⚖به روز بودن دانشجویان حقوق و پاسخگویی به سوالات هموطنانم.⚖بابیش از8سال سابقه حقوقی

۴۲۴۰ مطلب با موضوع «اطلاعات حقوقی» ثبت شده است

فرق بین متهم با مجرم چیست ؟

«متهم» اصولاً به کسی گفته می ­شود که به عنوان فاعل یا کننده کاری که از نظر قانون جرم محسوب می ­شود مورد اتهام قرار گیرد. اما «مجرم» کسی است که اتهام وی در دادگاه ثابت شده باشد و برای عمل او مجازاتی در قانون پیش بینی شده باشد.

متهم با مجرم چه تفاوتی دارد ؟

از منظر ادبیات کلمه متهم هم خانواده تهمت است بنابر این متهم از منظر حقوقی به کسی گفته می شود که به عنوان فاعل کاری است که آن کار، جرم محسوب می شود.
و به عبارت بهتر به کسی که تهمت عملی که جرم است، را نسبت می دهند متهم میگویند. به منظور تحقیق صحت این تهمت، او مورد پیگرد قرار می گیرد.

اما مجرم کسی است که اتهام وی در دادگاه ثابت شده باشد و برای عمل او مجازاتی در قانون پیش بینی شده باشد. مرسوم است که میگویند :«هر متهمی لزوماٌ مجرم نیست، مگر این که جرم وی توسط دادگاه صالح ثابت شود و از زمانی که جرم در دادگاه علیه متهم ثابت می شود، می توان او را مجرم نامید.»

محکوم کیست ؟

متهم از وقتی که حکم دادگاه علیه او صادر شده و سپس قطعی می شود نام محکوم به خود می گیرد.

جُرم یا بزه (Crime) هرگونه رفتار یا ترک رفتاری‌ است که قانون را نقض می‌کند و برای آن در قانون، مجازات مشخصی تعیین شده‌ است.

مجرم کیست ؟

مجرم کسی است که مرتکب جرم میشود اما تعریف جرم آسان نیست جرم به عملی گویند که وجدان جمعی را جریحه دار کند به بیان دیگر هر فعل یا ترک فعلی که نظم، صلح و آرامش اجتماعی را مختل سازد و قانون برای آن مجازاتی تعیین کرده باشد جرم محسوب میشود.

تعریف عملی و حقوقی جرم چنین است:« جرم عملی است که بر خلاف یکی از موارد قانون مجازات عمومی هر کشور است و مجرم کسی است که در زمان معین عمل او خلاف مقررات قانونی رسمی کشور باشد.» تبهکار بودن را روانشناسان به مسئله های شخصیتی و مسئله سازگاری یا عدم سازگاری شخص با هنجارهای اجتماعی منسوب می نمایند.

جرم به چه معناست ؟

جرم عبارت از عملی که قانون را نقض کند و به بیان دیگر هر عملی که دارای دو شرط زیر باشد جرم است.

  1. رفتاری که بیش از حد قابل قبول و مخرب باشد.
  2. رفتاری که کنترل آن از طریق احکام غیر رسمی به تنهایی دشوار باشد.

انواع جرم

انواع جرم را به سادگی می توان به چهار دسته گروه بندی کرد:

  1. جرمهای جانی
  2. جرمهای مالی
  3. جرمهای بدون قریانی
  4. جرمهای دولتمندان و قدرتمندان

متهم کیست ؟

متهم در یک نگاه کلی و جامعه شناسانه کسی است که گمان می رود هنجارهای اجتماعی را زیر پا گذاشته و به حقوق دیگران تعرض کرده است، اعم از این که حق شخص خاصی را نادیده گرفته یا این که حقوق عموم جامعه را پایمال کرده باشد. چنین فردی وقتی وارد سیکل کیفری می شود، انتظارش از عوامل دستگاه قضایی این است که حقوق او را مراعات کنند.

حقوق متهم چیست ؟

حقوق متهم عبارت است از مجموعه امتیازات و امکاناتی که در یک دادرسی منصفانه از بدو اتهام تا صدور حکم لازم است متهم از آن برخوردار باشد تا بتواند در مقابل ادعایی که برخلاف فرض برائت، علیه او مطرح شده است از خود دفاع کند به طوری که «دفاع از منافع جامعه نباید منجر به نادیده گرفتن حقوق متهمان گردد و به این سبب مقررات آئین دادرسی کیفری باید به گونه‌ای تنظیم شود که علاوه بر رعایت حقوق جامعه، بی‌گناه را نیز در اثبات بی‌گناهی خود یاری کند».

حیات و آزادی متهم زمانی از او سلب می شود که ضمن رعایت حقوق دفاعی، طی محاکمه منصفانه، مسولیت کیفری و تقصیرش ثابت و به موجب حکم قطعی محکوم شده باشد. بنابر این مقررات آیین دادرسی کیفری که ناگزیر از تغییر و تحول دایمی و انطباق آن با جامعه ای پیشرفته و متمدن است، باید متضمن قواعدی باشد که اجرای عدالت را در سطح تمدن جهانی عصر حاضر تامین نماید.

رعایت حقوق دیگران لازمه نظم و امنیت اجتماعی و سیاسی است. همه شهروندان برای تضمین امنیت و آزادی خود ناگزیر به رعایت حقوق یکدیگر هستند. متهم نیز یکی از افراد جامعه است.

چنان‌چه مشخص شود که اتهام وارد شده، متوجه مظنون است، در این مقطع است که به وی عنوان متهم اطلاق می‌شود. متعاقب این اتفاق، متهم به حکم قانون، دارای حقوقی از جمله حق سکوت، حق داشتن وکیل و ... می‌شود.

البته این مطلب، به معنای عدم امکان استفاده از وکیل دادگستری توسط مظنون نیست؛ بلکه منظور حقی است که توسط مقام قضایی، باید به اطلاع متهم برسد. اما همان طور که متهم دارای حقوقی است، بازپرس نیز، بعد از وارد دانستن موضوع اتهام و تلقی کردن عنوان متهم بر فرد مظنون، باید اقدام به صدور قرار تأمین مناسب درباره متهم کند. در نهایت، پس از آن‌که اتهام متوجه شخص مشتکی عنه شود و وی متهم شناخته شود، تحقیق و رسیدگی درباره وی شروع خواهد شد و در صورتی که مسلم شود که متهم واقعاً عمل مجرمانه را انجام داده است، عنوان مجرم درباره وی به کار برده می‌شود.

در برخی جرایم، اثبات جرم به گونه‌ای است که تحقیقات مربوط به آن را می‌توان در غیاب متهم انجام داد و اثبات جرم نیز، بعضاً نیاز به حضور وی ندارد.

وقتی این فرد وارد مراجع انتظامی، دادسرا و یا دادگاه می شود، اگر ببیند در این مراجع حقوق او نادیده گرفته می شود، بر او چه می گذرد. درست مانند بیماری که به علت رعایت نکردن نکات بهداشتی دچار بیماری های عفونی و گوارشی شده و وقتی به درمانگاه مراجعه می کند، می بیند که پزشک معالج او در حال خوردن میوه نشسته است، آیا آن متهم و این بیمار بعد از این که از دادسرا یا درمانگاه بیرون رفتند، می آموزند که باید به حقوق دیگران احترام گذارند و یا به اصول بهداشتی پایبند باشند !

یا با توجه به اهداف مجازات با اجرای آن می توان به چنین متهمی آموخت که باید خود را با هنجارهای اجتماعی این گونه تطبیق دهد ؟

در برخی جرائم، اثبات جرم بگونه‌ای است که تحقیقات مربوط به آن را میتوان در غیاب متهم انجام داد و اثبات جرم نیز بعضا نیاز به حضور وی ندارد.

قوانینی وضع شده درمورد حق دفاع و حقوق متهم از حقوق شهروندی

طبق ماده 5 قانون آیین دادرسی کیفری : «متهم باید در اسرع‌وقت، از موضوع و ادله اتهام انتسابی آگاه باشد و از حق دسترسی به وکیل و سایر حقوق دفاعی مذکور در این قانون بهره‌مند شود».

ماده 94 قانون مزبور نیز بر این مهم تأکید دارد. به موجب این ماده: «تحقیقات مقدماتی باید به سرعت و به نحو مستمر انجام شود و ایام تعطیل مانع انجام آن نیست».

به علاوه، به دستور اصل سی‌ودوم قانون اساسی، موضوع اتهام باید با ذکر دلایل، بلافاصله، کتبا به متهم ابلاغ و تفهیم شود.

اصل سی‌وپنجم قانون اساسی نیز ناظر به حق انتخاب وکیل و برخورداری از آن است. برابر این اصل «در همه‏ دادگاه‏‌ها طرفین‏ دعوی‏ حق‏ دارند برای‏ خود وکیل‏ انتخاب‏ کنند و اگر توانایی‏ انتخاب‏ وکیل‏ را نداشته‏ باشند باید برای‏ آنها امکانات‏ تعیین‏ وکیل‏ فراهم‏ شود».

۰۲ خرداد ۹۸ ، ۲۱:۳۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

قرار منع تعقیب چیست و در چه صورت صادر میشود ؟

اگر قاضی دادسرا به این نتیجه برسد که متهم عمل انتسابی را مرتکب نشده و دلایل برای توجه اتهام به او کافی نیست قرار منع تعقیب صادر می‌کند و نیز هنگامی که عمل متهم فاقد وصف کیفری است قرار منع پیگرد صادر می‌شود.

قرار منع تعقیب چیست ؟

یکی از قرارهای نهایی که در مرحله تحقیقات مقدماتی صادر می شود قرار منع تعقیب می باشد که اصولا توسط مقامات دادسرا در نظام های حقوقی که دادسرا در معیت دادگاه به ایفای نقش می پردازد صادر می گردد. به عبارت بهتر بازپرس یا دادیار پس از اتمام تحقیقات نسبت به اقدامات و نتایج حاصله به داوری می نشیند و حسب مورد قرار مجرمیت یا موقوفی تعقیب و یا قرار منع تعقیب اصدار می نمایند.

که در این تحقیق ما درصدد بررسی جوانب حقوقی صدور قرار منع تعقیب در نظام حقوقی ایران بر حسب قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی ودادگاه انقلاب مصوب 1378 و قانون اصلاحی قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب (موسوم به قانون احیاء دادسرا) مصوب 1381 می باشیم.

در ازای هر جرمی که انجام می شود مجازات ها و حکم های مختلفی صادر می گردد. در صورتی که جرم فرد محرز شود، فرد گناهکار و مجرم شناخته خواهد شد. در صورتی که دادگاه حکم به بی گناهی فرد دهد ، در این هنگام می توان گفت که حکم برائت فرد صادر شده است.

اما برخی مواقع و به علت شرایطی خاص قرار منع تعقیب صادر می شود؛ به این معنی که فرد در هنگام وقوع جرم دچار شرایط خاصی بوده است(مانند محجوریت). در این هنگام دادستان تصمیم می گیرد برای فرد مورد نظر قرار منع تعقیب صادر کند .

تحقیق و بررسی پرونده

در طول پروسه، دادستان عمومی تضمین می کند که پلیس به دنبال همه قوانین و مقررات قانونی است.

پلیس تحقیقات جنایی انجام می دهد و آن ها شواهدی را جمع آوری کرده، با شاهدان و قربانیان مصاحبه می کند و مظنونین را بازداشت خواهد کرد. پلیس مجبور است که گزارش کامل خود را در مورد هر پرونده نگه دارد.

دادستان در دادسرای عمومی مسئولیت نهایی را در مورد تحقیقات و خصوصا در مورد جرایم جدی بر عهده دارد. آنها در جریان تحقیقات پلیس بر این مسئله نظارت می کنند. در طول پروسه ، دادستان عمومی تضمین می کند که پلیس به دنبال همه قوانین و رویه های مندرج قانونی است و تمام اطلاعات مربوطه را مورد توجه قرار می دهد .

دادستان می تواند دستورالعمل ها را به پلیس بدهد. در برخی موارد، آن ها ابتدا باید از دادگاه مجوز بگیرند، مثلا برای اتصال شنود به تلفن یا جستجوی یک خانه یا کامپیوتر. روش هایی که پلیس و دادستانی در هنگام تحقیق در مورد جرائم جنایی استفاده می کنند باید با جرایم متناسب باشند و بنابراین ممکن است خیلی سنگین نباشند. این مسئله نیز مربوط به موضوع عدالت است.

اداره دادستانی همچنین مسئول نظارت بر تحقیقات جنایی توسط مقامات دیگر نظیر خدمات اجتماعی شهرداری، اداره دارایی و اداره ایمنی محصولات غذایی و مصرف کننده است.

در چه صورت قرار منع تعقیب صادر می شود ؟

قرار موقوفی تعقیب در صورت فوت متهم ، مشمولان عفو ، گذشت شاکی یا مدعی خصوصی در جرائم قابل گذشت، نسخ مجازات، اعتبار امر مختومه، مرور زمان در مجازات های بازدارنده در این صور قابل اعمال است یعنی مجازات مرتفع می گردد ولی قرار منع تعقیب در صورتی صادر می شود که عمل ارتکابی متضمن وقوع جرم نباشد یا اصلا جرمی واقع نشده باشد یا دلایل و ادله کافی برای انتساب و ارتکاب بزه وجود نداشته باشد که در این حالت قرار منع تعقیب یا پیگرد توسط بازپرس صادر می گردد.

رفع ابهام در مورد قرار منع تعقیب

اگر شاکی پرونده کیفری در دادسرا هستید ممکن است با دیدن جمله « قرار منع تعقیب صادر شد » این سوال در ذهن شما ایجاد شود که قرار منع تعقیب یعنی چه ؟مطمئن نیستید که آیا به این معنی است که دیگر اتهام متهم پیگیری نمی شود ؟

اگر متهم هم باشید با دیدن صدور قرار منع تعقیب این سوال که قرار منع تعقیب یعنی چه در ذهن شما نیز ایجاد می شود و مطمئن نیستید که تعقیب اتهام شما به طور کلی متوقف شده است.

وقتی شکایتی در دادسرا مطرح است بازپرس یا دادیار وظیفه تحقیقات مقدماتی و بررسی دلایل را به عهده دارند و در نهایت پس از انجام تحقیقات و بررسی دلایل، تصمیم و رای خود را که همیشه به صورت قرار است، صادر می کنند.

حال اگر تصمیم در مورد اتهام این باشد که:

«عمل متهم مجرمانه نیست » یا « عمل نسبت داده شده به متهم به طور کلی جرم است اما دلایل کافی برای مجرم بودن متهم وجود ندارد » قرار منع تعقیب صادر می کنند.

(البته موارد دیگری نیز به جز این دو مورد کلی برای صدور این تصمیم و قرار وجود دارند از جمله فقدان عنصر معنوی جرم، عدم توجه اتهام به متهم، مسئله حقوقی باشد، شاکی در جرم خصوصی ذینفع نباشد و...)

اثر حقوقی قرار منع تعقیب

این قرار و یا همان تصمیم و رای، موجب خروج شکایت از جریان رسیدگی می شود و در واقع پیگیری اتهام متهم متوقف می شود و با صدور این قرار از ورود پرونده به دادگاه کیفری برای ادامه رسیدگی جلوگیری می شود.

پس از صدور قرار منع تعقیب توسط بازپرس یا دادیار، پرونده برای ملاحظه و اظهارنظر نزد دادستان در دادسرا ارسال می شود. دادستان نیز نظر خودش را ابلاغ می کند و نهایتاً قرار منع تعقیب به شاکی و متهم ابلاغ می شود و اگر قرار تامینی برای متهم صادر شده باشد لغو می شود و اگر متهم نیز در بازداشت باشد فوراً آزاد می شود.

اعتراض به قرار منع تعقیب

با مطالعه متن بالا تا حدود زیادی به پاسخ این سوال که قرار منع تعقیب یعنی چه رسیدید. اما اگر شاکی باشید قطعاً در پی اعتراض هستید و می خواهید بدانید آیا امکان اعتراض به این قرار را دارید؟ اگر متهم نیز باشید می خواهید خیالتان کاملا راحت شود که دیگر با صدور این قرار از پیگیری و تعقیب در امان هستید.

اعتراض شاکی به قرار منع تعقیب به دادگاه کیفری که صلاحیت رسیدگی به اتهام را دارد ارسال خواهد شد و این دادگاه به اعتراض رسیدگی خواهد کرد. اما این اعتراض باید در همان شعبه رسیدگی کننده در دادسرا ثبت شود.

در هر حال در صورتی که شاکی و یا متهم هستید و برای شکایت و اتهام شما قرار منع تعقیب صادر شده است، جهت اطلاع دقیق از نحوه اعتراض یا قطعی شدن این قرار با وکیل خود مشورت نمایید.

تصمیم نهایی مقامات دادسرا به شرح ذیل احصاء می‌شود:

1- قرار منع پیگرد: اگر قاضی دادسرا به این نتیجه برسد که متهم عمل انتسابی را مرتکب نشده و دلایل برای توجه اتهام به او کافی نیست قرار منع پیگرد صادر می‌کند و نیز هنگامی که عمل متهم فاقد وصف کیفری است قرار منع پیگرد صادر می‌شود.

مثال برای درک بهتر این موضوع:

فرض کنیم امین به اتهام کلاهبرداری از شرکت بیمه تحت تعقیب قرار می‌گیرد و با بررسی شکایت شرکت بیمه و مدافعات متهم و … قاضی به این نتیجه می‌رسد که امین مرتکب این عمل نشده است و یا این که امین به اتهام عدم بازپرداخت بدهی‌اش با شکایت شاکی تحت تعقیب قرار می‌گیرد حال آن که برابر قوانین، عدم بازپرداخت بدهی جرم نیست.

در هر دو حالت قاضی دادسرا قرار منع پیگرد صادر می‌کند. اما این قرار در هر دو شکل آن از سوی شاکی خصوصی ظرف 10 روز از تاریخ ابلاغ قابل شکایت در دادگاه صالح است، اما برای این که این حق شکایت متصور باشد باید به نکات زیر توجه داشت:

الف) در صورت صدور قرار منع پیگرد از سوی بازپرس یا دادیار، دادستان نیز باید با آن موافقت کند لیکن در مواردی ممکن است دادستان با آن موافق نباشد که در این صورت اگر قرار از سوی دادیار صادر شده باشد به ناچار مکلف است از نظر دادستان پیروی کند و از نظرش دایر بر منع تعقیب عدول کند و به تعقیب متهم ادامه دهد و چنانچه این قرار از سوی بازپرس صادر شود و دادستان با آن مخالف باشد برای حل اختلاف بین نظر آن دو دادگاه تصمیم گیری می‌کند. در این حال اگر نظر دادگاه مبنی بر ادامه تعقیب باشد بازپرس مکلف به ادامه تعقیب است.

ب) حق اعتراض شاکی به این قرار هنگامی است که مراحل گفته شده در بند یک به انجام رسیده باشد. یعنی اولاً قرار به تایید دادستان برسد و ثانیاً اگر به تایید دادستان نرسید مراحل گفته شده طی شود.

ج) اگر قرار منع پیگرد به علت فقد دلیل باشد و این قرار به هر دلیلی قطعیت پیدا کند دادستان می‌تواند پس از کسب اجازه از دادگاه و در صورت وجود دلایل جدید یک بار دیگر نیز متهم را تعقیب کند.

2- قرار موقوفی تعقیب: همیشه در دادسرا یک اصل وجود دارد و آن این است که اگر متهمی تحت تعقیب قرار گرفت، رسیدگی به اتهام او متوقف نمی‌شود مگر آن که به موجب قانون توقف تحقیقات ضرورت پیدا کند. برای مثال متهمی که مرتکب خیانت در امانت شده پس از ارتکاب جرم یا در حین تحقیقات فوت کند و یا این که عمل او مشمول عفو قرار بگیرد و همچنین هنگامی که متهم در زمان ارتکاب جرم دیوانه باشد و … . در این حالات نیز شاکی حق دارد از تصمیم قاضی صادر کننده قرار به دادگاه شکایت کند، البته همانند قرار منع پیگرد تصمیم قاضی صادرکننده قرار باید به تایید دادستان برسد و در صورت تایید دادستان متهم حق دارد ظرف پنج روز از تاریخ ابلاغ نسبت به قرار شکایت کند.

3- قرار مجرمیت: چنانچه تحقیقات دادسرا دلالت بر توجه اتهام به متهم داشته باشد قاضی رسیدگی کننده به پرونده با صدور قرار مجرمیت که مخاطب آن دادستان است از او می‌خواهد که با صدور کیفر خواست، متهم در دادگاه، محاکمه شود.

چنانچه دادستان با نظر قاضی صادرکننده قرار موافق باشد پرونده را با کیفرخواست به دادگاه صالح می‌فرستد و اگر با قرار مجرمیت مخالف باشد دو حالت متصور است:

  1. چنانچه صادرکننده قرار مجرمیت دادیار باشد مکلف به پیروی از نظر دادستان است و در این حالت شاکی حق دارد از این تصمیم شکایت کند.
  2. اگر صادرکننده قرار مجرمیت بازپرس باشد و دادستان با آن مخالفت کند دادگاه بین آن دو حل اختلاف خواهد کرد. اگر نظر دادگاه مبنی بر تایید نظر بازپرس باشد دادستان باید با صدور کیفرخواست متهم را تعقیب کند و اگر مبنی بر تایید نظر دادستان باشد رای دادگاه درباره حل اختلاف بین دادستان و بازپرس قطعی است. در این حالت نظر تایید شده دادستان مبنی بر عدم پیگیری پرونده از سوی شاکی در دادگاه صالح قابل شکایت است. خلاصه آنکه اگر پرونده در دادسرا منتهی به صدور قرار مجرمیت شود و درباره متهم کیفرخواست صادر شود نظر شاکی تامین خواهد شد.

ابلاغ قرار منع تعقیب به متهم

دادستان یک مجازات مناسب را انتخاب می کند که احتمال مجازات مجرمان را کم می کند . دادستانی عمومی می تواند تصمیم بگیرد که پرونده را به دادگاه برساند ، اما همچنین گزینه های مختلفی برای رفع یک پرونده جنایی دارد: اصل فرصت یا قرار منع تعقیب .

دادستان عمومی می تواند با اعمال یک تحریم از پرونده های جنایی جزئی مانند خسارت جنایی، خرابکاری، سرقت و نقض ترافیک جلوگیری کند. در این وضعیت پرونده به دادگاه ارائه نمی شود. دادستان خود معلوم میکند که آیا جرم مورد نظر انجام شده است یا خیر و خود مجازات مناسب را اعمال می کند. این تحریم ممکن است یک جریمه ممنوعیت رانندگی (تا شش ماه)، یک تحریم جایگزین (به عنوان مثال، حداکثر 180 ساعت خدمات عمومی) یا یک دستور جبران خسارت باشد. دادستانی عمومی ممکن است یک حکم زندان را به زندانی تحمیل نکند ؛ تنها یک دادگاه می تواند آن را انجام دهد. مظنونینی که مجازات را قبول می کنند، به این ترتیب گناهان خود را نیز می پذیرند. اگر آنها تصمیم بگیرند که مجازات را رد کنند، می توانند پرونده خود را به دادگاه منتقل کنند.

مهلت اعتراض به قرار منع تعقیب

دادستان عمومی همچنین می تواند تصمیم بگیرد که متخلف را ملزم به پرداخت جریمه به جای تعقیب قانونی کند. اگر فرد موافقت کند و جریمه را پرداخت کند، دادستانی دیگر پرونده را به پیش نخواهد برد و مختومه اعلام می شود. عدم پرداخت به این معنی است که فرد جرم را نپذیرفته و در این صورت به دادگاه معرفی می شود و البته بهتر است قبلا از خدمات یک مشاور حقوقی استفاده کند .

نقض قرار منع تعقیب به متهم

گاهی اوقات دادستان عمومی تصمیم می گیرد که پرونده ای را به دادگاه برساند. این اتفاق ممکن است رخ دهد، به عنوان مثال، شواهد کافی برای رسیدن به محاکمه وجود دارد و یا اگر مظنون شناسایی نشده باشد. یک دادستانی ممکن است در صورتی که شواهد غیرقانونی به دست آید، یا اگر مظنون به علت مشکلات روانی نمی تواند پاسخگو باشد و یا نمی تواند از خود دفاع کند پرونده نمی تواند جلوتر برود. دادستان عمومی می تواند به علت منافع عمومی، اقدام به آغاز یا عدم ادامه محاکمات قانونی کند. او مجاز است که این تصمیم را بگیرد که قرار منع تعقیب برای متهم صادر نماید.

۰۲ خرداد ۹۸ ، ۲۱:۲۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

قرار منع تعقیب یعنی چه ؟

اگر شاکی پرونده کیفری در دادسرا هستید ممکن است با دیدن جمله « قرار منع تعقیب صادر شد » این سوال در ذهن شما ایجاد شود که قرار منع تعقیب یعنی چه ؟ حدس هایی میزنید اما مطمئن نیستید که آیا به این معنی است که دیگر اتهام متهم پیگیری نمی شود ؟ دلیل عدم تعقیب متهم چیست ؟ آیا اگر به این معنی است که دیگر از سوی دادسرا تعقیب نمی شود میتوان اعتراضی کرد ؟ آیا این قرار به معنی حکم و یا رای است ؟

اگر متهم هم باشید با دیدن صدور قرار منع تعقیب این سوال که قرار منع تعقیب یعنی چه در ذهن شما نیز ایجاد می شود و مطمئن نیستید که تعقیب اتهام شما به طور کلی متوقف شده است.

وقتی شکایتی در دادسرا مطرح است بازپرس یا دادیار وظیفه تحقیقات مقدماتی و بررسی دلایل را به عهده دارند و در نهایت پس از انجام تحقیقات و بررسی دلایل، تصمیم و رای خود را که همیشه به صورت قرار است، صادر می کنند.

حال اگر تصمیم در مورد اتهام این باشد که:

 « عمل متهم مجرمانه نیست » یا « عمل نسبت داده شده به متهم به طور کلی جرم است اما دلایل کافی برای مجرم بودن متهم وجود ندارد » قرار منع تعقیب صادر می کنند. (البته موارد دیگری نیز به جز این دو مورد کلی برای صدور این تصمیم و قرار وجود دارند از جمله فقدان عنصر معنوی جرم، عدم توجه اتهام به متهم، مسئله حقوقی باشد، شاکی در جرم خصوصی ذینفع نباشد و …)

این قرار و یا همان تصمیم و رای، موجب خروج شکایت از جریان رسیدگی می شود و در واقع پیگیری اتهام متهم متوقف می شود و با صدور این قرار از ورود پرونده به دادگاه کیفری برای ادامه رسیدگی جلوگیری می شود.

پس از صدور قرار منع تعقیب توسط بازپرس یا دادیار، پرونده برای ملاحظه و اظهارنظر نزد دادستان در دادسرا ارسال می شود. دادستان نیز نظر خودش را ابلاغ می کند و نهایتاً قرار منع تعقیب به شاکی و متهم ابلاغ می شود و اگر قرار تامینی برای متهم صادر شده باشد لغو می شود و اگر متهم نیز در بازداشت باشد فوراً آزاد می شود.

اعتراض به قرار منع تعقیب

با مطالعه متن بالا تا حدود زیادی به پاسخ این سوال که قرار منع تعقیب یعنی چه رسیدید. اما اگر شاکی باشید قطعاً در پی اعتراض هستید و می خواهید بدانید آیا امکان اعتراض به این قرار را دارید؟ اگر متهم نیز باشید می خواهید خیالتان کاملا راحت شود که دیگر با صدور این قرار از پیگیری و تعقیب در امان هستید.

اعتراض شاکی به قرار منع تعقیب به دادگاه کیفری که صلاحیت رسیدگی به اتهام را دارد ارسال خواهد شد و این دادگاه به اعتراض رسیدگی خواهد کرد. اما این اعتراض باید در همان شعبه رسیدگی کننده در دادسرا ثبت شود.

در هر حال در صورتی که شاکی و یا متهم هستید و برای شکایت و اتهام شما قرار منع تعقیب صادر شده است، جهت اطلاع دقیق از نحوه اعتراض یا قطعی شدن این قرار با وکیل خود مشورت نمایید.

۰۲ خرداد ۹۸ ، ۲۱:۲۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مراجع شکایت از قاضی

طبق ماده دو قانون آیین دادرسی مدنی: " قضات دادگاه ها موظفند موافق قوانین به دعاوی رسیدگی کرده، حکم مقتضی صادر و یا فصل خصومت نمایند. در صورتی که قوانین موضوعه کامل یا صریح نبوده یا متعارض باشند یا اصلا قانونی در قضیه مطروحه وجود نداشته باشد با استناد به منابع معتبر اسلامی یا فتاوی معتبر یا اصول حقوقی که مغایر با موازین شرعی نباشد، حکم قضیه را صادر نمایند نمی توانند به بهانه سکوت یا نقض یا اجمال یا تعارض قوانین از رسیدگی به دعوا و صدور حکم امتناع ورزند و الا مستنکف از احقاق حق شناخته شده و به مجازات آن محکوم خواهند شد."
همانطور که ملاحظه می شود طبق این ماده حکم نهایی در دعاوی را قضات باید با توجه به قوانین موضوعه یا حسب مورد با استناد به منابع معتبر اسلامی یا فتاوی معتبر یا اصول حقوقی که مغایر با موازین شرعی نباشند، صادر نمایند. در صدور این حکم قضات مصون از خطا نیستند و مانند هر انسانی ممکن است دچار اشتباه یا قصوری شوند و البته با توجه به ماهیت کار ایشان احتمال خطا بیشتر خواهد شد.
قانون اساسی در اصل 171 خود به این مساله پرداخته و در مواردی شخص قاضی و در مواردی دولت را مسوول جبران خسارت دانسته و اینچنین مقرر داشته: " در صورتی که به دلیل تقصیر یا اشتباه قاضی ضرر مادی یا معنوی به کسی وارد شود، این ضرر باید جبران شود. اگر این ضرر به دلیل قصور قاضی باشد، خود او مسوول جبران خسارت است و در صورتی که به علت اشتباه او باشد، دولت مسوول جبران خسارت خواهد بود.
بنابراین با توجه به مواد قانونی فوق، قانونگذار به مناسبت شغل قضات، مصونیت مطلق برای آنان در نظر نگرفته و راه هایی را برای طرح شکایت از آنان در نظر گرفته است.
اما مرجعی که افراد می توانند برای شکایت از قضات به آن مراجعه نمایند یک مرجع اختصاصی است به نام "دادگاه عالی انتظامی قضات" که در "قانون نظارت بر رفتار قضات" پیش بینی شده است.
در این قانون نظارت بر نحوه عملکرد و رفتار قضات و رسیدگی به تخلفات انتظامی و صلاحیت قضایی آنها مقرر شده است. ضمن اینکه این قانون بر تمامی قضاتی که به حکم رئیس قوه قضائیه به این سمت قضایی منصوب می شوند حاکم است.
اموری از قبیل رسیدگی به تخلفات انتظامی قضات و اظهارنظر در خصوص اشتباه یا تقصیر قاضی موضوع اصل یکصد و هفتاد و یکم قانون اساسی در صلاحیت دادگاه عالی انتظامی قضات است. البته در معیت دادگاه عالی انتظامی قضات، دادسرا وجود دارد که بازرسی و کشف تخلفات انتظامی قضات و تعقیب انتظامی آنان در هر مقام و مرتبه بر عهده این دادسرا است.
آیین رسیدگی به تخلفات انظامی قضات به شح زیر می باشد:
جهات قانونی برای شروع تعقیب و رسیدگی انتظامی به قرار زیر است:
1: شکایت ذی نفع یا نماینده قانونی او
2: اعلام رئیس قو قضائیه
3: اعلام رئیس دیوان عالی کشور یا دادستان کل کشور
4: اعلام شعبه دیوان عالی کشور در مقام رسیدگی به پرونده قضایی
5: ارجاع دادگاه عالی
6: اطلاع دادستان ( هرگاه دادستان پس از بررسی ابتدایی، موارد اعلام شده را بی اساس تشخیص دهد، دستور بایگانی آن را صادر می کند و در غیر اینصورت برای رسیدگی به یکی ازدادیاران ارجاع می نماید )
تصمیم دادسرا مبنی بر تعقیب یا عدم آن به نحو مقتضی به اطلاع شاکی می رسد
روسای دادگستری مراکز استانها موظفند شکایات انتظامی مردم در برابر قضات را دریافت نموده و پس از ثبت در دفتر مخصوص و تسلیم رسید، به شاکی، حداقل ظرف یک هفته به دادسرای انتظامی قضات ارسال نمایند.
شاکی می تواند برای شکایت یا اطلاع از روند پرونده، به دادسرای انتظامی قضات نیز مراجعه نماید.
چنانچه دادیار در حین رسیدگی به پرونده، تخلف دیگری را کشف کند، موظف است نسبت به آن نیز رسیدگی و اظهار نظر نماید.
چنانچه عمل ارتکابی قاضی عنوان جزایی نیز داشته باشد، مدارک مربوط جهت رسیدگی برای مراجع صالح قضایی ارسال می شود.
در موارد زیر تعقیب انتظامی موقوف می شود:
1: موضوع پرونده انتظامی قبلا رسیدگی شده باشد
2: موضوع پرونده انتظامی مشمول مرور زمان شده باشد ( مدت مرور زمان تعقیب انتظامی از تاریخ وقوع تخلف و یا آخرین اقدام تعقیبی، سه سال است )
3: قاضی که تخلف به وی منسوب است، فوت شده یا بازنشسته، بازخرید، مستعفی و یا به هر نحو دیگر از خدمت قضایی به طور دائم منفک شده باشد
قضات دادسرا در جهت انجام وظیفه می توانند اطلاعات، اسناد و اوراق مورد نیاز را از مراجع قضایی، وزارتخانه ها، موسسات، شرکت های دولتی و موسسات عمومی غیردولتی مطالبه نمایند.
مراجع مزبور مکلفند به فوریت نسبت به اجابت خواسته اقدام و نتیجه را اعلام نمایند. عدم اجابت به موقع، تخلف اداری محسوب و متخلف یا مقام مسوول مراجع مذکور، به یک ماه تا یک سال انفصال از خدمت محکوم می شود.
قضات دادسرا می توانند راجع به تخلف انتظامی از ذی نفع، افراد مطلع و قاضی که تخلف منتسب به او است، با رعایت شان قضایی توضیحات لازم را اخذ نمایند.
در صورتی که دادیار پس از رسیدگی، عقیده به تعقیب قاضی داشته باشد و دادستان هم با وی موافق باشد، کیفرخواست تنظیم و پرونده جهت رسیدگی به دادگاه عالی ارسال می شود و چنانچه دادستان به منع یا موقوفی تعقیب معتقد باشد، با اصرار دادیار بر نظر خود، پرونده جهت حل اختلاف به دادگاه عالی ارسال می شود و رای دادگاه متبع خواهد بود. در سایر موارد نظر دادستان لازم الاتباع است.
دادستان می تواند با وجود احراز تخلف از ناحیه قاضی، با توجه به میزان سابقه و تجارب قضایی و همچنین با در نظر گرفتن حسن سابقه و درجه علاقه مندی قاضی به انجام وظیفه محوله و سایر اوضاع و احوال قضیه، تعقیب انتظامی او را تعلیق و مراتب را به او اعلام نماید، مشروط بر اینکه تخلف مزبور مستلزم مجازات انتظامی درجه هشت و بالاتر نباشد.
رسیدگی به دعوای جبران خسارت ناشی از اشتباه یا تقصیر قاضی موضوع اصل یکصد و هتاد و یکم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در صلاحیت دادگاه عمومی تهران است.
رسیدگی به دعوای مذکور در دادگاه عمومی، منوط به احراز تقصیر یا اشتباه قاضی در دادگاه عالی است
تعلیق تعقیب یا موقوفی تعقیب انتظامی یا عدم تشکیل پرونده، مانع از رسیدگی دادگاه عالی به اصل و قوع تقصیر یا اشتباه قاضی نیست
قاضی که تعقیب انتظامی او تعلیق شده است، در صورت ادعاء عدم ارتکاب تخلف، می تواند ظرف بیست روز پس از ابلاغ قرار تعلیق تعقیب، رسیدگی به موضوع را از دادگاه عالی درخواست کند، در اینصورت چنانچه دادگاه عالی، قاضی را متخلف تشخیص دهد، او را به مجازت انتظامی محکوم می کند.
تعلیق انتظامی هر قاضی با رعایت شرایط مقرر در این قانون برای هر دو سال از ابلاغ قرار تعلیق بیش از یک بار امکانپذیر نیست. در صورتی که قاضی با وجود برخورداری از تعلیق تعقیب، ظرف دو سال از تاریخ ابلاغ مذکور، مرتکب تخلف جدیدی شود با صدور کیفرخواست دادستان، تخلف مشمول تعلیق نیز در دادگاه عالی، مورد رسیدگی قرار می گیرد.
به تخلفات انتظامی قضات در دادگاه عالی و به موجب کیفرخواست دادستان و در محدوده کیفرخواست رسیدگی می شود.
رئیس شعبه اول دادگاه عالی، پس از وصول پرونده، رسیدگی را به یکی از شعب ارجاع می نماید. شعبه پس از ثبت پرونده، نسخه ای از کیفرخواست را از طریق رئیس کل دادگستری استان در اسرع وقت، به نحو محرمانه به قاضی تحت تقیب انتظامی ابلاغ می کند و نسخه دوم ابلاغ شده، اعاده می گردد. قاضی یاد شده می تواند دفاعیات خود را به همراه مستندات، ظرف یک ماه پس از ابلاغ ارائه نماید.
ابلاغ جز در موارد مصرح در این قانون، تابع قانون آیین دادرسی مدنی است
محکوم علیه می تواند نسبت به تمامی احکام محکومیت قطعی یا قطعیت یافته به مجازات درجه پنج به بالا، صادره از دادگاه عالی تجدیدنظر، در صورت وجود یکی از موجبات اعاده دادرسی، درخواست اعاده دادرسی نماید. این درخواست حسب مورد به دادگاه عالی تجدیدنظر صادرکننده رای تقدیم و در صورت تجویز اعاده دادرسی از سوی دادگاه مذکور، در همان دادگاه رسیدگی می شود.

۰۲ خرداد ۹۸ ، ۲۰:۵۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

پیامک های سامانه ثنا را جدی بگیرید

با توجه به تبصره‌های 1 و 2 و متن ماده 13 «آیین نامه نحوه استفاده از سامانه های رایانه ای یا مخابراتی» که در اجرای مقررات مواد ۱۷۵ و ۱۷۶ قانون آیین دادرسی کیفری در تاریخ ۲۴ /۵ /۹۵ به تصویب رییس قوه قضاییه رسید، نکات ذیل را متذکر می گردد‌:

1. درج ابلاغیه در حساب کابری فرد در سامانه ثنا ابلاغ محسوب می شود.

2. تاریخ درج، تاریخ ابلاغ قانونی محسوب و مبنای محاسبه‌ مهلت ها است.

3. گرچه جهت اطلاع مخاطب به تلفن همراه اعلامی پیامک ارسال می شود ولی عدم ارسال پیامک یا عدم رویت و ملاحظه مخاطب، توجیه پذیر نیست.

4. با رویت و ملاحظه مخاطب، ابلاغ واقعی محسوب می شود که البته آثار خاص خودش را دارد.

 متن ماده 13 مرقوم و تبصره‌های 1و 2 آن را ملاحظه فرمائید:

«ماده ۱۳- وصول الکترونیکی اوراق قضایی به حساب کاربری مخاطب در سامانه ابلاغ، ابلاغ محسوب می شود. رؤیت اوراق قضایی در سامانه ابلاغ، با ثبت زمان و سایر جزئیات، ذخیره می شود و کلیه آثارابلاغ واقعی بر آن مترتب می گردد. ورود به سامانه ابلاغ از طریق حساب کاربری و رؤیت اوراق از این طریق به منزله رسید است.

تبصره ۱- در ابلاغ الکترونیکی، مخاطب در صورتی می تواند اظهار بی اطلاعی کند که ثابت نماید بلحاظ عدم دسترسی یا نقص در سامانه رایانه ای و سامانه مخابراتی از مفاد ابلاغ مطلع نشده است.

تبصره ۲- خودداری از مراجعه به سامانه ابلاغ، به منزله استنکاف از قبول اوراق قضایی موضوع ماده ۷۰ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی محسوب می گردد. ...»

توجه:

ماده 70 اشاره شده همان الصاق اخطاریه در محل اقامتگاه مخاطب توسط مامورابلاغ است.

۰۱ خرداد ۹۸ ، ۱۵:۳۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تصرف عدوانی چیست ؟

منظور از تصرف عدوانی،اقدام به تصرف ملک دیگری است،تصرف عدوانی علاوه بر دارا بودن جنبه کیفری واجد جنبه حقوقی نیز بوده و قانونگذار در قانون آیین دادرسی مدنی موادی را به آن اختصاص داده است که همین امر سبب ساز ایجاد اختلافات بسیاری مابین حقوقدانان و میان محاکم دادگستری در خصوص عناصر تشکیل دهنده این جرم گردیده است،چرا که بسیاری از حقوقدانان با عنایت به ارکان دعوای تصرف عدوانی حقوقی،معتقدند که در جرم تصرف عدوانی نیز صرفاً همان ارکان مورد نیاز بوده و افزودن عناصر دیگری همچون مالکیت شاکی به آن بالوجه می باشد؛

در مقابل عده ای دیگر بر این باورند که جرم تصرف – عدوانی بنابر دلایلی نمی تواند لزوماً همان عناصر دعوای تصرف عدوانی حقوقی را دارا باشد، بلکه نسبت به آن تغییرات عمده ای دارد،تصرف در معنای ذکر شده اعم است از تصرفات قانونی و غیر قانونی.

تصرف قانونی تصرفات مالک حقیقی یا ذی حق یا افراد مأذون از سوی آنها را شامل می شود و تصرف غیر قانونی که از آن به تصرف عدوانی یا ید عاریه تعبیر می گردد،تصرف در مال غیر بدون اذن مالک و قانون است و در خصوص واژه عدوان آمده است:صفت تصرف بدون مجوز قانونی است.

۲۷ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۹:۰۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

انواع تخلفات ساختمانی در مورد تبدیل

تبدیل پارکینگ به مغازه

تبدیل پیلوت به مسکونی

تبدیل زیر شیروانی به طبقه

تبدیل بام زیرشیروانی به تراس

تبدیل واحد مسکونی به تجاری

تبدیل محوطه به محوطه تجاری

تبدیل محوطه به مغازه جداساز

( تبدیل پارکینگ به مغازه )

برخلاف مدلول پروانه تبدیل سطح پارکینگ به مغزه تخلف ساختمانی محسوب می گردد.

( تبدیل پیلوت به مسکونی )

برخلاف مدلول پروانه تبدیل سطح پیلوت به مسکونی تخلف ساختمانی محسوب می گردد.

( تبدیل زیرشیروانی به طبقه )

برخلاف مدلول پروانه در صورت داشتن مجوز احداث زیرشیروانی برابر ضوابط ، سطحی که به زیرشیروانی افزوده می شود و آن را از حالت زیر شیروانی به یک طبقه مشابه پایین تر می سازد ، تخلف ساختمانی محسوب می گردد.

(تبدیل بام شیروانی به تراس )

چنانچه بام شیروانی که در نقش های اجرایی مشخص شده ، در زمان احداث تبدیل به سقف تراسی گردد، کل سطح تراسی ایجاد شده تخلف ساختمانی محسوب می گردد.

( تبدیل واحد مسکونی به تجاری )

برخلاف مدلول پروانه تبدیل واحد مسکونی به مکان تجاری تخلف ساختمانی محسوب می گردد.

( تبدیل محوطه به محوطه تجاری )

چنانچه محوطه بناها و فضای باز تبدیل به محوطه تجاری شود ، سطح تبدیل شده تخلف ساختمانی محسوب می گردد.

( تبدیل محوطه به مغازه جداساز )

چنانچه در محوطه یک بنا مغازه جداساز احداث شود سطح مغازه تخلف ساختمانی محسوب می گردد.

۲۷ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۵:۳۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شرایط دفاع در مقابل سارق چیست…

دفاع از خود یا دیگران در مقابل سارق و مهاجم داراے شرایطے است و در صورت وجود آن شرایط قانون گذار از فرد مدافع حمایت خواهد ڪرد.

باید دانست:

۱⃣دفاع و حملہ باید متناسب باشد. مثلاً اگر ڪسے با چوب بہ دیگرے حملہ ڪرد مدافع نمی‌تواند با اسلحہ از خود دفاع ڪند.

۲⃣ امڪان دسترسے بہ نیروے انتظامے نباشد.

۳⃣ خطر قریب الوقوع باشد. بنابراین اگر ڪسے دیگرے را صرفاً تهدید ڪند مدافع نمی‌تواند با سلاح او را بہ قتل برساند.

۴⃣ دفاع براے دفع خطر ضرورت داشتہ باشد. مثلاً اگر ڪسے ضربہ اے آرام بہ وسیلہ اے بہ شما بزند و فرار ڪند و دور شود مدافع نمی‌تواند با سلاح سرد یا گرم او را بزند بعد ادعا ڪند ڪہ دفاع ڪردہ است.

+در صورتے ڪہ دفاع با این شرایط منطبق باشد دفاع مشروع تلقے می‌گردد و مدافع مجازات نمی‌شود.

 

*دفاع و حمله متناسب باشد مثلاً اگر کسی با چوب به دیگری حمله کرد مدافع نمی تواند با اسلحه از خود دفاع کند.

*امکان دسترسی به نیروی انتظامی نباشد.

*خطر قریب الوقوع باشد بنابراین اگر کسی دیگری را صرفاً تهدید کند مدافع نمی تواند با سلاح او را به قتل برساند.

* دفاع برای دفع خطر ضرورت داشته باشد مثلاً اگر کسی ضربه ای آرام با وسیله ای به یکی از اعضای بدن شما بزند و فرار کند و دور شود مدافع نمی تواند با سلاح سرد یا گرم او را بزند بعد ادعا کند که دفاع نموده است.

در صورتی که دفاع با این شرایط منطبق باشد دفاع مشروع تلقی می گردد و مدافع مجازات نمی‌شود.

۲۷ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۵:۳۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

راه حلی مفید برای لغو نمودن وکالت نامه بلاعزل

وکالت نامه بلاعزل

همانطور که می دانید وکالت نامه بلاعزل به هیچ وجه قابل انحلال نیستند. در این موارد تنها راهی که برای بی اثر نمودن وکالت نامه وجود دارد ضم امین به وکیل می باشد.
در این راستا موکل باید به دفترخانه مراجعه و شخصی را به عنوان امین به وکیل ضم کند و یا اینکه به دادگاه مراجعه و وکیل را عزل نماید.

++فایده این کار: در این صورت با توجه به اینکه اقدامات وکیل باید به صلاح موکل باشد نصب امین به عنوان اماره صلاح می باشد و هر گونه اقدام وکیل بدون اطلاع و اذن امین غیر نافذ و قابل ابطال است.

۲۷ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۵:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

عدم امکان استفاده اداری از املاک مسکونی برای غیر مالک

استفاده اداری

اصولا تغییرکاربری و استفاده اداری از املاک مسکونی مجاز نیست مگر در خصوص:
۱-دفتر وکالت
۲- مطب پزشکان
۳-مهندسی
۴- دفتر ازدواج طلاق
۵- دفتر اسناد رسمی
۶-دفتر روزنامه و مجله

اما از آنجا که این استثنا بر خلاف اصل است، فقط در صورتی اجرا خواهد شد که مالک اینگونه املاک بخواهد برای وکالت یا طبابت و … از این واحدها استفاده کند و شخصی غیر از مالک اعم از مستاجر یا غیر مستاجر حق چنین بهره‌برداری را نخواهد داشت.

در همین زمینه یک رای وحدت رویه از دیوان عدالت اداری صادر شده است؛ «‌سیاق عبارات تبصره ذیل بند ۲۴ ماده ۵۵ قانون شهرداری در باب عدم جواز تخطی از مندرجات پروانه ساختمانی و دایر کردن محل کسب و پیشه و ‌تجارت در محل غیر تجاری توسط مالک یا مستأجر و صراحت منطوق قسمت آخر تبصره مذکور که مقرر داشته “…. دایر کردن دفتر وکالت و مطب و‌دفتر اسناد رسمی و ازدواج و طلاق و دفتر روزنامه و مجله و دفتر مهندسی وسیله مالک از نظر این قانون استفاده تجاری محسوب نمی‌شود.”‌ مفید ‌اختصاص حکم اشاره شده اخیر مقنن به مالک و مباشرت مستقیم او در استفاده از حق مذکور است».

*** مقصود این رای این است که در اینجا فقط و تنها فقط وقتی مالک، خودش از ملک برای این کارها استفاده می‌کند، می‌تواند از این استثنای قانونی بهره‌مند شود.

۲۷ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۵:۲۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

هشت نکته درباره اصلاح قانون زنان

+سرفصل‌هایی که در خصوص حقوق زنان مطرح شده، ‌موارد مختلفی را دربر می‌گیرد که از نظر کثرت موارد مبتلابه ‌و اهمیت متفاوت است. سعی می‌شود با توجه به این امر، ‌نسبت به هر یک از آنها، ‌به طور خلاصه، ‌صحبتی بکنیم:

*اول- در مورد ارث، ‌از آنجا که به نظر بعضی قواعد ارث، ‌داخل در قواعد آمره است و حتی برخی در مورد آن، ‌ادعای از ضروریات دین بودن را کرده‌اند، ‌به نظر می‌رسد تعرض به این موضوع و ورود در آن، ‌مشکل باشد. البته آنجا که بحث از فروع قضیه باشد، ‌مساله آسان‌تر است همچنان که در مورد ارث بردن خانم‌ها از کل ماترک شوهر اصلاح قانون مدنی به نتیجه رسید.
♦️البته در «فرض» تغییری داده نشد. گمان می‌رود در خصوص ارث‌بری دختران و پسران باید به دنبال نظر مجتهدینی بود که مثلا تساوی را پذیرفته باشند که بنده تاکنون به چنین چیزی برنخورده‌ام اما دور نیست که چنین نظری داده شده باشد یا بشود.

*دوم- در مورد تابعیت، ‌تا آنجایی که بنده می‌دانم، ‌جز در مورد فرزندانی که از خانم‌های دارای تابعیت ایرانی در نتیجه ازدواج با مردان خارجی به وجود می‌آیند، ‌دچار مشکل حاد نیستیم. البته اگر قانونگذاری برای اعطای تابعیت به این فرزندان بدون دقت و احتیاط انجام شود و به نحوی باشد که تحصیل تابعیت تبعی و اتوماتیک را برای پدران‌شان ممکن کند، ‌این مساله موجب اشکال خواهد شد.
*سوم – درمورد غایب مفقودالاثر، ‌اصلاح قانون به نحوی که همسران مردانی که غایب مفقودالاثر می‌شوند، ‌به نحو آسان‌تری از علقه زوجیت رها شوند، ‌به نظر مطلوب می‌رسد زیرا با ضوابط فعلی خانم‌هایی که این وضع را پیدا می‌کنند، ‌عملا مشکل ازدواج مجدد را خواهند داشت.

*چهارم- ‌در مورد نامزدی و منضبط کردن آن و آنچه امروزه خواندن صیغه محرمیت نامیده می‌شود مطرح است ‌به علت عدم آگاهی خانواده‌ها و دختران و پسران از مفهوم آن و تبعاتش می‌تواند بسیار خطرناک باشد.

*پنجم – در مورد مهریه، ‌همچنان که بارها گفته شده، ‌گمان نمی‌رود مهریه از نظر ایجاد تامین برای خانم‌ها نقش و اثری داشته باشد. به جای آن از یک سو بهتر است دختران را به تحصیل و فراگیری علوم و فنون و تخصص‌ها تشویق کنیم که باعث استقلال اقتصادی شان بشود.

♦️از دیگر سو، ‌ایضا همچنان که بارها گفته‌ام، ‌خوب است برای خانم‌ها به ویژه خانم‌های خانه‌دار، ‌نوعی بیمه با کمک دولت برقرار شود که به لحاظ عدم استقلال اقتصادی مجبور به تحمل زندگی مشترک با وجود عدم تمایل‌شان نشوند.

*ششم- در مورد حقوق و تکالیف زوجین، ‌به نظر می‌رسد این قسمت از قانون مدنی نیاز به بازنگری جدی دارد. زیرا دیدگاه گذشته این بود که خانم‌ها در منزل شوهر هیچ وظیفه و تکلیفی در خصوص آشپزی، ‌نظافت، ‌بچه‌داری، شیردادن بچه‌ها ودیگر امور ندارند و در صورت انجام این امور، می‌توانند مطالبه اجرت کنند و اصل عدم تبرع در این مورد حاکمیت داشت. یعنی اصل بر این بود که هیچ خانمی نمی‌خواهد این خدمات را به طور مجانی ارایه دهد. اینک مساله معکوس شده است، یعنی باید عدم تبرع خانم ثابت شود و اصل بر تبرع او است.

♦️به این ترتیب یکی از اصول حاکم بر این روابط دگرگون شده است و در موارد دیگر هم قطعا نیاز به بازنگری است. زیرا در بیشتر موارد نقش اصلی را در تربیت فرزندان و تمشیت امور خانواده، ‌خانم‌ها برعهده دارند. لذا اینکه بگوییم ریاست خانواده بر عهده مرد است، ‌تعبیر دقیق و درستی نمی‌تواند باشد و موارد دیگری در همین خصوص قابل بحث است که از آن می‌گذریم.

*هفتم- ‌در مورد امکان فسخ نکاح و طلاق، ‌به نظر می‌رسد باید تعادلی بین حقوق و اختیارات زنان و مردان برقرار شود و در عین حال این نکته درنظر باشد که این تعادل نه به مفهوم دادن مزیتی به خانم‌ها، ‌بلکه به معنی قرار دادن دو طرف در شرایط مساوی است.

*هشتم- ‌در خصوص حضانت اطفال، ‌که حق و وظیفه زوجین است، ‌تغییری که داده شده و حضانت را در صورت جدایی تا ٧ سال، ‌بدون توجه به جنسیت، ‌به زوجه داده است، ‌البته قدمی به جلو است. اما باید این را پذیرفت که اگر حالتی پیش‌ آید که پدر و مادر جدا شوند، ‌طفل چه پسر و چه دختر، ‌بیشتر به مادر احتیاج خواهد داشت تا پدر.

♦️بدیهی است موارد استثنایی را که مادر مشکلاتی نظیر اعتیاد، ‌یا انحرافات اخلاقی دارد، ‌باید کنار گذاشت. به نظر می‌رسد اصلاح قانون به نحوی که امکان برخورداری از محبت و تربیت مادر را به مدت طولانی‌تری برای بچه‌ها ایجاد کند، می‌تواند مفید باشد.

+در جوار همه اینها، ‌مساله عمده موجود، ‌جنبه فرهنگی دارد و باید سعی کرد احترام به خانم‌ها و رعایت حقوق آنان نهادینه شود والا تغییر قوانین به تنهایی مشکلی را حل نخواهد کرد.

۲۷ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۵:۱۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

قانون نحوه ی اهداء جنین به زوجین نابارور

ﻣﺎﺩﻩ ۲ – ﺗﻘﺎﺿﺎﯼ ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ ﺟﻨﯿﻦ ﺍﻫﺪﺍﯾﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﺸﺘﺮﮐﺎ” ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺯﻥ ﻭ ﺷﻮﻫﺮ ﺗﻨﻈﯿﻢ ﻭ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺩﺍﺩﮔﺎﻩ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺩﺍﺩﮔﺎﻩ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﺍﺣﺮﺍﺯ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﺫﯾﻞ ﻣﺠﻮﺯ ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ ﺟﻨﯿﻦ ﺭﺍ ﺻﺎﺩﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ:
ﺍﻟﻒ – ﺯﻭﺟﯿﻦ ﺑﻨﺎ ﺑﻪ ﮔﻮﺍﻫﯽ ﻣﻌﺘﺒﺮ ﭘﺰﺷﮑﯽ ، ﺍﻣﮑﺎﻥ ﺑﭽﻪ ﺩﺍﺭ ﺷﺪﻥ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻭ ﺯﻭﺟﻪ ﺍﺳﺘﻌﺪﺍﺩ ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ ﺟﻨﯿﻦ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ.
ﺏ – ﺯﻭﺟﯿﻦ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﺻﻼﺣﯿﺖ ﺍﺧﻼﻗﯽ ﺑﺎﺷﻨﺪ.
ﺝ – ﻫﯿﭻ ﯾﮏ ﺍﺯ ﺯﻭﺟﯿﻦ ﻣﺤﺠﻮﺭ ﻧﺒﺎﺷﻨﺪ.
ﺩ – ﻫﯿﭻ ﯾﮏ ﺍﺯ ﺯﻭﺟﯿﻦ ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﯾﻬﺎﯼ ﺻﻌﺐ ﺍﻟﻌﻼﺝ ﻧﺒﺎﺷﻨﺪ.
ﻭ – ﻫﯿﭻ ﯾﮏ ﺍﺯ ﺯﻭﺟﯿﻦ ﻣﻌﺘﺎﺩ ﺑﻪ ﻣﻮﺍﺩﻣﺨﺪﺭ ﻧﺒﺎﺷﻨﺪ.
ﻭ – ﺯﻭﺟﯿﻦ ﺑﺎﯾﺴﺘﯽ ﺗﺎﺑﻌﯿﺖ ﺟﻤﻬﻮﺭﯼ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ.


فصل اول : تعاریف و کلیات:
ماده۱ – در این آئین نامه، واژه ها و اصطلاحات زیر در معانی مشروح مربوط به کار میرود:
الف – قانون : منظور قانون نحوه اهداء جنین به زوجین ناباروری –مصوب ۱۳۸۲– است.
ب – جنین : نطفه حاصل از تلقیح خارج رحمی زوج های قانونی و شرعی است که از مرحله باروری تا حداکثر پنج روز خواهد بود، این جنین می تواند به دو صورت تازه و منجمد باشد.
پ – اهداء جنین : واگذاری داوطلبانه و رایگان یک یا چند جنین از زوج های واجد شرایط مقرر در قانون و این آئین نامه به مراکز مجاز تخصصی درمان ناباروری برای انتقال به زوج های متقاضی دارای شرایط مندرج در قانون.

فصل دوم – شرایط اهداء و دریافت جنین :
ماده ۲- زوج های اهداء کننده باید دارای شرایط زیر باشند:
الف – علفه و رابطه زوجیت قانونی و شرعی
ب- سلامت متعارف جسمی و روانی وضریب هوشی مناسب.
پ – نداشتن اعتیاد به مواد اعتیاد آور و روان گردان.
ت – مبتلا نبودن به بیماری های صعب العلاج نظیر : ایدز و هپاتیت و …
تبصره – مراکز مجاز تخصصی درمان ناباروری مکلفند قبل از دریافت جنین از اهداء کنندگان وجود شرایط مذکور در این ماده را احراز نمایند.
ماده ۳ – اهداء جنین باید با موافقت و رضایت کتبی زوج های اهداء کننده و در مراکز مجاز تخصصی درمان ناباروری،با اهراز هویت آنها و به صورت کاملا محرمانه انجام گیرد.
ماهده ۴ – زوج های متقاضی جنین اهدائی باید واجد شرایط مقرر در ماده (۲) قانون باشند.
ماده ۵ – رسیدگی به درخواست دریافت جنین اهدائی، در دادگاه صالح و خارج از نوبت و بدون رعایت تشریفات آیین دادرسی مدنی به عمل می آید. صدور حکم به رد درخواست و عدم تایید صلاحیت زوجین قابل تجدید نظر می باشد.

فصل سوم – تکالیف و وظایف مراکز درمان ناباروری :
ماده ۶ – مراکز مجاز تخصصی درمان ناباروری مکلفند نسبت به موارد زیر اقدام نمایند.
الف – نگهداری جنین های اهدائی از سوی اهداء کنندگان مسلمان و غیر مسلمان به طور جداگانه و رعایت تناسب دینی و مذهبی زوج های متقاضی با جنین اهدائی در زمان انتقال.
ب – دریافت و نگهداری رای قطعی مرجع قضایی از متقاضی.
پ – صدور گواهی و معرفی نامه لازم مبنی بر تایید سلامت جسمی و روانی برای متقاضیان دریافت جنین طبق مقررات قانون و این آئین نامه.
ت – دریافت، نگهداری و انتقال جنین های اهدائی در شرایط کاملا محرمانه.
تبصره – اطلاعات مربوط به جنین های اهدائی، جزو اطلاعات به کلی سری طبقه بندی می شوند.

فصل چهارم – شرایط لازم جهت دریافت نگهداری و انتقال جنین
ماده ۸ – هریک از مراکز مجاز تخصصی درمان ناباروری می توانند بانک جنین طبق دستورالعمل های وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دایر نمایند. این بانک مسئول دریافت و نگهداری جنین و انتقال آنها به زوجین ناباروری طبق مقررات مندرج در قانون و این آئین نامه می باشد.
ماده ۹ – مرکز مدیریت پیوند وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی موظف است طبق دستورالعمل های وزارت یاد شده نسبت به دریافت، نگهداری و انتقال جنین نظارت دقیق اعمال کند.
ماده ۱۰ – ارائه مدارک و اطلاعات مربوط به اهداء کنندگان جنین های اهدائی تنها با رعایت قوانین مربوط به حفظ و نگهداری اسرار دولتی و به مراجع قضایی صلاحیت دار مجاز می باشد.

۲۷ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۵:۱۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

روند قانونی و پزشکی تغییر جنسیت در ایران

«تشخیص و اطمینان از وجود تضاد بین جسم و روان به کمک حداقل دو روانپزشک، سپس مراجعه به دادگاه و اعلام درخواست برای تغییر جنسیت، و بعد رجوع به پزشکی قانونی برای تایید اختلال جنسی توسط پزشکان و روانپزشکان معتمد پزشکی قانونی و در نهایت مراجعه به مراکزی مثل بیمارستان حضرت زهرا (س) که از طرف وزارت بهداشت برای انجام عمل های تغییر جنسیت معرفی شده اند. با طی این مراحل تلاش می شود این افراد به آنچه در اصل هستند بازگردند.»

*بنابراین؛ فردی که دچار اختلال جنسی است، ابتدا نیازمند تایید حداقل دو روانپزشک است تا مشخص شود راهی جز تغییر جنسیت ندارد، سپس با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست تغییر جنسیت میدهد و با تایید کمیسیون پزشکی قانونی این فرد مجوز جراحی و تغییر را بدست می آورد.

*با این مجوز این افراد شناسنامه جدیدی میگیرند، همچنین از خدمت سربازی معاف میشوند.

 

۱- رویایی نباشید.

بیایید کمی منطقی باشیم. قرار نیست با جراحی تبدیل به یک مدل فشن یا یک سوپرمن شویم. مراحل تغییر و تغییر جنسیت /جنس تنها مجموعه عواملی است که ما را به اندام و ظاهر جنسی مورد نظر نزدیک کند اما قرار نیست از ما یک ابر انسان بسازد. به زنان و مردان اطراف خود نگاه کنید. بسیاری از آن ها آن اندام رویایی را ندارند اما کماکان یک مرد یا زن موفق و شناخته شده هستند. بسیاری از زنان با رشد موهای زائد روبرو هستند و بسیاری از مردان با کم پشت بودن موهای صورت. پس به عنوان یک تراجنسی انتظار نداشته باشید پس از عمل یک زن با مشخصات ا یک مرد با مشخصات برد پیت باشید. شما هم مانند میلیون ها زن و مرد عادی دیگر در جامعه خواهید بود. این تفکر شما و راه شماست که باعث یکتا بودن شما می‌شود نه اندام شما

۲- مزیت های جنسیتی

اگر بخواهیم روراست باشیم هرچقدر هم که بگویند زن با مرد برابر است باز در پیشرفته ترین و با فرهنگ ترین جوامع هم تفاوت ها و برتری هایی برای هر دو جنس وجود دارد که جنس دیگر از آن بی بهره است. در هر جامعه ای مردان امتیازاتی دارند که زنان از آن بی بهره هستن و در مقابل نیز زنان برتری هایی دارند که مردان در حسرت آن هستند.
با تغییر جنسیت /جنس شما دیگر مزیت جنس قبلی خود را نخواهید داشت و آن را از دست می‌دهید البته در مقابل مزیت جنسیت مورد نظر را به دست می‌آورید اما مشکل ما داشتن مزیت نیست بلکه از دست دادن یک امتیاز است. برای یک تراجنسی مهم نیست که امتیازات جنس پیشین خود را به همراه داشته باشد حتی شاید از برخی از آن ها نیز فرار کند اما باید بدانید که با تغییر جنسیت /جنس چیزی را از دست می‌دهید و باید خود را آماده از دست دادن برخی امتیازات و مزیت ها کنید تا دچار مشکل نشوید.

۳- خرده تجاوزها

شما قرار نیست یک پلاکارد گردنتان بندازید و به دیگران اعلام کنید که یک تراجنسی هستید یا بودید اما بالاخره کسانی هستند که از این موضوع آگاهی دارند. شما باید آماده تجاوز این افراد به حریم خصوصی خودتان باشید. عده ای که آشکارا و متعصبانه خواهان اذیت و آزار شما هستند با این دسته کاری نداریم هدف ما آمادگی شما برای روبرو شدن با کسانی است که غیرآگاهانه و شاید حتی دوستانه به این حریم تجاوز می‌کنند. دوستانی که بعد از تغییر شما میخواهند شما را خوشحال کنند و دایم به شما می‌گویند “چقدر فرق کردی” یا “چقدر زنانه/مردانه شدی” و حرف هایی از این قبیل.
آن ها قصد دلگرمی و دادن اعتماد به نفس به شما را دارند اما نمیدانند با این کار دارند دائما تراجنسی بودن شما را یادآوری می‌کنند که شاید برای شما خوشایند نباشد. شما مطمئنا با یکی از ده سوال ممنوعه روبرو خواهید شد. پس خود را آماده این خرده تجاوزها بکنید

۴- عذاب حین تغییر

چه بخواهید یا نخواهید در مرحله از تکمیل مراحل تغییر خودتان در پوشش و وضعی قرار میگیرید که نه می‌توانید راحت بین مردان بروید و نه راحت بین زنان. شاید مرحله کوتاه و گذرایی باشد و شاید هم کمی طولانی شود ولی به هر حال مرحله سختی است.
در این مرحله شاید مجبور باشید از محیط کار یا محل تحصیل خود و یا احتماع دوستانتان جدا شوید. در این مرحله رفت و آمد در بیرون کمی برای شما سخت تر خواهد شد و اگر مجبور باشید در خیابان راه بروید با رفتار نامناسبی از سمت دیگران روبرو خواهید شد. پس این مرحله را دست کم نگیرید. گاهی این مرحله همراه با هورمون درمانی می‌شود که ممکن است شما را دچار افسردگی یا انزوا کند. سعی کنید این مرحله را با کمک یکی از دوستان بگذرانید یک راه حل خوب دیگر این است که یک دوست تراجنسی دیگر پیدا کنید تا این مراحل را با هم و در کنار هم بگذرانید

۵-اصطکاک با دوستان

خب شما ناگهان از فضا نیامدید و مسافر یک جهان دیگر نیستید بلکه شما فردی بودید که تا پیش از مراحل تغییرتان در جامعه بودید و با همسایگان، آشنایان، هم کلاسی ها و غیره در ارتباط بودید.
اکنون که شروع به انجام مراحل تغییر کردید بایدخود را آماده رویارویی با این افراد هم بکنید. آن‌ها سال‌ها شما را در قالب یک مرد یا زن دیده‌اند. هرچقدر هم روشنفکر و پذیرا باشند باز هم در برخورد ناگهانی و اولیه با شما واکنش نشان می‌دهند. پس خودتان را برای این مسائل گرم کنید. شما باید در حین تغییر با دوستان و همسایگان خود کمابیش روبرو شوید. مجبورید دو راه انتخاب کنید یا از آن‌ها فرار کنید و یا با آن‌ها روبرو شوید. پس بهتر است یک راه حل خوب برای آن پیدا کنید و یادتان نرود ممکن است برخی از نزدیک ترین افراد به شما به خاطر این مساله رفتار دیگری داشته باشد.
گروه بعدی خانواده شما هستند. پدر، مادر یا خواهر و برادری که تا دیروز شما را دختر یا پسر می‌دانستند امروز باید شما را با نگاه دیگری بشناسند. کمی سخت است پس برای تغییر در نگاه خانواده عجله نکنید و صبور باشید و خودتان را به جای آن‌ها بگذارید و کمی فرصت به آن‌ها بدهید

۶- قلک بخرید

بهتر است کمی آینده نگر باشید. شما میخواهید بهترین بدن و جسم را داشته باشید و در نوع خود بهترین باشید از سوی دیگر هزینه های پزشکان و جراحان روز به روز بالاتر می‌رود. خب پس اگر انتظار دارید یک جراحی با کیفیت انجام دهید سعی کنید کمی برای خود پس انداز داشته باشید تا در روز مبادا خرج کنید. گرفتن وام از بهزیستی شبیه فتح قله اورست است زیاد دل به آن نبندید. شما در برهه ای از زمان مجبورید دست از کار بکشید و در خانه بمانید بنابراین این پس انداز می‌تواند کمک خرج شما برای گذراندن این دوران نیز باشد. پس انداز یک پوئن مثبت برای شما است و یک برگ برنده در دستان شما

۷- اخرین راه

این را همیشه بدانید که تغییر جنسیت آخرین راه حل است نه اولین آن. پس قبل از انجام جراحی تغییر جنسیت حتما به راه های دیگر فکر کنید. این تصور را از خود دور کنید که هرکس جراحی انجام داد انسان درستی است و هرکس انجام ندهد یک منحرف است. گاهی ممکن است رفتار شما با یک مشاوره، تغییر در پوشش، رابطه جنسی خاص و … عوض شود. تصور نکنید اگر نظر شما درباره تراجنسی بودنتان تغییر کند چیزی از ارزش های شما کم میکند یا چیزی به ارزش های شما اضافه می‌شود. به تغییر جنسیت به عنوان آخرین راه حل نگاه کند و سعی کنید با خودتان صادق باشید

۸- پس از تغییر

تصور نکنید بعد از عمل همه چیز تمام شده است. بر عکس بعد از عمل تغییر جنسیت /جنس تازه همه چیز شروع می‌شود. شما باید از یک فرهنگ به فرهنگ دیگر بروید. شما دیگر نمیتوانید به راحتی وارد جمع مردانه یا زنانه قبلی شوید، احکان شرعی شما تفاوت کرده، پوشش شما عوض شده و هزاران نکته ریز و درشت دیگر که باید رعایت کنید پس تصور نکنید با تغییر جنسیت همه چیز تمام می‌شود. بلکه همه چیز تازه شروع می‌شود.

۹- ازدواج

خب بخشی از ازدواج مربوط به روابط جنسی است. شما به عنوان یک تراجنسی باید آماده باشید که شاید پس از تغییر جنسیت در برخی روابط خود کمبودهایی داشته باشید. شما ممکن است به عنوان یک زن عمق کمی در واژن داشته باشید یا به عنوان یک مرد آلت تناسلی کوچی داشته باشید. باز هم باید منطقی باشید. به اطرافیان خود نگاه کنید همه مردان یک آلت تناسلی بزرگ ندارند یا به عنوان یک زن بدون نقص و ایراد نیستند.
از سوی دیگر بارداری نیز خودش یک مشکل است. رحم پیوندی یا تولید اسپرم از مغز استخوان راه های نوین و غیرمعمول هستند و هنوز در ایران پرهزینه و تقریبا دور از دسترس هستند. شما باید برای این مسائل فکر کنید و خود را آماده رویارویی کنید

۱۰- دروغ نگویید

لازم نیست راه بروید و با بلندگو به کل دنیا بگویید زمانی یک تراجنسی بودید یا عکس و نشانی خود را در روزنامه چاپ کنید تا همه دنیا بفهمند شما یک تراجنسی بوده اید!
تراجنسی بودن شما یک مساله شخصی است و به غریبه ها مربوط نمی‌شود اما باید راستگو باشید. گاهی کسانی باید بدانند شما یک تراجنسی بودید و تغییر جنسیت داده اید. نامزد، همسر، دوست صمیمی یا افرادی که خودتان صلاح می‌دانید. به دروغ نگویید که یک دوجنسه یا هرمافرودیت بودید. شما باید شهامت داشته باشید و خود را به عنوان یک تراجنسی معرفی کنید. سعی نکنید با درروغ پیش بروید. اینکه شما یک روز تراجنسی بودید یک حقیقت است. شاید در نگاهی یک حقیقت تلخ باشد و در نگاه عده ای یک تجربه سازنده اما در هر صورت وجود داشته و نباید آن را فراموش کرد. پس سعی نکنیم آن را با دروغ یا ریاکاری پنهان کنیم

۲۷ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۵:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

جرائم تلگرامی – با جرایم تلگرامی بیشتر آشنا شوید

اکنون پرونده‌های بسیاری در قوه قضاییه مطرح است که منشا آن‌ها فضای مجازی است. این روند روز‌به‌روز تشدید هم می‌شود. این در حالی است که ما هنوز برای بسیاری از جرم‌ها و بزهکاری‌های فضای مجازی، تعریف درست قانونی نداریم تا بتوانیم مجازات مناسبی برایشان در نظر بگیریم. در ادامه، این جرایم و نگاه قانون به آنها را بررسی می‌کنیم.
استیکرهای غیراخلاقی
در میان خدمات ارائه‌شده از سوی تلگرام، امکان ساخت استیکر، ساخت ربات و امکان ایجاد کانال، حاشیه‌ساز شده است. ارائه استیکرهای غیراخلاقی یا ساخت استیکر با تصاویر کاربران دیگر، نخستین حاشیه این نرم‌افزار بود. در حالی که گمان می‌رفت این اقدامات باعث خواهد شد که کاربران ایرانی نتوانند از تلگرام استفاده کنند، اما موضوع با همکاری شرکت مذکور ختم به فیلتر نشد. واضح است که مدیران تلگرام نیز نمی‌خواهند تعداد بالای مخاطبان ایرانی خود و منافعی را که از این ناحیه به آنان می‌رسد، از دست بدهند و به همین دلیل این امکان را غیرفعال کردند.

اکنون امکان ایجاد ربات و کانال، محلی برای جولان برخی افراد سودجو شده است که به صورت فردی یا سازماندهی‌شده در پی نشر محتوای خاص روی گوشی‌های مردم هستند. این موضوع به وضوح در ماده ۲۱ قانون جرایم رایانه‌ای جرم‌انگاری شده است و شامل این موارد می‌شود: تولید محتوا علیه عفت و اخلاق عمومی، محتوا علیه مقدسات اسلامی، محتوا علیه امنیت و آسایش عمومی، محتوا علیه مقامات و نهادهای دولتی و عمومی، محتوایی که برای ارتکاب جرایم رایانه‌ای به کار می‌رود و محتوایی که تحریک، ترغیب یا دعوت به ارتکاب جرم می‌کند.

کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه، متشکل از نمایندگانی از سه قوه قضاییه، مجریه و مقننه، برنامه «وی‌چت» را فیلتر کرد، زیرا این نرم‌افزار علاوه بر جمع‌آوری تمامی اطلاعات موجود در گوشی‌های کاربران و رصد ارتباطات اعضا، حریم خصوصی آنها را نقض می‌کرد. در عین حال، این نرم‌افزار عامل انتشار بسیاری از محتواهای مجرمانه غیراخلاقی و مستهجن بود که برای نوجوانان ضررهای جبران‌ناپذیری را به دنبال داشت و آسیب‌های اجتماعی بسیار زیادی که برای جامعه در بر داشته و دارد. چون ایجادکنندگان این نرم‌افزار در خارج از کشور هستند و به هیچ وجه پاسخگوی تخلفات خود و شکایات خانواده‌های زیان‌دیده نبوده و نیستند، بنابراین کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه در اجرای درخواست‌های متعدد خانواده‌های آسیب‌دیده ناچار به فیلتر و مسدودسازی نرم‌افزار مذکور شد است.

هتک حرمت – جرائم تلگرامی

پلیس به افرادی که در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی اقدام به هتک حیثیت و نشر اکاذیب علیه همدیگر می‌کنند، هشدار داد که طبق ماده ۱۷ قانوم جرایم رایانه‌ای، با اثبات عمل مجرمانه‌شان، باید پاسخگوی قانون و مسئول عمل مجرمانه خود باشند. شهروندان در صورت مشاهده هرگونه فعالیت مجرمانه در فضای مجازی، می‌توانند مراتب را از طریق نشانی پلیس فتا به آدرس Cyberpolice.ir اعلام کنند.
حواستان باشدافرادی که نرم‌افزار تلگرام را نصب می‌کنند، شماره‌هایشان برای بعضی دستگاه‌های جاسوسی افشا می‌شود، چنان‌که گفته می‌شود سردار همدانی به واسطه یک گوشی اندرویدی ترور شد. لذا اگر افراد امروز مواظب نباشند، در دام کلاهبرداران می‌افتند. متاسفانه افراد بسیار کمی از مردم از حوزه امنیتی تلگرام آگاهی دارند. توانمندسازی برای استفاده از فناوری و افزایش سواد رسانه‌ای خانواده‌ها و آگاهی استفاده‌کنندگان در این زمینه بسیار مهم است. بهترین جا برای انجام چنین آموزش‌هایی انجمن اولیا و مربیان مدارس است. بنابراین باید توانمندسازی خانواده‌محور را در دستور کار قرار دهیم و نظارت درست بر استفاده از شبکه‌های اجتماعی را به والدین آموزش دهیم.
پلیس فتا | پلیس فتا، سایه سار امنیت در فضای مجازی جرائم تلگرامی
وب‌سایت پلیس فتا نسبت به انعکاس فعالیت‌های این پلیس در فضای مجازی و همچنین تولید و انتشار اخبار و اطلاع‌رسانی در خصوص آخرین وضعیت جرایم این فضا و آموزش راه‌های پیشگیری از آن فعالیت می‌نماید. همچنین ای …جرائم تلگرامی

۲۶ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۶:۳۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اسیدپاشی در حقوق کیفری ایران :

بدون تردید یکی از جرایمی که در هر بار ارتکاب انزاجار عمومی را به شدت بر می انگیزد، اسیدپاشی است.علت این انزجار را علاوه بر صدمات جدی و بعضاً جبران ناپذیری که به قربانی جرمی وارد می شود باید در انگیزه ی مرتکب جستجو کرد.این جرم که معمولاً روی صورت قربانیان انجام می گیرد،عموماً به انگیزه ی تباه ساختن آینده و گوشه نشین کردن دائمی قربانی انجام می گیرد که متاسفانه در عمل نیز چنین شده و قربانی جرم تا مدت های طولانی و حتی تا پایان عمر از بند لطمات جسمانی و روانی این جرم خلاصی نخواهد یافت.

با این وجود این جرم از جرایمی است که در کتب و مقالات حقوقی مهجور مانده و کم تر مورد تحلیل حقوق دانان و ارباب نظر قرار گرفته است.

به موجب لایحه ی قانونی مربوط به ۱۳۳۷ :
«هر کس عمداً با پاشیدن اسید یا هر نوع ترکیبات شیمیایی دیگر موجب قتل کسی بشود به مجازات اعدام و اگر موجب مرض دائمی یا فقدان یکی از حواس مجنی علیه گردد به حبس جنایی درجه یک و اگر موجب قطع یا نقصان یا از کار افتادن عضوی از اعضا شود به حبس جنایی درجه دو از دو سال تا ده سال و اگر موجب صدمه دیگری شود به حبس جنایی درجه دو از دو سال تا پنج سال محکوم خواهد شد.مجازات شروع به پاشیدن اسید به اشخاص،حبس جنایی درجه ۲ از دو سال تا پنج سال است.در کلیه ی موارد مذکور در این ماده در صورت اجرای ماده (۴۴) قانون کیفر عمومی بیش از یک درجه تخفیف جایز نیست.

۲۶ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۶:۳۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

حمل خودرو با جرثقیل راهنمایی و رانندگی

اگر قبل از حمل یا در حینِ حملِ اتومبیل بوسیله جرثقیل، مالکِ آن حاضر شود و تقاضای تحویل خودرو را کند، مامورین مکلفند (تاکید می‌شود مکلفند) فقط جریمه کنند.
و نمی‌توانند خودرو را با خود ببرند، در صورت عدمِ پذیرشِ مامور به او گوشزد کنید مطابق تبصره ۲ ماده ۱۳ قانون رسیدگی به تخلفات رانندگی چنین حقی ندارد و عملش خلاف قانون و قابل تعقیب است.


دبیر منطقه ۷ کمیسیون حقوق بشر اسلامی گفت: مطابق تبصره ۲ از ماده ‌۱۳ قانون جدید راهنمایی و رانندگی در تمام مواردی که خودرو توسط جرثقیل حمل می‌شود، اگر قبل از حمل یا در حین حمل مالک حاضر و تقاضای تحویل خودرو را کند ماموران مکلفند با اعمال جریمه توقف ممنوع خودرو را به وی تحویل دهند

مامور پلیس موظف است در هر مرحله ای از انتقال، هنگامی که مالک در محل حاضر شد با صدور قبض جریمه خودرو را تحویل صاحبش دهد. هدف پلیس بردن خودروها به پارکینگ نیست.

۲۶ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۶:۲۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نکاتِ مهمّ و کاربردی امور حِسبی

۱ـ ” ﺍﻣﻮﺭ ﺣِﺴﺒﯽ “؛
ﺍﻣﻮﺭﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ، ﺩﺍﺩﮔﺎﻩ ﻫﺎ ﻣﮑﻠّﻔﻨﺪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺍﻣﻮﺭ ﺍﻗﺪﺍﻡ ﻧﻤﻮﺩﻩ، ﻭ ﺗﺼﻤﯿﻤﯽ ﺍﺗّﺨﺎﺫ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ. ﺑﺪﻭﻥ ﺍین که، ﺭﺳﯿﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻫﺎ ﻣﺘﻮﻗّﻒ ﺑﺮ ﻭﻗﻮﻉ ﺍﺧﺘﻼﻑ ﻭ ﻣﻨﺎﺯﻋﻪ ﺑﯿﻦ ﺍﺷﺨﺎﺹ ﻭ ﺍﻗﺎﻣﻪ ی ﺩﻋﻮا ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺁنان ﺑﺎﺷﺪ.

۲ـ ” رسیدگی به امور حِسبی “؛
حسب مورد در یکی از دادگاه های عمومیِ حقوقی، دادگاه خانواده، شورای حلّ اختلاف صورت می گیرد.

۳ـ ” تصمیمات دادگاه در امور حِسبی “؛
قابل تجدیدنظر و فرجام نیست. جز آن چه، در قانون تصریح شده است.

۴ـ ” اموال غیرمنقول صغیر “؛
فروخته نخواهد شد. مگر، با رعایت غِبطه ی او و تصویب دادستان.

۵ـ ” اقدام مامورین کنسولی “؛
در تعیین امین برای ایرانی خارج از کشور، بعد از تنفیذ دادگاه شهرستان تهران، قطعی می گردد.

۶- ” پس از گذشت دو سال از آخرین خبر غایب “؛
ورثه ی او می توانند از دادگاه درخواست کنند که دارایی غایب را به تصرّف آنان در آورد.

۷- دادگاه صالح در رسیدگی به دعاوی راجع به “تَرِکه ی متوفّی”؛
تا زمانی که تَرِکه تقسیم نشده، در دادگاهی که آخرین اقامتگاه متوفّی در ایران در آن محلّ بوده است، می باشد؛
بعد از تقسیم تَرِکه، در محلّ اقامت ورّاث.

۸- مقصود از “تحریر تَرِکه”؛
عبارت است از: تعیین مقدار تَرِکه و دیون متوفّی.

۹- منظور از “ردّ تَرِکه”؛
عبارت است از: عدم پذیرش تَرِکه از سوی ورّاث، که ظرف مدّت یک ماه باید به عمل آید.

۱۰- “تصفیه ی تَرِکه”؛
عبارت است از: تعیین دیون تَرِکه و حقوق بر عهده ی متوفّی و پرداخت آن ها و اخراج مورد وصیّت از ماتَرَک.

۱۱- “وصیّت خودنوشت”؛
در صورتی معتبر است که، تمام آن به خطّ موصی نوشته شده باشد، و دارای تاریخ (روز، ماه، سال) به خطّ موصی باشد، و به امضای او رسیده باشد.

۱۲- “اولیای خاصّ”؛ّ
عبارتند از: پدر، جدّ پدری و وصیّ منصوب از طرف آنان.

۱۳- در امور حِسبی، دادرس در تمام مواقع رسیدگی، موظّف است دلایل را قبول کند.

۱۴- ﺩﺭ ﻣﻮﺍﺭﺩﯼ ﮐﻪ ﺗﺼﻤﯿﻤﺎﺕ ﺩﺍﺩﮔﺎﻩ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺑﻼﻍ ﺷﻮﺩ؛
ﺗﺮﺗﯿﺐ ﺍﺑﻼﻍ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﻘﺮّﺭﺍﺕ ﺁیین ﺩﺍﺩﺭﺳﯽ ﻣﺪﻧﯽ ﺍﺳﺖ.

۲۶ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۶:۰۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

5 علت ممنوع الخروجی افراد

1- بدهکاران قطعی مالیاتی

2 - بدهکارانی که به موجب صدور حکم قطعی دادگاه یا صدور اجرائیه در اجرای ثبت سازمان ثبت اسناد و املاک،بدهی آنها محرز شده

3-افرادی که در خارج از ایران به خاطر تکدی ولگردی، سرقت، کلاهبرداری و هرعنوان دیگری دارای سوءشهرت باشند

4 - کسانی که مسافرت آنها به خارج از کشور به تشخیص مقامات قضایی مخالف مصالح جمهوری اسلامی ایران باشد، کسانی که به موجب اعلام کتبی مقامات قصایی حق خروج از کشور را ندارند.

5 - افرادی که اخذ گذرنامه و خروج از کشور آنها به اراده فرد دیگری مانند(پدر،شوهر و…) محول شده است.

۲۶ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۹:۴۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

از نظر فنی سه روش برای پی بردن به اصالت یا جعلیت اسناد وجود دارد:

۱. روش فیزیکی

۲. روش شیمیایی

۳. روش مقایسه‌ای

روش فیزیکی:
در این روش معمولاً از دستگاه‌ های نوری برای تشخیص استفاده می شود؛ زیرا هر نوری با فرکانس‌ها و پرتوهای مختلف، بازتاب‌های مختلفی دارد. اصلیترین نوری که از آن در تشخیص اصالت یا جعلیت سند استفاده می ‌شود، نور ماوراء بنفش است، این نور زمانی که با جوهر برخورد میکند بازتاب‌هایی دارد که در تشخیص تقلبی و اصلی بودن سند کمک می‌کند، همچنین این نور برای بازخوانی مطالبی که پاک شده نیز استفاده می ‌شود. علت این‌که شناسنامه ‌ها و اسناد دولتی را با خودنویس می ‌نویسند این است که چنانچه این اسناد با مواد شیمیایی پاک شوند با استفاده از نور ماورای بنفش میتوان آن‌ها را بازخوانی کرد. از این نور همچنین برای تشخیص نخ موجود در اسکناس و چک نیز استفاد می شود؛ امروزه دستگاه‌ های نوری متعدد و متنوعی در بازار وجود دارد که می‌توانند شما را در شناسایی اسناد اصیل از جعلی یاری رساند.
روش شیمیایی:
این روش در مقایسه با روش فیزیکی برای استفادۀ افراد عادی مشکل‌تر است. از روش‌های شیمیایی برای تجزیه جوهر‌ها، تشخیص اختلاف رنگ جوهر‌ها، ترکیب جوهر‌ها تجزیه کاغذ‌ها و تشخیص جنس کاغذهای متعدد از این روش استفاده می ‌شود. آزمایش‌های شیمیایی عمدتاً برای ظهور نوشته‌هایی است که محو و پاک شده‌اند.

روش مقایسه ‌ای:
این روش در صورتی که شخص تشخیص دهنده سند اصیل از جعلی، از تجربه و آگاهی کافی و لازم برخوردار باشد، می ‌تواند از ۲ روش قبلی کارآمد‌تر باشد، علم و تجربه ثابت کرده است که هر فردی در نگارش و تحریر دارای عادات منحصر به فرد تحریری و نگارشی است که تجلی و بروز این عادات را در نحوۀ نقطه گذاری، سرکش گذاری، دندانه گذاری، مڪث، فشار و لرزش قلم، فواصل حروف و کلمات و غیره می‌توان مشاهده کرد؛ بنابراین با تشخیص عادت‌های تحریری و نگارشی منحصر به فرد اشخاص و مقایسه آن‌ها با اسناد و نوشته‌های مورد نظر میتوان انتساب یا عدم انتساب نوشته وسند را به شخص مورد نظر و هم چنین اصالت یا جعلیت نوشته و سند مزبور را تعیین کرد.

۲۶ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۹:۲۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

کدام مجازات‌ها تعلیق می‌شوند

دادگاه صادرکننده‌ حکم برای به‌کار گرفتن تعلیق اجرای مجازات محدودیت‌هایی دارد و پس از احراز بعضی از شرایط شکلی یا ماهوی، اختیار اجرای تعلیق مجازات را دارد.
تعلیق اجرای مجازات به این معنا است که مجازات مجرم به‌طور موقت و در مدت زمانی مشخص اجرا نشود. هدف از چنین اقدامی، فرصت دادن به متهم است تا حتی با وجود سوءِپیشینه بتواند به زندگی و اجتماع بازگردد. حُسن دیگر تعلیق اجرای مجازات آن است که مجرم در محیط زندان قرار نگیرد زیرا در اکثر موارد محرز شده است که نه تنها این مجازات نمی‌تواند در تأدیب و بهبود وضعیت فرد مفید باشد بلکه اغلب اثرات خطرباری همراه دارد زیرا مجرم در اثر ارتباط با محیط آلوده‌ زندان و تبهکاران حرفه‌ای، صاحب تجارب مجرمانه می‌شود.

به همین دلیل تعلیق اجرای مجازاتِ فردی که محکومیت کیفری مؤثر داشته باشد، در او بی‌اثر خواهد بود. به گزارش میزان، صدور قرار معلق کردن اجرای مجازات به معنای برائت کامل از نتایج جرم نیست بلکه مجرم تنها از جنبه‌ وجهه‌ عمومی مجازات رهایی می‌یابد و جنبه‌ خصوصی مجازات فقط در صورت گذشتِ شاکی خصوصی زایل می‌شود؛ در غیر این صورت، همچنان ادامه می‌یابد. چنانچه محکومی که اجرای مجازاتش معلق شده است، برای نخستین بار از دستورات دادگاه بدون عذر موجه تخلف کند، دادگاه یا به مدت تعلیق او یک تا دو سال اضافه می‌کند یا قرار تعلیق را لغو می‌کند.

در تعلیق مراقبتی مجازات، مجرم علاوه بر رعایت شرایط تعلیق ساده، باید الزاماتی را، در مدت معینی، از طرف دادگاه رعایت کند.



دستورات دادگاه در قرار تعلیق اجرای مجازات

دستورات دادگاه در قرار تعلیق اجرای مجازات شامل حضور به‌موقع در زمان و مکان تعیین‌شده توسط مقام قضایی یا مددکار اجتماعی ناظر؛ ارایه اطلاعات و اسناد و مدارک تسهیل‌کننده‌ نظارت بر اجرای تعهدات محکوم برای مددکار اجتماعی؛ اعلام هرگونه تغییر شغل، اقامتگاه یا جابه‌جایی در مدت کمتر از پانزده روز و ارایه‌ گزارشی از آن به مددکار اجتماعی و کسب اجازه از مقام قضایی به منظور مسافرت به خارج از کشور است.

انواع تعلیق اجرای مجازات. تعلیق اجرای مجازات دو قسم دارد:

تعلیق ساده

در این نوع از تعلیق مجرم در مدت مشخصی از زمان و بی‌هیچ قید و شرطی از مجازاتِ جرم خود معاف می‌شود و چنانچه در این مدت معین جرم جدیدی مرتکب نشود از تحمل مجازات کاملا معاف می‌شود. در غیر این صورت، باید مجازات مورد حکم اجرا شود.


تعلیق مراقبتی

در تعلیق مراقبتی مجازات، مجرم علاوه بر رعایت شرایط تعلیق ساده، باید الزاماتی را، در مدت معینی، از طرف دادگاه رعایت کند. در صورت انجام دستورات دادگاه از مجازات معاف می‌شود و در غیر این صورت مجازات می‌شود.

فرد محکوم نیز پس از تحمل اجرای یک سوم مجازات، در صورت دارا بودن شرایط قانونی می‌تواند از دادستان یا قاضی اجرای احکام کیفری، برای مجازاتِ خویش تقاضای تعلیق کند.

شرایط تعلیق اجرای مجازات

دادگاه صادرکننده‌ حکم برای به‌کار گرفتن تعلیق اجرای مجازات محدودیت‌هایی دارد و پس از احراز بعضی از شرایط شکلی یا ماهوی، اختیار اجرای تعلیق مجازات را دارد.

شرایط ماهوی تعلیق اجرای مجازات

الف. محکومیت‌های تعزیری: اولین شرط تعلیق اجرای مجازات در قانون مجازات اسلامی، تعزیری بودن محکومیت مجرم است. در مجازاتِ حدی تعلیق مجازات وجود ندارد زیرا حد پس از اثبات باید اجرا شود. در جرایم تعزیریِ درجه سه تا هشت می‌توان مجازات را معلق کرد.

ب. شرط دیگر تعلیق اجرای مجازات، فقدان سابقه‌ محکومیت قطعی به مجازات‌های ذیل شامل محکومیت قطعی به حد؛ محکومیت قطعی به نقص یا قطع عضو؛ محکومیت قطعی به مجازات حبس به بیش از یک‌سال در جرایم عمدی و محکومیت قطعی به جزای نقدی به بیشتر از دو میلیون ریال و سابقه‌ محکومیت قطعی دوبار یا بیشتر به علت جرم‌های عمدی با هر میزان مجازات است.

زمان صدور قرار تعلیق اجرای مجازات، حسب مورد می‌تواند هنگام صدور حکم و نیز پس از گذشت یک سوم از مجازات باشد.
 

چه افرادی می‌توانند تعلیق اجرای مجازات را تقاضا کنند؟

دادستان و قاضی اجرای احکام پس از اجرای یک سوم مجازات می‌توانند تعلیق اجرای مجازات را از دادگاه صادرکننده‌ حکم تقاضا کنند.البته ممکن است دادگاه این موضوع را نپذیرد همچنین تنها دادستان و قاضی اجرای مجازات، می‌توانند درخواست افزایش مدت تعلیق یا لغو قرار تعلیق را بدهند.

فرد محکوم نیز پس از تحمل اجرای یک سوم مجازات، در صورت دارا بودن شرایط قانونی می‌تواند از دادستان یا قاضی اجرای احکام کیفری، برای مجازاتِ خویش تقاضای تعلیق کند.

قرار تعلیق اجرای مجازات چه زمانی صادر می‌شود؟

چنانچه قاضی دادگاه هنگام صدور حکم محکومیت، وضعیت را برای تعلیق مجازات به مصلحت نداند، پس از گذشت یک سوم از مجازات مجرم با درخواست مجرم می‌تواند قرار تعلیق مجازات صادر کند بنابراین با توجه به قانون مجازات اسلامی، زمان صدور قرار تعلیق اجرای مجازات، حسب مورد می‌تواند هنگام صدور حکم و نیز پس از گذشت یک سوم از مجازات باشد. مجرمی که حکم اجرای مجازات وی به طور کلی معلق شود، اگر در بازداشت باشد سریعا آزاد می‌شود همچنین قرار تعلیق اجرای مجازات توسط دادگاه صادر کننده‌ حکم قطعی صادر می‌شود.

جرایم غیر قابل تعلیق‌

جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی کشور، خرابکاری در تأسیسات آب، برق، گاز، نفت و مخابرات؛ جرایم سازمان‌یافته، سرقت مسلحانه یا مقرون به آزار، آدم‌ربایی و اسید پاشی؛ قدرت‌نمایی و ایجاد مزاحمت با چاقو یا هر نوع اسلحه‌ دیگر، جرایم علیه عفت عمومی، تشکیل یا اداره‌ مراکز فساد و فحشا؛ قاچاق عمده‌ مواد مخدر یا روان‌گردان، مشروبات الکلی و سلاح و مهمات و قاچاق انسان؛ تعزیر بدل از قصاص نفس، معاونت در قتل عمد و محاربه و افساد فی‌الارض و جرایم اقتصادی با موضوع جرم بیش از یکصد میلیون ریال، جرایمی است که اجرای مجازات در مورد آنها و شروع به این جرایم قابل تعلیق نیست.

لغو قرار تعلیق اجرای مجازا

هرگاه محکوم از تاریخ صدور قرار تا پایان مدت تعلیق، مرتکب یکی از جرایم عمدی موجب حد، قصاص، دیه یا تعزیر تا درجه هفت شود، پس از قطعیت حکم اخیر، دادگاه قرار تعلیق را لغو و دستور اجرای حکم معلق را نیز صادر و مراتب را به دادگاه صادرکننده‌ قرار تعلیق اعلام می‌کند. دادگاه به هنگام صدور قرار تعلیق اجرای مجازات، به طور صریح به محکوم اعلام می‌کند که اگر در مدت تعلیق مرتکب یکی از جرایم فوق شود، علاوه بر مجازاتِ جرم اخیر، مجازات معلق نیز درباره‌ وی اجرا می‌شود.
منبع: مجله اینترنتی قانون
۲۵ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۰:۳۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر