⚖به روز بودن دانشجویان حقوق و پاسخگویی به سوالات هموطنانم.⚖

۱۹۳۱۰ مطلب توسط «هادی کاویان مهر» ثبت شده است

تفاوت سرقفلی و حق کسب و پیشه و تجارت

مفهوم سرقفلی عرفی

برای یافتن مفهوم عرفی سرقفلی، مراجعه به قانون یا حتی کتاب کفایت نمی کند؛ چرا که سرقفلی در حقوق ایران از بدو امر ریشه در عرف داشته و مفهوم واقعی آن در رابطه بین تجار و کسبه و در میان مردم عادی قابل درک است. امروزه بیشتر مغازه های قدیمی که در مکان های ارزشمند و تجاری بازارهای شلوغ شهرهای بزرگ و کوچک کشورمان واقع شده اند دارای سند سرقفلی عادی یا رسمی می باشند که بر اساس این اسناد اداره دارایی و شهرداری ها دارنده واقعی مغازه را صاحب سرقفلی می دانند و اعتبار خیلی از تجار بزرگ نیز همان سرقفلی مغازه می باشد که در برخی موارد حتی ارزش میلیاردی دارد.

وکیل سرقفلی واقعی

همان گونه که در کلیات این نوشته گفتیم اگرچه سابقه سرقفلی در عرف تجاری کشورمان به کمتر از یک قرن می رسد؛ اما کیفیت ایجاد آن به خوبی روشن نیست و اظهارنظرهایی که در این خصوص وجود دارد بسشتر احتمال و حدس و گمان می باشد؛ اما هیچ تردیدی نیست که علاوه بر سرقفلی ناشی از حق کسب و پیشه سرقفلی علی حده ای نیز در حقوق ایران وجود دارد.

به طوری که بعد از تصویب قانون روابط مؤجر و مستأجر سال ۱۳۵۶ به دلیل ایجاد قهری حق کسب و پیشه در املاک تجاری و ادامه اجباری عقد اجاره مطابق این قانون، برخی مالکان به این فکر افتاده اند که به جای انعقاد اجاره صرف که به مرور زمان منجر به ایجاد حق کسب و پیشه و نهایتاً انتقال آن تحت عنوان « سرقفلی » در عرف می شود، سرقفلی ملک تجاری خود را بدواً با گرفتن مبلغ قابل توجهی، با اجاره بهای جزئی ماهیانه واگذار نمایند که این شیوه با لحاظ سابقه عرفی آن و به علت سودمندتر بودن نسبت به اجاره صرف روز به روز شایع تر گردید.

به طوری که مالکین به جای اجاره دادن ملک خود و گرفتار شدن با محدودیت های ناشی از این قانون، مبلغی را که تا حدودی نیز به قیمت ملک نزدیک بود از مستأجر می گرفتند – که بعضی مواقع خود این مبلغ را سرقفلی نامیده اند – و با یک اجاره بهای خیلی جزئی به اصطلاح سرقفلی ملک خود را واگذار می کردند و از آنچه که هیچ قانونی در خصوص سرقفلی وجود نداشت و قالب عقد انتقال سرقفلی به اجاره بیشتر شباهت داشت.

از طرف دیگر حق کسب و پیشه حاصل از قانون روابط مؤجر و مستأجر نیز اغلب اوقات تحت عنوان « سرقفلی » منتقل می شد عرف و حتی مراجع قضائی با نگرش همسان به این دو مقوله حقوقی یعنی « سرقفلی واقعی » و« سرقفلی ناشی از حق کسب و پیشه » با نادیده گرفتن تفاوت های زیر بنایی این دو عمل حقوقی، سرقفلی واقعی را که یک رابطه کاملاً اختیاری و عرفی مبتنی بر اراده طرفین بود، تحت شمول قانون روابط مؤجر و مستأجر سال ۱۳۵۶ که یک قانون امری است قرار دادند تا به این ترتیب سرقفلی عرفی که از سال های قبل در روابط استیجاری اجتماع جاری بود شکل قانونی به خود بگیرد.

این در حالی است که سرقفلی واقعی یک رابطه ارادی صرف بوده که علی رغم شباهت هایی که بین آن و حق کسب و پیشه وجود دارد؛ تفاوت های چشمگیرش قابل اغماض و مسامحه نیست؛ لیکن الزام و شیوع عرفی سرقفلی به حدی بود که اراده ی قضائی را هم تحت شعاع قرار داد و علاوه بر سرقفلی ناشی از حق کسب و پیشه، سرقفلی واقعی عرفی ‌( سرقفلی به معنای اخص کلمه ) نیز تحت شمول این قانون قرار گرفت در حالی که شایسته بود این رابطه به جای تحمیل به قانون روابط مؤجر و مستأجر سال۱۳۵۶ با ماده ۱۰ قانون مدنی و عمومات قراردادها مورد سنجش قرار می گرفت تا ضمن ارادی و اختیاری باقی ماندن آن، الزامات عرفی بلا قیدش در رابطه بین مالک و دارنده سرقفلی ملحوظ می گردید. کما این که افراد جامعه کما بیش بدون توجه به قانون روابط مؤجر و مستأجر سال ۱۳۵۶ با ماده ۱۰ قانون مدنی اقدام به انتقال سرقفلی می کنند که البته لازم است مقنن با توجه به سابقه و رواج عرفی سرقفلی با تصویب قانونی جامع و کامل در این زمینه، در جهت قانونمند کردن « سرقفلی » اقدام کند.

تعریف حق کسب و پیشه و تجارت حق کسب و پیشه همان طور که از ظاهر عبارت نیز بر می آید ناشی از فعالیت و مشهوریت تاجر است. همان طور که قبلاً نیز گذشت برخی فرهنگ نویسان مفهوم حق کسب و پیشه را در مقابل لفظ سرقفلی آورده اند به طوری که سرقفلی در فرهنگ معین به این تعریف شده است : « حقی است که بازرگان و کاسب نسبت به محلی پیدا می کند به جهت تقدم در اجاره، شهرت جمع آوری مشتری و غیره …»

این تعریف بیشتر با مفهوم حق کسب و پیشه همخوانی دارد تا سرقفلی کما اینکه حقوقدانان نیز حق کسب و پیشه را با این مفهوم تعریف نموده اند. این حق در واقع نوعی حق تقدم در اجاره می باشد و به همین دلیل برخی از حقوقدانان آن را چنین تعریف نموده اند : « امتیازی است که به موجب آن مستأجر متصرف، به دلیل حقی که در نتیجه فعالیت خود در جلب مشتری پیدا کرده است در اجاره کردن محل کسب خود بر دیگران مقدم شناخته می شود.»

این مفهوم از حق کسب و پیشه هیچ یک از خصوصیات تعریف را ندارد و حق تقدم در اجاره تنها یکی از تبعات وجودی حق کسب و پیشه است که با توجه به زحمتی که مستأجر در جمع آوری مشتری و ایجاد رونق تجاری ملک کشیده است عرفاً هم می تواند در اجاره کردن محل، مقدم بر دیگران باشد که قانون روابط مؤجر و مستأجر سال ۱۳۵۶ بر این مبنا استوار است. تفاوت سرقفلی و حق کسب و پیشه و تجارت ۱ – سرقفلی از اول اجاره حتی به محض اتمام ساخت و ساز مکان تجاری وجود دارد. به طوری که مشهور است بعد از اتمام ساخت و ساز مکان های تجاری سرقفلی ملک را با انواع جملات مشابه مثل :

« سرقفلی این ملک به فروش می رسد » در معرض فروش قرار می گیرد در حالی که حق کسب و پیشه بدواً موجودیت نداشته و تدریجاً با فعالیت مستأجر حاصل می شود. ۲ – اسقاط حق کسب و پیشه در اول اجاره با توجه به این که هنوز به وجود نیامده به لحاظ عدم امکان اسقاط مالم یجب ممکن نیست در حالی که توافق طرفین اجاره مبنی بر اسقاط سرقفلی مواجهه با هیچ ایرادی نیست. ۳ – مبنای سرقفلی ناشی از پرداخت مبلغ در اجاره اول است در حالی که مبنای حق کسب و پیشه بستگی به حسن شهرت و جمع آوری مشتری و رونق کسب دارد.

۴ – حتی اگر مکان تجاری بدون دریافت سرقفلی اجاره داده شود ممکن است مستأجر بعد از اتمام مدت اجاره، دارای حق کسب و پیشه و تجارت شود و برعکس قضیه هم صادق است؛ یعنی فردی مکانی را با پرداخت سرقفلی اجاره کند و به عنوان گاراژ از آن استفاده کند در این حالت حق کسب و پیشه و تجارت برای مستأجر متصور نیست. ۵ – میزان حق کسب و پیشه به تعداد مشتری های محل کسب و رونق کسب و کار بستگی دارد در حالی که میزان حق سرقفلی با موقعیت و کیفیت بنا در ارتباط است. النهایه گفتنی است که می توان با تعمق و تأمل، مشترکاتی بین سرقفلی و حق کسب و پیشه پیدا کرد؛

ولی در تفاوت مفهومی معنای این دو تأسیس تردیدی وجود ندارد. خصوصاً تصویب قانون روابط مؤجر و مستأجر ۱۳۷۶ و پیش بینی سرقفلی به جای حق کسب و پیشه و ممنوعیت پرداخت هرگونه وجهی خارج از مقررات قانون موصوف بر اساس تبصره ماده ۱۰ همان قانون، مهر تأییدی است بر عقیده اخیرالذکر که هرگونه شک و تردیدی را در این باب مرتفع می سازد؛ اما مسلّم است که قانون گذارنظر با قبول نظر گروهی که به وحدت مفهومی سرقفلی و حق کسب و پیشه و تجارت معتقدند با فاصله گرفتن از واقعیت جاری جامعه، خود را با نظر فقها مطابقت داده است چه همان طور که گفته شد فقها پرداخت حق کسب و پیشه را غیر شرعی می دانند و تا مدت ها بعد از انقلاب در خصوص پرداخت آن اختلاف نظر وجود داشت.

۲۸ آبان ۹۷ ، ۱۹:۳۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

دادخواست تخلیه محل سرقفلی به جهت تخریب و نوسازی

مشخصات طرفین
خواهان :
خواننده :
خواسته یا موضوع – صدور حکم به تخلیه عین مستأجره واقع در پلاک ثبتی …. به جهت تخریب و نوسازی به تجویز با جلب نظر
کارشناس نسبت به حق کسب و پیشه مستأجرین به انضمام کلیه خسارات دادرسی و حق الوکاله وکیل
دلایل و منضمات – رونوشت مصدق ۱ – سند مالکیت ۲ – پروانه ساختمانی ۳ – ثانی دادخواست ۴ – وکالتنامه وکیل

ریاست محترم دادگاه عمومی حقوقی
احتراماً به استحضار می رساند :
۱ . موکل به موجب سند مالکیت شماره ……. مالکیت ملک به پلاک ثبتی …… واقع در قطعه سوم به …… درید مالکانه دارد.
۲. قسمتی از ملک به صورت یک باب مغازه در ید استیجاری خواندگان بوده است با توجه به اینکه ملک فرسوده بوده و نیاز به
تخریب و نوسازی دارد موکل نیز از شهرداری پروانه ساختمانی به شماره ……. برای تخریب و نوسازی دریافت نموده لذا مستنداً
به بند یک ماده ۱۵ قانون روابط مؤجر و مستأجر ۱۳۵۶ درخواست رسیدگی و صدور حکم به تخلیه عین مستأجره با جلب نظر
کارشناس نسبت به پرداخت حق کسب و پیشه مستأجرین به انضمام کلیه خسارات قانونی مورد استدعاست.

۲۸ آبان ۹۷ ، ۱۹:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مرخصی استحقاقی

 آیا می دانید:

با توجه به اینکه مطابق ماده ۷۴ و تبصره ۱ ماده ۷۶ قانون کار,مدت مرخصی استعلاجی و مرخصی زایمان,با تایید سازمان تامین اجتماعی ,جزء سوابق کار کارگران محسوب می شود(یعنی به منزله کارکرد کارگر در کارگاه است)از اینرو به این ایام نیز مرخصی استحقاقی تعلق می یابد؟

مثال ؛

*کارگری که در طول سال از مرخصی ۹ ماهه زایمان استفاده کرده است از مرخصی استحقاقی موضوع ماده ۶۴ قانون کار نیز برخوردار میگردد .

۲۸ آبان ۹۷ ، ۱۵:۴۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

توقیف کارگر به موجب شکایت کارفرما

 طبق ماده 18 قانون کار در صورتی که کارفرما از کارگر خود به مراجع قضایی شکایت کند، ولی موجب محکومیت کارگر نشود و کارگر تبرئه شود، کارفرما باید دستمزد دوره توقیف و تعلیق او را بپردازد و حق‌بیمه مربوطه را نیز به سازمان تامین‌اجتماعی پرداخت کند. در وضعیت تعلیق قرارداد کار به موجب شکایت کارفرما، ۵۰ درصد از حقوق ماهیانه کارگر (در صورتی که متاهل باشد) به‌عنوان علی‌الحساب به خانواده کارگر توقیف‌شده توسط کارفرما پرداخت می‌شود.

۲۸ آبان ۹۷ ، ۱۵:۴۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آیا می‌توان با استناد به فیلم ضبط شده‌، از شخصی شکایت کرد؟

دلایل اثبات جرم عبارتند از: مطابق ماده ۱۶۰ قانون مجازات اسلامی ادله اثبات جرم عبارت است از: اقرار، شهادت، قسامه و سوگند در موارد مقرر قانونی و علم قاضی.
 
بنابراین فیلم ضبط شده یا صدای ضبط شده و سایر مواردی از این دست نمی‌تواند به‌عنوان تنها دلیل شاکی، کافی باشد.
 
هرچندکه می‌توان چنین مواردی را به‌عنوان اماره‌ای در کنار سایر اماره‌ها قرار داد که قاضی رسیدگی‌کننده به پرونده بتواند براساس آن به علم کافی در مورد قضیه دست یابد و رای صادر کند.

در حالت کلی در پرونده های کیفری اماره ای قوی برای علم قاضی و در پرونده های حقوقی اماره ای قوی در کارشناسی میباشد/میزان

۲۸ آبان ۹۷ ، ۱۵:۳۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تست جزا.

اگر پدری برای نجات جان فرزندش، راننده ای را با تهدید جانی، اکراه غیرقابل تحمل کند که آنها را  به بیمارستان برساند، اقدام پدر از جهت تهدید جانی راننده منطبق با کدام مانع مسئولیت کیفری است؟

۱ .احسان
 ۲ .دفاع مشروع
 ۳ .اکراه
 ۴ .اضطرار


پاسخ
گزینه ۴ صحیح می باشد .

مستند به ماده ۱۵۲ ق.م.ا مصوب ۱۳۹۲ که مقرر می دارد 《 هرکس هنگام بروز خطر شدید فعلی یا قریب الوقوع از قبیل آتش سوزی، سیل، طوفان، زلزله یا بیماری به منظور حفظ نفس یا مال خود یا دیگری مرتکب رفتاری شود که طبق قانون جرم محسوب می شود قابل مجازات نیست مشروط بر اینکه خطر را عمداً ایجاد نکند و رفتار ارتکابی با خطر موجود متناسب و برای دفع آن ضرورت داشته باشد.》

۲۸ آبان ۹۷ ، ۱۵:۲۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مجازات انتظامی وکلا

 

مجازاتهای انتظامی به قرار ذیل است:
۱-اخطار کتبی
۲-توبیخ با درج در پرونده
۳-توبیخ با درج در روزنامه رسمی و مجله کانون
۴-تنزل درجه
۵-ممنوعیت از سه ماه تا سه سال
۶-محرومیت دائم از شغل وکالت
تخلف از نظاماتی که کانون برای وکلا تعیین مینماید مستوجب مجازات انتظامی درجه ۱ و ۲ است.
 مصادیق و اعمال مستوجب مجازات انتظامی درجه ۳:
·        انجام وکالت بدون تمدید پروانه
·        تجاهر به مسکر و مواد مخدره و مراوده در اماکن فساد
·        عدم حضور در جلسات دادگاه بدون عذر موجه
·        عدم قبول مراسلات کانون و امتناع از دادن رسید در قبال آنها
·        عدم ارائه رسید در قبال وجوه و اموال و اسناد دریافتی از موکل
·        عدم رعایت تقدم در جلسات محاکمه ای که همزمان هستند یا عدم رعایت تقدم محاکمات کیفری
·        وکالت در محلی که وکیل در زمان اشتغال به خدمت قضایی در آنجا شاغل بوده برای بار اول
·        تمرکز فعالیت وکالتی و یا تاسیس دفتر وکالت در غیر از محل مجاز برای بار اول
 
مصادیق و اعمال مستوجب مجازات انتظامی درجه ۴:
·        عدم ارائه رسید در قبال وجوه و اموال و اسناد دریافتی ازموکل
·        تجاهر به مسکر و مواد مخدره و مراوده در اماکن فساد
·        انجام وکالت بدون تمدید پروانه
·        عدم حضور در جلسات دادگاه بدون عذر موجه
·        اشتغال به شغل وکالت و مداومت در انجام آن
·        معرفی خود با درجه بالاتر
·        تحصیل وکالت با توسل به وسایل فریبنده
·        تحصیل وجه یا مال یا سند دیگری زائد بر حق الوکاله قراردادی، یا تعرفه ای( در مواردیکه قراردادی در بین نیست)
·        عدم اطلاع استعفا به دادگاه و موکل یا استعفا در زمانی که موکل مجال کافی برای معرفی وکیل جدید ندارد
·        قبول وکالت در دعاوی که وکیل قبلا با سمت قضایی یا داوری در آن دخالت داشته است
·        قبول وکالت علیه ارگانهای دولتی  که  وکیل سنت وکالت یا مشاوره آن اداره را دارد
·        استعفاء از وکالت و قبول مجدد آن  یا اعمال مشابه به منظور اطاله دادرسی
·        اظهارات غیر محترمانه نسبت به محاکم و مقامات رسمی و همکاران و اصحاب دعوی و سایر اشخاص
·        عدم آگاه نمودن موکل به منظور پرداخت هزینه های پرونده که موجب تضییع حق موکل گردد
·        وکالت در محلی که وکیل در زمان اشتغال به خدمت قضایی در آنجا شاغل بوده برای بار دوم
·        تقدیم عرضحالی که از حیث تمبر ناقص است
·        تمرکز فعالیت وکالتی و یا تاسیس دفتر وکالت در غیر از محل مجاز برای بار دوم
مصادیق و اعمال مستوجب مجازات انتظامی درجه ۵:
·        قبول وکالت بصورت تصنعی (در ظاهر بنام دیگری در باطن برای خود)
·        افشاء اسرار موکل
·        تخلف از قسم
·        عدم تحویل یک نسخه از وکالتنامه به موکل برای باراول
·        وکالت در محلی که وکیل در زمان اشتغال به خدمت قضایی در آنجا شاغل بوده برای بار سوم
·        عدم تحویل پروانه به کانون بعد از اعلام کانون مبنی بر تعلیق پروانه
·        شرکت در مدعی به
·        انتقال قرارداد حق الوکاله به دیگری
·        تمرکز فعالیت وکالتی و یا تاسیس دفتر وکالت در غیر از محل مجاز برای بار سوم
مصادیق و اعمال مستوجب مجازات انتظامی درجه ۶:
·        مواضعه و تبانی با طرف دعوی و خیانت به موکل
·        قبول وکالت علیه موکل سابق در همان موضوعی که وکالت آنرا بعهده داشته است
·        تحصیل پروانه وکالت بدون داشتن شرایط مقرره و یا فاقد شرایط مذکور شدن
·        اثبات خلاف عذری که وکیل برای عدم حضور در دادگاه یا دادسرا یا دادگاه انتظامی اظهار نموده
·        عدم تحویل یک نسخه از وکالتنامه به موکل برای بار دوم
·        وکالت در محلی که وکیل در زمان اشتغال به خدمت قضایی در آنجا شاغل بوده برای بار چهارم
·        عدم تحویل پروانه به کانون پس از اعلام کانون مبنی بر تعلیق پروانه
·        شرکت در مدعی به
·        انتقال قراردادحق الوکاله به دیگری
۲۷ آبان ۹۷ ، ۲۰:۱۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

چگونه خلاصه نویسی کنیم ؟

یکی از دغدغه های عزیزان رشته حقوق فرار بودن مطالب است.خلاصه نویسی بهترین راه به خاطر سپردن مطالب سخت
چگونه خلاصه نویسی کنیم ؟
به طور کلی خلاصه ‌نویسی و یادداشت ‌برداری به چهار دلیل پیشنهاد می‌شود:

اول اینکه هنگام مطالعه و دقیق خوانی از اصول مهم به شمار می‌آید و در عمیق تر کردن یادگیری مؤثر است.

دوم حجم و زمان مرور کمتر شده و امکان مرورهای چندین باره را به شکلی سریع فراهم می ‌کند و سوم اگر به شیوه‌ای صحیح انجام گیرد به هنگام مرور بهتر و مؤثر از خود مطلب مفید واقع می ‌شود و چهارم این امکان را فراهم می‌کند که تمام مطالب و مباحث مرتبط با یک موضوع را که در کتاب درسی، جزوه، کتاب کمک آموزشی و هر منبع دیگری پراکنده باشد را در یک جا جمع ‌آوری کرده و از پراکنده خوانی جلوگیری نمود.
ابزار کار خلاصه‌ نویسی علاوه بر ابزارهای رایجی که هنگام مطالعه دارید تنها یک ابزار مجزا لازم دارد و آنهم دفترچه یادداشت می‌باشد.
از خلاصه ‌نویسی در برگه‌های پراکنده و بدون صحافی خودداری نمایید چرا که با گذر زمان حجم یادداشت‌ها افزایش خواهد یافت و ترتیب آنها به هم خواهد خورد که یافتن و مرتب نمودن آنها زمان و انرژی زیادی می‌طلبد و کاری خسته کننده است.
می توانید از یک سر رسید قدیمی یا دفترچه یادداشت با اندازه مناسب برای این منظور استفاده کنید.
روش های مختلف
آنچه که ما با عنوان کلی خلاصه ‌نویسی از آن یاد می کنیم، شامل فنون مختلف یادداشت ‌برداری، حاشیه نویسی، خط کشی زیر جملات، دسته‌ بندی و علامت‌گذاری می‌شود که در ادامه به توضیح در مورد آنها کدام خواهیم پرداخت.
به طور کلی خلاصه ‌نویسی و یادداشت ‌برداری به چهار دلیل پیشنهاد می‌شود: اول اینکه هنگام مطالعه و دقیق خوانی از اصول مهم به شمار می‌آید و در عمیق تر کردن یادگیری مؤثر است. دوم حجم و زمان مرور کمتر شده و امکان مرورهای چندین باره را به شکلی سریع فراهم می ‌کند و سوم اگر به شیوه‌ای صحیح انجام گیرد به هنگام مرور بهتر و مؤثر از خود مطلب مفید واقع می ‌شود و چهارم این امکان را فراهم می‌کند که تمام مطالب و مباحث مرتبط با یک موضوع را که در کتاب درسی، جزوه، کتاب کمک آموزشی و هر منبع دیگری پراکنده باشد را در یک جا جمع ‌آوری کرده و از پراکنده خوانی جلوگیری نمود.
علامت‌گذاری و خط کشی زیر جملات
همانطور که در شماره قبل خواندید بهترین فن مطالعه درگیر شدن با مطلب یا به اصلاح مطالعه فعال می‌باشد. علامت‌گذاری سریع ترین روش برای مطالعه فعال بوده و البته نکات مهم را نیز مشخص می‌کند. زمانی که مطلبی را مطالعه می‌کنید جایی که برایتان سؤال باقی می ‌ماند و مطلب را کامل متوجه نمی ‌شوید از علامت سؤال (؟) استفاده نمائید و کنار آن مطلب علامت بزنید. هرجا احساس نمودید منطقه سؤال خیز بوده و به نکته خطرناکی اشاره شده است علامت خطر (!) و جایی که به یک کلمه یا عبارت کلیدی برخوردید دور آن خط بکشید، پاراگراف های مهم را با علامت ضربدر (*) مشخص کنید. به طور کلی هنگام مطالعه استفاده از علامت‌ گذاری سرآغاز خوبی برای مطالعه دقیق و فعال می‌باشد. فراموشی نکنید که این کار را با مداد انجام دهید چرا که ممکن است با پیشروی در مطالعه‌ تان متوجه شوید علامت قبلی اشتباه بوده و نیاز به تغییر داشته باشد. دقت داشته باشید که شلوغ کاری نکنید در استفاده از علامت ‌ها و انتخاب جملاتی که خط کشی می‌ شوند زیاده ‌روی نکنید چرا که در مطالعه‌ های آتی حوصله ‌تان سر می‌رود.

حاشیه نویسی
هر مطلبی که نوشته می ‌شود با هدف انتقال یک سری مطالب جدید و مهم به مخاطب می ‌باشد و برای اینکه این انتقال به نحوی مطلوب و ماندگار صورت پذیرد شرح و بسط و مثال و داستان ‌هایی به آن مطلب جدید و اصلی اضافه می‌شود. به عنوان مثال ساختار یک پاراگراف برای توضیح یک جمله کلیدی است که به طور معمول اولین یا آخرین جمله آن پاراگراف را تشکیل می‌دهد. دومین قدم در راه خلاصه‌ نویسی این است که کلیدی‌ ترین جمله هر پاراگراف را استخراج کرده به زبان خودتان در حاشیه کتاب یا جزوه یادداشت کنید. در پایان هر پاراگراف از خودتان بپرسید این پاراگراف قصد داشت چه مطلبی را به من بیاموزد و آن را در یک جمله و با زبان خودتان، نه کتابی بیان کرده و یادداشت نمایید. به علاوه می‌توانید سؤال، انتقاد و یا هر مطلب دیگری را که مربوط به همان موضوع باشد و در جای دیگری خوانده‌اید را حاشیه‌نویسی کنید. این فرآیند به تمرکز فکر، دقت، حفظ و یادگیری بهتر کمک می‌کند.

یادداشت‌ برداری
اصلی‌ ترین نوع خلاصه ‌نویسی یادداشت ‌برداری می ‌باشد که عبارت است از برداشت کلیدی ‌ترین مفاهیم هر مطلب و ثبت آن در دفترچه‌ای جداگانه به شیوه‌ای خاص که در مرورهای آتی کارایی داشته باشد.
دو ویژگی
هر برگه یادداشت ‌برداری شده باید دارای دو ویژگی مهم باشد. اول اینکه باید خلاصه و کلیدی باشد. یعنی آنچه که یادداشت می‌کنید باید حجمی بسیار کمتر از آنچه که در متن اصلی موجود است داشته باشد. عده‌ای هر خط متن را مهم تلقی می‌کنند و همه را یادداشت می‌کنند این کار هیچ خاصیتی ندارد و از فوایدی که برای خلاصه‌نویسی برشمردیم بهره‌ای نخواهد داشت. دومین ویژگی یادداشت‌ برداری تداعی‌گر بودن یادداشت ‌هاست یعنی همه آنچه را که پاراگراف و متن قصد انتقال آن را داشت به شما انتقال داده و یادآوری می ‌نماید. به بیان ساده یادداشت ‌ها باید مفید اما مختصر باشند.

چگونه یادداشت‌ برداری کنیم

بهتر است قبل از یادداشت‌ برداری با دو فن علامت‌گذاری و حاشیه‌ نویسی مطالب مهم را مشخص نمایید. سپس تمام مطالب مشخص شده را بار دیگر مرور کرده و به شکل کلیدی در دفتر یادداشت ‌برداری ثابت نمایید. دقت داشته باشید یادداشت‌ برداری شما باید شامل تمام نکات اصلی و کلیدی متن باشد تا شما را بی ‌نیاز از مراجعه ‌های بعدی به مطلب بنماید.
بهترین روش
بهترین روش برای یادداشت ‌برداری آن چیزی است که به نام «درخت حافظه»، «شبکه مغزی»، «طرح سازمانی» و «نقشه ذهنی» می ‌نامند. طرح شبکه مغزی یا نقشه‌ذهنی که برای اولین بار توسط «تونی بوزان» معرفی گردید از ساختاری شبیه شبکه‌ های مغزی برخوردار بوده و در به خاطر سپاری مطالب کمک فراوانی می‌کند. بدیهی است این روش بیشتر برای مطالبی که قابل سازمان ‌دهی می ‌باشند مثل انواع آرایه‌ های ادبی، صیغه ‌های فعل، روش رفع ابهام و … کاربرد بسیار بالایی دارد.
روش کار نیز به این شکل است که «تز اصلی» یعنی همان مهمترین و کلیدی ‌ترین نکته کل متن را به شکل افقی در وسط کاغذ نوشته و با شاخه ‌های مختلف «نکات اصلی» را به آن متصل می ‌کنیم و هر نکته اصلی می‌ تواند خود به چندین نکته فرعی و جزیی متصل گردد.
بهترین روش برای یادداشت ‌برداری آن چیزی است که به نام «درخت حافظه»، «شبکه مغزی»، «طرح سازمانی» و «نقشه ذهنی» می ‌نامند. طرح شبکه مغزی یا نقشه‌ذهنی که برای اولین بار توسط «تونی بوزان» معرفی گردید از ساختاری شبیه شبکه‌ های مغزی برخوردار بوده و در به خاطر سپاری مطالب کمک فراوانی می‌کند. بدیهی است این روش بیشتر برای مطالبی که قابل سازمان ‌دهی می ‌باشند مثل انواع آرایه‌ های ادبی، صیغه ‌های فعل، روش رفع ابهام و … کاربرد بسیار بالایی دارد.
روش‌های دیگر
استفاده از نقشه ذهنی یا (MIND MAP) برای همه درس ‌ها امکان‌ پذیر نیست این به عهده شماست که با رعایت اصول آموزش داده شده و با بهره‌گیری از خلاقیت خودتان از فنون مختلف یادداشت‌ برداری استفاده نمائید.
دسته‌ بندی
یکی دیگر روش‌ های مهم خلاصه‌ نویسی «دسته‌بندی» است. این روش برای مباحثی که شامل دسته ‌ها و طبقه‌ بندی‌ های مختلف می ‌باشند بسیار مفید است مانند تاریخ ادبیات و یا احادیث درس دین ‌و زندگی. روش کار نیز به این صورت است که مطالب مختلفی که بتوان در یک دسته قرار داد را یک جا نوشته و دسته‌ بندی می ‌شوند. به عنوان مثال می‌شود شاعران را بر حسب قرن و یا احادیث را بر اساس اشخاص دسته‌ بندی نمود.
تاریخ یادداشت ‌برداری
آخرین نکته مهمی که در خلاصه ‌نویسی باید اجرا نمایید این است که تاریخ یادداشت‌ برداری را درگوشه برگه یادداشت نمایید تا زمان‌ های خاص مرور سر درگم نشوید

۲۷ آبان ۹۷ ، ۲۰:۱۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

چگونه باید بنویسیم؟

مقدمه

فلسفه ی نوشتن! ….. خلقت وجود انسان اجتماعی بودن او می باشد. انسان درابتدای تولد در اجتماعی پا به عرصه ی وجود به نام بیمارستان می گذارد، سپس به خانواده وفامیل تعلق می گیرد، با رشد اواجتماع وی نیزبزرگترمی شود ، به مدرسه وسپس به دانشگاه وغیره راه پیدا می کند، عامل رشد اجتماعی وفکری هرفرد بستگی به نوع ارتباطی که با دیگران برقرارمی کند

بین افراد مختلف متفاوت است، با استفاده ازبرقراری ارتباط با دیگران فکرورفتارناشی ازآن شکل می گیرد ، واکنش نشان می دهد ومفتخربه فتخ کرات آسمانی می گردد، بشربرای ایجاد ارتباط با همنوعان خود ازوسائل مختلفی استفاده می نماید درآغازخلقت ازایما واشاره آتش ودود ، گرد وخاک ، صدای تبل ، پیک وبا پیدایش زبان فریاد وخط نیزاستفاده نموده است. بشر پس از اختراع خط به راحتی توانسته است به وسیله ی نوشتن اقدام به ارتباط وانتقال اطلاعات بنماید.

فلسفه ی نوشتن

آن چه سبب می شود که به جای استفاده ازانواع وسایل ارتباطات ازنوشته استفاده شود آثارو قدمت نوشته می باشد . خواسته، اطلاعات فکروآگاهی هرفرد که ازمغزوفکرتراوش کند سپس به وسیله ی قلم وکاغذ ترسیم شود می توان گفت تغییربیان به نوشته با هدف معین ومشخص، واین که بتوان ازنوشته به عنوان سند قابل دفاع ودرمراحل دیگردرزمان های مختلف استفاده شود بر سایرارتباطات ارجعیت دارد.

چگونه باید بنویسیم

زمانی که می خواهید شروع به نوشتن کنید به مواردی خاص دقت کنید ازجمله :

۱- هدف خود را ازنوشتن مشخص کنید، چرا می نویسید؟

۲- برای چه کسی می خواهید بنویسید؟ مخاطب خود را مشخص کنید!

۳- آیا می توانید به جای نوشتن برای برقراری ارتباط ازوسایل دیگراستفاده نمایید؟ (‌ تلفن ، ایمیل، فکس و…..)‌

۴- مزیت نوشتن را نسبت به سایرعوامل مشخص نمایید؟

۵- چه پیامی می خواهید بدهید؟

۶- منتظر چه جوابی هستید؟

۷- تا چه زمانی این نوشته دارای اهمیت است؟

دربسیاری مواقع شاهد این هستیم که نوشته ها یا نامه ها بدون جواب به بایگانی انتقال داده می شود حتی دربعضی ازمواقع پیرامون یک موضوع چندین بارمکاتبه می شود ولی پاسخی دریافت نمی شود که بعد ازپیگیری مشخص می شود نوشته دارای مشکلاتی بوده است. برای این که نامه یا نوشته درجریان ارتباط قرارگیرد ومنجربه پاسخ شود باید مواردی را درتنظیم نوشته رعایت کنید:

۱- موضوع ومتن نامه واضح ومشخص باشد . ۲- مبهم نباشد. ۳- دو پهلو نباشد. ۴- علائم نوشتار درتکمیل معنی کلمات استفاده شود. ۵- درتنظیم هرپاراگراف با پاراگراف بعدی یک سانتی مترفاصله رعایت وتنظیم شود. ۶- دریک نامه ونوشته نباید بیش ازیک موضوع نوشته شود ۷- کاغذ باید مناسب متن باشد. ۸- برای نوشتن نامه ها کاغذ نامه باید دارای سرلوحه ی مناسب باشد. ۹- نامه ها ونوشته های رسمی را با سرلوحه خاص ازنامه ونوشته ی شخصی جدا نمایید. ۱۰- سرلوحه ی هرنامه باید دارای نام خدا، تاریخ، وموضوع باشد.

۱۱- بهتراست تاریخ درسمت چپ نامه با رعایت ۲ سانتی مترازحاشیه نوشته شود دروسط کاغذ نام خدا ودرسمت راست با رعایت ۲/۵ سانتی مترازحاشیه موضوع نامه نوشته شود که درنامه های اداری معمولا کاغذ نامه دارای سرلوحه ی خاص می باشد

مانند از: به: موضوع:

به صورت عمودی با فاصله ی یک سانتی مترزیر هم نوشته وازحاشیه ی سمت راست با فاصله ی ۲/۵ سانتی متر.
۱۲- برای نوشتن موضوع چکیده ای ازمتن در سه کلمه درمقابل موضوع می نویسیم سپس مقدمه ی نامه را برای آماده سازی ذهن خواننده دریک سطردرارتباط با موضوع نوشته می شود معمولا مقدمه دروسط کاغذ با رعایت فاصله ی سمت راست وچپ به یک اندازه تنظیم ونوشته می شود . متن اصلی با فاصله ی یک سانتی متر عمودی بعد ازمقدمه حاشیه سمت راست ۲/۵ سانتی متر وحاشیه سمت چپ ۲سانت نوشته می شود ممکن است متن اصلی درچند پاراگراف مرتبط با هم یا یک پارا گراف تنظیم و نوشته می شود . در پایان هرجمله باید ازعلائم نوشتاری مناسب برای تکمیل معنی جمله استفاده شود . درپایان متن درصورت نیازپیشنهاد ، اختتامیه ونتیجه گیری نوشته می شود. پیشنهاد می شود درپایان متن با یک نقطه وممیزمتن بسته شود که کلمه یا جمله ازطرف دیگران به متن اضافه نشود، سپس یک سانتی مترازمتن به صورت عمودی پایین رفته نام ونام خانوادگی نوشته می شود. مکان امضاء یک سانتی مترپایین ترازنام ونام خانوادگی ترسیم می شود . چنان چه نامه اداری ومهردار است مکان عنوان پست فرد یک سانتی مترپایین ترازامضاء نوشته می شود، بهتراست مهراداره روی نام ونام خانوادگی وعنوان پست حک نشود. پیشنهاد می شود یک سانتی مترپایین ترازامضاء حک شود دلیل این امراین است که مشخصات پایین نامه سمت چپ کاملا واضح رویت شود .

آن چه سندیت نامه اداری را مشخص می نماید شماره ، امضاء ومهراداره است . آن چه درنامه شخصی هویت نامه را مشخص می کند تاریخ وامضاء نامه است.

چنان چه درسازمان و موسسات ازطرف رئیس تفویض اختیارشود فردی که مسئولیت ازطرف رئیس می گیرد ودارای امضاء باشد باید بعد ازنوشتن نام ونام خانوادگی ریئس سازمان وعنوان پستی یک سانتی مترپایین رفته ( به صورت عمودی)،‌ نام ونام خانوادگی خود را نوشته وامضاء نمایید ودرمقابل عنوان پستی رئیس سازمان یا نام ونام خانوادگی وی کلمه ی ازطرف نوشته می شود. ازاین که درمقابل نام تفویض اختیارشونده کلمه ی ازطرف قید شود معنی نامه تغییر می کند ومشخص نیست چه کسی رئیس وچه کسی دارای حق امضاء است.

ازکاربرد کلمات خارجی درنوشتارجدا خود داری شود . همچنین تا آن جا که ممکن است از کلمات عربی استفاده نشود مگراین که معادل آن کلمه ( فارسی)‌ نباشد. درپایان نامه سعی شود با

به نام خدا

تاریخ ………….

از: شماره ………..

به: پیوست ………..

موضوع :

مقد مه : ………………………………………….

پاراگراف اول…………………………………………………………

…………………………………………………………………….

پاراگراف دوم …………………………………….

……………………………………………………………………………………

……………………………………………………………….

ازطرف

گیرنده رونوشت: نام ونام خانوادگی

۱- امضاء

۲- عنوان پست

۳- مهر

درصورتی که نامه دارای تفویض اختیارباشد کلمه ی ازطرف بدین صورت نوشته می شود ونام ونام خانوادگی فردی که اختیارامضاء دارد بعد ازعنوان پست نوشته می شود./

کلمات احترام آمیزنامه تمام شود اما ازچاپ لوسی کردن وسماجت درنامه خود داری شود.

نمونه یک نامه رسمی:

نمونه نامه شخصی

به نام خدا

تاریخ……………

موضوع : ………….

مقدمه: ………………………………………….

پاراگراف اول…………………………………………….

…………………………………………………………………

پاراگراف دوم……………………………………………..

………………………………………………………………..

نام ونام خانوادگی

رونوشت: امضاء

۱-

۲-

۳-

نتیجه: با توجه به اهمیت نوشته واین که یک نوشته ممکن است به صورت آرشیوحالت تاریخی به خود بگیرد ویا بخواهیم نامه یا نوشته درجریان کارقرارگیرد باید ازاصول نامه نگاری استفاده شود. نامه خوانا وخوش خط نوشته شود. موضوع کاملا مشخص باشد.

پیشنهاد: برای این که بتوان نوشته ی خود را پی گیری نمود تا به نتیجه ی مطلوب منتهی شود و نامه در جایگاه خود قرار گیرد نامه های شخصی را بعد ازثبت دردبیرخانه ی سازمان مربوط شماره ی آن را ازمسئول دبیر خانه خواسته تا درمواقع مورد نیاز با همان شماره اقدام به پی گیری نامه آسان شود.

پایان

۲۷ آبان ۹۷ ، ۲۰:۰۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نمونه لایحه تجدید نظرخواهی حقوقی سند عادی

ریاست محترم و قضات والامقام دادگاه تجدیدنظر استان -------

با سلام و عرض ادب

احتراماً اینجانب با وکالت از آقای/خانم …………….. ، موارد ذیل را به جهت تجدید نظر خواهی از رای شماره ………………………….. صادره از شعبه ……..دادگاه عمومی حقوقی……..به جهت احقاق حقوق موکل به استحضار می رساند و پیشاپیش از حسن توجه عالی مقامان کمال تشکر را دارم.

خلاصه عرایض

  • صدور رای بدوی بدون در نظر گرفتن همه ی جوانب و لوایح تحت تاثیر شخصیت قدرتمند وکیل طرف مقابل و نه تاثیر دفاعیات ایشان
  • محکومیت فروشنده یعنی ----- به تنهایی بدون توجه به این نکته که در این پرونده آقای ------- ریاست و صاحب امتیاز فروشگاه نیک انجام است و پس از همه این موارد فروشنده بینوا اخراج گردیده با کوله باری از بدهی های فروشگاه که به جیب آقای ----------رفته فروشنده که کاملاً معسر است محکوم شده و و باید پاسخگوی بدهی -------------باشد .

شرح ماوقع :

موکل بنده یعنی آقای ---- ------ دارای فروشگاه تاسیساتی می باشد و حسب اعتمادی که به مرور زمان بین موکل و همکاران به وجود می آید گاهی اوقات حسب درخواست کتبی همکاران اجناس مختلف را ارسال میدارد و هزینه آن را یا همان روز یا نهایتاً چند روز بعد دریافت میدارد.

در تاریخ ۲۶ /۰۸ /۹۵ فروشگاه…………… که نمایندگی فروش محصولات ایران رادیاتور را به عهده دارد با نامه ای ممهور به مهر فروشگاه نیک انجام به صورت کتبی تعداد ۱۰۰۰ پره ایران رادیاتور مدل ترمو و ۱۵۰۰ دست شیر و زانو گرما در خواست میکند و ذیل این درخواست را نماینده فروشگاه امضاء می نماید و برای موکل ارسال میدارد.

موکل نیز حسب شناخت و همچنین اعتمادی که به فروشگاه نیک انجام داشته همه ی موارد درخواستی را به اضافه ۵۰۰ پره ایران رادیاتور مدل ترمو اضافی که حسب تماس فروشگاه و درخواست شفاهی ایشان ابراز شده بود را به فروشگاه ارسال میکند و نماینده فروشگاه (که وکیل --------- در لایحه ای که به دادگاه کیفری میدهد ایشان را جزء ۴ نفری میداند که امضاء وی برای فروشگاه ایجاد مسئولیت میکند)  نیز پس از دریافت کالا در داخل فروشگاه ذیل آن را گواهی نموده و مهر فروشگاه را پای برگه میزند.

پس از این موکل علیرغم مراجعات مکرر به فروشگاه، نماینده هایی  که ذیل رسید را امضا نمودند و مدیریت فروشگاه ،  نمی تواند طلب خود را وصول کند و هیچکدام مسئولیت پرداخت مبلغ را به عهده نگرفته و با بهانه های واهی از پرداخت مبلغ شانه خالی میکنند.

فی الحال موکل  که به خیال خود دارد با نمایندگی معتبر ایران راد یاتور معامله میکند پس از صدور رای تنها طلب خود را از فروشنده ای معسر و بینوا باید وصول کند که با دادنامه های صادره این چنین بارها محکوم شده و پس از محکومیت اخراج گردیده است.

قضات محترم و عادل همانطور که استحضار دارید وفق بند ۱ ماده ۱ و ماده ۴ قانون مسئولیت مدنی شرایط و اعتبار فروشگاهی که مدیر و ریاست آن ------ است موکل اقدام به معامله به اعتبار کرده و لوازم را فروشنده در داخل فروشگاه تحویل گرفته است و آیا این باعث مسئولیت تضامنی ایشان نیست؟

چطور می شود که فروشگاهی فروشنده ای را بگمارد وی جنسی را داخل فروشگاه تحویل بگیرد و ذیل آنرا گواهی کند و به انبار ببرند و انکار کنند چیزی تحویل گرفته اند؟

چگونه اسناد و مدارک ابرازی اینجانب در دادگاه بدون نظری کارشناسانه رد شده و تنها ادعای وکیل طرف مقابل !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! مبنای رای صادره گردیده؟

فی الحال حسب موارد معروضه و رسید های ارائه شده وفق ماده ۱۹۸ قانون آیین دادرسی مدنی وماده ۱ و مواد ۱۲۸۴و ۱۲۸۹و۱۳۰۱ قانون مدنی و با توجه به مسئولیت مدنی خواندگان محترم به جهت وارد آمدن خسارت به موکل وفق مواد ۱ و بند ۳ ماده ۴ قانون مسئولیت مدنی تقاضای صدور حکم برمحکومیت آقای ------ به عنوان صاحب امتیاز و اکبر اصغری به عنوان فروشنده به صورت تضامنی به پرداخت مبلغ خواسته با احتساب کلیه خسارات قانونی وفق ماده ۵۱۹ قانون آیین دادرسی مدنی مورد استدعاست.

قبلاً از الطاف بزرگواران کمال امتنان و سپاس را دارم.

با تجدید مراتب احترام

۲۷ آبان ۹۷ ، ۲۰:۰۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آیا گرفتن خسارت از بیمه سخت است؟؟؟؟

گرفتن خسارت در تصادفات رانندگی ،هر روز تعداد زیادی تصادف در کشور رخ می‌دهد که بخش از آنها تصادف‌هایی است که خسارت به بار می‌آورند. همیشه بعد از وقوع تصادف و رخ دادن حادثه این سوال مطرح می‌شود که چه کسی باید گرفتن خسارت در تصادفات ناشی ازاین اتقاق را پرداخت کند؟ در سال‌های اخیر و با توجه به اجباری شدن بیمه شخص ثالث، بسیاری بیمه‌ها را پاسخ به این پرسش می‌دانند اما باید بدانید که راه‌های دیگری نیز برای جبران خسارت وجود دارد. وقتی حادثه رخ می‌دهد در قدم اول باید معلوم شود مسبب اصلی تصادف کیست. باید بدانید که برابر قانون در سوانح رانندگی کسی که حادثه مستقیما از فعل وی ناشی شده، مسئول و قابل تعقیب است و قانون جدید هم مانعی بر سر این مسئله ایجاد نکرده است.

در تبصره دو ماده یک قانون اصلاح قانون بیمه اجباری آمده است:«مسئولیت دارنده وسیله نقلیه مانع از مسئولیت شخصی که حادثه منسوب به فعل یا ترک فعل او است، نیست». به عبارتی در حوادثی که مطالبه زیان یا گرفتن خسارت در تصادفات ناشی از آن مشمول قانون اصلاحی است، می‌توان علیه مقصر حادثه طرح دعوا کرد. مقصود از مسبب حادثه شخصی است که مرتکب فعل قابل سرزنشی شده است. در واقع ممکن است بدون ارتکاب تقصیر هم تصادفی رخ دهد و زیانی به بار آید که در این صورت احتمال دارد شخص بی‌گناه مسئول شناخته شود. پس مسئول جبران زیان وارده همیشه مقصر نیست.

بد نیست بدانید که برابر تبصره ۱ ماده ۱ «قانون اصلاح قانون بیمه اجباری مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه موتوری زمینی در مقابل شخص ثالث»، دارنده همان مالک یا متصرف وسیله نقلیه است و هرکدام که بیمه‌نامه موضوع این ماده را تحصیل کند تکلیف از دیگری ساقط می‌شود. البته در ماده ۱۹ قانون فوق دارنده کسی است که از وسیله نقلیه استفاده می‌کند و باید بیمه‌نامه وسیله را به همراه داشته باشد. بر اساس مفهوم ماده، دارنده مسئول جبران زیان‌هایی است که بر اثر وسیله نقلیه یا یدک یاا  تریلر یا از محمولات آنها به اشخاص ثالث  ( گرفتن خسارت در تصادفات ) وارد می‌شود.

بیمه‌گر باید خسارت را بدهد

در سال‌های اخیر به دلیل پررنگ شدن حضور بیمه‌ها در کشور در صورت بروز تصادف این شرکت‌های بیمه هستند که باید خسارت را جبران کنند. البته این باید، بجز مواردی است که تصادف منجر به کشته شدن فردی شود. این مورد در ماده ۱۶ قانون اصلاح قانون بیمه اجباری مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه پیش‌بینی شده است. در این قانون آمده است که «در حوادث رانندگی منجر به صدمات بدنی غیر از فوت، بیمه‌گر وسیله نقلیه مسبب حادثه یا صندوق تامین خسارت‌های بدنی حسب مورد موظفندد پس از دریافت گزارش کارشناس راهنمایی و رانندگی یا پلیس راه و در صورت لزوم گزارش سایر مقامات انتظامی و پزشکی قانونی بلافاصله حداقل ۵۰درصد از دیه تقریبی را به اشخاص ثالث زیان‌دیده پرداخت کرده و باقی‌مانده آن را پس از معین شدن میزانن قطعی دیه بپردازند». به یاد داشته باشید که در حوادث رانندگی منجر به فوت، شرکت‌های بیمه می‌توانند در صورت توافق با راننده مسبب حادثه و ورثه متوفی، بدون نیاز به رای مراجع قضایی، دیه و دیگر خسارت‌های بدنی وارده را پرداخت کنند.

 

صندوق تامین خسارات بدنی

البته کم نیستند مواردی که شرکت‌های بیمه زیر بار مسئولیت جبران خسارت نمی‌روند. مواردی مانند تمام شدن مدت بیمه نامه یا بیمه نبودن خودرو از این موارد است در اینجا پای صندوق تامین خسارت بدنی به میان می‌آید و این صندوق خسارت را پرداخت می‌کند. این مورد در ماده۱۰ قانون جدید درج شده است. این ماده قانونی می‌گوید: «به منظور حمایت از زیان‌دیدگان حوادث رانندگی، خسارت‌های بدنی وارد به اشخاص ثالث که به علت فقدان یا انقضای بیمه‌نامه، بطلان قرارداد بیمه، تعلیق تامین بیمه‌گر، فرار کردن یا شناخته نشدن مسئول حادثه یا ورشکستگی بیمه‌گر قابل پرداخت نباشد یا به طورکلی خسارت‌های بدنی خارج از شرایط بیمه‌نامه باشد (به استثنای موارد مصرح در ماده ۷) توسط صندوق مستقلی به نام صندوق تامین خسارت‌های بدنی پرداختت  خواهد شد.» در این ماده حتی پیش‌بینی شده است که اگر راننده خاطی فرار کند، این صندوق مسئولیت را به عهده می‌گیرد و خسارت را جبران می‌کند. البته این مورد نیز شرایطی دارد؛ مثلا باید مجهول بودن مسئول حادثه اثبات شود.

نقش بیمه‌ها بعد از تصادف و گرفتن خسارت در تصادفات

حال فرض را بر این بگیرید که بعد از تصادف شرکت بیمه بخواهد پرداخت‌کننده خسارت باشد؛ باید بدانید که در این مورد نیز قوانین و مقررات زیادی وجود دارد. برای نمونه اگر هنگام بروز تصادف طرفین به توافق برسند و میزان خسارت آن زیر ۳ میلیون تومان باشد لازم به کشیدن کروکی و گزارش پلیس نیست و دو طرف می‌توانند با هماهنگی یکدیگر به مراکز پرداخت خسارت بیمه مراجعه و خسارت خود را دریافت کنند. باید به خاطر داشته باشید اگر قصد حل کردن مشکل به این روش را دارید طبق قوانین بیمه، خودرو مقصر و زیاندیده نباید تعمیر شده باشند ضمن آنکه برای دریافت خسارت، حضور دوطرف یعنی زیاندیده و مقصر الزامی است. این نکته را نیز باید در نظر داشته باشید که اگر با شخصی تصادف کرده‌اید و او مقصر حادثه است باید به شرکت پرداخت خسارت بیمه‌نامه فرد مقصر مراجعه کنید. برای مثال اگر شما بیمه شخص ثالث بیمه ایران دارید و فرد مقصر بیمه شخص ثالث بیمه البرز، باید به واحد پرداخت خسارت بیمه البرز مراجعه کنید نه به واحد پرداخت خسارت بیمه ایران.

اگر با مقصر به توافق نرسیدید

در حالت ذکرشده نیازی به مامور نیروی انتظامی نبود زیرا دو طرف با هم به نتیجه رسیده بودند اما گاهی پیش می‌آید که طرفین تصادف به نتیجه نمی‌رسند و مقصر تقصیر خود را نمی‌پذیرد؛ در این جاست که باید پلیس وارد میدان شود. در این زمان می‌توانید با پلیس راهنمایی رانندگی از طریق شماره ۱۱۰ تماس بگیرید. در نظر داشته باشید تصادفاتی که خسارتش زیر ۳ میلیون ریال باشد و طرفین بر سر این موضوع توافق نرسند در صورتی که افسر راهنمایی و رانندگی در صحنه حاضر شود کروکی صادر نخواهدد  کرد و طرفین باید به مراکز پرداخت خسارت مراجعه کنند. کروکی فقط به تصادف‌های بالای این رقم تعلق می‌گیرد.

البته این مورد فقط مربوط به تصادف‌های خسارتی است و در مواقع تصادفی که منجر به جراحت و خسارت جانی شود حضور افسر راهنمایی و رانندگی برای گرفتن خسارت در تصادفات الزامی است و برای پرداخت خسارت نیز به کروکی و گزارش پلیس نیاز است. همچنین در بیشتر تصادفات که منجر به جرح نمی‌شود می‌توانید صحنه تصادف را به هم بزنید و خودروها را منتهی‌الیه سمت راست هدایت کنید و از محل حادثه قبل از بر هم زدن صحنه تصادف و خودروها عکس بگیرید یا فبلمبرداری کنید که برای پلیس راهنمایی و رانندگی نیز قابلل استناد باشد.

یکی دیگر از انواع تصادف

همیشه طرف دوم تصادف فرد یا خودرو نیست گاهی نیز پیش می‌آید که اتومبیل با جسم دیگری برخورد می‌کند. باید بدانید که در برخورد اتومبیل با جسم ثابت مانند جدول، درخت و .. برای دریافت خسارت نیاز به کروکی و برگه گزارش پلیس است و در این نوع حادثه فقط بیمه بدنه برای بیمه‌گذار جبران خسارت می‌کند و خسارت بیمه شخص ثالث هیچگونه خسارتی پرداخت نخواهد کرد. همچنین اگر در هنگام بروز تصادف بر اثر ضربه وارد شده اتومبیل شما نیز به جسم ثابتی برخورد کند برای دریافت خسارت  قسمت زیاندیده اتومبیل بر اثر برخورد با جسم ثابت از شرکت بیمه حتما کروکی پلیس لازم و ضروری است.

۲۷ آبان ۹۷ ، ۱۹:۵۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

دادخواست ثبت واقعه ازدواج

1- تقاضای صدور حکم بر ثبت واقعه ازدواج 2- پرداخت کلیه خسارات قانونی

1_ تصویر مصدق شناسنامه خواهان 2- تصویر مصدق عقدنامه عادی مورخ ...... 3_ شهادت شهود

با عرض سلام و تحیت احتراما به استحضار عالی می رساند: 1- اینجانب در تاریخ .............. و به موجب عقدنامه عادی تاریخ مذکور با جاری شدن صیغه عقد شرعی توسط ..................... ، با خوانده نکاح دائمی/ موقت، با مهر.............. نموده ام. 2- در زندگی مشترکی که .......... ماه به طول انجامید، دارای .......... فرزند .......... شدیم. 3- همانطور که مستحضر هستید صدور شناسنامه فرزند/ فرزندان مستلزم ثبت واقعه نکاح است. 4_ نظر به اینکه خوانده علی رغم تحقق شرایط مقرر، پس از گذشت ......... ماه به دلایل نامعلومی، هنوز به ثبت واقعه نکاح اقدام نکرده است و عدم انجام این مهم می تواند توالی فاسدی را در پی داشته باشد. لذا با توجه به مدارک تقدیمی مستند به ماده 220 قانون مدنی و ماده 31 قانون ثبت احوال سال 1366 رسیدگی و صدور حکم مبنی بر ثبت واقعه ازدواج بر اساس شروط مقرر فی مابین به انضمام کلیه خسارات و هزینه های دادرسی از محضر دادگاه مورد استدعاست.

۲۷ آبان ۹۷ ، ۱۹:۴۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تقاضای صدور اجازه ازدواج

1_تصویر مصدق شناسنامه خواهان 2- تصویر مصدق شناسنامه خواستگار 3_ شهادت شهود

با عرض سلام و تحیت احتراما به استحضار عالی می رساند: 1- اینجانب در تاریخ ........... با شماره شناسنامه ........ صادره از ............. متولد شده ام و به لحاظ سنی در شرایط مناسب رشد هستم. 2- نظر به اینکه آقای ........ دارای مدرک تحصیلی ........... مشغول به کار در .......... می باشد و متقاضی ازدواج با اینجانب است. همینطور وی چه به لحاظ شخصیتی و چه به لحاظ خانوادگی دارای شایستگی کامل جهت امر مقدس ازدواج با بنده می باشد و در تحقیقات محلی صورت گرفته این امر تایید شده است. 3_ متاسفانه ولی اینجانب به دلایل نامعلوم و بلاموجه و بدون مبنای شرعی با ازدواج بنده با این شخص ممانعت و مخالفت می کند. لذا با توجه به مدارک تقدیمی مستند به ماده 1043 قانون مدنی و از باب الْحاکِمُ وَلیُّ مَنْ لاوَلیَّ لَهُ رسیدگی و صدور حکم مبنی اجازه ازدواج بر اساس شروط مقرر فی مابین، از محضر دادگاه مورد استدعاست.

۲۷ آبان ۹۷ ، ۱۹:۴۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

ریاست محترم شعبه 101 دادگاه جزایی

سلام علیکم

احتراما عطف به پرونده شماره ... در خصوص دادخواست اعسار ............. نسبت به دادنامه شماره ........ ، ضمن تقدیم یک برگ وکالتنامه ملصق به تمبر مالیاتی و به وکالت از خوانده، خانم ...............، به استحضار عالی می‌رساند:

1- چنانکه مستحضر می‌باشند خواهان محترم دارای پرونده‌های متعدد حقوقی و کیفری از جمله مهریه، نفقه، طلاق، ضرب و شتم و سرقت بوده که نسبت به تمامی آنها حکم محکومیت نامبرده صادر شده است. ایشان در هرکدام از پرونده‌های فوق و به اقتضای پرونده، اظهاراتی داشته که با ادعای نامبرده در دادخواست تقدیمی در تناقض است. از جمله در پرونده طلاق به شماره 9209980207300277، ایشان اظهار داشته‌اند توانایی اداره زندگی خود را داشته و به محض صدور رای نفقه، تمام آن را یکجا پرداخت خواهند نمود. حال آنکه بعد از صدور رای نه تنها نسبت به پرداخت آن هیچ اقدامی ننمود بلکه نسبت به آن نیز دادخواست اعسار داده که النهایه محکوم به پرداخت ماهیانه دویست هزار تومان شد. و تاکنون از پرداخت آن نیز امتناع نموده است. همچنین بعد از پذیرش ادعای اعسار نامبرده در پرونده مهریه، همانند پرونده نفقه تاکنون هیچ یک از اقساط خود را پرداخت ننموده است. پیگیری‌های مکرر موکل نیز که با مشقت تمام از سبزوار به ورامین می‌آیند و تاکنون چندین حکم جلب نامبرده را گرفته‌اند، بی‌نتیجه مانده است.

2- در تمامی دادخواست‌های اعسار ایشان، از جمله اعسار از پرداخت مهریه و نفقه، گواهان وی تماما از خویشاوندان درجه یک نامبرده بوده که علیرغم جرح آنها در دادگاه‌های مربوطه و عدم اعتبار قانونی شهادت ایشان، حکم اعسار نامبرده در آن پرونده‌ها صادر شده است.

3- ایشان در پرونده طلاق، مطروحه در شعبه سوم دادگاه حقوقی ورامین اظهار داشته‌اند توانایی مالی تامین زندگی خویش را داشته و هیچ‌گونه مشکلی درخصوص پرداخت نفقه ندارند. حال چگونه از پرداخت محکوم‌به اظهار عجز می‌نمایند؟ آیا جز این است که ایشان از نهاد اعسار که قانونگذار صرفا برای اشخاصی وضع نموده است که واقعا توانایی پرداخت دین خود را ندارند، به عنوان یک حربه استفاده می‌نماید تا ضمن تضییع حقوق موکل ایشان را از پیگیری مطالبات خویش ناامید و خسته کند؟ طرفه آنکه متاسفانه شعبه‌های مختلف دادگستری ورامین نیز در راستای این هدف مشار الیه حرکت می‌کنند.

4- حکم طلاق موکل طی دادنامه شماره ... صادره از شعبه 47 دادگاه حقوقی تجدیدنظر صادر شده است. که طی آن موکل به جهت رهایی از عسر و حرج و تنگنایی که خواهان برای وی ایجاد نموده است اقدام به بذل کل مهریه خود در قبال طلاق نموده و از این حق قانونی و شرعی خود گذشت نموده است. آیا این عادلانه است که موکل به واسطه­‌ی دعاوی مکرر اعسار خواهان، از حقوق مسلم خویش که شامل نفقه و استرداد مال در پرونده سرقت می‌گردد نیز محروم شود؟ حال آنکه با صدور حکم طلاق ایشان به عنوان یک خانم هیچ پشتوانه مالی نخواهد داشت.

5- هدف خواهان محترم از طرح اینگونه دعاوی صرفا اطاله‌­ی دادرسی بوده و وضعیت مالی ایشان و خانواده‌اش به گونه‌ایست که پرداخت محکوم‌به، به راحتی برای وی مقدور می‌باشد. ضمن اینکه چنانکه ذکر شد ایشان از پرداخت محکوم‌به در پرونده‌های نفقه و مهریه که اعسار ایشان پذیرفته شده است نیز امتناع نموده و هدفی جز تضییع حقوق موکل ندارند.

 النهایه با عنایت به مطالب معنونه­‌ی فوق و محتویات پرونده و با توجه به اینکه: 1- زوجه در پرونده طلاق و مشروط به تحقق طلاق کل مهریه خود را بذل نموده است و 2- خوانده تا کنون هیچ‌کدام از دیون خود را حتی در حدود تقسیط پرداخت ننموده است و 3- اظهارات ضد و نقیض نامبرده در پرونده‌های مختلف 4- عدم وجود شرایط شهود قانونی نسبت به شهود تعرفه شده از جانب وی و 5- با عنایت به اینکه طرح اینگونه دعاوی از جانب خواهان صرفا جهت تضییع حق موکل صورت می‌گیرد تقاضای رد دادخواست نامبرده را دارد. قبلا از بذل عنایت آن مقامات محترم کمال تشکر را دارد.

 

...............

وکیل خوانده

۲۷ آبان ۹۷ ، ۱۹:۴۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

لایحه دفاعیه شرکت در مجالس مختلط / متهم

بسمه تعالی
ریاست محترم دادگاههای تجدیدنظر استان ……..
سلامٌ علیکم؛ احتراماً. پیرو وکالتنامه تقدیمی به شماره    .........  مراتب اعتراض موکل...........را نسبت به حکم شماره ... شعبه ......... در پرونده کلاسه ........ ، ظرف مهلت مقرر قانونی معروض داشته، در مقام بیان جهات اعتراضیه به استحضار عالی می رساند:


1) بموجب حکم مورد اعتراض، موکل به اتهام «شرکت در مجلس مختلط و ارتکاب فعل حرام از این طریق»! به تحمل «......... » محکوم شده است!
برابر اظهارات موکل و برابر آنچه در برگ 7 پرونده ............ اعلام نموده است در مورخه ...........  با اطلاع از اینکه یکی از دوستانش به نام آقای ... قصد رفتن به ..............  را دارد به محل زندگی وی واقع در ... عزیمت می نماید و هنوز ده دقیقه از حضور وی سپری نشده است که با ورود مامورین ...وی و دوستش و سایر افراد حاضر در محل بدواً به اتهام ارتکاب فعل حرام (شرکت در مراسم رقص و پایکوبی بصورت مختلط و شرب خمر) تحت تعقیب قرار می گیرند .
تحت تعقیب قراردادن افراد و إعمال مجازات، مستلزم این است که عمل ارتکابی جرم باشد و برای تحقق جرم می بایست عناصر قانونی و مادی و معنوی آن بررسی و احراز گردد حال آنکه در ما نحن فیه حکم صادره و عمل انتسابی به جهت جرم نبودن آن ، مخدوش و فاقد وجاهت شرعی و قانونی می باشد:
بر مبنای اصل 36 قانون اساسی، حکم به مجازات و اجرای آن ، باید تنها از طریق دادگاه صالح و به موجب قانون باشد.همچنان، اصل 166 قانون اساسی اشعار می داردکه احکام دادگاهها باید مستدل و مستند به مواد قانون و اصولی باشد که بر اساس آن حکم صادر شده است.بر اساس همین دو اصل قانون اساسی است که ماده 2 قانون مجازات اسلامی با تاکید بر اصل بنیادین قانونی بودن جرم و مجازات اعلام میدارد:"هر فعل یا ترک فعلی که در قانون برای آن مجازات تعیین شده باشد، جرم محسوب می شود".
طبق صراحت اصول فوق الذکر، صرفا عملی جرم تلقی و قابل مجازات است که هم خودِ جرم و هم مجازات آن، مشخصا در قانون تعریف شده باشد. این مسئله برای قانونگذار چنان واضح و مبرهن بوده که درتنظیم قوانین موضوعه دیگر، آن را به صُور گوناگون مطرح کرده است.در همین راستا، ماده 3 ق. آ.د.م. بیانگر لزوم موافقت آراء دادگاه ها با قوانین بوده و ماده 214 قانون آیین دادرسی کیفری نیزگویای آن است که صدور رای باید مستند به مواد قانونی باشد. طبق مواد مذکور «قضات محترم دادگاهها موظفند موافق قوانین به دعاوی رسیدگی» نمایند و طبق ماده 9 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب مصوب 2/3/1373 إنشای رای بدون رعایت اوصاف مستدل و مستند بودن احکام موجب محکومیت انتظامی خواهد بود.
از سوی دیگر، اصل 37 قانون اساسی ،هیچ کس را مجرم ندانسته و اصل را بر برائت قرار داده، مگر هنگامی که عمل ارتکابی جرم تعریف و مجازاتش هم در قانون مجازات اسلامی وجود داشته باشد؛ چرا که در غیر این صورت بر اساس قاعده فقهی قبح عقاب بلابیان، مجازات عملی که جرم بودن آن اعلام نشده،امری است قبیح و مورد ذم شرع و عقل.
با ملاحظه متن حکم صادره مشخص و محرز است که دادگاه محترم حکم خود را در قسمت «شرکت در مجلس مختلط و ارتکاب فعل حرام از این طریق» مستند به هیچ ماده قانونی نکرده است حال آنکه طبق اصول قانون اساسی و مواد قانونی مرقوم در بند 1 و 2 فوق الذکر دادگاه محترم مکلف به تعیین ماده قانونی مستند حکم خود می باشد .
مواد قانونی مورد استناد دادگاه محترم مواد 637 (در باب رابطه نامشروع؛ اتهام انتسابی به متهمین دهم و یازدهم) و 702 (خرید، حمل یا نگهداری مشروبات الکل ) و 706 (خرید، حمل یا نگهداری آلات و وسایل مخصوص قمار) و 592 از قانون مجازات اسلامی و مسئله چهار کتاب حدود در حد مسکر از کتاب تحریر الوسیله عنوان شده است.
ماده 638 قانون مجازات اسلامی که اشعار میدارد: "هر کس علنا در انظار و اماکن عمومی و معابر تظاهر به عمل حرامی نماید» منصرف از موضوع اتهامی انتسابی به موکل است و صرفنظر از اینکه مورد استناد دادسرا در قرار مجرمیت و کیفرخواست قرار نگرفته ، به متهمین نیز تفهیم نشده است ، اصولاً متفاوت از اتهام انتسابی بوده و ارکان خاص خود از جمله ارتکاب علنی حرام در انظار و اماکن عمومی و معابر و تظاهر به عمل حرام لازمه تحقق آن است که در مانحن فیه منتفی می باشد.
بعلاوه دادسرای محترم به شرح منعکس در قرار مجرمیت و کیفرخواست صادره عمل مذکور را مستند به هیچ ماده قانونی نکرده است؛ دادسرا مکلف است طبق بند 3 و 5 قسمت «ه» ماده 3 قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب در کیفرخواست نوع اتهام و مواد قانونی مورد استناد را تصریح نماید .
 استناد به فتاوی احتمالی فقهی به هیچ وجه افاده جعل جرائم جدید که در قانون برای آنها مجازاتی تعیین نشده است نمی نماید و توضیحاً اضافه نموده است که با وجود ماده 2 قانون مجازات اسلامی «موردی که از جهت جرم بودن یا نبودن مبهم باشد وجود ندارد تا به فتاوی رجوع شود زیرا اگر برای عملی در قانون مجازاتی مقرر شده باشد جرم است و إلا جرم نیست، شق ثالثی هم وجود ندارد» و در نظریه شماره 243/6-18/1/1369 نیز اعلام نموده است «تعیین مجازات برای عملی که قانوناً مجازاتی برای آن مقرر نشده است به وسیله قضات مأذون مجاز نیست»
لازمه تحقق جرم، اثبات علم و عمد متهم در ارتکاب آن می باشد؛ حال آنکه در ما نحن فیه از یک طرف بنا به اظهارات مکرر موکل به شرح مرقوم در برگ ..... و .... وی حتی از تجمع سایر افراد بی اطلاع بوده است و از طرف دیگر صرفاً برای دیدار دوستش ........... به منزل وی مراجعه کرده است و هیچ قصد اولیه برای حضور در جمع و ارتکاب فعل حرام در کار نبوده است و همانگونه که کراراً عنوان نموده است هیچ آشنایی با حاضرین بویژه خانمها نداشته است.
از طرف دیگر طبق اظهارات سایر متهمین که مکرر اظهار نموده اند هیچ قصد اولیه برای شرکت در مجلس مختلط نبوده است و تصمیم دادسرا و دادگاه محترم در قسمت ایراد اتهام رابطه نامشروع به متهمان دهم و یازدهم و عدم ارتباط آن به سایرین موید این امر است که هیچ آشنایی بین حاضرین در کار نبوده است.
بعلاوه منفی بودن تست الکل نامبرده نیز قرینه ای بر فقدان قصد قبلی بر ارتکاب جرم بوده است و طبعاً قبل از ارتکاب هرگونه جرمی تعقیب جزایی و إعمال مجازات، به صرفِ حضور افراد در یک محل فاقد وجاهت قانونی است .
با توجه به شرح معروض، که در طریقِ بیان مظلومیت و محکومیت موکل ، ناگزیر از آن بوده است از محضر قضات محترم ، نظر به عدم تحقق جرمی که قابلیت انتساب به موکل را داشته باشد و جرم نبودن عمل انتسابی و توجهاً به اینکه موکل فردی جوان و فاقد هرگونه سابقه سوء می باشد و توجهاً به اینکه محکومیت ... موکل ، آثار سوء بسیاری برای نامبرده و خانواده ایشان در پی خواهد داشت که مستحق آن شرعاً و قانوناً بنظر نمی رسند و زیان آن در آینده بیشتر متوجه اجتماع خواهد شد ، صدور حکم برائت موکل از اتهام انتسابی را استدعا دارم.

۲۷ آبان ۹۷ ، ۱۹:۳۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نمونه قرارداد وکالت گمرکی

مورد وکالت: مراجعه به کلیه گمرکات و بنادر و مناطق آزاد تجاری و سایر ادارات و مراکز پستی و دوائر تابعه و تقاضای ترخیص و تحویل و حمل و پاساوان نمودن کالاهای صادراتی و وارداتی موکل و تهیه و تقدیم مدارک موردنیاز و انجام تشریفات گمرکی پرداخت حقوق و عوارض مربوطه و امضاء ذیل کلیه اوراق و اسناد و دفاتر و اظهارنامه‌ها و صورتمجالس و لیستهای مربوطه و دادن رسید و سپردن تعهد و ابطال قبض انبار و شرکت در کمیسیونهای حل اختلاف گمرکی و دفاع ازح قوق موکل و قبول یا رد آراء صادره یا اعتراض به آنها و با حق استرداد وجوه اضافه پرداختی و پرداخت کسر پرداختی و نیز با حق مرجوع نمودن کالاهای موکل به مبدا و تحویل مجدد آن با رعایت کلیه مقررات و ضوابط جاری گمرکی و بطور کلی اجام کلیه اموری که در زمینه مورد وکالت پیش آید و ضروری افتد از بدو الی ختم به نحوی که دیگر به هیچ وجه نیازی به حضور وامضاء و اجازه مجدد نباشد.

حدود اختیارات

وکیل مرقوم در انجام مورد وکالت با حق توکیل بغیر ولو کراراً دارای کلیه اختیارات تامه و لازمه قانونی از جانب موکل می‌باشد و عمل و امضاء وی در زمینه مورد وکالت به منزله عمل و امضاء موکل محسوب و نافذ و معتبر و دارای آثار قانونی است.

مدت اعتبار این وکالتنامه از تارخی زیر لغایت یکسال کامل شمسی می‌باشد.

این سند در دو برگ اوراق نیم برگی به شماره‌های سری ……………… و ……………….. تنظیم و مبلغ …………….. ریال بابت تنظیم سند طی فیش شماره ……………….. به بانک ملی ایران شعبه …………………. پرداخت و قبض رسید شماره ……………… صادر و تسلیم نامبرده گردید.

بتاریخ یکهزار و سیصد و هشتاد و شش شمسی                         محل امضاء

۲۷ آبان ۹۷ ، ۱۹:۲۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

لازم الاتباع بودن رای وحدت رویه دیوان عدالت اداری برای دادگاههای عمومی و انقلاب

باسلام ایا دادگاه های عمومی و انقلاب هم باید از ارای وحدت رویه صادره از هیئت عمومی دیوان عدالت اداری پیروی کنند یا رای وحدت رویه از دیوان عدالت اداری لازم الاتباع برای محاکم عمومی نیست ؟

سلام.به صراحت ماده ۴۳ قانون دیوان عدالت اداری آرای هیات عمومی دیوان عدالت اداری برای شعب دیوان عدالت و مراجع اداری لازم الاتباع است و تصریحی به محاکم عمومی ندارد. راجع به سؤال دو برداشت و نظریه وجود دارد. عده ای معتقدند آرای مذکور برای محاکم عمومی هم لازم الاتباع است و بعضی خلاف آن را عقیده دارند.موفق وموید

۲۷ آبان ۹۷ ، ۱۹:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

پس گرفتن سرقفلی

باسلام ملکی را سرقفلی فروخته ام وحال می خواهم پس بگیرم که متاسفانه مستاجر مبلغ غیر عاقلانه ای را طلب می کند برای اینکه بخواهم شکایت کنم می بایست چه دادخواست وشکواییه ای تقدیم دادگاه کنم؟ در اینخصوص تقدیم دادخواست بهتر است یا شکواییه؟

باسلام.اگر علت موجه و قانونی برای پس گرفتن طبق قرارداد یا مقررات قانونی برای شما وجود داشته باشد باید دادخواست به مرجع صالحه تقدیم نمایید.موفق وموید

۲۷ آبان ۹۷ ، ۱۹:۲۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

دادگاه های صالح به رسیدگی اطفال و نوجوانان در شهرستان ها و بخش ها :

وفق مقررات قانون آیین دادرسی کیفری (مصوب مورخ ۹۴/۰۴/۰۲) و آخرین اصلاحات آن، قانونگذار چنین تصریح نموده است: به کلیه جرائم اطفال و افراد کمتر از هیجده سال تمام شمسی در دادگاه اطفال و نوجوانان رسیدگی می شود و در ادامه عنوان شده : در هر صورت محکومان بالای سن هیجده سال تمام موضوع این ماده در بخش نگهداری جوانان که در کانون اصلاح و تربیت ایجاد می شود، نگهداری می شوند .(مستند ماده 315 این قانون )
بطور کلی جرایم دو گروه در این دادگاه ها رسیدگی می شود : الف) اطفال ب) نوجوانان ( مستند ماده 304 قانون آیین دادرسی کیفری )

الفدادگاه اطفال : دادگاه هایی هستند که به جرائم اطفال رسیدگی می کنند.
طفل کیست : وفق تعریف تبصره بک ماده 304 این قانون، طفل کسی است که به حد بلوغ شرعی نرسیده است (یعنی حد بلوغ شرعی برای پسر پانزده سال تمام قمری که مساوی با چهارده سال و هفت ماه شمسی است و برای دختر نه سال تمام قمری که مساوی با هشت سال و نه ماه شمسی است ).

بدادگاه نوجوانان :این دادگاه به کلیه  افراد زیر هیجده سال رسیدگی می کند در واقع نام این دادگاه، همان دادگاه اطفال و نوجوانان است.
نوجوان کیست : افراد کمتر از هیجده سال تمام شمسی  نوجوان هستند .
ج حال اگر هنگام وقوع جرم فردی زیر هیجده سال سن دارد ولی در حین رسیدگی، وی هیجده ساله شود رسیدگی به  جرم وی بازهم در صلاحیت دادگاه ویژه اطفال و نوجوانان انجام می گیرد. مستند تبصره 2 ماده 304 قانون آیین دادرسی کیفری  که چنین اشعار دارد :
هر گاه در حین رسیدگی سن متهم از هیجده سال تجاوز نماید، رسیدگی به اتهام وی مطابق این قانون در دادگاه اطفال و نوجوان ادامه می یابد.
یعنی مثلا فردی درهنگام وقوع جرم هفده سال و 11 ماه و پنج روز، سن دارد و در هنگام ادامه رسیدگی در طی زمان سنش هیجده سال تمام شود در این صورت بازهم رسیدگی به جرم او در دادگاه اطفال و نوجوان ادامه می یابد.
د سوال: اگرفردی هنگامی که مرتکب جرمی شده هیجده ساله بوده اما هنگام شروع رسیدگی سنش بالای هیجده سال باشد رسیدگی به جرم وی در کدام دادگاه انجام میگیرد ؟ قانون گذار در ادامه تبصره 2 ماده 304 بدینگونه تصریح نموده است: چنانچه قبل از رسیدگی سن متهم از هیجده سال تجاوز کند، رسیدگی به اتهام وی حسب مورد در دادگاه کیفری صالح صورت می گیرد .و مطابق اصلاحیه این قانون اگر افراد بالغ زیر هیجده سال مرتکب جرم شوند، به جرایم آنان در دادگاه کیفری 1، ویژه رسیدگی به جرائم نوجوانان رسیدگی میشود و در این صورت متهم زیر هیجده سال از کلیه امتیازاتی که در دادگاه اطفال و نوجوانان اعمال می شود بهره مند می شود .
نتیجه اینکه مطابق قانون اصل بر این است که به کلیه جرائم اطفال و نوجوانان در دادگاه اطفال و نوجوانان رسیدگی شود مگر استثنائات:
استثناء اول: از لحاظ سن مرتکب، یعنی مطابق قانون چنانچه قبل از رسیدگی سن متهم از هیجده سال تجاوز کند، اتهام وی در دادگاه کیفری رسیدگی می شود . (ماده 315 قانون آیین دادرسی کیفری)
استثناء دوم: از لحاظ نوع جرم، به عبارت بهتر صلاحیت دادگاه اطفال و نوجوان دارای دو اسثناء است یکی از نظر نوع جرم و دیگری از لحاظ سن مرتکب جرم

تشکیلات دادگاه رسیدگی کننده به جرایم اطفال و نوجوانان :
در شهرستان هایی که دارای دادگاه اطفال و نوجوان هستند این دادگاه با حضور یک قاضی مشاور تشکیل می شود و نظر مشاور مشورتی است ( مستند ماده 298) و رئیس دادگستری یا ریئس کل دادگاه های شهرستان مرکز استان، در هر استان و هر حوزه حسب مورد، ریاست دادگاه های اطفال و نو جوانان را نیز بر عهده دارد . ( مستند ماده 408این قانون )

مشاوران دادگاه اطفال و نوجوانان :
مشاوران از بین متخصصان علوم تربیتی، روانشناسی، جرم شناسی، مددکاران اجتماعی، دانشگاهیان و فرهنگیان آشنا به مسائل روانشناختی و تربیتی کودکان و نوجوانان اعم از افراد شاغل و بازنشسته انتخاب می شوند . ( ماده 410 این قانون)
برای انتخاب مشاوران، رئیس حوزه قضائی هر محل، برای هر شعبه حداقل 8 نفر مرد و زن که واجد شرایط مندرج در این ماده بداند را، به رئیس کل دادگستری استان پیشنهاد می کند. رئیس کل دادگستری استان از بین آنان حداقل چهار نفر را برای مدت دو سال به این سمت منصوب می نماید. انتخاب مجدد آنان بلامانع است. (تبصره یک ماده 410 قانون آیین دادرسی کیفری )
شایان ذکر است حضور مشاوران با رعایت شرایط مقرر در قانون آیین دادرسی کیفری، برای رسیدگی به جرایم اطفال و نوجوانان در دادگاه کیفری یک ویژه، رسیدگی به جرایم آنان الزامی است. (تبصره 2 ماده 315)

۲۶ آبان ۹۷ ، ۲۳:۲۴ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

پلیس فتا را بشناسید

کلمه فتا مخفف عبارت : فضای تولید و تبادل اطلاعات پلیس ناجا است

در گذر زمان، با افزایش شناخت، آگاهی و دانش انسان در خصوص پدیده‌ها، نیازها و شیوه‌ی پاسخگویی به آن‌ها، رفته رفته علم و فنّاوری به وجود آمد و مدام در حلقه‌ی پیشرفت قرار گرفت. تا جایی که امروزه این فنّاوری است که بسیاری از شؤون و جنبه‌های زندگی انسان را بازتعریف می‌کند و اگر چه مزایای فراوانی نیز برای او فراهم آورده است، گاه انسان را در پی خود کشیده، تا جایی که ساخته‌ها و پرداخته‌های دست بشر، انسان سرگشته‌ی عصر انفجار اطّلاعات را اسیر خود ساخته و به هر سو که اراده کند، می‌کشد.

نیمه‌ی پایانی قرن بیستم و پس از جنگ جهانی دوّم، دوره‌ی طلایی دانش و فنّاوری بشر و دوره‌ی انتقال از عصر صنعت و ماشین به عصر فناوری اطلاعات است. توسعه‌ی شبکه‌ها با کارکردهای نظامی در ابتدا و توسعه‌ی آن‌ها و تعریف کارکردهای جدید و ایجاد امکان اتّصال مراکز دانشگاهی، پژوهشی، علمی و تبادل اطّلاعات با یکدیگر در این نیمه اتّفاق افتاده‌است. تجاری‌سازی فنّاوری اطّلاعات و ارتباطات و به تبع آن کاهش هزینه‌های رایج و امکان استفاده‌ی عموم از این فنّاوری، اینترنت را به معنای امروزآن در دهه‌ی پایانی قرن بیستم به مردم معرّفی نمود و امروزه این فنّاوری عظیم با میلیاردها رایانه، میلیون‌ها خدمات‌دهنده و صدها هزار شاه‌راه ارتباطی اصلی در برابر بشر قرار دارد تا از مواهب و مزایای آن استفاده کند یا خود را با پلیدی‌ها وآسیب‌های آن به نابودی کشد.

رایانه، اینترنت و تمامی ابزارهای مبتنی بر فنّاوری اطّلاعات و ارتباطات، در ابتدا و در ذهن و تصمیم مبدعان و مخترعان آن، صرفاً با هدف خدمت به نوع بشر و ساده‌سازی و افزایش کیفیت زندگی انسان، طرّاحی و تولید شدند. امّا در عمل تبدیل به چاقوی دولبه‌ی گشتند که سعادت و شقاوت را هم‌زمان با هم به ارمغان می‌آورند و شهروند امروز دهکده‌ی دیجیتالی جهانی را در برابر یک انتخاب و یک سؤال بزرگ قرار داده‌است که «آیا انسان  نیازمند بازتعریف نیازها، خواسته‌ها، منافع و مضارّ خود در فضای به اصطلاح جدید مجازی است؟» فنّاوری اطّلاعات و ارتباطات ضمن تأثیرگذاری بر تمامی جنبه‌ها و شؤون زندگی اجتماعی بشر، بر جرایم، تهدیدها و آسیب‌ها نیز تأثیر گذاشته است. بسیاری از جرایم قدیمی با استفاده از ابزارهای رایانه‌ای با سهولت، اثرگذاری و منافع بیشتر برای مجرمین از سوی آنان صورت می‌گیرند و حتّی دسته‌ی دیگری از جرایم که کاملاً جدید بوده و صرفاً اختصاص به فضای مجازی دارند نیز شکل گرفته و در قاموس مجرمین از منظرارتکاب و در قاموس پلیس از منظر پی‌جویی و مقابله وارد شده‌اند. جرایم رایانه‌ای همزمان با توسعه و کاربردپذیری رایانه و سیستم‌های رایانه‌ای، جرایم رایانه‌ای هم به وجود آمده‌اند.اگرچه دامنه و حوزه‌ی وقوع جرم در هر حوزه با توجّه به ویژگی‌ها و وسعت کاربرد و استفاده متفاوت بوده‌است. از سال 1960 میلادی تا کنون سه نسل از جرایم رایانه‌ای برشماری شده‌اند. نسل اوّل که مقارن سال‌های دهه‌ی هشتاد، هفتاد و اوایل دهه‌ی هشتاد میلادی است و چون استفاده از اینترنت در آن زمان شیوع نداشت، عمده‌ی جرایم مرتبط با رایانه‌ها بود و از این رو این دسته از جرایم صرفاً به «جرایم رایانه‌ای» یاد می‌شوند. نسل دوّم جرایم رایانه‌ای از اوایل دهه‌ی هشتاد تا اوایل دهه‌ی نود به وقوع پیوستند که به «جرایم علیه داده‌ها» تعبیر می‌شوند. در این نسل، «داده» صرف‌نظر از این‌که در رایانه قرار داشته باشد، در واسط‌ها و ابزارهای انتقال مورد توجّه قرار گرفت و دیگر تأکیدی بر رایانه نبود. نسل سوّم رایانه‌ای نیز هم‌زمان با فراگیر شدن اینترنت از اوایل دهه‌ی 1990 میلادی به وجود آمدند. این جرایم که با گسترش کاربرد شبکه و اینترنت به وجود آمدند نام «جرایم سایبری» را به خود گرفتند. مبارزه با جرایم رایانه‌ای گسترش جرایم رایانه‌ای در دنیا، خصوصاً در کشورهایی که بیشترین استفاده کنندگان رایانه و اینترنت در دنیا محسوب می‌شوند، باعث شد تا حکومت‌ها به فکر ایجاد
سازوکار قانونی و حقوقی رسیدگی و مبارزه با این‌گونه جرایم بیافتند. کنوانسیون‌های بین‌المللی نیز برای تشریک مساعی در روند شناسایی جرم و مجرمین، همکاری در پی‌جویی و تعقیب قضایی و پلیسی مجرمان و تبادل دانش و اطّلاعات پلیسی در شناخت و کشف علمی جرایم سایبری نیز تشکیل شدند که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به کنوانسیون بوداپست در سال 2001 اشاره کرد. از کشورهای فعّال پیش‌رو در پی‌جویی و مبارزه با جرایم رایانه‌ای می‌توان به ایالات متّحده‌ی امریکا، روسیه، چین، کره‌جنوبی، انگلستان،هند، فرانسه و آلمان اشاره کرد.

ضرورت تشکیل پلیس «فتا» در کشور

توسعه‌ی روزافزون زیرساخت‌های فنّاوری اطّلاعات و ارتباطات در کشور و افراد کاربران و استفاده کنندگان از اینترنت و سایر فنّاوری‌های اطّلاعاتی، ارتباطی و مخابراتی نظیر خطوط تلفن‌های ثابت و همراه، شبکه‌های دنیای کشوری و محلّی، ارتباطات ماهواره‌ای از جمله‌ی دلایلی است که لزوم ایجاد و توسعه‌ی سازوکاری برای برقراری امنیت در فضای تولید و تبادل اطّلاعات جمهوری اسلامی ایران را توجیه می‌کند.همچنین توسعه‌ی خدمات الکترونیک در کشور نظیر دولت الکترونیک، بانکداری الکترونیک، تجارت الکترونیک، آموزش الکترونیک و سایر خدمات از این دست، نیز لزوم ایجاد پلیسی تخصّصی در مجموعه‌ی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران را برای تأمین امنیت و مقابله با جرایمی که در این فضا به وقوع می‌پیوندند را آشکار می‌کند.  از سوی دیگر، رشد قارچ‌گونه‌ی جرایم در حوزه‌ی فضای تولید و تبادل اطّلاعات کشور (فتا) مثل کلاهبرداری‌های اینترنتی، جعل داده‌ها و عناوین، سرقت اطّلاعات، تجاوزبه حریم خصوصی اشخاص وگروه‌ها، هک و نفوذ به سامانه‌های رایانه‌ای و اینترنتی،هرزه‌نگاری و جرایم اخلاقی و برخی جرایم سازمان‌یافته‌ی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایجاب می‌کند که پلیس تخصّصی که توان پی‌جویی و رسیدگی به جرایم سطح بالای فنّاورانه داشته باشد، به وجود آید.

از سوی دیگر با توجّه به تصویب قانون جرایم رایانه‌ای در مجلس شورای اسلامی و لزومتعیین ضابط قضایی برای این قانون و نیز مصوّبات کمیسیون افتای دولت جمهوری اسلامیایران مبنی بر تشکیل پلیس فضای تولید و تب دل اطّلاعات، این پلیس در بهمن‌ماه سال1389 به دستور سردار فرماندهی محترم نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، تشکیل گردید.

اهداف تشکیل پلیس فضای تولید و تبادل اطّلاعات

تأمین امنیت فضای تولید و تبادل اطّلاعات کشور، صیانت از هویّت دینی، ملّی و ارزش‌های انسانی جامعه در فتا، حفظ حریم خصوصی و آزادی‌های مشروع، صیانت از منافع، اسرار و اقتدار ملّی در فضای تولید و تبادل اطّلاعات، حفظ زیرساخت‌های حیاتی کشور در مقابلحملات الکترونیک و اعتماد و آسودگی خاطرآحاد شهروندان جامعه برای انجام تمامی امور قانونی از جمله فعّالیت‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به منظور صیانت ازحاکمیت و اقتدار ملّی از جمله اهداف تشکیل پلیس فتاست.

ماهیت پلیس فضای تولید و تبادل اطّلاعات

ماهیت اصلی پلیس فتا، عملیاتی است به این معنا که به صورت کاملاً تخصّصی و از طریق تجهیز به منابع ارزشمند نیروی انسانی، دانشی و تجهیزاتی با توان عملیاتی خوب، نسبت به تأمین امنیت فضای تولید و تبادل اطّلاعات با رویکرد مقابله با جرایم از طریق پیش‌بینی، پیش‌گیری و کشف جرم اقدام می‌نماید.

وظایف و مأموریت‌های فضای تولید و تبادل اطّلاعات

ایجاد امنیت و کاهش مخاطرات برای فعّالیّت‌های علمی، اقتصادی، اجتماعی در جامعه‌ی اطّلاعاتی، حفاظت و صیانت از هویت دینی و ملّی، مراقبت و پایش از فضای تولید و تبادل اطّلاعات برای پیش‌گیری از تبدیل شدن این فضا به بستری برای انجام هماهنگی‌ها و عملیات‌ برای انجام و تحقّق فعّالیّت‌های غیرقانونی و ممانعت از تعرّض به ارزش‌ها و هنجارهای جامعه در فتا از جمله‌ی وظایف و مأموریت‌های پلیس فضای تولید و تبادل
اطّلاعات ناجاست.

ویژگی‌های پلیس فضای تولید و تبادل اطّلاعات

پلیس فضای تولید و تبادل اطّلاعات ناجا دارای ویژگی‌های ممتاز و برجسته‌ای به شرح ذیل است.

ویژگی‌هایی که نویدبخش امنیت و آرامش برای مردم در فضای مجازی جمهوری اسلامی ایران است.

چشم‌انداز پلیس فضای تولید و تبادل اطّلاعات ناجا تامین امنیت فضای تولید و تبادل اطّلاعات کشور با سازمانی فعّال، نوآورانه و به سوی پیشرفت، کارآمد، پویا، پاسخ‌گو و قانون‌مند در راستای فراهم نمودن اعتماد و آسودگی خاطر آحاد شهروندان جامعه و صیانت از حاکمیت و اقتدار ملّی و ارزش‌های اسلامی در افق ایران 1404 چشم‌انداز پلیس فضای تولید و تبادل اطّلاعات ناجاست.

۲۶ آبان ۹۷ ، ۲۲:۱۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر