⚖به روز بودن دانشجویان حقوق و پاسخگویی به سوالات هموطنانم.⚖

۴۰۶ مطلب با موضوع «مطالب اصول فقه» ثبت شده است

جایگاه اصول فقه

اصول فقه، یکی از مهمترین علوم اسلامی می‌باشد که جایگاه آن بر پژوهشگران به طور عموم و بر دانشجویان فقه و حقوق به طور خصوص؛ روشن است.
در تبیین اهمیت اصول فقه، این بس، که امروزه دست‌یابی به احکام شریعت، بدون آن ناممکن است و این علم علاوه بر اینکه نسبت به علم فقه (دست‌یابی به احکام الهی) در حکم ابزار است، همانند علم منطق به صورت مستقل نیز ارزش و اهمیت ویژه‌ای دارد.
 
اصول فقه ، دانشى است که قواعد آن براى استنباط احکام شرعى به کار گرفته مى شود .

۳۰ شهریور ۹۷ ، ۱۸:۵۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

وقتی که اجمال مخصص به عام سرایت نکند

وقتی که اجمال مخصص به عام سرایت نکند ، در این حالت تمسک به عام جایز نیست و عام از قابلیت استناد می افتد و باید به اصول عملیه رجوع کرد.

۳۰ شهریور ۹۷ ، ۱۸:۵۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نمونه هایی از استعمال مجازی در قوانین

مثال اول: ماده  ٣٣٩  ق.م.مقرر مى‌دارد:«پس‌از توافق بایع و مشترى در مبیع و قیمت آن،عقد بیع به ایجاب و قبول واقع مى‌شود».در این ماده،کلمات بایع،مشترى و مبیع در معناى‌مجازى به کار رفته‌اند؛زیرا قبل از وقوع بیع،طرفین را نمى‌توان حقیقتا بایع و مشترى نامیدهمچنان‌که کالاى موردنظر حقیقتا مبیع نیست.
مثال دوم: کلمه«وراث»در ماده  ١٠٢۵  ق.م.مجاز است؛زیرا اطلاق«وارث»بر اشخاص‌مذکور،قبل از صدور حکم موت فرضى غایب مفقود الاثر،اطلاق حقیقى نیست.

۳۰ شهریور ۹۷ ، ۱۸:۵۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

حقیقت لغوى

منظور از حقیقت لغوى،لفظى است که در همان معنایى که واضع و اهل لغت براى آن‌تعیین کرده‌اند به کار رود.

۳۰ شهریور ۹۷ ، ۱۸:۵۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

ورود و تخصیص

در تخصص، امری خود به خود و بطور تکوینی از موضوع خارج است و در ورود، امری به صورت تعبدی از موضوعی خارج میشود.

۳۰ شهریور ۹۷ ، ۱۸:۵۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

وضع تعینی

وضع تعینی : گاه پیوند میان واژه و معنا تنها به خاطر کاربرد فراوان واژه در آن معناست که به صورت اتفاقی پیش آمده است این نوع وضع را تعینی می گویند.

۳۰ شهریور ۹۷ ، ۱۸:۱۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اشتراک معنوی

اشتراک معنوی: اشتراک افراد یک معنای حقیقی در یک واژه را اشتراک معنوی می گوییم.  مثلا واژه انسان بر تمامی افرادش صادق است.

۳۰ شهریور ۹۷ ، ۱۸:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

سوال فور و تراخی

امر شارع دلالت بر فوریت انجام کاری دلالت دارد ( فور ) و یا می توان امر را به تاخیر انداخت ( تراخی ) ؟
دراین میان دو باور وجود دارد:
الف)باور برخی  دلالت ظاهر امر به مفهوم فوریت انجام دستور
ب)دلالت ظاهر امر برجواز تاخیر وتراخی درآن
دلایل قائلین به فوریت دوآیه شریفه
**آیه 133 آل عمران برای رسیدن به امرزش از پروردگار خود بشتابید
**مائده 48 پس درکارهای نیک بریکدیگر سبقت گیرید  /این ایه درمقام جهت گیری کلی جامعه اسلامی و لزوم رقابت ومسابقه درانجام کارهای نیک است
استناد به این دوآیه پذیرفتنی نیست.

۳۰ شهریور ۹۷ ، ۱۸:۰۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مره و تکرار

امرشارع به  به انجام کار دلالت بر طلب کار به یک مرتبه یا تکرار است؟؟؟؟
پاسخ:
دلالت ماده و ساختار امر تنها بر طلب ودرخواست اصل کار ولحاظ نشدن تعداد دفعات انجام درماده وساختار امر ؛درنتیجه یک بارانجام دادن امر شارع لازم است وتکرار آن نیاز به دلیل خاص دارد.

۳۰ شهریور ۹۷ ، ۱۸:۰۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

دلالت نهی بر فساد

در احکام شرعی گاه از انجام عملی نهی شده است که گاه این عمل نهی شده عبادت در زمان یا مکان خاصی است مثل روزه عید فطر
معنای فساد و بطلان عبادت یا معامله در خود نهی نهفته نیست بلکه کسانی مدعی دلالت نهی بر فساد هستند این دلالت را به گونه التزامی قائل اند. مراد هم نهی تحریمی و الزامی و هم نهی تنزیهی یا کراهت است یعنی هر آنچه که بر ناپسند و غیر مطلوب بودن عمل از سوی شرع دلالت دارد در حوزه نهی می گنجد
مراد از فساد در برابر صحت ، مطابق نبودن عمل با اصول و ضوابط مشروعیت عمل است
صحت در عبادت به معنای محبوبیت آن عمل عبادی نزد خداوند است و صحت در معامله به معنای واجد اجزا و شرایط بودن آن از نظر شارع است
توجه به این نکته ضروری است که دربرخی روایات و ادله شرعی نهی از برخی امور به انگیزه تذکر به مکلفان است تا بدانند که مطلبی در عبادت یا معامله شرط است
سوال: آیا در این مورد افزون بر حکم تکلیفی یعنی انجام ندادن عمل نهی شده ، حکم وضعی بطلان هم در این حکم تکلیفی هست یا خیر؟
برای پاسخ باید بحث را در دو مقام پی بگیریم: یکی عبادات و دیگری معاملات
مقام اول : نهی د رعبادات
مراد از عبادت هرعمل شرعی است که در آن قصد قربت شرط و معتبر باشد
در تمامی مواردی که از عبادت نهی شود نمی توان با آن عبادت به خداوند تقرب جست
نکته: گاهی تعبیراتی در روایات وجود دارد که نشان دهنده نهی تنزیهی(کراهت) است و تنها به انگیزه توجه دادن مردم به کم ثواب بودن عمل عبادی در صورتی خاص وارد شده است.چنین نهی هایی موجب فساد عبادت نمی شوند بلکه تنها بر کم بودن ثواب عبادت در فرض ذکر شده دلالت دارد
مقام دوم: نهی در معامله
مراد از معامله هر عمل غیر عبادی است یعنی هر انچه که در وجود آن قصد تقرب شرط نشده باشد. تمامی عقدها و ایقاعها از این نوع اند.
عقد:در لغت به معنی گره زدن است و د راصطلاح بستن ریسمانی را گویند که از سوی موجب ( ایجاب کننده ) انجام شود و تحقق یافتنی باشد
ایقاع: نوعی عمل حقوقی یک طرفه است که تنها ایجاب در آن شرط است و به قبول نیاز ندارد مانند طلاق
در معامله سبب و مسبب وجود دارد . سبب هر چیزی است که در انجام معامله توسط عقد و یا یک طرف ایقاع انجام شده است مثل اجرای صیغه عقد ازدواج
مسبب نیز اثری است که د رپی اجرای صیغه عقد بوجود می آید مثل زوجیت و همسری در عقد ازدواج
اگر از سبب نهی شود این نهی فساد و بطلان آن معامله را به دنبال ندارد اما اگر از مسبب و نتیجه ای که بر عمل دو طرف عقد یا انجام دهنده ایقاع نهی شود ، مشهور بر این اعتقادند که این نهی نشان دهنده صحت معامله است زیرا نهی از معامله به معنای اینکه اثر و نتیجه آن معامله به دست نمی آید تنها در صورتی پذیرفتنی است که معامله صحیح باشد
حاصل آنکه نهی از عبادت به هر شکل که باشد دلالت التزامی بر فساد و بطلان آن دارد اما نهی از معامله تنها یک حکم تکلیفی است و موجب بطلان آن معامله نمی شود
 
بسیاری بر این باورند که ارتباط نهی با فساد و بطلان چه درعبادت و چه در معاملات یک ارتباط از نوع ملازمه عقلی است .این استدلال ناشی از کاربرد حکم عقلی غیر استقلالی است. نهی شرعی از یک سو و همراهی آن با بطلان به استناد برداشت عقلی از سوی دیگر دو مقدمه قیاس استنباط را تشکیل می دهند.

۳۰ شهریور ۹۷ ، ۱۶:۲۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تعریف اهعل سنت از اصول فقه

برخى از اصولیون اهل سنت ، اصول فقه را چنین تعریف نموده اند:
انه ادراک القواعد التى یتوصل بها الى استنباط الفقه ؛ اصول فقه ، علم به قواعدى است که براى استنباط احکام فقهى به آنها تمسک مى شود.

۳۰ شهریور ۹۷ ، ۱۶:۲۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

خاص مقدم و عام موخر

هرگاه خاص مقدم و عام موخر باشد، در این حالت خاص مقدم ، مخصص عام موخر است.

۳۰ شهریور ۹۷ ، ۱۶:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تعریف مشهور اصولیون از اصول فقه

در تعریف اصول فقه ، تعبیرهای گوناگونى از قدما و متأخران علماى شیعه و اهل سنت وارد شده که هر یک ، مورد نقض و ابرام قرار گرفته است .
مشهور اصولیون ، آن را چنین تعریف کرده اند:
هو العلم بالقواعد الممهده لاستنباط الأحکام الشرعیه الفرعیه ؛ اصول فقه ، علم به قواعدى است که براى به دست آوردن احکام شرعى فرعى ، آماده شده است.

۳۰ شهریور ۹۷ ، ۱۶:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

از کجا بفهمیم ماده ای مفهوم مخالف دارد یا خیر؟

ضابطه ی خاصی وجود ندارد و اصل را بر این می گذاریم که مواد قانونی مفهوم مخالف دارند مگر در جایی که واقعاً نتوانیم برایشان مفهوم مخالف بیان کنیم

ماده ۴۴ قانون مدنی : در صورتی که مالک برای حق انتفاع مدتی معین نکرده باشد حبس، مطلق بوده و حق مزبور تا فوت مالک خواهد بود 

در این جا مفهوم مخالف می گیریم و می گوییم : در صورتی که مالک برای حق انتفاع مدتی معین نکرده باشد حبس، مطلق بوده و حق مزبور بعد از فوت مالک نخواهد بود 

۳۰ شهریور ۹۷ ، ۱۶:۲۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تقسیم مقدمه به عقلیه ،شرعیه وعادیه

مقدمه عقلیه:مقدمه ای است که توقف ووابستگی ذوالمقدمه به آن ، یک وابستگی عقلی است،یعنی مقدمه بودن برای ذوالمقدمه به نظرعقل وبه حکم عقل است مثل مقدمه بودن طی مسافت برای حج.
مقدمه شرعیه: مقدمه ای است که توقف ووابستگی ذوالمقدمه به آن ،یک وابستگی شرعی است وبودن مقدمه برای ذوالمقدمه ترتب شرع وبه حکم شرع است مثل مقدمه بودن طهارت برای نماز
مقدمه عادیه:مقدمه ای است که توفق ووابستگی ذوالمقدمه به آن، یک وابستگی عادی است یعنی مقدمه بودن مقدمه برای ذوالمقدمه به حکم عادت میان مردم است . مثل مقدمه بودن نردبان برای رفتن بربام، این وابستگی یک وابستگی عادی است که براساس عادت یعنی چون مردم عادت دارندبرای رفتن بربام ازنردبان استفاده کنند،نردبان مقدمه رفتن بربام است وگرنه رفتن بربام ، عقلا راهای دیگری هم دارد.

۳۰ شهریور ۹۷ ، ۱۶:۲۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مفهوم و منطوق

مفهوم جمله شرط (در اغلب موارد)، جمله غایت، جمله حصر، جمله استثنا، جمله وصف تقییدی، جمله عدد حصری و غایی حجیت دارد یعنی میتوان به مفهوم مخالف آن استناد کرد. در مقابل، مفهوم جمله شرط (درحالت استثنایی، انتفاء شرط، باعث انتفاء موضوع شود یا شرط انحصاری نباشد) جمله وصف و جمله لقب و عدد تمثیلی (غیر حصری) حجیت ندارد.

۳۰ شهریور ۹۷ ، ۱۶:۲۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نکات مهم متون فقه یک -نکاح

گفتار اول: صیغه عقد نکاح

 

 نکته 1:عقد نکاح مانند سایر عقود لازم باید دارای ایجاب و قبول لفظی باشد.

نکته 2: الفاظ ایجاب منحصرا" عبارتند از :

زوجتک(تو را به ازدواج خودم درآوردم )

أنکحتک( تو را به همسری خود در آوردم)

متعتک) تو را به زناشویی خود درآوردم)

أنکحکت( تو را به همسری خود در آوردم)

متعتک( تو را به زناشویی خود درآوردم)

نکته3: الفاظ قبول عبارتند از :

قبلت التزویج أو النکاح( ازدواج یا نکاح را پذیرفتم)

تزوجت) همسری را پذیرفتم)

یا فقط بگوید : قبلت؛) قبول کردم )

نکته 4: ایجاب و قبول مقدم داشتن ایجاب بر قبول شرط نیست؛ زیرا به هر ترتیب که باشد به مقصود لطمه نمی زند.

نکته 5: ایجاب و قبول هر دو باید به لفظ ماضی باشند.

          نکته 6: لازم نیست که» قبول از لفظ ایجاب باشد و مثلاً بعد از« قبلت النکاح » و قابل « زوجتک » بنابراین اگر موجب « قبلت » : بگوید « زوجت بگوید صحیح است؛ زیرا این لفظ نیز صراحت لازم را دارد و تمام این تعابیر مقصود واحدی را می رسانند. نکته 7:با وجود قدرت بر اجرای عقد به زبان عربی نمی توان عقد را به زبان غیر عربی خواند. .

 نکته 8 : عاقد می بایست اهلیت داشته باشد  پس بنابراین عقد شخص مست حتی اگر چنانچه بعد از مستی ان را اجازه دهد باطل است .

نکته 9: زن می تواند ایجاب و قبول  عقد را از  طرف خود با  دیگری بر عهده گیرد .

 

نکته 10:تعیین زن و شوهر با اشاره یا نام یا وصف لازم است بنابراین اگر فردی صاحب چند دختر باشد و بدون انکه نام ببرد یکی از انها را به عقد مردی درآورد چنانچه مبهم گذارد و خود نیز معین نکند عقد نکاح باطل است .زیرا کام جویی از غیر معین ناممکن است .

۲۶ شهریور ۹۷ ، ۱۶:۴۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اصل استصحاب چیست ؟

اصل استصحاب یعنی آنچه که قبلا بوده، بر حالت اولیه خود باقی است و خلافش نیامده است. استصحاب دو رکن دارد که عبارتند از یقین سابق و شک لاحق.

شرایط اجرای اصل استصحاب

برای اینکه بتوانیم در مورد مسئله ای به اصل استصحاب رجوع کنیم، شرایطی لازم است که این شرایط عبارتند از‌:
«یکی بودن متقین و مشکوک»
«تعدد زمان متقین و مشکوک»
«تقدم زمان متقین بر زمان مشکوک»
«اجتماع یقین و شک در یک زمان‌»
«فعلیت شک و یقین»

اقسام استصحاب
استصحاب وجودی : استصحاب وجودی یعنی به «بودن و وجود» چیزی در زمان قدیم یقین داشته باشیم؛ لیکن اکنون در وجود و بقای آن شک کنیم.

استصحاب عدمی : استصحاب عدمی یعنی به «نبودن و عدم» چیزی در زمان قدیم یقین داشته باشیم و اکنون در وجود و بودن آن شک کنیم.

استصحاب حکمی : هر گاه حکمی مانند وجوب، حرمت، استحباب و… را استصحاب کنیم، به این نوع استصحاب، استصحاب حکمی می گوییم.

استصحاب موضوعی : استصحاب موضوعی یعنی استصحابی که در آن، حکمی را استصحاب نمی کنیم؛ بلکه «موضوع حکم شرعی» را استصحاب می کنیم.

استصحاب حکم شرعی : استصحاب حکم شرعی مقابل استصحاب حکم عقلی است و به استصحابی گفته می شود که در آن، آنچه که استصحاب می کنیم،حکمی از احکام شرعی مثل وجوب، حرمت و… است.

استصحاب حکم عقل : استصحابی است که در آن،آنچه که استصحاب می کنیم، حکمی از احکام مستقل عقلی(مثل نیکو بودن عدالت، زشتی کم فروشی و…) است.

استصحاب سببی و مسببی :
استصحاب سببی، مقابل استصحاب مسببی می‌باشد و به معنای استصحابی است که باعث از بین رفتن شک در مستصحب استصحاب دیگر می‌شود؛ به بیان دیگر، هرگاه جریان استصحاب در چیزی معین، باعث منتفی شدن شک در استصحاب دیگر گردد، شک در استصحاب اولی را «شک سببی» و شک در استصحاب دومی را «شک مسببی» می‌گویند و استصحاب در مورد اول را استصحاب سببی» و در مورد دوم را «استصحاب مسببی» می‌نامند.
هر گاه در موضوعی با استصحاب سببی و مسببی با هم مواجه شدیم، استصحاب سببی را جاری میکنیم نه استصحاب مسببی را.

استصحاب جزئی : اگر مورد استصحاب (متقین سابق)، فرد مشخص و معینی باشد، استصحاب جزئی نام دارد.
مثال : یقین داریم بیعِ با خیار فسخی (جزئی) قبلا بین دو نفر وجود داشته؛ لیکن اکنون شک میکنیم آیا هنوز هم وجود دارد یا خیر؟
بیع «کلی» است؛ و بیعِ با خیار فسخ و بیعِ بدون خیار فسخ «جزئی» هستند.

استصحاب کلی : اگر مورد استصحاب (متقین سابق)، کلی باشد، استصحاب کلی نام دارد.
مثال: یقین داریم نکاح (کلی) قبلا مستحب بوده؛ لیکن اکنون شک می کنیم که آیا هنوز هم مستحب است یا خیر؟
نکاح کلی است؛ و نکاح منقطع و نکاح دائم، جزئی هستند.

۲۶ شهریور ۹۷ ، ۱۴:۴۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تعریف علم اصول

علمی است از قواعدی که در راه استنباط حکم شرعی بکار گرفته می شود ، بحث می کند.

۲۶ شهریور ۹۷ ، ۱۴:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اقسام حکم

الف) حکم واقعی: آن است که با توجه به خود موضوع، وضع شده باشد و علم و جهل مکلف در آن مدخلیتی نداشته باشد. مثل نماز. و دلیلی را که برحکم واقعی دلالت می کند دلیل« اجتهادی » می گویند.
ب) حکم ظاهری: آن است که با توجه به جهل مکلف به حکم واقعی وضع شده باشد. به این شکل که مجتهد در مقام عمل نسبت به وجود حکم واقعی شک می کند. مثل حرمت نگاه به زن بیگانه و یا وجوب قرائت اقامه برای نماز. دلیلی که به آن دلالت می نماید، دلیل « فقاهتی » نامیده می شود.

۲۶ شهریور ۹۷ ، ۱۴:۱۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر