⚖به روز بودن دانشجویان حقوق و پاسخگویی به سوالات هموطنانم.⚖بابیش از8سال سابقه حقوقی

تملک و اجاره توسط اتباع بیگانه به چه صورت است..؟

این موضوع در 2 حالت قابل تصور است بدین شرح که:

1- قبول درخواست ثبت از اتباع بیگانه باید با رعایت مقررات مربوط به استفاده از املاک توسط اتباع بیگانه و پس از کسب دستور از سازمان ثبت باشد.

2- در هر مورد که اتباع بیگانه، قصد تملک و یا اجاره ملکی در ایران را داشته باشند، دفاتر اسناد رسمی باید قبلاً موافقت سازمان ثبت را جلب نمایند.
نکته: چنانچه مدت اجاره از 5 سال کمتر باشد احتیاج به کسب اجازه نیست.

۳۰ فروردين ۹۸ ، ۲۰:۱۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آیین نامه چیست..؟

آیین نامه عبارت است از مقرراتی که برای تسهیل اجرای قانون و تشریح آن توسط مرجعی که در قانون پیش بینی شده است وضع می شود و در قدیم با عنوان نظامنامه شناخته می شده است.

۳۰ فروردين ۹۸ ، ۲۰:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

چه کسانی از کشور ممنوع الخروج می شوند..؟

به طور کلی ممنوع الخروج شدن اشخاص می تواند 5 دلیل داشته باشد که عبارتند از:

1- بدهکاران قطعی مالیاتی

2- بدهکارانی که به موجب صدور حکم قطعی از مراجع قضایی یا صدور اجرائیه توسط اداره ثبت بدهی آنان احراز گردد.

3- افرادی که در خارج از ایران به دلیل تکدی، ولگردی، سرقت، کلاهبرداری و... دارای سوء شهرت باشند.

4- اشخاصی که مسافرت آنها به خارج از کشور به تشخیص مقامات قضایی صالح مخالف با مصالح جمهوری اسلامی ایران باشد.

5- اشخاصی که اخذ گذرنامه و خروج از کشور به اجازه و اراده افراد دیگری مانند پدر، شوهر و... محول شده است.

۳۰ فروردين ۹۸ ، ۲۰:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

سند مالکیت چیست..؟

سند مالکیت عبارت است از:
سندی که اداره ثبت، مطابق ثبت دفتر املاک تهیه و به مالک یا قائم مقام او تسلیم می کند.

سند مالکیت در ابتدا به صورت یک برگ بود و پس از مدتی تبدیل به کتابچه شد که با جلدی معتبر و با دوام و صفحات متعدد و کاغذی مخصوص، نخ کشی و پلمپ شده بود و سه نوع از آن موجود بود که عبارت بودند از:
1- دوازده برگی
2- شانزده برگی
3- سی دو برگی
این اسناد در اصطلاح عموم به سند منگوله دار معروف بود.

نکته- در حال حاظر سند مالکیت فقط از طریق اداره ثبت و به صورت تک برگی صادر می شود.

۳۰ فروردين ۹۸ ، ۲۰:۱۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مجازات فروش مال غیر «انتقال مال غیر» چیست..؟

انتقال مال غیر جرمی مستقل است و با کلاهبرداری فرق دارد اما مجازات این دو جرم یکسان است، چرا که فروش مال غیر در حکم کلاهبرداری محسوب شده است و بنابراین کسی که اقدام به انتقال مال غیر می‌ کند به همه ی مجازات‌های زیر «که مجازات جرم کلاهبرداری هم هستند» محکوم می‌شود:

1- حبس از یک تا هفت سال ،
2- پرداخت جزای نقدی معادل مالی که به دیگری منتقل کرده است،
3- رد مال منتقل شده به صاحبش .
4- ضمنا اگر متهم به دلایلی مستحق تخفیف مجازات باشد؛ «مانند رضایت شاکی خصوصی، کهولت سن، نداشتن سابقه و ...» دادگاه نمی‌تواند مجازات حبس او را از یک سال کمتر کند.
5- همچنین اگر مرتکب جرم ، از کارکنان دولت باشد به انفصال دائم از خدمات دولتی نیز محکوم خواهد شد.

۳۰ فروردين ۹۸ ، ۲۰:۰۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نحوه ارث بردن مرد و زن از یکدیگر به چه صورت است..؟

مرد از زن در صورتی که فرزند نداشته باشد یک دوم ارث می برد و در صورتی که زن فرزند داشته باشد یک چهارم ارث می برد و اگر زن بمیرد و وارثی نداشته باشد تمام ترکه به شوهر به عنوان ارث تعلق می گیرد.
زن از مرد در صورتی که فرزند نداشته باشد 1/4 «یک چهارم» ارث می برد و در صورتی که مرد فرزند داشته باشد 1/8 «یک هشتم» ارث می برد و اگر شوهر بمیرد و وارثی نداشته باشد زن همان نصیب خود را می برد و بقیه دارایی شوهر او همانند ترکه بی وارث، به دولت تعلق می گیرد و چنانچه مرد چند همسر داشته باشد میزان ارث بین همه آنها تقسیم می شود یعنی با وجود دو زن و وجود فرزند هر کدام یک شانزدهم ارث می برد.

۳۰ فروردين ۹۸ ، ۲۰:۰۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شیر بها چیست..؟


شیربها که به عنوان یک سنت در بعضی از مناطق ایران مرسوم است «نه در کل ایران» در قوانین ما هیچ حکمی ندارد یعنی  یک تکلیف یا حق قانونی نیست تا بتوان شرایط آن را به لحاظ قانونی مورد بررسی قرار داد.

با این حال، اگر بخواهیم این سنت یا رسم را از همان زاویه و از منظر یک توافق یا قرارداد خصوصی ارزیابی کنیم، به نظر می رسد خانواده دختر حق نداشته باشد مبلغ شیربهایی که داماد به منظور تامین جهیزیه دختر به آنها می دهد را صرف اموری غیر از این کار کند، به نحوی که به کیفیت جهیزیه دختر مورد نظر لطمه بخورد.

البته این نظر را براساس قواعد اخلاق و منطق می گوییم، و گرنه باز هم تاکید می کنیم که قانون درباره اصل شیربها حرفی نزده تا بتواند یا بخواهد درباره حواشی آن حکمی بدهد.

۳۰ فروردين ۹۸ ، ۲۰:۰۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مرجع صالح برای مطالبه اجرت المثل کجا است..؟

مرجع صالح به رسیدگی به دعاوی خانواده شورای حل اختلاف و دادگاه خانواده است ولی در فرض این سئوال با توجه به نظریه مشورتی قوه قضاییه در خصوص دعاوی مطالبه اجرت المثل دادگاه خانواده خواهد بود این نظریه مشورتی برای علاقه مندان تهیه شده است.

سئوال:
برابر بند ج ماده ۹ قانون شوراهای حل‌اختلاف ۱۳۹۴ دعاوی خانواده راجع به جهیزیه، مهریه و نفقه تا نصاب مقرر در بند الف درصورتی که مشمول ماده ۲۹ قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۹۱/۱۲/۱ نباشد، در صلاحیت شورای حل‌اختلاف است اما به اجرت‌ المثل هیچ اشاره‌ای نشده است. حال آیا اجرت‌ المثل در صلاحیت شورای حل اختلاف یا دادگاه خانواده می­باشد؟

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه:
با توجه به اینکه از «اجرت المثل» در بند ج ماده ۹ قانون شوراهای حل‌اختلاف «مصوب ۱۳۹۴» نامی برده نشده است لذا رسیدگی به آن با هر میزان وفق بند ۷ ماده ۴ قانون حمایت خانواده ۱۳۹۱ کماکان در صلاحیت دادگاه خانواده است.

۳۰ فروردين ۹۸ ، ۲۰:۰۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نحوه اعتراض به قبوض جرائم رانندگی چگونه است..؟

بر اساس ماده ۵ قانون رسیدگی به تخلفات رانندگی، رسیدگی به اعتراضات قبوض جرایم رانندگی در دو مرحله‌ انجام می‌شود.
در مرحله اول رسیدگی در واحدهای پلیس + 10  انجام می‌شود و در مرحله بعدی  متقاضی باید به واحدهای رسیدگی به تخلفات رانندگی در سراسر کشور مراجعه کند.

مدارک لازم جهت اعتراض به قبوض جرائم رانندگی:
1- کارت خودرو یا سند مالکیت به اضافه کپی
2- کارت ملی و یا کارت شماسایی به اضافه کپی
3- برگه خلافی که مورد اعتراض قرار گرفته است اصطلاحاً دارای سه ستون شده است.
4- حضورمالک یا نماینده قانونی وی

برای اعتراض به قبوض جرایم رانندگی  حضور مالک الزامی است، همچنین معترضین حتماً باید بومی یا ساکن منطقه باشد و یا پلاک خودرو وی متعلق به همان استان مربوطه «محل اعلام اعتراض» باشد.

۳۰ فروردين ۹۸ ، ۲۰:۰۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آیا محروم کردن یکی از فرزندان از ارث امکان پذیر است..؟

محروم کردن یکی از فرزندان از ارث امکان پذیر نیست، چرا که این کار خلاف شرع  و قانون است ولی شخص می تواند از ثلث اموالش را وصیت کند که به یکی از فرزندانش ندهد و یا کل ثلث را به یک یا دو نفر از وراث بدهد شخص تا زنده است می تواند اموالش را ببخشد یا وقف کند ولیکن بعد از فوتش اموال بین ورثه قسمت می شود و وصیت نسبت به مازاد یک سوم اموال در حق یکی از ورثه باطل خواهد بود.

۳۰ فروردين ۹۸ ، ۱۷:۵۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

چرا حین قصاص مبلغی از اولیا دم گرفته می شود ..؟

فلسفه مبلغی که در حین اجرای حکم قصاص از اولیای دم گرفته می شود، بدین شرح است:
به استناد ماده 345 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 اگر برخی از اولیاء دم مقتول، کبیر و عاقل و خواهان قصاص باشند و برخی طفل یا دیوانه باشند اولیاء دم کبیر می‌ توانند مرتکب را قصاص کنند.

ولیکن در صورتی که ولی «پدر یا پدر بزرگ» صغیر یا مجنون خواهان اداء یا تامین سهم دیه «صغیر یا مجنون» خود از سوی آن‌ ها باشند باید مطابق خواست او عمل کنند و قبل از اجرای حکم قصاص سهم دیه طفل و یا مجنون را از دیه مقتول محاسبه و به صندوق دادگستری واریز نمایند تا ولی بنا به مصلحت طفل در خصوص آن عمل کند.

۳۰ فروردين ۹۸ ، ۱۷:۴۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

دعوای ابطال سند رسمی چیست..؟

دعوی ابطال سند رسمی، دعوایی است که خواسته آن اعلام بی اثر بودن یک یا چند سند رسمی معین است و سبب بی اثر بودن یا بی اثر شدن سند رسمی مختلف است، ممکن است به علت این باشد که سند مطابق مقررات مربوط به آن صادر نشده باشد، از این قبیل است مورد ابطال سند مالکیت معارض و ابطال شناسنامه در موردی که برای یک نفر چند شناسنامه صادر شده باشد. 

ممکن است بی اعتباری سند به علت بطلان معامله ای باشد که سند حاکی از وقوع آن است، مانند سند بیع مال مجهول، ممکن است به علت انتفای تعهد موضوع سند رسمی، سند از اعتبار افتاده باشد مانند پرداخت وجه سند.

۳۰ فروردين ۹۸ ، ۱۷:۴۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آیا می توان با خود زنی مطالبه دیه کرد..؟

کسی که خود زنی میکند برای مطالبه دیه، این موضوع در پزشکی قانونی قابل تشخیص است و در تشخیص این گونه  جراحات فاکتور هایی وجود دارد که پزشک متخصص با رویت آن می تواند تشخیص دهد آثار جراحات خود زنی است و یا در اثر موارد دیگر حادث شده است از جمله اگر خراشیدگی ها به صورت موازی و کنار یکدیگر باشد.
البته به یاد داشته باشید خود زنی جرم نیست.

۳۰ فروردين ۹۸ ، ۱۷:۴۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

چه جرائمی شامل مرور زمان نمی شوند..؟

ماده 105 قانون مجازات اسلامی مقرر داشته است که: «مرور زمان، در صورتی تعقیب جرایم موجب تعزیر را موقوف می‌کند که از تاریخ وقوع جرم تا انقضای مواعد زیر تعقیب نشده یا از تاریخ آخرین اقدام تعقیبی یا تحقیقی تا انقضای این مواعد به صدور حکم قطعی منتهی نشده باشد:
الف- جرایم تعزیری درجه یک تا سه، با انقضای پانزده سال.
ب- جرایم تعزیری درجه چهار، با انقضای ده سال.
پ- جرایم تعزیری درجه پنج، با انقضای هفت سال.
ت- جرایم تعزیری درجه شش، با انقضای پنج سال.
ث- جرایم تعزیری درجه هفت و هشت، با انقضای سه سال.

تبصره یک: اقدام تعقیبی یا تحقیقی، اقدامی است که مقامات قضایی در اجرای یک وظیفه قانونی از قبیل احضار، جلب، بازجویی، استماع اظهارات شهود و مطلعان، تحقیقات یا معاینه محلی و نیابت قضایی انجام میدهند. 
بر اساس ماده 106 قانون مجازات اسلامی، در جرایم تعزیری قابل گذشت هرگاه متضرر از جرم در مدت یک سال از تاریخ اطلاع از وقوع جرم، شکایت نکند، حق شکایت کیفری او ساقط می‌ شود مگر اینکه تحت سلطه متهم بوده یا به دلیلی خارج از اختیار، قادر به شکایت نباشد.

جرایمی که مشمول مرور زمان نمی‌شوند:
بعضی از جرایم وجود دارند که مشمول مرور زمان تعقیب، صدور حکم و اجرای مجازات نمی‌ شوند و این مقررات درباره آنها اعمال نمی‌ شود که شامل موارد زیر است:
جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی کشور و جرایم موضوع قانون مبارزه با مواد مخدر.
جرایم اقتصادی شامل کلاهبرداری و جرایم موضوع تبصره ماده «36» قانون مجازات اسلامی با رعایت مبلغ مقرر در آن ماده «یک میلیارد ریال یا بیشتر از آن».
رشاء و ارتشا.
اختلاس.
اعمال نفوذ برخلاف حق و مقررات قانونی در صورت تحصیل مال توسط مجرم یا دیگری.
مداخله وزرا، نمایندگان مجلس و کارمندان دولت در معاملات دولتی و کشوری.
تبانی در معاملات دولتی.
اخذ پورسانت در معاملات خارجی.
تعدیات مأموران دولتی نسبت به دولت.
جرایم گمرکی.
قاچاق کالا و ارز.
جرایم مالیاتی.
پولشویی.
اخلال در نظام اقتصادی کشور. 
مرور زمان در جرایم حدی، مستوجب قصاص و دیه وجود ندارد و گذشت زمان موجب از بین رفتن حق نمی‌ شود همچنین قانونگذار مرور زمان را تنها در تعزیرات پذیرفته است و به دلیل آنکه حاکم این اختیار را دارد که تعزیرات را اجرا کند یا نکند.

۳۰ فروردين ۹۸ ، ۱۷:۴۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

ثبت حقوق ارتفاقی چگونه است..؟

در خصوص ثبت حقوق ارتفاقی اشخاصی که دارای حقوق ارتفاقی در ملک غیر هستند و حقوق آنها در سند مالکیت غیر، قید شده است می توانند با پرداخت هزینه مربوط و مطابق با ماده 12 آیین نامه قانون ثبت گواهی نامه اخذ کنند و این گواهی نامه از جهت اثبات حق ارتفاقی برای صاحب آن اعتبار سند مالکیت دارد.

۳۰ فروردين ۹۸ ، ۱۷:۳۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نحوه فروش ملک غیر قابل افراز به چه صورت است..؟

 نحوه رسیدگی دادگاه به درخواست فروش ملک غیر قابل افراز بدین شرح است:

زمانی که یک ملک قابلیت افراز را نداشته باشد و اداره ثبت و دادگاه عدم قابلیت افراز را تشخیص دهد مطابق ماده 4 قانون افراز وفروش املاک مشاع اقدام می گردد:«ملکی که به موجب تصمیم قطعی غیر قابل افراز تشخیص شود با تقاضای هر یک از شرکا و به دستور دادگاه شهرستان فروخته می شود» در پی درخواست فروش از سوی یک یا چند نفر مالکین مشاع، دادگاه صرف یک دستور و اعلام به اجرای احکام نسبت به فروش آن اقدام خواهد نمود.

نکاتی را که در خصوص رسیدگی دادگاه به اینگونه درخواست ها باید به آنها توجه نمود بطور خلاصه عبارت است از :
1- دستور فروش ملک غیر قابل افراز، با عنایت به ماده 4 قانون افراز و ماده 9 آیین نامه اجرایی قانون مذکور نیاز به تقدیم دادخواست و پرداخت هزینه دادرسی و تعیین وقت رسیدگی و صدور حکم نیست زیرا مانند درخواست اجرای حکم است.
2- تصمیمی که  دادگاه دربرابر اینگونه در خواست ها اتخاذ می نماید در قالب حکم یا قرار نیست، بلکه دستور است و نظر به اینکه تابع تشریفات رسیدگی آیین دادرسی مدنی نمی باشد قابل تجدیدنظر خواهی و فرجام خواهی نمی باشد.
اداره حقوقی دادگستری در نظریه شماره 455/7-1366/12/08 چنین اظهار نظر نموده است : «با توجه به مقررات ماده 4 قانون افراز مصوب 1357/08/22 ،ملک مشاعی که در مرجع ثبتی غیر قابل افراز تشخیص داده شده، به دستور دادگاه فروخته می شود فلذا نیاز به صدور حکم نیست بنابراین در مرحله اجرا واحد اجرای احکام می تواند برای تعیین حدود اربعه و قیمت پایه و تنظیم کروکی وغیره رأساً اقدام نماید.
3- دستور فروش ملک غیر قابل افراز فاقد اعتبار قضیه محکوم بها است.
4- در رسیدگی به تقاضای فروش ملک غیر قابل افراز چنانچه تشریفات آیین دادرسی مدنی رعایت گردد یک تخلف انتظامی محسوب می گردد.
5- دستور فروش، نظر به اینکه حکم نمی باشد بنابراین مستلزم تقاضای صدور اجرائیه نمی باشد و صرف تقاضای اجرای حکم از ناحیه احدی از شرکا کافی به نظر می رسد.
 6- واحد اجرای احکام مدنی پس از وصول درخواست و ثبت آن طبق ماده 5 قانون افراز و مواد 9 و 10 آیین نامه قانون افراز مکلف به اجرای دستور فروش خواهد بود.

۳۰ فروردين ۹۸ ، ۱۷:۳۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

برداشت از حساب شخصی که فوت کرده چگونه است..؟

حساب شخص متوفی پس از اطلاع بانک بسته نمی شود ولیکن بر روی کلیه سوابق نزد شعبه، فوت صاحب حساب درج می‌ گردد و از پرداخت سهم‌ الارث «موجودی حساب» به ورثه قبل از ارائه برگ انحصار وراثت و مفاصا حساب مالیاتی خود داری به عمل می آید.
شایان ذکر است حداکثر مبلغ ده میلیون ریال از موجودی مشتری متوفی بدون ارائه گواهی مالیاتی و انحصار وراثت، به وراث طبقه  اول «پدر، مادر، اولاد، اولاد اولاد، همسر» به شرط اینکه از تاریخ صدور گواهی فوت بیش از 6 ماه نگذشته باشد، پرداخت می گردد.
ضمناً با توجه به اینکه حساب متوفی مسدود نشده و باز است، اصابت جایزه به شماره حساب متوفی بلامانع بوده و جایزه طبق مقررات و قوانین مربوط به ارث متعلق به وراث خواهد بود.

۳۰ فروردين ۹۸ ، ۱۷:۳۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آیا تبلیغات برای وکلای دادگستری ممنوع است..؟

تبلیغات برای وکلا دادگستری ممنوع بوده و تخلف محسوب می گردد چرا که با عنایت به جایگاه شغل وکالت و جایگاه وکیل دادگستری تبلیغات برای وکلای دادگستری ممنوع می باشد ولیکن مطابق مصوبه کانون وکلای دادگستری مرکز در مورخ 1381/03/08 معرفی وکیل از طریق اینترنت در حد متعارف مجاز می باشد.

۳۰ فروردين ۹۸ ، ۱۷:۲۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

وکالت اتفاقی چیست..؟

در تعریف وکالت اتفاقی گفتنی است که اولاً وکالت در دادگاه مستلزم داشتن پروانه وکالت می باشد اما قانون تحت شرایطی وکالت بدون پروانه را پذیرفته است بدین ترتیب که اشخاصی که واجد معلومات کافی برای وکالت باشند اما پروانه وکالت نداشته باشند می توانند در سال سه مرتبه با اخذ جواز وکالت اتفاقی از کانون وکلای دادگستری مربوطه برای اقربای سببی و نسبی خود تا درجه ی دوم از طبقه ی سوم  وکالت نمایند .

حال سئوال وکالت اتفاقی چیست...؟
وکالت اتفاقی  به این معنا می باشد که شخص بدون دارا بودن پروانه وکالت به صورت استثنائی و محدود از حق خویشاوندان خود به شرط داشتن میزانی دانش حقوقی در دادگاه ها دفاع کند.

وکالت اتفاقی
مختص به کدام بستگان است...؟

اشخاصی که واجد معلومات کافی برای وکالت باشند ولی شغل آنها وکالت در دادگستری نباشد یعنی وکیل نباشند در صورتی که بخواهند برای اقربای سببی یا نسبی خود تا درجه دوم از طبقه سوم وکالت نمایند.

شرایط در خواست وکالت اتفاقی «موقت» چگونه است..؟
درخواست اخذ جواز وکالت موقت باید توسط شخص متقاضی به عمل آید با معرفی کامل خود و  اعلام میزان تحصیلات و تجربیات و سایر جهات و دلائل احتمالی موثر در قضیه  مورد وکالت به همراه مشخصات کامل و نشانی موکل یا موکلین مورد نظر و درجه قرابت آنان به اضافه اعلام مشخصات موضوعی که متقاضی قرار  است طرح نموده و یا عهده دار دفاع از آن شود و پیوست  مدارک مورد استناد و نهایتاً امضا  درذیل درخواست  و ثبت در دفتر کانون وکلای دادگستری

مدارک وکالت اتفاقی «موقت»:
به همراه درخواست صدور جواز وکالت اتفاقی «موقت» باستی کپی مصدق مدارک زیر نیز به کانون وکلای دادگستری تسلیم شود:
الف) فتوکپی شناسنامه  و آخرین مدرک تحصیلی به همراه دو قطعه عکس.
ب) فتوکپی شناسنامه موکل یا موکلین و مدارک  مثبته قرابت
 ج) اصل درخواست موکل به عنوان کانون وکلای دادگستری «به شرح فرم تهیه شده» که امضاء موکل توسط کانون وکلای دادگستری و یا یکی از دفاتر اسناد رسمی گواهی شده باشد.
د) اخطاریه یا گواهی مرجع قضائی در مورد مشخصات پرونده و وقت رسیدگی آن نسبت به دعاوی طرح شده.
ه) فتوکپی کارت پایان خدمت یا معافیت دائم برای متقاضیانی که مشمول خدمت نظام وظیفه می باشند.
 تبصره : مدارک فوق به هیچ صورتی قابل استرداد نمی باشند.

برای هرمورد وکالت اتفاقی باید درخواست جداگانه با ضمائم کامل تهیه و تسلیم شود و این قاعده در مورد پرونده هایی که از دو یا چند دعوی مرتبط تشکیل شده باشد نیز رعایت خواهد شد مگر این که به تشخیص کانون وکلای دادگستری تکرار اصل تقاضا یا مدارک و مستندات و اطلاعات ضروری نباشد.

کانون وکلای دادگستری می تواند از متقاضیان جواز وکالت اتفاقی پس از احراز شرایط , اختباری به منظور بررسی توان عملی و تجربی دفاع از دعوای اعلام شده به عمل آورد و صدور جواز وکالت منوط به موفقیت متقاضی در اختبار به تشخیص کانون وکلای دادگستری می باشد.

طبق اصول قانونی جمهوری اسلامی ایران غیر از وکلای دادگستری که دارای پروانه وکالت از کانون وکلای دادگستری می باشند هیچ شخصی نمی تواند به عنوان وکیل در جلسات دادگاه برای دفاع از حقوق افراد حاضر شوند مگر به صورت وکالت اتفاقی «موقت» و به صورت محدود که در متون بالا در این رابطه سخن به میان آمده است .

 هدف از وکالت اتفاقی  جلوگیری از تضییع حقوق افراد می باشد که برای اقربای متقاضی وکالت اتفاقی در نظر گرفته شده است.

نتیجه وکالت در دادگستری مخصوص وکیل دادگستری است و وکیل دادگستری نیز شخصی است که پروانه وکالت خود را از کانون وکلای دادگستری دریافت نموده است پس وکیل دادگستری متفاوت با وکیل مدنی است.
تفاوت میان وکیل دادگستری و وکیل مدنی

وکیل دادگستری شخصی است که از طرف کانون وکلای دادگستری اختیار مراجعه به دادگاه را دارد و وکیل دادگستری این اختیار را به موجب قانون دارد حال آنکه وکیل دادگستری یک سری از اختیارات را از موکل خود دریافت می کند چرا که وکیل دادگستری نیز به موجب یک عقد عهده دار امور وکالتی می شود و یک فرق اساسی بین وکیل دادگستری و وکیل مدنی وجود دارد که باعث تمایز وکیل دادگستری از وکیل مدنی شده است این مقاله در خصوص معرفی وکیل یا وکلای دادگستری است هر چند در تعریف وکیل و وکلای دادگستری از خیلی جهات قابل بررسی است و لیکن در خصوص وکیل یا وکلای دادگستری مقاله پیش رو در خصوص موضوع  وکیل دادگستری را که توسط وکلای   گروه وکلای رسمی تهیه و در اختیار علاقه مندان قرار گرفته است. وکیل کیست؟ چگونه وکیل مدنی شویم؟ وکیل مدنی چه شرایطی دارد؟ آیا مفهوم واقعی وکالت را می دانید؟ وکیل دارای چه حدود و اختیاراتی است؟ وکیل دادگستری چه تفاوتی با وکیل مدنی دارد؟ درباره وکیل بدانیم.
در تعریف وکالت گفتنی است:
در قانون مدنی ایران و در ماده 656 عقد وکالت را این چنین معرفی نموده است: « وکالت عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین دیگری را بر انجام امری نایب خود قرار می دهد» با این تعریف و همزمان با انعقاد عقد وکالت، وکیل دادگستری و موکل در برابر یکدیگر حقوق و تکالیفی را عهده دار می شوند که متقابل است.
در معنای لغوی وکالت به معنی واگذار کردن یا تفویض کردن آمده است ولی در اصطلاح حقوقی: وکالت عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین عقد، طرف دیگر را برای انجام امری نایب یا نماینده امور وکالتی خود در دادگاه می‌ نماید و اینکه وکالت از جمله عقود بسیار متداول است که امروزه در همه عرصه ها از جمله اجتماعی، اقتصادی و... استفاده می‌شود.
وکالت یک عقد یا قرارداد است که نیازمند  ایجاب موکل و قبول از سوی وکیل است.
در یک تقسیم بندی وکالت تقسیم می شود:
وکالت مطلق: وکالت مطلق بدین معنی ‌که شخصی، دیگری را برای تمام امور خود وکیل میکند و این نوع وکالت شامل امور اداری و مالی موکل نیز می‌شود.
وکالت مقید: وکالت مقید بدین معنی که مورد وکالت مشخص و معین است و وکیل باید در همان مورد معین، عمل نماید.

حدود وکالت وکیل چگونه است؟
 وکیل نمی‌تواند عملی را که خارج از حدود وکالت است انجام دهد ولی در صورتی که وکالت به طور مطلق داده شده و قیدی در آن نباشد مربوط به ادارۀ اموال موکل خواهد.
مورد وکالت چیست؟
راجع به مورد وکالت غیر از موارد فوق الذکر می توان موارد ذیل را بطور خلاصه نیز مورد اشاره قرار داد:
1- مورد وکالت نباید از مواردی باشد که قانون آن را برای وکیل ممنوع اعلام کرده باشد از باب تمثیل وکالت در سوگند.
2- وکالت باید در اموری باشد که مشخص و معلوم باشد چنانچه وکالت به صورت مطلق باشد به امور اداری موکل و تصرفات مادی وی محدود می شود.
3- موضوع وکالت شاید  امور مادی یا حقوقی باشد به طور مثال وکالت در ازدواج یا طلاق که امری حقوقی است ولی وکالت در گرفتن پول و یا وکالت در پرداخت عوارض و مالیات و ...
نکته- وکالت در همه امور شخص میسر است مگر اینکه مباشرت وی قانوناً لازم و ضروری باشد .
تعهدات وکیل چگونه است؟
1-  چنانچه از اقدامات یا سهل‌ انگاری وکیل خسارتی به موکل وارد آید او مسئول خواهد بود.
2- وکیل بایستی رعایت مصلحت موکل خود را در همه  اقدامات و فعالیت‌های خود مد نظر قرار دهد.
3- استرداد اموال موکل که  به وکیل تحویل شده چرا که وکیل را باید امین دانست.
4- تسلیم صورت ‌حساب دوره وکالت.
تعهدات موکل چیست؟
1- ملتزم شدن عملی به تعهدات وکیل در قبال افراد ثالث؛ چرا که وکیل از طرف دیگری نائب است
2- پرداخت هزینه های وکالت همچون کرایه و مالیات و دیگر مواردی که توسط وکیل پراخت شده است.
3- پرداخت دستمزد به وکیل و آن هم طبق قرارداد یا عرف یا اجرة المثل بستگی به شرایط
پایان وکالت چه زمانی است؟
مطابق قانون وکالت به طرق ذیل مرتفع می‌شود:
1- عزل وکیل توسط موکل
2- فوت یا جنون و یا محجور شدن وکیل یا موکل
3- استعفای وکیل
موارد مذکور وکالت در امور مدنی را شامل می شود و وکیل امور مدنی نمی تواند در امور وکالتی شما عزیزان در دادگستری دخالت داشته باشد چرا که مطابق قانون وکالت در دادگستری مختص وکلای دادگستری است و این وکیل دادگستری است که می تواند در امور وکالتی فعالیت داشته باشد بنابراین وکیل مدنی نمی تواند همچون وکیل دادگستری عمل نماید ولی وکیل مدنی می تواند با وکالتی که از موکل خود دارد با مراجعه به وکیل دادگستری امور وکالتی موکل خود را به وکیل دادگستری بسپارد پس قبل از انجام هر عملی با وکیل یا وکلای دادگستری مشاوره داشته باشیم و از وکیل یا وکلای دادگستری به بهترین نحو، استفاده را داشته باشیم.

تفاوت وکیل پایه یک دادگستری و کارآموز وکالت و وکیل پایه دو دادگستری

تا کنون برای خیلی ها پیش آمده است که نیاز به یک وکیل پایه یک دادگستری دارند ولی نمی دانند کدام وکیل دادگستری را انتخاب نمایند و یا برای داشتن یک وکیل پایه یک دادگستری آن هم از نوع خوب چه بایستی بکنند و یا با مراجعه به دفتر وکالت و فهمیدن این موضوع که وکیل مورد نظر وکیل پایه یک دادگستری نیست و بلکه کارآموز وکالت است و یا وکیل پایه دو دادگستری است، مردد می شوند و به راستی وکیل خوب کدام وکیل دادگستری است و برای داشتن یک وکیل پایه یک دادگستری چه باید بکنیم و اصلاً چه تفاوتی بین وکلای دادگستری است و مهمترین تفاوت وکیل پایه یک دادگستری و وکیل پایه دو دادگستری و کارآموز وکالت در چیست، برای یافتن سئوالات فوق و هزاران سئوال در خصوص وکیل یا وکلای دادگستری مقاله پیش رو که توسط وکلا و کارشناسان  گروه وکلای رسمی  در خصوص تفاوت وکیل پایه یک دادگستری و دیگر وکلا تهیه شده است را مطالعه نمایید. تفاوت وکیل پایه یک دادگستری و وکیل پایه دو دادگستری و کارآموز وکالت چیست؟ وکیل دادگستری چه کسی است؟ آیا نیاز به وکیل دادگستری دارید؟ به کدام وکیل دادگستری اعتماد کنیم؟ وکیل پایه دو دادگستری چه کسی است؟ وکیل پایه یک دادگستری چه کسی است؟ برای داشتن وکیل پایه یک دادگستری چه باید کرد؟ آیا فرق کار آموز وکالت با وکیل پایه یک دادگستری را می دانید؟ آیا تمایل به داشتن اطلاعاتی در خصوص وکلای دادگستری می باشید؟ فرق وکیل یا وکلای دادگستری از کانون وکلا و مرکز امور مشاوران در چیست؟ درباره تفاوت وکیل پایه یک دادگستری و وکیل پایه دو دادگستری و کارآموز وکالت بدانیم.
به طور کلی در جامعه هر دانش آموخته رشته حقوق به امید وکیل دادگستری شدن در این رشته گام می نهد اکثر مردم نیز دانشجو حقوق را با نام وکیل دادگستری خطاب می کنند ولی آیا به راستی همه دانش آموختگان رشته حقوق وکیل دادگستری می باشند.
دانش آموختگان رشته حقوق پس از فارغ التحصیلی با آزمون وکالت مواجه می شوند، آزمون وکالت توسط کانون وکلای دادگستری و نیز توسط مرکز امور مشاوران قوه قضاییه برگزار می گردد.
اشخاص پس از قبولی در آزمون وکالت در کانون وکلای دادگستری شخص کارآموز وکالت می شود و سپس وکیل پایه یک دادگستری و اما پس از قبولی در آزمون مرکز امور مشاوران کارآموز می شود «کارآموزی در مرکز امور مشاوران با کارآموزی وکالت در کانون وکلا متفاوت است» و پس از طی مدت کارآموزی وکیل پایه دو و سپس وکیل پایه یک دادگستری می شود.
با اوین وصف این سئوال به ذهن متبادر می شود که چه تفاوتی بین وکیل کانون وکلای دادگستری و وکلای مرکز امور مشاوران وجود دارد و البته چه تفاوتی بین آزمون وکالت، کانون وکلای دادگستری و مرکز امور مشاوران قوه قضاییه وجود دارد هر چند در پاسخ گفتنی است که همه افراد جامعه فرقی بین این دو نهاد قائل نمی باشند و به نظر آنها وکیل، وکیل است چه از کانون وکلای دادگستری باشد و چه از مرکز امور مشاوران قوه قضاییه و مهم برای ارباب رجوع وجود وصف پایه یک در وکیل است یعنی فقط صرف صدق وکیل پایه یک دادگستری برای اشخاص دارای اهمیت و حجت است و اما در ماهیت امر...
تفاوت کانون وکلای دادگستری و مرکز امور مشاوران قوه قضاییه چیست؟
الف- مفهوم استقلال برای وکیل دادگستری
کانون وکلای دادگستری تنها نهاد مدنی مستقل در کشور است که این استقلال را در زمان نخست وزیری دکتر مصدق به دست آورد و گفتنی است کانون وکلای دادگستری دارای قدمتی طولانی است و در مقابل مرکز مشاوران قوه قضاییه وجود دارد که چند سالی است شروع به فعالیت نموده و همانگونه که از اسمش نیز مشخص می باشد نهادی است که زیر نظر قوه قضاییه اداره می شود و این در حالی است که کانون وکلای دادگستری، نهادی مستقل از قوای حاکمیتی در جامعه  است که این خود بزرگترین امتیاز است برای وکیل تا بدون دغدغه به دفاع از موکل خود بپردازد چرا که وکیل دادگستری نباید در دفاع ترس از ابطال پروانه وکالت خود داشته باشد پس در وهله نخست وکیل یا وکلای کانون وکلای دادگستری از استقلال برخوردار هستند و این استقلال وکلای کانون وکلای دادگستری را می توان در پرونده های مهم مورد ارزیابی قرار داد.
ب- نحوه گزینش وکیل دادگستری و ورود به حرفه وکالت
نحوه گزینش کانون وکلای دادگستری از لحاظ علمی به مراتب بسیار علمی و سخت تر از نحوه گزینش مرکز امور مشاوران قوه قضاییه می باشد و این موضوع در آزمون های کار آموزی وکالت برگذار شده به وضوح قابل لمس است و فارق از هرگونه نظر شخصی می باشد چرا که عضو کانون وکلای دادگستری آرزوی هر حقوق خوانی است چه برسد به حقوقدانان و البته فلسفه وجودی مرکز امور مشاوران قوه قضاییه نیز به همین موضوع بر می گردد که نگارنده جانب احتیاط را رعایت نموده و ترجیح به سکوت می نماید و گفتنی است اکثر حقوقدانان بنام کشور عضو کانون وکلای دادگستری می باشند.
پ- تفاوت ساختاری کانون وکلای دادگستری و مرکز امور مشاوران
کانون وکلای دادگستری دارای وکیل پایه یک دادگستری و کارآموز وکالت است و مرکز امور مشاوران دارای وکیل پایه یک دادگستری و وکیل پایه دو دادگستری و کارآموز وکالت می باشد در مقام قیاس شاید عده ای با عنایت به اسم وکیل پایه یک دادگستری و وکیل پایه دو دادگستری چنین استنباط نمایند که کارآموز وکالت از وکیل پایه یک دادگستری و وکیل پایه دو دادگستری در مقام پایین تری وجود دارد ولی حقیقت اینگونه نیست و کارآموزان وکالت به مراتب بالاتر از وکلای پایه دو قرار دارند.
 تفاوت وکیل پایه یک دادگستری و وکیل پایه دو دادگستری و کارآموز وکالت در موارد ذیل است:
1- وکیل پایه یک دادگستری وکیلی است که دوره کارآموزی وکالت را پشت سر گذاشته و در آزمون اختبار موفق به قبولی شده است ولی وکیل پایه دو و کارآموز وکالت به چنین مرحله ای نرسیده اند.
2- کانون وکلای دادگستری وکیل پایه دو ندارد و فقط وکیل پایه یک دادگستری و کارآموز وکالت دارد ولیکن وکیل پایه دو مربوط به مرکز امور مشاوران قوه قضاییه است البته در کانون وکلا هستند وکلایی که از باب تخلف به تنزل درجه رسیده اند و وکیل پایه دو شده اند که البته بسیار کم می باشند.
3- مهمترین تفاوت بین وکیل پایه یک دادگستری و وکیل پایه دو دادگستری و کارآموز وکالت در این می باشد که وکیل پایه یک دادگستری اختیار دارد در همه پرونده های حقوقی اعلام وکالت نماید ولی کارآموز وکالت با اختیارات محدودتر و وکیل پایه دو دادگستری نیز از کارآموز وکالت نیز با اختیارات کمتر می تواند قبول پرونده نماید و این اختیارات بدین شرح است:
الف: کارآموز وکالت می بایست زیر نظر وکیل سرپرست خود قبول وکالت نماید و قبولی وکیل سرپرست وی در پرونده های کارآموز وکالت لازم است.
ب: حضور کارآموز وکالت در پرونده هایی که مرجع تجدید نظر آنها دیوان عالی کشور است ممنوع بوده و در دعاوی مالی تا سقف معین می توانند قبول وکالت نمایند.
نکته: مهمترین تفاوت کارآموز وکالت و وکیل پایه دو دادگستری در این است که کارآموز وکالت می تواند در پرونده های دیوان عدالت اداری شرکت داشته باشد ولی وکیل پایه دو دادگستری نمی تواند که نشان از بیشتر بودن صلاحیت کارآموز وکالت نسبت به وکیل پایه دو دادگستری است.
به جرأت می توان گفت قریب به اتفاق بزرگان امور وکالت عضو کانون وکلای دادگستری می باشند که از آن جمله می توان جناب مرحوم کاتوزیان پدر علم حقوق و دیگر اساتید را نام برد.
کانون وکلا نهادی شناخته شده در بین الملل است و وکلای کانون وکلای دادگستری مرکز حتی می توانند پروانه وکالت از کشور انگلیس و... دریافت نمایند.

وکیل تسخیری و وکیل معاضدتی

وکیل و شغل وکالت با زندگی مردم گره خورده است چرا که امور وکالتی از جمله موارد کارشناسی هستند که نیازمند کارشناسان حیطه خود یعنی وکلای دادگستری دارند حال آنکه داشتن وکیل و یا وکلای دادگستری برای عده ای شاید دشوار و چه بسا محال باشد و این اشخاص از وجود وکیل یا وکلای دادگستری بی بهره و عدم وجود وکیل یا وکلای دادگستری در پرونده مطروحه شاید دارای آسیب های جبران ناپذیری باشد چرا که وکیل یا وکلای دادگستری تضمین کننده دادرسی عادلانه می باشند و عدم وجود وکیل یا وکلای دادگستری به طرفین پرونده حس بدی را القا می نماید برای دانستن تفاوت وکیل تسخیری و وکیل معاضدتی مقاله تهیه شده توسط وکلای پایه یک دادگستری از  گروه وکلای رسمی را بخوانید. وکیل تسخیری بهتر است یا وکیل معاضدتی؟ چگونه وکیل تسخیری یا وکیل معاضدتی بگیریم؟ از کجا وکیل تسخیری یا وکیل معاضدتی بگیریم؟ تفاوت وکیل تسخیری و وکیل معاضدتی در چیست؟ تفاوت وکیل تسخیری و وکیل معاضدتی در چیست؟ آیا در انتخاب وکیل تسخیری و یا وکیل معاضدتی آزادیم؟ مهمترین تفاوت وکیل تسخیری و وکیل معاضدتی در چیست؟ وکیل تسخیری و وکیل معاضدتی را چطور و چگونه انتخاب نماییم؟
درباره وکیل تسخیری و وکیل معاضدتی بدانیم.

وکیل تسخیری مربوط به جرایم سنگین و کیفری می باشد قانونگذار در تبصره یک ماده 186 قانون آیین دادرسی کیفری جرائمی را که می‌ بایست متهم با وکیل تسخیری در دادگاه حاضر شود را برشمرده و درخصوص این جرائم متهم می‌ بایست با وکیل در دادگاه حاضر شود.
ماده 186 قانون آیین دادرسی کیفری مقرر داشته: « متهم می تواند از دادگاه تقاضا کند وکیلی برای او تعیین نماید ، چنانچه دادگاه تشخیص دهد متهم توانائی انتخاب وکیل را ندارد از بین وکلای حوزه قضائی و در صورت عدم امکان از نزدیکترین حوزه مجاور وکیلی برای متهم تعیین خواهد نمود و در صورتی که وکیل درخواست حق الوکاله نماید دادگاه حق الزحمه را متناسب با کار تعیین خواهد کرد و در هر حال حق الوکاله تعیینی نباید از تعرفه قانونی تجاوز کند. حق الوکاله یاد شده از ردیف مربوط به بودجه دادگستری پرداخت خواهد شد. 
تبصره 1 - در جرائمی که مجازات آن به حسب قانون ، قصاص نفس ، اعدام ، رجم و حبس ابد می باشد چنانچه متهم شخصاً وکیل معرفی ننماید تعیین وکیل تسخیری برای او الزامی است مگر در خصوص جرائم منافی عفت که متهم از حضور یا معرفی وکیل امتناع ورزد. 
تبصره 2 - در کلیه امور جزایی به استثناء جرائم مذکوردرتبصره (1) این ماده و یامواردی که حکم غیابی جایز نیست هرگاه متهم وکیل داشته باشد ابلاغ وقت دادرسی به وکیل کافی است مگر اینکه دادگاه حضور متهم را لازم بداند.
 
ماده 187 قانون آیین دادرسی کیفری مقرر داشته: « تقاضای تغییر وکیل تسخیری ازطرف متهم جز در موارد زیر پذیرفته نیست.
الف - قرابت نسبی یا سببی تا درجه سوم از هر طبقه بین وکیل تسخیری با یکی از اصحاب دعوا وجود داشته باشد. 
ب - وکیل تسخیری قیم یا مخدوم یکی از طرفین باشد و یا یکی از طرفین مباشر یا متکفل امور وی یا همسر او باشد. 
ج - وکیل تسخیری یا همسر یافرزنداو وارث یکی اصحاب دعواباشد. 
د - وکیل تسخیری سابقاً در موضوع دعوای اقامه شده به عنوان دادرس یا داور یا کارشناس یا گواه اظهارنظر کرده باشد. 
ه - - بین وکیل تسخیری و یکی از طرفین و یاهمسر و یا فرزنداو دعوا حقوقی یا جزایی مطرح باشد و یا در سابق مطرح بوده وازتاریخ صدور حکم قطعی دو سال نگذشته باشد. 
و - وکیل تسخیری یا همسر یا فرزند او دارای نفع شخصی در موضوع مطرح باشند. 
وفق تبصره یک ماده 186 قانون آیین دادرسی کیفری که مقرر داشته: « در جرائمی که مجازات آن به حسب قانون، قصاص نفس، اعدام، رجم و حبس ابد است، چنانچه متهم شخصاً وکیل معرفی ننماید تعیین وکیل تسخیری برای او الزامی است مگر در خصوص جرایم منافی عفت که متهم از حضور یا معرفی وکیل امتناع ورزد.»
تبصره این ماده مبین الزام دادگاه در تعیین وکیل تسخیری در مواردی است که متهم، شخصاً وکیل معرفی نکرده باشد و آن در مورد جرایمی است که طبق قانون مجازات آن قصاص نفس، اعدام، رجم و حبس ابد باشد. هرچند قانونگذار در مقام بیان جلوگیری از افشای اسرار و هتک حیثیت و حرمت متهم، حضور وکیل مدافع را منوط به نظر او دانسته است، اما این اقدام مقنن، موجب تضییع یکی از تضمینات اساسی حق دفاع متهم یعنی حق داشتن وکیل مدافع در مرحله دادرسی شده است. بنابراین در جرایم راجع به منافی عفت چنانچه متهم از معرفی وکیل امتناع ورزد، دادرسی بدون حضور وکیل مدافع انجام می شود، ولو مجازات عمل ارتکابی اعدام، رجم و یا حبس دائم باشد.
 
 
وکیل معاضدتی:
وکیل معاضدتی در صورتی که فرد تمکن مالی نداشته باشد می تواند از کانون وکلای دادگستری در خواست وکیل معاضدتی کند پس از بررسی شرایط، کانون وکلا وکیل معاضدتی به فرد معرفی می کند وکیل معاضدتی مربوط به امور مدنی است.
اصول و قواعد حاکم بر رفتار موکل و وکیل معاضدتی:
1- وکیل معاضدتی حق دریافت هیچ وجهی تحت عناوین حق المشاوره ، حق الوکاله و غیره را به استثنای هزینه تمبر دادرسی از موکل خویش ندارد.
2- وکیل معاضدتی نمی تواند از موکل معاضدتی خود سند یا مدرکی بابت تضمین یا پشتوانه پرداخت حق الوکاله مطالبه کند و همچنین مجاز نیست قبول وکالت را منوط به سپردن تضمین مزبور نماید.
3- وکالت معاضدتی یک تکلیف قانونی است و بنابراین وکیل معاضدتی
اولاً: متعهد به قبول وکالت در موضوع تعیین شده از طرف شعبه معاضدت بوده و هست.
ثانیاً حق استعفا در پرونده یا تبدیل وکالت معاضدتی را به تعیینی نداشته  و ندارد.
ثالثاً: امتناع از قبول وکالت یا تغییر موضوع خواسته یا تأخیر در انجام امر، فاقد وجاهت حرفه ای و قانونی شغل وکیل می باشد و البته در مواردی  معاذیر قانونی برای وکالت معاضدتی یا صلاحدید وکیل به تغییر خواسته یا نحوه طرح دعوی ، موضوع می بایست به اطلاع شعبه معاضدت رسیده و با نظر موافق ایشان انجام شود.
4- وکیل پس از قبول وکالت و تنظیم و امضای قرارداد وکالت و وکالتنامه ، وکیل معاضدتی گزارش انجام امر را به پیوست نسخه ای از قرارداد به شعبه معاضدت محل تقدیم می نماید.
5- وکالت معاضدتی به معنای وکالت تبرعی و رایگان نیست،  بلکه بدان جهت با وکالت تعیینی متفاوت است که در ابتدای کار، هیج وجهی تحت عنوان حق الوکاله از موکل دریافت نمی شود ولی پس از پایان کار چنانچه موکل با دخالت وکیل معاضدتی در دعوای اقامه شده پیروز و حاکم گردید ، طبق قرارداد متعهد است حق الوکاله وکیل را بر اساس تعرفه حق الوکاله بپردازد.
6- وکیل معاضدتی بر اساس قانون متعهد است ازحق الوکاله دریافتی یک پنجم یا یک پنجم  آن را به عنوان سهم کانون وکلای دادگستری به حساب مربوط واریز و رسید آنرا به همراه گزارش کار،رونوشتی ازحکم یا احکام صادره به شعبه معاضدت تقدیم دارد.
7- وکیل، خواه معاضدتی یا تعیینی ، متعهد به حسن معاشرت ، گشاده روئی ، حس خیرخواهی و انسان دوستی استو موکل نیز می بایست در برخورد با وکیل بالأخص معاضدتی، مراتب احترام، ادب، قدرشناسی و حسن رفتار را رعایت نماید.
وجود وکیل پایه یک دادگستری چه به صورت قرارداد مستقل و یا به صورت وکیل معاضدتی و یا وکیل تسخیری امری است اجتناب ناپذیر تا جایی که خود قانون نیز این حضور وکیل را به صورت قانونی در بسیاری از دعاوی پیش بینی نموده است ولی بسیاری از افراد جامعه بر این باورند که وجود وکیل یا وکلای دادگستری هیچ تفاوتی در پرونده نخواهد داشت و در پاسخ گفتنی است که اگر وجود وکیل یا وکلای دادگستری در پرونده نفع و ضرری برای طرفین ندارد از چه باب است که در قانون وجود وکیل معاضدتی و وکیل تسخیری پیش بینی شده است و عدم وجود وکیل یا وکلای دادگستری باعث بی اعتباری در رأی خواهد شد پس برای دادرسی عادلانه به وکیل یا وکلای دادگستری مراجعه نماییم که عضو کانون وکلای دادگستری می باشند و پروانه وکالت خود را از کانون وکلای دادگستری دریافت نموده اند.


جمع آوری مطلب هادی کاویانمهر

۳۰ فروردين ۹۸ ، ۱۷:۱۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تقاص چیست..؟

تقاص اصطلاحی فقهی است به این معنا که داین «طلبکار» حق خود را از اموال مدیون «بدهکار» بدون مراجعه به قاضی استیفا کند.
البته رویه این موضوع را نپذیرفته و پیشنهاد نمی شود.

۳۰ فروردين ۹۸ ، ۱۲:۲۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر