋﻤـﻮﻣﺎﺕ ﺁﯾﻴـﻦﺩﺍﺩﺭﺳـﯽ ﮐﻴﻔـﺮی ﻭ ﻋﻠـی‌اﻻﺻـﻮﻝ ﺩﺭ ﺩﺍﺩﮔﺎﻩ ﻋﻤﻮﻣﯽ (ﮐﻴﻔﺮی) ﺭﺳﻴﺪﮔﯽ می‌ﺸﻮﺩ، ﺯﯾﺮﺍ ﺻﻼﺣﻴﺖ ﺩﺍﺩﮔﺎﻩ ﺧـﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﮐﻪ ﺍﻣﺮی ﺍﺳﺘﺜﻨﺎﯾﯽ ﻭ ﻣﺴﺘﻠﺰﻡ ﺗﻔﺴﻴﺮ ﺑﻪ ﻗﺪﺭ ﻣﺘﻴﻘﻦ ﺍﺳﺖ، ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﻣﻮﺍﺭﺩ 18ﮔﺎﻧﻪ ﻣﺬﮐﻮﺭ ﺩﺭ ﻣﺎﺩﻩ 4 ﻗﺎﻧﻮﻥ ﯾﺎﺩﺷﺪﻩ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ.

در این نظریه همچنین آمده است، ﺛﺎﻧﻴﺎً ـ ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﻣﺮﺗﮑﺐ ﺟﺮﺍﺋﻢ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻣﺎﺩﻩ 54 ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺣﻤﺎﯾﺖ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ 1391 (ﺧﻮﺩﺩﺍﺭی ﺍﺯ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺗﮑﺎﻟﻴﻒ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﺣﻀﺎﻧﺖ ﻭ ﻣﻤﺎﻧﻌﺖ ﺍﺯﻣﻼﻗﺎﺕ ﻁﻔﻞ)، ﻣﻮﺭﺩ ﺗﻌﻘﻴﺐ ﮐﻴﻔﺮی ﻗﺮﺍﺭ ﮔﻴﺮﺩ، ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺠﺎﺯﺍﺕ ﺑﺰﻩ ﻣﺬﮐﻮﺭ ﺑﺎﻟﺤﺎﻅ ﻣﺎﺩﻩ19 ﻗﺎﻧﻮﻥ ﻣﺠﺎﺯﺍﺕ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﻣﺼﻮﺏ 1392، ﺻﺮﻓﺎً ﺟﺰﺍی ﻧﻘﺪی ﺗﺎ ﺩﻩ ﻣﻴﻠﻴﻮﻥ ﺭﯾﺎﻝ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺍﻧﻄﺒﺎﻕ ﺍﯾﻦﻣﺠﺎﺯﺍﺕ ﺑﺎ ﺑﻨﺪ »ﺍﻟﻒ« ﻣﺎﺩﻩ ٩ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺷﻮﺭﺍﻫﺎی ﺣﻞﺍﺧﺘﻼﻑ ﻣﺼﻮﺏ 1387، ﺑﺎﯾﺪ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺭﺳﻴﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﺟﺮﺍﺋﻢ ﻓﻮق‌اﻟﺬﮐﺮ ﺩﺭ ﺻﻼﺣﻴﺖ ﺷﻮﺭﺍی ﺣﻞ ﺍﺧﺘﻼﻑ ﺍﺳﺖ.

۲۰ فروردين ۹۸ ، ۱۰:۳۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

در چه مواردی اجرت المثل ایام زوجیت تعلق می گیرد..؟

1- زن کارهایی را که شرعاً بر عهده وی نبوده و عرفاً برای آن کار اجرت المثل متصور است، انجام داده باشد.
2- زن قصد تبرع نداشته باشد.
3- به دستور مرد، کارها را انجام داده باشد.

۱۹ فروردين ۹۸ ، ۱۷:۱۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مدارک لازم برای طرح دعوی طلاق توافقی چیست..؟

مدارک لازم برای طرح دعوی طلاق توافقی عبارت است از:
1- کپی کارت شناسائی زوجین «کارت ملی یا شناسنامه»
2- کپی عقدنامه «در صورت عدم وجود عقدنامه می توان رونوشت آن را از دفتر ازدواج تهیه نمود»
3- توافق نامه طلاق توافقی «صورتجلسه طلاق توافقی» برای اطلاع از نمونه صورتجلسه طلاق توافقی  «نمونه صورتجلسه طلاق توافقی»
4- دادخواست
5- در صورت وکالت در طلاق ارائه کپی وکالتنامه

نکته: مدارک مورد نیاز می بایست برابر اصل شده و در جلسه رسیدگی نیز اصل آن وجود داشته باشد.

نمونه ای از قرارداد و توافقات قبل از طلاق توافقی جهت ارائه به دادگاه وتعیین تکلیف قبل از دادگاه.

  بنام خدا
  «صورتجلسه طلاق توافقی»


صورتجلسه در مورخ... فی مابین آقای... فرزند...  صادره از... به شماره شناسنامه... به شماره ملی... و سرکار خانم... فرزند...  صادره از.... به شماره شناسنامه .... به شماره ملی ... تنظیم گردید و ضمن عقد خارج لازم طرفین نسبت به مفاد و بندهای ذیل در راستای مواد 10 و 219 قانون مدنی توافق و رضایت خود را در کمال صحت عقلانی با امضاء در ذیل آن تأیید می نمایند و مفاد این قرارداد برای طرفین لازم اتباع میباشد.

علت طلاق:...
1- مهریه: مهریه زوجه به میزان... می باشد که زوجه اقرار به بذل... در قبال طلاق می نماید و زوج نیز قبول بذل می نماید  و زوجه نیز حق رجوع از مابذل را از خود ساقط می نماید.

2- حضانت: در خصوص حضانت فرزند... ساله مشترک بنام... توافق نمودند که حضانت فرزند به عهده... باشد ولی حق ملاقات فرزند، برای.... محفوظ باشد و ... نیز متعهد می گردد هفته ای/ هر هفته به میزان... ساعت فرزند را در محل... در اختیار.... قرار دهد و ... فرزند را در مکان مذکور تحویل گرفته و متعهد می گردد در همان مکان فرزندان را تحویل ... دهد.

3- نفقه: زوجه نسبت به نفقه حال، گذشته و آینده هیچ ادعایی ندارد.

4- جهیزیه: در خصوص جهیزیه زوجه هیچ گونه ادعایی ندارد.

5- اجرت المثل: زوجه هیچ ادعای نسبت به اجرت المثل ندارد.

6- زوجه و زوج متعهد می گردند کلیه دعاوی حقوقی و کیفری در گذشته، حال و آینده را نسبت به یکدیگر ساقط نمایند.
لازم به ذکر است زوجه در خصوص کلیه حقوق مالی متعلق به خود هیچگونه ادعایی ندارد و همچنین طرفین هیچگونه شرط دیگری در این توافقنامه بجز بندهای فوق الذکر ندارند و هر 2 طرفین نسبت به توافقات حاصله حق رجوع ندارند و این توافقنامه در یک نسخه تنظیم و طرفین با امضاء در ذیل آن در حضور شهود کلیه مفاد و مندرجات این توافقنامه را قبول نمودند.


امضاء زوج:                                                                                                                       امضاء زوجه:

برای طلاق توافقی به کجامراجعه کنیم ؟

علیرغم آنکه بسیاری از افراد جامعه بر این تصور غلط می باشند که برای طلاق توافقی می توانند به دفاتر طلاق مراجعه و اقدام به ثبت طلاق توافقی نمایند گفتنی است برای اخذ گواهی عدم امکان سازش برای طلاق توافقی نیازمند مراجعه به دادگاه خانواده می باشد.
بر اساس قانون و جهت طلاق توافقی می بایست  اقدام به اخذ گواهی عدم امکان سازش از دادگاه خانواده نمود وسپس بر اساس حکم صادره، نسبت به اجرای صیغه  طلاق اقدام نمود.
در طلاق توافقی به دلیل آنکه زوجین بدون تحمل پروسه طولانی سال ها دادرسی به نیت خود می رسند در جامعه از استقبال خاصی برخوردار است. البته طلاق توافقی به نسبت طلاق یک طرفه بسیار زودتر انجام می شود.

 

۱۵ فروردين ۹۸ ، ۱۲:۵۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

چگونگی دفاع در قبال دعوی مطالبه اجرت المثل خودرو توسط زوجین..؟

دفاع در قبال دعوی مطالبه اجرت المثل خودرو توسط زوجین به طرفیت یکدیگر:

در مواردی ممکن است که زوج یا زوجه ای که مالکیت رسمی بر یک دستگاه خودور دارد؛ دعوایی را به خواسته مطالبه اجرت‌ المثل ایام استیفاء منفعت و استهلاک اتومبیل به انضمام جرایم متعلقه به طرفیت همسر خویش مطرح کرده باشد.

برای دفاع مؤثر در قبال چنین دعوایی که منتهی به صدور حکم به بطلان دعوی خواهان یا بی حقی وی شود باید دفاعی بدین ترتیب ارائه داد که:

اولاً: درباب مطالبه اجرت المثل، نظر به اینکه  غلبه ظاهر در زندگی مشترک زناشویی بر آن است که مالکیت اتومبیل به نام هر یک از زوجین که باشد و طرف دیگر برای رفع حوائج زندگی مشترک و به طور معمول و متعارف از آن استیفاء منفعت کند، ماذون در انتفاع از اتومبیل می گردد؛ لذا عنصر عدوان جهت احراز غصب و یا استفاده شخصی و یا استفاده از اتومبیل برای اخذ درآمد بدون رضایت طرف مقابل قابل احراز نبوده و از این حیث با عنایت به عدوانی نبودن تصرفات، صدور حکم به اجرت المثل ایام تصرف و اجابت خواسته خواهان ممتنع و نتیجتاً دعوی مطروحه در این قسمت محکوم به بطلان است.

ثانیاً: در مورد جرائم راهنمایی رانندگی به مبلغ ....ریال که حسب ادعای خواهان، ناظر بر تخلفاتی است که خوانده با اتومبیل انجام داده است؛ نظر به اینکه از ناحیه خواهان، دلیلی که ثابت نماید تخلفاتی که منتهی به صدور قبوض جریمه گردیده است از ناحیه خوانده صورت گرفته است ارائه نشده و دلیلی هم وجود ندارد که این تخلفات را ایشان انجام داده باشد، لذا دعوی خواهان در این قسمت نیز قابلیت اجابت نداشته و محکوم به رد است.

ثالثاً: در مورد مطالبه استهلاک خودرود نیز با عنایت به اینکه استهلاک، نتیجه بلافصل استفاده و استیفاء از خودرو بوده و کاهش ارزش ناشی از استهلاک معمولی یک اتومبیل با عنایت به مفقود بودن رکن سببیت بر فرض وجود ضرر قابلیت مطالبه از عضو دیگر خانواده که عرفاً ماذون در استفاده از اتومبیل می‌باشد را ندارد لذا دعوی خواهان در این  قسمت نیز قابلیت پذیرش و اجابت خواسته را ندارد و محکوم به بطلان است.

۱۵ فروردين ۹۸ ، ۱۲:۴۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

دادگاه صلاحیت دار در جرم ترک انفاق

سوال

با توجه به ماده ۲۱قانون حمایت خانواده مصوب سال ۱۹۳۱و توجهاً به اینکه ترک انفاق در ماده ۳۵این قانون جرم انگاری گردیده، آیا در خصوص شکایت ترک انفاق زوجه می‌تواند در محل سکونت خود (که غیر از محل زندگی مشترک است) طرح شکایت کند یا خیر؟                                      نظریه شماره ۷/۴۹/۴۰۰۱ـ ۴۹۳۱/۴/۲۲

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه

ماده ۲۱قانون حمایت خانواده مصوب ۱۹۳۱، صرفاً ناظر به دعاوی مورد اشاره در ماده ۴قانون مذکور است که زوجه میتواند در محل سکونت خود علیه زوج در دادگاه خانواده طرح دعوا نماید. در مورد شکایت کیفری ترک انفاق، طبق عمومات آئین دادرسی کیفری، مرجع قضایی محل وقوع جرم، صلاحیت دارد

۱۵ فروردين ۹۸ ، ۱۰:۱۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

در صورت انصراف شوهر از گواهی عدم امکان سازش تکلیف چیست؟

+در صورتی که شوهر بعد از دریافت گواهی عدم امکان سازش از اجرای مفاد آن انصراف دهد و برای اجرای طلاق در دفتر خانه حاضر نشود و زن نیز وکالت در طلاق نداشته باشد، دادگاه نمی تواند شوهر را مجبور به انجام مفاد گواهی عدم امکان سازش و طلاق نماید.
 
+بهترین عمل قانونی برای جلوگیری از چنین پیشامدی این است که اگر زن وکالت در طلاق ندارد، در هنگام ارجاع دادگاه به داوری، درخواست درج مفاد التزام به گواهی عدم امکان سازش را در حکم دادگاه بنماید و شوهر نیز موافقت خود را اعلام دارد (سازش در دادگاه).

+در اینصورت زن می تواند با استناد به گواهی سازش در دادگاه مفاد گواهی عدم امکان سازش را رأساٌ و بدون حضور شوهر در دفترخانه طلاق اجرا کند. این نکته مهمی است که اختیاز زن را در درخواست طلاق افزایش می دهد.

۱۴ فروردين ۹۸ ، ۲۳:۱۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

پرسش_پاسخ_حقوقی

سلام من میتونم طلاهارو بعنوان مهریه خودم وردارم البته اینم بگم که فاکتورطلاها به اسم پدر شوهرم است؟

با توجه به اینکه تعهد پرداخت مهریه با زوج است صرفا در صورتی که پدر همسرتان رضایت بر این امر داشته باشد می توانید طلاها را به ازاء مهریه در نظر بگیرید.

۱۴ فروردين ۹۸ ، ۲۱:۴۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آیا ارتکاب جرم مغایر با شئون خانوادگی از ناحیه زوج دلیل طلاق است..؟

 یکی از دلایل طرح دعوی از ناحیه زوجه به طرفیت زوج به خواسته «الزام زوج به طلاق یا احراز شرایط اعمال وکالت در طلاق» ارتکاب جرمی مغایر با شئون خانوادگی از ناحیه زوج است.

در قبال دفاع از طرح چنین دعوایی و یا حتی در مقام وکیل زوجه و خواهان دعوی طلاق باید بدین نکته حائز اهمیت توجه داشته باشیم که صرف ارتکاب جرمی که مغایر با شئونات خانوادگی است باعث ایجاد حق طلاق برای زوجه و اعمال شرط وکالت ضمن عقد نکاح نمی گردد؛ زیرا آنچه که در بند ٨ ماده ٨ قانون حمایت خانواده سال ١٣٥٣ «که همچنان نیز به قوت و اعتبار خود باقی است» باعث ایجاد حق طلاق برای زوجه می گردد، صرف صدور حکم محکومیت قطعی زوج به اتهام ارتکاب جرمی مغایر با شئون خانوادگی نیست، بلکه این حکم باید در حال اجرا نیز باشد و  مرجع اجرای احکام کیفری شروع به اجرای حکم قطعی محکومیت کیفری زوج کرده باشد؛ از این رو به هر دلیل که حکم قطعی محکومیت صادره از دادگاه کیفری به مرحله اجرا در نیامده باشد، دعوی مطروحه از ناحیه زوجه به خواسته الزام زوج به طلاق یا احراز شرایط اعمال وکالت در طلاق، قابل استماع نخواهد بود.

از طرفی باید توجه داشت که در اسناد نکاحیه سال های اخیر، شرط چاپی درج شده در این اسناد حکایت از آن دارد که حکم محکومیت قطعی کیفری زوج باید تماماً اجرا شده باشد؛ زیرا در بند ٩ از شرایط ضمن عقد اسناد ازدواج فعلی، شرط موضوع بند ٨ ماده ٨ قانون فوق الذکر به ترتیب زیر تغییر کرده: «محکومیت قطعی زوج در اثر ارتکاب جرم و اجرای هرگونه مجازات اعم از حد و تعزیر در اثر ارتکاب جرمی که مغایر با حیثیت خانوادگی و شؤون زوجه باشد.» از این رو در صورتی که در مقام دفاع از چنین دعوایی از ناحیه زوجه باشیم، باید با بررسی سند نکاحیه

اولاً: از امضاء این شرط توسط زوج اطمینان حاصل نماییم
ثانیاً: مطمئن شویم که شرط ضمن عقد منطبق با بند ٨ ماده ٨ قانون حمایت خانواده است و یا قید اضافه دیگری دایر بر اجرای کامل مجازات را نیز دارد؛

در هر دو حال چنانچه مستند دعوی زوجه صرفاً حکم محکومیت قطعی زوج از دادگاه کیفری باشد می توان با ایراد به عدم اجرای حکم یا شروع به اجرای آن، درخواست رد دعوی وی را نمود و یا اینکه اگر وکیل زوجه باشیم، تا زمان تحقق شرط مزبور، از طرح دعوی به طرفیت زوج خودداری کنیم.

لازم به ذکر است که برخی از شعب دادگاه خانواده پیرو طرح چنین ایراد و دفاعی مبادرت به استعلام امر از دوایر اجرای احکام کیفری می کنند و در صورتی که پاسخ استعلام واصله، حسب مورد حاکی از عدم اجرای حکم صادره و یا عدم شروع به اجرای آن باشد؛ به استناده ماده ١٩ قانون آیین دادرسی مدنی رسیدگی را متوقف و منتظر ارائه نتیجه اجرای حکم قطعی یا شروع به اجرای آن می مانند.در مواجهه با چنین دستوری و یا برای جلوگیری از صدور آن باید با طرح این دفاع که:
مادامی که حکم محکومیت کیفری زوج اجرا نشده و یا شروع به اجرای آن نشده باشد، اساساً حقی برای زوجه به وجود نمی آید تا بتواند جهت اعمال آن، مبادرت به طرح دعوی طلاق نماید؛ تقاضای رد دعوی زوجه را نمود

۱۲ فروردين ۹۸ ، ۱۴:۲۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مهرُالمُتعِه

در صورتى که مرد اقدام به طلاق زن قبل از زناشویى و قبل ازتعیین مهر نماید، زن مستحق مهر نیست ولیکن بر عهده مرد است که مهرالمتعه را به زن پرداخت کند. مهرالمتعه هدیه اى است که مرد برحسب وضعیت و امکانات مالى خود (اگر ثروتمند باشد بیشتر و اگر فقیر باشد نیز به اندازه دارایى خود) به زن پرداخت مى نماید.
این مرد است که مهرالمتعه را تعیین مى کند و برخلاف مهرالمسمى است که با توافق طرفین تعیین مى شود، در صورت اختلاف بر مقدار مهرالمتعه، حاکم مقدار آن را تعیین مى کند.
شرایط مهرالمتعه
براى تعیین مهرالمتعه به آیه شریفه ۲۳۶ سوره مبارکه بقره استناد شده است. پس:
براى استحقاق زن براى مهرالمتعه سه شرط لازم است:
۱- در عقد نکاح مهرى ذکر نشده باشد و بعداً نیز زوجین آن را تعیین نکرده باشند.
۲- زناشویى واقع نشده باشد.
۳- زوجین با طلاق از هم جدا شده باشند، نه با فوت یا بذل مدت یا فسخ نکاح.

۱۰ فروردين ۹۸ ، ۱۵:۰۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تمکین – عدم تمکین

تمکین یکی از تکالیف زن در برابر شوهر به شمار می‌رود که به دو نوع «تمکین عام» و «تمکین خاص» تقسیم می گردد.

تمکین در معنای عام به معنی اطاعت از مرد به عنوان مدیر خانواده است.

تمکین به معنی خاص همان همخوابگی با مرد به وقت تمایل اوست.

تمکین نکردن بدون دلیل قانونی، مانع حق نفقه به علت نشوز(عدم تمکین) است.

 

مواردی که عدم تمکین زن جنبه ی شرعی و قانونی دارد:

الف) نامناسب بودن محل سکونت زن
ب) بیماری
ج) سفر واجب: مثل حج تمتع
د) درمان در خارج از کشور به تجویز پزشک
ه) بیماری واگیردار زوج
و) خوف از ضرر جسمی، شرافتی، جانی و مالی

 

شوهر می تواند زن خود را ازحرفه یا صنعتی که منافی مصالح خانوادگی یا حیثیات خود یا زن باشد منع کند.

 

۰۳ فروردين ۹۸ ، ۲۱:۱۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

انواع طلاق

طلاق از این جهت که مورد درخواست زن باشد یا مرد یا هردو سه حالت دارد:

طلاق به درخواست یا به خواسته مرد
طلاق به اکراه و خواسته زن
طلاق به اکراه طرفین

 

طلاق به درخواست مرد

در حقوق ایران، حق طلاق در دست مرد است. مرد هر وقت بخواهد می‌تواند دادخواست طلاق بدهد و ملزم نیست دلیل خاصی را برای تصمیم خود ذکر کند و این قاعده مبتنی بر فقه اسلامی عنوان می شود که حق طلاق را به دست مرد داده است. ولی این محدودیت برای مرد وجود دارد که اگر بخواهد زن خود را طلاق بدهد باید حتما به دادگاه مراجعه کند .

در این صورت، دادگاه گواهی عدم سازش صادر خواهد کرد و ثبت طلاق فقط با این گواهی ممکن خواهد بود. البته ماده ۱۱۳۳ قانون طلاق که اختیارات نامحدودی به مرد داده بود در سال ۸۱ به این ترتیب اصلاح شد: «مرد می‌تواند با رعایت شرایط مقرر در این قانون طلاق با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق همسرش را بنماید.» تبصره این ماده حق طلاق برای زن نیز قائل شد.

امروزه مراحل طلاق به این صورت است که اگر مردی بخواهد همسر خود را طلاق بدهد باید به دادگاه رجوع کند و دادگاه با ارجاع اختلاف به داوری اقدام به صلح بین زوجین خواهد کرد و در صورتی که بین زن و مرد سازشی ایجاد نشود گواهی عدم سازش صادر خواهد کرد. از سوی دیگر مرد حتی اگر عذر موجهی برای طلاق داشته باشد بازهم موظف است مهریه ، جهیزیه و نفقه زن را مطابق با قانون طلاق و مهریه پرداخت کند.

اما اگر عذر موجهی وجود نداشته باشد و مرد صرفا با استناد به ماده ۱۱۳۳ قانون طلاق از حق خود استفاده کند. این حق برای زن وجود دارد که علاوه بر مهریه، جهیزیه و نفقه، اجرت‌المثل کارهایی را که در طول زندگی مشترک با عدم قصد تبرع (رایگان و یا در راه رضای خدا انجام نشده باشد) و به دستور مرد انجام داده است (و توانسته این امر را در دادگاه ثابت کند) دریافت کند .

 

طلاق به درخواست زن

به حکم ماده ۱۱۲۹ قانون مدنی در صورت خودداری شوهر از پرداخت نفقه و عدم امکان اجرای حکم دادگاه و الزام او به دادن نفقه، زن می تواند برای طلاق به حاکم رجوع کند و حاکم شوهر را اجبار به طلاق می نماید. همچنین است در صورت عجز شوهر از دادن نفقه.

به موجب ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی در صورتی که دوام زوجیت موجب عسر و حرج زوجه باشد وی می تواند به حاکم شرع مراجعه و دادخواست طلاق دهد، چنانچه عسر و حرج مذکور در محکمه ثابت شود دادگاه می تواند زوج را اجبار به طلاق نماید و در صورتی که اجبار میسر نباشد زوجه به اذن حاکم شرع طلاق داده می شود. (عسر و حرج یعنی دشواری ، سختی و تنگنا)
??? درخواست صدور حکم طلاق با استفاده از ماده ۱۱۱۹ قانون مدنی :
به موجب ماد‌ه‌ قانونی یاد شده طرفین عقد می توانند هر شرطی را که مخالف با مقتضای عقد مزبور نباشد، در ضمن عقد ازدواج یا عقد لازم دیگر بنمایند. مثل اینکه شرط شود هرگاه شوهر، زن دیگر بگیرد یا در مدت معینی غایب شود یا ترک انفاق نماید یا بر علیه حیات زن سوءقصد یا سوءرفتاری نماید که زندگانی آنها با یکدیگر غیرقابل تحمل شود، زن وکیل باشد که پس از اثبات تحقق شرط در محکمه و صدور حکم نهایی، خود را مطلقه سازد. بنابراین در چنین مواردی لازم نیست علت طلاق از مصادیق عسر و حرج باشد .

 

عسر و حرج زن

اگر دوام زندگی زناشویی باعث سختی و به عبارتی عسر و حرج زن باشد، وی می تواند از دادگاه تقاضای طلاق نماید.

اگر عسروحرج زن برای دادگاه ثابت شود، دادگاه می تواند مرد را مجبور به طلاق کند و چنان چه اجبار مرد ممکن نباشد، زن به حکم حاکم شرع طلاق داده می شود.

 

توافق زوجین برای طلاق(طلاق به اکراه طرفین از یکدیگر)

در طلاق توافقی زوجین هر دو متقاضی طلاق بوده و در کلیه امور با یکدیگر توافق نموده اند که باید با مراجعه شخصی به دادگاه خانواده یا توسط وکلای خود، اعلام توافق خود را در اموری همچون وصول یا بذل مهریه، نفقه ایام عده، حضانت فرزند بعد از طلاق، ملاقات فرزند، شیوه استرداد جهیزیه و سایر حقوق دوران زوجیت را کتبا نوشته و به دادگاه جهت ضبط در پرونده تقدیم دارند.

برای اجرا شدن طلاق، اخذ گواهی عدم امکان سازش الزامی است، ضمن اینکه دادگاه پس از بررسی موضوع، مساله را به داوری ارجاع می دهد و پس از کسب نظر داوران مبادرت به صدور حکم می‌کند.

مطابق با قوانین طلاق در ایران، دادگاه به زوجین اعلام می دارد که داورانی از بین بستگان یا آشنایان مورد اعتماد خویش تعیین و به دادگاه معرفی نمایند. چنانچه زوجین نخواهند یا نتوانند داوری معرفی کنند، دادگاه راسا مبادرت به انتخاب داور می کند.

داوران منتخب یا منصوب از ناحیه دادگاه باید مسلمان، متاهل، معتمد، دارای حسن شهرت و حداقل دارای ۴۰ سال تمام بوده و تا حدودی به وضعیت روحی زوجین آشنا باشند یا بعد از نصب در جریان زندگی و اختلاف آنان قرار گیرند. داوران سعی در ایجاد سازش میان زوجین می نمایند و چنانچه موفق به این کار نشوند با اعلام مراتب به دادگاه خانواده، دادگاه مذکور درخواست گواهی عدم امکان سازش صادر می کند تا با مراجعه به یکی از دفاتر ثبت طلاق، حکم صادره اجرا و صیغه طلاق جاری شود و وارد شناسنامه زوجین شود.

۰۳ فروردين ۹۸ ، ۱۴:۱۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نحوه ابلاغ در دادگاه خانواده

چنانچه خواهان در حین تنظیم و تقدیم دادخواست شماره تلفن همراه یا ثابت خود را قید کند، آیا به موجب ماده ۹ قانون حمایت خانواده ۱۳۹۱، این شماره تلفن را برای ابلاغ می‌توان مورد استفاده قرار داد یا می‌بایست تصریح کرد که شماره تلفن برای امر به ابلاغ اعلام شده است؟

چنانچه خواهان در دادخواست تقدیمی شماره تلفن همراه یا ثابت خود را قید نماید، قطع نظر از این که ماده ۹ قانون حمایت خانواده مصوب ۱/۱۲/۱۳۹۱ حصری نیست، دادگاه درصورتی شماره‌های تماس مقید در دادخواست را می‌تواند برای امر ابلاغ مورد استفاده قرار دهد که خواهان تصریح نماید شماره تلفن همراه یا ثابت مصرح در دادخواست را برای امر ابلاغ، اعلام نموده است. شایان ذکر است، باتوجه به صراحت قسمت اخیر ماده قانونی صدرالاشاره، احراز صحت ابلاغ با دادگاه است.

 مادۀ ۹ قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۹۱:
تشریفات و نحوه ابلاغ در دادگاه خانواده تابع مقررات قانون آیین ‌ دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی است، لکن چنانچه طرفین دعوی طرق دیگری از قبیل پست، نمابر، پیام تلفنی و پست الکترونیک را برای این منظور به دادگاه اعلام کنند، دادگاه می ‌ تواند ابلاغ را به آن طریق انجام دهد. در هر صورت، احراز صحت ابلاغ با دادگاه است.

۰۳ فروردين ۹۸ ، ۱۴:۰۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آیا در صورت رد دادخواست اعسار از پرداخت مهریه، می توان دوباره دادخواست داد؟

بله، با توجه به اینکه معسر بودن و عدم تمکن مالی می تواند هر زمان به وجودآید، رد دعوی اعسار قبلی مانع از طرح دادخواست اعسار جدید نخواهد شد.

۰۲ فروردين ۹۸ ، ۲۳:۰۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آیا در دعوی تعدیل تقسیط حتما خود شخص باید حضور داشته باشد؟

در دعوی تعدیل تقسیط مهریه، زوج یا زوجه یا نماینده قانونی آن ها باید باشند. در دعوی تعدیل تقسیط محکوم به، محکوم علیه مدیون یا نماینده قانونی وی باید باشد.

۰۲ فروردين ۹۸ ، ۲۳:۰۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

دروغ برای تشکیل نهاد مقدس خانواده ممنوع!

در ابتدای زندگی مشترک و حتی قبل از آن صداقت و دوری از فریب و تقلب یک اصل اساسی محسوب می شود و نمی توان منکر این واقعیت بود که صداقت زیربنای زندگی مشترک است. در این نوشتار قصد داریم شما را با ابعاد حقوقی و قانونی تدلیس و فریب در ازدواج آشنا نماییم...

ممکن است راجع به اختلافات میان زن وشوهر بعد از ازدواج، چیزهایی شنیده باشید.برخی از این اختلافات ناشی ازاین است که زن و یا شوهر بعد از ازدواج متوجه می‌شود که همسرش به او دروغ گفته و اورا فریب داده است و بر خلاف واقعیت فرضا خود را دارای مدرک دانشگاهی یا فردی ثروتمند معرفی کرده است ویا عیب و بیماری‌ای که در خود وجود داشته را پنهان کرده است ،یا این که یکی از زوجین در مورد گذشته ی خود قبل از ازدواج، صداقت و راستگویی نداشته است. بنابراین، موضوعاتی این چنینی، موجب اختلافات میان زن و شوهر پس از عقد می‌شود. به این فریب دادن در علم حقوق تدلیس گفته می‌شود. این فریبکاری در ازدواج ممکن است از سوی هریک از زن و یا شوهر صورت بگیرد و هرکدام از آن ها باید قصد فریب دادن و گول زدن طرف مقابل را به منظور داشته باشند.
در قانون مدنی در ماده ۱۱۲۸ نیز گفته شده است که: (هرگاه در یکی از طرفین صفت خاصی شرط شده باشد و بعد از عقد معلوم شود که طرف مقابل فاقد صفت مذکور بوده، برای طرف مقابل حق فسخ خواهد بود خواه وصف مذکور در عقد تصریح شده یا عقد متبایناً برآن واقع شده باشد.)
یعنی چه اینکه وجود اوصاف خاصی از جمله میزان تحصیلات و ثروت وشغل خاصی،صریحاً در عقد ازدواج ذکر شده باشد، چه اینکه آگاهی همسر ازاین اوصاف بدون ذکر آن‌ها، در انتخاب طرف مقابلش به عنوان همسر موثر بوده باشد‌، در هر دو صورت برای طرفی که فریب خورده و بعد از ازدواج متوجه شده است که همسرش در واقع این صفات را ندارد، حق فسخ ازدواج به وجود می‌آید. گاهی صفت مورد نظر طرفین صریحاً در عقد شرط نمی‏‌شود بلکه عادات و رسوم اجتماعی چنین است که‏ هرکس که ازدواج می‏کند عرفاً چنین وصفی را دارا می‌باشد. مانند وصف دوشیزگی در خصوص بانوان در سن ازدواج او.
فسخ یا برهم خوردن عقد ازدواج، در قانون به حالتی گفته می شود که به اراده یکی از زوجین ، اثر عقد از بین می رود و وضعیت به حالت پیش از عقد برمی گردد.

فسخ از جهت از بین رفتن اثر عقد، همانند طلاق است اما تفاوت هایی با طلاق دارد از جمله اینکه مواردی که باید در طلاق رعایت شود و ضروری است، مثل جاری شدن صیغه ی طلاق و حضور شاهدان هنگام طلاق وغیره، در فسخ وجود ندارد. وطلاق مخصوص عقد دائم است اما فسخ هم در ازدواج دائم وجود دارد هم در ازدواج موقت.
اختیاری که همسر فریب­‌خورده برای فسخ عقد ازدواج دارد فوری است یعنی باید به‌محض‌اینکه از عمل فریبکارانه‌ی همسرش آگاه شد برای برهم زدن عقد اقدام کند. در غیر این صورت حق خود را برای فسخ عقد از دست می‌دهد. مدت زمانی که شخص فریب‌خورده می‌تواند برای برهم زدن عقد اقدام کند ، به‌وسیله‌ی عرفی که در جامعه وجود دارد مشخص می‌شود. ممکن است در اینجا سوالی برای شما پیش بیاید ، این که چگونه می‌توان اقدام به فسخ ازدواج در صورت وجود عمل فریبکارانه از سوی همسر کرد؟
ما به شما پاسخ می‌دهیم که برای فسخ عقد ازدواجی که یکی از زوجین طرف دیگر را فریب داده است، به صورت ذیل می‌توان عمل کرد:
همسر فریب‌خورده پس از اطلاع از فریبکاری همسرش‌، خودش عقد را فسخ کند و با ارسال اظهارنامه‌ای به طرف مقابلش‌،‌اراده‌ی خود را در فسخ ازدواج به او اطلاع دهد. اما برای ثبت چنین فسخی باید شخص فریب‌خورده‌، دادخواستی را برای فسخ نکاح (تنفیذ یا به تعبیری تایید) به دادگاه خانواده ارائه بدهد و دلایل خود در اثبات موجه بودن فسخ ازدواج به دادگاه اعلام کند و بگوید که همسرش او را فریب داده و حرف‌هایی که قبل از ازدواج به او زده، الان مشخص شده است که واقعیت ندارد و این حرف‌ها و ادعاهای همسرش در انتخاب او به عنوان همسر آینده، موثر بوده است. اگر دادگاه دلایل همسر فریب‌خورده را بپذیرد حکم به درستی و صحت چنین فسخی می‌دهد و در واقع عقد از زمانیکه شخص فریب خورده با اراده‌ی خودش فسخ کرده، فسخ شده محسوب می‌شود.
حالا چگونه می توان این فریبکاری را در دادگاه اثبات کرد؟به طُرُق مختلفی می توان فریب در ازدواج را اثبات کرد از جمله اینکه: می توان به محتویاتی که در عقدنامه نوشته شده است اشاره کرد. مثلا در عقدنامه ممکن است شغل زوج، مهندس معمار درج شده باشد و بعداً مشخص شود که زوج مهندس نبوده وصرفا یک کارگر ساده‌ی ساختمان است و عقد ازدواج بر این اساس شکل گرفته باشد. راه دیگری که برای اثبات فریب در ازدواج وجود دارد، شهادت شاهدان عقد ویا افراد حاضر در جلسه‌ی خواستگاری است که از توافقاتی که بین زوجین صورت گرفته، اطلاع دارند. و راه دیگر، اقرار خود فریب دهنده به عمل فریبکارانه‌ی خویش است.
علاوه بر امکان فسخ ازدواج در صورت فریب در ازدواج فرد فریب‌خورده می‌تواند از طریق کیفری هم طرح شکایت کند که برای شخص فریب دهنده مجازات ۶ماه تا ۲سال حبس تعیین شده است. و قاضی اختیار دارد که میزان حبس را ۶ماه یا ۲سال یا مدتی میان این دو تعیین کند. علاوه بر مجازات کیفری فریب خورده می تواند از فریب دهنده خسارت طلب کند و جبران ضرر و زیان را بخواهد .مثلاً شوهر با فرض این که همسرش باکره است با او ازدواج می کند،اما بعد از ازدواج متوجه می شود که همسرش باکره نیست و در این مورد چیزی به او نگفته است و او را فریب داده است. شوهر می تواند تفاوت مهریه ی زن باکره و غیر باکره را به عنوان خسارت از همسرش بگیرد یا اگر هنوز مهریه را نداده است تنها میزان مهریه ی غیر باکره را به او پرداخت کند اما در تمام مواردی که ازدواج قبل از نزدیکی فسخ شود زن حق گرفتن مهریه را ندارد، به جز یک صورت که آن عبارت است از موردی که ازدواج به علت ناتوانی جنسی شوهر، فسخ شود که در این صورت باید نصف مهریه را به زن پرداخت کرد.


۲۹ اسفند ۹۷ ، ۲۰:۱۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

طلاق برای رهایی از عذاب…

به دنبال طلاق یک‌سری حقوق و تکالیف متقابل ایجاد می‌شود. طلاق عمل حقوقی یک جانبه از طرف شوهر است و مرد می‌تواند با رعایت شرایطی که در قانون مدنی ذکر شده است با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق همسرش را نماید. اما آنچه مورد بحث این گفتار است این است که در برخی موارد که قانون پیش‌بینی کرده است زن می‌تواند از دادگاه درخواست طلاق کند و بنا به تشخیص دادگاه ممکن است الزام مرد به طلاق دادن همسرش صادر شود؛‌ولو آنکه مرد با طلاق موافق نباشد.
زن در چهار مورد می‌تواند درخواست طلاق از دادگاه نماید:
۱- طلاق بر اساس تحقق یکی از شرایط مقرر در قباله‌های رسمی ازدواج
۲- طلاق بر اساس عدم پرداخت نفقه
۳- طلاق در صورت غایب مفقودالاثر‌شدن شوهر برای مدت چهار سال یا بیشتر
۴- حق طلاق بر اساس عسر و حرج
حال به بررسی مورد آخر می‌پردازیم:
عسر و حرج به این معنا است که شرایطی ایجاد شود که موجبات سختی زندگی زن باشد. قانون مدنی در ماده ۱۱۳۰ شرایط این نوع طلاق را به شرح ذیل توضیح داده است‌؛
در‌صورتی‌که دوام زوجیت موجب عسر و حرج زوجه باشد، وی می‌تواند به حاکم شرع مراجعه و تقاضای طلاق نماید. چنانچه عسر‌‌و‌‌حرج مذکور در دادگاه ثابت شود، آن مرجع می‌تواند زوج را اجبار به طلاق نماید و در‌صورتی‌که اجبار میسر نباشد، زوجه به اذن حاکم شرع طلاق داده می‌شود.
همانطور‌که توضیح داده شد، حق طلاق و جاری‌کردن صیغه طلاق از آن مرد است و مرد اختیار دارد تا بر اساس قانون زن را طلاق دهد.
در مورد بحث ما اگر برای دادگاه مشخص شود شرایط عسر‌و ‌حرج برای زن در زندگی یک زوج وجود دارد. اقدام به دو حالتی که ذکر شد می‌کند. در تبصره ماده ۱۱۳۰ تعریف، شرایط و برخی مصادیق عسر و حرج ذکر شده است که به قرار ذیل است.
عسر و حرج به وضعیتی گفته می‌شود که ادامه‌ی زندگی را برای زن با مشقت و سختی همراه ساخته و تحمل آن برای او مشکل باشد. تشخیص این موضوع که چه نوع مشقتی موجبات عسر و حرج است با دادگاه بر اساس وضعیت و شرایط زن می‌باشد. مواردی که در زیر بیان می‌کنیم اگر توسط دادگاه مشخص شود که وجود دارد از مصادیق عسر و حرج است:
۱- ترک زندگی خانوادگی توسط مرد حداقل به مدت شش ماه متوالی یا نه ماه متناوب (غیر متوالی) در مدت یک سال بدون دلیل موجه و قانع کننده مثلا زمانی که مرد خانواده برای مدت هفت ماه در صورتی که می تواند ولی به منزل مراجعه ننماید و تمام مسئولیت زندگی بر دوش همسرش است و موجبات سختی او می‌شود.
۲- مرد به مواد مخدر اعتیاد داشته باشد یا مدام مشروبات الکلی مصرف کند به طوری که به اساس زندگی خانوادگی لطمه بزند و نتوان او را مجبور به ترک این گونه مصارف کرد. اعتیاد باید به بنیان خانواده صدمه بزند تا بتوان در دادگاه به عنوان دلیل طلاق زن ارائه شود برای مثلاباعث بیکاری و فقر شدید و توهم های خطرناک باشد. نکته ی مهم دیگر این است که مرد حاضر به مراجعه به مراکز ترک و درمان نباشد یا اگر مراجعه کرده است پزشک تشخیص دهد که این فرد براساس مدتی که حضور داشته تعهد و توان ترک ندارد. اگر مرد اقدام به ترک و درمان کند و به تعهد خود عمل کند اما پس از ترک دوباره شروع به مصرف مواد نماید زن او می‌تواند مجدد درخواست طلاق دهد.
۳- در صورتی که مرد محکومیت قطعی به حبس برای مدت ۵ سال و بیشتر داشته باشد. محکومیت قطعی یعنی حکم نهایی پس از تجدید‌نظر است. پس اگر در مراحل دادرسی باشد یا فقط حکم دادگاه بدوی شامل ۵ سال محکومیت باشد، زن او نمی‌تواند به این مورد استناد کند.
۴- اگر شوهر عادت به زدن زن یا بد رفتاری داشته باشد به طوری که مستمر است و تحمل این نوع رفتارها عرفا با توجه به شرایط و وضعیت زن غیر‌قابل تحمل باشد.
۵- مرد به بیماری‌های صعب‌العلاج یا مسری یا هر عارضه صعب‌العلاج دیگری که زندگی مشترک را مختل کند مبتلا باشد؛ مثل بیماری‌های مقاربتی یا ناتوانی جنسی.

قانون ذکر کرده است که این موارد برشمرده شده از “مصادیق” عسر و حرج است. به‌همین جهت اگر دادگاه سایر مواردی که نشان از سختی و مشقت زن در زندگی باشد را به‌دست‌آورد می‌تواند حکم به طلاق به موجب عسر و حرج باشد.
دلیلی که موجب عسر و حرج زن شده است باید در هنگام مراجعه زن به دادگاه موجود باشد و زن برای رهایی از سختی و جلوگیری از وارد شدن ضرر بیشتر به او متوسل به طلاق و جدایی از طریق دادگاه شده باشد نه برای جبران ضررها و سختی های گذشته.
طلاق بر دو نوع است؛ طلاق بائن و طلاق رجعی. مرد در طلاق بائن نمی‌تواند در مدت عده به زن رجوع کند برخلاف طلاق رجعی که مرد در مدت عده می‌تواند به همسر خود رجوع کند و مقصود از رجوع آنست‌که بدون نیاز به جاری‌کردن صیغه‌ی نکاح، رابطه‌ی زوجیت برقرار می‌شود. در طلاق به واسطه عسر و حرج زوجه، از آن جهت که مرد نتواند در مدت عده، رجوع نماید به پیشنهاد دادگاه، خانم بخشی از مهریه را به شوهر می‌بخشد و دادگاه با قبول این بخش از طرف مرد، حکم به الزام آقا به طلاق‌دادن همسرش از نوع طلاق بائن صادر می‌کند.
اگر زن صرفا از شوهر خود نفرت داشته باشد نمی‌تواند عسر‌و‌حرج باشد؛ مگر‌‌این‌که به دلیل موجهی این نفرت ایجاد شده باشد و ادامه‌ی زندگی را برای او سخت و غیرقابل تحمل کرده باشد و برای دادگاه این موضوع روشن شود.
با توجه به قانون به‌نظر‌می‌رسد که در نکاح منقطع(موقت) هم اگر مصادیق و موارد عسر و حرج برقرار باشد زن می‌تواند اجبار کردن مرد به بذل مدت را تقاضا کند.
بر اساس ماده ۱۹۹ قانون آیین دادرسی مدنی دادگاه خانواده می‌تواند خودش به بررسی وجود سوءرفتار مرد بپردازد.یک رویه ای در دادگاه ها وجود دارد که اگر احراز یک موضوعی مربوط به حوزه و موضوع دادگاه دیگری باشد،ان موضوع را برای بررسی و اظهار نظر به دادگاه دیگر می فرستند.برای مثال اگر در حین بررسی ها در دادگاه حقوقی نیاز به بررسی یک موضوع کیفری باشد، آن را به دادگاه کیفری ارجاع می دهند و بر اساس نظر آن دادگاه حکم می‌دهد. اما در مورد این موضوع که آیا مرد سوءرفتار دارد و آیا برای مثال اثرات و کبودی‌های روی بدن زن ناشی از زدو‌خوردهای همسرش بوده یا ناشی از زمین خوردن که تشخیص این موضوع با متخصصان پزشکی قانونی ست، و نیازی به صدور حکم کیفری و بررسی در دادگاه کیفری ندارد هم چنین حتی اگر موضوع را زن در دادگاه کیفری نیز مطرح کرده باشد و دادگاه کیفری حکم به بیگناهی مرد بدهد منافاتی با تشخیص دادگاه خانواده به سوءرفتار مرد و صدور حکم طلاق ندارد؛ زیرا سوء رفتاری که قانون مدنی در خصوص عسر و حرج در نظر دارد لزوما جرم محسوب نمی‌شود یعنی سوءرفتار هایی که منجر به عسر و حرج می‌شوند دو دسته‌اند، برخی جرم هستند و برخی دیگر جرم نیستند و دادگاه خانواده صلاحیت بررسی هر دو دسته را از جهت حفظ و تضمین حقوق زن و سرعت بخشیدن به فرآیند دادرسی دارد.

۲۹ اسفند ۹۷ ، ۲۰:۱۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر