بهترین راه اثبات اعتیاد همسر به شیشه ، درخواست آزمایش «تست مو» از دادگاه می باشد.
این آزمایش میزان مصرف شخص را در طول 3 ماه نشان میدهد.
تست مو آزمایشی تخصصی بوده و فقط به دستور دادگاه انجام می شود.
بهترین راه اثبات اعتیاد همسر به شیشه ، درخواست آزمایش «تست مو» از دادگاه می باشد.
این آزمایش میزان مصرف شخص را در طول 3 ماه نشان میدهد.
تست مو آزمایشی تخصصی بوده و فقط به دستور دادگاه انجام می شود.
درخواست صدور مجوز قانونی سقط جنینی فقط با شرایطی قابل ترتیب اثر است بدین شرح:
1- سقط جنین برای درمان باشد.
2- قبل از 4 ماهگی باشد.
3- با درخواسیت زوجین باشد.
4- مورد تأیید پزشکیی قانونی قرار گیرد.
وجه التزام را می توان نوعی جریمه برای متعهد دانست تا چنانچه در زمان مقرر به تعهد خود عمل ننمود، وجه را به عنوان خسارت به متعهد پرداخت نماید.
مزیت وجه التزام در این است که مقدار تعیین شده فی مابین ملاک رأی دادگاه قرار خواهد گرفت و عدم وجود یا تعیین مبلغ به عنوان وجه التزام دادگاه موضوع را به کارشناسی ارجاع خواهد نمود.
اثبات وجه التزام چگونه است ؟
جهت مطالبه وجه التزام نیازی به اثبات ورود ضرر نیست و حتی اگر ضرری وارد نشده باشد نیز می توان وجه التزام را مطالبه نمود البته اگر متعهد به تعهد خود عمل ننموده باشد.
تأمین خواسته به معنی در امنیت قرار دادن خواسته دعوا از طرف خواهان و به منظور سهولت و تضمین در دسترسی به خواسته دعوا می باشد که شامل توقیف اموال خوانده می شود اعم از منقول و غیر منقول.
گرفتن تأمین خواسته بدون تودیع خسارت احتمالی نیز میسر است بدین شرح:
1- دعوا مستند به سند رسمی باشد در اینجا تقاضای صدور قرار تأمین خواسته نیاز به تودیع خسارت احتمالی است.
2- در معرض تضییع و تفریط بودن خواسته نیز صدور قرار تأمین خواسته را بدون نیاز به تودیع خسارت احتمالی می نماید.
3- واخواست اسناد تجاری در موعد مقرر «چک، سفته، برات»
قضات چنانچه کار خلاف قانون انجام دهند قابل شکایت خواهد بود بدین شرح که:
به موجب قانون نظارت بر رفتار قضات، مصوب 1390/07/17 ، تخلفات ذیل، بخشی از تخلفات قابل پیگیری قضات محسوب میشود:
1- اعلام نظر ماهوی قاضی پیش از صدور رأی
2- صدور رأی غیرمستند یا غیرمستدل.
3- دستور تعیین وقت دادرسی خارج از ترتیب دفتر اوقات بدون علت موجه.
4- رفتار خارج از نزاکت حین انجام وظیفه یا به مناسبت آن.
5- خودداری از پذیرش مستندات و لوایح طرفین و وکلاء آنان جهت ثبت و ضبط فوری در پرونده.
6- خارج کردن مستندات و لوایح طرفین از پرونده.
7- خروج از بیطرفی در انجام وظایف قضائی.
8- پذیرفتن هرگونه هدیه یا خدمت یا امتیازغیرمتعارف به اعتبار جایگاه قضائی.
رفتار خلاف شأن قضائی « رفتار خلاف شأن قضائی عبارت است از انجام هرگونه عملی که درقانون، جرم عمدی شناخته میشود و یا خلاف عرف مسلم قضات است به نحوی که قضات آن را مذموم بدانند»
چنانچه دختری که قبلا ازدواج کرده و در المثنی شناسنامه او به واسطه غیر مدخوله بودن واقعه طلاق نیامده باشد و یا اینکه از طریق مراجع قانونی اقدام به حذف نماید و با دیگری ازدواج کند می توان به عنوان فریب در ازدواج تعقیب نمود چراکه هر یک از زوجین که قبل از ازدواج طرف خود را به امور واهی از قبیل داشتن تحصیلات عالی، تمکن مالی، موقعیت اجتماعی، شغل و سمت خاص و تجرد و امثال آن فریب دهد و عقد ازدواج بر مبنای هر یک از آنها و در مثال ما بر مبنای اینکه زن قبلا ازدواج نکرده عقد واقع شود، فریب دهنده به حبس از ۶ ماه تا ۲ سال محکوم می شود پس می بایست عنوان گردد خانم قبلاً ازدواج نموده است.
ارسال یک عکس در تلگرام حتی به دوستان و بدون شکایت جرم محسوب می شود، فردى که اقدام به ارسال این محتویات از جمله عکس ، فیلم ، صوت و ... مستهجن می کند گاهی برای دوست خود ارسال می کند و گاهی در گروه منتشر میکند.
اما باید گفت در هر دو صورت طبق قانون جرایم رایانه ای، عمل فوق جرم است اما مجازات متفاوتی دارد بدین شرح:
الف: اگر به دوست خود یا در گروهی که کمتر از ١٠ نفر است ارسال کند به جزای نقدی محکوم می شود
ب: اگر به ١٠ نفر یا بیشتر ارسال کند به حبس یا جزای نقدی یا هر دوی آنها محکوم خواهد شد یعنی هم حبس و هم جزای نقدی
توجه داشته باشید که لازم نیست کسی از فرد ارسال کننده شکایت کند بلکه این جرم، جرم غیر قابل گذشت است و در صورت مشاهده توسط مقام های قضایی و انتظامی، متهم تحت تعقیب قرار خواهد گرفت.
در ازدواج موقت، هیچ یک از زوجین از یکدیگر ارث نمی برند. اما حقوق فرزندان حاصل از ازدواج موقت از جمله نفقه، حضانت، بر عهده پدر طفل می باشد؛ و فرزندان از پدر و مادر خود ارث می برند.
اگر شخصی به واسطه عدم کفایت دارایی یا عدم دسترسی به اموال خود قدرت پرداخت هزینه دادرسی یا پرداخت بدهی اش را نداشته باشد در عالم حقوق می گویند این شخص معسر است وباید برای اثبات اعسارش در خواست اعسار از دادگاه صالح به عمل آورد.
هر گاه به جهت گذشتن مدتی که قانون معین کرده وعدم محکومیت جدید کیفری به حکم قانون و بدون حکم دادگاه حیثیت مجرم به او باز گردد و اهلیتی را که از دست داده به دست آورد این معنی را اعاده حیثیت قانونی گویند.
درمقابل اعاده حیثیت قانونی، اعاده حیثیت قضایی قرار می گیرد در این حالت محکوم به حکم جزایی از طریق صدور حکم دیگر حیثیت او باز می گردد.
هنگامی که شما منافع مال خود را برای همیشه صرف امر مشخصی می نمایید، اصطلاحاً گفته می شود که مال موردنظر «وقف» گردیده است.
«وقف» در لغت به معنای دست نگاه داشتن و متوقف کردن است و در اصطلاح حقوقی به معنای متوقف کردن انتقال مالکیت می باشد.
وقتی وقف نسبت به یک مال انجام می شود، مالک دیگر نمی تواند مجدداً آنرا به مالکیت خود بازگرداند، هیچ کس حق ندارد مال مورد وقف را بفروشد مگر در شرایط بسیار استثنایی که قانونگذار تعیین نموده است.
کسی که مال خود را وقف میکند «واقف» و مالی که وقف می شود را «مال موقوفه» و اشخاصی که از منافع وقف بهره مند می گردند را «موقوفٌ عَلیهم» می نامند و مسئول اداره کردن موقوفه نیز «متولی» نامیده می شود.
وقف بر دو نوع است:
1- وقف خاص
2- وقف عام
1- وقف خاص: هنگامی که مطابق نظر واقف، افراد بهره بردار از موقوفه، افراد مشخص و معینی باشند، آنرا وقف خاص می نماند. مثلاً فردی باغ خود را وقف فرزندان خود و نسل های بعد ایشان می نماید تا از میوه و محصولات آن استفاده نمایند.
2- وقف عام: هنگامی که استفاده کنندگان از موقوفه عموم مردم و افراد بی شمار باشند، آنرا وقف عام می نامند، مثلاً برای ساختن مسجد یا مدرسه و یا بیمارستان وقف می نماید تا عموم مردم از آن بهره مند گردند.
در فرهنگ و عرف اکثریت مردم ایران،خالکوبی امری ضد ارزش و قبیح محسوب می شود اما در قانون برای آن مجازاتی پیش بینی نشده است، بنابراین با وجود ضد ارزش بودن جرم محسوب نمی شود و مجازاتی ندارد.
مگر اینکه شخصی تصاویر مستهجن یا غیر متعارفی را در صورتش یا در بعضی از نقاط بدنش که قابل روئیت است در دستها و بازوها... خالکوبی کند، در این صورت این عمل به دلیل جریحه دار کردن عفت عمومی جرم بوده و قابل مجازات است.
از لحاظ شرعی نیز، اکثریت مراجع و فقهای مشهور در این خصوص معتقدند که چنانچه خالکوبی موجب ضرر جسمی برای شخص باشد و سلامت وی را تهدید کند یا حاوی تصاویر مستهجن باشد، حرام است و در غیر این صورت منع شرعی ندارد.
البته وزارت بهداشت برای کسانی که اقدام به خالکوبی و تتو می کنند محدودیتهای خاصی وضع نموده و انجام تتو در آرایشگاه ها و دیگر اماکن را در صورتی که زیر نظر پزشک نباشد، ممنوع کرده است دلیل این ممنوعیت هم انتقال بیماریهایی مانند ایدز، هپاتیت، عفونت های پوستی و غیره می باشد.
علی ایحال با عنایت به همین موضوع اشخاصی که نقش و خالکوبی «تتو» می کنند قابل پیگرد قانونی نیستند.
دفاع در مقابل سارق با شرایطی می باشد بدین شرح که:
1- دفاع و حمله باید متناسب باشد، مثلاً اگر کسی با چوب به دیگری حمله کرد مدافع نمیتواند با اسلحه از خود دفاع کند.
2- امکان دسترسی به نیروی انتظامی نباشد.
3- خطر قریب الوقوع باشد، بنابراین اگر کسی دیگری را صرفاً تهدید کند مدافع نمیتواند با سلاح او را به قتل برساند.
4- دفاع برای دفع خطر ضرورت داشته باشد، مثلاً اگر کسی ضربه ای آرام به وسیله ای به شما بزند و فرار کند و دور شود مدافع نمیتواند با سلاح سرد یا گرم او را بزند بعد ادعا کند که دفاع کرده است.
در صورتی که دفاع با این شرایط منطبق باشد دفاع مشروع تلقی میگردد و مدافع مجازات نمیشود.
تفاوت شکایت کیفری با دادخواست حقوقی در موارد ذیل است:
1- دعوای کیفری مربوط به عملی است که برای مرتکب آن، دادگاه مجازات تعیین می کند.ولی برای دعوای حقوقی دادگاه مجازاتی در نظر نمی گیرد و فقط مرتکب عمل را به دادن حقوق قانونی دیگران یا انجام تکالیفش ملزم می سازد.
2- شکایت کیفری را در هر کاغذی می توان نوشت و به مرجع قضایی برد «ولی» دادخواست حقوقی «حتماً» باید در ورقه مخصوصی بنام «دادخواست» نوشته شود والا مورد پذیرش قرار نمی گیرد.
3- شکایت کیفری باید ابتدا به مرجعی به نام دادسرا برده شود وبعد از انجام تحقیقات در کلانتری و دادسرا به دادگاه فرستاده می شود اما دادخواست حقوقی مستقیما به دادگاه برده می شود.
4- برای مطرح کردن شکایت کیفری فقط یک تمبر 5 هزار تومانی لازم است که در دادگستری بر روی آن زده می شود، البته این مبلغ هزینه به تناسب هر سال از سوی قوه قضائیه متغیر و افزایش پیدا می کند، ولی برای طرح دادخواست حقوقی، باید به تناسب ارزش مالی که راجع به آن دعوا مطرح شده 3/5 درصد خواسته تمبر باطل کرد، به طور مثال برای گرفتن یک طلب 100 میلیونی باید 3 و نیم میلیون هزینه دادرسی پرداخت نمود.
5- پرونده بسیاری از شکایت های کیفری حتی با پس گرفتن شکایت از طرف شاکی بسته نمی شوند، مثل شکایت راجع به رشوه، قتل، زنا و...اما دادخواست های حقوقی با پس گرفتن دعوا از طرف خواهان، خاتمه می یابند.
6- در شکایت های کیفری، به شکایت کننده «شاکی»، به طرف او «متشاکی» یا مشتکی عنه و یا متهم و به موضوع پرونده نیز «اتهام» می گویند، اما در دادخواست های حقوقی، به تقدیم کننده دادخواست «خواهان» ، به طرف او «خوانده» و به موضوع پرونده هم «خواسته» می گویند.
7- برای دعوت کردن طرف شکایت کیفری «متهم» به دادگاه ورقه ای بنام احضاریه برای او فرستاده می شود، ولی برای دعوت کردن طرف دادخواست حقوقی «خوانده» از ورقه ای به نام «اخطاریه» استفاده می شود
.
8- در شکایت کیفری، اگر متهم به احضاریه توجه نکند و در وقت تعیین شده خود را به مرجع قضایی معرفی نکند او را جلب و به اجبار به دادگستری می برند، ولی در دادخواست های حقوقی اگر خوانده به موقع حاضر نشود، منتظر او نمی مانند و رأی صادر خواهد شد.
راه حلی مفید برای لغو نمودن وکالت نامه های بلاعزل می تواند اینگونه باشد:
همانطور که می دانید وکالت نامه های بلاعزل به هیچ وجه قابل انحلال نیستند، در این موارد تنها راهی که برای بی اثر نمودن وکالت نامه وجود دارد ضم امین به وکیل می باشد که در این راستا موکل باید به دفترخانه مراجعه و شخصی را به عنوان امین به وکیل ضم کند.
نکته- البته چنانچه این حق را از خود سلب ننموده باشید.
فایده این کار:
در این صورت با توجه به اینکه اقدامات وکیل می بایست به صلاح موکل باشد نصب امین به عنوان اماره صلاح می باشد و هر گونه اقدام وکیل بدون اطلاع و اذن امین غیر نافذ و قابل ابطال است.
تفاوت اعاده دادرسی عام با اعاده دادرسی خاص در این موارد است:
1- اعاده دادرسی عام فقط شامل احکام کیفری قطعی است اما اعاده دادرسی خاص شامل آراء کیفری و حقوقی قطعی می باشد.
2- دراعاده دادرسی عام مرجع تجویز اعاده دادرسی، دیوان عالی کشور است اما در اعاده دادرسی خاص، مرجع تجویز رییس قوه قضائیه است.
3- در اعاده دادرسی عام، اعاده دادرسی محدود به مصادیق خاصی است اما اعاده دادرسی خاص از طریق رییس قوه قضائیه محدود به مصادیق خاص نبوده، بلکه تابع مصداق عام «خلاف بین شرع» می باشد.
4- در اعاده دادرسی عام محکوم علیه یا وکیل یا نماینده قانونی او و درصورت فوت یا غیبت محکوم علیه، همسر و وراث قانونی و وصی او، دادستان کل کشور، دادستان مجری حکم حق درخواست اعاده دادرسی را دارند اما در اعاده دادرسی خاص علاوه بر افراد مذکور رئیس دیوان عالی کشور، رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح، رئیس کل دادگستری استان نیز حق درخواست اعاده دادرسی را دارند.
5- در اعاده دادرسی عام، در صورت تجویز اعاده دادرسی، رسیدگی مجدد در دادگاه هم عرض دادگاه صادر کننده حکم قطعی صورت می پذیرد اما دراعاده دارسی خاص درصورت تجویز اعاده دادرسی، رسیدگی مجدد در شعب خاصی از دیوان عالی کشور صورت می گیرد.
چنانچه شخصی توانایی و تمکن مالی جهت گرفتن وکیل دادگستری را نداشته باشد دو فرض قابل تصور است:
1- پرونده موضوع مهمی در امور کیفری است و نیازمند حضور وکیل است که در این مورد در موارد قابل پیش بینی دادگاه رأساً اقدام به گرفتن وکیل تسخیری از کانون وکلای دادگستری خواهد نمود و چنانچه پرونده از اهمیتی که مورد نظر قانونگذار است برخوردار نباشد خود شخص می تواند از کانون وکلای دادگستری تقاضای وکیل تسخیری نماید.
2- پرونده موضوع مهمی در امور حقوقی است و یا اینکه شخص نیازمند حضور وکیل در پرونده می باشد که با مراجعه به کانون وکلای دادگستری می تواند از اداره معاضدت تقاضای وکیل نموده که در این خصوص در صورت احراز عدم تمکن، کانون وکلای دادگستری نسبت به تعیین وکیل معاضدتی اقدام خواهد نمود.
اگر زن بدون عذر موجه و مانع قانونی از انجام وظایفش خودداری نماید و به صورت کلی تمکین نکند ناشزه محسوب و به وی نفقه تعلق نمی گیرد.