⚖به روز بودن دانشجویان حقوق و پاسخگویی به سوالات هموطنانم.⚖

۳۱۳۹ مطلب با موضوع «مطالب حقوق جزا وجرم شناسی» ثبت شده است

لواط در روایت

در روایتی که از امام رضا(ع) ثبت شده است، این عمل بسیار ناشایست و قبیح بیان شده است. ایشان می‌فرمایند:”زشتی لواط از عمل زنا بسیار بیشتر است. زیرا که خداوند تاکنون قومی‌ را به خاطر زنا به هلاکت نرسانده است. اما قوم لوط را به خاطر عمل لواط هلاک نمود.

۲۷ اسفند ۹۹ ، ۱۵:۲۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

لواط از دیدگاه قرآن

اگر تا کنون در مورد قوم لوط شنیده باشید، حتما می‌دانید که این قوم به جرم عمل به لـواط به بلای بزرگ و عقوبتی سهمگین دچار شدند. در ادامه آنچه که از این قوم در قرآن آمده است، بیان می‌شود: «بر آنها بارانی (از سنگ) نازل کردیم (که موجب نابودی آنها شد). پس نظاره کن عاقبت مجرمان چه شد.»

۲۷ اسفند ۹۹ ، ۱۵:۲۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تادیب به چه معناست؟

تادیب یاتعزیر به تنبیه یا مجازات بدنی گفته می‌شود که در شرع، برای آن میزان ثابتی در نظر نیست. حاکم با توجه به حالات، اشخاص و شرایط مختلف برای گناهکاران، حد در نظر می‌گیرد. اما عموما برای آن ۲۵ ضربه شلاق در نظر گرفته می‌شود.

۲۷ اسفند ۹۹ ، ۱۵:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

انواع مجازات برای فاعل و مفعول در عمل لواط

در صورتی که فاعل و مفعول بالغ، عاقل و مختارانه دست به این عمل زده باشند، برای آنها حکم اعدام در نظر گرفته می‌شود.

در صورتی که فاعل عاقل و بالغ باشد و مفعول فردی نابالغ، برای فاعل حکم اعدام و برای مفعول «تادیب» در نظر گرفته می‌شود.

اگر فاعل و مفعول بالغ نشده باشند، برای هردوی آنها تادیب در نظر گرفته می‌شود.

اگر فاعل فردی نابالغ باشد و مفعول بالغ، برای فاعل تادیب و برای مفعول حکم حد در نظر گرفته می‌شود.

۲۷ اسفند ۹۹ ، ۱۵:۲۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

چگونگی اثبات ضرب و شتم همسر

مورد ضرب و جرح قرار گرفتن زنان توسط همسران خود، یکی از مهم‌ترین دلایل تقاضای طلاق توسط زنان می‌باشد. بنابر قوانین کشور حق طلاق با مرد بوده و زن برای طلاق باید دلایل محکمه‌پسندی برای دادگاه مبنی بر نداشتن امنیت جانی در حضور همسر وی و… ارائه نماید. برای اثبات ضرب و جرح همسر می‌توان از شهادت شهود کمک گرفت. اما دیگر ادله قابل اثبات ضرب و جرح عبارتند از:

  • اقرار شوهر
  • علم قاضی
  • قسم
  • اماره

از شیوه‌های اثبات ضرب و شتم زن توسط شوهر، می‌توان به دریافت گواهی پزشک قانونی اشاره کرد.

به این نکته توجه داشته باشید که گواهی پزشک قانونی به تنهایی برای اثبات ضرب و جرح همسر کفایت نمی‌کند.

 

زنان آسیب‌دیده برای شکایت از شوهر خود باید ماز مراحل زیر پیروی کنند.

هنگام شروع منازعه و جدال زن شوهر، زن یا همسایگان موظف به تماس با مامور نیروی انتظامات جهت ثبت گزارش مدعیان حاضر هستند. روش دیگر به این قرار است که زن مصدوم به کلانتری مراجعه کرده و نامه معرفی به پزشکی قانونی دریافت کند.

پس از ابلاغ جراحات موجود توسط پزشک قانونی، پلیس اقدام به بازجویی شوهر و تحقیق و بررسی منازعه خواهد کرد.

 

۲۷ اسفند ۹۹ ، ۱۵:۱۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

جرم ضرب و جرح و مجازات آن

جرم ضرب و جرح و مجازات آن

به صدمات وارد شده به بدن که شامل کبودی، سرخی پوست، کوفتگی بدن یا پیچ خوردن اعضای بدن است، ضرب ‌می‌گویند. به این نکته توجه داشته باشید که ضرب شامل شکستگی یا خونریزی نمی‌شود.

به آسیب‌هایی که منتهی به خونریزی بدن، خراشیدگی پوست، شکستگی اعضای بدن و یا نقص عضو باشد، جرح می‌گویند.

افرادی که منجر به ضرب و جرح برای شخص دیگری می‌گردند، مجرم محسوب شده و مطابق قانون باید مورد مجازات قرار بگیرند. مجازات تعیین شده برای جرم ضرب و جرح از محکومیت به حبس به مدت 2 الی 5 سال و پرداخت دیه و خون‌بها تا صدور حکم قصاص برای مرتکبان متغیر است.

نحوه اثبات ضرب و جرح بدون شاهد

هنگام آسیب‌دیدگی شخص و مورد ضرب و جرح قرار گرفتن وی توسط دیگری، وی برای شکایت از فرد مقصر باید برای دادگاه مدارک و ادله محکمه‌پسند ارائه کرده تا جرم ضرب و جرح برای قاضی اثبات گردد. معمولا شهادت شاهدان موجود هنگام وقوع منازعه برای اثبات کفایت کرده اما در صورت عدم وجود شاهد حین منازعه، شخص شاکی می‌تواند از قسامه و سوگند بهره ببرد.  قسامه اقامه‌ی سوگند توسط فرد مصدوم ناشی از ضرب و جرح و اقامه‌ی سوگند توسط متهم جهت رفع اتهامات وارده بر وی می‌باشد.

۲۷ اسفند ۹۹ ، ۱۵:۱۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

جرم خیانت در امانت چیست؟

هنگامی که مالی بر اساس قانون و یا ایجاد یک قرارداد نزد شخصی قرار می‌گیرد و تنها به علت وجود یک ضمانت بوده است، این مال به امانت نزد فردی خواهد ماند. اما اگر آن فرد با نقض عهد و پیمان کارایی قانونی آن را دچار دگرگونی کند یا از آن مال استفاده‌ای غیر آنچه هدف بوده انجام شود می‌گویند که خیانت در امانت رخ داده است.

خیانت در امانت به موجب قانون مجازات اسلامی جرم محسوب شده و برای مراتب و درجاتی که ممکن است در ارتکاب آن شامل متهم شود مجازات‌هایی را نیز در بردارد. خیانت در امانت در قانون عبارت است از تصاحب اموال فردی دیگر، اتلاف آن اموال، استفاده کردن و یا گم کردن اموال همراه با سو نیت می‌باشد. این اتفاقات برای هنگامی خیانت در امانت است که برای اموالی اتفاق بیفتد که فردی آن به موجب امانت در نزد کسی به امانت گذاشته است و هدف استفاده صحیح، در مدت زمان و استفاده معین آن اموال، از این موارد بوده است اما این اتفاق نیفتاده باشد.

خیانت در امانت به موجب قانون

برای اولین بار خیانت در امانت در سال 1304 در قانون مجازات عمومی مطابق ماده 241 جرم به حساب آمد و پس از آن در سال 1362 پس از تصویب شدن قانون تعزیرات در قانون مجازات اسلامی در مواد 117تا 119 به این مورد پرداخته شد و قانون قبلی را نسخ نمود. سپس در سال 1375 مطابق با مواد 673 و 674 جزییات درباره جرم خیانت در امانت شرح داده شد.
همچنین در قانون تجارت نیز به خیانت در امانت پرداخته شده است و مطابق با مواد 349، 359 و 440 در قانون تجارت هر گاه هر یک از عناصر مانند دلال، حق العمل کار و یا مدیر تصفیه با توجه به وظایف خود خللی را وارد کنند خائن به امانت شناخته می‌شوند و می‌توان کار آن‌ها را جرم به حساب آورد.

۲۷ اسفند ۹۹ ، ۱۵:۱۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

انواع سرقت و تفاوت آن‌ها با یکدیگر

سرقت جرمی است که پیشینه‌ای طولانی دارد و شاید از همان آغاز بشریت، انسان‌ها به دلایل مختلف مرتکب این جرم شده‌اند.معنی سرقت “ربودن مال دیگری بدون اجازه و رضایت او” و یکی از مهمترین جرایم علیه اموال و مالکیت اشخاص است. از همان زمان‌های قدیم تا به الان برای جرم سرقت مجازات تعیین شده است. در قانون مجازات اسلامی کشور ما نیز برای این جرم، بسته به نوع و میزان خسارت وارده‌ی آن، مجازات‌های متعددی در نظر گرفته شده است.

 

انواع سرقت

 

  •  حدی

اگر سرقتی که براساس ماده 266 قانون مجازات اسلامی، دربرگیرنده‌ی تمام شرایط حد باشد، سرقت حدی نامیده می‌شود. تحقق این جرم بسیار دشوار است و درصورتیکه یکی از چهارده شرایط زیر را نداشته باشد،دیگر حدی محسوب نخواهد شد:

  1. شیء به سرقت رفته، شرعا مالیت داشته باشد؛ یعنی از نظر حقوقی ارزش مالی داشته باشد.
  2. شیء ، در حرز باشد (حرز مکان متناسبی لست که مال برای جلوگیری از سرقت در آن نگهداری می‌شود. مانند: گاو صندوق)
  3. سارق هتک حرز کند؛ یعنی محل نگهداری مال را از بین ببرد. مانند باز کردن یا شکستن قفل گاو صندوق
  4. سارق، مال را از حرز خارج کند. مثلا در ادامه‌ی مثال بالا بعد از اینکه قفل گاو صندوق را شکست و آن را باز کرد، مال را از داخل آن بردارد.
  5. هتک حرز و سرقت مخفیانه باشد.
  6. سارق پدر یا جد پدری صاحب مال نباشد.
  7. ارزش مال معادل چهار و نیم نخود طلای مسکوک باشد.
  8. مال از اموال دولتی یا عمومی، وقف عام و یا وقف بر جهات عامه نباشد. در واقع سرقت حدی فقط برای اموال خصوصی است و سرقت از اموال عمومی، یک جرم متفاوت است.
  9. سرقت در زمان قحطی صورت نگیرد.
  10. صاحب مال از سارق نزد مراجع قضایی شکایت کند.
  11. صاحب مال قبل از اثبات سرقت، سارق را نبخشد.
  12. مال قبل از اثبات جرم، به مالکیت سارق درنیاید.
  13. مال به سرقت رفته قبل از اثبات جرم، تحت ید مالک قرار نگیرد.
  14. مال به سرقت رفته، خودش یک مالی که قبلا سرقت یا غصب شده است، نباشد.

مطابق قانون، در صورتیکه سرقت، تمام این چهارده شرایط فوق را با هم داشته باشد، مستوجب حد است؛ یعنی مجازات آن حدی است که در ادامه به نحوه‌ی مجازات حدی می‌پردازیم.

 تعزیری

به طور کلی می‌توان گفت همین که سرقت شرایط حد را نداشته باشد، تعزیری است که خود دو نوع است:

 

تعزیری مشدد: منظور از  مشدد هر گونه سرقتی که با یک یا چند عامل از عوامل تشدید مجازات همراه بوده باشد.

عوامل تشدید مجازات که در مواد 651 تا 660 قانون مجازات اسلامی بیان شده‌اند عبارتند از:

 

  • سرقت در شب
  • تعدد سارقان (دو یا چند نفر بودن سارقان)
  • سرقت مسلحانه (استفاده از سلاح گرم و سرد)
  • بالا رفتن از دیوار
  • شکستن حرز (حرز مکانی از که عرفا صاحب مال، مالش را برای جلوگیری از سرقت، در آن نگهداری می‌کند)
  • پوشیدن لباس مستخدمین دولت و خود را مأمور دولت قلمداد کردن
  • سرقت از محل‌های عمومی
  • کیف زنی و جیب بری
  • جرم در مناطق حادثه دیده مانند مناطق سیل زده، زلزله زده… اتفاق بیفتد.
  • سرقت آب، برق، گاز
  • سرقت اسناد دولتی
  • و موارد بسیار دیگر که بیان آن نیازمند تحریر مقاله‌ی جداگانه‌ای است.

 تعزیری ساده: سایر موارد  که با ربودن مال غیر، بدون علم و اطلاع و رضایت صاحب مال محقق می‌شود بدون اینکه هیچ یک از شرایط سرقت تعزیری مشدد را داشته باشد، سرقت تعزیری ساده نامیده می‌شود.

 

تفاوت سرقت حدی و تعزیری

در ابتدا باید بگوییم که منشاء شکل‌گیری سرقت حدی با  تعزیری متفاوت است. منشاء شکل‌گیری سرقت حدی شرع است و طبق یک سری شرایط که شرع ما در نظر گرفته است و در پارگراف‌های قبلی به بیان آن پرداخت شد، شکل می‌گیرد. اما منشاء سرقت تعزیری قانون است و با توجه به مصلحت جامعه و میزان آسیبی که به مالکیت افراد وارد می‌کند، برای آن مجازات متفاوتی تعیین شده است. مورد بعدی، شرایط تحقق این نوع از سرقت‌هاست؛ شرایط تحقق سرقت حدی بسیار سخت‌تر از شرایط تحقق سرقت تعزیری است و از نظر مجازات هم در قانون مجازات کشور ما برای سرقت حدی مجازات سنگین‌تر و سخت‌تری نسبت به تعزیری در نظر گرفته شده است.

 

مجازات سرقت حدی

مطابق ماده 278 قانون مجازات اسلامی حد سرقت به شرح زیر است:

  1. در مرتبه اول، قطع چهار انگشت دست راست سارق از انتهای آن است به طوری که انگشت شست و کف دست باقی بماند.
  2. در مرتبه دوم، قطع پای چپ سارق از پایین برآمدگی است به نحوی که نصف قدم و مقداری از محل مسح باقی بماند.
  3. در مرتبه سوم، حبس ابد است.
  4. در مرتبه‌ی چهارم‌، اعدام است، هرچند سرقت در زندان باشد.

تبصره 1: هرگاه سارق فاقد عضوهای بالا باشد و نشود حد بر آن اجرا شود، مشمول یکی از سرقت‌های تعزیری می‌شود.

تبصره 2: در گزینه سوم، هرگاه مرتکب حین اجرای مجازات توبه نماید و مقام رهبری، آزادی او را مصلحت بداند، با عفو ایشان از حبس آزاد می‌شود. همچنین مقام رهبری می‌تواند مجازات او را به مجازات تعزیری دیگری تبدیل نماید.

مجازات سرقت تعزیری

 

  • اگر سرقت تعزیری از نوع تعزیری ساده باشد، مجازات آن کمترین مجازات سرقت، یعنی سه ماه و یک روز تا دو سال حبس و تا 74 ضربه شلاق است.

 

  • اگر سرقت تعزیری از نوع  تعزیری مشدد باشد، مجازات آن شدیدتر از  تعزیری ساده است و مرتکب آن از پنج تا بیست سال حبس و تا هفتاد و چهار ضربه شلاق محکوم خواهد شد. البته میزان این مجازات بسته به این‌که جرم سارق، کدام یک از شرایط بیان شده‌ی فوق را داشته باشد و چه مقدار خسارت وارد کرده است، متفاوت است.

مثلا اگر جرم از طریق کیف قاپی و یا جیب بری باشد، مجازات سارق، حبس از یک تا پنج سال و تا 74 ضربه شلاق خواهد بود.

یا اگر فعل همراه با اسلحه باشد و سبب تهدید و آزار دیگری شود، مجازات سارق، حبس از پنج تا بیست سال و تا 74 ضربه شلاق خواهد بود.

۲۷ اسفند ۹۹ ، ۱۴:۰۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

سرقت با شکست حرز به زبان ساده

شکست حرز یعنی چه؟

سرقت با شکست حرز یعنی اینکه دزد محترم (!) برای دزدی کردن از خانه شما از مانعی عبور کند. مثلا از دیوار بپرد، قفل در یا پنجره را بشکند، با زور و تهدید وارد خانه شود، با وسیله‌های مختلف قفل در را باز کند و … .

اما سرقت معمولی یعنی اینکه دزد بدون عبور از مانعی دزدی کرده باشد.

۲۷ اسفند ۹۹ ، ۱۳:۵۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

جرم سرقت چیست ؟

جرم سرقت در تمام کشورهای دنیا وجود داشته و به مرور زمان به دلیل پیشرفت صنعتی، سارقان نیز از وسایل و ابزارهای پیشرفته تری استفاده می نمایند. نیروی انتظامی، مراجع قضایی و قوه مقننه با تلاش های فراوانی که انجام می دهند در صدد هستند تا از این گونه جرائم که هر روز به دلیل  پیشرفت تکنولوژی، پیچیده تر می شود بکاهند.

به طور مثال سرقتی که چند سالی است باب شده سرقت اینترنتی می باشد. در این خصوص عموم نمی دانند که برای شکایت از چنین سرقتی به کجا مراجعه نمایند و از کجا شروع کنند. بر همین اساس نوین وکلی تصمیم دارد تا هموطنان را با انواع سرقت، مجازات سرقت و نحوه پیگیری شکایت کیفری سرقت آشنا نمایند.

تعریف سرقت

طبق ماده 267 قانون مجازات اسلامی بخش حدود سرقت به این صورت تعریف شده است: سرقت عبارت از ربودن مال متعلق به غیر است.

جرم سرقت زمانی محقق می شود که اعمالی مانند ربودن یا ربایش، کش رفتن، برداشتن، بلند کردن، گرفتن و قاپیدن مال شخصی دیگر، بدون رضایت مالک صورت پذیرد.

تفاوت مجازات حدی با مجازات تعزیری چیست؟

نمایندگان قوه مقننه مقدار مجازات حد را از قرآن استخراج نموده و میزان آن با مقداری که در قرآن بیان شده است تطابق دارد. مثلاً حد سرقت برای بار اول، قطع چهار انگشت راست سارق می باشد. در خصوص این مورد قاضی دادگاه کیفری نمی تواند بیشتر یا کمتر از چهار انگشت، حکم صادر نماید.

اما مجازات های تعزیری را خود نمایندگان مجلس به تصویب رسانده اند و اکثر این گونه مجازات ها در قانون حداقل و حداکثر نیز تعیین شده است، لذا قاضی دادگاه کیفری می تواند بین حداقل و حداکثر را در حکم لحاظ نماید. مثلاً مجازات سرقت تعزیری از 5 تا 20 سال حبس و تا 74 شلاق می باشد.

شرایط سرقت حدی

شرایط سرقت حدی در ماده 268 قانون مجازات اسلامی نیز بیان شده است که چنانچه دارای این شرایط باشد، مجازات سارق مستوجب حد می باشد.

ماده 268 قانون مجازات اسلامی – سرقت در صورتی که دارای تمام شرایط زیر باشد موجب حد است:

الف- شیء مسروق شرعاً مالیت داشته باشد.

ب- مال مسروق در حرز باشد.

پ- سارق هتک حرز کند.

ت- سارق مال را از حرز خارج کند.

ث- هتک حرز و سرقت مخفیانه باشد.

ج- سارق پدر یا جد پدری صاحب مال نباشد.

چ- ارزش مال مسروق در زمان اخراج از حرز، معادل چهار و نیم نخود طلای مسکوک باشد.

ح- مال مسروق از اموال دولتی یا عمومی، وقف عام و یا وقف بر جهات عامه نباشد.

خ- سرقت در زمان قحطی صورت نگیرد.

د- صاحب مال از سارق نزد مرجع قضائی شکایت کند.

ذ- صاحب مال قبل از اثبات سرقت سارق را نبخشد.

ر- مال مسروق قبل از اثبات سرقت تحت ید مالک قرار نگیرد.

ز- مال مسروق قبل از اثبات جرم به ملکیت سارق در نیاید.

ژ- مال مسروق از اموال سرقت شده یا مغصوب نباشد.

براساس ماده 268 قانون مجازات اسلامی، برای محقق شدن سرقت حدی باید تمام 14 شرطی که در این ماده ذکر شده است بدون کم یا زیاد شدن شرطی در جرم سرقت وجود داشته باشد تا بتوان مجازات حد را بر مرتکب جرم سرقت حدی اجرا نمود، در غیر این صورت سرقت مستوجب حد نخواهد شد و جزء سرقت تعزیری محسوب می شود.

 

شرایط سرقت تعزیری

شرایط سرقت تعزیری در ماده 651 قانون مجازات اسلامی نیز بیان شده است.

ماده 651 قانون مجازات اسلامی – هر گاه سرقت جامع شرایط حد نباشد ولی مقرون به تمام پنج شرط ذیل باشد مرتکب از پنج تا بیست سال حبس و تا (۷۴) ضربه شلاق ‌محکوم می‌ گردد:

  1. سرقت در شب واقع شده باشد.
  2. سارقین دو نفر یا بیشتر باشند.
  3. یک یا چند نفر از آن ها حامل سلاح ظاهر یا مخفی بوده باشند.
  4. از دیوار بالا رفته یا حرز را شکسته یا کلید ساختگی به کار برده یا این که عنوان یا لباس مستخدم دولت را اختیار کرده یا برخلاف حقیقت خود ‌را مامور دولتی قلمداد کرده یا در جایی که محل سکنی یا مهیا برای سکنی یا توابع آن است سرقت کرده باشند.
  5. در ضمن سرقت کسی را آزار یا تهدید کرده باشند.

تبصره – منظور از سلاح مذکور در این بند موارد ذیل می باشد:

  1. انواع اسلحه گرم از قبیل تفنگ و نارنجک.
  2. انواع اسلحه سرد از قبیل قمه، شمشیر، کارد، چاقو و پنجه بوکس.
  3. انواع اسلحه سرد جنگی مشتمل بر کاردهای سنگری متداول در نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران یا مشابه آن ها و سرنیزه های قابل نصب بر روی تفنگ.
  4. انواع اسلحه شکاری شامل تفنگ های ساچمه زنی، تفنگ های مخصوص بیهوش کردن جانداران و تفنگ های ویژه شکار حیوانات آبزی.

چنانچه سرقتی رخ بدهد و در این قسمت حتی اگر یک شرط از شروط سرقت حدی در آن نباشد، آن سرقت حدی نبوده و شامل سرقت تعزیری می باشد.

در کل می توان گفت هر سرقتی که نتوان ثابت نمود که سرقت حدی است در نتیجه سرقت تعزیری محسوب خواهد شد و مجازات آن نیز تعزیری می باشد.

مجازات سرقت حدی (حکم سرقت حدی)

مجازات سرقت حدی طبق ماده 278 قانون مجازات اسلامی به شرح ذیل می باشد:

الف- در مرتبه اول، قطع چهار انگشت دست راست سارق از انتهای آن است، به طوری که انگشت شست و کف دست باقی بماند.

ب- در مرتبه دوم، قطع پای چپ سارق از پایین برآمدگی است، به نحوی که نصف قدم و مقداری از محل مسح باقی بماند.

پ- در مرتبه سوم، حبس ابد است.

ت- در مرتبه چهارم، اعدام است هر چند سرقت در زندان باشد.

تبصره ۱- هرگاه سارق، فاقد عضو متعلق قطع باشد، حسب مورد مشمول یکی از سرقت های تعزیری می شود.

تبصره ۲- درمورد بند(پ) این ماده و سایر حبس هایی که مشمول عنوان تعزیر نیست هرگاه مرتکب حین اجرای مجازات توبه نماید و مقام رهبری آزادی او را مصلحت بداند با عفو ایشان از حبس آزاد می شود. همچنین مقام رهبری می تواند مجازات او را به مجازات تعزیری دیگری تبدیل نماید.

1. مجازات سرقت حدی برای اولین بار

 

چنانچه سارقی برای اولین بار سرقت حدی انجام دهد، چهار انگشت دست راست وی را به طور کامل قطع خواهند نمود به صورتی که انگشت شصت و کف دست آسیبی نبیند.

2. مجازات سرقت حدی برای دومین بار

چنانچه شخصی برای دومین بار مرتکب جرم سرقت حدی شود و در بار اول هم مجازات او اجرا شده باشد، مجازات وی برای سرقت حدی بار دوم، قطع نمودن پای چپ از پایین برآمدگی می باشد.

لازم به ذکر است که برخلاف برخی از افراد که تصور می کنند باید انگشتان پای سارق قطع شود یا برخی فکر می کنند پا باید از مچ قطع شود، این طور نیست بلکه به صورتی باید باشد که نصف قدم و مقداری از محل مسح باقی بماند.

3. مجازات سرقت حدی برای سومین بار

چنانچه سارقی برای سومین بار اقدام به سرقت حدی نماید و در مرتبه اول و دوم، دست و پای ایشان طبق قانون قطع شده باشد برای بار سوم به مجازات حبس ابد محکوم خواهد شد.

قابل ذکر است که این حبس ابد ممکن است در شرایطی خاص به عفو تبدیل شود. مثلاً در مدت حبس خود، توبه نماید و ابراز ندامت کند یا توسط مقام معظم رهبری و به دستور ایشان، چنانچه صلاح بدانند با عفو یا تبدیل مجازات حدی به مجازات تعزیری موافقت نمایند.

4. مجازات سرقت حدی برای چهارمین بار

گاهی سرقت جزء جدانشدنی از شخصیت یک سری افراد می شود، چنانچه ممکن است سارق در حبس هم که هست و در زندان به سر می برد، مرتکب سرقت شود. پس در صورتی که سارقی برای بار چهارم محکوم به سرقت حدی شود محکوم به اعدام خواهد شد حتی اگر سرقت در زندان باشد.

 

 

۲۷ اسفند ۹۹ ، ۱۲:۱۱ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تعزیر؛ مجازاتی برای زیر پاگذاشتن شرع

تعزیر، مجازاتی است که مشمول عنوان حد، قصاص یا دیه نیست و به موجب قانون در موارد ارتکاب محرمات شرعی یا نقض مقررات حکومتی تعیین و اعمال می‌شود، مانند حبس یا جزای نقدی. باید توجه داشت که در کشور ما جرایم تعزیری مطابق اصل قانونی بودن جرایم و مجازات‌ها در قانون آمده و قاضی فقط در حدود مجازات تعریف شده قادر به اعمال آن است. برای مثال مجازات جرم خیانت درامانت مطابق ماده ۶۷۴ قانون مجازات اسلامی، شش ماه تا سه سال حبس است. البته در جرایم عمدیی  (حد، قصاص)، تعزیری، دادگاه می‌تواند به عنوان تکمیل مجازات، مجرم را از حقوق اجتماعی یا از اقامت در نقطه یا نقاط معین ممنوع کند یا او را به اقامت در مکان معینی مجبور نماید.

۲۳ بهمن ۹۹ ، ۲۱:۰۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

دیه؛ جبرانی برای جرایم غیر عمدی

دیه اعم از مقدر و غیرمقدر، مالی است که در شرع مقدس برای ایراد جنایت غیرعمدی بر نفس، اعضاء و منافع یا جنایت عمدی مقرر می‌شود، البته در مواردی که به هر جهتی قصاص ندارد. برای مثال دیه شکستن استخوان ران پای یک مرد که بهبود پیدا کند، معادل پرداخت بهای هشت نفر شتر است.

۲۳ بهمن ۹۹ ، ۲۱:۰۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

حد، قابل تغییر نیست

در ماده ۱۵ قانون مجازات اسلامی جدید، حد مجازاتی است که نوع، میزان و کیفیت اجرای آن در شرع مقدس تعیین شده است. برای مثال مجازات شراب‌خواری برای مرتبه اول ۸۰ ضربه تازیانه است یا حد زنای با محارم، قتل است. در این گونه موارد در صورت اثبات جرم، قاضی نمی‌تواند در نوع و میزان مجازات تغییری دهد.

۲۳ بهمن ۹۹ ، ۲۱:۰۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مجازات برای اصلاح مجرم

پاداش و پاسخ قانونی جامعه به مجرم در قبال عمل مجرمانه‌اش مجازات نامیده می‌شود. اعمال مجازات، به اصلاح مجرم منجر خواهد شد و برای این است که او از این پس به قوانین و توافق‌های اجتماعی احترام بگذارد. این مجازات‌ها در نظام کیفری کشور ما شامل حدود، قصاص، دیه، تعزیرات و مجازات‌های بازدارنده می‌شود.

۲۳ بهمن ۹۹ ، ۲۱:۰۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

جرایم غیر قابل تعلیق‌

جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی کشور، خرابکاری در تأسیسات آب، برق، گاز، نفت و مخابرات؛ جرایم سازمان‌یافته، سرقت مسلحانه یا مقرون به آزار، آدم‌ربایی و اسید پاشی؛ قدرت‌نمایی و ایجاد مزاحمت با چاقو یا هر نوع اسلحه‌ دیگر، جرایم علیه عفت عمومی، تشکیل یا اداره‌ مراکز فساد و فحشا؛ قاچاق عمده‌ مواد مخدر یا روان‌گردان، مشروبات الکلی و سلاح و مهمات و قاچاق انسان؛ تعزیر بدل از قصاص نفس، معاونت در قتل عمد و محاربه و افساد فی‌الارض و جرایم اقتصادی با موضوع جرم بیش از یکصد میلیون ریال، جرایمی است که اجرای مجازات در مورد آنها و شروع به این جرایم قابل تعلیق نیست.

۲۲ بهمن ۹۹ ، ۱۸:۲۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

قرار تعلیق اجرای مجازات چه زمانی صادر می‌شود؟

چنانچه قاضی دادگاه هنگام صدور حکم محکومیت، وضعیت را برای تعلیق مجازات به مصلحت نداند، پس از گذشت یک سوم از مجازات مجرم با درخواست مجرم می‌تواند قرار تعلیق مجازات صادر کند بنابراین با توجه به قانون مجازات اسلامی، زمان صدور قرار تعلیق اجرای مجازات، حسب مورد می‌تواند هنگام صدور حکم و نیز پس از گذشت یک سوم از مجازات باشد. مجرمی که حکم اجرای مجازات وی به طور کلی معلق شود، اگر در بازداشت باشد سریعا آزاد می‌شود همچنین قرار تعلیق اجرای مجازات توسط دادگاه صادر کننده‌ حکم قطعی صادر می‌شود.

۲۲ بهمن ۹۹ ، ۱۸:۱۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

چه افرادی می‌توانند تعلیق اجرای مجازات را تقاضا کنند؟

دادستان و قاضی اجرای احکام پس از اجرای یک سوم مجازات می‌توانند تعلیق اجرای مجازات را از دادگاه صادرکننده‌ حکم تقاضا کنند.البته ممکن است دادگاه این موضوع را نپذیرد همچنین تنها دادستان و قاضی اجرای مجازات، می‌توانند درخواست افزایش مدت تعلیق یا لغو قرار تعلیق را بدهند.
فرد محکوم نیز پس از تحمل اجرای یک سوم مجازات، در صورت دارا بودن شرایط قانونی می‌تواند از دادستان یا قاضی اجرای احکام کیفری، برای مجازاتِ خویش تقاضای تعلیق کند.

۲۲ بهمن ۹۹ ، ۱۸:۱۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مجازات جرم اخاذی و مراجع صالح رسیدگی به آن

بر اساس ماده ۶۶۹ قانون مجازات اسلامی:

همانطور که گفته شد هرگاه کسی دیگری را به نحوی که دیگری را به الزام و اکراه وادار کند و شخص را تهدید به قتل، یا ضررهای نفسی، شرافتی، مالی یا افشای اسرار نسبت به وی یا بستگانش نماید، به این منظور که وجه مشخص یا انجام و یا عدم انجام کاری را طلب کند، به مجازات ۷۴ ضربه شلاق یا حبس از دو ماه تا دو سال محکوم خواهد شد.

۱۹ بهمن ۹۹ ، ۲۱:۴۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

ارکان اخاذی

تهدید:

تهدید به معنی ترساندن شخصی، به وسیله هر چیزی که برای او زیان‌بار است. یعنی اینکه شخص مقابل با ترسیدن در حالت اکراه قرار بگیرد. در اخاذی ممکن است تهدید به شکل‌های مختلفی صورت بگیرد. مانند:

 

 

الف) تهدید به قتل:

 

در این حالت فردی که اخاذی می‌کند، ممکن است به شخص مقابل بگوید در صورت فراهم نکردن پول، خودت یا خانواده‌ات را می‌کشم.

 

 

ج) تهدید نفسی:

 

منظور از تهدید نفسی صدمه زدن به اعضای بدن است یعنی هر ضرری که به بدن شخص مقابل وارد شود ولی به قتل منجر نشود. مثل بریدن اعضای بدن.

 

 

ه) تهدید به افشا کردن اسرار:

 

زمانی که شخصی اسراری دارد که تمایل ندارد فاش شود و شخص اخاذ با تهدید به فاش کردن این اسرار وی را مورد اخاذی قرار می‌دهد.

معمولا این روش در فضای مجازی صورت می‌گیرد. مانند پیج دروغینی که به عنوان لاغری عکس افراد را می‌گیرد و سپس آن‌ها را تهدید می‌کند که اگر پول را نپردازند، عکس آن‌ها را به اشتراک همگان می‌گذارد.

 

 

ب) تهدید مالی:

در این حالت فردی که اخاذی می‌کند، ممکن است شخص مقابل را تهدید به از بین بردن اموالش کند. مانند آتش زدن خانه یا انبار وی
 

د) تهدید شرفی و حیثیتی:

تهدیدی است، که باعث ریختن آبروی شخص مقابل می‌شود. مانند تهدید پخش شایعات علیه وی

تقاضای انجام کار یا عدم انجام کاری:

جرم اخاذی زمانی صورت می‌گیرد که تهدید شخص برای انجام کار و یا عدم انجام کار باشد، و این تهدید حتما با تقاضای مبلغی همراه باشد. اگر که تهدید بدون گرفتن مبلغ باشد، اخاذی محسوب نمی‌شود.

همچنین برای صورت گرفتن جرم اخاذی باید یک عنصر روانی در میان باشد و مهم نیست که این انگیزه واقعی است یا خیر. مثلا اگر فردی به قصد اخذی کسی را تهدید کند و بترساند و اگر انگیزه وی واقعی نباشد، باز هم مجرم محسوب می‌شود. زیرا قصد اخاذی داشته است.

۱۹ بهمن ۹۹ ، ۲۱:۱۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مجازات های جرم اخلال در نظام اقتصادی کشور

با توجه به شدت و ضعف اعمال ارتکابی در قانون مجازات اخلال گران در نظام اقتصادی کشور مجازات های متفاوتی در نظر گرفته شده است. این مجازات ها با توجه به عمل انجام شده میتواند، اعدام، شلاق، مجارات نقدی و حبس باشد. پیش از آن که به شرح مجازات های اخلال گران نظام اقتصادی بپردازیم، بر اساس قانون، مجازات اخلال در نظام اقتصادی کشور، به این شرح است :

حالت اول – که اگر که هر یک از اعمال مذکور در بند قبل چنانچه به قصد ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی ایران و یا به قصد مقابله با آن و یا با علم به ‌مؤثر بودن اقدام در مقابله با نظام باشد، چنانچه در حد افساد فی‌الارض باشد(یعنی از گستردگی و وسعت قابل توجهی برخوردار باشد) مرتکب به اعدام و در غیر این صورت به حبس از پنج سال تا بیست سال‌ محکوم می‌شود و در هر دو صورت دادگاه به عنوان جزای مالی به ضبط کلیه اموالی که از طریق ایجاد این اخلال به دست آمده باشد حکم خواهد داد.‌ دادگاه می‌تواند علاوه بر جریمه مالی و حبس، مرتکب را به ۲۰ تا ۷۴ ضربه شلاق در انظار عمومی نیز محکوم نماید.

حالت دوم – در مواردی که اخلال، عمده یا کلان یا فراوان نباشد، مرتکب حسب مورد علاوه بر رد مال به حبس از شش ماه تا سه سال و جزای نقدی معادل دو برابر اموالی که از طریق اخلال به دست آورده محکوم می‌شود.

حالت سوم – در مواردی که اخلال از طرف شخص یا اشخاص حقوقی- مانند شرکت ها – اعم از خصوصی یا دولتی یا نهادها و یا ‌تعاونی ها و غیره انجام گیرد، فرد یا افرادی که در انجام اقدامات، با علم و بصورت عمدی به گونه‌ای دخالت داشته‌اند، به مجازات مقرر در حالت اول محکوم خواهند شد و در این موارد، مدیر یا مدیران و بازرس یا ‌بازرسان و به طور کلی مسئول یا مسئولین که به گونه‌ای از انجام تمام یا قسمتی از اقدامات مزبور مطلع شوند مکلفند در زمینه جلوگیری از آن یا‌ آگاه ساختن افراد یا مقاماتی که قادر به جلوگیری از این اقدامات هستند اقدام فوری و مؤثری انجام دهند و کسانی که از انجام تکلیف ‌خودداری کرده یا با سکوت خود به تحقق جرم کمک کنند خود مجرم محسوب میشوند.

۱۵ بهمن ۹۹ ، ۱۲:۱۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر