ماده ۱۱۲۸ قانون مدنی میگوید اگر برای یکی از طرفین ازدواج صفت خاصی شرط شود و پس از جاری شدن عقد مشخص شود که آن صفت وجود نداشته است، مصداق فریب در ازدواج است و طرف مقابل میتواند عقد را بر هم بزند.
در این حالت شخص بر اساس صفتی که طرف مقابل از خود بیان کرده با او ازدواج میکند و پس از عقد متوجه میشود که آن صفت وجود نداشته و همین تدلیس طرف مقابل برای او حق فسخ به وجود میآورد.
موارد دیگری نیز در قانون مدنی و در مادههای ۱۱۲۱، ۱۱۲۲ و ۱۱۲۳ بیان شده است که مصادیق فریب در ازدواج هستند و برای طرف فریب خورده حق فسخ ایجاد میکنند که در ادامه آنها را میخوانید:
دیوانه بودن هر یک از طرفین ازدواج به شرطی که طرف مقابل پیش از عقد از این موضوع آگاهی نداشته باشد.
بعضی از بیماریها و عیوب در مرد مانند: ناتوانی در باروری، ناتوانی در مسائل جنسی یا اختلالات جنسی، مقطوع بودن آلت تناسلی، به شرطی که زن پیش از عقد از آنها آگاه نباشد؛ البته ناتوانی جنسی و دیوانگی اگر پس از عقد هم به وجود بیاید، زن حق فسخ نکاح را پیدا میکند.
بعضی از بیماریها و عیبها در زن مانند: قرن (حالتی که آلت زن مانع نزدیکی شود)، جذام، پیسی، افضا ، زمینگیر شدن و نابینایی هر دو چشم، در صورتی که مرد پیش از ازدواج از آنها آگاه نباشد مصداق فریب در ازدواج است و برای مرد حق فسخ ایجاد میکند.
بعضی موادر نیز در قانون بیان نشده است امّا به استناد ماده ۱۱۲۸ اگر عقد بر اساس آنها واقع شده باشد، تدلیس محسوب میشود و حق فسخ ایجاد میکند؛ مثلا نداشتن تحصیلات یا توانایی مالی یا متاهل بودن مرد در صورتی که مرد، زن را با آنها فریب داده باشد، همچنین باکره نبودن زن یا پنهان کردن ازدواج سابق و…