پس از اینکه حکمی از سوی دادگاهی صادر شد، اصل بر قطعی بودن آن است و نمیتوان تغییری در آن ایجاد کرد. این در حالی است که در مواردی ممکن است ایرادی در حکم صادره مشاهده شده و به همین دلیل، تغییر آن ضروری باشد.
پس از اینکه حکمی از سوی دادگاهی صادر شد، اصل بر قطعی بودن آن است و نمیتوان تغییری در آن ایجاد کرد. این در حالی است که در مواردی ممکن است ایرادی در حکم صادره مشاهده شده و به همین دلیل، تغییر آن ضروری باشد.
امور حسبی مربوط به احوال شخصیه است و در آن به اموری نظیر قیمویت، ترکه میت، غائب مفقودالاثر، محجورین و موارد مرتبط با آن پرداخته میشود که دادگاهها مکلفند بدون اینکه در مورد آن امور، اختلاف و مرافعهای بین اشخاص بهوجود آمده باشد، وارد رسیدگی شوند.
امور حسبی مربوط به احوال شخصیه است و در آن به اموری نظیر قیمومت، ترکه میت، غائب مفقودالاثر، محجورین و موارد مرتبط با آن پرداخته میشود که دادگاهها مکلفند بدون اینکه در مورد آن امور، اختلاف و مرافعهای بین اشخاص بهوجود آمده باشد، وارد رسیدگی شوند.
چهار مرجع حق دخالت در امور حسبی را دارند ازر جمله دادسراها، شوراهای حل اختلاف، دادگاههای خانواده (با این باور که با عنایت به قانون حمایت خانواده مصوب 91 دادگاههای خانواده از جمله دادگاههای اختصاصی هستند) و دادگاههای عمومی حقوقی این مراجع را تشکیل میدهند این در حالی است که رئیس کل محاکم تهران در این زمینه بیان داشته که با ایجاد مجتمع قضایی امور حسبی پروندههایی از این دست به صورت تخصصی در این مجتمع مورد رسیدگی قرار میگیرند.
- تعریف حِسَبه در لغت: از واژه حسبه، احتساب گرفته شده است به معنای شمارش و شمردن است، حَسَب از همین ریشه است و به معنای شمردن افتخارات است. واژه احتساب یعنی پاداش خواهی و حسبه که اسم آن است به معنای پاداش و مزد به کار فته است و هم احتساب یعنی بازداشتن از انجام کار زشت و ناپسند، و نیز در معانی ای چون اجر و ثواب که خداوند به مؤمنان میدهد و نیز به معنای امر به معروف و نهی از منکر.
- تعریف حِسَبه در اصطلاح حقوقی: به اموری گفته میشود که دادگاه ها باید بدون ملاحظه اینکه در آن ها اختلاف مرافعه ای وجود پیدا گرده یا نه، وارد رسیدگی شوند و تصمیم اخذ نمایند. حِسبه بر وزن ترمه از مفهوم اعتراض و تعرض به امری گرفته شده و امور حسبی اموری است که اقدام مقامات رسمی در آنها حاجت به شکوی و خصومت و تظلم ندارد، بلکه مقامات صلاحیتدار باید ارتجالاً و خود به خود متعرض و متصدی آن امور شوند.
- تعریف حسبه در قانون: در ماده 1 قانون امور حسبی آمده است که، «امور حسبی اموری است که دادگاه ها مکلفند نسبت به آن امور اقدام نموده و تصمیمی اتخاذ نمایند بدون اینکه رسیدگی به آن ها متوقف بر وقوع اختلاف و مازعه بین اشخاص و اقامه دعوا از طرف آنها باشد.»
درست است که در امور حسبی، رفع الامرالی الحاکم، شرط نیست اما در برخی موارد در قانون امور حسبی، بیان شده است که محجور ممیز میتواند از قیم برای خرجی ندادن شکایت کند. (ماده 96 ق. امورحسبی) و یا در مورد خیانت یا عدم لیاقت وصی یا قیم یا امین منضم به ولی قهری در قانون امورحسبی، ترتیبات اعتراض و پژوهش، براساس قانون آیین دادرسی مدنی مقرر شده است مانند (ماده 47 ق. امور حسبی) بنابراین در امور حسبی هم منازعه و مرافعه (در موارد خاص و مصرحه) صورت میگیرد.
قانون حاکم بر امور حسبی:
رسیدگی به امور حسبی تابع مقررات قانون امور حسبی است مگر خلاف آن تصریح شده باشد.
- مرجع صالح به امورحسبی:
رسیدگی به امور حسبی در دادگاه های حقوقی به عمل می آید.
- دامنه اختیارات قاضی در امور حسبی:
در امور حسبی قاضی برای مصالح اجتماعی، آزاد است هرگونه تحقیق را بدون درخواست اصحاب دعوا به عمل آورد، و در تمام مواقع رسیدگی میتواند دلایل را که مورد استناد واقع میشود قبول کند.
قانون امور حسبی به اموری نظیر قیمومت، ترکه میت، غائب مفقودالاثر و موارد مرتبط با آن میپردازد. دادستان در قبال این امور نیز دارای وظایفی است. برابر بند 3 ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی، در صورتی که خواهان به جهتی از جهات قانونی از قبیل صغر، عدم رشد، جنون یا ممنوعیت از تصرف در اموال در نتیجه حکم ورشکستگی، اهلیت قانونی برای اقامه دعوی نداشته باشد، ایراد عدم اهلیت پذیرفته میشود و دادگاه قرار رد دعوی را صادر میکند.
البته نماینده قانونی او میتواند همان دعوی را طرح کند و خود شخص نیز پس از این که دارای اهلیت شد، دوباره میتواند همان دعوی را اقامه کند همچنین مطابق ماده 86 قانون آیین دادرسی مدنی، چنانچه خوانده اهلیت نداشته باشد، میتواند از پاسخ دادن به دعوی خودداری کند. دادگاه نیز باید به دادستان اطلاع دهد تا برای محجور قیم تعیین شود. (ماده 56 قانون امور حسبی)
آیا می دانید که هیچ کس نمی تواند تمامی اموالش را وصیت کند، که از میان وراثش فقط به یک نفر برسد؟
در قانون مدنی ، در ماده 843 ذکر نموده، وصیت زیاده بر ثلث ترک نافذ نیست. مگر به اجازه وراث و اگر بعضی از ورثه اجازه دهد، فقط نسبت به سهم او نافذ است.
- آیا میدانید که همه افراد می توانند اموالشان را تا قبل از مرگ مورد استفاده قرار دهند و در عین حال هنگام زنده بودن همان اموال را به شخصی انتقال دهند.( البته انتقال از نظر قانون فقط خرید و فروش نیست، بلکه شامل صلح و موارد دیگری از قراردادها هم می شود)
به هر حال سخن از این است، که هر کس ممکن است از روی لطف بخواهد اموالش را فقط به یک شخص بخصوصی قبل از مرگش انتقال دهد، ولی از اینکه به وی اعتماد ندارد که ممکن است در زمان حیات، شخص انتقال گیرنده او را از استفاده ی اموالش محروم و خارج کند، منصرف می شود. در این موارد برای تفهیم این مطلب بهتر است مثالی بزنیم:
آقای علوی می خواهد پس از مرگش فقط همسرش مالک دارایی او باشد از سویی نگران است که شاید اگر در زمان حیات اموالم را بنام همسرم انتقال دهید.ولی بر اثر تحریک دیگری یا در صورت اختلاف فی مابین زن و شوهر ی آقای علوی را از استفاده از اموالش محروم کند.
در اینجا قانون مدنی ایران در مواد 40 به بعد موارد را پیش بینی نموده که شخص می تواند اموالش را به دیگری انتقال دهد ولی تا زمانی که زنده است از آن استفاده کند، که به آن حق انتفاع می گویند. یعنی آقای علوی که می خواهد اموالش را به همسرش انتقال دهد (اموال غیر منقول مثل ملک، زمین ، خانه) به این گونه عمل می نماید. به اتفاق همسرش به یک دفتر اسناد رسمی مراجعه می کند. اعلام می کند که این ملک را برای همسرم سند بزنید که بنام وی شود، ولی تا زمان مرگم در تصرف من باشد. که به آن حق انتفاع (عمری) به طول عمر آقای علوی محسوب می شود .و تا زمانیکه آقای علوی زنده است، همسرش بر آن مال تسلط ندارد یا آن را نمی تواند به شخص دیگی بفروشد یا صلح یا هبه کند.
- آیا می دانید مالکان در چه صورتی می توانند فوراٌ ملک خود را که درتصرف مستأجر است، تخلیه نمایند؟
برای تخلیه فوری به شرایط ذیل توجه فرمایید:
قرارداداجاره غیر رسمی ( یعنی در دفتر خانه اسناد رسمی تنظیم نشده باشد) حال این قرار داد توسط موجر و مستاجر روی یک برگ کاغذ تنظیم شده باشد یا توسط دفاتر آژانس املاک ( بنگاه های املاک) تنظیم شده باشد، در این صورت فرقی نمی کند، اما حتماً باید در انتها ی آن علاوه بر موجر و مستاجر دو نفر شاهد هم آن را امضا کرده باشد.
در این صورت موجر می تواند در عریضه خود ( دادخواست به شورای حل اختلاف) محل وقوع ملک مراجعه کند و خواسته ی خود را دستور تخلیه بنویسید نه حکم تخلیه و پس از بررسی این مرجع قضایی دستور تخلیه ملک صادر می شود . شایان ذکر است اگر تقاضای حکم کند، حکم تخلیه صادر می شود که با صدور این حکم با مهلت 20 روز حق تجدید نظر خواهی اعتراض ایجاد می شود. و پس از طی مدت طولانی، چنانچه حکم به نفع مالک صادر شود پس از آن مالک باید تقاضای صدوراجراییه کند. و در اجراییه ی باز مهلت 10 روز اعتراض باید طی شود. چنانچه اعتراض به اجراییه نشود و یا اعتراض شد اما اعتراض او پذیرفته نشود، در این صورت تخلیه ملک انجام می پذیرد.
بنا براین با قدری تأمل میان خواسته دستور تخلیه و حکم تخلیه درانجام تخلیه و فوریت آن خواهید دید که چقدر تفاوت وجود دارد. 1- مدت اجاره منقضی شده باشد. 2- یا مستاجر از پرداخت بیش از سه ماه امتناع ورزد. 3- یا در صورت شرط عدم انتقال به غیر اجاره داد باشد. 4- یا محل مورد اجاره را مورد استفاده ( غیر مشروع) کرده باشد. و یا به هر علت دیگر...
- آیا میدانید در معاملات سکوت علامت رضا نیست؟
در میان عوام این مطلب چنین شده که سکوت عامت رضایت است حال انکه قانون مدنی در ماده ۲۴۸ چنین بیان کرده است :
سکوت مالک ولو با حضور در مجلس عقد (محلی که قرارداد تنظیم می شود ) ،اجازه محسوب نمی شود .
- آیا میدانید در معاملات، معامله فضولی هم وجود دارد؟
در قوانین مدنی هر معامله ای که برای خود شخص مالک نباشد و یا به عنوان ولی (سرپرست اولاد مانند پدر یا پدر پزرگ) معامله نکند و به عنوان وکیل شخص هم نباشد و یا وصی اوهم نباشد فضولی است .
به عنوان مثال : آقای علوی که مردی مورد اعتماد محله وبراردش هم است و همیشه اموال خود وبرادرش را یکی عنوان کرده روزی ملک یا مال برادرش را به فروش می رساند ولی زمانی که برادش متوجه می شود به آقای علوی میگوید من قصد فروش را نداشتم وبلاخره پساز مدتی اختلاف خریدار از موضوع با خبر می شود در قانون مدنی این نوع معامله را معامله فضولی میگویند
ماده ۲۴۷قانون مدنی معامله فضولی را بدینگونه تعریف کرده است:
معامله به مال غیر جز به عنوان ولایت یا وصایت یا وکالت یا قائم مقام او پس از وقوع معامله آن را اجازه نمود در این صورت معامله صحیح و نافذ می شود
- آیا می دانید برخی از جرایم مالی فقط منجر به مجازات می شود؟
در جرایم مالی مانند چک و خیانت در امانت، زمانیکه رای محکومیت مجرم منجر به اجرای حکم می شود شاکی به حقوق مالی از دست رفته خود نایل نمی شود و نتیجه دعاوی کیفری چک و خیانت در امانت فقط مجازات است و شاکی که زیان دیده است برای نیل به تحصیل مال از دست رفته اش باید علاوه بر دعاوی کیفری مبادرت به اقامه دعوای حقوقی (مطالبه حق مالی از دست رفته اش ) بنماید.
که آن به دو صورت می باشد:
شایان ذکر است با توجه به صراحت کلمه دادگاه در این ماده ارایه دادخواست از طریق دادسرا قابلیت استماع ندارد زیرا دادسرا وظیفه اش تحقیق و تعقیب به منظور جمع آوری دلایل بر علیه متهم می باشد .
لذا دادخواست ضرر و زیان باید به دادگاه کیفری تقدیم شود(یعنی پس از صدور قرار مجرمیت و کیفر خواست و ارسال پرونده از دادسرا به دادگاه کیفری دادخواست ارایه شود )و در این صورت است که ریان دیده به حقوق از دست رفته خود نایل می شود. ۱- اگر شکایت کیفری نموده باید دادخواست ضرر و زیان ( در مورد چک ) و یا استرداد مال از دست رفته خود را (در مورد خیانت در امانت) به همان دادگاه کیفری ارایه دهد که در این صورت دادگاه کیفری تواماٌ رسیدگی می کند . ۲- و اگر دعوای کیفری مطرح نموده و منجر به مجازات مجرم شده پس از آن به دادگاه حقوقی دادخواست خود را در این موارد تقدیم نماید. 1- "مستند به ماده ۱۲ قانون آیین دادرسی کیفری که می گوید: هر گاه دادگاه متهم را مجرم تشخیص دهد مکلف است ضمن صدور حکم جزایی حکم ضرر و زیان مدعی خصوصی را نیز طبق دلایل و مدارک موجود صادر نماید مگر اینکه رسیدگی به ضرر و زیان محتاج به تحقیقات بیشتری باشد که در این صورت دادگاه حکم جزایی را صادر،پس از آن به دادخواست ضرر و زیان رسیدگی کرده و حکم مقتضی صادر می نماید."
- ایا میدانید نوزاد به محض متولد شدن فقط یک گریه کند و بمیرد به او ارث تعلق میگیرد ؟
قانون مدنی در ماده ۸۷۵ چنین گفته است" شرط وراثت زنده بودن در حین فوت مورث است و اگر حملی باشد، در صورتی ارث میبرد که نطفه او حین الموت منعقد بوده و زنده هم متولد بوده و زنده هم متولد شود ، اگر چه فوراٌ یس از مرگ بمیرد" .
- آیا می دانید که به محض جاری شدن صیغه عقد مابین زوجین ، شوهر مکلف به پرداخت نفقه به زوج می باشد؟
بر طبق ماده ۱۱۰۲ قانون مدنی همین که نکاح بطور صحت واقع شد،روابط زوجیت بین طرفین موجود و حقوق و تکالیف زوجین در مقابل همدیگر برقرار می شود.
تکلیف به دادن مهر و نفقه از تاریخ نکاح شروع می شود، هر چند که در اثر عواملی، مانند نشوز یا طلاق پیش از نزدیکی، تمام یا بخشی از آن تکالیف از بین برود.
ضرورتی ندارد که ایجاد حقوق و تکالیف زناشویی موضوع قصدانشا قرار گیرد یا دو طرف به آن توجه داشته باشند و حتی تراضی برخلاف ایجاد آن نافذ نیست، مگر اینکه خود قانون اجازه داده باشد.
- آیا میدانید شغل دلالی یک شغل تجاری است ؟
ماده ۳۳۵ قانون تجارت دلال را بدینگونه معرفی میکند" دلال کسی است که در مقابل اجرت واسطه انجام معاملاتی شده یا برای کسی که می خواهد معاملاتی نماید طرف معامله پیدا می کند، اصولاٌ قرار داد دلالی تابع مقررات راجع به وکالت است ."
آقای دکتر ستوده در کتاب حقوق تجارت که نگارنده آن است در جلد ۴ صفحه ۵۳و۵۴ می گوید :
دلال تاجر محسوب می شود وکلیه معاملات او تابع مقررات حقوق تجارت است، حتی اگر معامله ای که واسطه آن می شود، تجاری نباشد .
قانون تجارت در بند ۳ ماده ۲ اشعار می دارد : هر قسم عملیات دلالی یا حق العمل کاری ( کمسیون ) و یا عاملی و همچنین تصدی به هر نوع تاسیساتی که برای انجام بعضی امور ایجاد می شود از قبیل تسهیل معاملات ملکی یا پیدا کردن خدمه یا تهیه و رسانیدن ملزومات و غیره
- آیا میدانید طبقات ارث چگونه است ؟
قانون مدنی در ماده ۸۶۲ طبقات ارث را بدینگونه بیان کرده:
طبقه اول : پدر و مادر .اولاد و اولاد اولاد (نوه)
طبقه دوم : اجداد (پدر ومادر بزرگ )و برادر و خواهر و اولاد آنها
طبقه سوم : عمات (عمه) و عمام(عمو) و اخوان (دایی )وخالات(خاله) و اولاد آنها
شایان ذکر است وراث طبقه بعد وقتی ارث میبرند که از وارثین طبقه قبل کسی نباشد . (قانون مدنی ماده ۸۶۳)
به نقل از سایت
http://www.shamslawyers.com
http://hoghough82.blogfa.com/post-45.aspx
برای موفقیت در دادگستری , دانستن تفاوتهای این دو عنوان خیلی موثر است:
-دعوای کیفری مربوط به عملی است که برای مرتکب آن, دادگاه مجازات تعیین می کند ولی برای دعوای حقوقی دادگاه مجازاتی درنظرنمی گیرد و فقط مرتکب عمل رابه دادن حقوق قانونی دیگران یا انجام تکالیفش ملزم می سازد.
- شکایت کیفری را درهرکاغذی می توان نوشت و به مرجع قضایی برد ولی شکایت حقوقی حتماً باید درورقه مخصوصی بنام دادخواست نوشته شود والاً مورد پذیرش قرار نمی گیرد (ورقه دادخواست را در داخل دادگستری ها می فروشند)
- شکایت کیفری را برای رسیدگی باید ابتداء به مرجعی بنام دادسرا برد و بعد از انجام تحقیقات در کلانتری و دادسرا , جهت رسیدگی به دادگاه فرستاده می شود. ولی دادخواست حقوقی باید مستقیماً به دادگاه برده شود.
- شکایتهای کیفری را بدون استفاده از وکیل هم می توان در دادگستری مطرح کرد . ولی اکثر شکایت های حقوقی باید توسط وکیل دادگستری مطرح شود(مثلاً شکایتهایی که موضوع آن مالی و بیشتر از یک میلیون تومان است)
- برای مطرح کردن شکایت کیفری (ازهرنوعی که باشد) فقط یک تمبر 2000 تومانی لازم است که در دادگستری برروی آن زده می شود . ولی برای طرح شکایت حقوقی , باید به تناسب ارزش مالی که راجع به آن دعوا مطرح شده یک ونیم درهزار تمبر باطل کرد (مثلاً برای گرفتن یک طلب 10 میلیون تومانی بالغ بر 150 هزارتومان تمبر لازم است.)
- پرونده بسیاری از شکایت های کیفری حتی با پس گرفتن شکایت از طرف شاکی هم بسته نمی شوند(مثل شکایت راجع به رشوه, قتل, زنا و.. ) اما شکایت های حقوقی با پس گرفتن دعوا از طرف شکایت کننده , خاتمه می یابند.
- درشکایت های کیفری, به شکایت کننده شاکی گفته می شود, به طرف او متشاکی یا مشتکی عنه و یا متهم گفته می شود و به موضوع پرونده نیز اتهام می گویند. اما در شکایت های حقوقی , به شکایت کننده خواهان می گویند. به طرف او خوانده گفته می شود و به موضوع پرونده هم خواسته می گویند.
شکایت کیفری را برای رسیدگی باید ابتداء به مرجعی بنام دادسرا برد و بعد از انجام تحقیقات در کلانتری و دادسرا , جهت رسیدگی به دادگاه فرستاده می شود. ولی دادخواست حقوقی باید مستقیماً به دادگاه برده شود
- برای دعوت کردن طرف شکایت کیفری(متهم) به دادگاه ورقه ای بنام احضاریه برای او فرستاده می شود ولی برای دعوت کردن طرف شکایت حقوقی(خوانده) از ورقه ای بنام اخطاریه استفاده می نمایند .
-در شکایت کیفری, اگر متهم (مشتکی عنه)به احضاریه توجه نکند و در وقت تعیین شده خود را به مرجع قضایی معرفی نکند, او را جلب و به اجبار به دادگستری می برند ولی در شکایت های حقوقی اگرخوانده بموقع حاضر نشود , منتظر او نمی مانند و ممکن است حق را به خواهان بدهند.
- دردعواهای کیفری بدون وکیل هم می شود به حکم دادگاه اعتراض و خواستار ارسال پرونده به دادگاه تجدید نظر شد ولی در دعواهای حقوقی فقط وکیل دادگستری باید بوسیله دادخواست تجید نظر درخواست تجید نظرخواهی کند
"انتشار اسکرین شات" از گفتگوی خصوصی افراد جرم است.
به طور کلی قربانیان همسرآزاری از مشکلات سلامت عمومی بیشتری رنج می برند. به عبارتی بین مورد بدرفتاری واقع شدن و مشکلات روان شناختی رابطه وجود دارد. قربانیانی که مورد بدرفتاری عاطفی و فیزیکی قرار گرفته اند، در مقایسه با قربانیان خشونت اقتصادی و جنسی مشکلات بیشتری را تجربه می کنند. به صورت کلی می توان گفت عوامل بسیاری در سه سطح فرد خشونت دیده، عامل خشونت گر و ویژگی های خانوادگی-اجتماعی در بروز خشونت خانگی علیه زنان دارند.
در خصوص راهکارهای پیشگیری از بروز خشونت های خانگی می توان به مواردی چند اشاره کرد:
1 ارتقاء مهارت های اجتماعی و تکنیک های ارتباطی خصوصاً ارتباطات و تعاملات غیررسمی در زندگی مشترک یک عامل بسیار موثر در کاهش خشونت های خانگی است. مهارت هایی مانند ارتقا آستانه تحمل و کنترل خشم، دگرخواهی و کاهش تعلقات فردی می تواند حایز اهمیت باشد.
2 برپایه مطالعات انجام شده، شانس قرار گرفتن در معرض خشونت فیزیکی در زنانی که از تحصیلات دانشگاهی برخوردار هستند کمتر است، زنان تحصیل کرده بیشتر از مهارت ها و منابع لازم برای تشخیص و خاتمه دادن به روابط همراه با خشونت بهره مند هستند.
3 عدم پایبندی به آموزه های مذهبی یکی از عوامل موثر ارتکاب خشونت های خانگی محسوب می شود.
4 سوء مصرف موادمخدر و الکل در مردان از عوامل خطر مهم ارتکاب به خشونت خانگی علیه زنان است. تأثیرهای منفی الکل و مواد مخدر بر ادراک و قضاوت افراد همراه با مجموعه عوامل اجتماعی و روانی مرتبط سبب افزایش احتمال بروز خشونت می شود.
5 دیدن و مواجهه با خشونت در دوره کودکی از دیگر عواملی است که عامل تسهیل خشونت خانگی در آینده می شود مشاهده یا مواجهه با خشونت در کودکی، سبب ایجاد چرخه میان نسلی سوء استفاده می شود و کودکان شاهد خشونت خانگی، آن را به عنوان یک روش پذیرفته شده برای حل تعارض های خانوادگی می آموزند و قربانیان خشونت نیز در معرض خطر مضاعفی برای تجربه ی خشونت در بزرگسالی هستند.
1_ برخی سرقت های تعزیری.
2_ کلاهبرداری.
3_ اختلاس.
4_ ارتشاء.
5_ آدم ربایی.
6_ اسید پاشی.
7_ تخریب و خرابکاری تاسیسات عمومی.
8_ تحریق.
9_ جعل.
10_ قتل عمدی .
11_ سوءقصد به رهبری یا قوای سه گانه و مراجع تقلید.
12_ اقدام به خارج کردن اشیاء عتیقه هرچند منجر به خارج شدن نشود.
13_ شروع به قاچاق انسان
اگر به دادسرا رفته باشید خواهید دید که در دادسرا شعب دادیاری و بازپرسی وجود دارند. حتی ممکن است برگهای که به طور نمونه مربوط به شعبه دوم دادیاری است را به اشتباه به شعبه دوم بازپرسی برده باشید.
دلیل این تفاوت این است که جرایمی که باید در دادگاه کیفری استان رسیدگی شود حتما باید در بازپرسی رسیدگی شود و جرایم دیگر لازم نیست حتما به بازپرسی ارجاع شود و بسته به نظر دادستان یا مقام ارجاع کننده به یکی از شعب دادیاری میرود.
همچنین تفاوت بین شعب دادیاری و بازپرسی معمولا در نوع پروندههای ارجاع شده به آنهاست.
معمولا پروندههایی که نیاز به انجام تحقیقات زیادی ندارند و دارای مجازات سبکتری هستند در دادیاریها مطرح و پروندههای سنگینتر که تحقیقات جامعتر و کاملتری را نیز میطلبد به دستور دادستان در بازپرسیها مطرح میشوند.
بد نیست بدانید که بازپرسان در تمامی جرایم، صلاحیت رسیدگی را دارند؛ اما دادیاران که به جانشینی از دادستان عمل میکنند، به جرایمی که در صلاحیت دادگاه کیفری استان است یعنی جرایم مهم که مجازات آنها قصاص نفس، اعدام، رجم، حبس ابد، قصاص عضو است، نمیتوانند رسیدگی کنند و رسیدگی مقدماتی این گونه جرایم فقط با بازپرس است.
باید توجه کنید که برای شکایت از برخی جرایم نباید به دادسرا مراجعه کنید بلکه باید در دادگاه به آن رسیدگی شود. تحقیقات مقدماتی در این جرایم بر عهده قاضی دادگاه است این جرایم شامل زنا، لواط، جرایم اطفال، جرایمی که مجازات آنان کمتر از سه ماه حبس یا جزای نقدی تا یک میلیون ریال است، میشود.
دفتر کارشناسان رسمی دادگستری ، دفتر وکالت ، مطب ، دفتر اسناد رسمی و ازدواج و طلاق ،دفتر روزنامه و مجله و دفتر مهندسی با شرط مالک بودن غیر تجاری تلقی میشود.
مستندات قانونی:
ماده ۵۵ قانون شهرداریها مصوب ۵/۴/۱۳۵۲
بند ۲۴ – صدور پروانه برای کلیه ساختمانهایی که در شهر میشود.
تبصره – شهرداری در شهرهایی که نقشه جامع شهر تهیه شده مکلف است طبق ضوابط نقشه مذکور در پروانههای ساختمانی نوع استفاده از ساختمانرا قید کند. در صورتی که بر خلاف مندرجات پروانه ساختمانی در منطقه غیر تجاری محل کسب یا پیشه و یا تجارت دایر شود شهرداری مورد را درکمیسیون مقرر در تبصره ۱ ماده ۱۰۰ این قانون مطرح مینماید و کمیسیون در صورت احراز تخلف مالک یا مستأجر با تعیین مهلت مناسب که نباید ازدو ماه تجاوز نماید در مورد تعطیل محل کسب یا پیشه و یا تجارت ظرف مدت یک ماه اتخاذ تصمیم میکند.
این تصمیم وسیله مأمورین شهرداری اجرا میشود و کسی که عالماً از محل مزبور پس از تعطیل برای کسب و پیشه و یا تجارت استفاده کند به حبسجنحهای از شش ماه تا دو سال و جزای نقدی از پنج هزار و یک ریال تا ده هزار ریال محکوم خواهد شد و محل کسب نیز مجدداً تعطیل میشود.
دایر کردن دفتر وکالت و مطب و دفتر اسناد رسمی و ازدواج و طلاق و دفتر روزنامه و مجله و دفتر مهندسی وسیله مالک از نظر این قانون استفادهتجاری محسوب نمیشود. (الحاقی ۱۳۵۲/۵/۱۷)
{ ضمنا کارشناسان رسمی و مترجمان رسمی دادگستری نیز طبق ماده ۳۴ قانون کارشناسان رسمی دادگستری به این تبصره اضافه گردید .}
قانون کارشناسان رسمی دادگستری مصوب ۱۸/۱/۱۳۸۱
ماده ۳۴ – مقررات تبصره الحاقی به بند(۲۴) ماده(۵۵) قانون شهرداریها مصوب ۵/۴/۱۳۵۲ و اصلاحات بعدی در مورد کارشناسان رسمی و مترجمان رسمی دادگستری نیز جاری است.
رای دیوان عدالت اداری راجع به تبصره بند ۲۴ ماده ۵۵ شهرداریها:
تاریخ: ۰۴ دی ۱۳۷۲
کلاسه پرونده: ۱۶۵/۷۲
شماره دادنامه: ۷۲/۱۷۱
موضوع رأی: اعلام تعارض آراء صادره از شعب ۴ و ۶ دیوان عدالت اداری.
شاکی: آقای روح اله گشتاسبی.
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق به ریاست حجتالاسلام و المسلمین اسماعیل فردوسیپور و با حضور رؤسای شعب دیوان تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء به شرح آتی مبادرت به صدور رأی مینماید.
رای هیات عمومی:
سیاق عبارات تبصره ذیل بند ۲۴ ماده ۵۵ قانون شهرداری در باب عدم جواز تخطی از مندرجات پروانه ساختمانی و دایر کردن محل کسب و پیشه و تجارت در محل غیر تجاری توسط مالک یا مستأجر و صراحت منطوق قسمت آخر تبصره مذکور که مقرر داشته «… دایر کردن دفتر وکالت و مطب و دفتر اسناد رسمی و ازدواج و طلاق و دفتر روزنامه و مجله و دفتر مهندسی وسیله مالک از نظر این قانون استفاده تجاری محسوب نمیشود.» مفید اختصاص حکم اخیرالذکر مقنن به مالک و مباشرت مستقیم او در استفاده از حق مذکور است بنابراین دادنامه شماره ۶۲۴ مورخ ۱۲/۷/۱۳۷۲ شعبه ششم دیوان در پرونده کلاسه ۷۲/۴۶۳ که متضمن این معنی میباشد موافق اصول و موازین قانونی تشخیص داده میشود. این رأی به استناد قسمت آخر ماده ۲۰ قانون دیوان عدالت اداری در موارد مشابه برای شعب دیوان و سایر مراجع مربوط لازمالاتباع است.
پیمان ( Contract ) :
- مجموعه اسناد و مدارک غیر قابل تفکیک است که برای انجام کار یا خدمات بین دو طرف مبادله میشود.
- توافق مستند قانونی است برای تهیه کالا، اجرای عملیات یا ارائه خدمات.
- یعنی موافقتنامه پیمان، نامه پذیرش، برگ پیشنهاد مناقصه، شرایط عمومی، خواستههای کارفرما، جدولها، پیشنهاد (فنی) پیمانکار و هر گونه مدرک دیگری (در صورت وجود) که در متن موافقتنامه پیمان یا در نامه پذیرش درج شده باشد.
- منظور از پیمان عبارت از تعهداتی است که طرفین قرارداد طبق اسناد و مدارک پیمان، جهت اجرای وظایف، مسئولیتها و تعهدات نسبت به یکدیگر به عهده میگیرند و این به مثابه موافقتنامه بین طرفین محسوب میشود.
قرارداد ( : (Contract
- مجموعه اسناد و مدارک غیر قابل تفکیک مشخص شده در موافقتنامه است، که برای انجام خدمات موضوع قرارداد، بین دو طرف مبادله میشود.
- قرارداد عبارت است از توافق ارادی دو طرف که در نتیجه آن رابطه جدیدی به وجود میآید یا رابطه حقوقی موجود را تغییر میدهد.
موافقتنامه ( : ( Agreement
سندی است که در آن مشخصات اصلی قرارداد، مانند مشخصات دو طرف، موضوع، مدت، حقالزحمه و تعهدات دو طرف بیان شده است و باید به امضای هر دو طرف برسد.
بعضی ﭼﻚﻫﺎ ﺩﻭ ﺍﻣﻀﺎ ﺩﺍﺭﻧﺪ؛
ﺗﺎ ﺍﻣﻀﺎﻱ ﺩﻭﻡ ﻧﺒﺎﺷﺪ،
ﻧﻘﺪ ﻧﻤﻲﺷﻮﻧﺪ،
ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺟﺎﻱ ﺍﻣﻀﺎﯼ ﺩﻭﻡ،
ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻫﻞ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻫﻢ ﺍﻣﻀﺎ ﻛﻨﻨﺪ،
ﻫﻴﭻ ﻓﺎﻳﺪﻩﺍﯼ ﻧﺪﺍﺭﺩ!
ﺑﺎﻧﻚ ﻓﻘﻂ ﺻﺎﺣﺐ ﺍﻣﻀﺎ ﺭﺍ ﻣﻲﺷﻨﺎﺳﺪ.
ﺣﺎﻝ، ﺍﺗﻔﺎﻗﺎﺗﯽ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺑﻴﻔﺘﺪ، ﻣﺜﻞ ﭼﻚ
ﺩﻭ ﺍﻣﻀﺎ ﻣﯽﻣﺎﻧﺪ!!
ﻳﻚ ﺍﻣﻀﺎﯼ ﺁﻥ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﺎﺳﺖ ﻭ ﻳﻚ ﺍﻣﻀﺎﯼ ﺩﻳﮕﺮﺵ ﺧﻮﺍﺳﺖ
ﺧﺪﺍﺳﺖ…
ﺗﺎ ﺍﻭ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﻫﻴﭻ ﺍﻣﻜﺎﻥ ﻧﺪﺍﺭﺩ،
ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﻫﻤﻪ ﺑﺨﻮﺍﻫﻨﺪ.
«ﺩﺭ ﻧﻴﻔﺘﺪ ﻫﻴﭻ ﺑﺮﮔﯽ ﺍﺯ ﺩﺭﺧﺖ
ﺑﻲ ﻗﻀﺎ ﻭ ﺣﻜﻢ ﺁﻥ ﺳﻠﻄﺎﻥ ﺑﺨﺖ»
ﭘﺲ ﺍﮔﺮ ﻛﺴﻲ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺗﻬﺪﻳﺪ ﻛﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺁﺑﺮﻭﻳﺖ ﺭﺍ ﻣﻲﺭﻳﺰﻡ،
ﺳﻜﻪ ﻳﻚ ﭘﻮﻟﺖ ﻣﻲﻛﻨﻢ،
ﻛﺎﺭﯼ ﻣﻲﻛﻨﻢ ﻛﻪ ﺳﻨﮓ ﺭﻭﻱ ﻳﺦ ﺷﻮﯼ،
ﺑﻼﻳﯽ ﺳﺮﺕ ﻣﻲﺁﻭﺭﻡ ﻛﻪ ﻣﺮﻍﻫﺎﯼ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺖ ﮔﺮﻳﻪ ﻛﻨﻨﺪ…
ﻫﻴﭻ ﻧﺘﺮﺱ!
ﭼﻮﻥ ﺍﻳﻦ ﭼﻚ ﺩﻭ ﺍﻣﻀﺎ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺍﻣﻀﺎﻱ ﺩﻭﻡ ﻣﺎﻝ ﺧﺪﺍﺳﺖ؛
ﻳﻌﻨﯽ ﺍﻭ ﻫﻢ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﺗﺎ ﺁﺑﺮﻭﯼ ﺗﻮ ﺭﻳﺨﺘﻪ ﺷﻮﺩ،
ﻭ ﺍﻭ ﻳﺎ ﻧﻤﻲﺧﻮﺍﻫﺪ،
ﻳﺎ ﺍﮔﺮ ﻫﻢ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ، ﻫﺮﭼﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻪ ﺳﻮﺩ ﺗﻮﺳﺖ…
«ﻫﺮ ﭼﻪ ﺁﻥ ﺧﺴﺮﻭ ﻛﻨﺪ ﺷﻴﺮﻳﻦ ﺑﻮﺩ»
ﺩﺭﺳﺖ ﻣﺜﻞ ﺁﻥ ﻣﺎﺩﺭ ﺭﻭﺳﺘﺎﻳﯽ ﻛﻪ ﻛﻨﺎﺭ ﭼﺸﻤﻪ ﻇﺮﻑﻫﺎﯼ ﻣﺴﯽ ﺭﺍ ﺍﻭﻝ
ﮔﻞﻣﺎﻟﯽ ﻣﯽﻛﻨﺪ ﻭ ﻫﻤﻴﻦ ﻛﺎﺭ ﻇﺮﻑﻫﺎ ﺭﺍ ﺷﻔﺎﻑ ﻣﻲﻛﻨﺪ.
ﺧﺪﺍ ﻫﻢ ﮔﺎﻫﻲ ﻣﺎ ﺭﺍ ﮔﻞﻣﺎﻟﯽ ﻣﻲﻛﻨﺪ، ﺍﻣﺎ ﺍﻳﻦ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻳﻚ ﺷﻔﺎﻓﻴﺖ ﻭ ﻧﻮﺭﺍﻧﻴّﺘﯽ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺑﺪﻫﺪ.
ﭘﺲ، ﺩﺭ ﻫﺮ ﺣﺎﻝ ﺳﻮﺩ ﺑﺎ ﺗﻮﺳﺖ، ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﻳﻚ ﺷﺮﻁ؛ ﺁﻥ ﻫﻢ ﺍﻳﻦﻛﻪ ﺗﻮ
ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﺻﺤﻴﺢ ﻭ ﺻﻮﺍﺏ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻧﮕﻴﺮﯼ ﺑﻠﻜﻪ ﺩﻗﻴﻘﺎً ﺑﻪ ﻭﻇﻴﻔﻪ ﺧﻮﺩ ﻋﻤﻞ ﻛﻨﯽ.
ﻭ ﺭﺍﺳﺘﻲ ﺍﮔﺮ ﻫﻤﻴﻦ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻣﺎ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﻮﺩ، ﭼﻪ ﺁﺭﺍﻣﺸﻲ ﺑﻪ
ﺩﺳﺖ ﻣﯽﺁﻳﺪ!
ﻳﻌﻨﯽ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﺎﻭﺭ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﻫﻴﭻ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻣﺎ ﻧﻤﻲﺍﻓﺘﺪ ﻭ ﻫﻴﭻ ﻛﺲ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺁﺳﻴﺒﯽ ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ،
ﻣﮕﺮ ﺁﻥ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ.
ﻭ ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﺳﺮﺍﺳﺮ ﺳﻮﺩ ﻭ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﺍﺳﺖ.
ضمانتنامه قرارداد یا سندی است که به موجب آن صادر کننده ( ضامن ) حسب درخواست متقاضی ( مضمون عنه ) تعهد می کند بدون هیچگونه قید و شرط عندالمطالبه یا در سررسید معین مبلغ معینی وجه نقد از بابت موضو؏ خاصی ڪه مربوط به مضمون عنه است به ذینفع ( مضمون له ) یا به حواله کرد او پرداخت نماید. ( منظور از موضو؏ خاص در تعریف فوق ضمانتنامه است).
1- انواع ضمانتنامه:
1-1- ضمانتنامه شرکت در مناقصه و مزایده:
سازمانها و دستگاههای دولتی و عمومی در مناقصه و مزایده های منتشره، به منظور جلوگیری از انصراف برنده مناقصه یا مزایده از امضای قرارداد، از شرکت کنندگان درخواست ارائه ضمانتنامه فوق به همراه پیشنهادات را می نماید.
2-1- ضمانتنامه حسن انجام تعهد :
این ضمانتنامه، اجرای صحیح مفاد قرارداد توسط پیمانکار را در مقابل کارفرما تضمین می نماید.
3-1- ضمانتنامه پیش پرداخت :
به منظور ضمانت وجوهی که پس از امضاء قرارداد در اجرای پروژه طبق ضوابط مشخص از طرف کارفرما به پیمانکار پرداخت می گردد، این ضمانتنامه اخذ می شود.
4- 1- ضمانتنامه استرداد کسور وجه الضمان :
ضمانتنامه ای است که به موجب آن وجوه مکسوره از صورت وضعیت پیمانکاران جهت حسن انجام کار، با اخذ ضمانتنامه بانکی در اختیار پیمانکار قرار می گیرد.
5-1- ضمانتنامه های مشروط :
در مواقعیڪه اخذ سپرده نقدی توسط بانک به عنوان وثیقه از پیمانکاران و متقاضیان جهت صدور ضمانتنامه موکول به پیش پرداخت کارفرما به پیمانکار می شود، این ضمانتنامه صادر می گردد.
6-1- ضمانتنامه تعهد پرداخت :
عموماً برای تضمین تقسیط بدهی های مالیاتی، بیمه ای، عوارض دولت و یا بدهی های مورد اختلاف اشخاص در محاکمه قضایی این ضمانتنامه صادر می شود.
7-1- ضمانتنامه های گمرکی
1-7-1- ضمانتنامه پرداخت عوارض گمرکی :
به منظور ترخیص کالا قبل از پرداخت سود و عوارض گمرکی و تعویق واریز بدهی گمرکی این ضمانتنامه از جانب گمرک درخواست می شود.
2-7-1- ضمانتنامه ترخیص کالا :
برای ورود موقت کالا و یا ماشین آلات به کشور ( جهت نمایشگاههای تجاری و غیره ) با تودیع 3-3-7-1- ضمانتنامه ای معتبر معادل مبلغ سود بازرگانی و عوارض گمرکی، کالای مزبور بدون پرداخت وجهی برای مدت مورد قبولی وارد کشور می شود.
4-7-1- ضمانتنامه ترانزیت کالا :
به منظور ترانزیت کالا از مرز گمرکی، متناسب با سود و عوارض گمرکی صادر می شود.
5-7-1- ضمانتنامه پاساوان کالا :
به لحاظ عدم امکان نگهداری کالا در گمرک ( به دلیل فاسد شدن کالا و یا سایر مشکلات ) متناسب با سود وعوارض گمرکی جهت ترخیص کالا اینگونه ضمانتنامه صادر می شود.
8- 1- ضمانتنامه شخص ثالث :
در مواردی که متقاضی ضامن شخص دیگری می شود، این ضمانتنامه صادر می گردد.
2- انواع وثایق قابل قبول برای صدور ضمانت نامه :
در قبال وجه نقد: اموال غیر منقول ( 10 درصد نقد )
در قبال سفته: تضمین حساب پس انداز بانک قرض الحسنه مهر ایران
اوراق مشارکت منتشره بر اساس مجوز بانک مرکزی ( 10 درصد نقد)
تضمین بانکها یا موسسات اعتباری داخلی یا معتبر خارجی
صدرو ضمانتنامه در قبال اوراق قرضه و سهام شرکتهایی که در بورس پذیرفته شده باشند.
3- مراحل صدور ضمانتنامه
مراجعه مشتریان بانکها و ارائه درخواست صدور ضمانتنامه به بانک عامل :
مشتری ( اعم از شخصیت حقیقی یا حقوقی ) با مراجعه به یکی از بانکهای کشور درخواست صدور ضمانتنامه می نماید. بانک با تشخیص صحیح موضوع ضمانتنامه و درخواست مشتری منطبق با ضوابط و مقررات، فرم تقاضای صدور ضمانتنامه را جهت تکمیل و امضاء به مشتری ارائه نماید.
مدارک لازم جهت تشکیل پرونده :
1_پرسشنامه اعتباری : شامل اطلاعاتی در خصوص فعالیت تجاری متقاضی، دارائی ها، بدهی ها ، بانکهای طرف مراوده او و همچنین سوابق اعتباری ایشان نزد سایر موسسات مالی و اعتباری که صرفاً توسط ضمانتخواه ( مضمون عنه ) تکمیل و امضاء خواهد شد.
2_فرم مشخصات شناسایی مشتریانی که توسط ضمانتخواه ( مضمون عنه ) تکمیل و امضاء خواهد شد.
3_تصویر شناسنامه و کارت ملی ضمانتخواه و تطبیق آنها با اصل کارت و شناسنامه.
4_تصویر جواز فعالیت تجاری ، مدارک مالکیت یا قرارداد مرتبط به محل فعالیت تجاری ضمانتخواه. ( مضمون عنه )
5_در خصوص اشخاص حقوقی مدارک مورد نیاز شامل ( اصل روزنامه رسمی، آگهی تاسیس و آخرین تغییرات ثبتی شرکت ، شرکت نامه ، اساسنامه ، مشخصات هیات مدیره و مدیریت عامل شرکت ( همراه با کپی شناسنامه آنها ).
6_در مورد اشخاص حقوقی حداقل صورتهای مالی دو دوره فعالیت یا تراز نامه آخرین حسابهای شرکت مورد لزوم می باشد . ( این صورت ها می بایست به تایید و امضاء مسئولین مجاز شرکت برسد ) .
7_اخذ استعلامهای مورد نیاز از مراجع ذیصلاح.
سوال: آیا داشتن یک رابطه پیامکی با زن شوهر دار جرم محسوب می شود؟
پاسخ: بله ، در صورت اثبات هر دو نفر مجرم شناخته خواهند شد و محکوم می شوند.
سوال: اگر شوهر خانم بخواهد پرینت پیامک ها را از مخابرات بگیرد میتواند ؟
پاسخ: بله ، در صورت شکایت شوهر مبنی بر رابطه نامشروع دادگاه مجوز این اقدام را به او می دهد.
سوال: آیا پرینت پیامک یا تماس به روی تمام خطوط موبایلی انجام می پذیرد؟
پاسخ: بله ، چه خط دائمی یا اعتباری باشد ، چه خط ایرانسل ، تالیا ، همراه اول و رایتل باشد. فرقی نمیکند. پرینت پیامک ها انجام پذیر خواهد بود.
سوال: آیا قاضی می تواند دستور پرینت پیام های گذشته در تلگرام را بدهد ؟
پاسخ:بله، در صورتی که قاضی دستور بدهد امکان گرفتن پرینت توسط پلیس سایبری و فتا وجود دارد
دقت کنید که این موضوع بستگی به صلاح دید قاضی دارد.
برابرتبصره ماده 40ق خ و ع : در زمان جنگ یا بسیج همگانی می توان افرادی را که در زمان صلح به علت پزشکی یا تکفل از خدمت دوره ضرورت معاف شده اند را به خدمت احضار کرد.
.مشمولان زیر از انجام خدمت معاف میگردند:
1-تنها فرزند نگهدارنده پدر نیازمند مراقبت که قادر به اداره امور خود نیست.
2-تنها فرزند مراقب یا نگهدارنده فاقد شوهر
3-تنها برادر تنی سرپرست خواهر مجرد فاقد پدر
4-تنها برادر سرپرست برادری که،قادر به اداره امور خود نیست.
5-تنها نوه مراقب یا نگهدارنده پدر بزرگ و مادر بزرگ
6-مشمولی که همسرش فوت کرده و دارای فرزند صغیر است.تا زمانی که ازدواج نکند.
برابر قانون وظیفه عمومی،فرزندان مدد جویان کمیته امداد و بهزیستی تحت شرایطی از خدمت معاف میگردند.
همچنین فرزندان و خانواده معظم شهدا،اسرا و مفقود الاثرها با در نظر گرفتن قانون،از خدمت معاف می گردند. لذا با عنایت به عدم عمومیت موضوع از ارائه مشروح آن صرفنظر میگردد.
مجازات متخلفین:
کسانی که با انجام اعمالی مانند جعل شناسنامه،مهر،کارت معافیت،شهادت کذب،اخذ رشوه و….. موجبات معافیت خود یا دیگران از خدمت را فراهم کنند به اتهام آنان در دادگاه رسیدگی شده و به حبس تعزیری از یک سال تا پنج سال محکوم میگردند.
مقنن فقط به دارنده ، اجازه تقاضای صدور اجراییه را داده است که منظور از دارنده اشخاص ذیل می باشد :
کسی است که چک در وجه او صادر گردیده است یا قائم مقام او
کسی که چک به نام او پشت نویسی شده است یا قائم مقام او
حامل چک در مورد چک های در وجه حامل
1 -قاچاق کالاهای ممنوع ——————— دادگاه انقلاب
2 -قاچاق مشروبات الکلی ———————دادگاه کیفری دو
4 -قاچاق کالا و ارز اصولا در صلاحیت سازمان تعزیرات حکومتی است مگر در موارد ——— —————قاچاق کالا و ارز به صورت سازمان یافته – قاچاق کالا و ارز موجب مجازات انفصال از خدمات دولتی باشد . که در این موارد —————— —-«دادگاه انقلاب» صالح به رسیدگی است.
4 -قاچاق اسلحه ؛ مهمات ومواد مخدر و روانگردان «همگی»—————————-دادگاه انقلاب
1.جرم پولشویی جرمی است ساده و مطلق و غیر قابل گذشت .
2.این جرم محدود به پول کثیف نمیشود و همه امول نامشروع را در برمی گیرد .
3.این جرم در زمره جرایم بین المللی بوده و لزوما جرمی سازمان یافته نیست .
4.مال نامشروع در نتیجه این جرم مشروع نمی شود بلکه ظاهر قانونی می یابد .
5.با عدم وجود جرم منشا موضوع تحقق جرم پولشویی منتفی می شود .
6.جرم منشا شامل کلیه جرایم است و جرم خاصی مدنظر نیست .
7.هدف از جرم پولشویی کسب درامد نیست بلکه ظاهر قانونی دادن به منشا نامشروع میباشد .
8.جرم پولشویی موخر به جرایم منشا است فلذا پولشویی نتیجه جرم منشا نیست .
9.اگر مرتکب هردو جرم یک نفرباشد قواعد تعدد جرم موضوع ماده 48 جاری خواهد بود .
10.پولشویی جرمی مستقل و جدا از منشا جرم میباشد.
داشتن چهار زن دایمی
بر اساس مقررات قانونی و شرعی، هرگاه مردی با چهار زن بهطور همزمان عقد ازدواج، بهصورت دایم منعقد کرده باشد، از ازدواج دایم با زن پنجم منع شده است. به همین دلیل، خواستگاری این مرد از زن دیگری امکانپذیر نیست.
در عده بودن زن
عده مدتی است که در طی آن، زنی که عقد ازدواجش برهم خورده است، نمیتواند ازدواج مجدد کند. عده در قانون، دارای اقسامی است که هرکدام از آنها مدت خاص خود را دارد.
خواستگاری از زنی که در هریک از اقسام عده قرار دارد، ممنوع است؛ بنابراین ازدواج با او نیز باطل بوده و اگر اجرای عقد ازدواج منجر به رابطه زناشویی شود، حتی با جهل آنها، حکم حرمت ابدی جاری میشود.
خویشاوندی نسبی، سببی و رضاعی
شرع و قانون، خواستگاری و بهتبع آن، ازدواج با خویشاوندان نسبی، سببی و رضاعی را منع کرده است.
خویشاوندان نسبی، پدر و مادر و پدربزرگ و مادربزرگ، فرزند و نوهها، برادر و خواهر و فرزندان آنها، عمه و عمو و خاله و دایی خود شخص و پدر و مادر و اجداد و جدات او هستند.
خویشاوندان سببی، خویشاوندانی هستند که از طریق ازدواج با شخص قرابت پیدا میکنند بنابراین نکاح میان مرد و مادر و جدات زن حتی پس از برهم خوردن ازدواج ممنوع است.
علاوه بر این، ازدواج میان مرد و زنی که سابقاً زن پدر یا زن یکی از اجداد یا زن پسر یا زن یکی از نوادگان او بوده و نیز نکاح مرد با فرزندان دختر زن خود، مشروط به وقوع نزدیکی میان زن و مرد باطل است.
از محارم سببی دیگری که ازدواج با او برای مرد ممنوع است، خواهر زن او است. مرد نمیتواند همزمان دو خواهر را به عقد نکاح دایم یا موقت خود درآورد.
خویشاوندان رضاعی نیز، کسانی هستند که از طریق رضاع و شیر خوردن با شخص قرابت مییابند. این نوع خویشاوندی دارای شرایط خاصی است که در صورت وجود آنها، موجب ممنوعیت خواستگاری و نکاح میان اقربای رضاعی میشود.مطلقه بودن به سه طلاق و ۹ طلاق
زنی که سه مرتبه متوالی زن یک نفر بوده و مطلقه شده است، نمیتواند دوباره با همان مرد ازدواج کند، مگر این که به عقد ازدواج دایم مرد دیگری درآید و پس از وقوع نزدیکی با او، بهواسطه طلاق، فسخ یا فوت، جدایی حاصل شود.
افزون بر این، هرگاه مردی زن خود را ۹ بار طلاق دهد که ۶ تای آنها از نوع طلاق عدی و سهتای آنها بائن باشد، دیگر هرگز نمیتواند با آن زن ازدواج کند.
طلاق عدی طلاقی است که در آن مرد به زن رجوع کرده و با وی نزدیکی میکند و پس از آن، او را طلاق میدهد. اما در طلاق بائن، مرد حق رجوع دوباره به زن را ندارد. امروزه ۹ طلاقه کردن عملاً منسوخ شده و کاربرد چندانی ندارد.
کفر
بر اساس احکام و قوانین اسلام و ایران، نکاح زن مسلمان با مرد غیر مسلمان جایز نیست. به این ترتیب، مرد نمیتواند از زنی که کافر است، خواستگاری کند. البته در صورتی که مرد مسلمان با زن غیرمسلمان اهل کتاب، مانند مسیحی یا یهودی ازدواج کند، به دین او احترام میگذارد و اشکالی از جهت اختلاف دین پیش نخواهد آمد.
هرگاه زن و شوهر هر دو کافر باشند و زن اسلام اختیار کند، نمیتواند به زندگی زناشویی با مرد کافر ادامه دهد. در این صورت نکاح منحل خواهد شد، زیرا کفر هم ابتدائاً و هم استداماً مانع نکاح است.
لعان
لعان در لغت، به معنای ناسزا گفتن و نفرین به یکدیگر است و در اصطلاح، نیز هنگامی رخ میدهد که زن و شوهر با سوگندهای ویژهای یکدیگر را تخطئه کنند.
هرگاه این عمل با تشریفات خاص خود میان زن و شوهر واقع شود، نکاح آنها قهراً منحل میشود و این دو نسبت به یکدیگر برای همیشه حرام شده و دیگر نمیتوانند باهم ازدواج کنند. این مورد نیز، امروزه کاربرد چندانی ندارد.
احرام
آخرین مانع خواستگاری و نکاح، احرام است. در حالت احرام، زن و مرد از ازدواج با یکدیگر منع شدهاند. بنابراین عقد نکاح در حال احرام باطل است و در صورت آگاهی نسبت به چنین ممنوعیتی موجب حرام شدن ابدی زن و مرد نسبت به هم میشود.
همانگونه که بیان شد، هریک از این عوامل هشتگانه در صورتی که وجود داشته باشند، مانعی در راه خواستگاری مرد از زن و به تبع آن، ازدواج آنها با یکدیگر است. قانون برای چنین ازدواجهایی ضمانت اجرای بطلان و گاه، حرام شدن مرد و زن نسبت به هم را قرار داده است.
شرایط اعاده دادرسی کیفری
همانگونه که گفته شد، اعاده دارسی فقط نسبت به احکام محکومیت قطعی دادگاهها مورد پذیرش است و تفاوتی ندارد که رأی در مرحله اجرا باشد یا اینکه اجرا نشده باشد.
اعاده دادرسی کیفری فاقد مهلت است لذا نیازمند رعایت مواعد قانونی نیست. در صورت عدم پذیرش اعاده دادرسی، و به اصطلاح رد اعاده دادرسی، درخواست مجدد اعاده دادرسی میسر است همچنین اعاده دادرسی مقید به تعداد دفعات مشخصی نیست.
بر اساس قانون، زوجین بدون فرزند در رتبه اول اولویت، دختران مجرد در رتبه دوم و زوجین دارای فرزند نیز در رتبه سوم اولویت قرار میگیرند.
شرایط اعطای فرزند به زوجین بدون فرزند:
۱- زن و شوهر داوطلب سرپرستی، ایرانی و مقیم ایران باشند.
۲- پنج سال تمام از تاریخ ازدواج آنها گذشته و از این ازدواج صاحب فرزند نشده باشند.
۳- سن یکی از زوجین حداقل سی سال باشد.
۴- زوجین دارای محکومیت جزائی مؤثر بهعلت ارتکاب جرائم عمدی و مهجور نباشد.
۵- زوجین دارای صلاحیت اخلاقی باشند.
۶- زوجین یا یکی از آنها دارای تمکن مالی باشند.
۷- زوجین مبتلا به بیماری صعب العلاج نباشند.
۸- زوجین معتاد به مواد الکلی یا مواد مخدر و سایر اعتیادات مضر نباشند.
نکته: هرگاه زوجین پزشکی نتوانند صاحب فرزند شوند معافیت از شرایط ۲ و ۳ به عهده دادگاه است.
شرایط اعطای فرزند به دختران مجرد:
- حداقل ۳۰ سال سن
نکته:حق سرپرستی دختران را میتوانند اخذ کنند.
شرایط اعطای فرزند به زوحین دارای فرزند:
- حداقل یکی از زوجین، بیش از ۳۰ سال سن داشته باشد.