⚖به روز بودن دانشجویان حقوق و پاسخگویی به سوالات هموطنانم.⚖بابیش از10سال سابقه حقوقی

۴۲۵۵ مطلب با موضوع «اطلاعات حقوقی» ثبت شده است

تصرف عدوانی چیست ؟

منظور از تصرف عدوانی،اقدام به تصرف ملک دیگری است،تصرف عدوانی علاوه بر دارا بودن جنبه کیفری واجد جنبه حقوقی نیز بوده و قانونگذار در قانون آیین دادرسی مدنی موادی را به آن اختصاص داده است که همین امر سبب ساز ایجاد اختلافات بسیاری مابین حقوقدانان و میان محاکم دادگستری در خصوص عناصر تشکیل دهنده این جرم گردیده است،چرا که بسیاری از حقوقدانان با عنایت به ارکان دعوای تصرف عدوانی حقوقی،معتقدند که در جرم تصرف عدوانی نیز صرفاً همان ارکان مورد نیاز بوده و افزودن عناصر دیگری همچون مالکیت شاکی به آن بالوجه می باشد؛

در مقابل عده ای دیگر بر این باورند که جرم تصرف – عدوانی بنابر دلایلی نمی تواند لزوماً همان عناصر دعوای تصرف عدوانی حقوقی را دارا باشد، بلکه نسبت به آن تغییرات عمده ای دارد،تصرف در معنای ذکر شده اعم است از تصرفات قانونی و غیر قانونی.

تصرف قانونی تصرفات مالک حقیقی یا ذی حق یا افراد مأذون از سوی آنها را شامل می شود و تصرف غیر قانونی که از آن به تصرف عدوانی یا ید عاریه تعبیر می گردد،تصرف در مال غیر بدون اذن مالک و قانون است و در خصوص واژه عدوان آمده است:صفت تصرف بدون مجوز قانونی است.

۲۷ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۹:۰۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

انواع تخلفات ساختمانی در مورد تبدیل

تبدیل پارکینگ به مغازه

تبدیل پیلوت به مسکونی

تبدیل زیر شیروانی به طبقه

تبدیل بام زیرشیروانی به تراس

تبدیل واحد مسکونی به تجاری

تبدیل محوطه به محوطه تجاری

تبدیل محوطه به مغازه جداساز

( تبدیل پارکینگ به مغازه )

برخلاف مدلول پروانه تبدیل سطح پارکینگ به مغزه تخلف ساختمانی محسوب می گردد.

( تبدیل پیلوت به مسکونی )

برخلاف مدلول پروانه تبدیل سطح پیلوت به مسکونی تخلف ساختمانی محسوب می گردد.

( تبدیل زیرشیروانی به طبقه )

برخلاف مدلول پروانه در صورت داشتن مجوز احداث زیرشیروانی برابر ضوابط ، سطحی که به زیرشیروانی افزوده می شود و آن را از حالت زیر شیروانی به یک طبقه مشابه پایین تر می سازد ، تخلف ساختمانی محسوب می گردد.

(تبدیل بام شیروانی به تراس )

چنانچه بام شیروانی که در نقش های اجرایی مشخص شده ، در زمان احداث تبدیل به سقف تراسی گردد، کل سطح تراسی ایجاد شده تخلف ساختمانی محسوب می گردد.

( تبدیل واحد مسکونی به تجاری )

برخلاف مدلول پروانه تبدیل واحد مسکونی به مکان تجاری تخلف ساختمانی محسوب می گردد.

( تبدیل محوطه به محوطه تجاری )

چنانچه محوطه بناها و فضای باز تبدیل به محوطه تجاری شود ، سطح تبدیل شده تخلف ساختمانی محسوب می گردد.

( تبدیل محوطه به مغازه جداساز )

چنانچه در محوطه یک بنا مغازه جداساز احداث شود سطح مغازه تخلف ساختمانی محسوب می گردد.

۲۷ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۵:۳۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شرایط دفاع در مقابل سارق چیست…

دفاع از خود یا دیگران در مقابل سارق و مهاجم داراے شرایطے است و در صورت وجود آن شرایط قانون گذار از فرد مدافع حمایت خواهد ڪرد.

باید دانست:

۱⃣دفاع و حملہ باید متناسب باشد. مثلاً اگر ڪسے با چوب بہ دیگرے حملہ ڪرد مدافع نمی‌تواند با اسلحہ از خود دفاع ڪند.

۲⃣ امڪان دسترسے بہ نیروے انتظامے نباشد.

۳⃣ خطر قریب الوقوع باشد. بنابراین اگر ڪسے دیگرے را صرفاً تهدید ڪند مدافع نمی‌تواند با سلاح او را بہ قتل برساند.

۴⃣ دفاع براے دفع خطر ضرورت داشتہ باشد. مثلاً اگر ڪسے ضربہ اے آرام بہ وسیلہ اے بہ شما بزند و فرار ڪند و دور شود مدافع نمی‌تواند با سلاح سرد یا گرم او را بزند بعد ادعا ڪند ڪہ دفاع ڪردہ است.

+در صورتے ڪہ دفاع با این شرایط منطبق باشد دفاع مشروع تلقے می‌گردد و مدافع مجازات نمی‌شود.

 

*دفاع و حمله متناسب باشد مثلاً اگر کسی با چوب به دیگری حمله کرد مدافع نمی تواند با اسلحه از خود دفاع کند.

*امکان دسترسی به نیروی انتظامی نباشد.

*خطر قریب الوقوع باشد بنابراین اگر کسی دیگری را صرفاً تهدید کند مدافع نمی تواند با سلاح او را به قتل برساند.

* دفاع برای دفع خطر ضرورت داشته باشد مثلاً اگر کسی ضربه ای آرام با وسیله ای به یکی از اعضای بدن شما بزند و فرار کند و دور شود مدافع نمی تواند با سلاح سرد یا گرم او را بزند بعد ادعا کند که دفاع نموده است.

در صورتی که دفاع با این شرایط منطبق باشد دفاع مشروع تلقی می گردد و مدافع مجازات نمی‌شود.

۲۷ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۵:۳۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

راه حلی مفید برای لغو نمودن وکالت نامه بلاعزل

وکالت نامه بلاعزل

همانطور که می دانید وکالت نامه بلاعزل به هیچ وجه قابل انحلال نیستند. در این موارد تنها راهی که برای بی اثر نمودن وکالت نامه وجود دارد ضم امین به وکیل می باشد.
در این راستا موکل باید به دفترخانه مراجعه و شخصی را به عنوان امین به وکیل ضم کند و یا اینکه به دادگاه مراجعه و وکیل را عزل نماید.

++فایده این کار: در این صورت با توجه به اینکه اقدامات وکیل باید به صلاح موکل باشد نصب امین به عنوان اماره صلاح می باشد و هر گونه اقدام وکیل بدون اطلاع و اذن امین غیر نافذ و قابل ابطال است.

۲۷ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۵:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

عدم امکان استفاده اداری از املاک مسکونی برای غیر مالک

استفاده اداری

اصولا تغییرکاربری و استفاده اداری از املاک مسکونی مجاز نیست مگر در خصوص:
۱-دفتر وکالت
۲- مطب پزشکان
۳-مهندسی
۴- دفتر ازدواج طلاق
۵- دفتر اسناد رسمی
۶-دفتر روزنامه و مجله

اما از آنجا که این استثنا بر خلاف اصل است، فقط در صورتی اجرا خواهد شد که مالک اینگونه املاک بخواهد برای وکالت یا طبابت و … از این واحدها استفاده کند و شخصی غیر از مالک اعم از مستاجر یا غیر مستاجر حق چنین بهره‌برداری را نخواهد داشت.

در همین زمینه یک رای وحدت رویه از دیوان عدالت اداری صادر شده است؛ «‌سیاق عبارات تبصره ذیل بند ۲۴ ماده ۵۵ قانون شهرداری در باب عدم جواز تخطی از مندرجات پروانه ساختمانی و دایر کردن محل کسب و پیشه و ‌تجارت در محل غیر تجاری توسط مالک یا مستأجر و صراحت منطوق قسمت آخر تبصره مذکور که مقرر داشته “…. دایر کردن دفتر وکالت و مطب و‌دفتر اسناد رسمی و ازدواج و طلاق و دفتر روزنامه و مجله و دفتر مهندسی وسیله مالک از نظر این قانون استفاده تجاری محسوب نمی‌شود.”‌ مفید ‌اختصاص حکم اشاره شده اخیر مقنن به مالک و مباشرت مستقیم او در استفاده از حق مذکور است».

*** مقصود این رای این است که در اینجا فقط و تنها فقط وقتی مالک، خودش از ملک برای این کارها استفاده می‌کند، می‌تواند از این استثنای قانونی بهره‌مند شود.

۲۷ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۵:۲۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

هشت نکته درباره اصلاح قانون زنان

+سرفصل‌هایی که در خصوص حقوق زنان مطرح شده، ‌موارد مختلفی را دربر می‌گیرد که از نظر کثرت موارد مبتلابه ‌و اهمیت متفاوت است. سعی می‌شود با توجه به این امر، ‌نسبت به هر یک از آنها، ‌به طور خلاصه، ‌صحبتی بکنیم:

*اول- در مورد ارث، ‌از آنجا که به نظر بعضی قواعد ارث، ‌داخل در قواعد آمره است و حتی برخی در مورد آن، ‌ادعای از ضروریات دین بودن را کرده‌اند، ‌به نظر می‌رسد تعرض به این موضوع و ورود در آن، ‌مشکل باشد. البته آنجا که بحث از فروع قضیه باشد، ‌مساله آسان‌تر است همچنان که در مورد ارث بردن خانم‌ها از کل ماترک شوهر اصلاح قانون مدنی به نتیجه رسید.
♦️البته در «فرض» تغییری داده نشد. گمان می‌رود در خصوص ارث‌بری دختران و پسران باید به دنبال نظر مجتهدینی بود که مثلا تساوی را پذیرفته باشند که بنده تاکنون به چنین چیزی برنخورده‌ام اما دور نیست که چنین نظری داده شده باشد یا بشود.

*دوم- در مورد تابعیت، ‌تا آنجایی که بنده می‌دانم، ‌جز در مورد فرزندانی که از خانم‌های دارای تابعیت ایرانی در نتیجه ازدواج با مردان خارجی به وجود می‌آیند، ‌دچار مشکل حاد نیستیم. البته اگر قانونگذاری برای اعطای تابعیت به این فرزندان بدون دقت و احتیاط انجام شود و به نحوی باشد که تحصیل تابعیت تبعی و اتوماتیک را برای پدران‌شان ممکن کند، ‌این مساله موجب اشکال خواهد شد.
*سوم – درمورد غایب مفقودالاثر، ‌اصلاح قانون به نحوی که همسران مردانی که غایب مفقودالاثر می‌شوند، ‌به نحو آسان‌تری از علقه زوجیت رها شوند، ‌به نظر مطلوب می‌رسد زیرا با ضوابط فعلی خانم‌هایی که این وضع را پیدا می‌کنند، ‌عملا مشکل ازدواج مجدد را خواهند داشت.

*چهارم- ‌در مورد نامزدی و منضبط کردن آن و آنچه امروزه خواندن صیغه محرمیت نامیده می‌شود مطرح است ‌به علت عدم آگاهی خانواده‌ها و دختران و پسران از مفهوم آن و تبعاتش می‌تواند بسیار خطرناک باشد.

*پنجم – در مورد مهریه، ‌همچنان که بارها گفته شده، ‌گمان نمی‌رود مهریه از نظر ایجاد تامین برای خانم‌ها نقش و اثری داشته باشد. به جای آن از یک سو بهتر است دختران را به تحصیل و فراگیری علوم و فنون و تخصص‌ها تشویق کنیم که باعث استقلال اقتصادی شان بشود.

♦️از دیگر سو، ‌ایضا همچنان که بارها گفته‌ام، ‌خوب است برای خانم‌ها به ویژه خانم‌های خانه‌دار، ‌نوعی بیمه با کمک دولت برقرار شود که به لحاظ عدم استقلال اقتصادی مجبور به تحمل زندگی مشترک با وجود عدم تمایل‌شان نشوند.

*ششم- در مورد حقوق و تکالیف زوجین، ‌به نظر می‌رسد این قسمت از قانون مدنی نیاز به بازنگری جدی دارد. زیرا دیدگاه گذشته این بود که خانم‌ها در منزل شوهر هیچ وظیفه و تکلیفی در خصوص آشپزی، ‌نظافت، ‌بچه‌داری، شیردادن بچه‌ها ودیگر امور ندارند و در صورت انجام این امور، می‌توانند مطالبه اجرت کنند و اصل عدم تبرع در این مورد حاکمیت داشت. یعنی اصل بر این بود که هیچ خانمی نمی‌خواهد این خدمات را به طور مجانی ارایه دهد. اینک مساله معکوس شده است، یعنی باید عدم تبرع خانم ثابت شود و اصل بر تبرع او است.

♦️به این ترتیب یکی از اصول حاکم بر این روابط دگرگون شده است و در موارد دیگر هم قطعا نیاز به بازنگری است. زیرا در بیشتر موارد نقش اصلی را در تربیت فرزندان و تمشیت امور خانواده، ‌خانم‌ها برعهده دارند. لذا اینکه بگوییم ریاست خانواده بر عهده مرد است، ‌تعبیر دقیق و درستی نمی‌تواند باشد و موارد دیگری در همین خصوص قابل بحث است که از آن می‌گذریم.

*هفتم- ‌در مورد امکان فسخ نکاح و طلاق، ‌به نظر می‌رسد باید تعادلی بین حقوق و اختیارات زنان و مردان برقرار شود و در عین حال این نکته درنظر باشد که این تعادل نه به مفهوم دادن مزیتی به خانم‌ها، ‌بلکه به معنی قرار دادن دو طرف در شرایط مساوی است.

*هشتم- ‌در خصوص حضانت اطفال، ‌که حق و وظیفه زوجین است، ‌تغییری که داده شده و حضانت را در صورت جدایی تا ٧ سال، ‌بدون توجه به جنسیت، ‌به زوجه داده است، ‌البته قدمی به جلو است. اما باید این را پذیرفت که اگر حالتی پیش‌ آید که پدر و مادر جدا شوند، ‌طفل چه پسر و چه دختر، ‌بیشتر به مادر احتیاج خواهد داشت تا پدر.

♦️بدیهی است موارد استثنایی را که مادر مشکلاتی نظیر اعتیاد، ‌یا انحرافات اخلاقی دارد، ‌باید کنار گذاشت. به نظر می‌رسد اصلاح قانون به نحوی که امکان برخورداری از محبت و تربیت مادر را به مدت طولانی‌تری برای بچه‌ها ایجاد کند، می‌تواند مفید باشد.

+در جوار همه اینها، ‌مساله عمده موجود، ‌جنبه فرهنگی دارد و باید سعی کرد احترام به خانم‌ها و رعایت حقوق آنان نهادینه شود والا تغییر قوانین به تنهایی مشکلی را حل نخواهد کرد.

۲۷ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۵:۱۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

قانون نحوه ی اهداء جنین به زوجین نابارور

ﻣﺎﺩﻩ ۲ – ﺗﻘﺎﺿﺎﯼ ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ ﺟﻨﯿﻦ ﺍﻫﺪﺍﯾﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﺸﺘﺮﮐﺎ” ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺯﻥ ﻭ ﺷﻮﻫﺮ ﺗﻨﻈﯿﻢ ﻭ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺩﺍﺩﮔﺎﻩ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺩﺍﺩﮔﺎﻩ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﺍﺣﺮﺍﺯ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﺫﯾﻞ ﻣﺠﻮﺯ ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ ﺟﻨﯿﻦ ﺭﺍ ﺻﺎﺩﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ:
ﺍﻟﻒ – ﺯﻭﺟﯿﻦ ﺑﻨﺎ ﺑﻪ ﮔﻮﺍﻫﯽ ﻣﻌﺘﺒﺮ ﭘﺰﺷﮑﯽ ، ﺍﻣﮑﺎﻥ ﺑﭽﻪ ﺩﺍﺭ ﺷﺪﻥ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻭ ﺯﻭﺟﻪ ﺍﺳﺘﻌﺪﺍﺩ ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ ﺟﻨﯿﻦ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ.
ﺏ – ﺯﻭﺟﯿﻦ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﺻﻼﺣﯿﺖ ﺍﺧﻼﻗﯽ ﺑﺎﺷﻨﺪ.
ﺝ – ﻫﯿﭻ ﯾﮏ ﺍﺯ ﺯﻭﺟﯿﻦ ﻣﺤﺠﻮﺭ ﻧﺒﺎﺷﻨﺪ.
ﺩ – ﻫﯿﭻ ﯾﮏ ﺍﺯ ﺯﻭﺟﯿﻦ ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﯾﻬﺎﯼ ﺻﻌﺐ ﺍﻟﻌﻼﺝ ﻧﺒﺎﺷﻨﺪ.
ﻭ – ﻫﯿﭻ ﯾﮏ ﺍﺯ ﺯﻭﺟﯿﻦ ﻣﻌﺘﺎﺩ ﺑﻪ ﻣﻮﺍﺩﻣﺨﺪﺭ ﻧﺒﺎﺷﻨﺪ.
ﻭ – ﺯﻭﺟﯿﻦ ﺑﺎﯾﺴﺘﯽ ﺗﺎﺑﻌﯿﺖ ﺟﻤﻬﻮﺭﯼ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ.


فصل اول : تعاریف و کلیات:
ماده۱ – در این آئین نامه، واژه ها و اصطلاحات زیر در معانی مشروح مربوط به کار میرود:
الف – قانون : منظور قانون نحوه اهداء جنین به زوجین ناباروری –مصوب ۱۳۸۲– است.
ب – جنین : نطفه حاصل از تلقیح خارج رحمی زوج های قانونی و شرعی است که از مرحله باروری تا حداکثر پنج روز خواهد بود، این جنین می تواند به دو صورت تازه و منجمد باشد.
پ – اهداء جنین : واگذاری داوطلبانه و رایگان یک یا چند جنین از زوج های واجد شرایط مقرر در قانون و این آئین نامه به مراکز مجاز تخصصی درمان ناباروری برای انتقال به زوج های متقاضی دارای شرایط مندرج در قانون.

فصل دوم – شرایط اهداء و دریافت جنین :
ماده ۲- زوج های اهداء کننده باید دارای شرایط زیر باشند:
الف – علفه و رابطه زوجیت قانونی و شرعی
ب- سلامت متعارف جسمی و روانی وضریب هوشی مناسب.
پ – نداشتن اعتیاد به مواد اعتیاد آور و روان گردان.
ت – مبتلا نبودن به بیماری های صعب العلاج نظیر : ایدز و هپاتیت و …
تبصره – مراکز مجاز تخصصی درمان ناباروری مکلفند قبل از دریافت جنین از اهداء کنندگان وجود شرایط مذکور در این ماده را احراز نمایند.
ماده ۳ – اهداء جنین باید با موافقت و رضایت کتبی زوج های اهداء کننده و در مراکز مجاز تخصصی درمان ناباروری،با اهراز هویت آنها و به صورت کاملا محرمانه انجام گیرد.
ماهده ۴ – زوج های متقاضی جنین اهدائی باید واجد شرایط مقرر در ماده (۲) قانون باشند.
ماده ۵ – رسیدگی به درخواست دریافت جنین اهدائی، در دادگاه صالح و خارج از نوبت و بدون رعایت تشریفات آیین دادرسی مدنی به عمل می آید. صدور حکم به رد درخواست و عدم تایید صلاحیت زوجین قابل تجدید نظر می باشد.

فصل سوم – تکالیف و وظایف مراکز درمان ناباروری :
ماده ۶ – مراکز مجاز تخصصی درمان ناباروری مکلفند نسبت به موارد زیر اقدام نمایند.
الف – نگهداری جنین های اهدائی از سوی اهداء کنندگان مسلمان و غیر مسلمان به طور جداگانه و رعایت تناسب دینی و مذهبی زوج های متقاضی با جنین اهدائی در زمان انتقال.
ب – دریافت و نگهداری رای قطعی مرجع قضایی از متقاضی.
پ – صدور گواهی و معرفی نامه لازم مبنی بر تایید سلامت جسمی و روانی برای متقاضیان دریافت جنین طبق مقررات قانون و این آئین نامه.
ت – دریافت، نگهداری و انتقال جنین های اهدائی در شرایط کاملا محرمانه.
تبصره – اطلاعات مربوط به جنین های اهدائی، جزو اطلاعات به کلی سری طبقه بندی می شوند.

فصل چهارم – شرایط لازم جهت دریافت نگهداری و انتقال جنین
ماده ۸ – هریک از مراکز مجاز تخصصی درمان ناباروری می توانند بانک جنین طبق دستورالعمل های وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دایر نمایند. این بانک مسئول دریافت و نگهداری جنین و انتقال آنها به زوجین ناباروری طبق مقررات مندرج در قانون و این آئین نامه می باشد.
ماده ۹ – مرکز مدیریت پیوند وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی موظف است طبق دستورالعمل های وزارت یاد شده نسبت به دریافت، نگهداری و انتقال جنین نظارت دقیق اعمال کند.
ماده ۱۰ – ارائه مدارک و اطلاعات مربوط به اهداء کنندگان جنین های اهدائی تنها با رعایت قوانین مربوط به حفظ و نگهداری اسرار دولتی و به مراجع قضایی صلاحیت دار مجاز می باشد.

۲۷ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۵:۱۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

روند قانونی و پزشکی تغییر جنسیت در ایران

«تشخیص و اطمینان از وجود تضاد بین جسم و روان به کمک حداقل دو روانپزشک، سپس مراجعه به دادگاه و اعلام درخواست برای تغییر جنسیت، و بعد رجوع به پزشکی قانونی برای تایید اختلال جنسی توسط پزشکان و روانپزشکان معتمد پزشکی قانونی و در نهایت مراجعه به مراکزی مثل بیمارستان حضرت زهرا (س) که از طرف وزارت بهداشت برای انجام عمل های تغییر جنسیت معرفی شده اند. با طی این مراحل تلاش می شود این افراد به آنچه در اصل هستند بازگردند.»

*بنابراین؛ فردی که دچار اختلال جنسی است، ابتدا نیازمند تایید حداقل دو روانپزشک است تا مشخص شود راهی جز تغییر جنسیت ندارد، سپس با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست تغییر جنسیت میدهد و با تایید کمیسیون پزشکی قانونی این فرد مجوز جراحی و تغییر را بدست می آورد.

*با این مجوز این افراد شناسنامه جدیدی میگیرند، همچنین از خدمت سربازی معاف میشوند.

 

۱- رویایی نباشید.

بیایید کمی منطقی باشیم. قرار نیست با جراحی تبدیل به یک مدل فشن یا یک سوپرمن شویم. مراحل تغییر و تغییر جنسیت /جنس تنها مجموعه عواملی است که ما را به اندام و ظاهر جنسی مورد نظر نزدیک کند اما قرار نیست از ما یک ابر انسان بسازد. به زنان و مردان اطراف خود نگاه کنید. بسیاری از آن ها آن اندام رویایی را ندارند اما کماکان یک مرد یا زن موفق و شناخته شده هستند. بسیاری از زنان با رشد موهای زائد روبرو هستند و بسیاری از مردان با کم پشت بودن موهای صورت. پس به عنوان یک تراجنسی انتظار نداشته باشید پس از عمل یک زن با مشخصات ا یک مرد با مشخصات برد پیت باشید. شما هم مانند میلیون ها زن و مرد عادی دیگر در جامعه خواهید بود. این تفکر شما و راه شماست که باعث یکتا بودن شما می‌شود نه اندام شما

۲- مزیت های جنسیتی

اگر بخواهیم روراست باشیم هرچقدر هم که بگویند زن با مرد برابر است باز در پیشرفته ترین و با فرهنگ ترین جوامع هم تفاوت ها و برتری هایی برای هر دو جنس وجود دارد که جنس دیگر از آن بی بهره است. در هر جامعه ای مردان امتیازاتی دارند که زنان از آن بی بهره هستن و در مقابل نیز زنان برتری هایی دارند که مردان در حسرت آن هستند.
با تغییر جنسیت /جنس شما دیگر مزیت جنس قبلی خود را نخواهید داشت و آن را از دست می‌دهید البته در مقابل مزیت جنسیت مورد نظر را به دست می‌آورید اما مشکل ما داشتن مزیت نیست بلکه از دست دادن یک امتیاز است. برای یک تراجنسی مهم نیست که امتیازات جنس پیشین خود را به همراه داشته باشد حتی شاید از برخی از آن ها نیز فرار کند اما باید بدانید که با تغییر جنسیت /جنس چیزی را از دست می‌دهید و باید خود را آماده از دست دادن برخی امتیازات و مزیت ها کنید تا دچار مشکل نشوید.

۳- خرده تجاوزها

شما قرار نیست یک پلاکارد گردنتان بندازید و به دیگران اعلام کنید که یک تراجنسی هستید یا بودید اما بالاخره کسانی هستند که از این موضوع آگاهی دارند. شما باید آماده تجاوز این افراد به حریم خصوصی خودتان باشید. عده ای که آشکارا و متعصبانه خواهان اذیت و آزار شما هستند با این دسته کاری نداریم هدف ما آمادگی شما برای روبرو شدن با کسانی است که غیرآگاهانه و شاید حتی دوستانه به این حریم تجاوز می‌کنند. دوستانی که بعد از تغییر شما میخواهند شما را خوشحال کنند و دایم به شما می‌گویند “چقدر فرق کردی” یا “چقدر زنانه/مردانه شدی” و حرف هایی از این قبیل.
آن ها قصد دلگرمی و دادن اعتماد به نفس به شما را دارند اما نمیدانند با این کار دارند دائما تراجنسی بودن شما را یادآوری می‌کنند که شاید برای شما خوشایند نباشد. شما مطمئنا با یکی از ده سوال ممنوعه روبرو خواهید شد. پس خود را آماده این خرده تجاوزها بکنید

۴- عذاب حین تغییر

چه بخواهید یا نخواهید در مرحله از تکمیل مراحل تغییر خودتان در پوشش و وضعی قرار میگیرید که نه می‌توانید راحت بین مردان بروید و نه راحت بین زنان. شاید مرحله کوتاه و گذرایی باشد و شاید هم کمی طولانی شود ولی به هر حال مرحله سختی است.
در این مرحله شاید مجبور باشید از محیط کار یا محل تحصیل خود و یا احتماع دوستانتان جدا شوید. در این مرحله رفت و آمد در بیرون کمی برای شما سخت تر خواهد شد و اگر مجبور باشید در خیابان راه بروید با رفتار نامناسبی از سمت دیگران روبرو خواهید شد. پس این مرحله را دست کم نگیرید. گاهی این مرحله همراه با هورمون درمانی می‌شود که ممکن است شما را دچار افسردگی یا انزوا کند. سعی کنید این مرحله را با کمک یکی از دوستان بگذرانید یک راه حل خوب دیگر این است که یک دوست تراجنسی دیگر پیدا کنید تا این مراحل را با هم و در کنار هم بگذرانید

۵-اصطکاک با دوستان

خب شما ناگهان از فضا نیامدید و مسافر یک جهان دیگر نیستید بلکه شما فردی بودید که تا پیش از مراحل تغییرتان در جامعه بودید و با همسایگان، آشنایان، هم کلاسی ها و غیره در ارتباط بودید.
اکنون که شروع به انجام مراحل تغییر کردید بایدخود را آماده رویارویی با این افراد هم بکنید. آن‌ها سال‌ها شما را در قالب یک مرد یا زن دیده‌اند. هرچقدر هم روشنفکر و پذیرا باشند باز هم در برخورد ناگهانی و اولیه با شما واکنش نشان می‌دهند. پس خودتان را برای این مسائل گرم کنید. شما باید در حین تغییر با دوستان و همسایگان خود کمابیش روبرو شوید. مجبورید دو راه انتخاب کنید یا از آن‌ها فرار کنید و یا با آن‌ها روبرو شوید. پس بهتر است یک راه حل خوب برای آن پیدا کنید و یادتان نرود ممکن است برخی از نزدیک ترین افراد به شما به خاطر این مساله رفتار دیگری داشته باشد.
گروه بعدی خانواده شما هستند. پدر، مادر یا خواهر و برادری که تا دیروز شما را دختر یا پسر می‌دانستند امروز باید شما را با نگاه دیگری بشناسند. کمی سخت است پس برای تغییر در نگاه خانواده عجله نکنید و صبور باشید و خودتان را به جای آن‌ها بگذارید و کمی فرصت به آن‌ها بدهید

۶- قلک بخرید

بهتر است کمی آینده نگر باشید. شما میخواهید بهترین بدن و جسم را داشته باشید و در نوع خود بهترین باشید از سوی دیگر هزینه های پزشکان و جراحان روز به روز بالاتر می‌رود. خب پس اگر انتظار دارید یک جراحی با کیفیت انجام دهید سعی کنید کمی برای خود پس انداز داشته باشید تا در روز مبادا خرج کنید. گرفتن وام از بهزیستی شبیه فتح قله اورست است زیاد دل به آن نبندید. شما در برهه ای از زمان مجبورید دست از کار بکشید و در خانه بمانید بنابراین این پس انداز می‌تواند کمک خرج شما برای گذراندن این دوران نیز باشد. پس انداز یک پوئن مثبت برای شما است و یک برگ برنده در دستان شما

۷- اخرین راه

این را همیشه بدانید که تغییر جنسیت آخرین راه حل است نه اولین آن. پس قبل از انجام جراحی تغییر جنسیت حتما به راه های دیگر فکر کنید. این تصور را از خود دور کنید که هرکس جراحی انجام داد انسان درستی است و هرکس انجام ندهد یک منحرف است. گاهی ممکن است رفتار شما با یک مشاوره، تغییر در پوشش، رابطه جنسی خاص و … عوض شود. تصور نکنید اگر نظر شما درباره تراجنسی بودنتان تغییر کند چیزی از ارزش های شما کم میکند یا چیزی به ارزش های شما اضافه می‌شود. به تغییر جنسیت به عنوان آخرین راه حل نگاه کند و سعی کنید با خودتان صادق باشید

۸- پس از تغییر

تصور نکنید بعد از عمل همه چیز تمام شده است. بر عکس بعد از عمل تغییر جنسیت /جنس تازه همه چیز شروع می‌شود. شما باید از یک فرهنگ به فرهنگ دیگر بروید. شما دیگر نمیتوانید به راحتی وارد جمع مردانه یا زنانه قبلی شوید، احکان شرعی شما تفاوت کرده، پوشش شما عوض شده و هزاران نکته ریز و درشت دیگر که باید رعایت کنید پس تصور نکنید با تغییر جنسیت همه چیز تمام می‌شود. بلکه همه چیز تازه شروع می‌شود.

۹- ازدواج

خب بخشی از ازدواج مربوط به روابط جنسی است. شما به عنوان یک تراجنسی باید آماده باشید که شاید پس از تغییر جنسیت در برخی روابط خود کمبودهایی داشته باشید. شما ممکن است به عنوان یک زن عمق کمی در واژن داشته باشید یا به عنوان یک مرد آلت تناسلی کوچی داشته باشید. باز هم باید منطقی باشید. به اطرافیان خود نگاه کنید همه مردان یک آلت تناسلی بزرگ ندارند یا به عنوان یک زن بدون نقص و ایراد نیستند.
از سوی دیگر بارداری نیز خودش یک مشکل است. رحم پیوندی یا تولید اسپرم از مغز استخوان راه های نوین و غیرمعمول هستند و هنوز در ایران پرهزینه و تقریبا دور از دسترس هستند. شما باید برای این مسائل فکر کنید و خود را آماده رویارویی کنید

۱۰- دروغ نگویید

لازم نیست راه بروید و با بلندگو به کل دنیا بگویید زمانی یک تراجنسی بودید یا عکس و نشانی خود را در روزنامه چاپ کنید تا همه دنیا بفهمند شما یک تراجنسی بوده اید!
تراجنسی بودن شما یک مساله شخصی است و به غریبه ها مربوط نمی‌شود اما باید راستگو باشید. گاهی کسانی باید بدانند شما یک تراجنسی بودید و تغییر جنسیت داده اید. نامزد، همسر، دوست صمیمی یا افرادی که خودتان صلاح می‌دانید. به دروغ نگویید که یک دوجنسه یا هرمافرودیت بودید. شما باید شهامت داشته باشید و خود را به عنوان یک تراجنسی معرفی کنید. سعی نکنید با درروغ پیش بروید. اینکه شما یک روز تراجنسی بودید یک حقیقت است. شاید در نگاهی یک حقیقت تلخ باشد و در نگاه عده ای یک تجربه سازنده اما در هر صورت وجود داشته و نباید آن را فراموش کرد. پس سعی نکنیم آن را با دروغ یا ریاکاری پنهان کنیم

۲۷ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۵:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

جرائم تلگرامی – با جرایم تلگرامی بیشتر آشنا شوید

اکنون پرونده‌های بسیاری در قوه قضاییه مطرح است که منشا آن‌ها فضای مجازی است. این روند روز‌به‌روز تشدید هم می‌شود. این در حالی است که ما هنوز برای بسیاری از جرم‌ها و بزهکاری‌های فضای مجازی، تعریف درست قانونی نداریم تا بتوانیم مجازات مناسبی برایشان در نظر بگیریم. در ادامه، این جرایم و نگاه قانون به آنها را بررسی می‌کنیم.
استیکرهای غیراخلاقی
در میان خدمات ارائه‌شده از سوی تلگرام، امکان ساخت استیکر، ساخت ربات و امکان ایجاد کانال، حاشیه‌ساز شده است. ارائه استیکرهای غیراخلاقی یا ساخت استیکر با تصاویر کاربران دیگر، نخستین حاشیه این نرم‌افزار بود. در حالی که گمان می‌رفت این اقدامات باعث خواهد شد که کاربران ایرانی نتوانند از تلگرام استفاده کنند، اما موضوع با همکاری شرکت مذکور ختم به فیلتر نشد. واضح است که مدیران تلگرام نیز نمی‌خواهند تعداد بالای مخاطبان ایرانی خود و منافعی را که از این ناحیه به آنان می‌رسد، از دست بدهند و به همین دلیل این امکان را غیرفعال کردند.

اکنون امکان ایجاد ربات و کانال، محلی برای جولان برخی افراد سودجو شده است که به صورت فردی یا سازماندهی‌شده در پی نشر محتوای خاص روی گوشی‌های مردم هستند. این موضوع به وضوح در ماده ۲۱ قانون جرایم رایانه‌ای جرم‌انگاری شده است و شامل این موارد می‌شود: تولید محتوا علیه عفت و اخلاق عمومی، محتوا علیه مقدسات اسلامی، محتوا علیه امنیت و آسایش عمومی، محتوا علیه مقامات و نهادهای دولتی و عمومی، محتوایی که برای ارتکاب جرایم رایانه‌ای به کار می‌رود و محتوایی که تحریک، ترغیب یا دعوت به ارتکاب جرم می‌کند.

کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه، متشکل از نمایندگانی از سه قوه قضاییه، مجریه و مقننه، برنامه «وی‌چت» را فیلتر کرد، زیرا این نرم‌افزار علاوه بر جمع‌آوری تمامی اطلاعات موجود در گوشی‌های کاربران و رصد ارتباطات اعضا، حریم خصوصی آنها را نقض می‌کرد. در عین حال، این نرم‌افزار عامل انتشار بسیاری از محتواهای مجرمانه غیراخلاقی و مستهجن بود که برای نوجوانان ضررهای جبران‌ناپذیری را به دنبال داشت و آسیب‌های اجتماعی بسیار زیادی که برای جامعه در بر داشته و دارد. چون ایجادکنندگان این نرم‌افزار در خارج از کشور هستند و به هیچ وجه پاسخگوی تخلفات خود و شکایات خانواده‌های زیان‌دیده نبوده و نیستند، بنابراین کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه در اجرای درخواست‌های متعدد خانواده‌های آسیب‌دیده ناچار به فیلتر و مسدودسازی نرم‌افزار مذکور شد است.

هتک حرمت – جرائم تلگرامی

پلیس به افرادی که در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی اقدام به هتک حیثیت و نشر اکاذیب علیه همدیگر می‌کنند، هشدار داد که طبق ماده ۱۷ قانوم جرایم رایانه‌ای، با اثبات عمل مجرمانه‌شان، باید پاسخگوی قانون و مسئول عمل مجرمانه خود باشند. شهروندان در صورت مشاهده هرگونه فعالیت مجرمانه در فضای مجازی، می‌توانند مراتب را از طریق نشانی پلیس فتا به آدرس Cyberpolice.ir اعلام کنند.
حواستان باشدافرادی که نرم‌افزار تلگرام را نصب می‌کنند، شماره‌هایشان برای بعضی دستگاه‌های جاسوسی افشا می‌شود، چنان‌که گفته می‌شود سردار همدانی به واسطه یک گوشی اندرویدی ترور شد. لذا اگر افراد امروز مواظب نباشند، در دام کلاهبرداران می‌افتند. متاسفانه افراد بسیار کمی از مردم از حوزه امنیتی تلگرام آگاهی دارند. توانمندسازی برای استفاده از فناوری و افزایش سواد رسانه‌ای خانواده‌ها و آگاهی استفاده‌کنندگان در این زمینه بسیار مهم است. بهترین جا برای انجام چنین آموزش‌هایی انجمن اولیا و مربیان مدارس است. بنابراین باید توانمندسازی خانواده‌محور را در دستور کار قرار دهیم و نظارت درست بر استفاده از شبکه‌های اجتماعی را به والدین آموزش دهیم.
پلیس فتا | پلیس فتا، سایه سار امنیت در فضای مجازی جرائم تلگرامی
وب‌سایت پلیس فتا نسبت به انعکاس فعالیت‌های این پلیس در فضای مجازی و همچنین تولید و انتشار اخبار و اطلاع‌رسانی در خصوص آخرین وضعیت جرایم این فضا و آموزش راه‌های پیشگیری از آن فعالیت می‌نماید. همچنین ای …جرائم تلگرامی

۲۶ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۶:۳۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اسیدپاشی در حقوق کیفری ایران :

بدون تردید یکی از جرایمی که در هر بار ارتکاب انزاجار عمومی را به شدت بر می انگیزد، اسیدپاشی است.علت این انزجار را علاوه بر صدمات جدی و بعضاً جبران ناپذیری که به قربانی جرمی وارد می شود باید در انگیزه ی مرتکب جستجو کرد.این جرم که معمولاً روی صورت قربانیان انجام می گیرد،عموماً به انگیزه ی تباه ساختن آینده و گوشه نشین کردن دائمی قربانی انجام می گیرد که متاسفانه در عمل نیز چنین شده و قربانی جرم تا مدت های طولانی و حتی تا پایان عمر از بند لطمات جسمانی و روانی این جرم خلاصی نخواهد یافت.

با این وجود این جرم از جرایمی است که در کتب و مقالات حقوقی مهجور مانده و کم تر مورد تحلیل حقوق دانان و ارباب نظر قرار گرفته است.

به موجب لایحه ی قانونی مربوط به ۱۳۳۷ :
«هر کس عمداً با پاشیدن اسید یا هر نوع ترکیبات شیمیایی دیگر موجب قتل کسی بشود به مجازات اعدام و اگر موجب مرض دائمی یا فقدان یکی از حواس مجنی علیه گردد به حبس جنایی درجه یک و اگر موجب قطع یا نقصان یا از کار افتادن عضوی از اعضا شود به حبس جنایی درجه دو از دو سال تا ده سال و اگر موجب صدمه دیگری شود به حبس جنایی درجه دو از دو سال تا پنج سال محکوم خواهد شد.مجازات شروع به پاشیدن اسید به اشخاص،حبس جنایی درجه ۲ از دو سال تا پنج سال است.در کلیه ی موارد مذکور در این ماده در صورت اجرای ماده (۴۴) قانون کیفر عمومی بیش از یک درجه تخفیف جایز نیست.

۲۶ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۶:۳۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

حمل خودرو با جرثقیل راهنمایی و رانندگی

اگر قبل از حمل یا در حینِ حملِ اتومبیل بوسیله جرثقیل، مالکِ آن حاضر شود و تقاضای تحویل خودرو را کند، مامورین مکلفند (تاکید می‌شود مکلفند) فقط جریمه کنند.
و نمی‌توانند خودرو را با خود ببرند، در صورت عدمِ پذیرشِ مامور به او گوشزد کنید مطابق تبصره ۲ ماده ۱۳ قانون رسیدگی به تخلفات رانندگی چنین حقی ندارد و عملش خلاف قانون و قابل تعقیب است.


دبیر منطقه ۷ کمیسیون حقوق بشر اسلامی گفت: مطابق تبصره ۲ از ماده ‌۱۳ قانون جدید راهنمایی و رانندگی در تمام مواردی که خودرو توسط جرثقیل حمل می‌شود، اگر قبل از حمل یا در حین حمل مالک حاضر و تقاضای تحویل خودرو را کند ماموران مکلفند با اعمال جریمه توقف ممنوع خودرو را به وی تحویل دهند

مامور پلیس موظف است در هر مرحله ای از انتقال، هنگامی که مالک در محل حاضر شد با صدور قبض جریمه خودرو را تحویل صاحبش دهد. هدف پلیس بردن خودروها به پارکینگ نیست.

۲۶ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۶:۲۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نکاتِ مهمّ و کاربردی امور حِسبی

۱ـ ” ﺍﻣﻮﺭ ﺣِﺴﺒﯽ “؛
ﺍﻣﻮﺭﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ، ﺩﺍﺩﮔﺎﻩ ﻫﺎ ﻣﮑﻠّﻔﻨﺪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺍﻣﻮﺭ ﺍﻗﺪﺍﻡ ﻧﻤﻮﺩﻩ، ﻭ ﺗﺼﻤﯿﻤﯽ ﺍﺗّﺨﺎﺫ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ. ﺑﺪﻭﻥ ﺍین که، ﺭﺳﯿﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻫﺎ ﻣﺘﻮﻗّﻒ ﺑﺮ ﻭﻗﻮﻉ ﺍﺧﺘﻼﻑ ﻭ ﻣﻨﺎﺯﻋﻪ ﺑﯿﻦ ﺍﺷﺨﺎﺹ ﻭ ﺍﻗﺎﻣﻪ ی ﺩﻋﻮا ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺁنان ﺑﺎﺷﺪ.

۲ـ ” رسیدگی به امور حِسبی “؛
حسب مورد در یکی از دادگاه های عمومیِ حقوقی، دادگاه خانواده، شورای حلّ اختلاف صورت می گیرد.

۳ـ ” تصمیمات دادگاه در امور حِسبی “؛
قابل تجدیدنظر و فرجام نیست. جز آن چه، در قانون تصریح شده است.

۴ـ ” اموال غیرمنقول صغیر “؛
فروخته نخواهد شد. مگر، با رعایت غِبطه ی او و تصویب دادستان.

۵ـ ” اقدام مامورین کنسولی “؛
در تعیین امین برای ایرانی خارج از کشور، بعد از تنفیذ دادگاه شهرستان تهران، قطعی می گردد.

۶- ” پس از گذشت دو سال از آخرین خبر غایب “؛
ورثه ی او می توانند از دادگاه درخواست کنند که دارایی غایب را به تصرّف آنان در آورد.

۷- دادگاه صالح در رسیدگی به دعاوی راجع به “تَرِکه ی متوفّی”؛
تا زمانی که تَرِکه تقسیم نشده، در دادگاهی که آخرین اقامتگاه متوفّی در ایران در آن محلّ بوده است، می باشد؛
بعد از تقسیم تَرِکه، در محلّ اقامت ورّاث.

۸- مقصود از “تحریر تَرِکه”؛
عبارت است از: تعیین مقدار تَرِکه و دیون متوفّی.

۹- منظور از “ردّ تَرِکه”؛
عبارت است از: عدم پذیرش تَرِکه از سوی ورّاث، که ظرف مدّت یک ماه باید به عمل آید.

۱۰- “تصفیه ی تَرِکه”؛
عبارت است از: تعیین دیون تَرِکه و حقوق بر عهده ی متوفّی و پرداخت آن ها و اخراج مورد وصیّت از ماتَرَک.

۱۱- “وصیّت خودنوشت”؛
در صورتی معتبر است که، تمام آن به خطّ موصی نوشته شده باشد، و دارای تاریخ (روز، ماه، سال) به خطّ موصی باشد، و به امضای او رسیده باشد.

۱۲- “اولیای خاصّ”؛ّ
عبارتند از: پدر، جدّ پدری و وصیّ منصوب از طرف آنان.

۱۳- در امور حِسبی، دادرس در تمام مواقع رسیدگی، موظّف است دلایل را قبول کند.

۱۴- ﺩﺭ ﻣﻮﺍﺭﺩﯼ ﮐﻪ ﺗﺼﻤﯿﻤﺎﺕ ﺩﺍﺩﮔﺎﻩ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺑﻼﻍ ﺷﻮﺩ؛
ﺗﺮﺗﯿﺐ ﺍﺑﻼﻍ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﻘﺮّﺭﺍﺕ ﺁیین ﺩﺍﺩﺭﺳﯽ ﻣﺪﻧﯽ ﺍﺳﺖ.

۲۶ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۶:۰۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

5 علت ممنوع الخروجی افراد

1- بدهکاران قطعی مالیاتی

2 - بدهکارانی که به موجب صدور حکم قطعی دادگاه یا صدور اجرائیه در اجرای ثبت سازمان ثبت اسناد و املاک،بدهی آنها محرز شده

3-افرادی که در خارج از ایران به خاطر تکدی ولگردی، سرقت، کلاهبرداری و هرعنوان دیگری دارای سوءشهرت باشند

4 - کسانی که مسافرت آنها به خارج از کشور به تشخیص مقامات قضایی مخالف مصالح جمهوری اسلامی ایران باشد، کسانی که به موجب اعلام کتبی مقامات قصایی حق خروج از کشور را ندارند.

5 - افرادی که اخذ گذرنامه و خروج از کشور آنها به اراده فرد دیگری مانند(پدر،شوهر و…) محول شده است.

۲۶ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۹:۴۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

از نظر فنی سه روش برای پی بردن به اصالت یا جعلیت اسناد وجود دارد:

۱. روش فیزیکی

۲. روش شیمیایی

۳. روش مقایسه‌ای

روش فیزیکی:
در این روش معمولاً از دستگاه‌ های نوری برای تشخیص استفاده می شود؛ زیرا هر نوری با فرکانس‌ها و پرتوهای مختلف، بازتاب‌های مختلفی دارد. اصلیترین نوری که از آن در تشخیص اصالت یا جعلیت سند استفاده می ‌شود، نور ماوراء بنفش است، این نور زمانی که با جوهر برخورد میکند بازتاب‌هایی دارد که در تشخیص تقلبی و اصلی بودن سند کمک می‌کند، همچنین این نور برای بازخوانی مطالبی که پاک شده نیز استفاده می ‌شود. علت این‌که شناسنامه ‌ها و اسناد دولتی را با خودنویس می ‌نویسند این است که چنانچه این اسناد با مواد شیمیایی پاک شوند با استفاده از نور ماورای بنفش میتوان آن‌ها را بازخوانی کرد. از این نور همچنین برای تشخیص نخ موجود در اسکناس و چک نیز استفاد می شود؛ امروزه دستگاه‌ های نوری متعدد و متنوعی در بازار وجود دارد که می‌توانند شما را در شناسایی اسناد اصیل از جعلی یاری رساند.
روش شیمیایی:
این روش در مقایسه با روش فیزیکی برای استفادۀ افراد عادی مشکل‌تر است. از روش‌های شیمیایی برای تجزیه جوهر‌ها، تشخیص اختلاف رنگ جوهر‌ها، ترکیب جوهر‌ها تجزیه کاغذ‌ها و تشخیص جنس کاغذهای متعدد از این روش استفاده می ‌شود. آزمایش‌های شیمیایی عمدتاً برای ظهور نوشته‌هایی است که محو و پاک شده‌اند.

روش مقایسه ‌ای:
این روش در صورتی که شخص تشخیص دهنده سند اصیل از جعلی، از تجربه و آگاهی کافی و لازم برخوردار باشد، می ‌تواند از ۲ روش قبلی کارآمد‌تر باشد، علم و تجربه ثابت کرده است که هر فردی در نگارش و تحریر دارای عادات منحصر به فرد تحریری و نگارشی است که تجلی و بروز این عادات را در نحوۀ نقطه گذاری، سرکش گذاری، دندانه گذاری، مڪث، فشار و لرزش قلم، فواصل حروف و کلمات و غیره می‌توان مشاهده کرد؛ بنابراین با تشخیص عادت‌های تحریری و نگارشی منحصر به فرد اشخاص و مقایسه آن‌ها با اسناد و نوشته‌های مورد نظر میتوان انتساب یا عدم انتساب نوشته وسند را به شخص مورد نظر و هم چنین اصالت یا جعلیت نوشته و سند مزبور را تعیین کرد.

۲۶ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۹:۲۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

کدام مجازات‌ها تعلیق می‌شوند

دادگاه صادرکننده‌ حکم برای به‌کار گرفتن تعلیق اجرای مجازات محدودیت‌هایی دارد و پس از احراز بعضی از شرایط شکلی یا ماهوی، اختیار اجرای تعلیق مجازات را دارد.
تعلیق اجرای مجازات به این معنا است که مجازات مجرم به‌طور موقت و در مدت زمانی مشخص اجرا نشود. هدف از چنین اقدامی، فرصت دادن به متهم است تا حتی با وجود سوءِپیشینه بتواند به زندگی و اجتماع بازگردد. حُسن دیگر تعلیق اجرای مجازات آن است که مجرم در محیط زندان قرار نگیرد زیرا در اکثر موارد محرز شده است که نه تنها این مجازات نمی‌تواند در تأدیب و بهبود وضعیت فرد مفید باشد بلکه اغلب اثرات خطرباری همراه دارد زیرا مجرم در اثر ارتباط با محیط آلوده‌ زندان و تبهکاران حرفه‌ای، صاحب تجارب مجرمانه می‌شود.

به همین دلیل تعلیق اجرای مجازاتِ فردی که محکومیت کیفری مؤثر داشته باشد، در او بی‌اثر خواهد بود. به گزارش میزان، صدور قرار معلق کردن اجرای مجازات به معنای برائت کامل از نتایج جرم نیست بلکه مجرم تنها از جنبه‌ وجهه‌ عمومی مجازات رهایی می‌یابد و جنبه‌ خصوصی مجازات فقط در صورت گذشتِ شاکی خصوصی زایل می‌شود؛ در غیر این صورت، همچنان ادامه می‌یابد. چنانچه محکومی که اجرای مجازاتش معلق شده است، برای نخستین بار از دستورات دادگاه بدون عذر موجه تخلف کند، دادگاه یا به مدت تعلیق او یک تا دو سال اضافه می‌کند یا قرار تعلیق را لغو می‌کند.

در تعلیق مراقبتی مجازات، مجرم علاوه بر رعایت شرایط تعلیق ساده، باید الزاماتی را، در مدت معینی، از طرف دادگاه رعایت کند.



دستورات دادگاه در قرار تعلیق اجرای مجازات

دستورات دادگاه در قرار تعلیق اجرای مجازات شامل حضور به‌موقع در زمان و مکان تعیین‌شده توسط مقام قضایی یا مددکار اجتماعی ناظر؛ ارایه اطلاعات و اسناد و مدارک تسهیل‌کننده‌ نظارت بر اجرای تعهدات محکوم برای مددکار اجتماعی؛ اعلام هرگونه تغییر شغل، اقامتگاه یا جابه‌جایی در مدت کمتر از پانزده روز و ارایه‌ گزارشی از آن به مددکار اجتماعی و کسب اجازه از مقام قضایی به منظور مسافرت به خارج از کشور است.

انواع تعلیق اجرای مجازات. تعلیق اجرای مجازات دو قسم دارد:

تعلیق ساده

در این نوع از تعلیق مجرم در مدت مشخصی از زمان و بی‌هیچ قید و شرطی از مجازاتِ جرم خود معاف می‌شود و چنانچه در این مدت معین جرم جدیدی مرتکب نشود از تحمل مجازات کاملا معاف می‌شود. در غیر این صورت، باید مجازات مورد حکم اجرا شود.


تعلیق مراقبتی

در تعلیق مراقبتی مجازات، مجرم علاوه بر رعایت شرایط تعلیق ساده، باید الزاماتی را، در مدت معینی، از طرف دادگاه رعایت کند. در صورت انجام دستورات دادگاه از مجازات معاف می‌شود و در غیر این صورت مجازات می‌شود.

فرد محکوم نیز پس از تحمل اجرای یک سوم مجازات، در صورت دارا بودن شرایط قانونی می‌تواند از دادستان یا قاضی اجرای احکام کیفری، برای مجازاتِ خویش تقاضای تعلیق کند.

شرایط تعلیق اجرای مجازات

دادگاه صادرکننده‌ حکم برای به‌کار گرفتن تعلیق اجرای مجازات محدودیت‌هایی دارد و پس از احراز بعضی از شرایط شکلی یا ماهوی، اختیار اجرای تعلیق مجازات را دارد.

شرایط ماهوی تعلیق اجرای مجازات

الف. محکومیت‌های تعزیری: اولین شرط تعلیق اجرای مجازات در قانون مجازات اسلامی، تعزیری بودن محکومیت مجرم است. در مجازاتِ حدی تعلیق مجازات وجود ندارد زیرا حد پس از اثبات باید اجرا شود. در جرایم تعزیریِ درجه سه تا هشت می‌توان مجازات را معلق کرد.

ب. شرط دیگر تعلیق اجرای مجازات، فقدان سابقه‌ محکومیت قطعی به مجازات‌های ذیل شامل محکومیت قطعی به حد؛ محکومیت قطعی به نقص یا قطع عضو؛ محکومیت قطعی به مجازات حبس به بیش از یک‌سال در جرایم عمدی و محکومیت قطعی به جزای نقدی به بیشتر از دو میلیون ریال و سابقه‌ محکومیت قطعی دوبار یا بیشتر به علت جرم‌های عمدی با هر میزان مجازات است.

زمان صدور قرار تعلیق اجرای مجازات، حسب مورد می‌تواند هنگام صدور حکم و نیز پس از گذشت یک سوم از مجازات باشد.
 

چه افرادی می‌توانند تعلیق اجرای مجازات را تقاضا کنند؟

دادستان و قاضی اجرای احکام پس از اجرای یک سوم مجازات می‌توانند تعلیق اجرای مجازات را از دادگاه صادرکننده‌ حکم تقاضا کنند.البته ممکن است دادگاه این موضوع را نپذیرد همچنین تنها دادستان و قاضی اجرای مجازات، می‌توانند درخواست افزایش مدت تعلیق یا لغو قرار تعلیق را بدهند.

فرد محکوم نیز پس از تحمل اجرای یک سوم مجازات، در صورت دارا بودن شرایط قانونی می‌تواند از دادستان یا قاضی اجرای احکام کیفری، برای مجازاتِ خویش تقاضای تعلیق کند.

قرار تعلیق اجرای مجازات چه زمانی صادر می‌شود؟

چنانچه قاضی دادگاه هنگام صدور حکم محکومیت، وضعیت را برای تعلیق مجازات به مصلحت نداند، پس از گذشت یک سوم از مجازات مجرم با درخواست مجرم می‌تواند قرار تعلیق مجازات صادر کند بنابراین با توجه به قانون مجازات اسلامی، زمان صدور قرار تعلیق اجرای مجازات، حسب مورد می‌تواند هنگام صدور حکم و نیز پس از گذشت یک سوم از مجازات باشد. مجرمی که حکم اجرای مجازات وی به طور کلی معلق شود، اگر در بازداشت باشد سریعا آزاد می‌شود همچنین قرار تعلیق اجرای مجازات توسط دادگاه صادر کننده‌ حکم قطعی صادر می‌شود.

جرایم غیر قابل تعلیق‌

جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی کشور، خرابکاری در تأسیسات آب، برق، گاز، نفت و مخابرات؛ جرایم سازمان‌یافته، سرقت مسلحانه یا مقرون به آزار، آدم‌ربایی و اسید پاشی؛ قدرت‌نمایی و ایجاد مزاحمت با چاقو یا هر نوع اسلحه‌ دیگر، جرایم علیه عفت عمومی، تشکیل یا اداره‌ مراکز فساد و فحشا؛ قاچاق عمده‌ مواد مخدر یا روان‌گردان، مشروبات الکلی و سلاح و مهمات و قاچاق انسان؛ تعزیر بدل از قصاص نفس، معاونت در قتل عمد و محاربه و افساد فی‌الارض و جرایم اقتصادی با موضوع جرم بیش از یکصد میلیون ریال، جرایمی است که اجرای مجازات در مورد آنها و شروع به این جرایم قابل تعلیق نیست.

لغو قرار تعلیق اجرای مجازا

هرگاه محکوم از تاریخ صدور قرار تا پایان مدت تعلیق، مرتکب یکی از جرایم عمدی موجب حد، قصاص، دیه یا تعزیر تا درجه هفت شود، پس از قطعیت حکم اخیر، دادگاه قرار تعلیق را لغو و دستور اجرای حکم معلق را نیز صادر و مراتب را به دادگاه صادرکننده‌ قرار تعلیق اعلام می‌کند. دادگاه به هنگام صدور قرار تعلیق اجرای مجازات، به طور صریح به محکوم اعلام می‌کند که اگر در مدت تعلیق مرتکب یکی از جرایم فوق شود، علاوه بر مجازاتِ جرم اخیر، مجازات معلق نیز درباره‌ وی اجرا می‌شود.
منبع: مجله اینترنتی قانون
۲۵ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۰:۳۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تفاوت برائت نامه و رضایت نامه در عمل جراحی توسط پزشکان بیمارستانها

دربرائت نامه ، پزشک خود را از نتیجه منفی عمل جراحی بری می کند ، ولی در رضایت نامه ذکری از برائتِ ذمه پزشک نمی شود؛ بلکه فقط تاکید بر رضایت بیمار است .

نتیجه اینکه در برائت نامه بار اثبات تقصیر پزشک به عهده بیمار است ولی در رضایت نامه بار عدم تقصیر پزشک بر عهده خود پزشک است .

به عبارت دیگر در برائت نامه بیمار تلاش میکند که تقصیر پزشک را اثبات کند ولی در رضایت نامه پزشک تلاش میکند که اثبات نماید که خودش تقصیری مرتکب نشده است .

امروزه تمام فرمهای بیمارستانها با محتوای برائت نامه تنظیم شده اند ، اگر چه عنوان آنها رضایت نامه است.


«در صورت هر گونه عارضه‌ای، حتی خدای ناکرده فوت بیمار در هنگام عمل و یا بعد از عمل، تیم پزشکی و کارکنان پرستاری مربوط، هیچ گونه تقصیری بر عهده ندارند و بری الذمه و بری الدیه هستند.»

اگر گذرتان به بیمارستان افتاده باشد و عمل جراحی انجام داده باشید، احتمالا با این جملات آشنا هستید؛ جملاتی که شما با خواندن و امضا‌کردن آنها، حق اعتراض و شکایت را از خود سلب می‌کنید.

این «بری الذمه» و «بری الدیه»‌ای که در فرم رضایت‌نامه‌ها و برائت‌نامه‌های پزشکی می‌آید، به این معنی است که در صورت هرگونه عارضه‌ای پس از عمل جراحی، پزشک هیچ مسئولیتی به عهده ندارد و دیه‌ای هم بابت عوارض عمل جراحی پرداخت نخواهد کرد.

شاید با خودتان فکر کنید راه‌حل این مشکل، ساده است و اصلا بیمار یا خانواده‌اش نباید این فرم‌های رضایت‌نامه را پر کنند؛ اما وقتی بیمار در شرایط وخیم به یک مرکز درمانی مراجعه می‌کند، بیمار و خانواده‌اش حاضرند برای درمان سریع‌تر، هر فرمی را امضا کنند و چه بسا حتی متن رضایت‌نامه پزشکی را نخوانند و فورا آن را امضا کنند.

اما همین فرم‌های بظاهر اداری و وقت پرکن، خیلی اوقات خودش به مصیبتی بزرگ برای بیمار تبدیل می‌شود. یکی از شهروندان که همسرش در یکی از بیمارستان‌های خصوصی تهران، عمل سزارین انجام داده است، در گفت‌وگو با جام‌جم گلایه می‌کند که همسرم پس از عمل سزارین، دچار عفونت بیمارستانی شده، اما حالا که شکایت کرده‌ایم، معاون درمان این بیمارستان بصراحت می‌گوید شما فرم رضایت‌نامه را امضا کرده‌اید و بنابراین هیچ شکایتی قابل قبول نیست.

نمونه این خطاهای پزشکی، کم نیست. حتی گاهی این خطاها به حدی واضح و بزرگ است که مسیر زندگی بیمار را کاملا عوض می‌کند. مثلا همین روز قبل در خبرها داشتیم خانمی که برای سقط قانونی جنین به یکی از مراکز درمانی شهر چابهار مراجعه کرده بود، رحمش بر اثر قصور پزشکی از بدنش خارج شده بود؛ اما پزشک برای این خطای فاحش، فقط سه ماه از ادامه کار تعلیق شد.

در اغلب این موارد نیز قبل از وقوع چنین خطاهای پزشکی، رضایت‌نامه از بیمار می‌گیرند تا بیمار نتواند شکایتی داشته باشد. در این رضایت هم فقط نام پزشک نمی‌آید، بلکه در آن قید می‌شود کادر درمان و خود بیمارستان از هرگونه عواقب پس از عمل جراحی، مصون خواهد بود.

۲۳ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۱:۳۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

۱۲ نکته حقوقی مهم در خرید خودروی دست دوم

در هنگام خرید خودروی دست دوم نکات بسیار مهمی وجود دارد که به صورت خلاصه به ۱۲ مورد از مهم ترین آنها اشاره می کنیم:

۱ بررسی کنید که خودرو مشکل سند نداشته باشد و سند به نام فروشنده باشدوتمام اسناد مالکیت خودرو را به کمک فردی متخصص بررسی کنید.

۲ قولنامه خرید به صورت بنگاهی تنظیم شود و در غیر اینصورت، سه نفر شاهد قولنامه را امضاء نمایند.

۳ در قولنامه صراحتا مشخص کنید که عوارض و مالیات‌ها را فروشنده پرداخت خواهد نمود.

۴ پرداخت تمامی جرائم و خلافی‌های خودرو توسط فروشنده و دریافت برگ عدم خلافی در قولنامه آورده شود.

۵ در قولنامه ذکر کنید که فروشنده خودرو را به نام خریدار خواهد کرد.

۶ کارت و بیمه نامه خودرو را از فروشنده تحویل بگیرید.

۷ دقت کنید که پلاک خودرو از نوع جدید باشد و از انواع پلاک قدیمی نباشد.

۸ از خرید خودرو در شب و زیر نور چراغ خودداری نمائید. خودرو را حتما در روز روشن ببینید.

۹ دقت کنید لوازم جانبی خودرو مانند جک و آچار چرخ و زاپاس در خودرو موجود باشد.

۱۰ در مورد ضبط صوت و لوازم الحاقی جانبی با فروشنده توافق کرده و تمام توافقات را در قولنامه وارد کنید.

۱۱ دقت کنید کارت سوخت دریافتی مربوط به خودروی مورد معامله باشد و کارت دیگری را تحویل نگیرید.

۱۲ حداقل یک میلیون تومان از مبلغ خرید خودرو را در زمان به نام کردن خودرو پرداخت نمائید.

۲۳ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۱:۲۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

توماس هابس و اندیشه‌ی عدالت

 توماس هابس که می‌توان وی را پایه‌گذار نظریه‌ی دولت مدرن دانست، در فلسفه‌ی سیاسی خود، درک از نظم سیاسی عادلانه‌ را به گونه‌ای ریشه‌ای دگرگون می‌سازد. هابس در مهم‌ترین اثر خود «لویاتان»، به دقت به ترسیم خطوط اصلی سرشت، صورت و قدرت دولت مدنی می‌پردازد. 


وی که تحت تأثیر شکوفایی دانش‌های طبیعی عصر خویش است، در ژرف‌اندیشی‌های خود تلاش می‌کند تا با دقت آن قواعدی را ارائه دهد که بر اساس آنها انسان‌ها بتوانند در یک نظم سیاسی بی‌منازعه و عادلانه زندگی کند. وی به این منظور نخست در ذهن خود ساختار دولت را کاملا" تخریب می‌سازد تا سپس با بررسی و کاوش تک تک اجزای آن، آن را از نو بازسازد. به نظر هابس، غایت همه‌ی دولتها چیزی جز برقراری صلح و عدالت نیست. بنابراین مطابق مدل نظری او، باید نظامی صورت تحقق پذیرد که چنین غایتی را برآورد. 
برای هابس، انسان به مثابه کارمایه‌ی دولت، ذاتی مطلقا" خودخواه و تحت جبر آرزوها و بیزاری‌های خویشتن است. هابس قاطعانه با این نظر ارسطو ـ که بعدها در سده‌های میانه در آرای توماس‌آکوین نیز مطرح می‌شود ـ به مخالفت برمی‌خیزد که انسان طبیعتا" موجودی سیاسی و اجتماعی است. در واقع هابس برای اینکه نشان دهد انسان‌ها پیش از هر چیز اهداف حفظ خویشتن و کسب قدرت را دنبال می‌کنند، «وضعیت طبیعی» را که وضعیتی پیش از ایجاد دولت است به تصور درمی‌آورد و افراد را در چنین وضعیتی قرار می‌دهد. ناگفته نماند که وضعیت طبیعی تصور شده‌ی هابس، نشانگر وضعیت واقعی جامعه‌ی زمانه‌ی اوست که جنگ‌های طولانی ساختارهای آن را منهدم ساخته بود.
هابس در راستای تبیین مفهوم عدالت، نخست به «حق طبیعی» می‌پردازد و چنین حقی را با آزادی هر فرد در کاربرد قدرت خود مطابق اراده‌ی خویش و در جهت حفظ زندگی تعریف می‌کند. آزادی برای هابس به معنی «نبود موانع بیرونی» است. وی سپس در توضیح «قانون طبیعی» تصریح می‌کند که چنین قانونی، دستور یا قاعده‌ای است که از طرف خرد انسان تعیین شده است و مطابق آن هیچ انسانی مجاز نیست کاری کند که زندگیش را نابود سازد، یا وسایلی را که در خدمت حفظ آن است از میان ببرد و یا از کاری کوتاهی کند که به بهترین نحوی از زندگی او محافظت می‌کند. 
هابس تأکید می‌کند که معمولا" تفکیکی میان «حق» و «قانون» قائل نمی‌شوند، در حالی که ضروریست میان این دو مفهوم تفکیک قائل شد. زیرا «حق» متکی بر آزادی برای انجام یا عدم انجام کاری است، در صورتی که «قانون» تعیین و موظف می‌کند که چه کاری باید انجام گیرد و یا نگیرد. به این اعتبار، تفاوت میان «حق» و «قانون»، همانند تفاوت میان «آزادی» و «وظیفه» است.
هابس معتقد است که طبیعت، انسان‌ها را از نظر استعداد‌های جسمی و روحی برابر آفریده است. اختلافات کوچکی اگر در این زمینه‌ میان آنان موجود باشد، به گونه‌ای نیست که کسی را نسبت به دیگری در موقعیتی برتر قرار دهد. مثلا" در مورد نیروی بدنی، حتا ضعیف‌ترین فرد نیز می‌تواند قوی‌ترین فرد را یا با نیرنگ یا به یاری متحدان خود از بین ببرد. همین برابری طبیعی انسانهاست که آرزوهای مشابهی را نیز در آنان بوجود می‌آورد. حال اگر دو انسان در پی چیز واحدی باشند که هر دو نتوانند همزمان آن را تصاحب کنند، دشمن یکدیگر می‌گردند و در پی رسیدن به هدف، هر یک تلاش می‌ورزد تا دیگری را یا از میدان بدر کند، یا مطیع و یا نابود سازد. 
هابس نتیجه می‌گیرد که از آنجا که انسان‌ها ذاتا" برابرند و هر کس حق دارد با همه‌ی وسایل ممکن به تمام اقدامات ضرور برای حفظ خویشتن و رسیدن به هدف دست زند، در «وضعیت طبیعی» چیزی جز رقابت و بدبینی حاکم نیست که بطور گریزناپذیری به «جنگ همه علیه همه» منجر می‌گردد. در چنین وضعیتی هر کس نسبت به هر چیز حق دارد حتا نسبت به جسم دیگری. بنابراین هیچکس از این امنیت برخوردار نیست تا آن اندازه که معمولا" طبیعت برایش مقرر ساخته عمر کند. پس در چنین وضعیتی هیچ دستاورد متمدنانه‌ای وجود ندارد و آنچه باقی می‌ماند بیم پایدار و خطر مرگ است که زندگی انسان را مهجور، فلاکت‌بار، چندش‌آور، حیوانی و کوتاه می‌نماید.
پیامد دیگر «جنگ همه علیه همه» اینست که هیچ چیز ناعادلانه‌ای وجود ندارد و مالکیت نیز نمی‌تواند مصداق یابد. زیرا در جایی که قدرتی عمومی حاکم نباشد، قانونی نیز برقرار نیست و در آنجا که قانون برقرار نیست، بی‌عدالتی و ظلم معنا ندارد. انسان‌ها مجاز به هر کاری هستند که از زندگیشان محافظت کند و این امر شامل کاربرد خشونت و نیرنگ نیز می‌گردد. به نظر هابس، اساسا" در وضعیت جنگی، خشونت و نیرنگ «دو فضیلت اصلی» هستند و از آنجا که در چنین وضعیتی هر کس از این حق طبیعی برخوردار است که از هر چیز مورد علاقه‌ی خود بهره‌مند گردد، هیچکس نمی‌تواند واقعا" صاحب چیزی باشد، بلکه هر کس تنها صاحب آن چیزی است که با زور یا نیرنگ به چنگ ‌آورده و فقط تا زمانی صاحب آن است که بتواند آن را در مقابل تصرف دیگران حفظ کند.
به باور هابس، بیم از مرگ و آرزوی یک زندگی آرام، به یاری خرد سرانجام انسان را به آنجا رهنمون می‌گردد تا بر این وضعیت پرهراس که طبیعت به او ارزانی داشته چیره گردد. لازمه‌ی این کار صرفنظر کردن از «حق طبیعی» و چشمپوشی نمودن از صلاحدید شخصی برای حفظ خویشتن و انتقال این حق و صلاحدید به یک فرمانروا از طریق بستن یک قرارداد دولتی است. به میانجی این قرارداد، همه‌ی قدرت به یک فرد یا جمعی از افراد واگذار می‌شود و موجودی زایش می‌یابد که نتیجه‌ی وحدت همه‌ی مردم است. این موجود چیزی جز «لویاتان» یعنی دولت هابسی نیست. به این اعتبار، انسان دیگر نه فقط «کارمایه‌ی» نظم سیاسی، بلکه افزون بر آن سازنده یا «صانع» آن است.
برای هابس، واگذار کردن متقابل حق، همان «قرارداد» است. اما هر کس حقی را واگذار می‌کند، ابزاری را نیز که لازمه‌ی بهره‌وری از آن حق است واگذار می‌کند. مثلا" کسی که آسیابی آبی را می‌فروشد، نمی‌تواند نهری را که به آن جاری است، تغییر مسیر دهد. بنابراین کسی هم که حق خود را به فرمانروایی منتقل می‌سازد، باید برای او این حق را قائل شود که از همه‌ی ابزارها برای فرمانروایی برخوردار گردد. به این ترتیب، اعتبار و برآوردن قرارداد را فقط می‌تواند قدرتی مطلق و قاهر تضمین نماید. هابس تصریح می‌کند که قانون طبیعی ما را موظف می‌کند قراردادهای منعقد شده را که در خدمت صلح و حفظ بشریت است رعایت کنیم. بدون قانون طبیعی، قراردادها حرفی پوچ و بی‌تأثیر هستند. 
بطور خلاصه می‌توان گفت که هابس خاستگاه و سرچشمه‌ی عدالت را در همین قانون طبیعی می‌داند. جایی که قراردادی منعقد نمی‌گردد، حقی هم واگذار نمی‌شود، پس هر کس نسبت به همه چیز حق دارد و رفتارش نمی‌تواند ناعادلانه باشد. اما اگر قراردادی منعقد شد، نقض آن ناعادلانه است. پس در تعریف بی‌عدالتی یا ظلم می‌توان گفت که چیزی جز نقض قرارداد نیست و از آن می‌توان نتیجه گرفت که هر چیز ناعادلانه نیست، عادلانه است. 
به این ترتیب برای هابس، پیش‌شرط امر عادلانه و رفتار مطابق عدالت، وجود دولت و قوانین است و به این اعتبار نمی‌توان نزد او از عدالت به مثابه یک مقوله‌ی اخلاقی سخن راند. هابس در همین زمینه، به تعریف توماس آکوین از عدالت اشاره می‌کند که: «عدالت اراده‌ای پایدار در دادن سهم هر کس به اوست» و می‌افزاید که: اما در آنجا که «مال من» یعنی مالکیت وجود ندارد، عدالتی نیز وجود ندارد و جایی که دولت متکی بر قدرت جبر وجود ندارد، مالکیتی وجود ندارد، زیرا همه نسبت به همه چیز حق دارند و هیچ چیز ناعادلانه نیست. بنابراین ذات عدالت، در رعایت قراردادهای معتبر است.
۲۳ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۸:۴۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آیا پوشید‌ن لباس زنانه قابل مجازات است!؟

لازم است تا د‌یرتر نشد‌ه، جریان به طور شفاف به اطلاع افکار عمومی رساند‌ه شود‌ تا از ایجاد‌ و پخش هر نوع شایعه جلوگیری شود‌ و از تکرار این‌گونه وقایع تلخ و تاسف‌بار پیشگیری به عمل آید‌.

مجازات، پاسخ منطقی به قانون‌شکنی‌ها و کج‌رفتاری‌ها د‌ر جامعه است که هد‌ف منطقی آن علاوه بر تنبیه مجرمان، پیشگیری از وقوع جرم و تکرار آن است. مجازات‌های جاری د‌ر هر جامعه بر اساس قوانین نسخه‌برد‌اری‌ شد‌ه از د‌یگر کشورها تعیین می‌شود‌ و کم و بیش شباهت‌هایی به یکد‌یگر د‌ارد‌.بزرگ‌ترین افتخار ما اجرای قوانین اسلامی و مجازات‌های اسلامی است که ابعاد‌ مختلف رفتاری، روانی و فرهنگی، اجتماعی و انسانی د‌ر آنها لحاظ شد‌ه و تنها قواعد‌ی هستند‌ که هد‌ف آنها انتقامجویی از فرد‌ نیست بلکه همراه با مجازات بزهکاران، اصلاح آسیب‌های اجتماعی اصلی‌ترین مراد‌ مجازات‌های اسلامی است که اگر شرایط لازم د‌ر اجرای آنها د‌ر نظر گرفته شوند‌، د‌یگر شاهد‌ تکرار جرائم مختلف نخواهیم بود‌.متاسفانه پاره‌ای از اوقات د‌ر بعضی از مناطق کشور مجازات‌هایی اجرا می‌شود‌ که نه با روح مجازات اسلامی تطابق د‌ارد‌ و نه مورد‌ رضایت مد‌یران عالی قضاست؛ مجازات‌هایی مانند‌ سوار کرد‌ن بر چهارپایان و گرد‌اند‌ن د‌ر شهر با آن، اند‌اختن آفتابه و اقلام مشابه بر گرد‌ن بزهکاران و د‌ر آخرین مورد‌ آن هم پوشاند‌ن لباس زنانه به عنوان مجازات مجرمان که د‌ر یکی از شهرها اتفاق افتاد‌ه.واقعا نمی‌د‌انم هد‌ف از اجرای این مجازات چه می‌تواند‌ باشد‌. چند‌ روزی است د‌ر تمام ابعاد‌ رفتاری این مجازات د‌ر حال فکر و بررسی هستم. تنها نتیجه‌ای که به د‌ست آمد‌ بی‌هد‌فی این مجازات می‌تواند‌ باشد‌.مگر پوشید‌ن لباس زنانه مجازات است؟ اگر این‌طور است زنان د‌ر جامعه ما هر لحظه د‌ر حال مجازات هستند‌. این اهانت بزرگ به زنان مسلمان جامعه ما غیرقابل چشم‌پوشی است. یقین د‌ارم ریاست محترم قوه قضاییه از این موضوع متاثر شد‌ه و با آن به شد‌ت برخورد‌ خواهند‌ کرد‌ و با توجه به مد‌یریت علمی قوه قضاییه، اطمینان د‌ارم برخورد‌ با مجریان این‌گونه مجازات‌ها سریع، آشکار، قاطع و بد‌ون اغماض خواهد‌ بود‌. چه عیبی د‌ارد‌ که یک مجازات‌کنند‌ه مجازات شود‌ یا حد‌اقل از افکار عمومی عذرخواهی کند‌؟هیچ لباسی مجازات نیست. وقتی از پوشانید‌ن لباس مخصوص زند‌انیان به آنها د‌ر موقع رفت‌وآمد‌ به مراجع قضایی جلوگیری می‌کنند‌ تا شخصیت انسانی آنها لطمه نبیند‌، این چگونه حرکتی است؟ آیا ابعاد‌ بین‌المللی و سم‌پاشی‌های مرتبط با آن پیش‌بینی شد‌ه است؟مجازات مجرمان باید‌ برابر با جرم آنها سریع، روشن، قاطع و معین باشد‌ نه آن که لباسی بر او بپوشانند‌ یا حرکتی کنند‌ که باعث تفریح د‌یگران شود‌. تنها فاید‌ه از این مجازات چند‌ د‌قیقه خند‌ه اطرافیان است که آن هم غافل از فلسفه این مجازات هستند‌ وگرنه باید‌ گریه کرد‌ نه این که بر مجرم بخند‌یم تا او نیز بعد‌ از این د‌ر آن جامعه انگشت‌نما شود‌ و خانواد‌ه و اقوام او نیز قربانی تحقیر و سرزنش مرد‌م. عد‌ل اسلامی اجازه قربانی کرد‌ن د‌یگران را به خاطر جرم یک نفر به هیچکس نمی‌د‌هد‌.لازم است تا د‌یرتر نشد‌ه، جریان به طور شفاف به اطلاع افکار عمومی رساند‌ه شود‌ تا از ایجاد‌ و پخش هر نوع شایعه جلوگیری شود‌ و از تکرار این‌گونه وقایع تلخ و تاسف‌بار پیشگیری به عمل آید‌.
 
* آسیب شناس و رفتارشناس اجتماعی
۲۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۱:۴۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

احکام شهادت بر شهادت (شهادت فرعی)

شهادت فرعے داراے احڪام ذیل است:

1-استفادہ از شهادت بر شهادت، در صورتے است ڪہ حضور شاهد اصلے، متعذر (غیرممڪن) یا متعسر (سخت) باشد.

2-استفادہ از شهادت بر شهادت، فقط در امور حق الناسے ممڪن است، نہ در امور حق اللهے، مانند حد شرب خمر.

3-استفادہ از شهادت بر شهادت، هم در امور جزایے امڪان پذیر است و هم در امور مدنے، چہ مالے و چہ غیر مالے.

4-اگر یڪے از شهود اصلے نتواند در دادگاہ حاضر شود، مے توان شهادت او را با شهود فرعے اثبات ڪرد. همچنین است، اگر هر دو نفر شاهد اصلے نتوانند در دادگاہ حاضر شوند.

5-شهادت شهود فرعے فقط تا یڪ درجہ قابل استفادہ است؛ یعنے اگر شهود فرعے نیز نتوانند در دادگاہ حاضر شوند، براے اثبات شهادت بر شهادت ایشان، نمے توان بہ شهادت شهود فرعے ثانوے استناد ڪرد.

6-تعداد اشخاصے ڪہ نسبت بہ گواهے شخص دیگر شهادت میدهند تابع اصلے دعوے است؛ یعنے اگر اصل دعوے، با دو مرد یا یڪ مرد و دو زن قابل اثبات باشد، شهادت بر شهادت یڪے از شهود این دعوے، ڪہ توان حضور در دادگاہ را ندارد، نیز با دو شاهد فرعے مرد یا یڪ شاهد فرعے مرد و دو
شاهد فرعے زن قابل اثبات است.

سؤال: اگر یڪے از شهود اصلے نتواند در دادگاہ حاضر شود، آیا شاهد اصلے دیگر مے تواند بر شهادت او گواهے دهد یا خیر؟
جواب: بلہ. این امر امڪان پذیر است. شاهد اصلے از یڪ سو، اصالتاً از جانب خود، شهادت میدهد و از طرف دیگر، بہ عنوان یڪے از شهود فرعے، نسبت بہ شهادت شخص دیگر، شهادت مے دهد.

سؤال: اگر هیچ یڪ از دو شاهد اصلے نتوانند در دادگاہ حاضر شوند، آیا مے توان براے اثبات شهادت بر شهادت هر دوے ایشان، بہ دو شاهد فرعے واحد، استناد ڪرد؟
جواب: بلہ. این امر نیز امڪان پذیر است. این دو شاهد فرعے بہ دو امر مجزے شهادت مے دهند؛ ڪہ عبارت است از شهادت شاهد اصلے اول و شهادت شاهد اصلے دوم.

۱۹ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۲:۰۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر