⚖به روز بودن دانشجویان حقوق و پاسخگویی به سوالات هموطنانم.⚖بابیش از8سال سابقه حقوقی

۴۲۴۰ مطلب با موضوع «اطلاعات حقوقی» ثبت شده است

تفاوت برائت نامه و رضایت نامه در عمل جراحی توسط پزشکان بیمارستانها

دربرائت نامه ، پزشک خود را از نتیجه منفی عمل جراحی بری می کند ، ولی در رضایت نامه ذکری از برائتِ ذمه پزشک نمی شود؛ بلکه فقط تاکید بر رضایت بیمار است .

نتیجه اینکه در برائت نامه بار اثبات تقصیر پزشک به عهده بیمار است ولی در رضایت نامه بار عدم تقصیر پزشک بر عهده خود پزشک است .

به عبارت دیگر در برائت نامه بیمار تلاش میکند که تقصیر پزشک را اثبات کند ولی در رضایت نامه پزشک تلاش میکند که اثبات نماید که خودش تقصیری مرتکب نشده است .

امروزه تمام فرمهای بیمارستانها با محتوای برائت نامه تنظیم شده اند ، اگر چه عنوان آنها رضایت نامه است.


«در صورت هر گونه عارضه‌ای، حتی خدای ناکرده فوت بیمار در هنگام عمل و یا بعد از عمل، تیم پزشکی و کارکنان پرستاری مربوط، هیچ گونه تقصیری بر عهده ندارند و بری الذمه و بری الدیه هستند.»

اگر گذرتان به بیمارستان افتاده باشد و عمل جراحی انجام داده باشید، احتمالا با این جملات آشنا هستید؛ جملاتی که شما با خواندن و امضا‌کردن آنها، حق اعتراض و شکایت را از خود سلب می‌کنید.

این «بری الذمه» و «بری الدیه»‌ای که در فرم رضایت‌نامه‌ها و برائت‌نامه‌های پزشکی می‌آید، به این معنی است که در صورت هرگونه عارضه‌ای پس از عمل جراحی، پزشک هیچ مسئولیتی به عهده ندارد و دیه‌ای هم بابت عوارض عمل جراحی پرداخت نخواهد کرد.

شاید با خودتان فکر کنید راه‌حل این مشکل، ساده است و اصلا بیمار یا خانواده‌اش نباید این فرم‌های رضایت‌نامه را پر کنند؛ اما وقتی بیمار در شرایط وخیم به یک مرکز درمانی مراجعه می‌کند، بیمار و خانواده‌اش حاضرند برای درمان سریع‌تر، هر فرمی را امضا کنند و چه بسا حتی متن رضایت‌نامه پزشکی را نخوانند و فورا آن را امضا کنند.

اما همین فرم‌های بظاهر اداری و وقت پرکن، خیلی اوقات خودش به مصیبتی بزرگ برای بیمار تبدیل می‌شود. یکی از شهروندان که همسرش در یکی از بیمارستان‌های خصوصی تهران، عمل سزارین انجام داده است، در گفت‌وگو با جام‌جم گلایه می‌کند که همسرم پس از عمل سزارین، دچار عفونت بیمارستانی شده، اما حالا که شکایت کرده‌ایم، معاون درمان این بیمارستان بصراحت می‌گوید شما فرم رضایت‌نامه را امضا کرده‌اید و بنابراین هیچ شکایتی قابل قبول نیست.

نمونه این خطاهای پزشکی، کم نیست. حتی گاهی این خطاها به حدی واضح و بزرگ است که مسیر زندگی بیمار را کاملا عوض می‌کند. مثلا همین روز قبل در خبرها داشتیم خانمی که برای سقط قانونی جنین به یکی از مراکز درمانی شهر چابهار مراجعه کرده بود، رحمش بر اثر قصور پزشکی از بدنش خارج شده بود؛ اما پزشک برای این خطای فاحش، فقط سه ماه از ادامه کار تعلیق شد.

در اغلب این موارد نیز قبل از وقوع چنین خطاهای پزشکی، رضایت‌نامه از بیمار می‌گیرند تا بیمار نتواند شکایتی داشته باشد. در این رضایت هم فقط نام پزشک نمی‌آید، بلکه در آن قید می‌شود کادر درمان و خود بیمارستان از هرگونه عواقب پس از عمل جراحی، مصون خواهد بود.

۲۳ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۱:۳۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

۱۲ نکته حقوقی مهم در خرید خودروی دست دوم

در هنگام خرید خودروی دست دوم نکات بسیار مهمی وجود دارد که به صورت خلاصه به ۱۲ مورد از مهم ترین آنها اشاره می کنیم:

۱ بررسی کنید که خودرو مشکل سند نداشته باشد و سند به نام فروشنده باشدوتمام اسناد مالکیت خودرو را به کمک فردی متخصص بررسی کنید.

۲ قولنامه خرید به صورت بنگاهی تنظیم شود و در غیر اینصورت، سه نفر شاهد قولنامه را امضاء نمایند.

۳ در قولنامه صراحتا مشخص کنید که عوارض و مالیات‌ها را فروشنده پرداخت خواهد نمود.

۴ پرداخت تمامی جرائم و خلافی‌های خودرو توسط فروشنده و دریافت برگ عدم خلافی در قولنامه آورده شود.

۵ در قولنامه ذکر کنید که فروشنده خودرو را به نام خریدار خواهد کرد.

۶ کارت و بیمه نامه خودرو را از فروشنده تحویل بگیرید.

۷ دقت کنید که پلاک خودرو از نوع جدید باشد و از انواع پلاک قدیمی نباشد.

۸ از خرید خودرو در شب و زیر نور چراغ خودداری نمائید. خودرو را حتما در روز روشن ببینید.

۹ دقت کنید لوازم جانبی خودرو مانند جک و آچار چرخ و زاپاس در خودرو موجود باشد.

۱۰ در مورد ضبط صوت و لوازم الحاقی جانبی با فروشنده توافق کرده و تمام توافقات را در قولنامه وارد کنید.

۱۱ دقت کنید کارت سوخت دریافتی مربوط به خودروی مورد معامله باشد و کارت دیگری را تحویل نگیرید.

۱۲ حداقل یک میلیون تومان از مبلغ خرید خودرو را در زمان به نام کردن خودرو پرداخت نمائید.

۲۳ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۱:۲۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

توماس هابس و اندیشه‌ی عدالت

 توماس هابس که می‌توان وی را پایه‌گذار نظریه‌ی دولت مدرن دانست، در فلسفه‌ی سیاسی خود، درک از نظم سیاسی عادلانه‌ را به گونه‌ای ریشه‌ای دگرگون می‌سازد. هابس در مهم‌ترین اثر خود «لویاتان»، به دقت به ترسیم خطوط اصلی سرشت، صورت و قدرت دولت مدنی می‌پردازد. 


وی که تحت تأثیر شکوفایی دانش‌های طبیعی عصر خویش است، در ژرف‌اندیشی‌های خود تلاش می‌کند تا با دقت آن قواعدی را ارائه دهد که بر اساس آنها انسان‌ها بتوانند در یک نظم سیاسی بی‌منازعه و عادلانه زندگی کند. وی به این منظور نخست در ذهن خود ساختار دولت را کاملا" تخریب می‌سازد تا سپس با بررسی و کاوش تک تک اجزای آن، آن را از نو بازسازد. به نظر هابس، غایت همه‌ی دولتها چیزی جز برقراری صلح و عدالت نیست. بنابراین مطابق مدل نظری او، باید نظامی صورت تحقق پذیرد که چنین غایتی را برآورد. 
برای هابس، انسان به مثابه کارمایه‌ی دولت، ذاتی مطلقا" خودخواه و تحت جبر آرزوها و بیزاری‌های خویشتن است. هابس قاطعانه با این نظر ارسطو ـ که بعدها در سده‌های میانه در آرای توماس‌آکوین نیز مطرح می‌شود ـ به مخالفت برمی‌خیزد که انسان طبیعتا" موجودی سیاسی و اجتماعی است. در واقع هابس برای اینکه نشان دهد انسان‌ها پیش از هر چیز اهداف حفظ خویشتن و کسب قدرت را دنبال می‌کنند، «وضعیت طبیعی» را که وضعیتی پیش از ایجاد دولت است به تصور درمی‌آورد و افراد را در چنین وضعیتی قرار می‌دهد. ناگفته نماند که وضعیت طبیعی تصور شده‌ی هابس، نشانگر وضعیت واقعی جامعه‌ی زمانه‌ی اوست که جنگ‌های طولانی ساختارهای آن را منهدم ساخته بود.
هابس در راستای تبیین مفهوم عدالت، نخست به «حق طبیعی» می‌پردازد و چنین حقی را با آزادی هر فرد در کاربرد قدرت خود مطابق اراده‌ی خویش و در جهت حفظ زندگی تعریف می‌کند. آزادی برای هابس به معنی «نبود موانع بیرونی» است. وی سپس در توضیح «قانون طبیعی» تصریح می‌کند که چنین قانونی، دستور یا قاعده‌ای است که از طرف خرد انسان تعیین شده است و مطابق آن هیچ انسانی مجاز نیست کاری کند که زندگیش را نابود سازد، یا وسایلی را که در خدمت حفظ آن است از میان ببرد و یا از کاری کوتاهی کند که به بهترین نحوی از زندگی او محافظت می‌کند. 
هابس تأکید می‌کند که معمولا" تفکیکی میان «حق» و «قانون» قائل نمی‌شوند، در حالی که ضروریست میان این دو مفهوم تفکیک قائل شد. زیرا «حق» متکی بر آزادی برای انجام یا عدم انجام کاری است، در صورتی که «قانون» تعیین و موظف می‌کند که چه کاری باید انجام گیرد و یا نگیرد. به این اعتبار، تفاوت میان «حق» و «قانون»، همانند تفاوت میان «آزادی» و «وظیفه» است.
هابس معتقد است که طبیعت، انسان‌ها را از نظر استعداد‌های جسمی و روحی برابر آفریده است. اختلافات کوچکی اگر در این زمینه‌ میان آنان موجود باشد، به گونه‌ای نیست که کسی را نسبت به دیگری در موقعیتی برتر قرار دهد. مثلا" در مورد نیروی بدنی، حتا ضعیف‌ترین فرد نیز می‌تواند قوی‌ترین فرد را یا با نیرنگ یا به یاری متحدان خود از بین ببرد. همین برابری طبیعی انسانهاست که آرزوهای مشابهی را نیز در آنان بوجود می‌آورد. حال اگر دو انسان در پی چیز واحدی باشند که هر دو نتوانند همزمان آن را تصاحب کنند، دشمن یکدیگر می‌گردند و در پی رسیدن به هدف، هر یک تلاش می‌ورزد تا دیگری را یا از میدان بدر کند، یا مطیع و یا نابود سازد. 
هابس نتیجه می‌گیرد که از آنجا که انسان‌ها ذاتا" برابرند و هر کس حق دارد با همه‌ی وسایل ممکن به تمام اقدامات ضرور برای حفظ خویشتن و رسیدن به هدف دست زند، در «وضعیت طبیعی» چیزی جز رقابت و بدبینی حاکم نیست که بطور گریزناپذیری به «جنگ همه علیه همه» منجر می‌گردد. در چنین وضعیتی هر کس نسبت به هر چیز حق دارد حتا نسبت به جسم دیگری. بنابراین هیچکس از این امنیت برخوردار نیست تا آن اندازه که معمولا" طبیعت برایش مقرر ساخته عمر کند. پس در چنین وضعیتی هیچ دستاورد متمدنانه‌ای وجود ندارد و آنچه باقی می‌ماند بیم پایدار و خطر مرگ است که زندگی انسان را مهجور، فلاکت‌بار، چندش‌آور، حیوانی و کوتاه می‌نماید.
پیامد دیگر «جنگ همه علیه همه» اینست که هیچ چیز ناعادلانه‌ای وجود ندارد و مالکیت نیز نمی‌تواند مصداق یابد. زیرا در جایی که قدرتی عمومی حاکم نباشد، قانونی نیز برقرار نیست و در آنجا که قانون برقرار نیست، بی‌عدالتی و ظلم معنا ندارد. انسان‌ها مجاز به هر کاری هستند که از زندگیشان محافظت کند و این امر شامل کاربرد خشونت و نیرنگ نیز می‌گردد. به نظر هابس، اساسا" در وضعیت جنگی، خشونت و نیرنگ «دو فضیلت اصلی» هستند و از آنجا که در چنین وضعیتی هر کس از این حق طبیعی برخوردار است که از هر چیز مورد علاقه‌ی خود بهره‌مند گردد، هیچکس نمی‌تواند واقعا" صاحب چیزی باشد، بلکه هر کس تنها صاحب آن چیزی است که با زور یا نیرنگ به چنگ ‌آورده و فقط تا زمانی صاحب آن است که بتواند آن را در مقابل تصرف دیگران حفظ کند.
به باور هابس، بیم از مرگ و آرزوی یک زندگی آرام، به یاری خرد سرانجام انسان را به آنجا رهنمون می‌گردد تا بر این وضعیت پرهراس که طبیعت به او ارزانی داشته چیره گردد. لازمه‌ی این کار صرفنظر کردن از «حق طبیعی» و چشمپوشی نمودن از صلاحدید شخصی برای حفظ خویشتن و انتقال این حق و صلاحدید به یک فرمانروا از طریق بستن یک قرارداد دولتی است. به میانجی این قرارداد، همه‌ی قدرت به یک فرد یا جمعی از افراد واگذار می‌شود و موجودی زایش می‌یابد که نتیجه‌ی وحدت همه‌ی مردم است. این موجود چیزی جز «لویاتان» یعنی دولت هابسی نیست. به این اعتبار، انسان دیگر نه فقط «کارمایه‌ی» نظم سیاسی، بلکه افزون بر آن سازنده یا «صانع» آن است.
برای هابس، واگذار کردن متقابل حق، همان «قرارداد» است. اما هر کس حقی را واگذار می‌کند، ابزاری را نیز که لازمه‌ی بهره‌وری از آن حق است واگذار می‌کند. مثلا" کسی که آسیابی آبی را می‌فروشد، نمی‌تواند نهری را که به آن جاری است، تغییر مسیر دهد. بنابراین کسی هم که حق خود را به فرمانروایی منتقل می‌سازد، باید برای او این حق را قائل شود که از همه‌ی ابزارها برای فرمانروایی برخوردار گردد. به این ترتیب، اعتبار و برآوردن قرارداد را فقط می‌تواند قدرتی مطلق و قاهر تضمین نماید. هابس تصریح می‌کند که قانون طبیعی ما را موظف می‌کند قراردادهای منعقد شده را که در خدمت صلح و حفظ بشریت است رعایت کنیم. بدون قانون طبیعی، قراردادها حرفی پوچ و بی‌تأثیر هستند. 
بطور خلاصه می‌توان گفت که هابس خاستگاه و سرچشمه‌ی عدالت را در همین قانون طبیعی می‌داند. جایی که قراردادی منعقد نمی‌گردد، حقی هم واگذار نمی‌شود، پس هر کس نسبت به همه چیز حق دارد و رفتارش نمی‌تواند ناعادلانه باشد. اما اگر قراردادی منعقد شد، نقض آن ناعادلانه است. پس در تعریف بی‌عدالتی یا ظلم می‌توان گفت که چیزی جز نقض قرارداد نیست و از آن می‌توان نتیجه گرفت که هر چیز ناعادلانه نیست، عادلانه است. 
به این ترتیب برای هابس، پیش‌شرط امر عادلانه و رفتار مطابق عدالت، وجود دولت و قوانین است و به این اعتبار نمی‌توان نزد او از عدالت به مثابه یک مقوله‌ی اخلاقی سخن راند. هابس در همین زمینه، به تعریف توماس آکوین از عدالت اشاره می‌کند که: «عدالت اراده‌ای پایدار در دادن سهم هر کس به اوست» و می‌افزاید که: اما در آنجا که «مال من» یعنی مالکیت وجود ندارد، عدالتی نیز وجود ندارد و جایی که دولت متکی بر قدرت جبر وجود ندارد، مالکیتی وجود ندارد، زیرا همه نسبت به همه چیز حق دارند و هیچ چیز ناعادلانه نیست. بنابراین ذات عدالت، در رعایت قراردادهای معتبر است.
۲۳ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۸:۴۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آیا پوشید‌ن لباس زنانه قابل مجازات است!؟

لازم است تا د‌یرتر نشد‌ه، جریان به طور شفاف به اطلاع افکار عمومی رساند‌ه شود‌ تا از ایجاد‌ و پخش هر نوع شایعه جلوگیری شود‌ و از تکرار این‌گونه وقایع تلخ و تاسف‌بار پیشگیری به عمل آید‌.

مجازات، پاسخ منطقی به قانون‌شکنی‌ها و کج‌رفتاری‌ها د‌ر جامعه است که هد‌ف منطقی آن علاوه بر تنبیه مجرمان، پیشگیری از وقوع جرم و تکرار آن است. مجازات‌های جاری د‌ر هر جامعه بر اساس قوانین نسخه‌برد‌اری‌ شد‌ه از د‌یگر کشورها تعیین می‌شود‌ و کم و بیش شباهت‌هایی به یکد‌یگر د‌ارد‌.بزرگ‌ترین افتخار ما اجرای قوانین اسلامی و مجازات‌های اسلامی است که ابعاد‌ مختلف رفتاری، روانی و فرهنگی، اجتماعی و انسانی د‌ر آنها لحاظ شد‌ه و تنها قواعد‌ی هستند‌ که هد‌ف آنها انتقامجویی از فرد‌ نیست بلکه همراه با مجازات بزهکاران، اصلاح آسیب‌های اجتماعی اصلی‌ترین مراد‌ مجازات‌های اسلامی است که اگر شرایط لازم د‌ر اجرای آنها د‌ر نظر گرفته شوند‌، د‌یگر شاهد‌ تکرار جرائم مختلف نخواهیم بود‌.متاسفانه پاره‌ای از اوقات د‌ر بعضی از مناطق کشور مجازات‌هایی اجرا می‌شود‌ که نه با روح مجازات اسلامی تطابق د‌ارد‌ و نه مورد‌ رضایت مد‌یران عالی قضاست؛ مجازات‌هایی مانند‌ سوار کرد‌ن بر چهارپایان و گرد‌اند‌ن د‌ر شهر با آن، اند‌اختن آفتابه و اقلام مشابه بر گرد‌ن بزهکاران و د‌ر آخرین مورد‌ آن هم پوشاند‌ن لباس زنانه به عنوان مجازات مجرمان که د‌ر یکی از شهرها اتفاق افتاد‌ه.واقعا نمی‌د‌انم هد‌ف از اجرای این مجازات چه می‌تواند‌ باشد‌. چند‌ روزی است د‌ر تمام ابعاد‌ رفتاری این مجازات د‌ر حال فکر و بررسی هستم. تنها نتیجه‌ای که به د‌ست آمد‌ بی‌هد‌فی این مجازات می‌تواند‌ باشد‌.مگر پوشید‌ن لباس زنانه مجازات است؟ اگر این‌طور است زنان د‌ر جامعه ما هر لحظه د‌ر حال مجازات هستند‌. این اهانت بزرگ به زنان مسلمان جامعه ما غیرقابل چشم‌پوشی است. یقین د‌ارم ریاست محترم قوه قضاییه از این موضوع متاثر شد‌ه و با آن به شد‌ت برخورد‌ خواهند‌ کرد‌ و با توجه به مد‌یریت علمی قوه قضاییه، اطمینان د‌ارم برخورد‌ با مجریان این‌گونه مجازات‌ها سریع، آشکار، قاطع و بد‌ون اغماض خواهد‌ بود‌. چه عیبی د‌ارد‌ که یک مجازات‌کنند‌ه مجازات شود‌ یا حد‌اقل از افکار عمومی عذرخواهی کند‌؟هیچ لباسی مجازات نیست. وقتی از پوشانید‌ن لباس مخصوص زند‌انیان به آنها د‌ر موقع رفت‌وآمد‌ به مراجع قضایی جلوگیری می‌کنند‌ تا شخصیت انسانی آنها لطمه نبیند‌، این چگونه حرکتی است؟ آیا ابعاد‌ بین‌المللی و سم‌پاشی‌های مرتبط با آن پیش‌بینی شد‌ه است؟مجازات مجرمان باید‌ برابر با جرم آنها سریع، روشن، قاطع و معین باشد‌ نه آن که لباسی بر او بپوشانند‌ یا حرکتی کنند‌ که باعث تفریح د‌یگران شود‌. تنها فاید‌ه از این مجازات چند‌ د‌قیقه خند‌ه اطرافیان است که آن هم غافل از فلسفه این مجازات هستند‌ وگرنه باید‌ گریه کرد‌ نه این که بر مجرم بخند‌یم تا او نیز بعد‌ از این د‌ر آن جامعه انگشت‌نما شود‌ و خانواد‌ه و اقوام او نیز قربانی تحقیر و سرزنش مرد‌م. عد‌ل اسلامی اجازه قربانی کرد‌ن د‌یگران را به خاطر جرم یک نفر به هیچکس نمی‌د‌هد‌.لازم است تا د‌یرتر نشد‌ه، جریان به طور شفاف به اطلاع افکار عمومی رساند‌ه شود‌ تا از ایجاد‌ و پخش هر نوع شایعه جلوگیری شود‌ و از تکرار این‌گونه وقایع تلخ و تاسف‌بار پیشگیری به عمل آید‌.
 
* آسیب شناس و رفتارشناس اجتماعی
۲۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۱:۴۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

احکام شهادت بر شهادت (شهادت فرعی)

شهادت فرعے داراے احڪام ذیل است:

1-استفادہ از شهادت بر شهادت، در صورتے است ڪہ حضور شاهد اصلے، متعذر (غیرممڪن) یا متعسر (سخت) باشد.

2-استفادہ از شهادت بر شهادت، فقط در امور حق الناسے ممڪن است، نہ در امور حق اللهے، مانند حد شرب خمر.

3-استفادہ از شهادت بر شهادت، هم در امور جزایے امڪان پذیر است و هم در امور مدنے، چہ مالے و چہ غیر مالے.

4-اگر یڪے از شهود اصلے نتواند در دادگاہ حاضر شود، مے توان شهادت او را با شهود فرعے اثبات ڪرد. همچنین است، اگر هر دو نفر شاهد اصلے نتوانند در دادگاہ حاضر شوند.

5-شهادت شهود فرعے فقط تا یڪ درجہ قابل استفادہ است؛ یعنے اگر شهود فرعے نیز نتوانند در دادگاہ حاضر شوند، براے اثبات شهادت بر شهادت ایشان، نمے توان بہ شهادت شهود فرعے ثانوے استناد ڪرد.

6-تعداد اشخاصے ڪہ نسبت بہ گواهے شخص دیگر شهادت میدهند تابع اصلے دعوے است؛ یعنے اگر اصل دعوے، با دو مرد یا یڪ مرد و دو زن قابل اثبات باشد، شهادت بر شهادت یڪے از شهود این دعوے، ڪہ توان حضور در دادگاہ را ندارد، نیز با دو شاهد فرعے مرد یا یڪ شاهد فرعے مرد و دو
شاهد فرعے زن قابل اثبات است.

سؤال: اگر یڪے از شهود اصلے نتواند در دادگاہ حاضر شود، آیا شاهد اصلے دیگر مے تواند بر شهادت او گواهے دهد یا خیر؟
جواب: بلہ. این امر امڪان پذیر است. شاهد اصلے از یڪ سو، اصالتاً از جانب خود، شهادت میدهد و از طرف دیگر، بہ عنوان یڪے از شهود فرعے، نسبت بہ شهادت شخص دیگر، شهادت مے دهد.

سؤال: اگر هیچ یڪ از دو شاهد اصلے نتوانند در دادگاہ حاضر شوند، آیا مے توان براے اثبات شهادت بر شهادت هر دوے ایشان، بہ دو شاهد فرعے واحد، استناد ڪرد؟
جواب: بلہ. این امر نیز امڪان پذیر است. این دو شاهد فرعے بہ دو امر مجزے شهادت مے دهند؛ ڪہ عبارت است از شهادت شاهد اصلے اول و شهادت شاهد اصلے دوم.

۱۹ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۲:۰۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آیا امکان تغییر نام خانوادگی وجود دارد؟

برخی از افراد به نام خانوادگی خود علاقه ندارند و قانون این اجازه را به آن‌ها داده تا آن را بر اساس شرایطی تغییر دهند.
در موارد ذیل ، می توان نام خانوادگی را تغییر داد:

۱- نام خانوادگی، از دو کلمه بیشتر باشد مانند : فرشچی اصل امامی ، ناصری محمدی مطلق و …

۲- نام خانوادگی‌، بیش از یک کلمه و یک عدد باشد مانند چهل تنان محمودی ، جعفری هفت برادران و …

۳- بیش از یک کلمه و حرف باشد مانند : آحسینی نژاد ، ق قنبری پور و…

۴- بیش از یک کلمه و پسوند باشد مانند : محمدی نژاد مطلق ، موسوی فرد متدین و …

۵- نام خانوادگی از واژه های مستهجن و ناپسند ، ترکیب شده باشد مانند : گدا پور

۶- نام خانوادگی از واژه های خارجی باشد . مانند : ویلیامز , کارتر ، میچل و ….

۷- نام خانوادگی های مذموم و نکوهیده که مغایر ارزشهای ایرانی – اسلامی باشد مانند : بی ایمان – پول پرست، کافر و …

۸- هرگاه نام خانوادگی ، اسم یک محل بطور مطلق باشد مانند تهرانی ، اصفهانی ، شیرازی ، تبریزی ، کرجی و …..

۶- هرگاه در نام خانوادگی ، اسم یک محل بصورت پسوند وجود داشته باشد : مانند حسینی تبریزی ، وثیق تهرانی ، مهدوی کرمانی که در این موارد ، پسوند (نام محل) ، قابل حذف است.

۷- در هر مورد که افراد ، به هر دلیل شخصی ، مایل باشند نام خانوادگی خود را تغییر دهند ، مشروط به انکه کسی که قبلا آن نام خانوادگی را دارد، معترض نباشد.

 

برابر ماده ۲۰ قانون ثبت احوال کشور :

– انتخاب نام با اعلام کننده است ، برای نام گذاری یک نام ساده یا مرکب ( حسین ، محمد مهدی ، و مانند آن ) که عرفاً یک نام محسوب می شود انتخاب خواهد شد.

– انتخاب نامهائی که موجب هتک حیثیت مقدسات اسلامی می‌گردد و همچنین عناوین و القاب و نامهای زننده و مستهجن یا نامتناسب با جنس ممنوع است .

– تشخیص نامهای ممنوع با شورایعالی ثبت احوال می باشد و این شورا نمونه های آن را تعیین و به سازمان اعلام میکند .
– انتخاب نام در مورد اقلیت های دینی شناخته شده در قانون اساسی تابع زبان و فرهنگ دینی آنان است .

– ذکر سیادت در اسناد سجلی ساداتی که سیادت آنان در اسناد سجلی پدر و یا جد پدری مندرج باشد و یا سیادت آنان با دلائل شرعی ثابت گردد الزامی است ، مگر کسانیکه خود را سید ندانند و یا عدم سیادت آنان شرعاً احراز شود .

۱۹ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۱:۵۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

دیه سقط جنین بر عهده چه کسی می‌باشد ؟

دیه سقط جنین بر عهده کسی است که متصدّی عمل سقط جنین بوده، پس اگر مادر با خوردن قرص بچه را سقط کرده بر عهده مادر است و اگر دکتر با آمپول زدن بچه را سقط کرده بر عهده دکتر است.

دیه سقط جنین را به چه کسی بپردازیم؟

سقط جنین حرام و از گناهان کبیره است و مرتکب آن باید توبه کند و کفاره (دو ماه روزه متوالی) دارد.

سۆال: آیا دیه سقط جنین عمدی باید به حاکم شرع پرداخت شود یا به وارث جنین؟

به وارث می‌رسد، و اگر کسی از ورثه مباشر سقط است به او نمی‌رسد. (استفتاثات امام (ره), ج۳, ص۴۷۸)

 

سۆال: همسر اینجانب پس از حامله شدن به فرزند پنجم با اصرار زیاد او و فشار زندگی در دوران طاغوت به کورتاژ کردن بچه دوماه و نیمه با علم, رضایت دادم خواهشمندم تکلیف ما را بیان فرمائید؟

جواب: از عمل خود توبه کنید و دیه بر عهده کسی است که مباشر سقط جنین بوده است. (استفتاثات امام (ره), ج۳, ص۴۷۷)

 

سوال: آیا کشتن جنین در شکم حرام است؟ حکم آن، قبل و بعد از چهار ماهگی چیست؟ آیا فرد، قاتل حساب می شود و باید قصاص شود؟ در چه موقع این کشتن گناه محسوب می شود؟ و چه موقع باید دیه پرداخت؟ و چه موقع باید قصاص کرد؟ دیه را باید به چه کسی پرداخت؟

سقط جنین حرام و از گناهان کبیره است و مرتکب آن باید توبه کند و کفاره (دو ماه روزه متوالی) دارد. دیه آن هم از قرار زیر می باشد:

جنین از وقتى که در رحم قرار مى‌ گیرد، به مدت ۴۰ روز، نطفه است. و دیه اسقاط آن در این مدت ۲۰ مثقال شرعى طلاى سکه ‌دار است که هر مثقال، هیجده نخود مى ‌باشد، پس از آن، ۴۰ روز علقه یعنى خون بسته شده است و دیه آن ۴۰ مثقال است، بعد، ۴۰ روز مضغه یعنى پاره گوشتى است، که دیه آن ۶۰ مثقال است. (که مجموع چهار ماه مى ‌شود) پس از آن به صورت استخوان مى‌ شود. و دیه آن ۸۰ مثقال است. بعد گوشت روییده و صورت‌بندى مى ‌شود، و دیه آن ۱۰۰ مثقال است. و همین که روح در آن دمیده شد، چنانچه پسر باشد دیه او هزار مثقال و اگر دختر باشد ۵۰۰ مثقال شرعى طلاى سکه ‌دار است. و در تمام این صور، اگر عوض هر یک مثقال طلا، ده درهم نقره بدهند کافى است و اگر زن حامله از روى عمد کارى کند که جنین او سقط شود باید دیه آن را به تفصیلى که بیان شد به وارث جنین بپردازد و خود او از این دیه ارث نمى‌برد، بلى چنانچه ورثه جنین، او را عفو کنند دیه ساقط مى ‌شود ولى در جنینى که روح دمیده شده، کفاره قتل بر او واجب است. (لنکرانى، محمد فاضل موحدى، جامع المسائل، ج‌۱، ص ۵۱۵‌)

۱۹ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۱:۴۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

هزینه رای بدوی در صورت تغییر رای تجدید نظر چه می شود ؟

هزینه رای بدوی

اگر قاضی در دادگاه بدوی رای غلط صادر کند ورای در دادگاه تجدید نظر عوض بشود .هزینه پرداخت شده جهت ارجاع پرونده به تجدید نظر چه میشود.

کل هزینه ها شامل هزینه دادرسی و حق الوکاله وکیل و… از محکوم قابل وصول است.

 رأی در لغت به معنای عقیده، اعتقاد، مشورت میباشد و در اصطلاح حقوقی به تصمیم دادگاه که برای حل امر ترافعی گرفته میشود، رأی میگویند که هرگاه راجع به ماهیت دعوا باشد و یا آنرا کلاً یا بعضاً قطع کند حکم است و گرنه قرار است. اعتراض به معنی خرده گرفتن، انگشت بر حرف نهادن، ایراد گرفتن آمده است.

حتی بهترین قضات، مانند سایر افراد بشری همواره در معرض اشتباه و لغزش می‌باشند در نتیجه باید تربیتی مقرر شود که رأی قاضی در جهت بازبینی بتواند مورد شکایت طرفی قرار گیرد که جزئاً یا کلاً علیه او صادر شده است، اما این امر نباید به گونه‌ای باشد که فصل خصومت را غیرممکن نموده و رأی قاضی را به صورت یک «پیش‌نویس» درآورده که همواره از طرق مختلف و متنوع و به دفعات به در خواست اشخاص یا مقامات مختلف ممکن است مورد حکّ و اصلاح قرار گیرد. برای رفع نگرانی از این که بی‌گناهی با حکم دادگاه بدوی در معرض مجازات قرار گیرد، تحت شرایطی مرحله تجدیدنظر پیش‌بینی شده است. تجدیدنظر در لغت به‌معنی «در امری یا نوشته‌ای دوباره نظر کردن، آنرا مورد بررسی مجدد قرار دادن» آمده است. مفهوم اصطلاحی تجدیدنظر از معنی لغوی آن دور نمی‌شود. در حقیقت تجدیدنظر دوباره قضاوت کردن امری است که بدواً مورد قضاوت قرار گرفته و به نوعی بازبینی اعمال دادگاه بدوی است. در نتیجه دادگاه تجدیدنظر از همان اختیاراتی برخوردار است که دادگاه بدوی دارا است یعنی هم نسبت به امور موضوعی و هم نسبت به امور حکمی رسیدگی و قضاوت می‌نماید.

۱۸ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۳:۰۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

قوانین جرائم کامپیوتری چیست؟

قوانین جرائم کامپیوتری چیست؟

قانون جرایم کامپیوتری با طیف گسترده ای از جرائم جنایی که با استفاده از یک رایانه یا دستگاه الکترونیکی مشابه انجام می شود، رسیدگی می شود.

تقریبا تمام این جنایات به صورت آنلاین انجام می شود. اینترنت نوعی ناشناسی برای مجرمان و دسترسی بالقوه به اطلاعات شخصی، کسب و کار و دولت است.

بسیاری از جرایم کامپیوتری به عنوان وسیله ای برای سرقت پول یا اطلاعات ارزشمند مرتکب شده اند، هر چند سود مالی همیشه هدف نیست.

در حقیقت، برخی از حوادث ترسناک جرایم کامپیوتری، هکرها را به دنبال “حق برانگیختن” از طریق غلبه بر اقدامات امنیتی دولت یا شرکت های امنیتی سایبری می دانند.

هک، دزدی دریایی و تروریسم سایبری

هک شدن یکی از مشهورترین انواع جرم کامپیوتری است. در این زمینه، این اصطلاح به دسترسی غیر مجاز سیستم کامپیوتری دیگری اشاره دارد. این نفوذها اغلب برای راه اندازی برنامه های مخرب به نام ویروس ها، کرم ها و اسب های تروجانی که می توانند کل شبکه کامپیوتر را خاموش یا نابود کنند اجرا می شوند.

هک کردن همچنین به عنوان راه برای گرفتن شماره کارت اعتباری، کلمه عبور اینترنتی و سایر اطلاعات شخصی انجام می شود.

با دسترسی به پایگاه داده های تجاری، هکرها می توانند این نوع از اقلام را از میلیون ها کاربر اینترنت در یک لحظه سرقت کنند.

دزدی دریایی اینترنت یکی دیگر از جرایم رایج است. دزدی دریایی شامل انتشار مواد حق تالیف بدون اجازه مالک می باشد. از اوائل دهه 1990، وب سایت های به اشتراک گذاری موسیقی بسیار محبوب بودند و بسیاری از آنها به نقض قانون عمل می کردند. فیلم ها، بازی های ویدئویی، کتاب های الکترونیکی و نرم افزار هم اکنون در اینترنت نیز مورد غارت قرار می گیرند.

برآوردها توسط صنعت سرگرمی هزینهای سالانه اینترنت دزدی دریایی را در میلیاردها دلار به ارمغان می آورد، هرچند شواهدی وجود دارد که دامنه تاثیر اقتصادی توسط صنعت به شدت تحقیر شده است تا تلاش کند کنگره را مجبور به تصویب مقررات بیشتر کند.

تروریسم سایبری یک پدیده نسبتا جدید است. این جنایات شامل حملات انگیزه سیاسی به اهداف مانند وب سایت های دولتی یا شبکه های تجاری می شود. چنین حملاتی به اندازه ای بزرگ در نظر گرفته می شود که باعث ایجاد ترس و وحشت در میان جمعیت قربانی می شود.

با توجه به اینکه بازارهای مالی در حال حاضر از طریق اینترنت به فروش می رسند و بسیاری از معاملات دیگر در اینترنت انجام می شود، خطر تروریسم اینترنتی توجه زیادی را به خود جلب کرده است.با این حال، موارد واقعی این نوع جرم نادر است.

سرقت هویت و سایر تقلب ها

مشکل سرقت هویت قبل از توسعه اینترنت وجود داشت. با این وجود، این جنایات اغلب شامل استفاده از رایانه است؛ به عنوان مجرمین، خریداران اینترنتی و دیگر کاربران وب را به افشای شماره های امنیتی اجتماعی، حساب بانکی و اطلاعات کارت اعتباری، آدرس های خانه و موارد دیگر ترفند می کند.

یک طرح رایج به نام “ایمیل فیشینگ” شناخته شده است. این کار با ارسال قربانیان یک ایمیل حاوی لینک به یک وب سایت که قربانیان به طور مرتب استفاده می کنند. ایمیل به قربانیان می دهد تا اطلاعات حساب خود را در وب سایت به روز کنند، اما زمانی که قربانیان بر روی لینک در ایمیل قرار می گیرند، آنها به یک وب سایت جعلی منتقل می شوند که مخفیانه اطلاعاتی را وارد می کند.

قاچاق آنلاین، بدرفتاری و جنایات جنسی

برخی از جدی ترین جرایم کامپیوتری، هیچ ارتباطی با ایجاد پول، دستیابی به اهداف سیاسی یا نشان دادن مهارت های هکر ندارند. در عوض، آنها طراحی شده اند تا موجب آسیب عاطفی به قربانی شوند.

وب سایت های رسانه های اجتماعی مجرمین را قادر به انتشار مواد مضر یا شرم آور به عنوان راهی برای آسیب رساندن به دیگران می دانند. هنگامی که عکس ها و یا موارد دیگر ارسال و به صورت آنلاین منتشر می شوند، ممکن است قربانیان حذف شوند.

آلودگی از این نوع فعالیت ها به ویژه برای کودکان سنین مدرسه ای که برای آزار و اذیت اجتماعی حساس هستند، بسیار مخرب است.

تعدادی از جرایم جنسی نیز با استفاده از کامپیوتر متعهد می شوند. قاچاق پورنوگرافی کودکان یک نمونه است. مقامات فدرال و ایاالت متحده این پرونده ها را به شدت محاکمه می کنند؛ مجرمین متهمین اغلب به دهه های زندان محکوم می شوند.

اجرای قانون همچنین منابع قابل توجهی را برای جلب شکارچیان آنلاین که سعی در جذب قربانیان غیرقانونی برای اهداف جنسی دارند، اختصاص می دهد. اغلب مجرمان اغلب اتاق های گفتگوی اینترنتی را کشف می کنند، جایی که آنها به عنوان جوانان در معرض ابتلا به عواقب روحانی قرار می گیرند.

دلایل استخدام یک وکیل جرایم کامپیوتری

اگر به یک جرم کامپیوتری متهم شده اید، به یک وکیل مدافع با تخصص فنی و حقوقی نیاز دارید. وکلای مدافع این منطقه همچنین به کارشناسانی که می توانند مدارک دیجیتال را بررسی کنند و در صورت لزوم شهادت دهند، دسترسی داشته باشند.

۱۵ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۲:۰۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تحقق عدالت از دریچه قانونگذاری

   لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ (حدید-25)

   یکی ازمهمترین ابزارهای تحقق عدالت قانون است به طوری که مردم برای رسیدن به عدالت به قانون پناه می برند لذا عدالت پیش از هر چیزبرابری و تساوی را به ذهن می آورد و عده ای آن را قرار گرفتن هر چیز در جای خود بر شمرده اند ، عدل از مهمترین خواسته های جوامع بشری در طول تاریخ بوده و هست به طوری که  اهمیت و ضرورت وجود آن را هر عقل سلیمی می پذیرد و می توان آن را امری فطری دانست و لذا در بسیاری از جوامع  بشری  از عدالت به عنوان یک آرمان و به افتخار یاد می شود، در اصطلاح فقهی عدالت صفت کسی است که گناهان کبیره نکند وبر گناهان صغیره اصرار نورزد . فلاسفه نیز به کرات از عدالت سخن گفته اند افلاطون معتقد است که عدالت زمانی محقق می شود که هر کس به کاری دست بزند که شایستگی و استعداد آن را دارد ...در این نوشتار قصد دارم به صورت مختصریکی از ابزارهای تحقق عدالت را به عنوان خورشیدی که خود منشا ء آثار فراوان دیگر است مطرح نمایم  اما سنجه عدالت چیست ؟

   برای پاسخ به این سوال و روشن شدن  ضرورت ایجاد عدالت می توان استقرار عدالت را به بهداشت محیط تشبیه کرد همچنانی که اگر در محیطی که بهداشت نیست ریشه کن کردن یک بیماری و مبارزه با آن  تقریبا غیر ممکن و بسیار دشوار و طولانی خواهد بود،  در زمینه عدالت نیزباید گفت تا عدالت مستقر نشود بسیاری از بیماری های اجتماعی همچنان استمرار خواهد داشت.

  یکی ازمهمترین ابزارهای تحقق عدالت قانون است که به عنوان یک قاعده حقوقی به تنظیم روابط اجتماعی می پردازد و همه افراد جامعه موظفند رفتار های خود را بر اساس آن تنظیم نمایند و آن را بپذیرند. اصولی که رعایت آن از سوی قانونگذار به ترویج عدالت منجر خواهد شد و در علم حقوق از آن به اوصاف قاعده حقوقی یاد می شود عبارتند از  :

1-  کلی و دائمی بودن: قانونی که بدون هیچ علت خاصی به صورت موقت وضع شود به نوعی منجر به بی عدالتی می شود. البته منظور این نیست که همه مردم الزاما موضوع یک حکم  واحد قرار بگیرند بلکه لازم است نسبت به همه اشخاصی که در یک وضع مشترک قرار دارند قابل اجرا و لازم الاجرا باشد و نیز اثر آن با یک بار اجرا از بین نرود.

2-  صریح و روشن بودن: قانونی که دارای ابهام باشد منجر به بی عدالتی می شود چرا که برداشت های مختلفی از آن می شود و نتیجتا اثر یک قانون در شرایط برابر نسبت به دو شخص به صورت متفاوت خواهد بود.

3-  عطف بما سبق نشدن: عدالت اقتضا می کند که اشخاص نسبت به قوانینی که تصویب میشوند پس از لازم الاجرا شدن مسئول باشند نه نسبت به قوانینی که تصویب خواهد شد.

4-  انتشار قوانین: این موضوع از دو جنبه اهمیت دارد اول اینکه با انتشار قانون هر کس زمان دقیق لازم الاجرا شدن قانون را دانسته ولذا می تواند رفتار خود را بر اساس آن تنظیم نماید و  مشخص می شود چه اشخاصی موضوع حکم قرار می گیرند و چه اشخاصی به لحاظ عطف بما سبق نشدن قانون مشمول قانون قرار نمی گیرند. دوم اینکه با انتشارقانون فرض بر این است که همه افراد جامعه از آن قانون مطلع هستند و لذا تمکین به آن بی عدالتی نخواهد بود.

5-  تزاحم و تعارض نداشتن با قوانین دیگر: قانونی که در تعارض یا به بیان بهتر تزاحم با قوانین دیگر باشد به نوعی منجر به بی عدالتی میشود چرا که ابهام در قوانین ایجاد می کند  و منجر به آن است که  در اثر اجرای قوانین مختلف نسبت به دو شخص متفاوت با شرایط برابر بی عدالتی حادث شود.

6-  الزام آور بودن: نتیجه این وصف مهم قانون این است که همه به یک اندازه مشمول حکم قانون قرار گیرند و به عبارت دیگر نسبت به همه اشخاصی که در یک وضع مشترک قرار دارند در یک سطح مشخص داری ضمانت اجرا باشد در شرایطی که قانون الزام آور نباشد چنین نتیجه ای حاصل نخواهد شد این ضمانت اجرا گاه به صورت مجازات و گاهی با ابطال عمل خاطی ، اجبار وی به انجام عمل صحیح یا اقدام توسط دیگری ویا ترکیبی از این موارد دیده می شود.

7-  در بر دارنده خیر و صلاح جامعه باشد: این وصف بیشتر جنبه ماهیتی قوانین را شامل می شود و به نظر می رسد باید آن را نیز به عنوان اوصاف قاعده حقوقی اضافه کرد در این خصوص اگر جامعه را به جمعی تشبیه کنیم که در یک میهمانی حضور دارند و قانونگذار را به میزبانی که می خواهد در بهترین وضع پذیرایی کند و میهمانی را که دارای بیماری قند است شیرینی ندهد و متناسب با وضع وی از آن میهان پذیرایی کند . آیا این بی عدالتی است؟ این در واقع همان قرار گرفتن هر چیز در جای خود و عین عدالت است. اما برای رسیدن به این مقصود در هر حال لازم است که بدانیم چه چیز نیکو و به نفع بشر است تا آنگاه بتوانیم تشخیص دهیم که هر چیزباید کجا قرار گیرد تا مطمئن شویم که آن چیزدر جای خودش قرار گرفته است . برای رسیدن به این هدف توجه به نیازها و مسائل روز جامعه ، رفاه عمومی ، توزیع عادلانه ثروت ملی ، خواست مردم ، تحقق دولت الکترونیک و اقتصاد سالم از جمله نکاتی است که پرداختن به آنها در قوانین متضمن تحقق عدالت است.

آنچه گذشت بخشی از اوصافی بود  که توجه به آن در قانونگذاری منجر به تحقق عدالت هر چه بیشتر در جامعه خواهد بود.

                                                                  

۱۲ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۶:۲۸ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

باید و نبایدهای حقوقی

حقوقی

درامورمدنی،خواهان وخوانده درهرمرحله ازدادرسی می تواننددعوای خودراازراه سازش خاتمه دهندلیکن این سازش بایددردفتراسنادرسمی یادادگاه تنظیم گردد.
اگرپس ازصدورحکم اعسارمعلوم شودشهودبه دروغ به نفع معسرگواهی داده اندشهودنیزبه حبس محکوم می شوند.
هرکس می تواندقبل ازطرح دعوادرمراجع قضایی حق خودرابا ارسال اظهارنامه ازدیگری مطالبه کند.
برای شکایت ازتصمیمات ودستورهای مقامات دولتی وشهرداری بایدبه دیوان عدالت اداری مراجعه شود.
درصورت مفقودنمودن چک،بایدفوری موضوع رابه بانک مربوط وسپس دادسرااطلاع دهید.
هریک ازورثه یاشخص ذی نفع می تواندازدادگاه گواهی انحصارورثه تحصیل نماید.
اخذگواهی انحصاروراثت برای تعیین ورثه می باشد.
برای درخواست تأمین بایدبه شورای حل اختلاف مراجعه شود.
اشخاصی که توانایی وکیل ندارنددرامورمدنی
می توانندازدادگاه درخواست تعیین وکیل مجانی نمایند.
نفقه اولادبرعهده پدراست.
سرپرستی طفلی که پدرومادرش جدامی شوندتا۷سالگی برعهده مادراست.
درصورت فوت پدر،حضانت طفل بامادراست مگردرصورت عدم شایستگی.
فرزنددخترپس ازاتمام۹سالگی وفرزندپسرپس ازسن ۱۵سالگی درتعیین محل زندگی(نزدپدریامادر)مختار
است.
نفقه زن دائم برعهده شوهراست نفقه شامل:خانه،اثاثیه،غذا،لباس ودارو ودرمان است.
زن ناشزه یعنی زنی که تمکین نکندوتمکین یعنی اطاعت زن ازشوهردرادای وظایف زوجیت ،حسن معاشرت وسکونت درمنزل شوهراست.زن ناشزه نفقه ندارد.
زن بایددرمنزلی که شوهرش تعیین کندسکنی گزیندمگراینکه اختیارتعیین منزل درحین عقدبه زن داده شود.
درزمان عده طلاق که ۳ماه وده روزپس ازثبت طلاق است مردمکلف به پرداخت نفقه همسرش می باشد.
اگرمادردرغیرمواردقانونی جنین خودراسقط کندبایددیه آن رابپردازد.
باتحقق یکی ازشرایط دوازده گانه واثبات آن دردادگاه زن
می تواندبااستفاده ازوکالت ضمن عقدنکاح بامراجعه به دادگاه خانواده وطی تشریفات قانونی نسبت به اجرای طلاق اقدام کند.
مردباداشتن همسر
نمی تواندزن دیگری اختیارکندمگربااجازه دادگاه.
اگرزوج بدون اذن همسرش جهیزیه اورابفروشدبرابرقانون مسؤول است زن
می تواندبه عنوان فروش مال غیرازمردشکایت کند.

 

بدانیدکه:
به زنی که از همسرش در مفهوم خاص و عام تمکین نکند ناشزه می‌‌گویند و این زن مستحق نفقه نمی‌‌باشد.

بدانیدکه:
چنانچه هر یک از زوجین در محل های متفاوتی طرح دعوی کرده باشند، دادگاهی که دادخواست اول به آن داده شده است، اختیار رسیدگی دارد.

بدانیم که:
بذل و بخشش مهریه با دست نوشته عادی به راحتی قابل اثبات نیست، این کار لازم است در دفاتر اسناد رسمی انجام شود.

۱۲ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۰:۲۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تفاوت شاکی با مدعی خصوصی:

اگر فرد بزه دیده یعنی قربانی جرم، تعقیب مرتکب و مجازات آن را درخواست کند، به او شاکی گفته می شود. مانند اینکه به شخصی توهین شود و یا به دلیل ترک انفاق، شوهری تحت تعقیب کیفری همسرش قرار گیرد. لیکن وقتی بزهکاری مرتکب جرمی شود که به حقوق افراد ضرر و زیان مادی وارد کند، چنانچه کسی که شکایت کرده اقدام به ارائه دادخواست ضرر و زیان کند، به این شخص مدعی خصوصی می گویند. مانند اینکه شخصی که در تصادف رانندگی، علاوه بر صدمه بدنی، خودروی وی نیز خسارت می‌بیند، می‌تواند برای جبران خسارت واردشده در همان دادگاه کیفری، ادعای حقوقی خود را مطرح کند.

اگر مورد شکایت شاکی از مصادیق "حق‌الناس" باشد، دعوی او دعوی خصوصی است. اما اگر از جمله "حق‌الله" یا دعاوی با جنبه الهی مانند حدود و غیر خصوصی که بیشتر بحث زیان جامعه مطرح باشد، دعوی او دعوی عمومی محسوب می‌شود. در عین حال دعوای خصوصی مانند توهین و افتراء به طور کامل، متعلق به فرد زیان دیده از جرم است و به همین دلیل او می تواند از همان ابتدا، از مطرح کردن آن چشم پوشی کند. همچنین در مواردی مثل ترک انفاق، این اختیار را دارد که در هر یک از مراحل تعقیب، تحقیق و رسیدگی، دعوای متعلق به خود را پس گرفته یا با متهم سازش کند.

۱۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۱:۳۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

در مورد رأی غیابی در امور کیفری توضیح دهید که منظور چیست ؟

حضور متهم در دادسرا برای تفهیم اتهام و دفاع از خود ضروری است ، اما غیبت او مانع از تعقیب و انجام تحقیقات نمی باشدو دادیار یا بازپرس موظفند که با بررسی ادله و مدارک دلایل درباره موضوع تصمیم بگیرند .اگر اقدامات دادسرا به نتیجه نرسد ، قاضی مکلف است با توجه به محتویات پرونده و دلایل موجود درباره اتهام او تصمیم گیری می کند .

۱۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۱:۲۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آیا برای جلب متهم میتوان از دادگاه تقاضای ردیابی سیم کارت را کرد؟

خیر، در چنین مواردی قاضی دستور نخواهد داد و امکان ردیابی از طریق سیم کارت وجود ندارد.

۱۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۱:۲۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آیا مرد می تواند از ممنوع الخروجی خود مطلع شود..؟

با توجه به اینکه ممنوع الخروجی ابلاغ نمی شود و اشخاص تا قبل از مراجعه به فرودگاه از آن مطلع نمی شوند، اشخاصی که تمایل دارند می توانند قبل از مسافرت با در دست داشتن گذرنامه به اداره گذرنامه مراجعه نمایند تا از ممنوع الخروجی احتمالی مطلع گردند.

۰۱ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۰:۱۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آیا دیه قابل توقیف است..؟

دیه جزئی از دارایی اشخاص است لذا قابلیت توقیف را دارد و حتی همسر شخص می تواند دیه را توقیف و به عنوان مهریه  و... مطالبه نماید.

۰۱ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۰:۱۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اقدامات قانونی پس از سرقت موبایل چیست..؟

اولین و مهمترین اقدامی که بایستی بعد از به سرقت رفتن موبایل انجام داد اقدام برای سوزاندن یا همان مسدود نمودن سیم کارت مسروقه می باشد.

مطابق قانون در صورت فروش یا سرقت تلفن همراه «سیم کارت» مشترک باید نسبت به انجام مراحل قانونی «بر اساس مقررات مربوط» اقدام کند. در غیراین صورت عواقب ناشی از هرگونه سوء استفاده از این تلفن همراه و خدمات مرتبط به عهده مشترک خواهد بود.
بنابراین با اقدام به مسدود نمودن خط موبایل خود از طریق دفاتر خدمات مشترکین، راه را برای سوء استفاده نمودن  احتمالی سارقان خواهیم بست.

مدارک مورد نیاز برای حضور در کلانتری..؟
مشترکان می بایست در زمان به سرقت رفتن گوشی‌ و یا مفقود شدن آن با مراجعه به کلانتری محل وقع جرم پیگیری موضوع را از مامورین بخواهند.

لازم به ذکر است که افراد می بایست مدارک ذیل را همراه خود داشته باشند:
الف- ارائه مرجوعه قضایی از دادسرا
ب- تهیه فتوکپی از دستور ردیابی مرجع قضایی
ج-  اصل و روبرگ فتوکپی از کارت ملی شاکی
د- اصل و روبرگ فتوکپی از فاکتور خرید و سریال پشت جعبه گوشی «مشترکانی که این شماره را ندارند با توجه به اینکه داشتن این شماره برای ردیابی گوشی الزامی است؛ می‌توانند با زدن کلید ستاره و سپس مربع و درنهایت عدد «۰۶» و دوباره کلید مربع، از این شماره مطلع شوند».
و- الزامی بودن حضور شاکی

۰۱ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۹:۵۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مجازات استفاده کنندگان از ماهواره چیست..؟

طبق قانون ممنوعیت بکارگیری تجهیزات دریافت از ماهواره، وارد کننده گان، تولید کننده گان و توزیع‌ کننده گان تجهیزات دریافت از ماهواره علاوه بر ضبط و مصادره اموال مکشوفه توسط دادگاه‌ها به‌ مجازات ده تا یکصد میلیون ریال محکوم می‌گردند و استفاده‌ کنندگان از تجهیزات دریافت از ماهواره علاوه بر ضبط و مصادره اموال مکشوفه به مجازات نقدی از یک میلیون تا سه میلیون ریال‌ محکوم می‌گردند.
حمل ، نگهداری ، نصب و تعمیر تجهیزات دریافت از ماهواره ممنوع و مرتکبین به مجازات نقدی از یک تا پنج میلیون ریال محکوم می گردند.
 

۳۱ فروردين ۹۸ ، ۱۹:۱۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

پولشویی چیست..؟

پولشویی عبارتست از هر نوع عمل یا اقدام به عمل برای مخفی ‌نمودن یا تغییر ظاهر هویت عواید نامشروع یا غیر قانونی به ‌طوری که وانمود شود از منابع قانونی یا مشروع حاصل گردیده است.
به ‌عبارت دقیق تر پولشویی اقدامات بزهکارانه ‌ای است که منشاء آن قاچاق مواد مخدر، ساخت، تهیه و فروش مشروبات الکلی، قاچاق کالا و ارز، رانت ‌خواری، اخاذی، آدم ‌ربایی، دائر کردن مراکز فساد و فحشاء، اختلاس و ارتشاء، کلاهبرداری، فعالیت ‌های خرابکارانه، تقلب در امور مالی، ثروت و درآمدهای ناشی از فرار مالیاتی، منابع جاسوسی، گروگانگیری، قمار، سرقت، قاچاق کالاهای عتیقه و آثار باستانی است که طی فرآیندی با هدف تغییر ظاهر عواید حاصل از اقدامات و فعالیت ‌های غیرقانونی و فرار از پیگردهای قانونی و پنهان‌ نگه ‌داشتن منشأ پول یا دارایی، از آن به ‌عنوان پولی پاک، قانونی و مشروع استفاده نموده و وارد چرخه اقتصادی می‌گردد.

۳۱ فروردين ۹۸ ، ۱۹:۰۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

برای شکایت از پزشک به کجا باید مراجعه کرد..؟

1- دادسرای ویژه رسیدگی به جرایم پزشکی که مردم می توانند برای رسیدگی شکایات، مشکلات و پرونده‌های قضایی خود و در رابطه با قصور و تخلفات پزشکی در هر سطحی که باشد به آنجا مراجعه نمایند و از این طریق می توانند دیه، و خسارات وارد شده را مطالبه نموده و اگر پزشک مرتکب قصور شده باشد مجازات او را هم از دادگاه بخواهند.

2- شورای حل اختلاف «ویژه امور بهداشت» که رسیدگی و حل و فصل اختلافات اعضای جامعه پزشکی با یکدیگر و همچنین اختلافات جامعه پزشکی با سایر اشخاص اعم از حقیقی یا حقوقی در صورتیکه مبلغ خواسته یا محکوم به کمتر از ٢٠ میلیون تومان باشد و یا در صورتیکه هر دوطرف در خصوص ارجاع پرونده به شورا توافق داشته باشند ،در صلاحیت آن می باشد.

3- سازمان نظام پزشکی کشور که تخلفات اداری و انتظامی پزشکان را مورد رسیدگی قرار می دهد و نتیجه آن برخورد انتظامی با پزشک خواهد بود که طیف وسیعی از اقدامات از توبیخ کتبی تا لغو پروانه طبابت پزشک به صورت دائمی را شامل می شود.
در این خصوص نظریه پزشکی قانونی اهمیت به سزایی دارد و مبنای اکثر احکام صادره نیز همین نظریه کارشناسی است.

۳۱ فروردين ۹۸ ، ۱۸:۵۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر