⚖به روز بودن دانشجویان حقوق و پاسخگویی به سوالات هموطنانم.⚖

۴۵۰۰ مطلب با موضوع «مطالب آیین دادرسی مدنی» ثبت شده است

مدارک لازم جهت صدور گواهی انحصار وراثت

  1.  گواهی فوت متوفی صادر شده از سوی اداره ثبت احوال
  2.  کپی شناسنامه ورثه
  3.  کپی عقدنامه همسر دایمی متوفی
  4.  فرم استشهادیه دال بر منحصر بودن وراث به اشخاص نامبرده شده
  5.  گواهی تسلیم اظهارنامه مالیات بر ارث به اداره امور اقتصادی و دارایی آخرین محل اقامت متوفی. در این مرحله صرفا مشخصات متوفی و اموال و دارایی های وی در فرم مخصوصی به اداره دارایی اعلام می شود و نیازی به پرداخت مالیات نیست.
۰۱ فروردين ۰۰ ، ۱۷:۰۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مرجع صالح جهت رسیدگی به درخواست گواهی انحصار وراثت کجاست؟

برای صدور گواهی انحصار وراثت باید به شورای حل اختلاف آخرین محل اقامت دایمی متوفی مراجعه کرد. لیکن باید توجه کرد که رسیدگی به دعاوی درباره اصل و نسب، وصیت، تولیت یا وقف که ممکن است پس از فوت متوفی ایجاد شود کماکان در صلاحیت دادگاه های عمومی است و چنین دعاوی حتی با توافق طرفین قابلیت طرح در شورای حل اختلاف را ندارد.

۰۱ فروردين ۰۰ ، ۱۷:۰۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

چه کسانی می توانند دادخواست انحصار وراثت بدهند؟

وراث متوفی و اشخاص ذی‌نفع اعم از هر شخصی که منفعتی در اموال متوفی داشته باشد، می‌تواند از دادگاه تقاضای صدور گواهی انحصار وراثت کند. چنانچه وراث یا اشخاص ذی‌نفع متعدد باشند، نیازی به درخواست همگی آنها نیست و اقدام یکنفر از این افراد برای امضا و ارایه دادخواست کفایت می‌کند.

۰۱ فروردين ۰۰ ، ۱۷:۰۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

حقوق مدنی چیست

حقوق مدنی عبارت است از قواعد و مقرراتی که در روابط خصوصی میان افراد جامعه با یکدیگر حاکم بوده و در دسته بندی تجارت، آیین دادرسی مدنی، کار و مالکیت فکری قرار نگیرند. حقوق اشخاص، اموال، خانواده و ارث از مهم ترین تقسیم بندی های حقوق مدنی بوده و قانون، رویه قضایی و عرف، منابع این شاخه از حقوق را تشکیل می دهند.

از منظر علم حقوق، نظام حقوقی هر کشور دارای زیرمجموعه ها و شاخه های متعددی می باشد. در نظام حقوقی کشور ما، مجموعه قواعد حقوقی حاکم بر جامعه از یک منظر کلی به دو بخش کلی حقوق عمومی ( حقوق مربوط به دولت و روابط افراد با دولت ) و حقوق خصوصی ( حقوق مربوط به روابط اشخاص با یکدیگر ) تقسیم می گردد.

حقوق مدنی به عنوان یکی از زیر مجموعه های حقوق خصوصی، شاخه ای از حقوق است که به مطالعه روابط میان اشخاص جامعه اعم از حقیقی و حقوقی می پردازد؛ روابطی که از چهارچوب تجارت، آیین دادرسی مدنی ، کار و مالکیت فکری خارج می باشد. از آنجا که احقاق حق افراد در یک جامعه در بسیاری از روابط، نیازمند شناخت حقوق مدنی و آگاهی از قوانین مربوط به آن می باشد، ضروری است که مفهوم حقوق مدنی و قوانین مربوط به آن مورد مطالعه قرار گیرد.

تعریف و مفهوم حقوق مدنی

بدون شک، گام نخست برای شناخت هر مفهومی، ارائه تعریفی تا حد امکان کامل و دقیق از آن مفهوم می باشد. برای اینکه تعریف دقیقی از حقوق مدنی ارائه نموده و مفهوم آن را درک نماییم، لازم است که با دو مفهوم مقدماتی حقوق عمومی و حقوق خصوصی آشنا شویم. به همین دلیل، در ابتدا به تعریف این دو مفهوم می پردازیم:

حقوق عمومی

حقوق عمومی، شاخه ای از علم حقوق است که به تشکیلات دولت و روابط اشخاص با دولت می پردازد. کلیه مسائل مطرح شده در قانون اساسی، حقوق اداری، مالیات ها و حقوق کیفری از زیر مجموعه های حقوق عمومی می باشد. 

حقوق خصوصی

حقوق خصوصی، مفهومی است که در مقابل حقوق عمومی قرار گرفته و منظور از آن، قواعدی است که به تنظیم روابط اشخاص با یکدیگر در یک جامعه می پردازد. شاخه های اصلی حقوق خصوصی عبارتند از : حقوق مدنی، حقوق تجارت، آیین دادرسی مدنی، حقوق کار و حقوق مالکیت فکری (حقوق مربوط به اختراع و چاپ آثار علمی و هنری ).

بنابراین تمام قواعد و مقرراتی که در روابط خصوصی میان افراد جامعه با یکدیگر حاکم بوده و در دسته بندی تجارت ، آیین دادرسی مدنی، کار و مالکیت فکری قرار نگیرند، تحت عنوان حقوق مدنی قرار خواهند گرفت. در نتیجه، کلیه قوانین و مقررات حقوقی مرتبط با ولادت، فوت، نکاح، خانواده، عقود و قراردادها، ارث، وصیت و مسایلی از این قبیل، از زیر مجموعه های حقوق مدنی بوده که در بخش دوم به توضیح کامل آن ها خواهیم پرداخت.

موضوعات و تقسیم بندی حقوق مدنی

حقوق مدنی به عنوان مهم ترین و گسترده ترین شاخه حقوق خصوصی، خود دارای موضوعات و زیر مجموعه های متعددی است. زیرمجموعه های حقوق مدنی در قالب تقسیم بندی زیر قابل ارائه می باشند:

 موضوع اول حقوق مدنی: حقوق اشخاص

اشخاص یک جامعه از منظر علم حقوق به دو دسته اشخاص حقیقی و اشخاص حقوقی تقسیم می شوند. هر کدام از این گروه ها در یک جامعه، دارای حقوق و تکالیفی می باشند. حقوق اشخاص به عنوان شاخه ای از حقوق مدنی، به مطالعه این حقوق و تکالیف می پردازد. حقوق مربوط به تعیین نام، اهلیت، حجر و قیمومت، نمونه هایی از مسایل مطرح شده مرتبط با حقوق اشخاص می باشند.

موضوع دوم حقوق مدنی: حقوق اموال

حقوق امول عبارتست از کلیه قواعد و مقرراتی که در ارتباط با اموال وضع شده اند. حق مالکیت و زیر شاخه های آن یعنی عین و منافع، مال و انواع آن (مانند مال منقول و غیر منقول، مال مثلی و قیمی) و مسایل مربوط به اموال بدون مالک از موضوعاتی هستند که در رابطه با این شاخه از حقوق مدنی قابلیت طرح دارند.

 موضوع سوم حقوق مدنی: حقوق قراردادها و تعهدات

عقود و قراردادها، بخش بزرگی از روابط اشخاص با یکدیگر را تشکیل می دهند. انعقاد قراردادها، اجرای قراردادها، روش های پایان یافتن قراردادها نظیر بطلان، فسخ و انفساخ و تهاتر از جمله مباحثی هستند که حقوق قراردادها به مطالعه آن ها می پردزد.

 موضوع چهارم حقوق مدنی: حقوق مسئولیت مدنی

به طور کلی، تعهدات اشخاص در مقابل یکدیگر از دو منبع سرچشمه می گیرد: قرارداد و مسوولیت مدنی. در مسولیت مدنی، میان دو شخص رابطه قراردادی وجود نداشته، اما یکی از آن ها خسارتی را به طرف دیگر وارد نموده و بنابراین قانونا ملزم به جبران خسارت وارد شده می باشد. حقوق مسئولیت مدنی به عنون شاخه ای از حقوق مدنی به مطالعه این رابطه و مسایل مربوط به آن می پردازد.

موضوع پنجم حقوق مدنی: حقوق خانواده

حقوق خانواده همانطور که از نام آن پیداست دربردارنده مقرات و قوانین مربوط به خانواده می باشد. نکاح و آثار آن همچون مهریه، نفقه، تمکین، حضانت و روش های پایان یافتن نکاح همچون فسخ و طلاق، موضوعات مورد مطالعه حقوق خانواده می باشند.

موضوع ششم حقوق مدنی: حقوق ارث و وصیت 

مجموعه قوانین و مقررات مرتبط با ارث و وصیت، شاخه ای از حقوق مدنی به نام حقوق ارث و وصیت را تشکیل می دهند. انحصار وراثت، تحریر ترکه، وصیت اعم از عهدی و تملیکی، نحوه تقسیم سهم الارث وراث و محرومیت از ارث از مسایل مطرح شده در این شاخه حقوق مدنی می باشد.

منابع حقوق مدنی

مقصود از منابع حقوق مدنی، متونی هستند که بیان کننده و شرح دهنده حقوق مدنی حاکم بر روابط افراد یک جامعه می باشند. مهم ترین منابع حقوق مدنی ایران عبارتند از :

 منبع اول حقوق مدنی: قانون

در کشور ما قانون، مهم ترین منبع نظام حقوقی آن بوده و در نتیجه، مهم ترین منبع حقوق مدنی نیز می باشد. مهم ترین قوانینی که مقررات حقوق مدنی کشور ما به موجب آن ها بیان شده است، عبارتند از :

1- قانون مدنی

مهم ترین منبع حقوق مدنی ایران، قانون مدنی می باشد. قانون مدنی ایران دربردارنده سه جلد می باشد: اموال، اشخاص و ادله اثبات دعوا. این قانون که بخش های مختلف آن، طی سه دوره قانون گذاری در سال های 1307، 1313 و 1314 به تصویب قانون گذار رسید، در سال های پس از انقلاب نیز دست خوش تحولات متعددی شده است. افزایش سن ازدواج، برقراری حق ارث از زمین برای زوجه و حق طلاق زوجه در صورت عسر و حرج از جمله این تحولات می باشد.

2- قانون مسئولیت مدنی

قانون مسئولیت مدنی همانگونه که از نامش پیداست، به بیان قواعد حاکم بر مسئولیت مدنی می پردازد. این قانون که دربردارنده 16 ماده می باشد، در سال 1339 به تصویب مجلس رسیده است.

3- قانون امور حسبی

قانون امور حسبی که در سال 1319 به تصویب مجلس رسید به عنوان یکی دیگر از منابع حقوق مدنی ایران مطرح بوده و در بردارنده مقررات ناظر بر امور حسبی می باشد. مطابق ماده 1 این قانون : « امور حسبی اموری است که دادگاه‌ ها مکلفند نسبت به آن اقدام نموده و تصمیمی اتخاذ نمایند، بدون اینکه رسیدگی به آن‌ ها متوقف بر وقوع اختلاف و منازعه بین اشخاص و اقامه دعوی از طرف آن ‌ها باشد »
مسائل مطرح شده در رابطه با انحصار وراثت، تحریر ترکه و تقسیم آن، تنظیم وصیت نامه و تعیین قیم و امین برای افراد محجور و ناتوان از جمله مسایلی هستند که این منبع حقوق مدنی، به نعیین تکلیف آن ها پرداخته است.

4- قانون حمایت خانواده

قانون حمایت ازخانواده که پیش از انقلاب در سال های 1346 و 1354 دو مرتبه به تصویب مجلس رسید، پس از انقلاب و با توجه به رویه دولت در جهت اسلامی کردن مقررات حاکم بر کشور، مورد انتقاد و اصلاح قرار گرفت تا اینکه در نهایت در سال 1391 قانون حمایت خانواده جدید به تصویب مجلس رسید.
ممنوعیت حبس شوهر بابت مهریه بیش از 110 سکه، لزوم ثبت نکاح منقطع و تسهیل آیین دادرسی مربوط به دعوای طلاق زوجه از مهم ترین تغییرات و تحولات این قانون می باشد.

 منبع دوم حقوق مدنی: رویه قضایی

رویه قضایی پس از قانون، منبع دوم حقوق مدنی در کشور ما محسوب می گردد. منظور از رویه قضایی، آرای صادر شده توسط مراجع قضایی می باشد. هر چند در نظام حقوقی ما، یک شعبه دادگاه، ملزم به تبعیت از رای شعبه دیگر نمی باشد، اما به جهت ارتباط میان شعب، آرای صادر شده در یک شعبه می تواند رویه آرای صادر شده در شعب دیگر و در نتیجه کلیت حقوق مدنی اجرا شده در دادگاه های کشورمان را تغییر دهد.
به علاوه آرای وحدت رویه ای که توسط هیات عمومی دیوان عالی کشور صادر می گردد، در حکم قانون بوده و تمام دادگاه ها و مراجع قضایی ملزم به تبعیت از آن می باشند.

 منبع سوم حقوق مدنی: عرف و عادت

هر چند عرف و عادت شکل گرفته میان افراد جامعه را نمی توان منبع مستقیم حقوق مدنی در کشور ما دانست، اما از آنجا که قانون گذار و قضات به عنوان فردی از افراد جامعه در این جامعه زندگی نموده و ذهن آن ها از عرف و عادت حاکم بر این جامعه تاثیر می پذیرد و با توجه به اینکه این تاثیر، در تصویب مقررات بعدی توسط آن ها اثرگذار می باشد، می توان عرف و عادت را منبع غیر مستقیم حقوق مدنی در نظام حقوقی کشورمان دانست. 

۲۹ اسفند ۹۹ ، ۱۰:۳۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

عقد مسامحه ای

در عقد مسامحه به عکس عقد مغابنه، موجبی برای تلاش طرفین برای رعایت تناسب ارزش عوضین آن گونه که در عقد مغابنه وجود دارد، دیده نمی شود.

 

ویژگی های عقود مسامحه ای

  • علم اجمالی به موضوع معامله
  • علم اجمالی به مورد معامله کافی است.
  • خیار غبن در این عقود راه ندارد.مثلا: در عقد نکاح با وجود اینکه هر یک از دیگری انتظاراتی دارد، قصد مغابنه و پیروزی بر یکدیگر در بین نیست. زن و مرد قصد تشکیل زندگی مشترک دارند و هیچ کدام نمی خواهند دیگری را مغبون کنند.

 

مصادیق عقود مسامحه ای

عقد رهن:

در عقد رهن، مرتهن ( کسی که مالی نزد او به گرو گذاشته می شود ) علاقه ندارد که علم به جنس و وصف و مقدار رهینه داشته باشد. اگر اجمالا بداند که ارزش مال مورد گرو وافی و کافی برای طلب او است، برای او بس است.

مثال: همسایه ای از شما مبلغی به عنوان وام می گیرد و قالی خود را به رهن شما می گذارد. همین اندازه که شما تشخیص دهید قیمت این قالی بیشتر از طلب شما می باشد، برای انعقاد عقد رهن کافی است و نیاز به اطلاعات دقیق وجود ندارد.

 

عقد صلح 

صلح بلا عوض:
زمانی که شخصی مال خود را بدون هیچ چشم داشتی در اختیار دیگری قرار می دهد.

صلح محاباتی:
مانند صلح خانه در ازای یک شاخه گل که بر این اساس تعادلی بین عوضین وجود ندارد.

صلح در مورد منازعه:
صلح در مورد رفع تنازع موجود و یا جلوگیری از تنازع احتمالی در مورد معامله و غیر آن

صلح در مورد یکی از عقود مسامحه:
صلح در مورد یکی از عقود مسامحه مثل عقد مضاربه. بنابراین اگر مضاربه به صورت عقد صلح درآید، آن صلح را نیز صلح مسامحه می گویند.

  • از دیگر مصادیق عقد مسامحه ای می توان به عقد هبه، عقد عاریه، عقد ودیعه و عقد وکالت اشاره نمود.
۲۷ اسفند ۹۹ ، ۱۸:۱۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

عقد مغابنه ای و مسامحه ای

در یک دسته بندی عقود به عقود مغابنه ای و عقود مسامحه ای تقسیم می شود.منظور از این تقسیم بندی و ملاک این تقسیم بندی و تعریف، به شدت سخت گیری قانون گذار به ضرورت رعایت ارکان تشکیل دهنده عقد و تناسب بین عوضین باز می گردد.بطور مثال قانون گذار وجود و موجود بودن عوضین را در عقد بیع شرط صحت دانسته و نیز تناسب ارزش عوضین از ضروریات عقد بیع است در حالی که در عقد صلح هیچ یک از این سخت گیری ها وجود ندارد.

در عقد مغابنه طرفین تلاش می کنند که حداکثر استفاده را ضمن عقد از یکدیگر ببرند و هر یک در مبارزه ای به نام عقد، شرکت می کنند و می خواهند حداکثر پیروزی را به دست آورند و در تلاشی که هر یک از طرفین انجام می دهند، سرانجام غالبا یک تعادل نسبی اقتصادی، بین ارزش عوضین برقرار می شود.

عقد بیع بارزترین نمونه عقد مغابنه ای

در عقدبیعدو نفع متقابل وجود دارد و هر یک از طرفین می خواهند به بیشترین سود ممکن دست پیدا کنند.مشتری می خواهد برای خرید مبیع قیمت کمی بپردازد و فروشنده می خواهد به بیشترین قیمت ممکن مبیع را بفروشد.

 

 

  • از دیگر مصادیق عقد مغابنه ای می توان به عقد اجاره و معاوضه اشاره کرد.

ویژگی های عقود مغابنه ای

  • تعادل نسبی اقتصادی ارزش عوضین، یعنی عوض و معوض به نوعی با هم برابری داشته باشند و برای مثال مشتری راضی به پرداخت ثمن درخواستی از سوی فروشنده در قبال مال مورد فروش بشود زیرا پس از بررسی به این نتیجه می رسد که مال مورد فروش ارزش بهایی را که نسبت به آن صرف می کند، دارد.
  • علم اجمالی به موضوع معامله در عقود مغابنه کافی نیست و به دلیل مطرح شدن سود و زیان در این نوع عقد، طرفین باید علم مفصل و کافی بر موضوع معامله داشته باشند.
  • همانطور که از نام این نوع عقد بر می آید، هر یک از طرفین این عقد تلاش دارد طرف دیگر را مغبون کند البته لازم به ذکر است در عقود مغابنه خیاری به نام "خیار غبن" وجود دارد که بر اساس آن:" هر یک از متعاملین که در معامله غبن فاحش داشته باشد، بعد از علم به غبن می تواند معامله رافسخ کند
  • شرایط و ویژگیهای خیار غبن 

  • خیار غبن مخصوص عقود " مغابنه" است.
  • غبن در لغت به معنای فریفتن و گول زدن است و دراصطلاح حقوقی به معنای به هم خوردن تعادل ارزش عوضین به نحو فاحش است و در معاملات مسامحه ای نظیر صلح و هبه که در آن تعادل ارزش عوضین وجود ندارد و هیچ یک از طرفین به دنبال سود و منفت نیستند، راه ندارد. زیرا بحث فریب دادن طرف مقابل، اصولا منتفی است.البته غبن در صورتی فاحش است که عرفا قابل مسامحه نباشد.
  • اگر معلوم شود مغبون در هر شرایطی، به صورت گرفتن بیعی که در آن مغبون شده، تمایل داشته و آن را منعقد می ساخته، غبن ولو اینکه فاحش باشد، موجد حق فسخ نیست.
  • اگر مغبون در حین معامله عالم به قیمت عادله بوده است، خیار فسخ نخواهد داشت.
  • اصل نیز بر جهل مغبون نسبت به قیمت واقعی است.
  • تردید مغبون در خصوص بهای واقعی عوضین نیز خیار غبن را محقق می سازد.
  • در اثبات علم مغبون، شرایط حاکم بر قرارداد و تخصص و حرفه مغبون نقش اساسی دارد. مانند آنکه در خرید طلا و جواهرات، مغبون خود زرگر باشد که در این صورت ظاهر بر آگاهی زرگر از قیمت واقعی است.جهل مغبون به قیمت عادله، برای ایجاد خیار غبن کافی است و لزومی ندارد که غابن او را فریفته باشد.
  • در تعیین مقدار غبن، شرایط معامله نیز باید منظور گردد. بر این اساس شرایط و اوضاع و احوال در تمیز عرفی غبن موثر است. مثلا بهای گندم در سال قحطی با سال فراوانی و یا خریدوفروش آثار هنری و نادر قابل مقایسه با خرید و فروش کالاهای اساسی و روزمره نیست، همچنین است نقد یا اقساط بودن معامله.
  • تفاوت بهای شرایط فرعی به تنهایی سبب غبن نمی شود و معیار تفاوت و عوض اصلی با شرایط فرعی است.خیارغبن بعد ازعلم به غبن فوری است.اگر مغبون به تصور خود و یا با فریبکاری طرف قرارداد گمان کند که تفاوت قیمت چندان فاحش نبوده و خیار غبن را ساقط کند و بعد تفاوت فاحش آن بر وی آشکار شود، خیار غبن ساقط نمی شود.
  • ناآگاهی از وجود خیار و فوریت آن، در حکم جهل به غبن است ولی اثبات جهل به قانون با مغبون است.
  • اگر کسی که طرف خور را مغبون کرده است، تفاوت قیمت را بدهد، خیار غبن ساقط نمی شود مگر اینکه مغبون به اخذ تفاوت قیمت راضی گردد.
  • شرط ضمن عقد به صورت اسقاط همه خیارات در عقود مغابنه صحیح نیست و خیار غبن در هر صورت در عقود مغابنه جریان دارد و قابل اسقاط نیست.
۲۷ اسفند ۹۹ ، ۱۸:۰۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اجراییه دادگاه چیست و چگونه است؟

اجراییه ورقه ای است رسمی که از نهاد یا مرجع خاصی صادر می شود و هدف آن آگاهی مخاطب از حکم و زمان حکم و نحوه اجرای آن است. وقتی که شما اقامه دعوا کرده و حکمی دریافت کردهاید، دریافت حکم پایان ماجرا نیست و شما باید پس از قطعیت حکم اجرای آن را از دادگاه بخواهید. طبق ماده۴ قانون اجرای احکام مدنی؛ اجرای حکم با صدور اجراییه به عمل می‌آید مگر این‌ که در قانون ترتیب دیگری مقرر شده باشد. در مواردی که حکم دادگاه جنبه اعلامی داشته و مستلزم انجام عملی از طرف محکوم‌ علیه نیست از قبیل اعلام اصالت یا بطلان سند اجراییه صادر نمی‌شود همچنین در مواردی که سازمان‌ها و مؤسسات دولتی و وابسته به دولت طرف دعوی نبوده ولی اجرای حکم باید به وسیله آن‌ها صورت گیرد صدور اجراییه لازم نیست و سازمان‌ها و مؤسسات مزبور مکلفند به دستور دادگاه حکم را اجرا کنند. اجراییه چند نوع است:

  • اجراییه
  • دادگاه اجراییه ثبتی
  • اجراییه مالیاتی.

ماده ۲۱ قانون اجرای احکام مدنی: «مدیر اجراییه دادگاه برای اجرای حکم، پرونده ای تشکیل می دهد تا اجراییه دادگاه ، تقاضا و کلیه برگهای مربوط، به ترتیب در آن بایگانی شود.» در عمل، رویه دادگاهها چنین است که پس از ابلاغ اجراییه دادگاه و برگشت نسخه دوم اجراییه دادگاه ، با همین نسخه ی دوم، پرونده ی اجرایی تشکیل می شود و شماره ی مجزایی از پرونده ی دادرسی خواهد داشت و بقیه ی سیر پرونده از جمله توقیف اموال و اعمال ماده ۳ قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی (یا همان جلب محکومٌ علیه) در همین پرونده ی اجراییه دادگاه رقم خواهد خورد.

اجراییه دادگاه

طبق ماده۶ قانون اجرای احکام مدنی؛ در اجراییه نام و نام خانوادگی و محل اقامت محکوم‌له و محکوم‌علیه و مشخصات حکم و موضوع آن و اینکه پرداخت حق اجرا به عهده محکوم‌علیه می‌باشد نوشته شده و به امضاء رئیس دادگاه و مدیر دفتر رسیده به مهر دادگاه ممهور و برای ابلاغ فرستاده می‌شود.

مطابق ماده ۷ همان قانون؛ برگ‌های اجراییه به تعداد محکوم‌علیهم به علاوه دو نسخه صادر می‌شود یک نسخه از آن در پرونده دعوی و نسخه دیگر پس از ابلاغ به محکوم‌علیه در پرونده اجرایی بایگانی می‌گردد و یک نسخه نیز در موقع ابلاغ به محکوم‌علیه داده می‌شود.

قابل ذکر است به استناد ماده ۸ همان قانون ابلاغ اجراییه طبق مقررات آیین دادرسی مدنی به عمل می‌آید و آخرین محل ابلاغ به محکوم‌علیه در پرونده دادرسی برای ابلاغ اجراییه سابقه ابلاغ محسوب است.

طبق ماده ۹ قانون فوق در مواردی که ابلاغ اوراق راجع‌به دعوی طبق ماده ۱۰۰ قانون آیین دادرسی مدنی به عمل آمده و تا قبل از صدور اجراییه محکوم‌علیه محل اقامت خود را به دادگاه اعلام نکرده باشد مفاد اجراییه یک نوبت به ترتیب مقرر در مادتین ۱۱۸ و ۱۱۹ این قانون آگهی می‌گردد و ده روز پس از آن به موقع اجرا گذاشته می‌شود. در این صورت برای عملیات اجرایی ابلاغ یا اخطار دیگری به محکوم‌علیه لازم نیست مگر این‌که محکوم‌علیه محل اقامت خود را کتباً به قسمت اجرا اطلاع دهد. مفاد این ماده باید در آگهی مزبور قید شود.


درباب فوت یا حجر محکوم علیه نیز ماده ۱۰ قانون اجرای احکام مدنی مقرر داشته: «اگر محکوم‌علیه قبل از ابلاغ اجراییه محجور یا فوت شود اجراییه حسب مورد به ولی، قیم، امین، وصی، ورثه یا مدیر ترکه او ابلاغ می‌گردد و هرگاه حجر یا فوت محکوم‌علیه بعد از ابلاغ اجراییه باشد مفاد اجراییه و عملیات انجام شده به وسیله ابلاغ اخطاریه به آن‌ها اطلاع داده خواهد شد.»

 

 

  • اولاً: در صورتی که مورد اجاره قانوناً به شخص دیگری رسماً منتقل شده باشد، مالک جدید قائم مقام مالک قبلی بوده، حق تعقیب دعوی تخلیه مورد اجاره را به قائم ‌مقامی از طرف مالک سابق خواهد داشت.
  • ثانیاً: با توجه به ملاک ماده ۲ قانون اجرای  ۱۳۵۶، در این صورت نیز مالک جدید قائم‌مقام مالک سابق بوده و در صورت صدور اجراییه تعقیب عملیات اجرایی از طرف مالک جدید به قائم‌مقامی از طرف محکوم‌له منع قانونی ندارد.
  • ثالثاً: در صورت فوت محکوم‌علیه پس از صدور حکم، چنانچه دادنامه به شخص محکوم‌علیه ابلاغ و به طرق قانونی حکم قطعیت یافته باشد، اجراییه باید برعلیه وراث محکوم‌علیه متوفی صادر شود؛ لذا پس از تعیین ورثه وی، اجراییه صادره به ورثه محکوم‌علیه متوفی ابلاغ و عملیات اجرایی علیه آنان تعقیب می‌شود.رابعاً: مادامی که فوت محکوم‌علیه به دایره اجرا از طرف اشخاص ذی‌نفع اعلام نشده و دادگاه نیز از فوت وی بی‌اطلاع مانده باشد تعقیب عملیات اجرایی منع قانونی ندارد.

    ابطال اجراییه دادگاه

    توجه داشته باشید طبق ماده ۲۴ قانون اجرای احکام مدنی؛ دادورز (مأمور اجرا) بعد از شروع به اجرا نمی‌تواند اجرای حکم را تعطیل یا توقیف یا قطع نماید یا به تاخیر اندازد مگر به موجب قرار دادگاهی که دستور اجرای حکم را داده یا دادگاهی که صلاحیت صدور دستور تأخیر اجرای حکم را دارد یا با ابراز رسید محکوم‌له دایر به وصول محکوم‌به یا رضایت کتبی او در تعطیل یا توقیف یا قطع یا تاخیر اجرا. طبق ماده ۱۱ قانون فوق هرگاه در صدور اجراییه اشتباهی شده باشد دادگاه می‌تواند رأساً یا به درخواست هریک از طرفین به اقتضای مورد اجراییه را ابطال یا تصحیح نماید یا عملیات اجرایی را الغا کند و دستور استرداد مورد اجرا را بدهد.

اجراییه ثبتی

اجراییه را ورقه ای تعریف کرده اند که طبق مقررات قانونی از نهاد یا مرجع صالح صادر می شود و هدف آن احقاق حق فرد متقاضی است. اجراییه را ممکن است دادگاه صادر کند و ممکن است اداره ثبت مرجع صدور آن باشد. اجراییه ای که از مرجع ثبتی صادر شده نیز می توان ابطال آن را درخواست نمود. طبق ماده ۷ اصلاح بخشی از مقررات قانون ثبت؛ هر گاه مدلول سند قبل از صدور حکم ابطال اجرا شده باشد پس از قطعیت آن حکم عملیات اجرائی به حالت قبل از اجرا بر می­گردد. طبق ماده۳۴ اصلاحی قانون ثبت مصوب ۱۳۸۶؛ در مورد کلیه معاملات رهنی و شرطی و دیگر معاملات مذکور در ماده(۳۳) قانون ثبت، راجع به اموال منقول و غیرمنقول، درصورتی که بدهکار ظرف مهلت مقرر درسند،‌بدهی خود را نپردازد،‌طلبکار می‌تواند از طریق صدور اجرائیه وصول طلب خود را توسط دفترخانه تنظیم کننده سند، درخواست کند. چنانچه بدهکار ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ اجرائیه نسبت به پرداخت بدهی خود اقدام ننماید بنابه تقاضای بستانکار، اداره ثبت پس از ارزیابی تمامی مورد معامله و قطعیت آن، حداکثر ظرف مدت دو ماه از تاریخ قطعیت ارزیابی، با برگزاری مزایده نسبت به وصول مطالبات مرتهن به میزان طلب قانونی وی اقدام و مازاد را به راهن مسترد می‌نماید.

 

  • تبصره ۱- در مواردی هم که مال یا ملکی، وثیقه دین یا انجام تعهد یا ضمانتی قرار داده می‌شود مطابق مقررات این قانون عمل خواهد شد.
  • تبصره ۲- نحوه ابلاغ اجرائیه، بازداشت مازاد مورد رهن و چگونگی ختم عملیات اجرائی و برگزاری مزایده و اعراض از رهن و سایر موارد به موجب آئین‌نامه‌ای است که ظرف مدت سه ماه از طرف سازمان ثبت اسناد و املاک کشور تهیه و به تصویب رئیس قوه قضائیه خواهد رسید.
  • تبصره ۳- این قانون نسبت به اسناد تنظیمی و اجرائیه‌های صادره که قبل از تصویب این قانون مختومه نگردیده ‌است نیز جاری است.

مهمترین نکات در خصوص ابطال اجراییه

 

جمع آوری مطلب هادی کاویان مهر

  • صدور اجراییه در مورد آن قسمت از خواسته که نسبت به آن رأی صادر قطعی شده و قابل تفکیک از قسمت بعدی خواسته بوده است فاقد اشکال قانونی خواهد بود.
  • با توجه به این‌که رأی دادگاه مبنی بر الزام زوج به ثبت واقعه ازدواج دایم صرفاً جنبه اعلامی ندارد و موضوع آن انجام عمل از ناحیه محکوم‌علیه می‌باشد مشمول صدر ماده۴ ق.ا.ا.م ۱۳۵۶ و مستلزم صدور اجراییه است.
  • در صورت صدور رأی بر الزام به تنظیم سند موتورسیکلتی که فاقد پلاک و سند می‌باشد. می‌بایست اجرای احکام موتورسیکلت را به محکوم‌له تحویل دهد. تا از طریق شماره بدنه و شماره سریال ساخت و عنداللزوم با مراجعه به ادارات مربوط نسبت به اخذ سند و پلاک اقدام و سپس برای اجرای حکم به اجرای احکام مراجعه نماید.
  • حکم افرازی که از دادگاه صادر می‌شود با توجه به ماده۴ ق.ا.ا.م. ۱۳۵۶ در زمره احکام اعلامی است و اداره ثبت مکلف است طبق حکم صادره اسناد مالکیت هر یک از مالکین مشاعی را صادر و تسلیم نماید.
  • حکم به استرداد لاشه چک جنبه اجرایی دارد و از مصادیق احکام اعلامی نیست ولذا حسب درخواست محکوم‌له باید اجراییه صادر و ابلاغ شود و در صورت امتناع محکوم‌علیه از اجرای آن، مورد مشمول تبصره ذیل ماده۴۷ ق.ا.ام. ۱۳۵۶ خواهد بود لکن با توجه به اینکه تبصره مزبور به ماده۷۲۹ ق.آ.د.م.۱۳۱۸ ارجاع داده است و قانون اخیرالذکر با تصویب ق.آ.د.م.۱۳۷۹ نسخ شده است، محکوم‌له می‌تواند حسب ماده۵۱۵ قانون اخیرالتصویب طی دادخواستی جبران خسارات ناشی از عدم اجرا حکم را از محکوم‌علیه بخواهد و در صورت صدور حکم به جبران این خسارات، مورد مشمول ماده۲ از ق.ن.ا.م.م ۱۳۷۷ خواهد بود.
  • گزارش اصلاحی طرفینی بوده و خوانده نیز درصورت خودداری خواهان از انجام تعهدات مندرج در گزارش اصلاحی می‌تواند درخواست صدور اجراییه را بنماید و چنانچه موضوع گزارش اصلاحی از امور مالی باشد خواهان یا خوانده بر حسب مورد می‌تواند درخواست بازداشت طرف را بنماید.
  • با التفات به این‌که دستور موقت حکم نیست تا نیاز به صدور اجراییه داشته باشد؛ لذا با صدور دستور موقت و ابلاغ آن به طرف دستور موقت، باید اجرا شود و نیازی به صدور اجراییه نخواهد بود.
  • در امور حقوقی نظر به اینکه طبق ماده۵ ق.ا.ا.م. ۱۳۵۶ و ماده۲۹ آیین‌نامه اجرایی قانون تشکیل دادگاه‌های عمومی و انقلاب مصوب تیرماه۱۳۷۳، صدور اجراییه با دادگاه نخستین است، هرچند که حکم موضوع اجراییه از دادگاه تجدیدنظر صادر شده باشد.  بنابراین، دادگاه تجدید نظر پس از ابلاغ رأی باید پرونده را به منظور اجرا به دادگاه نخستین عودت دهد و مدیر دفتر دادگاه نخستین که ابلاغ اجراییه از وظایف اوست، پس از ابلاغ اجراییه پرونده اجرایی را به واجد اجرا احکام موضوع ماده۱۰ ق.ت.د.ع.ا. و مادتین ۲۶ و ۲۷ آیین‌نامه اجرایی آن قانون ارسال می‌دارد تا نسبت به اجرا حکم اقدام شود.
۲۴ بهمن ۹۹ ، ۰۹:۲۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اقدامات مورد نیاز برای حفظ و رساندن ترکه به وراث

 

برای حفظ و رساندن ترکه به وارثان و دیگر صاحبان آن، اقداماتی از قبیل مهر و موم ترکه، تحریر ترکه و اداره آن باید انجام شود که در صلاحیت دادگاه عمومی آخرین اقامتگاه متوفی است و در صورت نداشتن اقامتگاه در ایران، در صلاحیت دادگاه آخرین محل سکونت متوفی خواهد بود. دادگاه صالح به درخواست ورثه یا نماینده آنها یا طلبکار متوفی که دارای سند رسمی طلب یا حکم قطعی نسبت به آن باشد و وصی متوفی، فورا و با ابلاغ وقت مهر و موم ترکه به اشخاص ذی‌نفع، به مهر و موم ترکه اقدام می‌کند. رفع مهر و موم نیز به درخواست اشخاص ذی‌نفع توسط همین دادگاه انجام می‌گیرد و پس از رفع مهر و موم دادگاه، در صورت درخواست از او اقدام به تحریر ترکه می‌کنند.

تحریر ترکه، تعیین مقدار ترکه و بدهی‌های متوفی است (ماده ۲۰۶ قانون امور حبسی) این کار به طور معمول بدون مراجعه به دادگاه توسط وارثان و طلبکاران متوفی انجام می‌شود. اگر اختلافی در این میان باشد یا اینکه در میان وارثان شخص غایب یا مهجوری (سفیه، دیوانه، کودک) باشد، از دادگاهی که آخرین اقامتگاه یا منزل متوفی در آن بوده است درخواست تحریر ترکه می‌شود، البته این درخواست از ورثه یا نماینده قانونی آنها مانند وکیل و وصی برای اداره اموال متوفی پذیرفته می شود.

پس از آن که ورثه ترکه را قبول کردند هر یک از آنها عهده‌دار پرداخت بدهی‌های متوفی به نسبت سهم خود خواهند بود. اگر میزان ترکه کفاف بدهی را ندهد باید این عدم کفایت را ثابت کنند. وارثی که ترکه را قبول کرده است، تا زمانی که تصرفی در ترکه نکرده باشد (مثلا مالی از آن نفروخته باشد) می‌تواند ترکه را رد کند.

ورثه طی یک ماه از تاریخ اطلاع از فوت مورث، اگر بخواهند ترکه را رد کنند باید نظر خود را کتبی یا شفاهی به دادگاه اطلاع دهند، اطلاع مربوط در دفتر مخصوص ثبت خواهد شد در غیر این صورت پس از یک ماه مذکور فرض می‌شود که ترکه را قبول کرده‌اند. رد ترکه از سوی ورثه به معنای رد سهم‌الارث خود نیست.

۲۳ بهمن ۹۹ ، ۲۱:۲۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نسب ناشی از زنا

اگر والدین کودک باهم ازدواج نکنند و فرزندی از آن‌ها به دنیا بیاید، این چنین فرزندی حاصل عمل زنا بوده و نسب او با خویشاوندان والدین ناشی از زنا خواهد بود. این کودک حاصل رابطه نامشروع و غیرقانونی بوده و به اصطلاح فقهی، ولدالزنا نامیده می‌شود. براساس قانون مدنی ایران، نسب نامشروع، غیرقانونی بوده ولی آن چه را که برای زناکاران درنظر می‌گیرند، هرگز برای کودک حاصل از زنا، معین و مشخص نمی‌شود. در این مقاله به بررسی شرایط توارث پرداختیم.

۲۳ بهمن ۹۹ ، ۲۱:۱۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

انفاق

نفقه اقارب، یکی از مهم ترین احکام نسب است. این نوع نفقه شامل نفقه اقارب و نفقه فرزندان نیز می‌شود. براساس ماده قانون ۱۱۹۹ قانون مدنی، پدر باید نفقه اولاد را تامین کند و بعد از این که پدر فوت کرد یا صورتی که پدر نتواند اموال خود را بین وراث خود تقسیم کند، در این صورت اجداد پدری می‌توانند با توجه به میزان نزدیکی اولاد به پدر، میران بهره بردن از ارث را مشخص کنند. اگر اجداد پدری نیز وجود نداشته باشند، در این صورت مادر و خاندان مادری باید در این مورد دخالت کنند. حتی اگر مادر هم زنده نباشد یا این که نمی‌تواند ارث را بین وراث خود تقسیم کند، در این صورت خاندان مادری باید در مورد انفاق، وارد عمل شوند و ارث را بین فرزندان تقسیم کنند. در این مقاله به بررسی شرایط توارث پرداختیم.

۲۳ بهمن ۹۹ ، ۲۱:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شرایط توارث

نسب باعث منتفع شدن از ارث می‌شود و براساس ماده ۸۶۲ قانون مدنی، سه گروه از اشخاص شامل پدر، مادر و فرزندان، اجداد، خواهر و برادر و فرزندان آن‌ها، عمه‌ها و خاله‌ها و فرزندان آن‌ها، کسانی هستند که از ارث منتفع می‌شوند. براساس ماده قانون ۸۸۴، شخصی که از زنا متولد شده، هرگز نسبت به ارث نمی‌تواند ادعایی بکند، ولی اگر از رابطه‌ای، فرزندی به دنیا آمده باشد که با یکی از والدین خود رابطه ثابتی داشته ولی نسبت به دیگری از روی اکراه یا شبهه زنا رابطه‌ای نداشته باشد، این چنین فرزندی فقط می‌تواند از ارث یک والد خود استفاده کند و این چنین رویه‌ای نیز می‌تواند برعکس نیز باشد.

۲۳ بهمن ۹۹ ، ۲۱:۱۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تفاوت وجه التزام با ضمانت حسن انجام تعهد

وجه التزام و ضمانت حسن انجام تعهد در برخی از قراردادها وجود دارد و این سوال مطرح می شود که تفاوت وجه التزام با ضمانت حسن انجام تعهد و شباهت این دو اصطلاح حقوقی چیست؟ اطلاع از این تفاوت ها و شباهت ها باعث تنظیم یک قرارداد محکم می گردد. حسن انجام کار و حسن اجرا تعهدات تفاوتی ندارد بلکه تفاوت بین این دو اصطلاح و وجه التزام محل بحث است.

وجه التزام طبق ماده ۲۳۰ قانون مدنی، مبلغ خسارت مقطوع است که بر متعهد شرط می شود تا در صورت عدم یا تاخیر انجام تعهد به متعهد له پرداخت نماید. ضمانت حسن انجام تعهد و یا تضمین حسن انجام تعهد ، وثیقه دینی و شخصی همچون چک و سفته و سهام و یا وثیقه عینی همچون ملک، مال منقول و کسور از دستمزد و صورت وضعیت ها، کسور وجه الضمان، ضمانت نامه بانکی است که شخص متعهد به متعهد له تسلیم می نماید تا در صورت تخلف، متعهد له بتواند خسارات خود را از محل آن ها وصول نماید.

 جهات تفاوت و تشابه این دو نهاد حقوقی مهم در تنظیم قراردادها را بررسی می کنیم :

۱ – ماهیت حقوقی

وجه التزام دارای ماهیت حقوقی شفاف و واضح و مستند قانونی آن ماده ۲۳۰ قانون مدنی و شرط ضمن عقد از نوع شرط فعل است. طبق ماده مذکور وجه التزام یک شرط خسارت مقطوع علیه متعهد است و سبب آن خود قرارداد است.

در خصوص ماهیت حقوقی تضمین حسن انجام تعهد، بحث های تئوری و حقوقی زیادی مطرح شده است و حقوقدانان آن را در قالب های کلی تر حقوقی عقد ضمان و رهن و وثیقه و ودیعه و ماده ۱۰ قانون مدنی و غیره و شرط فعل یا شرط نتیجه توجیه و تبیین نموده اند. شرایط عمومی پیمان در مواد ۳۴ و ۳۵ و آیین نامه تضمین معاملات دولتی مصوب ۲۲/۹/۱۳۹۴ تا حدودی به بیان تعریف و ماهیت و انواع تضامین (تضمین پیش پرداخت، تضمین حسن اجرای کار، تضمین انجام تعهدات و …) پرداخته است.

۲ – اثبات تقصیر متعهد

در وجه التزام، صرف این که متعهد له (طلبکار و کارفرما و …) ادعا نماید که متعهد تخلف نموده، کافی برای مطالبه وجه التزام است مگر این که متعهد (بدهکار و پیمانکار و ..) فورس ماژور را برای رفع مسئولیت خود اثبات نماید اعم از این که تعهد موضوع قرارداد تعهد به وسیله باشد یا به نتیجه. چرا که وجه التزام گذاشتن روی تعهد، در برخی موارد به طور ضمنی و تلویحی، دلالت بر این دارد که تعهد به وسیله را تبدیل به تعهد به نتیجه می کند. مثلاً اگر بر پزشک شرط گردد در صورت تخلف پزشک از ایفای تعهد درمان، مبلغ ایکس ریال خسارت باید به بیمار پرداخت نماید، در این مثال تعهد پزشک تعهد به نتیجه به نظر میرسد. ولی سپردن تضامین حسن انجام تعهد برای تعهدات به وسیله، موجب تعهد به نتیجه شدن تعهد موضوع قرارداد نمی گردد.

اما در تضمین حسن انجام کار جهت وصول خسارات از تضمین، متعهد له باید تقصیر و تخلف متعهد را ادعا و هم اثبات نماید حتی اگر تعهد متعهد، تعهد به نتیجه باشد.

البته تضامین ضمانت نامه بانکی و وجود سپرده نزد متعهد له عملاً توسط وی بدون مراجعه به مراجع قضایی برداشت و ضبط می شود و نوبت به اثبات تقصیر نمی رسد و در مورد معاملات دولتی صرفاً متعهد له باید طبق بند ث ماده ۱۰ آیین نامه تضمین معاملات دولتی، مستندات و دلایل ضبط را به مضمون عنه (پیمانکار) ابلاغ نماید.

ولی وقتی متعهد در مقام استرداد وجوه به ناحق ضبط شده و برداشتی علیه متعهد له طرح دعوا می کند، در این دعوا دیگر متعهد له (خوانده) باید تقصیر متعهد (خواهان) را برای توجیه و درست بودن ضبط تضامین اثبات کند. فلذا خوانده مدعی و خواهان مدعی علیه است. چرا که منطقی نیست طبق ماده ۱۰ آیین نامه تضمین معاملات دولتی، بعد از ضبط تضامین، کارفرما مکلف به ابلاغ مستندات و دلایل ضبط به بدهکار گردد ولی در دادگاه مکلف به اثبات مستندات خود نباشد!! ملاک این قواعد در مورد قراردادهای غیر دولتی مثل قرارداد مشارکت در ساخت و مدیریت پیمان هم قابل اعمال است.

همچنین اگر وصول تضامین از طریق اجرای ثبت باشد، بدواً برای تشکیل پرونده ثبتی، اثبات تقصیر لازم نیست (دلالت ماده ۱۰۴ آیین نامه اجرای مفاد اسناد رسمی لازم الاجراء) ولی اگر متعهد دعوای ابطال اجراییه ثبتی و استرداد تضامین در دادگاه مطرح نماید، در این جا بحث اثبات تقصیر و تخلف متعهد توسط متعهد له مطرح می شود.

البته این نظر را هم می توان مطرح نمود که اگر تضامین چک و سفته باشد، در این جا هم متعهد له معاف از اثبات تخلف و تقصیر متعهد است چرا که چک و سفته آن قدر ارزش ندارد که مزیت معافیت از اثبات تخلف متعهد را از متعهد له بگیرد و قواعد عمومی مسئولیت قراردادی را دگرگون سازد مگر این که چک و سفته تضمین در قرارداد بین کارگر و کارفرما صادر شده باشد که با توجه به روح حمایتی قانون کار، در هر صورت وصول تضامین منوط به اثبات تخلف کارگر و کارمند توسط کارفرما است.

فلذا فقط در وثیقه عینی و ملکی و ضمانت نامه بانکی و کسور سپرده که یک ضمانت نامه قوی است، متعهد له باید برای وصول خسارات از محل تضامین و یا برای عدم استرداد وجوه ضبط شده در دعوای متعهد علیه وی به خواسته استرداد تضامین، تقصیر و تخلف متعهد را اثبات نماید هرچند که تعهد به نتیجه باشد.

البته اگر متعهد له از تضامین عدول نماید و بر اساس قواعد عمومی طرح دعوای مطالبه خسارت نماید، طبق همان اصل کلی، متعهد باید فورس ماژور و بی تقصیری خود را جهت خسارت ندادن اثبات نماید.

۳ – اثبات ورود ضرر و میزان ضرر

در وجه التزام، متعهد له از اثبات ورود ضرر و میزان ضرر معاف است ولی در ضمانت حسن اجرای تعهدات، متعهد له باید خسارات وارده به خود را از (محل تضامین) وصول نماید که به معنی اثبات ورود ضرر و میزان ضرر است و خود تضامین بیان گر ورود ضرر و میزان ضرر نیست. نهایتاً مبلغ تضامین ممکن است اماره ی قراردادی بر حداقل میزان ضرر باشد که البته خلاف آن را هم متعهد و بدهکار می تواند اثبات نماید.

۴ – کف و سقف میزان ضرر

وجه التزام موجب تعیین کف و سقف میزان ضرر می شود یعنی نه طلبکار می تواند ضرر بیشتر از وجه التزام را مطالبه نماید و نه بدهکار می تواند ضرر کمتر از وجه التزام را ادعا نماید. ولی تضامین حسن اجرای کار، بیان گر ایجاد سقف و کف میزان ضرر نیست و در هر حال طلبکار می تواند ضرر بیشتر از مبلغ تضامین را اثبات و از محل سایر اموال بدهکار مطالبه و وصول نماید و بدهکار نیز می تواند ادعا نماید که ضرر کمتر از مبلغ تضامین وارد شده است و یا اصلاً هیچ ضرری وارد نشده است و کل تضامین باید مسترد گردد.

۵ – جمع شدن با اصل تعهد

در صورتی که وجه التزام برای تاخیر در ایفای تعهد باشد، قطعاً با اصل ایفای تعهد جمع می شود و می توان هر دو را مطالبه نمود ولی اگر وجه التزام برای عدم ایفای تعهد باشد، در امکان مطالبه وجه التزام و اصل تعهد با هم و جمع آن دو اختلاف نظر در دادگاه ها و حقوقدانان است. در ماده ۳۶ آیین نامه اجرای مفاد اسناد رسمی لازم الاجراء، مقرر گشته است که اگر وجه التزام برای عدم انجام تعهد باشد، متعهد له فقط می تواند یکی از آن دو را مطالبه نماید. البته حکم این ماده قابل تسری به دعاوی در دادگاه ها نیست. در هر صورت به طور کلی اگر هیچ قرینه و نشانه ای در قرارداد نباشد، لاجرم باید گفت که طبق اصل برائت ذمه، وجه التزام عدم انجام تعهد قابل جمع با اصل تعهد نیست.

در بسیاری موارد از قرائن قرارداد امکان جمع بین وجه التزام و مطالبه اصل تعهد وجود دارد حتی اگر در قرارداد تصریح نشده باشد. به طور مثال اگر در مبایعه نامه برای عدم تحویل آپارتمان در موعد مقرر یکجا و فیکس مبلغ صد میلیون تومان وجه التزام توافق شده باشد، اگر بگوییم با مطالبه وجه التزام، خریدار دیگر حق مطالبه تحویل مبیع را ندارد، پس تکلیف الزام به تنظیم سند چه می شود!! آیا معقول است که سند به نام خریدار تنظیم گردد ولی در عین حال برای همیشه امکان طرح دعوای تحویل آپارتمان وجود نداشته باشد؟؟!! نباید تفسیر مضحک از قرارداد ارائه داد.

اما در ضمانت حسن انجام تعهد، خسارت عدم انجام تعهد نیز از محل تضامین حسن انجام تعهد قابل وصول است. چرا که تضامین وسیله ای برای وصول خسارات است حال چه خسارات تاخیر و چه خسارات عدم انجام تعهد.

۶ – حق انتخاب بین خسارت عدم انجام تعهد با اصل تعهد

وجه التزامی که برای عدم ایفای تعهد مقرر گشته است، به متعهد له در انتخاب وجه التزام و یا خسارت عدم انجام تعهد حق انتخاب می دهد چرا که در عرض هم هستند و هر کدام می تواند بدل دیگری گردد.

ولی تضامین حسن انجام تعهد به متعهد له حق انتخاب نمی دهد. یعنی اگر حق متعهد له مطالبه اصل تعهد باشد، خسارت قابل مطالبه فی الواقع خسارت تاخیر است و تضامین نیز وسیله ای برای مطالبه خسارت تاخیر است و اگر حق متعهد له، مطالبه خسارت عدم انجام تعهد باشد، تضامین نیز وسیله ای برای مطالبه خسارت عدم انجام تعهد است.

مطالبه اصل تعهد و خسارت تاخیر در ایفای تعهد کاملاً روان و ملموس است. طبق قواعد عمومی قراردادها، اگر تعهد اصلی انجام نشود و امکان اجرا هنوز وجود داشته باشد و قرارداد قابل فسخ هم نباشد، مطالبه خسارت در واقع خسارت تاخیر است نه خسارت عدم انجام تعهد.

مطالبه خسارت عدم انجام تعهد در عین حال که قرارداد باقی هم باشد، فقط در جایی است که دیگر امکان الزام به اصل تعهد وجود نداشته باشد و مدت تعهد قید تعهد باشد همچون تعهد صاحب تالار به اجرای مراسم در روز و ساعت معین.

مطالبه خسارت عدم انجام تعهد در عین حال که امکان اجرای اصل تعهد وجود داشته باشد، فقط دو جا امکان دارد : اول این که در قرارداد وجه التزام عدم انجام تعهد مقرر شده باشد که امکان قراردادی بدل از الزام به ایفای اصل تعهد وجود باشد و دوم این که حق فسخ صریحاً یا ضمناً پیش بینی شده باشد که در این صورت مطالبه خسارت عدم انجام تعهد اصلی باید ضمن دعوای تایید فسخ قرارداد باشد.

از جمله مواردی که به طور ضمنی حق فسخ وجود دارد وقتی است که به صراحت طرفین ذکر نمایند که در صورت عدم انجام تعهد اصلی، متعهد له می تواند خسارت عدم انجام تعهد اصلی را مطالبه نماید که این عبارت دلالت بر اعطای ضمنی حق فسخ قرارداد دارد.

البته مطالبه خسارت عدم انجام تعهد در مورد تعهدات فرعی قرارداد، نیازی به این ندارد که مسبوق به فسخ قرارداد باشد. همین که به صرف این حق تصریح شده باشد و یا خصوصاً وجه التزامی برای آن مقرر شده باشد، کافی است در غیر این صورت باید الزام به ایفای تعهد فرعی را مطالبه نمود.

در غیر این دو حالت مذکور، امکان مطالبه خسارت عدم انجام تعهد بدون فسخ قرارداد، متصور نیست مگر فقط در جایی که دیگر امکان الزام به اصل تعهد وجود نداشته باشد و مدت تعهد قید تعهد باشد همچون تعهد صاحب تالار به اجرای مراسم در روز و ساعت معین.

۷ – جمع شدن با فسخ قرارداد

وجه التزام و تضامین حسن انجام تعهد هر دو در قالب شرط ضمن عقد هستند. طبق ماده ۲۴۶ قانون مدنی، در صورتی که معامله فسخ گردد، شروط ضمن عقد باطل می گردد. حال سوال این جاست که آیا با فسخ عقد، شرط وجه التزام و شرط تضامین حسن انجام تعهد باطل می گردد و در نتیجه برای مطالبه خسارت عدم انجام تعهد باید به قواعد عمومی و سبب خود قرارداد مراجعه نمود؟؟

در مورد وجه التزام تاخیر در ایفای تعهد، در صورت فسخ قرارداد، طبق ماده ۲۴۶ قانون مدنی، وجه التزام خسارات تاخیر تا تاریخ فسخ، پرت و هدر و باطل می شود. به همین خاطر در تنظیم قرارداد باید نوشته شود در صورت فسخ، خسارات تاخیر تا فسخ قابل مطالبه است. ولی اگر وجه التزام برای عدم ایفای تعهد باشد، در مقصود طرفین شرط مستقل از اعتبار قرارداد محسوب گشته و با فسخ قرارداد جمع می شود و مشمول ماده ۲۴۶ قانون مدنی قرار نمی گیرد.

در مورد تضامین حسن اجرای تعهد نیز در هر صورت با فسخ قرارداد قابل جمع است و بعد از فسخ قرارداد نیز به حیات خود ادامه می دهد و متعهد له که قرارداد را فسخ نموده است، می تواند خسارات عدم انجام تعهد را از محل آن وصول نماید. خصوصاً اگر عنوان تضامین، تضمین پیش پرداخت باشد.

۸ – موضوع وجه التزام و موضوع تضامین

وجه التزام اصولاً تعهد به پرداخت مبلغ پول بابت خسارت و در قالب شرط فعل است. در مواردی هم ممکن است که وجه التزام در قالب چک و سفته باشد که خیلی با ظاهر ماده ۲۳۰ قانون مدنی سازگار نیست ولی به هر حال بلامانع است مشروط به این که به وضوح مشخص شود که منظور وجه التزام است والا فرض می شود که چک ضمانت حسن انجام تعهد است نه چک وجه التزام.

اما موضوع ضمانت حسن انجام تعهدات ، ممکن است مال منقول و یا غیر منقول، اسناد تجاری، ضمانت نامه بانکی و سپرده نقدی و … باشد. در مواردی که مال منقول و غیر منقول است به صورت شرط نتیجه در وثیقه و یا رهن طلبکار قرار می گیرد که قابل اسقاط نیست ولی قابل اعراض است و در مورد اسناد تجاری از موارد شرط نتیجه عقد ودیعه است.

گاهی تضمین حسن اجرای تعهدات ظاهراً در قالب عقد بیع تنظیم میشود یعنی بدهکار مال منقول یا غیر منقول خود را با سند رسمی به قصد واقعی تضمین حسن انجام تعهد به طلبکار میفروشد، در این موارد طبق ماده ۱۰۵ آیین نامه اجرای مفاد اسناد رسمی لازم الاجراء و تبصره ۱ ماده ۳۳ و تبصره ۱ ماده ۳۴ قانون ثبت اسناد و املاک، بیع باطل و ماهیت واقعی معامله، رهنی و وثیقه ای محسوب می شود. البته معلوم نیست اگر سند رسمی نباشد، تکلیف وصول خسارات متعهد له از محل آن مال چگونه است.

۹ – تعهد موضوع وجه التزام و تضامین

اگر وجه التزام برای تخلف متعهد از (تعهدات) خود باشد و ذکر نشود (… هر یک از تعهدات …) مثل این که شرط شود در صورتی که فروشنده از تحویل آپارتمان و تنظیم سند رسمی خودداری نماید، روزانه ۵۰۰ هزار تومان تا ایفای تعهد باید پرداخت نماید، در این موارد طبق اصل برائت ذمه، وجه التزام تقسیم بر تعداد تعهدات می شود نه این که هر تعهد دارای همان مبلغ وجه التزام باشد. فلذا در مثال فوق اگر تحویل صورت گیرد و تنظیم سند انجام نشود، وجه التزام تخلف از تنظیم به موقع سند روزانه ۲۵۰ هزار تومان است.

این مورد را موردی که متعهد یک تعهد خود را به صورت نصفه و نیمه انجام می دهد نباید اشتباه گرفت. چرا که در این صورت وجه التزام به مقدار انجام شده ی تعهد، تجزیه نمی شود. مثلاً اگر پیمانکار باید ۱۰ کیلومتر آسفالت کند و وجه التزام آن ۱۰۰ میلیون تومان باشد و ۵ کیلومتر آسفالت کند، باید همان ۱۰۰ میلیون تومان وجه التزام را بدهد نه ۵۰ میلیون تومان.

اما در ضمانت حسن انجام کار که برای تخلف متعهد از (تعهدات) خود باشد، کل تضامین برای وصول خسارات تخلف از هر یک از تعهدات قابل استفاده است مگر این که تضمین دارای عنوان مشخص باشد مثلاً خسارات نقص و عیب کار را نمی توان از تضمین پیش پرداخت وصول نمود.

۱۰ – قابلیت عدول و انصراف متعهد له

عدول از وجه التزام به معنی انصراف از اصل حق دریافت خسارت است مگر خلاف آن را طلبکار اثبات نماید ولی عدول از تضامین حسن انجام تعهد به معنی عدول و انصراف از اصل حق دریافت خسارت نیست مگر خلاف آن را بدهکار اثبات نماید.

۱۱ – سبب دعوا

دعاوی وجه التزام عموماً به سبب خود قرارداد مطرح می شود ولی ضمانت حسن انجام تعهد به سبب قرارداد و اسناد تضامین است. یعنی وسیله وصول سهل تر خسارات به نحوی خاص تر از قرارداد (از طریق چک و سفته و …) مشخص و منحصر شده است. فلذا تا زمانی که اسناد یا اموال تضمین وجود دارد، طلبکار نمی تواند به سبب خود قرارداد طرح دعوا نماید مگر این که عدول خود را از تضامین اعلام نموده باشد. البته اگر تضمین اگر در قالب شرط نتیجه ی رهن و وثیقه مال باشد، رهن و وثیقه قابل اعراض است ولی شرط نتیجه طبق ماده ۲۴۴ قانون مدنی، قابل اسقاط نیست.

نکته مهم این که چک و سفته بابت ضمانت حسن انجام تعهد را نباید با چک و سفته بابت خود ثمن قرارداد اشتباه کنیم . این دو کاملاً متفاوت است. به این معنی که متعهد له میتواند از چک و سفته تضمین عدول نموده و به سبب خود قرارداد دعوای خسارت مطرح نماید ولی فروشنده نمی تواند از چک یا سفته ثمن عدول نموده و دعوای مطالبه ثمن را به سبب خود قرارداد مطرح نماید چرا که چک و سفته تضمین فی نفسه دین منجز نیست و یک تعهد فرعی و امتیاز و شرطی به نفع متعهد له و قابل اسقاط است ولی چک ثمن فی نفسه دین منجز و یک تعهد اصلی است.

در قراردادهایی که وجه التزام دارد، متعهد له می تواند دعوا را به سبب قواعد عمومی و مطالبه خسارت واقعی با جلب نظریه کارشناسی تا سقف مبلغ وجه التزام اقامه نماید مشروط به این که عدول از امتیاز وجه التزام بدون انصراف از اصل حق دریافت خسارت اعلام گردد.

۱۲ – تبدیل تعهد

طبق ماده ۲۹۳ قانون مدنی، در تبدیل تعهد، تضمینات تعهد سابق به تعهد لاحق تعلق نمی گیرد مگر این که طرفین معامله آن را صراحتاً شرط نموده باشد. فلذا اگر در یک قرارداد فروشنده متعهد به تحویل گندم شده باشد و بابت آن چک ضمانت حسن اجرای تعهد داده باشد و سپس فروشنده و خریدار توافق کنند که به جای گندم، جو تحویل گردد، چک حسن انجام تعهد باید مسترد گردد ولو جو تحویل نگردد.

حال در همین مثال اگر بابت تخلف از تحویل گندم، روزانه صد هزار تومان خسارت تاخیر مقرر شده باشد و سپس فروشنده و خریدار توافق کنند که به جای گندم، جو تحویل گردد و در سررسید مقرر جو تحویل نگردد، بازهم وجه التزام خسارت به تاخیر در تحویل جو هم تعلق می گیرد چرا که بند ۱ ماده ۲۹۲ قانون مدنی، تعهد لاحق را قائم مقام تعهد سابق عنوان نموده و فقط در ماده ۲۹۳ تضمینات تعهد را منحل دانسته است و نتیجتاً حکم وجه التزام همچنان باقی و به تعهد لاحق هم تعلق می گیرد.

۱۳ – تعدیل و تجزیه

با توجه به این که وجه التزام منطبق با خسارت واقعی نیست و گاهی تا چند صد برابر خسارت واقعی است، لذا در صوری که غیر منصفانه و گزاف باشد، امکان تعدیل و یا تجزیه آن است که در این خصوص به مقاله ی وجه التزام گزاف مراجعه نماید. ولی در مورد ضمانت حسن انجام کار چون خسارت از محل آن قابل برداشت یا مطالبه است و در هر حال خسارت واقعی است، لذا بحث تعدیل و تجزیه و منصفانه و غیر منصفانه بودن آن اصلاً مطرح نمی شود.

۱۴ – امانی بودن

در وجه التزام به هیچ عنوان ید متعهد له و مشروط له امانی نیست هرچند که وجه التزام در قالب چک و سفته باشد ولی در تضمین حسن انجام تعهد، نوعی از سپردن و ودیعه وجوه دستمزد و اسناد تجاری ملاحظه می شود. فلذا مطالبه ناروای چک وجه التزام خیانت در امانت نیست ولی مطالبه ناروای چک تضمین حسن اجرای تعهدات ، ممکن است در شرایطی واجد وصف کیفری خیانت در امانت گردد.

۱۵ – خسارت تاخیر تادیه

خسارت تاخیر تادیه خسارت قانونی است که به تاخیر در ایفای تعهدات پولی تعلق می گیرد و میزان آن به میزان تورم اعلامی بانک مرکزی است. حال اگر مبلغ و پولی که در پرداخت آن تاخیر صورت گرفته است، خودش ماهیت خسارت داشته باشد مثل وجه التزام، دیگر نمی توان خسارت تاخیر تادیه از وجه التزام مطالبه کرد مگر در قرارداد به آن تصریح شده باشد. در مورد تضامین اجرای تعهدات که در واقع وسیله ی مطالبه خسارات قراردادی هستند، نیز نمی توان خسارت تاخیر تادیه دریافت نمود. پس این دو نهاد از حیث عدم تعلق خسارت تاخیر تادیه مشابه هم هستند.

۱۶ – توام بودن با مطالبه اصل تعهدات در دادرسی

از فحوای مواد ۵۱۵ تا ۵۲۲ قانون آیین دادرسی مدنی، بر می آید که دعوای مطالبه خسارت تاخیر در انجام تعهد باید حداقل توام و همزمان با دعوای الزام به ایفای اصل تعهد مطرح گردد و نمی توان به تنهایی در دادخواست مطالبه خسارت تاخیر در تعهد را بدون خواسته ی الزام به ایفای اصل تعهد درخواست نمود. چرا که دعوای مطالبه خسارت قراردادی فرع بر دعوای الزام به ایفای تعهدات قراردادی است.

در هر دو نهاد اعم از مطالبه وجه التزام تاخیر و یا تضامین تاخیر در ایفای تعهد این الزام قانونی وجود دارد و از این جهت مشابه هم هستند. در مورد دعوای خسارات ناشی از عدم انجام تعهد نیز اگر همان گونه که در قبل گفتیم، مستلزم اعطای ضمنی حق فسخ باشد، باید در هر دو نهاد بدواً تایید فسخ قرارداد نیز درخواست گردد و مستقیماً دعوای مطالبه خسارت عدم انجام تعهد وجاهت ماهوی و شکلی ندارد.

 
۲۳ بهمن ۹۹ ، ۱۸:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

ضمانت نامه استرداد کسور وجه الضمان

در کارهای پروژه ای که کارفرما و پیمانکار با یگدیگر همکاری می کنند ، کارفرما از مبلغ ناخالص صورت وضعیت پیمانکار 10 در صد را کسر می کند . کارفرمایان این کار را بر اطمینان از اینکه پروژه به درستی انجام می شود ، صورت می دهند . در این حالت کارفرما بنا به تقاضای پیمانکار باید به او ضمانت نامه بانکی بدهد . به این ضمانت نامه ، ضمانت نامه استرداد کسور وجه الضمان گفته می شود که در صورتی که پیمانکار تعهد خود را به درستی اجرا نکرد ، مبلغ آن می تواند مورد مطالبه قرار بگیرد .

۲۳ بهمن ۹۹ ، ۱۶:۲۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

ضمانت نامه شرکت در مناقصه یا مزایده

گاهی دولت برای فروش یا خرید اموال خود اقدام به برگزاری مناقصه و یا مزایده می کند . در این راستا دستگاه های مربوطه مراتب را از طریق رسانه ها به اطلاع می رسانند تا کسانی که تمایل به شرکت دارند ، در مناقصه یا مزایده ثبت نام کنند . کسانی که برای ارائه پیشنهادات خود در مزایده یا مناقصه ، ثبت نام می کنند باید یک ضمانت نامه بانکی به همراه داشته باشند تا بر اساس آن بر تعهد خود تا پایان مزایده و انعقاد قرارداد پایبند بمانند . به این ضمانت نامه ، ضمانت نامه شرکت در مناقصه یا مزایده می گویند . 

۲۳ بهمن ۹۹ ، ۱۶:۲۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

معنی و مفهوم شرکت نسبی چیست

اقدامات مدیران در اموری که اختیار ندارند، برای شرکت الزام‌آور نیست و اگر بر اثر چنین عملی، زیانی متوجه شرکت شود، مسئول آن خواهند بود اما اگر شرکت بر اثر اقدامات عادی مدیر که عادتاً جزو اختیارات او است، دچار ضرر شود، مسئولیت متوجه مدیر نخواهد بود.
 
شرکت نسبی مانند شرکت تضامنی است؛ با این تفاوت که در شرکت تضامنی، شرکا در مقابل طلبکاران متضامناً مسئول پرداخت قروض شرکت هستند اما به شرح ماده 186 قانون تجارت، «اگر دارایی شرکت نسبی برای تأدیه تمام قروض شرکت کافی نباشد، هر یک از شرکا به نسبت سرمایه‌ای که در شرکت داشته، مسئول تأدیه قروض شرکت است.»
 
همچنین طبق ماده 184 این قانون، «در اسم شرکت نسبی عبارت (شرکت نسبی) و لااقل اسم یک نفر از شرکا باید ذکر شود. در صورتی که اسم شرکت مشتمل بر اسامی تمام شرکا نباشد، بعد از اسم شریک یا شرکایی که ذکر شد، عبارتی از قبیل (شرکا) یا (برادران) ضروری است.»

بنابراین مانند شرکت تضامنی، در اسم شرکت نسبی باید نام شریک یا شرکا قید شده و اسم هر یک که برده نمی‌شود، باید شریک مخفی تحت عنوان شرکا یا برادران ذکر شود. قید عبارت (شرکت نسبی) برای این است که اشخاص خارج، متوجه نسبی بودن مسئولیت شرکا باشند.

هرکس به‌عنوان شریک ضامن در شرکت نسبی موجودی، داخل شود، به‌نسبت سرمایه‌ای که در شرکت می‌گذارد، مسئول قروضی نیز خواهد بود که شرکت قبل از ورود او داشته؛ اعم از اینکه در اسم شرکت تغییری داده شده یا نشده باشد.


شرکت با تنظیم شرکت‌نامه و انعقاد عقد آن و پرداخت تمام سرمایه تشکیل می‌شود. مادام که تمام سرمایه پرداخت نشده است، نمی‌توان شرکت را تشکیل‌شده دانست.

سهم‌الشرکه نیز ممکن است نقدی یا غیرنقدی باشد اما به‌هرحال سهم‌الشرکه نقدی باید در حین شروع شرکت پرداخت و سهم‌الشرکه غیرنقدی که ممکن است جنس یا کارخانه یا امتیاز یا کار شرکا باشد، به تراضی تمام شرکا باید تقویم و تحویل داده شود.

اداره شرکت معمولاً با شرکا خواهد بود همچنین ممکن است مدیر از خارج انتخاب شود و عده آنها ممکن است یک یا چند نفر باشد اما درهرحال «مسئولیت مدیر شرکت در مقابل شرکا همان مسئولیتی است که وکیل در مقابل موکل دارد» و حدود و اختیار مدیر شرکت معمولاً در اساسنامه تصریح می‌شود.

اقدامات مدیران در اموری که اختیار ندارند، برای شرکت الزام‌آور نیست و اگر بر اثر چنین عملی، زیانی متوجه شرکت شود، مسئول آن خواهند بود اما اگر شرکت بر اثر اقدامات عادی مدیر که عادتاً جزو اختیارات او است، دچار ضرر شود، مسئولیت متوجه مدیر نخواهد بود.

در شرکت نسبی، شخصیت شرکا مؤثر است و به‌همین‌دلیل امور اساسی شرکت باید به اتفاق شرکا باشد. هیچ شریکی نمی‌تواند سهم‌الشرکه خود را به دیگری منتقل کند مگر اینکه همه شرکا رضایت دهند و پس از انتقال طبق ماده 188 قانون تجارت، «هرکس به‌عنوان شریک ضامن در شرکت نسبی موجودی، داخل شود، به‌نسبت سرمایه‌ای که در شرکت می‌گذارد، مسئول قروضی نیز خواهد بود که شرکت قبل از ورود او داشته؛ اعم از اینکه در اسم شرکت تغییری داده شده یا نشده باشد.

قرار شرکا برخلاف این ترتیب نسبت به اشخاص ثالث اثر ندارد.» همچنین اگر در اثر ازدیاد سرمایه، شریک جدید وارد شرکت شود، طبق همین قاعده مسئول قروض شرکت خواهد بود. شرکا حق رقابت با شرکت را ندارند و بدون اجازه سایر شرکا هیچ شریکی نمی‌تواند به تجارتی که از نوع تجارت شرکت است، مبادرت کند یا مدیر شرکتی باشد که موضوع آن با نوع تجارت شرکت یکی است.

منبع: مجله اینترنتی قانون
۲۲ بهمن ۹۹ ، ۱۸:۲۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

ضرر در مضاربه بر عهده کیست ؟

طبق قانون، ضرر در قرارداد مضاربه بر عهده مالک می‌باشد.

حتی اگر طرفین شرط کنند که یا عامل یا هر دو نفر خسارت را برعهده بگیرند، شرط باطل است. البته در صورتی که در معامله بیان شود که خسارت وارد شده بر مالک توسط عامل جبران می‌شود و عامل از مال خودش خسارت مالک را پرداخت می‌کند، شرط درست می‌باشد.

جمع‌بندی

همانطور که دیدید، قرارداد مضاربه ای شامل مشارکت دو نفر ضارب و مضارب (عامل) است که طی آن معامله‌ای شامل پرداخت وجه نقد و کار قانونی عقد می‌شود.

در این نوع معامله قوانینی وجود دارد که پایبندی به آن مهم است. اگر قصد انجام چنین کاری را دارید، در ابتدا کاملا با آن آشنا شوید و بعدا با فردی مطمئن و قابل اعتماد وارد معامله شوید.

۲۲ بهمن ۹۹ ، ۱۵:۲۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

ابطال قرارداد مضاربه به چه صورت است؟

ماده 551 قانون مدنی می‌گوید که معامله مضاربه با یکی از شرایط زیر فسخ می‌گردد:

  • اگر یکی از افراد در طرفین معامله فوت کند یا دچار جنون شود، معامله فسخ می‌شود. البته اگر در وصیت طرف به معامله مضاربه اشاره شود، مرگ فرد باعث فسخ نخواهد شد.
  • در صورتی که فرد مالک ورشکسته یا مفلس شود، عامل می‌تواند سود خود را خارج از نوبت و خارج از صف طلبکاران دریافت کند. در واقع عامل جزو طلبکاران محسوب نمی‌شود و در سود مضاربه، شریک است.
  • اگر کل سرمایه یا سود حاصل از آن تلف شود و از بین برود، قرارداد باطل می‌شود.
  • در صورتی که امکان انجام تجارت مدنظر طرفین وجود نداشته باشد، حکم مضاربه چیست ؟ مثلا ممکن است طرفین در نظر داشته باشند گاوداری بزنند بنا به دلایلی امکان آن وجود نداشته باشد. در این حالت معامله فسخ می‌شود.
۲۲ بهمن ۹۹ ، ۱۵:۲۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

سود حاصل از مضاربه به چه صورت است؟

سودی که از این قرارداد به دست می‌آید، شامل منافعی است که از خرید و فروش جنس به دست می‌آید. پس سودی که از این کار به دست می‌آید، باید ناشی از یک تجارت خاص باشد و حتما منفعتی در آن وجود داشته باشد.

در ابتدای معامله باید سهم هر طرف مشخص باشد و همانطور که در بخش‌های قبلی گفته شد، این سهم به صورت یک دوم، یک سوم و یک چهارم باشد. البته ممکن است این مقدار به صورت درصدی هم باشد. مثلا یکی از طرفیت 35% و دیگری 65% از سود را ببرد.

۲۲ بهمن ۹۹ ، ۱۵:۲۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نکات قرارداد مضاربه از لحاظ شرعی

یعنی اگر کمی بی‌دقتی شود معامله مضاربه سر از ربا در خواهد آورد. این معامله برای افرادی مفید است که دارای سرمایه کافی هستند. اما به دلایلی نمی‌خواهند کار کنند. در این صورت باید با یک نفر معامله کنند و به اصطلاح معروف بازاریان به شکل “کار از یکی و سرمایه از یکی” عمل کنند. اما باید مواظب بود که این قرارداد به ربا آلوده نشود.

۲۲ بهمن ۹۹ ، ۱۵:۲۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

قرارداد مضاربه چیست ؟

در این نوع معامله دو نفر در یک کار شریک می‌شوند؛ یکی مالک و دیگری ضارب؛ پول لازم برای کار توسط یکی تامین می‌شود و کار هم توسط دیگری انجام می‌شود.

افراد باید یک تعهد و قراردادی برای تقسیم سود بین خودشان ببندند و به نسبت پول و کار، سود را تقسیم کنند، در این امر می‌توان از یک وکیل قرارداد کمک گرفت. ماده 546 قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران می‌گوید: “مضاربه عقدی است که در آن یکی از متعاملین سرمایه را تامین می‌کند با شرط اینکه طرف دیگر با آن تجارت کند. دو طرف در سود آن شریک هستند. همچنین صاحب سرمایه مالک و فرد کارکننده ضارب نامیده می‌شود “. یکی دیگر از مواردی که در قانون مطرح شده‌ است، این است که می‌توان در معامله نوع تجارت را مشخص نکرد. در چنین صورتی فرد عامل می‌تواند هر نوع تجارتی را با توجه به عرف و دین انجام دهد. به طور مثال می‌توان قرارداد مضاربه بورس یا قرارداد مضاربه بانکی انجام داد و سود را بین طرفیت تقسیم کرد.

۱۹ بهمن ۹۹ ، ۲۲:۰۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر