به روز بودن دانشجویان حقوق و پاسخگویی به سوالات هموطنانم.

۱۷۷۲۲ مطلب توسط «هادی کاویان مهر» ثبت شده است

قانون انحصار وراثت.

ماده اول - در هر موردی که یک یا چند نفر بخواهند مال متعلق به متوفایی را اعم از منقول یا غیر منقول یا اسنادی که نزد غیر است به عنوان وراثت اخذ نمایند و یا طلب متوفایی را به این عنوان وصول کنند و متصرف یا مدیون بدون انکار وجود مال یا دین یا اسناد تصدیقی برای سمت و یا انحصار وراثت از آنها بخواهد باید به طریق ذیل رفتار شود.
ماده دوم - شخص و یا اشخاص مزبور باید برای تحصیل تصدیق وراثت و عده وراث تقاضای کتبی به یکی از محاکم صلح محل اقامت دائمی متوفی یا محاکم بدایتی که وظایف صلحیه را انجام می دهند تقدیم کند در صورتی که محل اقامت دائمی متوفی در خارج از مملکت باشد به یکی از محاکم صلح تهران باید مراجعه شود.
تبصره - در غیر این مورد خواه اختلاف در وراثت بوده و خواه شخصی که متصرف مال منقول یا غیر منقول است منکر باشد امر به اقامه دعوی در محاکم صالحه خاتمه خواهد یافت .
ماده سوم - امین صلح یا حاکم بدایتی که وظیفه صلحیه را انجام می دهد
باید تمام ادله و اسناد مستدعی و یا مستدعیان تصدیق را از ورقه سجل احوال و شهادت شهود و غیره تحت نظر گرفته شرحی در جریده رسمی و یکی از جراید محل به خرج مستدعی یا مستدعیان سه دفعه متوالیا ماهی یک دفعه اعلان کرده و پس از انقضا سه ماه از تاریخ نشر اولین اعلان در صورتی که معترض نبود تصدیقی مشعر بر وراثت و تعیین عده وراث به مستدعی و یا مستدعیان می دهد و در صورت اعتراض امین صلح و حاکم بدایتی که وظیفه صلحیه را انجام می دهد مطابق اصول رسیدگی کرده حکم خواهد داد و این حکم قابل استیناف و تمیز خواهد بود.
در صورتی که معترض ادعای خود را تا دو ماه تعقیب نکرد حق اعتراض او ساقط و محکوم به ادای خسارت می شود.
ماده چهارم - در صورتی که با نبودن معترض رای امین صلح یا حاکم بدایتی که وظیفه صلحیه را انجام می دهد دائر به رد تقاضای مستدعی یا مستدعیان تصدیق باشد مستدعی یا مستدعیان تصدیق می توانند در ظرف ده روز پس از ابلاغ رای به نزدیکترین محکمه بدایت شکایت کنند و رای آن محکمه بدایت پس از استماع عقیده مدعی العموم قاطع خواهد بود.
ماده پنجم - مدیون و یا متصرف مال متوفی باید در مقابل اخذ اصل و یا
سواد مصدق تصدیق امین صلح یا حاکم بدایت دین خود را که به متوفی داشته و مال متعلق به او را که نزد خود دارد و به صاحب و یا صاحبان تصدیق تادیه و یا تسلیم کند - در صورت استنکاف مسئول خسارات وارده بر دارندگان تصدیق خواهد بود و در صورت تادیه دین و یا تسلیم مال در مقابل هر مدعی وراثت بری محسوب خواهد شد و مدعی مزبور حق رجوع به شخص یا اشخاصی خواهد داشت که طلب متوفی را وصول و یا مال متعلق به او را دریافت نموده اند.
ماده ششم - اگر اموال منقول و غیر منقول و وجه نقد متعلق به اشخاص
مجهول الوارث که در تصرف دولت یا موسسات تجارتی و یا صرافی و غیره و یا اشخاص است در ظرف ده سال نسبت به مال منقول و وجه نقد و بیست سال نسبت به مال غیر منقول از تاریخ فوق مالک کسی به عنوان وراثت ادعا ننماید دیگر ادعایی پذیرفته نخواهد شد و اموال مزبوره متعلق به دولت است که به مصرف موسسات خیریه برساند.
تبصره - موسسات تجارتی و صرافی و غیره و یا اشخاصی که اموال
مجهول الوارث نزد آنها است مکلفند به وسیله پارکه های بدایت هر محل آن اموال را تسلیم و یا تادیه به دولت نمایند.
ماده هفتم - مفاد مواد فوق در موردی نیز باید رعایت شود که اداره ثبت
اسناد و املاک برای صدور سند مالکیت و یا تبدیل ملکی که به نام متوفی ثبت شده است به اسم وارث یا وراث او یا برای هر مقصود دیگری از تقاضاکننده سند مالکیت و یا تبدیل و غیره تصدیقی برای وراثت و عده وراث بخواهد.
ماده هشتم - مستدعی و مستدعیان تصدیق باید مخارج ذیل را تادیه نمایند:
1 - برای رسیدگی در نزد امین صلح یا حاکم بدایت سه تومان
2 - برای اخذ تصدیق یک تومان
3 - برای هر سواد که داده می شود پنج قران
ماده نهم - هر گاه معلوم شود که مستدعی تصدیق با علم به عدم وراثت خود تحصیل تصدیق وراثت نموده و یا با علم به وجود وارثی غیر از خود تحصیل تصدیق بر خلاف حقیقت کرده است کلاهبردار محسوب و علاوه بر ادای خسارت به مجازاتی که به موجب قانون برای این جرم مقرر است محکوم خواهد شد.
ماده دهم - هر شاهدی که در موضوع تحصیل تصدیق وراثت برخلاف حقیقت شهادت دهد برای شهادت دروغ تعقیب و به مجازاتی که برای این جرم مقرر است محکوم خواهد شد.
ماده یازدهم - هر گاه متصرفین مال متعلق به اشخاص مجهول الوارث و یا مدیونین به اشخاص مزبور بعد از انقضا مدتی که به موجب ماده 6 مقرر است مال و یا دین و یا منافع حاصله از آن را مطابق تبصره ماده مذکور به دولت تسلیم و یا تادیه ننمایند به مجازاتی که به موجب قوانین جزایی برای خیانت در امانت مقرر است محکوم خواهند شد.
در صورتی که متصرف یا مدیون شرکت باشد مدیر شرکت و یا شعبه آن که متصرف و یا مدیون است مسئول اجرای مقررات تبصره ماده 6 بوده و در صورت تخلف به مجازات مذکور فوق محکوم خواهد شد.
ماده دوازدهم - اگر مال در معرض تلف و تضییع بوده و یا اعتبار مدیون و یا کسی که مال نزد او است مشکوک باشد محکمه می تواند برای حفظ مال اقدامات لازمه را اعم از فروش یا تودیع آن به محل معتبری و یا گرفتن ضامن به عمل آورد.

۲۸ خرداد ۹۷ ، ۲۱:۱۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آیا قتل مانع ارث می شود؟.

 ارث در اصطلاح حقوق مدنی

ارث، به دارائی متوفی بعد از کسر واجبات مالی و دیون و ثلث، ارث می‌گویند.

معنای لغوی و اصطلاحی قتل

قتل در لغت به معنی کشتن و کشتار می‌باشد.

قتل در اصطلاح یعنی لطمه به حیات دیگری وارد ساختن خواه به واسطه عمل مادی و فیزیکی باشد و خواه به واسطه ترک فعل مانند اینکه مادری به طفل شیرخوار خود که تحت حضانت اوست شیر ندهد، تا او بمیرد و به هر حال باید قصد داشته باشد. در غیر اینصورت قتل غیر عمدی صدق می‌کند.

ماده 880 قانون مدنی

«قتل از موانع ارث است، بنابراین کسی که مورث خود را عمداً بکشد از ارث او ممنوع می‌شود اعم از اینکه قتل بالمباشره باشد یا با بالتسبیب و منفرداً باشد یا به شرکت دیگری.»

شرایط قتل مانع از ارث

  1. عمدی بودن قتل

منظور از عمد، داشتن علم و آگاهی از ارتکاب فعل به منظور رسیدن به نتیجه آنست انگیزه قتل تأثیری در مطلب ندارد؛ چنانچه اگر کسی فرزندش را به قصد تأدیب با وسیله‌ای بزند که عادتاً کشنده است و منجربه قتل وی شود، از ارث او ممنوع خواهد بود. همچنین اگر کسی مورث خود را که در بستر بیماری است و درد و رنج فراوانی می‌کشد، به منظور نجات از این درد و رنج (حتی به اصرار بیمار) او را بکشد، از ارث او محروم خواهد شد.

در قتل شبه عمد و خطاء محض قاتل از ارث ممنوع نخواهد بود. البته در مورد ارث بردن قاتل خطایی از مورث مقتول قول مشهور امامیه آنست که در این گونه قتل‌ها، قاتل از ترکه مقتول ارث می‌برد، ولی از دیه ناشی از قتل ارث نمی‌برد.

  1. قتل تسبیبی و مباشری

بر اساس ماده 880 قانون مدنی در مانعیت قتل عمدی به نحو عدوانی، فرقی بین قتل مباشری و تسبیبی نیست و آنگونه که از ظاهر روایات و دلایل وارده در باب قتل بر می‌آید، لفظ قاتل اعم از مباشر و مسبب است و چنانچه بتوان عرفاً بر شخص، قاتل اطلاق نمود و عمل قتل را به وی منسوب نمود، خواه وی مباشرتأ دست به قتل زده یا تسبیباً، قانوناً قاتل شناخته می‌شود. قتل عمدی که به طور مشترک انجام می‌گیرد نیز مانع ارث بردن وارث از مورث خود می‌باشد. از نظر مقنن تنها وقوع عمدی قتل، مانع از ارث است و چگونگی وقوع آن تأثیری در این مجازات ندارد.

  1. وقوع قتل از طرف وراث

در صورتی که وارث در دعوائی مورث خود را شدیداً مضروب نماید، ولی مورث در مسیر انتقال به بیمارستان تصادف نموده و این تصادف موجب مرگ او شود، چنین شخص از ارث محروم نیست.

در مورد قید «مورث خود» در ماده 880 قانون مدنی باید گفت در صورتی که شخص به قتل مورث شخص دیگری اقدام نماید و آن دیگری، خود به نوعی مورث قاتل باشد در چنین فرضی، قاتل از ارث محروم نیست؛ برای مثال، هرگاه شخص به قتل پدر بزرگ خود اقدام کند و دارائی پدربزرگ پس از مرگش به تنها فرزندش که پدر قاتل است، انتقال یابد و پدر قاتل نیز پس از چندی فوت نماید، در این حالت، قاتل وارث دارائی به جای مانده از پدر خود خواهد بود؛ هر چند بخش عمده‌ای از دارائی به جا مانده از پدر، ترکه پدربزرگ باشد.

  1. نامشروع بودن قتل

از میان اقسام سه گانه قتل تنها قتلی مانع از ارث است که از روی عمد و ظالمانه (ناحق) واقع شود. به نظر می‌رسد مفاد ماده 880 قانون مدنی ایران مبنی بر محروم بودن قاتل عمدی از ارث مورث خود مورد اتفاق و قبول مذاهب مختلف اسلامی و جمیع مذاهب و فرق اسلامی، در مانع ارث بودن قتل عمدی به ناحق، اتفاق نظر دارند.

علت حرمان قاتل از ارث

علت و فلسفه محروم بودن قاتل از ارث مقتول ، نیز خیلی روشن است و آن را می توان به دو صورت زیر بیان کرد.

یکی اینکه شارع و قانونگذار خواسته است با قاتل مقابله و معامله به مثل کند. بدین نحو که قاتل احترام قانون حرمت قتل نفس را نقض کرده تا به مال مقتول دست یابد ،قانون هم به مقابله با او برخاسته او را از ارث مقتول محروم و از رسیدن به مقصد نامشروعش بازداشته است.

دوم- سیاست جزائی اقتضاء می کند که شارع و قانونگذار به منظور جلوگیری از قتل و برای حفظ جان مورث که به خاطر طمع و ارث نسبت به مال او در معرض خطر قرار گرفته یا محروم شناختن چنین وارثی انگیزه و علت ارتکاب قتل را از بین ببرد تا جان او محفوظ بماند و واضح است که از بین بردن علت بهترین وسیله برای از بین بردن معلول است.

شرایط قتل عمدی غیرمانع ارث

درموارد ذیل قتل عمدی مانع ارث بردن از مورث مقتول نمی شود.

1.قتل عمدی به حق وبه حکم قانون

درصورتی که قتل عمدی مورث به حکم قانون یا برای دفاع باشد ، قاتل ممنوع از ارث نخواهد شد . مثل سربازی که درمیدان جنگ مورث خود را که درصف دشمن است به قتل برساند.

  1. ارتکاب قتل درمقام دفاع:

ارتکاب عملی برحسب ضرورت ، ازطرف شخص دربرابریک حمله نامشروع وبه منظورنجات خود یا دیگری تعریفی است که از دفاع مشروع می شود . درماده 881 قانون مدنی آمده ، درصورتی که قتل عمدی مورث برای دفاع باشد ممنوعیتی برای ارث بری ایجاد نمی کند. این رفع ممنوعیت از ارث بری هم برای وقتی است که قتل مورث برای دفاع ازنفس ، مال یا آبروی خویش باشد وهم برای دفاع ازنفس ، عرض ، ناموس ومال دیگری .

طرح یک سوال: آیا دفاع درمقابل تصرفات مجریان قانون نیز رافع ممنوعیت ارث بری است ؟

پاسخ :

-مقاومت دربرابر قوای تأمینی وانتظامی درمواقعی که مشغول انجام وظیفه خودباشند دفاع محسوب نمی شود.

- ولی اگر مثلا" ، پدری بخواهد بدون داشتن حکمی از مقام قضایی ، واردمنزل پسرخود شده واموال وی را بدون اجازه واختیارقانونی ضبط نماید چون این عمل وی ، تجاوز از اختیارات قانونی است ، پسر می تواندمانع این کارشود وچنانچه بارعایت مقررات به دفاع از مال خویش بپردازد وپدر به قتل برسد ، عمل وی قانونا" دفاع مشروع به شمار می آید ، درنتیجه ، ازارث پدر ممنوع نمی گردد.

3-  قتل درفراش:

هرگاه مردهمسرخودرا درحال زنا با مرد اجنبی مشاهده کندوعلم به تمکین زن داشته باشد ، می تواند درهمان حال ، آنان را به قتل برساند . نظربه اینکه مرد درصدد دفاع ازناموس برآمده ودفاع وی مشروع قلمداد می گردد، بنابراین از ممنوعیت از ارث بری معاف می باشد.

۲۸ خرداد ۹۷ ، ۲۱:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نمونه شکوائیه هتک حرمت (شکایت ادعای حیثیت،شکایت افترا) .

مواد قانونی مرتبط با اعاده یا ادعای حیثیت یا هتک حرمت

  • ماده ۵۸ قانون مجازات اسلامی: هرگاه در اثر تقصیر یا اشتباه قاضی در موضوع یا در تطبیق حکم بر مورد خاص، ضرر مادی یا معنوی متوجه کسی گردد در مورد ضرر مادی در صورت تقصیر، مقصر طبق موازین اسلامی ضامن است و در غیر این صورت، خسارت به وسیله دولت جبران می‌شود و در موارد ضرر معنوی چنانچه تقصیر یا اشتباه قاضی موجب هتک حیثیت از کسی گردد باید نسبت به اعاده حیثیت او اقدام شود.(ادعای حیثیت)
  • ماده ۱۰ قانون مسئولیت مدنی: کسی که به حیثیت و اعتبارات شخصی یا خانوادگی او لطمه وارد شود می‌تواند از کسی که لطمه وارد آورده‌است جبران زیان مادی معنوی خود را بخواهد هر گاه اهمیت زیان و نوع تقصیر ایجاب نماید دادگاه می‌تواند در صورت اثبات تقصیر علاوه بر صدور حکم به خسارت مالی حکم به رفع زیان از طریق دیگر از قبیل الزام به عذرخواهی و درج حکم در جراید و امثال آن نماید.(ادعای حیثیت)
  • مادهٔ ۶۹۸ قانون مجازات اسلامی: هر کسی به قصد اضرار به غیر یا تشویش اذهان عمومی یا مقامات رسمی به وسیله نامه یا شکواییه یا مراسلات یا عرایض یا گزارش یا توزیع هر گونه اوراق چاپی یا خطی با امضا یا بدون آن اکاذیبی را اظهار نماید یا با همان مقاصد اعمالی را بر خلاف حقیقت راساً یا به عنوان نقل قول به شخص حقیقی یا مقامات رسمی تصریحاً یا تلویحاً نسبت دهد، اعم از این که از طریق مزبور به نحوی از انحا ضرر مادی یا معنوی به غیر وارد شود یا نه، علاوه بر اعادهٔ حیثیت در صورت امکان، باید به حبس از دو ماه تا دو سال و یا شلاق تا ۷۴۴ ضربه محکوم شود.(ادعای حیثیت)

ارکان اعاده یا ادعای حیثیت

  1. ورود ضرر مادی یا معنوی به فردخاص
  2. ضرر و زیان ناشی از تفسیر یا اشتباه قاضی در موضوع یا در حکم یا در تطبیق حکم بر مورد خاص
  3. کوتاهی و قصور قاضی
  4. جبران خسارت توسط دولت در صورت عدم تقصیر قاضی
  5. اعاده حیثیت ازمتهم

نمونه شکایت اعاده یا ادعای حیثیت یا هتک حرمت ۱

ریاست محترم دادسرای شهرستان عمومی وانقلاب ……

با سلام احتراماً به استحضار می‌رساند:

در تاریخ       آقای/خانم      فرزند             به نشانی                   در مورخ               طی سخنانی در مورخ              /طی شکوائیة واهی که باصدور رأی نهایی شمارة                  مورخ               ازسوی شعبة              دادسرا یادادگاه           به منع تعقیب اینجانب منجرشده است ،تهمت وافترائی رابه اینجانب نسبت داده وازاثبات آن عاجرمانده اند،فلذاباتقدیم این شکوائیه و با عنایت به ادلة اینجانب که عبارت از استشهادیه/و شهادت شهود می‌باشد، تعقیب و مجازات نامبرده به اتهام افترا وهتک حرمت به استناد ماده ۶۹۷  قانون مجازات اسلامی مورد استدعاست.(ادعای حیثیت)

با تشکر و سپاس فراوان

۲۸ خرداد ۹۷ ، ۲۱:۰۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شکواییه در خصوص سوگند (قسم ) دروغ .

بسمه تعالی

 

ریاست محترم دادگستری .......... (مجتمع قضایی )

 

 

با سلام ،

احتراما، به استحضار عالی می رساند :

1-   اینجانب .........(شاکی دعوی ) حدود.........ماه (سال ) قبل پرونده ای در شعبه .......... دادگستری به کلاسه ............داشتم . که پرونده مزبور آقای .......... فرزند ....... که دارای قرابت سببی با اینجانب بوده و با جناقم می باشد با وارد نمودن اتهام واهی جرم ............ به بنده ، موجبات تعقیب و تحت پیگرد قرار گرفتن مرا فراهم آورد .

2-   از آنجایی که محکومیت اینجانب طی دادنامه شماره ........ مورخ .. صادره از شعبه ............ دادگاه عمومی آن دادگستری و بر اساس اتیان قسم دروغ مشار الیه صورت گرفته است و هیچ گونه ادله اثباتی دیگری مبنی بر ارتکاب جرم انتسابی در پرونده امر وجود ندارد

3-   لذا ، با توجه به ماده 649 قانون مجازات اسلامی (تعزیرات ) مصوب سال 1375 تقاضای رسیدگی و تعقیب نامبرده و صدور حکم مبنی بر مجازات شخص مشتکی عنه و نیز اعاده حیثیت اینجانب و جبران ضرر و ناشی از صدور حکم مبنی بر قسم (سوگند ) دروغ را دارم .

 

 

 

با تقدیم احترام

نام و نام خانوادگی (شاکی )

امضاء

 

 

 

آدرس شاکی :....................................................................................................

آدرس مشتکی عنه :.............................................................................................

 

۲۸ خرداد ۹۷ ، ۲۱:۰۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نمونه شکواییه کلاهبردای.

ریاست محترم دادگستری .......... (مجتمع قضایی )

 

 

با سلام ،

احتراما، به استحضار عالی می رساند :

1-   اینجانب ......... قصد سفر به ژاپن را به منظور اشتغال به کار داشتم و برای تهیه ویزا و نیز ایجاد امکان اشتغال در آن کشور دچار مشکل شده بودم .

2-      متعاقباً معلوم شده که مشتکی عنه هیچ ارتباطی با مسئولین اداره مهاجرت ژاپن و هیچ امکانی در کشور مذکور ندارد .

3-   نظر به اینکه عمل نامبرده توسل به وسائل متقلبانه به منظور بردن مال غیر محسوب می شود بدین وسیله تعقیب و مجازات وی را از مقام محترم استدعا می کنم .

4-      فتوکپی چک مورد اشاره ضمیمه است و استشهادیه ای به امضاء کسانی که از ماوقع مطلع هستند نیز تقدیم می شود .

 

 

 

 

 

با تقدیم احترام

نام و نام خانوادگی (شاکی )

امضاء

 

 

آدرس شاکی :....................................................................................................

آدرس مشتکی عنه :.............................................................................................

 

۲۸ خرداد ۹۷ ، ۲۰:۵۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نمونه برگ شکایت کیفری.

                             بسمه تعالی                                 تاریخ : .............................

 

 

ریاست محترم مجتمع قضایی تهران :

 

سلام علیکم

از شاکی به نام ............................ نام و نام خانوادگی ............................. فرزند ..............

آدرس شاکی تهران :...............................................................................................

موضوع شکایت بر علیه ..........................................................................................

آدرس مشتکی عنه تهران ..........................................................................................................

مرتکب به جرم .....................................................................................................

وقوع جرم .........................................................................................................

وقوع جرم ................................. خلاصه شکواییه ....................................................

محترماً معروض می دارد ......................................................................................

....................................................................................................................................................................................................................................................................................

 

خواهشمند است دستور فرمایید مامورین انتظامی نسبت به این موضوع رسیدگی و برابر مقررات نسبت به دستگیری نامبرده اقدام و تحویل قانون قرار نمایند . از دستوری که در این مورد صادر می فرمایید کمال تشکر را دارم

 

 

با تقدیم احترام

نام و نام خانوادگی (شاکی )

امضاء

 

۲۸ خرداد ۹۷ ، ۲۰:۵۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نمونه شکواییه ( شکایت نامه ) خیانت در امانت .

نمونه شکواییه خیانت در امانت    

 

بسمه تعالی

موضوع : اعلام شکایت

ریاست محترم مجتمع قضایی شماره ……….

 

 

با سلام ،

احتراما، به استحضار عالی می رساند :

  • مشتکی عنه که تاجر فرش است و در نشانی فوق مغازه فرش فروشی دارد دو تخته قالی کاشان را با مشخصات تفصیلی مضبوط در رسیدی که فتوکپی آن ضمیمه است ، به منظور فروش و ایصال وجه آن را به بنده ، از اینجانب گرفته است .
  • علی رغم گذشتن شش ماه از تاریخ تسلیم فرش ها به وی ، از پرداخت وجه آنها یا استردادشان خودداری می کند .
  • اینجانب استرداد فرش ها یا ایصال وجه حاصله از فروش آنها را (در صورتیکه به فروش رفته باشند )طی اظهار نامه شماره ………..که در تاریخ ………….. به مشتکی عنه ابلاغ شده از وی مطالبه کرده ام ، لکن پاسخی نداده و اقدامی نکرده است .
  • بنا به مراتب ، نظر به اینکه عمل مشتکی عنه واجد وصف مجرمانه است بدین وسیله تعقیب و مجازات وی از محضر عالی استدعا می شود .
  • زیان وارده معادل ………. ریال است .
  • فتوکپی مستندات در ……… برگ ضمیمه است .

 

 

 

با تقدیم احترام

نام و نام خانوادگی (شاکی )

امضاء

 

 

 

آدرس شاکی :……………………………………………………………………………………….

آدرس مشتکی عنه :…………………………………………………………………………………

 

۲۸ خرداد ۹۷ ، ۲۰:۵۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شکایت در خصوص تهدید به قتل .

  • تقاضای رسیدگی و صدور دستور مبنی بر تعقیب نامبرده و مجازات وی را به استناد ماده 669 مجازات اسلامی (تعزیرات ) مصوب سال 1375 را دارم .

شکواییه در خصوص تهدید به قتل

ریاست محترم دادگستری ………. (مجتمع قضایی )
با سلام ،
احتراما، به استحضار عالی می رساند :
1- اینجانب ……… (شاکی دعوی ) در مورخ …… هنگامی که از خیابان ……… به قصد مراجعه به مغازه خویش عبور می کردم ، شخص مشتکی عنه آقای …….. که به واسطه حصول کدورت فی مابین اینجانبان ، قصد انتقام گیری و ایجاد مزاحمت برای من و خانواده ام را دارند ، عالماً و عامداً بنده را مورد تعرض قرار داد و با ادای کلماتی ، به قتل تهدید نمود .
2- لذاً، به منظور عدم تجری شخص مشتکی عنه و همچنین ممانعت از وقوع حوادث فاجعه آمیز احتمالی در آینده ، تقاضای رسیدگی و صدور دستور مبنی بر تعقیب نامبرده و مجازات وی را به استناد ماده 669 مجازات اسلامی (تعزیرات ) مصوب سال 1375 را دارم .
3- عند الزوم انجام تحقیقات در محل وقوع جرم ، خیابان ….. جهت اثبات ادعا مورد استدعا است .

با تقدیم احترام
نام و نام خانوادگی (شاکی )
امضاء
آدرس شاکی :……………………………………………………………………………………….
آدرس مشتکی عنه :…………………………………………………………………………………

 

۲۸ خرداد ۹۷ ، ۲۰:۵۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نمونه شکواییه مزاحمت تلفنی .

با سلام

احتراماً به استحضار می رساند:

اینجانب مالک خط تلفن به شماره ……… می باشم که مشتکی عنه از طریق شماره های ……. از تاریخ …….. به مدت …….. با بنده تماس گرفته و ایجاد مزاحمت کرده است. اینجانب بارها از ایشان تقاضا کرده ام که دیگر مزاحم نشوند، اما ایشان همچنان به مزاحمت های خود ادامه می دهند و علاوه بر تماس های تلفنی، پیامک های غیراخلاقی نیز ارسال می نمایند که موجب سلب آسایش بنده شده اند. لازم به ذکر است که با درخواست اینجانب در تاریخ …. اخطاری از سمت شرکت مخابرات برای ایشان ارسال شد که این اقدام نیز بی فایده بوده است. لذا با توجه به ادله اینجانب که شامل لیست تماس ها و پیامک ها و ……… می باشد و با استناد به ماده ۶۴۱ قانون مجازات اسلامی تعزیرات، تعقیب و مجازات ایشان را استدعا دارم. همچنین با توجه به خسارت های وارده به اینجانب که به مبلغ … است، بدواً صدور و اجرای فوری تامین خواسته را تقاضا دارم.

۲۸ خرداد ۹۷ ، ۲۰:۴۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

برخی از قوانین حمورابی در مورد خانواده.




اگر کسی به دلیل قرض که پرداخت نکرده خود، همسر، پسر یا دخترش را بفروشد یا به کار اجباری بفرستد آنها تا سه سال باید برای کسی که آنها را خریده کار کنند و در سال چهارم آزاد می‌شوند.

اگر مردی همسری بگیرد ولی با هم آمیزشی نداشته باشند آن زن همسر او نیست.

اگر زنی با مرد دیگری رابطه داشته باشد، باید هر دو با طناب بسته شوند و به آب انداخته شوند. ولی شوهر می‌تواند زن خود را ببخشد و شاه بردگان خود را.

اگر مردی به همسر باکرهٔ کسی را که هنوز در خانهٔ پدرش زندگی می‌کند دست درازی کند، مرد به مجازات مرگ می‌رسد.

اگر زنی متهم به رابطهٔ نامشروع شود ولی در حال همخوابگی دستگیر نشده باشد، آن زن باید برای شوهرش در آب رودخانه بپرد.

اگر مردی در جنگ اسیر شود و در خانهٔ او وسیلهٔ معاش هست ولی زن او خانه را ترک کند و به خانهٔ دیگری برود، آن زن باید به آب انداخته شود.

ولی اگر در خانه معاش نیست و زن به خانهٔ دیگری برود، بر زن گناهی نیست.

اگر مردی بخواهد از زنی که برای او فرزند آورده است جدا شود باید علاوه بر جهیزیهٔ او بهرهٔ مالی مزرعه، باغ و منقولات را به او بپردازد. زمانی که او بچه‌هایش را بزرگ کرد، بخشی از آن به فرزندان تعلق می‌گیرد، معادل آنچه به یک پسر تعلق می‌گیرد، با او می‌رسد. و او می‌تواند با مرد مورد علاقه اش ازدواج کند.

اگر مردی بخواهد از زنش که از او دارای فرزندی نشده جدا شود باید معادل پول خرید او و همچنین جهیزیه‌ای که از خانهٔ پدرش به همراه آورده را به زن بپردازد و از او جدا شود.

اگر برای خرید او قیمتی نپرداخته باید معادل یک مینا طلا به عنوان هدیه بپردازد.

اگر زن مردی که در خانهٔ او زندگی می‌کند بخواهد که از او جدا شود، یا در قرض فرو رود، یا تلاش کند خانه را ویران کند یا شوهرش را نادیده بگیرد یا از نظر قضایی محکوم باشد، اگر شوهر بخواهد مه او را آزاد کند لازم نیست که به او مبلغی بپردازد ولی اگر شوهر او را آزاد نکند و زن دیگری بگیرد، زن اول باید در خانهٔ شوهر به صورت خدمتکار باقی بماند.

اگر زنی با مردی ازدواج کند و به او یک خدمتکار بدهد و برای او فرزند بیاورد، و آن مرد بخواهد زن دومی بگیرد، نمی‌تواند.

اگر مردی زنی بگیرد و از او بچه دار نشود و بخواهد زن دومی بگیرد و او را به خانه بیاورد، زن دوم هرگز نباید به جایگاه زن نخست (مرتبه) باشد.

اگر زن مردی بیمار شود و مرد بخواهد زن دیگری اختیار کند، نباید زن نخست را از خانه اخراج کند بلکه باید در خانه‌ای که ساخته نگه دارد و او را تا زمانی که زنده است حمایت (مالی؟) کند.

اگر این زن نخواهد در خانهٔ مرد بماند، مرد باید جهیزیهٔ او را بپردازد و او را به خانهٔ پدرش بفرستد.

اگر زنی که در خانهٔ مردی زندگی کرده با مرد توافق کرده باشد که هیچ بستانکاری نتواند او را بگیرد، اگر مرد پیش از ازدواج قرضی داشته، پس از اینکه زن به خانه وارد شد بستانکار نمی‌تواند او را بگیرد. همچنین اگر زن قرضی داشته باشد، بستانکار نمی‌تواند شوهر او را دستگیر کند.

اگر کسی با مادر یا پدر خود زنا انجام دهد، هر دو فرد سوزانده می‌شوند.

۲۸ خرداد ۹۷ ، ۲۰:۳۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

سوالات حقوقی مردمی

آیا غیرقانونی بودن اشتغال افراد کمتر از 15 سال در کارگاههای مشمول قانون کار به این معنی است که اگر چنین افرادی در حین کار در کارگاه دچار حادثه شوند حمایت های قانونی مقرر در قانون تامین اجتماعی نیز شامل آنها نخواهد گردید؟

سلام. از آنجا که در ماده 70 قانون تامین اجتماعی به کلمه بیمه شدگان اشاره شده و با عنایت به اینکه قانون تامین اجتماعی فقط شامل مشمولین قانون کار نمی باشد و صرف اثبات عدم شمول مقررات قانون کار به فرد، وی را از شمول مقررات قانون تامین‌اجتماعی خارج نمی سازد لذا چنانچه فردی با سن کمتر از 15 سال علیرغم ممنوعیت مقرر در ماده 79 قانون کار اشتغال بکار یافته و بیمه شده باشد و سپس دچار حادثه گردد استفاده وی از مزایای قانون تامین اجتماعی از جمله مستمری از کار افتادگی مغایرتی با مقررات قانون کار نخواهد داشت. بدیهی است که در هر صورت مجازات مقرر در ماده 176 قانون کار در مورد کارفرما که بر خلاف ماده 79 قانون کار اقدام به بکارگیری افراد زیر پانزده سال نموده است قابل اعمال می باشدموفق وموید.

۲۸ خرداد ۹۷ ، ۱۶:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

ضمان دَرَک چیست؟.

درک به معنی جبران کردن و در معنی دیگر فساد و ظلمت به کار می رود.
خود عقد بیع، بایع را ضامن درک مبیع و مشتری را ضامن درک ثمن قرار می دهد. ضمان درک ثمن و مبیع ناشی از عقد بیع است. ضمان معاوضی است چون عقد بیع یک عقد معاوضی است.
 ضمان درک ویژه بیع هم نیست ویژه هر عقد معاوضی هم است. در هر عقد معاوضی طرفین معاوضه ضامن درک مالی هستند که به دیگری می دهند.

✏️بنابراین نکات مهم این است:
1) ضمان درک ناشی از خود عقد و معاوضه است و کسی دراینجا ضامن نمی شود.
2) ضمان درک ویژه بیع هم نیست و در هر عقد معاوضی جریان دارد.
3) منحصر در بحث استحقاق هم نیست.
4) با ضمان عهده فرق می کند.

✏️بعضی فقها می گویند ضمان درک را نمی توان اسقاط کرد.
درک در ضمان درک مبیع به معنای فساد و ظلمت است.
✏️ضمان درک ثمن:
مسئولیت مشتری از خسارات ناشی از درک ثمن به بایع. (ماده 362ق.م)
✏️ضمان درک مبیع:
مسئولیت بایع از خسارات ناشی از درک مبیع به مشتری.
✏️بایع ضامن درک مبیع:
متعهد است ناشی از خسارات درک مبیع.
ضمان دراینجا به معنی تعهد و مسئولیت است.
یعنی بایع تعهد دارد در برابر هر مشکلی که در مبیع وجود دارد ضامن شود. مثلا بایع خانه را به من فروخته است، بعدا معلوم می شود که این خانه متعلق به دیگری است دراینجا بایع ضامن است.

✏️خسارات وارده مشتری از ناحیه درک مبیع:
1) ثمن
2) اجرت منافع مستوفات
3) اجرت منافع غیرمستوفات
4) هزینه ها

✏️در ضمان درک مبیع، فقها می گویند که مشتری حق دارد تمام ثمن را از بایع بگیرد. در مورد اجرت  منافع غیرمستوفات و هزینه ها شرط دارد، اگر مشتری نمی دانست که فضولی نیست و مالک نیست(جهل مشتری به فضولی) اما در صورتی که می دانست بر اساس قاعده اقدام هیچ دو مورد بالا را نمی تواند بگیرد.
مورد سوم و چهارم در فقه غرامت نامیده می شود. غرامت ضرری است که بدون هیچ امکان مقابلی (نفعی، سودی) بر انسان وارد می شود. یکی از مصادیق غرامت تاوان است. پس در حقیقت بایع ضامن خسارات و غرامت هایی است که از ناحیه درک مبیع به مشتری وارد شده است. بایع متعهد است تمام خسارات ناشی از مشکل دار بودن مبیع را به مشتری پرداخت کند. مشتری ضامن درک ثمن است و بایع ضامن درک مبیع است.
در برابر مالک خریدار(مشتری) هیچ حقی ندارد. مشتری حق دارد خسارات وارده را از بایع بگیرد و بایع متعهد است که این خسارات را بپردازد.

۲۸ خرداد ۹۷ ، ۱۶:۰۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تعلیق مجازات چیست و چه شرایطی دارد؟.

🔹تعلیق مجازات یعنی اینکه مجازات مجرم به‌طور موقت و در مدت زمانی مشخص اجرا نشود؛ و هدف از چنین عملی فرصت دادن به متهم است تا حتی با وجود سوءِپیشینه بتواند به حالت اولیه و عادی زندگی و اجتماع بازگردد.

🔹حسن دیگر تعلیق مجازات این است که مجرم در محیط مضار زندان قرار نگیرد؛ زیرا در اکثر موارد محرز شده است که نه تنها این مجازات نمی‌تواند در تأدیب و بهبود وضعیت فرد مفید باشد بلکه اغلب اثرات خطرباری همراه دارد، زیرا که مجرم در اثر ارتباط با محیط آلوده‌ی زندان و تبهکاران حرفه‌ای صاحب تجارب مجرمانه می‌شود.
 
🔹به همین دلیل تعلیق مجازاتِ فردی که محکومیت کیفری مؤثر داشته باشد و سابقا هم زندان رفته باشد بی‌اثر خواهد بود. مدت تعلیق در قانون مجازات جدید ۱ تا ۵ سال است.

🔹صدور قرار معلق نمودن اجرای مجازات به معنای برائت کامل از نتایج جرم نیست، بلکه مجرم تنها از جنبه‌ی وجهه‌ی عمومی مجازات رهایی می‌یابد و جنبه‌ی خصوصی مجازات فقط در صورت گذشتِ شاکی خصوصی زایل می‌شود وگرنه همچنان ادامه می‌یابد.



۲۸ خرداد ۹۷ ، ۱۶:۰۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

خودداری شوهر از رابطه

دوستانی گفتن ما همش در مورد تمکین نکردن زن و عدم برقراری رابطه از طرف زن سخن گفتیم ولی اگه قضیه برعکس بشه و شوهر از رابطه خودداری کنه چه اتفاقی میفته.
باید گفت این امر در صورتی که باعث عسر و حرج (سختی و دشواری ) زن بشه ، میتونه با ثابت کردن آن در دادگاه از شوهر خودش طلاق بگیره .
اگر نداشتن رابطه به دلیل "عَنین بودن" یا عدم توانایی شوهر در نعوظ باشه و قابل درمان هم نباشه زن میتونه از شوهر خودش طلاق بگیره .
زن با ثابت کردن "عُسر و حَرَج" میتونه طلاق بگیره.و این مورد بسیار گسترده است از اعتیاد شوهر تا جزیی ترین روابط بین زن و شوهر را شامل میشه .مثلا اگه برای دادگاه ثابت بشه رابطه طولانی از دُبُر (پشت) موجب آسیب های جسمی و روحی زن میشه به استناد عسر و حرج میتونه حکم به طلاق بده .
ثابت کردن نزدیکی بین زن و شوهر وقتی که زن در منزل شوهرش ساکن است مشکل هست مگر اینکه  مرد خودش اقرار کنه یا این موضوع رو به دوستان خودش گفته و آنها در دادگاه شهادت بدن یا قاضی با توجه به شرایط مثلا جدا کردن تخت ها و گزارش های پزشکی قانونی از موضوع اطلاع پیدا کنه .
از نظر شرعی هم اکثر مراجع تقلید مثلا امام خمینی در تحریر الوسیله معتقدند شوهر نمیتونه بیشتر از ۴ ماه بدون عذر از نزدیکی با همسرش خودداری کنه

۲۸ خرداد ۹۷ ، ۱۵:۵۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آیا تفاوت دادگاه با دادسرا و وظایف هریک را میدانید؟

دادسرا حوزه طرح شکایات اولیه است در دادسرا تنها شکایاتی که جنبه کیفری و جزائی دارد مطرح می شود وظیفه دادسرا تحقیق و بازجویی و کشف جرم است و در حقیقت می توان گفت پرونده های کیفری ابتدا در دادسرا تشکیل می گردد پس از شنیدن شکایات شاکی و ملاحظه دلایل وی از متهم نیز تحقیق و دفاعیات او نیز شنیده می شود اگر آقای دادستان که رئیس دادسرا است دلایل شاکی را کافی دانست علیه متهم ادعای مجرمیت میکند یعنی ادعا نامه ای را که نام آن کیفر خواست است تنظیم میکند و به دادگاه میفرستند تا در آنجا محاکمه و سپس حکم مقتضی صادر گردد .
البته گاهی در جامعه جرمی اتفاق می افتد که شاکی ندارد اگر جرم جنبه عمومی داشته باشد شخص دادستان می تواند یه عنوان مدعی عمومی تحقیق و بررسی را شروع کند و اگر نتیجه آن توجه اتهام به شخص خاصی بود علیه او کیفر خواست صادر می کند .
نکته دیگر👈در  دادسرا حکمی صادر نمی شود یعنی مرجعی که مجرم را مجازات می کند دادسرا نیست بلکه دادگاه است
**اما دادگاه مرجعی است که در خصوص ادعاهای مطروحه تصمیم قضائی میگیرد و به عبارت دیگر فصل خصومت دادسرا در امور حقوقی است

۲۸ خرداد ۹۷ ، ۱۵:۵۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مجازات افشای اسرار بیماران.

ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ ﺍﻧﺘﻈﺎﻣﯽ ﻭ ﻣﺪﻧﯽ ﭘﺰﺷﮑﺎﻥ:
**ﺍﻓﺸﺎﯼ ﺍﺳﺮﺍﺭ ﺑﯿﻤﺎﺭﺍﻥ ﭼﻨﺪ ﻧﻮﻉ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ ﮐﯿﻔﺮﯼ، ﺍﻧﺘﻈﺎﻣﯽ ﻭ ﻣﺪﻧﯽ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺰﺷﮑﺎﻥ ﻭ ﮐﺎﺩﺭ ﺩﺭﻣﺎﻧﯽ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﺩﺭ ﻣﺎﺩﻩ 4 ﺁﯾﯿﻦ‌ﻧﺎﻣﻪ ﺍﻧﺘﻈﺎﻣﯽ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻧﻈﺎﻡ ﭘﺰﺷﮑﯽ، ﺍﻓﺸﺎﯼ ﺍﺳﺮﺍﺭ ﺑﯿﻤﺎﺭﺍﻥ ﺗﺨﻠﻒ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﻄﺎﺑﻖ ﻣﺎﺩﻩ 14 ﺍﯾﻦ ﺁﯾﯿﻦ‌ﻧﺎﻣﻪ، ﭘﺰﺷﮏ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﮐﺘﺒﯽ ﺗﻮﺑﯿﺦ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﺗﮑﺮﺍﺭ، ﻣﺤﺮﻭﻣﯿﺖ ﺍﺯ 3 ﻣﺎﻩ ﺗﺎ ﯾﮏ ﺳﺎﻝ ﺍﺯ ﺍﺷﺘﻐﺎﻝ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺩﺍﺭﺩ.

۲۸ خرداد ۹۷ ، ۱۵:۵۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اجرت‌المثل بعد از مرگ همسر

🔹در تعریف اجرت‌المثل باید گفت که زن وظایف خاصی در زندگی زناشویی دارد که توسط قانون و شرع برشمرده شده است. این وظایف شامل تمکین عام و تمکین خاص است.
🔸 تمکین عام به معنای حضور زن در زندگی مشترک و عمل به وظایفی است که شرع و قانون تعیین کرده است.
🔹مثلا زن شرعا نمی‌تواند بدون اجازه همسرش از خانه خارج شود. ادامه تحصیل و کار کردن زن در خارج از منزل نیز باید با اجازه شوهر باشد، هر چند در حال حاضر بسیاری از زنان این حقوق را در عقدنامه دریافت می‌کنند.
🔸تمکین خاص نیز به معنای عمل کردن زن به وظایف زناشویی است. حال اگر زن در طول زندگی مشترک و در خانه همسر خود، کاری به جز این موارد را به دستور شوهر انجام دهد، مستحق پاداشی است که به آن اجرت‌المثل گفته می‌شود. 
🔹قانون در صورت فوت شوهر، تکلیف این پرداخت را نیز معلوم کرده است که برابر آن: «زوجه می‌تو اند در صورت مطالبه، اجرت المثل ایام زندگی مشترک خود را از ماترک زوج متوفی با جلب نظر کارشناس مطالبه کند.»

۲۸ خرداد ۹۷ ، ۱۵:۴۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

از نظرقانونگذار براے تحقق جرم جعل شرایطے لازم است .

 
🔻 1 . موضوع جعل باید سند یا نوشتـہ و یا سایر چیزهاے مذڪور در قانون مثل  تمبر ، منگنـہ ، علامت ، امضاء و مهر مے باشد .
 
🔻 2 . جعل در چیزے قابل تصور است ڪـہ خود آن ساختگے و تقلبے نباشد، تغییر سند مجعول ، جعل محسوب نمے شود.
 
🔻 3 . باید امڪان مشتبـہ ڪردن و بـہ اشتباـہ انداختن اشخاص متعارف وجود داشتـہ باشد، یعنے این احتمال برود ڪـہ آنهامورد ساختگے و تقلبے را با اصل اشتباـہ بگیرند حتے اگر شباهتے بین مورد ساختگے با اصل مشاهدہ نشود.
 
🔻 4 . مهمترین شرط قابل ذڪر در مورد جعل اعم از مادے یا معنوے این است ڪـہ موضوع جعل باید ماهیتاً ساختگے و تقلبے باشد و صرف اینڪـہ حاوے اطلاعات دروغ است ڪفایت نمے ڪند .

۲۸ خرداد ۹۷ ، ۱۵:۴۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نکاتی مهم در مورد نوشتن وصیتنامه به همراه یک نمونه وصیتنامه.

یکی از سفارشات بسیار مهم و حساس اسلام، که نسبت به آن بسیار تأکید شده، مسأله نوشتن وصیت‌‌نامه است.

 

نوشتن وصیتنامه در اسلام آنقدر مورد سفارش است که خداوند متعال در قرآن کریم می‌‌فرماید:

«کُتِبَ عَلَیْکُمْ إِذا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَکَ خَیْراً الْوَصِیَّةُ لِلْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبینَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقین‏»؛(بقره:180)

یعنی: بر شما لازم است: «هنگامى که مرگ یکى از شما فرا رسد، اگر چیز خوبى‏[مالى‏] از خود به جاى گذارده، براى پدر و مادر و نزدیکان، بطور شایسته وصیت کند! این حقّى است بر پرهیزکاران!»

پیامبر خدا(ص) نیز در ارتباط با وصیت نامه می‌‌فرماید:

«مَا یَنْبَغِی لِامْرِئٍ مُسْلِمٍ أَنْ یَبِیتَ لَیْلَةً إِلَّا وَ وَصِیَّتُهُ تَحْتَ رَأْسِه‏»؛ (روضة الواعظین‏2: 482)

یعنی: سزاوار نیست بر مؤمن که هیچ شبى بخوابد مگر اینکه وصیت نامه‏‌‌اش آماده باشد.

امام صادق(ع) نیز فرمود:

«الْوَصِیَّةُ حَقٌّ عَلَى کُلِّ مُسْلِم‏»؛ (روضة الواعظین‏2: 482)

یعنی: وصیت، حقى است برای هر مسلمان.

با تمام این سفارشات، اما برخی از ما گمان می‌ کنیم نوشتن وصیت نامه، کاری بسیار دشوار و نیازمند فکر و زمان زیادی است.

در حالی که نوشتن وصیت نامه بسیار آسانست حتی نیاز به جملات و واژه های نامأنوس و یا سنگین حقوقی و عربی ندارد.

آسانترین روش تنظیم وصیت نامه، «خودنوشت»(نوشتن توسط خود انسان) است. همین که وصیت به خط و قلمتان نوشته و امضا و تاریخ(روز و ماه وسال) داشته باشد، در همه جا پذیرفته می‌شود.

البته وصیت‌نامه سرّی یا رسمی هم می‌توان نوشت که برای تنظیم آن، مستلزم تشریفات ویژه، از جمله رفتن به اداره ثبت اسناد محل و یا دفترخانه اسناد رسمی است.

همچنین در قانون، پیش بینی وصیت در حال فوق العاده، نظامیان در حین جنگ نزد افسر هم رده خود و یا نزد دو نفر شاهد و یا بیماران نزد مدیر بهداری ارتش هم شده است.

قبل از نوشتن وصیت، این یادآوری‌‌‌ها مطالعه شود:

1- این وصیت نامه برای همه مکلفین اعم از زن و مرد قابل استفاده است و در این موضوع تفاوتی بین وصیت نامه بانوان و آقایان وجود ندارد.

2- وصیت کردن بر کسی که دَینی یا امانتی از مردم نزد او باشد، یا واجباتی مانند نماز، روزه، حج و یا کفارات بر عهده دارد؛ واجب است، لذا حتی اگر انجام تمام مفاد این وصیت نامه برای شما سخت است، حداقل بخش مربوط به بدهکاریهای الهی و مردمی (بخش دوم) را مقید باشید که تکمیل نمایید.

3- برای تنظیم وصیت نامه، حتما به عالم دینی که به مسائل وصیت آشنائی کامل داشته باشد مراجعه فرمایید.

4-وصی انسان باید فردی مورد وثوق و اطمینان باشد که بدانیم به وصیت عمل خواهد کرد.

5- همه ساله وصیت نامه را مورد تجدید نظر قرار دهید تا اگر مواردی از آن نیازمند تغییر و یا اصلاح بود، این کار انجام پذیرد.

6- بهتر است همان گونه که امیرمؤمنان (ع) در نهج البلاغه می فرماید، خودمان وصی خود باشیم و آن چه از کارهای خیر که دوست داریم بعد از ما برای ما انجام دهند، خودمان در زمان حیات انجام دهیم.

7- برای وصیت نامه از چند نفر از افراد مورد اعتماد به عنوان شاهد استفاده کنیم.

8- انسان فقط نسبت به نحوه هزینه کردن یک سوم از دارائی خود پس از مرگ، اختیار دارد و بیش از یک سوم، از اختیار او بیرون است و چگونگی تقسیم دو سوم باقیمانده آن به گونه‌‌ای است که خداوند معین فرموده است.

بنابراین نمی‌‌توان وصیت کرد که مثلا ارث پسر و دختر یکسان باشد و یا بیش از آن چه خداوند معین فرموده است به یکی از  وارثان پرداخت شود، مگر آن که همه وارثان بالغ و رشید بوده و  به این گونه تقسیم در زمان حیات یا بعد از مرگ وصیت کننده راضی بوده و اجازه دهند.

هم چنین محروم کردن برخی از ورثه  از ارث معنا ندارد و بی تاثیر  است.

9- انسان می‌‌تواند از یک سوم اموالش برای انجام کارهای خیر بعد از خودش وصیت کند، اما وصیت به یک سوم برای امور خیریه در صورتی خوب است که وارثان ما، نیازمند نباشند، اما در صورتی که آنان حقیقتا نیازمندند، بهتر است به کمتر از یک سوم مثلا یک چهارم یا یک پنجم وصیت کرد.

10- بهتر است در وصیت به یک سوم یعنی ثُلث، بخش معینی از دارائی را تعیین کنیم تا به اندازه یک سوم از همان بخش برداشته شود، مثلا قید کنیم که  از خانه یا مغازه یا پول های نقد یک سوم برداشته شود، زیرا وصیت به یک سوم از همه دارائی،  برای وارثان موجب زحمت خواهد بود.

11- وصیت به پرداخت مقداری از ثلث برای خویشاوندان نیازمندی که وارث نیستند مستحب است و در قرآن کریم و روایات تاکید فراوانی  به آن شده است.

12- امکان تغییر وصیت تا آخرین لحظه حیات امکان پذیر است، بنابراین هرگاه انسان بخواهد وصیت خود را تغییر دهد و به شکل دیگری وصیت کند ممکن است.

13- برای جلوگیری از مشکلات احتمالی بهتر است وصیت نامه خود را در دفتر اسناد رسمی به ثبت برسانیم.

14- در موردمهریه همسر، به فتوای بعضی از مراجع تقلید باید پرداخت آن به نرخ روز و با محاسبه تورم صورت پذیرد، لذا در این مساله باید از مراجع تقلید خود سؤال کنیم.

15- نایب گرفتن در حج واجب پس از مرگ، در صورتی واجب است که حج بر انسان مستقر شده باشد اما در مورد کسانی که در همان سال استطاعت، ثبت نام کرده و قبل از آن که نوبت آنان فرا رسد از دنیا می روند با توجه به فتاوای مختلف مراجع تقلید، باید هر کسی حکم مساله را از مرجع تقلید خود سوال کند.

16- برای گرفتن نایب در حج و یا قضای نماز و روزه حتما با دفتر مراجع تقلید ارتباط برقرار کنید، زیرا نایب شرایط خاصی دارد و هر کسی نمی‌‌تواند در این امور نیابت کند به ویژه در نیابت حج.

17- کسانی که فرزند صغیردارند اگر برای مراسم پس از مرگ خود مانند مراسم شب اول، هفتم، چهلم و... وصیت به برداشتن از ثلث نکنند، بازماندگان نمی‌‌توانند از سهم صغیر برای انجام  این مراسم هزینه کنند. در این صورت تنها می‌‌توان از اموال متوفی برای انجام غسل، کفن و تهیه قبری مطابق شأن میت هزینه کرد.

18- مردی که از دنیا می‌‌رود به طور طبیعی و به حکم اسلام پدر او یعنی پدربزرگ پدری فرزندان صغیرش، قیم و سرپرست آنان خواهد بود، و همینطور پدر پدربزرگ اما اگر آنها در قید حیات نباشند، در صورتی که سرپرستی، برای فرزندان صغیر خود تعیین نکنیم تعیین سرپرست باید توسط حاکم شرع صورت پذیرد.

19- فرزندانی نیاز به قیم و سرپرست دارند که بالغ و رشید نباشند.

20- قبل از هرگونه تصرف در اموال میت باید بدهی‌‌های او مانند حج واجب، خمس، زکات، مظالم و یا بدهکاری به افراد مانند مهریه همسر و... را از اصل مال میت پرداخت نمود، اگرچه میت به آنها وصیت نکرده باشد.

در ضمن تمام بدهی‌‌های مدت دار انسان پس از مرگ به روز شده و باید فورا پس از مرگ توسط وارثان از اموال او پرداخت شود. پس از پرداخت این حقوق و بدهیها اگر از مال میت چیزی اضافه آمد چنانچه در مورد ثلث اموالش وصیت کرده باشد باید به آن وصیت او عمل کرد و پس از آن بقیه اموال به وارثان میت تعلق دارد.

21- بهتر است در وصیت‌‌ها از وصیت به اموری که موجب زحمت بازماندگان می‌‌شود مانند انتقال جنازه به جای دیگر و یا چگونگی برگزاری مراسم و امثال آن اجتناب کنیم.

22- انسان می‌‌تواند برای آن که همسرش پس از مرگ او گرفتار مشکلاتی در مسکن نشود در زمان حیات خود، حق استفاده از خانه مسکونی خود را به همسرش تا زمان حیات همسرش واگذار کند و در نتیجه با مرگ شوهر استفاده از خانه مسکونی در اختیار همسر خواهد بود و پس از فوت او خانه میان وارثان تقسیم می‌‌شود. به این کار در اصطلاح فقه اسلامی «حبس» و یا «عمری» می گویند.

انجام این کار نیازمند شرایط خاصی مانند ایجاب و قبول است که حتما برای آگاهی از این شرایط باید به یک عالم دینی مراجعه نمود.

لازم به یادآوری است، در این صورت خانه از ملک شوهر و پس از مرگ او از ارثیه وارثان بیرون نمی رود.

هم چنین انسان می‌‌تواند استفاده از تمامی اثاث خانه  را به همین شکل به همسرش تا زمان حیات همسرش واگذار نماید.

بسیار مناسب است که این امور در وصیت نامه آورده شود.

23- سعی کنید وصیت نامه خود را در چند نسخه بنویسید تا در صورت مفقود شدن برخی از نسخه ها، وارثان دچار مشکل نشوند.

24- حتما نام مرجع تقلیدخود را در وصیت نامه بنویسید، زیرا  فتوای مراجع تقلید در برخی از احکام متفاوت است و اطلاع از مرجع تقلید در کیفیت عمل به وصیت لازم است.

25- بعد از مرگ باید فورا به وصیت نامه عمل شود و تأخیر آن بدون عذر شرعی جایز نیست.

پس:

هم اینک دست به قلم شوید که فردا دیر است و گفتن «دور از جان» شعاری بیش نیست، و کوچکترین اثری در جلوگیری از مرگ و مردن ما نخواهد داشت، بلکه صرفا برای دلخوشی و فراموش کردن مرگ به همدیگر می‌‌‌گوییم در حالی که بهترین دوست انسان آن کسی است که انسان را به یاد مرگ و قیامت و خدا بیندازد.

تذکر:

این نکته را هم عرض کنم که در کتابفروشیها نیز وصیتنامه‌‌های مختلفی آماده شده که کار را برای نوشتن بسیار آسان می‌‌کند و حتی برخی از آنها 4-5 برگ جیبی بیشتر ندارند.

در پایان نیز یک نمونه وصیتنامه ساده تقدیم می‌‌شود.

××××××××××××××××××××××××××××××××××

××××××××××××××××××××

×××

بسم الله الرّحمن الرّحیم

وصیت نامه شرعی و قانونی

پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: سزاوار نیست که مسلمان شبی را به صبح آورد مگر اینکه وصیت او آماده باشد.

الحمدلله رب العالمین و الصلاة علی سیدنا محمد و آله الطاهرین

این جانب.............................................................................فرزند.................................................. متولد:..................................................

به شماره شناسنامه:..................................................در تاریخ..................................................با اعتراف به یگانگی پروردگار و رسالت خاتم پیامبران و امامت دوازده معصوم،

در کمال صحت، سلامت و اختیار به موارد ذیل وصیت می کنم، وصیت نامه های دیگر، قبل از این تاریخ از درجه اعتبار ساقط می باشد.

این وصیت نامه در شش بخش تنظیم شده است:

 

بخش اول: تعیین وصی، ناظر و قیم برای اطفال صغیر

1- وصی خود قرار دادم؛ جناب...........................................ساکن.................................................به شماره تلفن:......................................

2- ناظر بر انجام وصیت؛ جناب.................................................ساکن............................................به شماره تلفن:......................................

3- سرپرست و قیم فرزندان صغیرم؛ جناب..................................................ساکن:................................................به شماره تلفن:..................................................

بخش دوم: بدهکاری‌‌ها

بدهی‌‌های اینجانب به شرح زیر می‌‌باشد:

1- تمام مهریه همسرم خانم..................................................که مبلغ..................................................می‌‌باشد.

2- خمس در آمد های اینجانب از سال خمسی گذشته تا تاریخ فوت

(سال خمسی اینجانب در تاریخ..................................................می باشد)

3- مبلغ..................................................  خمس از سال های گذشته.

4- مبلغ ..................................................زکات از سال های گذشته.

5- حج واجب(یعنی  حج تمتع) به عهده من؛ می باشد - نمی باشد.

6- رد مظالم به مبلغ..................................................

7- به افراد ذیل این مبالغ را بدهکارم

الف: آقای/ خانم..................................................  مبلغ..................................................

ب:  آقای/ خانم..................................................  مبلغ..................................................

ج:   آقای/ خانم..................................................  مبلغ..................................................

8- اماناتی که دیگران نزد من دارند و باید به صاحبان آن تحویل گردد:

الف:....................................................................................................

ب:........................................................................................................

ج:.........................................................................................................

بخش سوم: وصیت به ثلث (یک سوم اموال)

یک سوم از اموالم در این امور هزینه شود.

1-..................................................سال نماز و..................................................سال روزه.

2- مبلغ..................................................بابت رد مظالم احتیاطی من پرداخت گردد.

3- این کفارات به عهده اینجانب میباشد که هزینه آن از محل ثلث اموالم پرداخت گردد:

الف:...................................................................................................

ب:....................................................................................................

ج: ....................................................................................................

4- هزینه غسل، کفن، دفن و مراسم اول، سوم، هفتم و چهلم و سایر مراسم و هزینه های مورد نیاز مجالس

5- وصیت برای خویشاوندان نیازمندی که ارث نمی برند ( مثل خواهر زاده، برادر زاده، خاله، عمو، دایی، عمه و...... )

مثلا: مبلغ......................  برای .....................و مبلغ........................ برای ......................و........................

6- باقیمانده از ثلث اموالم برای ..................................................  هزینه شود.

 (مثلا مدرسه، مسجد، بیمارستان و..... )

بخش چهارم: مطالبات

1- از افراد زیر این مبالغ را طلب دارم:

الف: آقای/ خانم..................................................  مبلغ..................................................

ب:  آقای/ خانم..................................................  مبلغ..................................................

ج:   آقای/ خانم..................................................  مبلغ..................................................

2- فهرست امانتهایی که نزد دیگران دارم و چگونگی دریافت آن به شرح زیر است:

الف:....................................................................................................

ب:....................................................................................................

ج:....................................................................................................

بخش پنجم: وصایای اخلاقی

بسیار مناسب است در این قسمت سفارش های اخلاقی، مانند سفارش به نماز، حجاب، احترام به پدر و مادر، مهربانی فرزندان با یکدیگر و امثال آن آورده شود و یا اینکه به صورت برگه ای جداگانه ضمیمه وصیت نامه شود.

بخش ششم: فهرست اموال

فهرست اموال منقول و غیر منقول اینجانب (شامل مواردی مثل منزل مسکونی، وسیله نقلیه، موجودی حسابهای بانکی، زمینهای زراعتی و باغات، مغازه و دفتر کار و........) به شرح پیوست می باشد.

این وصیت نامه در شش  بخش به گواهی این آقایان رسید.

1-....................................................................................................

2-....................................................................................................

3-....................................................................................................

و در دفتر خانه اسناد رسمی به شماره....................................................................................................ثبت گردید.

در پایان یادآور می شوم اینجانب مقلد حضرت آیت الله..................................................می‌‌باشم  و تمایل دارم که درصورتی که مقدور بوده و موجب زحمت وارثان نگردد در ..................................................مدفون شوم.

نام و امضاء وصیت کننده:

نام و امضاء وصی:

نام و امضاء ناظر:

نام و امضاء شهود:

۲۶ خرداد ۹۷ ، ۱۹:۱۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

رای بدوی چیست ؟

وقتی اختلاف حقوقی یا شکایتی در مراجع قضایی مطرح می شود، تصمیمی که قاضی پس از رسیدگی به اختلاف یا شکایت می گیرد، رای نامیده می شود. اگر چه تعداد زیادی از افرادی که دانش حقوقی ندارند به راحتی نمی توانند محتوای یک رای را درک کنند اما تمامی این افراد این موضوع که رای همان تصمیم قاضی درباره پرونده مورد رسیدگی است را درک می کنند که این تصمیم و رای نهایتاً به صورت دادنامه به آن ها ابلاغ خواهد شد. حال اگر این افراد با « رای بدوی » مواجه شوند ممکن است ندانند که رای بدوی چیست. شاید معنای بدوی را درک کنند اما باز هم ممکن است به طور دقیق متوجه نشوند که رای بدوی به چه معناست و این سوال در ذهنشان ایجاد شود که آیا قرار است رای دیگری نیز صادر شود؟

رای بدوی به چه معناست

زمانی که پرونده حقوقی یا کیفری در مراجع قضایی رسیدگی می شود، این رسیدگی صرفاً با صدور رای در همان دادگاهی که در ابتدا رسیدگی در آن آغاز می شود به طور کلی به پایان نمی رسد و در اکثر موارد راه برای اعتراض شخصی که رای علیه او صادر شده است، باز است. بنابراین در بسیاری از موارد امکان اعتراض، رسیدگی و صدور رای در مراجع دیگر از جمله دادگاه تجدید نظر و دیوان عالی کشور نیز وجود دارد. حال به دادگاهی که در ابتدا دعوی و شکایت در آنجا مطرح می شود و مورد رسیدگی قرار می گیرد و نهایتاً رای صادر می کند، دادگاه بدوی می گویند و به رایی نیز که توسط این دادگاهِ صالح به رسیدگی صادر می شود، رای بدوی می گویند. بدوی در واقع به معنای ابتدایی و آغازین است و این رای بدوی در دادگاه بدوی ممکن است قابل اعتراض باشد یا نباشد.

اگر پرونده ای دارید که مورد رسیدگی دادگاه بدوی قرار گرفته و رای بدوی علیه شما یا طرف مقابلتان صادر شده است و حال می خواهید آگاه شوید که آیا راه برای اعتراض شما یا طرف مقابلتان در مراجع دیگر وجود دارد یا خیر، بستگی به رای صادر شده و محتوای آن دارد که بدون مشورت با وکیل این آگاهی حاصل نخواهد شد.

دادنامه چیست

وقتی اختلاف حقوقی و یا شکایتی در مراجع قضایی مطرح می شود، در طول رسیدگی به آن موضوع توسط مرجع رسیدگی کننده، با اوراق مختلفی مواجه خواهید شد. اوراقی با عنوان های مختلف که مرجع رسیدگی کننده پس از هر تصمیم و با توجه به نوع تصمیمی که می گیرد اقدام به صدور آن می کند. حال اگر موضوع شما مورد رسیدگی قرار گرفته باشد و با ورقه ای به نام دادنامه مواجه شوید، اگر قبلاً موضوعی را در مراجع قضایی پیگیری نکرده باشید و یا وکیلی نداشته باشید، نمی دانید که دادنامه چیست و صدور دادنامه به چه معناست. ممکن است با خواندن متن دادنامه تا حدودی آگاه شوید که دادنامه چیست اما ممکن است باز هم به طور دقیق متوجه نشوید که منظور از دادنامه چیست و اختلاف حقوقی یا شکایت شما با صدور دادنامه به کجا خواهد رسید و اقدام بعدی شما چه باید باشد.

دادنامه یعنی چه
اگر پرونده شما مورد بررسی و رسیدگی قرار گرفته باشد و نیاز به اقدام دیگری نباشد و پرونده آماده برای صدور رای باشد، ابتدا قاضی رای را به صورت دستنویس می نویسد و سپس آن را در اختیار دفتر دادگاه قرار می دهد تا به صورت چاپی و در واقع به صورت دادنامه درآید. بنابراین دادنامه تصمیم و رای قاضی است که در ورقه چاپی مخصوصی تایپ می شود. این ورقه چارچوب خاصی دارد و مواردی همچون شماره دادنامه، تاریخ صدور رای، کلاسه پرونده، دلایل و مستندات رای، مشخصات طرفین، نتیجه رای و … در آن درج می شود. پس از آماده شدن دادنامه و امضاء توسط قاضی با رعایت شرایط قانونی به شما و طرف مقابلتان ابلاغ خواهد شد.

دادنامه بدوی ، دادنامه تجدید نظر
دادنامه علاوه بر صدور در دادگاه بدوی که در ابتدا به موضوع رسیدگی می کند، در دیگر مراجع از جمله دادگاه تجدید نظر که به اعتراض تجدید نظر رسیدگی می کند، نیز صادر خواهد شد.

تا اینجا به پاسخ این سوال که دادنامه چیست رسیدید اما این موضوع که اقدام بعدی شما پس از دریافت دادنامه چه باید باشد، بستگی به این دارد که محتوای دادنامه یا رای شما چه باشد.

۲۶ خرداد ۹۷ ، ۱۹:۰۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر