⚖به روز بودن دانشجویان حقوق و پاسخگویی به سوالات هموطنانم.⚖بابیش از8سال سابقه حقوقی

۴۲۴۰ مطلب با موضوع «اطلاعات حقوقی» ثبت شده است

جهت تنظیم دادخواست تعدیل اقساط به کجا مراجعه نماییم؟

جهت تنظیم دادخواست تعدیل اقساط می توانید به دفاتر خدمات الکترونیک قضایی مراجعه نمایید. برای این منظور می بایست؛ مدارک مزبور در فوق به همراه کارت ملی و هزینه ثبت دادخواست را به همراه داشته باشید. البته توصیه و تاکید می نماییم؛ قبل از ثبت دادخواست جهت تنظیم آن و این موضوع که چه دلایل و مدارکی را ضمیمه دادخواست نمایید با وکلای رسمی دادگستری مشورت نمایید.

۰۵ دی ۹۹ ، ۱۲:۰۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

دادگاه صالح جهت رسیدگی به دعوی تعدیل اقساط کدام است؟

در این خصوص دادگاهی واجد صلاحیت می باشد که سابقاً اقدام به صدور داد نامه اعسار نموده است.

۰۵ دی ۹۹ ، ۱۲:۰۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

چه کسی (محکوم علیه یا محکوم له) حق طرح دعوی تعدیل اقساط را دارا می باشد؟

مطابق مقررات قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی امکان طرح دعوی تعدیل اقساط از جانب هر یک از محکوم علیه یا محکوم له وجود دارد و از این حیث محدودیت قانونی وجود ندارد. همانطور که در فوق تصریح گردید؛ این امکان وجود دارد، شاخص تورم در جامعه دستخوش تغییرات شود. چنانچه این تغییرات روند صعودی داشته باشد، محکوم علیه فرصت طرح دعوی تعدیل اقساط را دارد و از طرف دیگر چنانچه شاخص تورم دچار روند نزولی گردد، محکوم له فرصت طرح دعوی مذکور را خواهد داشت. همچنین، تغییر در وضعیت معیشت محکوم علیه نیز می تواند دلیلی موجه برای طرح دعوی مزبور از جانب محکوم له یا محکوم علیه تلقی گردد.

۰۵ دی ۹۹ ، ۱۱:۵۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

فرق حکم بطلان دعوی با رد دعوی حقوقی چیست؟

درباره فرق حکم بطلان دعوی با رد دعوی حقوقی ،باید گفت اگر منظور از رد دعوی حقوقی ،قرار رد دعوی باشد ،منظور از قرار رای و دادنامه ای است که طی آن دادگاه به ماهیت دعوی و اختلاف وارد نشده است.لذا قرار رد دعوی ،بر خلاف حکم بطلان دعوی،دارای اعتبار امر مختومه نیست.اما اگر منظور از رد دعوی حقوقی ، حکم به رد دعوی حقوقی باشد،تفاوتی بین دو عبارت حکم بطلان عوی و حکم به رد دعوی حقوقی وجود ندارد.

با این حال به نظر می رسد واژه «رد» در مورد آن دسته از آرایی که به ماهیت دعوی وارد نشده یعنی قرارها کاربرد داتشته باشد و اینکه در رویه به جای حکم بر بطلان دعوی ،از عبارت حکم بر رد دعوی استفاده می نمایند، رویه ای غیر فنی محسوب می گردد.

۰۵ دی ۹۹ ، ۱۱:۲۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

موارد استشهاد محلی برای شکایت از همسایه مزاحم:

 

1-شکایت مزاحمت ملکی

2-شکایت اثبات تصرف عدوانی

1-شکایت مزاحمت ملکی:

گاهی ممکن است همسایه ای بدون ملاحظه قوانین و مقررات آپارتمان نشینی و یا بدون در نظر گرفتن حقوق همجواران و همسایه ها تا دیر وقت با صدای بلند مشغول جشن و برپایی مهمانی است.

هر چند در این گونه موارد، می‌توان با گزارش موضوع به مرکز فوریت های پلیسی ۱۱۰ اقدام به دریافت گزارش پلیس و طرح شکایت نمود، ولی تهیه استشهاد محلی برای شکایت از همسایه مزاحم، برای اثبات مزاحمت و محکومیت کیفری وی ضرورت دارد.

یا در مواردی که همسایه با پارک در پارکینگ دیگران و یا ایجاد مزاحمت برای پارک اتومبیل، مرتکب مزاحمت ملکی شده باشد، باز هم تهیه استشهاد محلی برای شکایت از همسایه مزاحم، ضرورت می‌یابد.

2-شکایت اثبات تصرف عدوانی:

استفاده غیر مجاز از مشاعات ساختمان، طبق قانون تملک آپارتمانها در حدود متعارف برای همه ساکنین ساختمان یکسان است.

گاهی احد از همسایه ها با استفاده از نقاط مشاعی ساختمان و فضاهای مشترک اقدام به تصرف عدوانی مشاعات می‌نماید که قابل طرح شکایت کیفری تصرف عدوانی در دادسرای محل وقوع جرم است.

۰۳ دی ۹۹ ، ۱۹:۴۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

چگونگی تنظیم شکایت نامه یا همان شکواییه

اگر فردی به دیگری هتک حرمت کرده بدین معنا که از کلمات و جملات رکیکی استفاده کرده که موجب بی احترامی، حقارت و یا بی عزتی آن فرد شده، شاکی می تواند علیه شخصی که توهین و فحاشی نموده شکایت کند. شاکی باید با تهیه و تنظیم شکواییه ی هتک حرمت و ارجاع آن به دادسرا شکایت خود را مطرح نموده و در صورتی که بزه متهم و مشتکی عنه پرونده برای قاضی مسجل شده و مجرم شناخته شود، پرونده برای صدور حکم نهایی به دادگاه کیفری ارسال می شود.

برای تنظیم شکواییه شاکی کافی است، فرم شکواییه را که به صورت آماده در دادگاه و مراجع قضایی دیگر موجود می باشد، تهیه کرده و با توجه به نوع جرمی که در مورد او صورت گرفته، فرم را تکمیل کند .

۲۷ آذر ۹۹ ، ۱۱:۲۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

فرق استشهادیه با شکواییه:

زمانی که به فرد ی خسارتی یا ضرری بر اثر عمل مجرمانه ی شخص دیگری وارد می شود، قانون این حق را به شخص متضرر می دهد که این جرم را به دادسرا، دادستان و بازپرس اعلام نماید. برای رسیدن به چنین مقصودی فرد باید یک شکایت کیفری طرح کند و ابزار طرح این شکایت شکواییه کیفری است.

وقتی جرمی به صورت نامشهود انجام می شود، لازم است که برای رسیدگی به جرم در آیین دادرسی کیفری فرد بزه دیده یا شاکی اقدام به شکایت کند. در حالیکه در جرائم مشهود اگر ضابطان دادگستری شاهد وقوع جرم بوده باشند، برای رسیدگی به جرم دیگر نیازی نیست تا شاکی شکایت کند.

مثلا اگر در یک نزاع خیابانی در حین درگیری یک نفر به قتل برسد و در این میان یک ضابط دادگستری هم شاهد قتل باشد، لازم نیست تا منتظر شکایت از سوی اولیای دم بمانند و در همان لحظه قاتل دستگیر و برای رسیدگی در آیین داد رسی تحویل مراجع ذی صلاح خواهد شد.

۲۷ آذر ۹۹ ، ۱۱:۲۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اقامه ی دعوا چیست؟

کسی که اقامه ی دعوا می کند مدعی نامیده می شود. مدعی برای شکایت و دادخواست نزد دادگاه و دادسرا اقدام می نماید و وظیفه دارد، ادعایی را که اقامه کرده است، با آوردن ادله و شواهد محکمه پسند اثبات کند. مدعی یا شاکی، بر علیه متهم شکایت می کند تا خسارت و ضررهایی که از طرف متهم بر او شده جبران شود، یا اینکه از طرف قانون اعمال قانون شود و به خاطر ضررهایی که به خواهان یا مدعی زده مجازات شود. به چنین عملی در اصطلاح حقوقی اقامه ی دعوا یا همان شکایت کردن می گویند.

بعد از اینکه شاکی یا مدعی اقامه ی دعوا کرد متهم نیز باید به شکایت شاکی در دادگاه پاسخ دهد.

البته این به این معنا نیست که شاکی می تواند با هر دلیل و مدرکی برای اثبات ادعای خود استفاده کند. در قانون دلایل و مدارک و مستنداتی مشخص و تعیین شده اند که تنها این مدارک هستند، مورد قبول دادگاه می باشند و به اصطلاح محکمه پسند هستند. در مقابل متهم نیز می تواند دلایل شاکی را انکار کند و برای رد آنها مدارک دیگری بیاورد و مدارک و دلایل شاکی را بی اثر و یا کم اثر نماید.

۲۷ آذر ۹۹ ، ۱۱:۲۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تفاوت دعوای حقوقی و کیفری

معنای لغوی و حقوقی «دعوا» چیست؟

دعوا در لغت به معنای ادعا کردن، خواستن، نزاع و دادخواهی است؛ از حیث حقوقی نیز تعاریف مختلفی برای این اصطلاح از سوی حقوق‌ دانان ارائه شده است.

یکی از حقوقدانان دعوا را این گونه تعریف کرده : دعوی عبارت است از توانایی و اختیار قانونی که بر اساس آن شخص زیان دیده که مدعی است حق و حقوق وی از بین رفته، به مراجع ذی‌ صلاح مراجعه می‌کند و از مراجع مذکور می‌خواهد که درستی یا عدم درستی ادعای وی مورد بررسی و قضاوت قرار بگیرد.

طرف مقابل نیز می‌تواند در خصوص ادعای شخص زیان دیده با آن مقابله کند که به مقابله این شخص نیز دعوا گفته می‌شود.

بنابراین، دعوا زمانی می‌تواند ایجاد شود که اولاً حق قانونی و مشروع، واقعاً یا به صورت ادعایی وجود داشته باشد و ثانیاً این حق قانونی و مشروع در عمل یا در ادعا مورد انکار یا تجاوز واقع شده باشد.

در صورت وجود این دو شرط مدعی حق می‌تواند برای احقاق حقوق از بین رفته خود اقدام کند.

تفاوت بین دعاوی حقوقی و کیفری در چیست؟

دعوا در یک تقسیم ‌بندی کلی به دو نوع دعوای حقوقی و دعوای کیفری تقسیم می‌شود.

در زیر مهم ‌ترین تفاوت های بین دعاوی حقوقی و کیفری ذکر شده است:

  • الف) تفاوت در نحوه طرح دعوی و شکایت

یکی از مهم‌ ترین تفاوت های دعوای حقوقی و دعوای کیفری، نحوه‌ طرح این دعاوی است.

این تفاوت ها عبارتند از:

  1. به طرف های دعوای حقوقی، «خواهان» و «خوانده»  و به طرف های دعوای کیفری، «شاکی» و «مُشتکی‌عنه» گفته می‌شود.
  2. شخص در طرح دعوای حقوقی، نیازمند تنظیم و تقدیم دادخواست یا در برخی از موارد، تنظیم و تقدیم درخواست است، اما برای طرح دعوای کیفری لازم است که شکوائیه تنظیم شود؛ بنابراین، نمی‌توان اموری را که فاقد جنبه کیفری است، از طریق طرح شکایت مورد پیگیری قرار داد.
  3. هزینه‌ دادرسی در کلیه دعاوی کیفری یکسان است اما در دعاوی حقوقی این هزینه بر اساس بهای خواسته متغیّر و متفاوت است؛ بنابراین در دعاوی حقوقی به همان میزان که بهای خواسته افزایش یابد، هزینه‌ دادرسی نیز افزایش خواهد یافت.

شایان ذکر است در صورتی که خواهان دعاوی حقوقی توانایی پرداخت این هزینه را نداشته باشد، می‌تواند در ابتدا با تقدیم دادخواست اعسار بدون پرداخت این هزینه در مراحل ابتدایی، دعوای حقوقی خود را مطرح کند.

  • ب) تفاوت در مرجع صالح به رسیدگی

مرجع صالح برای دعوای کیفری، طرح شکایت در دادسرا است. البته گاهی شکایات ممکن است در نزد ضابطان دادگستری مانند نیروی انتظامی صورت گیرد ولی با این حال باید آن‌ ها نیز پس از ثبت شکایت آن را به مقامات قضایی ارجاع دهند.

پس از انجام شدن تحقیقات مقدماتی در خصوص پرونده، با توجه به موضوع شکایت، پرونده کیفری با صدور قرار جلب برای دادرسی به دادگاه‌ های کیفری ارجاع داده می‌شود تا پس از  بررسی‌ های لازم حکم قانونی صادر شود.

اما در دعوای حقوقی مراجع قضایی حقوقی صلاحیت رسیدگی به دعوا را دارند و نهادی تحت عنوان دادسرا در این مراجع وجود ندارد و همچنین در دعاوی حقوقی اصل بر آن است که دادگاه محل اقامت خوانده صلاحیت رسیدگی دارد اما در دعاوی کیفری شکوائیه باید در دادسرای محل وقوع جرم تنظیم شود.

  • ج) تفاوت در اسباب طرح دعاوی

تفاوت در اسباب طرح دعاوی بدین معنا است که دعوای کیفری با تنظیم شکایت‌‌ نامه باید مطرح شود، اما در دعاوی حقوقی شخص زیان دیده برای احقاق حقوق خود از طریق تنظیم دادخواست اقدام می‌کند.

  • د) تفاوت در نتیجه و آثار دعاوی کیفری و حقوقی

تفاوت بین دعاوی حقوقی و کیفری دیگری که وجود دارد، نتیجه و اثر مترتب بر هر یک از این دعاوی است.

دعاوی کیفری در مواردی انجام می‌شود که رفتار انجام شده که منجر به از بین رفتن حقوق دیگری شده است، دارای عنوان مجرمانه  و در قانون برای آن مجازات در نظر گرفته شده باشد.

بنابراین در صورت صدور حکم محکومیت، شخص محکوم علاوه بر اینکه ملزم است که آسیب وارده بر طرف مقابل را جبران کند، به تحمل مجازات قانونی نیز محکوم می‌شود.

در حالی که در دعاوی حقوقی، نمی‌توان از دادرس انتظار صدور حکم مجازات شخص محکوم را داشت زیرا اولاً وی صلاحیت صدور چنین حکمی را دارد و دوماً رفتار ارتکاب یافته جنبه‌ مجرمانه ندارد که منجر به صدور حکم مجازات برای شخص محکوم شود.

۲۶ آذر ۹۹ ، ۲۰:۵۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

سامانه ثنا چیست؟

با توجه به اینکه اخیرا دادخواست به صورت الکترونیکی ثبت می‌شود، قوه قضاییه سامانه‌ای را برای رسیدگی به دادخواست‌ها و پیگیری آن‌ها طراحی کرده است.
سامانه ثنا به ارائه برخی خدمات حقوقی به صورت الکترونیکی می‌پردازد که یکی از مهم‌ترین خدمات آن، پیگیری دادخواست قضایی‌ست.

۲۶ آذر ۹۹ ، ۲۰:۳۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تفاوت قرار منع تعقیب و قرار موقوفی تعقیب چیست ؟

قرار موقوفی تعقیب در صورت فوت متهم ، مشمولان عفو ، گذشت شاکی یا مدعی خصوصی در جرائم قابل گذشت،  نسخ مجازات ، اعتبار امر مختومه ، مرور زمان در مجازاتهای بازدارنده در این صور قابل اعمال است یعنی مجازات مرتفع می گردد ولی قرار منع تعقیب در صورتی صادر می شود که عمل ارتکابی متضمن وقوع جرم نباشد یا اصلا  جرمی واقع نشده باشد یا دلایل و ادله کافی برای انتساب و ارتکاب بزه وجود نداشته باشد که در این حالت قرار منع تعقیب یا پیگرد توسط بازپرس صادر می گردد.
 

۲۴ آذر ۹۹ ، ۱۸:۴۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شرایط سه گانه‌ی تحقق مسئولیت مدنی

برای تحقق مسئولیت مدنی به معنای خاص، عناصری باید محقق شوند. به عبارت دیگر؛ شرایط سه گانه‌ی تحقق مسئولیت مدنی عبارتند از:

  1. ضرری که به خواهان وارد شده است
  2. تقصیر وارد کننده‌ی زیان. البته در مسئولیت مبتنی بر تقصیر، نیازمند اثبات این عنصر هستیم.
  3. رابطه‌ی سببیت؛ که غیر از رابطه‌ی علیت منطقی است. به این معنا که زیانی که به شخصی وارد شده است ناشی از تقصیر یا فعل زیانبار خوانده است و از انتساب و استناد ضرر به فعل شخص سخن به میان می‌آید.

هر یک از این عناصر سه گانه را مختصری توضیح می‌دهیم.

۱. ضرر

 

ضرری که در مسئولیت مدنی وجود دارد، ضرر عرفی است. به عبارت دیگر صدمه‌ی مادی، معنوی و بدنی است که به شخص وارد می‌شود. در اینجا عرف است که قضاوت می‌کند ضرر وارده نامتعارف و نارواست یا نه. البته قضاوت عرف می‌تواند بسیار گسترده باشد و طیف وسیعی را در بر بگیرد. به همین دلیل برای ضرری که در قالب نظام مسئولیت مدنی می‌توان جبران نمود، مشخصاتی را بیان کردند.

۶ ویژگی را برای ضرر قابل جبران بر شمرده‌اند:

  1. ضرر باید مسلم باشد و نه احتمالی و ظنی.
  2. باید مستقیم باشد.
  3. شخصی باشد (یعنی کسی که دعوا اقامه می‌نماید و ادعای خسارت می‌کند، باید زیان دیده یا قائم مقام او باشد (مانند وارث).
  4. ضرر باید در نتیجه‌ی لطمه‌ای که به حق شخص یا نفع مشروع او وارد شده به وجود آمده باشد. (مانند مثالی که در مورد شرکت در آزمون سراسری بیان شد.)
  5. ضرر نباید قبلا جبران شده باشد.
  6. ضرر باید قابل پیش‌بینی باشد.

۲. تقصیر

 

تعریفی که برای تقصیر بیان داشتند این است که عمل نامشروع غیرقانونی است گاهی از آن به عمل قابل سرزنش تعبیر می‌شود. پس اگر عملی قانونی باشد و قابل سرزنش نباشد، تقصیر نیست. تقصیر طبق قانون مدنی ما اعم از افراط و تفریط است. افراط، کاری است که باید تا حد معینی انجام شود، در حالی‌که بیش از حد متعارف انجام می‌شود. تفریط هم ترک عمل یا خودداری از انجام عملی است به موجب قانون، قرارداد یا عرف باید انجام می‌شد.

در مسئولیت مدنی سبکی و سنگینی تقصیر، عمدی یا غیرعمدی بودن آن در تحقق آن تأثیری ندارد. برخی موارد را به عنوان علت‌هایی که تقصیر را توجیه و مشروع می‌کنند، نام می‌برند. این موارد عبارتند از: حکم قانون و دستور مقام صالح قانونی، دفاع مشروع (این مبحث نیاز به توضیح جداگانه دارد)، اضطرار، رضایت زیان دیده، اجبار و اکراه و همچنین غرور.

۳. رابطه‌ی سببیت

 

باید بین ضرر و خسارتی که ایجاد شده و فعل زیان باری که از شخصی سر زده رابطه‌ی سببیت وجود داشته باشد. این منطقی و معقول است که هیچ کس مسئول زیانی که از فعل او ناشی نشده، نباید باشد.

البته اینکه بتوان به راحتی وجود رابطه‌ی سببیت را تشخیص داد، کار آسانی نیست. زیرا عوامل مختلفی ممکن است در ورود خسارت نقش داشته باشند. به عبارت دیگر سبب‌های متعددی منجر به ورود خسارت شده‌اند. در این موارد راه حل‌های مختلفی پیشنهاد شده است برای آنکه خسارت زیان‌دیده، بدون جبران باقی نماند.

اگر کسی که خوانده دعوای جبران خسارت است، بتواند قوه‌ی قاهره (مانند سیل، زلزله، باد و …) را اثبات کند که باعث ورود خسارت شده، از مسئولیت مبرا می‌شود.

البته در حال حاضر نظریه‌های مختلفی پیرامون مسئولیت مدنی مطرح می‌شود که حتی اگر قوه‌ی قاهره هم اثبات شود، باز هم وارد کننده‌ی زیان مسئول است (مانند مسئولیت محض).

دعوایی که پیرامون مسئولیت مدنی مطرح می‌شود، خواهان و خوانده‌ای دارد. خواهان، زیان‌دیده یا قائم مقام یا نماینده‌ی قانونی اوست. خوانده نیز کسی است که از لحاظ قوانین و مقررات موظف به جبران خسارت است. خواسته نیز می‌تواند جبران خسارت از نوع مادی و معنوی باشد.

دفاعی هم که خوانده می‌تواند از خود نماید آن است که منکر مسئولیت مدنی شود و اینکه یکی از ارکان سه گانه‌ی مسئولیت مدنی محقق نشده یا اینکه شرایط مسئولیت مدنی وجود داشته است، اما تعهد ناشی از آن با یکی از اسباب سقوط تعهد، از میان رفته است.

راه‌هایی برای جبران خسارت بر شمرده‌اند. یکی آن است که وضع زیان‌دیده به حالت قبل از ورود ضرر برگردانده شود که به آن جبران عینی (اعاده‌ی وضع سابق) می‌گویند. این روش بر دیگر روش‌ها ترجیح دارد، زیرا ضرر کاملا از بین می‌رود و شخص به حالت اولیه بازمی‌گردد.

راه حل دیگر نیز جبران خسارت از طریق دادن معادل آن است. این راه حل وقتی کاربرد دارد که اعاده‌ی وضع به حالت قبل از ورود زیان میسر نباشد. این روش جبران خسارت یا دادن معادل غیرنقدی یا جبران نقدی ضرر است. برای جبران خسارت‌های بدنی و معنوی بیشتر از روش جبران نقدی استفاده می‌شود.

در پایان لازم به ذکر است که هدف اصلی مسئولیت مدنی این است که ضرر به طور کامل جبران شود و تا حد ممکن تلاش شود زیان‌دیده در وضعیت قبل از ورود خسارت قرار گیرد. بنابراین اولین شیوه‌ی جبران خسارت همان‌گونه که بیان شد، جبران عینی خسارت است. دومین شیوه، دادن مثل در صورت امکان و در مرحه‌ی آخر دادن وجه نقدی به زیان دیده است.

مطلبی که خواندید برگرفته از کتاب «مسئولیت مدنی» (الزامات خارج از قرارداد) استاد بنام حقوق مدنی جناب آقای دکتر حسین صفایی و دکتر حبیب الله رحیمی و همچنین کتاب «وقایع حقوقی» زنده یاد جناب آقای دکتر ناصر کاتوزیان بود.

 

۲۱ آذر ۹۹ ، ۱۸:۱۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

صلاحیت شورای حل اختلاف؛ در چه مواردی می‌توان به این شورا مراجعه کرد؟

1. موارد صلاحیت اختیاری شورای حل اختلاف

صلاحیت اختیاری به این معناست که طرفین می‌توانند در خصوص بعضی از موارد اختلاف به شورای حل اختلاف مراجعه کنند ولی در این خصوص الزامی وجود ندارد.

مطابق قانون در مورد کلیه‌ی امور مدنی و حقوقی، کلیه‌ی جرائم قابل گذشت و جنبه‌ی خصوصی جرائم غیر قابل گذشت طرفین اختلاف می‌توانند با توافق یکدیگر برای صلح و سازش به شورای حل اختلاف مراجعه کنند. لازم به ذکر است که همان‌گونه که از عنوان صلح و سازش پیداست، طرفین قصد دارند مسالمت‌آمیز اختلاف خود را حل کنند. این موارد از جمله موارد صلاحیت اختیاری شورای حل اختلاف است و منظور این است که در این موارد اگر هر دو طرف راضی باشند که به اختلاف آنها در شورای حل اختلاف رسیدگی شود، این شورا صلاحیت رسیدگی خواهد داشت در غیر این صورت یعنی بدون رضایت هر دو طرف، اگر صرفا یکی از طرفین بخواهد که دعوا در شورای حل اختلاف رسیدگی شود و طرف دیگر راضی نباشد و عدم رضایت خود را اعلام کند، شورا به این دعوا رسیدگی نخواهد کرد.

منظور از امور حقوقی، اموری غیر از امور کیفری هستند مانند دعاوی مربوط به قراردادها، مطالبه‌ی طلب، دعاوی مربوط به شرکت‌ها، دعاوی خانوادگی، دعاوی مربوط به ارث و تقسیم اموال به‌جامانده از متوفی (فرد فوت شده) و … . در حالی‌که در امور کیفری به بحث جرائم و مجازات‌ها پرداخته می‌شود.

منظور از جرائم قابل گذشت، جرائمی هستند که برای شروع به تعقیب و رسیدگی به جرم، نیازمند طرح شکایت از سوی شاکی یا بزه دیده – کسی که جرمی بر روی او واقع شده است- هستیم و هر زمانی که شاکی، رضایت بدهد، رسیدگی، صدور و اجرای رأی متوقف می‌شود. جرائم قابل گذشت را قانون تعیین می‌کند.

جرائم غیرقابل گذشت، جرائمی هستند که حتی بدون شکایت شاکی هم فرایند رسیدگی، صدور رأی و اجرا انجام می‌گیرد و رضایت و گذشت شاکی می‌تواند صرفا یکی از عوامل کاهش مجازات باشد. در جرائم غیرقابل گذشت صرفا جنبه‌ی خصوصی، یعنی دعاوی ضرر و زیان ناشی از جرم با توافق طرفین قابل طرح در شواری حل اختلاف است. البته مناسب‌تر است که هنگامی که طرح دعوای کیفری می‌کنیم دعوای مطالبه‌ی ضرر و زیان ناشی از جرم را هم در ضمن آن مطرح کنیم تا همان مرجعی که به اصل جرم رسیدگی می‌کند به مطالبه‌ی ضرر و زیان هم رسیدگی کند. اما چنانچه به طور جداگانه برای مطالبه‌ی ضرر و زیان ناشی از جرم بخواهیم اقدام نماییم می‌توانیم با توافق یکدیگر، این قسمت را در شورای حل اختلاف، برای ایجاد صلح و سازش مطرح کنیم.

۲. موارد صلاحیت اجباری شورای حل اختلاف

مواردِ صلاحیت اجباری شورای حل اختلاف که در خصوص آنها طرفین حتی با توافق نیز قادر به مراجعه به دادگاه‌ها نیستند، عبارت است از :

الف ـ دعاوی مالی راجع به اموال منقول تا میزان دویست‌میلیون (۲۰۰.۰۰۰.۰۰۰) ریال به‌جز مواردی که در تاریخ لازم‌الاجرا شدن این قانون در دادگستری مطرح هستند.

 

در یک تقسیم‌بندی ، اموال به دو قسم منقول و غیرمنقول تقسیم می‌شوند. منظور از اموال غیرمنقول، اموالی هستند که قابلیت جابه‌جایی و نقل و انتقال از یک مکان به مکان دیگر را ندارند مانند زمین، ساختمان و… .

به جز این موارد، سایر موارد ، جزءِ اموال منقول هستند همانند اتومبیل، اسباب و اثاثیه، کلیه‌ی دیون و مطالبات و … . آنچه در صلاحیت شورای حل اختلاف قراردارد، دعاوی مالی مربوط به اموال منقول است که ارزش آنها تا مبلغ بیست میلیون تومان باشد.

ب ـ تمامی‌ دعاوی مربوط به تخلیه عین مستأجره به‌جز دعاوی مربوط به سرقفلی و حق کسب و پیشه.

 

کلیه‌ی دعاوی تخلیه در قراردادهای اجاره باید در شورای حل اختلاف مطرح شود به جز دعاوی مربوط به اجاره اماکن تجاری که در آنها مباحث مربوط به حق کسب و پیشه یا حق سرقفلی مطرح می‌شود.

پ ـ دعاوی تعدیل اجاره‌بها به شرطی که در رابطه‌ی استیجاری اختلافی وجود نداشته باشد.

منظور از دعاوی تعدیل، دعاوی مربوط به افزایش یا کاهش نرخ اجاره‌بهاست، البته در صورتی که راجع به اصل قرارداد اجاره و وجود رابطه‌ی استیجاری اختلافی وجود نداشته باشد. اگر در مورد اصل اجاره اختلافی وجود داشته باشد رسیدگی به آن در صلاحیت محاکم خواهد بود و نه شورای حل اختلاف.

ت ـ صدور گواهی حصر وراثت، تحریر ترکه، مهر و موم ترکه و رفع آن.

بعد از فوت متوفی لازم است مجموعه اقداماتی انجام شود از جمله درخواست صدور گواهی حصر وراثت که منظور صدور گواهی مبنی بر تعیین وراث متوفی است و همین‌طور درخواست تحریر ترکه یعنی نوشتن و صورت‌برداری از کلیه‌ی دارایی‌ها و اموال به‌جامانده از متوفی و مهر و موم آن که منظور جلوگیری از نقل و انتقال و دخل و تصرف در آنها تا زمان تعیین تکلیف نسبت به آنهاست. و پس از تعیین تکلیف نسبت به این اموال، وراث می‌توانند درخواست رفع مهر و موم بدهند تا بتوانند در این اموال تصرف کنند. درخواست، برای کلیه‌ی این اقدامات باید در شورای حل اختلاف مطرح شود.

ث ـ ادعای اعسار از پرداخت محکومٌ‏ به در صورتی که شورا نسبت به اصل دعوی رسیدگی کرده باشد.

منظور از اعسار، عدم توانایی پرداخت کسی است که به پرداخت چیزی محکوم شده است. چنانچه محکوم علیه (کسی که حکمی علیه او صادر شده است) توانایی پرداخت نداشته باشد، درخواست خود را برای رسیدگی به این امر باید در شورای حل اختلاف مطرح کند به شرطی که دعوای اصلی‌ای که منجر به صدور حکم محکومیت برای او شده است، از جمله مواردی باشد که شورای حل اختلاف به آنها رسیدگی کرده باشد.

ج ـ دعاوی خانواده راجع به جهیزیه، مهریه و نفقه تا میزان مقرر در بند (الف) در صورتی که مشمول ماده (۲۹) قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۹۱/۱۲/۱ نباشند.

 

دعاوی مربوط به مهریه و جهیزیه و نفقه تا سقف بیست میلیون تومان در صلاحیت شورای حل اختلاف خواهد بود مشروط بر این که، این سه دعوی به طور مستقل مطرح شده باشند و دادگاه خانواده قبلا در ضمن آراءِ خود در مورد دعاوی و اختلافات خانوادگی، به این موارد رسیدگی نکرده باشد.

چ ـ تأمین دلیل

یکی دیگر از موارد صلاحیت شوراهای حل اختلاف، تأمین دلیل است. منظور از تأمین دلیل، ملاحظه و صورت‌برداری از دلایل یک دعواست. گاهی ممکن است که برخی از دلایل پرونده‌ی ما در آینده از بین برود یا به آنها دسترسی نداشته باشیم. از جمله این دلایل تحقیق محلی، کسب اطلاع از مطلعین یا استعلام نظر کارشناسان یا دفاتر تجاری یا سایر قراین و امارات هر دعواست. درخواست تأمین دلیل می‌تواند قبل از اقامه‌ی دعوی یا در هنگام رسیدگی مطرح شود، اما آنچه که اهمیت دارد این است که درخواست تأمین دلیل خود را باید به شوراهای حل اختلاف ارائه کنیم.

ح – جرائم تعزیری که صرفا مستوجب مجازات جزای نقدی درجه هشت باشد.

منظور از جرائم تعزیری مستوجب جزای نقدی درجه هشت، جرائمی هستند که جزای نقدی آنها تا یک میلیون تومان است.

۳. مواردی که شورای حل اختلاف اصلا نمی‌تواند رسیدگی کند

در ارتباط با صلاحیت‌های شوراهای حل اختلاف محدودیت‌هایی نیز وجود دارد یعنی برخی از دعاوی حتی با توافق طرفین هم قابل طرح در شوراهای حل اختلاف نیستند. از جمله موارد عدم صلاحیت شوراهای حل اختلاف می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

الف ـ اختلاف در اصل نکاح (ازدواج)، اصل طلاق، فسخ نکاح، رجوع (در طلاق رجعی که شوهر می‌تواند تا مدت معینی از طلاق رجوع نماید)، نسب.
ب ـ اختلاف در اصل وقفیت، وصیت، تولیت (منظور از تولیت امور مربوط به اداره‌ی مال موقوفه است).

پ ـ دعاوی راجع به حجر و ورشکستگی. (منظور از محجورین افراد نابالغ، مجانین و افراد غیر رشید است که نمی‌توانند در امور مالی خود تصرف کنند)
ت ـ دعاوی راجع به اموال عمومی و دولتی.

اموال عمومی اعم از اموال عمومی دولتی و اموال عمومی غیردولتی است. اموال عمومی غیردولتی شامل کلیه‌ی اموال مؤسسات یا نهادهای عمومی غیردولتی است و منظور از مؤسسات یا نهادهای عمومی غیردولتی، واحدهایی هستند که با تصویب مجلس شورای اسلامی ایجاد شده یا می‌شوند و بیش از ۵۰ درصد بودجه‌ی سالانه‌ی آن از محل منابع غیر دولتی تأمین شود و عهده‌دار وظایف و خدماتی است که جنبه‌ی عمومی دارد.

ث ـ اموری که به موجب قوانین دیگر در صلاحیت مراجع اختصاصی یا مراجع قضائی غیردادگستری است.

مراجـع اختصاصی مراجعی ماننـد هیئت‌های حل اختلاف کار، کمیسیون ماده ۱۰۰ قانون شهرداری و هیئت‌های حل اختلاف مالیاتی هستند و مراجع قضایی غیردادگستری نیز سازمان‌های نظیر سازمان قضایی نیروهای مسلح و دیوان عدالت اداری هستند.

در پایان دو نکته‌ی مهم را نیز یادآوری می‌کنیم:

  1. شورای حل‌اختلاف مجاز به صدور حکم شلاق و حبس نیست.
  2. صلاحیت شوراهای حل اختلاف روستا که در روستا مستقرند، صرفاً ایجاد صلح و سازش است.

 

 

۲۱ آذر ۹۹ ، ۱۸:۱۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مزاحمت به چه روش هایی شکل می گیرد؟

مزاحمت برای هر فرد ممکن است به شیوه‌ های متعددی شکل بگیرد و هر کدام از آن‌ها به هر روشی مزاحمت برای فرد در نظر گرفته شود.

به طور کلی هرگونه گفتن حرف‌ های رکیک، تهمت زدن، فحاشی کردن در ملاء عام و غیره به ‌عنوان مزاحمت شناخته می ‌شوند و می ‌توانند از لحاظ قانون پی گرد داشته باشند.

هر شخصی که سبب به وجود آمدن مزاحمت برای دیگری شود و یا سر و صدا ایجاد کند، مثلاً با استفاده از دستگاه‌ های پخش کننده صدا امنیت و آرامش دیگر افراد را برهم بزند، سبب مزاحمت می شود.

حتی در برخی موارد ممکن است شخص دیگری سبب مختل کردن کسب و کار شخص دیگری شود و به این اتفاق نیز مزاحمت گفته می شود.

بر اساس نظریه دادگاه و قاضی ممکن است شخص مزاحم به حبس یا شلاق و یا حبس محکوم شود.در برخی موارد ممکن است شخصی با به وجود آوردن هیاهو و یا جار و جنجال مسبب مزاحمت برای دیگران باشد و آرامش افراد را مختل کند. به همین سبب این یکی دیگر از روش ‌های مزاحمت می باشد.

همگی این مزاحمت‌ها در جایگاه خود موارد پیگرد متفاوتی دارند

همگی این مزاحمت‌ها در جایگاه خود موارد پیگرد متفاوتی دارند و اگر فردی حق و حقوق همسایه و شهروندان خود را نادیده بگیرد مثلاً با سر و صدای بیش از حد و میهمانی ‌های دیر وقت اقدام کند، موجب آسیب‌ رساندن به افراد جامعه می‌شود.

در اغلب موارد بالا افراد در تلاشند که به واسطه پلیس و گزارشات لازمه آن‌ها شکایت نامه خود را تنظیم کنند، اما باید بدانید در اغلب موارد برای این‌که پلیس بتواند، پیگیری لازم در این زمینه را داشته باشد نیازمند استشهاد محلی نیز از طریق افرادی که شاهد این ماجرا بوده‌اند،می باشد تا بتوان وجود مزاحمت را اثبات کرد و از این طریق پیگیری‌ های لازم را برای محکوم شدن فرد مورد نظر در نظر گرفت.

مزاحمت‌های ملکی

در برخی موارد ممکن است مزاحمت ملکی رخ دهد. این‌گونه مزاحمت به صورتی می باشد که ممکن است فردی سبب سر و صدای زیاد شود و یا، همچنین فرد دیگری برای پارک کردن خودروی خود در پارکینگ سبب مزاحمت برای دیگر همسایه‌ها شود و یا ممکن است و فرد فضایی که متعلق به او نمی‌ باشد را اشغال کند.

به این‌گونه مزاحمت‌ ها، مزاحمت‌های ملکی می گویند و لازم است که به واسطه متن استشهاد محلی اقدام و پیگیری ‌های لازم را انجام داد.

باید بدانید در این راستا نیاز است که توهین از جانب شما برای فرد مزاحم صورت نگیرد و همین طور ضرب و جرح در این راستا وجود نداشته باشد. با به وجود آوردن مزاحمت در مزاحمت ‌های ملکی از کسی پول و یا مالی دریافت نمی‌شود، بلکه شخص مزاحم باعث می‌شود که از حقی که برای فرد در نظر گرفته شده است، دور شود.

دادگاه با در نظر گرفتن مزاحمت به وجود آمده و حد و حدود جرم ممکن است اقدام به حکم های متعددی برای فرد مزاحم کنند. این حکم ها ممکن است جریمه نقدی، شلاق، محکومیت، حبس و یا غیره باشد.

در برخی موارد مزاحمت برای فرد دیگر می‌تواند به ‌عنوان تعرض انجام شود و اگر افرادی در محل حادثه وجود داشته باشند، می ‌توانند شهادت دهند که فرد توهین آمیز صحبت کرده است و سبب مزاحمت برای دیگری شده است. به‌ طور کلی مزاحمت یک عمل ناپایدار به حساب می‌آید و بر اساس قانون می‌توان پیگیر آن شد تا دیگر این مزاحمت ادامه‌دار نشود.

۲۰ آذر ۹۹ ، ۲۰:۲۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اهمیت اجرای قانون برای مزاحمان در چیست؟

همان ‌طور که می ‌دانید آزادی در جامعه امروز یک امر بسیار مهم تلقی می ‌شود. به همین سبب روان افراد نیز باید آزادی منحصر به ‌فردی داشته باشد.

در برخی موارد ممکن است به سبب برخی از افراد آزادی افراد دیگر سلب شود و این اتفاق با هتک حرمت به‌ صورت آسیب‌های جسمی نمی افتد، بلکه به واسطه رفتارهای روحی و روانی می‌توانند تأثیرات بسیار بدی بر روی آزادی افراد گذاشته و سبب مزاحمت برای آن‌ها شوند.

آزار و اذیت

بهتر است بدانید این نوع مزاحمت روحی روانی نیز سبب آزار و اذیت می‌شود و بر طبق قانون و عرف جامعه برای هر فردی آزادی‌هایی در نظر گرفته شده است. اگر فردی از قوانین خود پیروی کرده باشد و خلاف آن را انجام نداده باشد قانون همیشه پشت او می‌باشد.

به همین سبب این قانون در جامعه ما در نظر گرفته‌ شده که نیاز است هیچ فردی وارد حریم دیگری نشود و مزاحم او نگردد. این قانون بر این مبنا تایید شده است که با رعایت امنیت و آزادی برای هر فرد جامعه بیشتر شادی و نشاط را در خود داشته باشد.

اگر بخواهیم هدف به وجود آوردن این قوانین را ذکر کنیم، باید بگوییم هدف اصلی این قوانین این است که در هر جامعه‌ای حق هر فردی در نظر گرفته شود و آزادی ‌های هر شخص حفظ گردد و افرادی که در هر جامعه زندگی می کنند، در امنیت کامل باشند.

طبق تجربیات نشان داده شده به وجود آوردن امنیت برای هر فرد در یک جامعه حرف اول را می ‌زند. تنها در جامعه‌ای امکان دارد که به حق افراد احترام بگذاریم و به هیچ عنوان آزادی ‌هایی که برای او در نظر گرفته است را از او نگیریم.

به همین سبب این قانون در جامعه اجرا شده است که هر فردی بتواند از حق خود دفاع کند. در این رابطه قانون‌گذار حق دارد تلاش کند تا با اجرای یک قانون صحیح و درست آزادی‌ های لازم برای هر فرد را در نظر بگیرد و امنیت و حق و حقوق او را به بیشترین حد خود برساند.

۲۰ آذر ۹۹ ، ۲۰:۱۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

در صورت ایجاد مزاحمت چه اقداماتی نیاز است انجام گیرد؟

اصولاً هنگامی که برای فردی مزاحمت و آزار و اذیتی به وجود می‌آید، شخص مورد نظر از روش های متعددی می تواند پیگیر این موضوع باشد تا به وسیله دیگران این آزار و اذیت مورد تایید قرار بگیرد و فرد مورد نظر بتواند از حق و حقوق خود دفاع کند.

در همین راستا می‌ تواند سبب شود که هرگونه مزاحمت بیشتر یا دلهره ترس یا تهدید را از خود دور کند. اغلب مواقع افراد در تلاشند بعد از مزاحمت‌ های مکرر از طریق پلیس ۱۱۰ اقدام کنند تا با اعزام پلیس به محل مد نظر بتوانند آرامش و امنیت خود را به دست بیاورند.

همان‌طور که ذکر کریم اغلب افراد با تماس به پلیس ۱۱۰ در تلاش برطرف کردن این موضوع هستند هنگامی‌که با پلیس تماس می‌گیرند بلافاصله پلیس به محل مورد نظر اعزام می‌شود و با در نظر گرفتن مشک مشاهده‌ها و دیده‌ها و شنیده‌های خود به همین طور شاهدین که در محل مزاحمت وجود دارد می‌تواند متن زمینه‌ای برای ارائه شکایت فرد مورد نظر در نظر بگیرد در این صورت حقوق هر ۲ طرف در نظر گرفته می شود.

اگر ارائه متن استشهاد محلی برای شکایت مزاحمت و ادعای حیثیت به واسطه پلیس صورت بگیرد

برای اطلاعات بیشتر شما لازم است بگوییم اگر ارائه متن استشهاد محلی برای شکایت مزاحمت و ادعای حیثیت به واسطه پلیس صورت بگیرد و این امر به صورت صورت ‌جلسه‌ای در دادگاه اعتبار بسیار زیادی دارد. به حدی اعتبار این عمل بالا می باشد که می‌تواند به اندازه یک شاهد در دادگاه شهادت دهد.

در اغلب اوقات هنگامی که متن ارائه‌ شده به واسطه پلیس برای دادگاه در نظر گرفته شود، دیگر نیازی به دادگاه دفاعیات وجود ندارد و همین متن ارائه ‌شده به واسطه کلانتری می ‌تواند یک سند بسیار محکم و قطعی برای دادگاه در نظر گرفته شود.

یکی از قانون ‌های مهم ایران به این صورت می باشد که هیچ فردی تحت هیچ شرایطی نباید برای فرد دیگری سبب مزاحمت شود و همین قانون در زمینه مزاحمت هیچ حقی به افراد نمی ‌دهد. در راستای همین قانون هیچ فردی نمی ‌تواند برای فرد دیگری مزاحمت ایجاد کند و اگر این اتفاق بیفتد، بر طبق قانون مدنی برخورد قاطعی با او می‌شود.

در برخی موارد امکان دارد فردی که مدعی شده فرد دیگری مزاحمتی برای او ایجاد کرده قسم بخورد که این کار را کرده است، اما در واقع همچی چنین حقی را ندارد و هنگامی که به واسطه مدارک و شواهد مورد نظر ثابت شود که فرد مدعی مزاحمتی رسانده است این موضوع را منکر شود و بگوید که برای او مزاحمت ایجاد نکرده فرد مدعی می‌تواند از او تقاضا کند که سوگند بخورد که هیچ‌ گونه مزاحمتی برای او ایجاد نکرده است.

۲۰ آذر ۹۹ ، ۲۰:۱۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آیا می دانید رد اتهام در چه مرحله ای از دادرسی اتفاق می افتد؟

از مهم ترین سوال هایی که در رابطه با رد اتهام پیش می آید این است، که در چه مرحله ای رد اتهام انجام می شود، باید به این موضوع مهم توجه داشته باشید، که رد اتهام قبل از مرحله‌ای است، که شخص به‌عنوان مجرم شناخته می‌شود، هنگامی‌که مجرم بودن شخص به اثبات برسد دیگردر رابطه با رد اتهام نمی‌توان هیچ نظری داد و انجام نخواهد شد، البته ممکن است، که شخص از جرم وارد شده به او تبرئه شود، و مجازاتی را تجربه نکند، اما دیگر شاهد رد اتهام نخواهیم بود.

به این موضوع بسیار مهم توجه داشته باشید، که همان‌طور که در مطالب بالا هم به این موضوع اشاره کردیم، روند دادرسی در ایران از چندین مرحله مختلف تشکیل شده است، که با این مراحل آشنا شده‌اید. لازم به ذکر است، در هر مرحله ‌ای که هنوز مجرم بودن شخص ثابت نشده باشد، می‌توان شاهد رد اتهام آن شخص باشیم.

به ‌عنوان مثال تصور کنید، که پرونده با موضوعیت تصرف عدوانی به دادگاه ارائه شده باشد، در این حالت شخص شاکی به جمع‌آوری مدارک مورد نیاز خود می ‌پردازد،

اگر بتواند مدارک مورد نیاز را برای اثبات تصرف عدوانی به دادگاه ارائه دهد

اگر بتواند مدارک مورد نیاز را برای اثبات تصرف عدوانی به دادگاه ارائه دهد، که پرونده همچنان جریان خواهد داشت، در غیر این‌ صورت در همان مرحله دادسرا متهم رد اتهام می‌شود و قرار منع تعقیب برای پرونده صادر خواهد شد. حال این امکان وجود دارد، که در دادسرا مدارک لازم را شخص شاکی فراهم کرده باشد، و پرونده به دادگاه ارجاع داده شود.

در مرحله دادگاه هم ممکن است، که قاضی پرونده مدارک موجود در پرونده را کافی و لازم نداند و متهم را رد اتهام کند، یعنی رای به مجرم نبودن و متهم نبودن آن شخص صادر کند.

به این موضوع بسیار مهم توجه داشته باشید، که اگر در این مرحله باز هم رای به ضرر متهم صادر شود، و متهم مجرم شناخته شود، باز هم درصد بسیار کمی احتمال وجود دارد، که در دادگاه تجدیدنظر متهم رد اتهام شود، در رابطه با دادگاه تجدیدنظر و مسائل مربوط به آن در ادامه توضیحات کامل ‌تری را بیان خواهیم کرد.

۱۹ آذر ۹۹ ، ۱۹:۰۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

سایر ویژگی های وکیل به شرح زیر می باشد؛

امانت داری

یک وکیل خوب باید در شغل خود رازدار باشد و تمامی اسرار موکل را در اختیار افراد دیگر قرار ندهد در غیر این صورت موکل به او اعتماد نمی‌کند و ممکن است، برخی از موارد مخفی بماند.

از بیانات واضح و آسان استفاده کند

به دلیل اینکه موکل در رابطه با علم حقوقی اطلاعات زیادی ندارد، یک وکیل را انتخاب می کند در این صورت وکیل باید تا حد ممکن موضوع را ساده برای موکل بیان کند تا در روند مسیر پرونده قرار بگیرد.

با موکل صادق باشد

یکی دیگر از وظایف وکیل این است که با موکل صادق باشد و در رابطه با نتیجه پرونده حقیقت را به او بگوید،یک وکیل ماهر راه صحیح را انتخاب می‌کند و دستمزد خود را با انجام وظایف دخالت نمی دهد.

احترام به مقامات قاضی و موکل

یک وکیل باید جایگاه قاضی را در نظر بگیرد طوری که با حالت مسخره و مزاح رفتار نکند، هر چقدر وکیل فروتن و شایسته تر باشد، به آن احترام بیشتری می گذارند.

۱۹ آذر ۹۹ ، ۱۶:۲۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

جرم شهادت کذب چه ویژگی هایی دارد؟

جرم شهادت کذب از دو لحاظ عمومی و خصوصی قابل بررسی است، در صورتی که شهادت کذب از نوع خصوصی باشد، می بایست کسی که به دروغ شهادت داده خسارتی که به طرف مقابل شکایت وارد کرده است، را جبران کند، اما در نوع عمومی شهادت کذب به دلیل اینکه شاهد قانون را رعایت نکرده است و مانع نظم شده گواه مجازات می شود.

شهادت دروغ از نوع تخلفات معمولی ثابت و بدون بازگشت است.

بازگردانیدن دادرسی به دلیل شهادت کذب

قانون آیین دادرسی کیفری تضاد واقعیت گواهی و ساختگی بودن مدارک که بر اساس رأی اعلام شده بوده است، از لحاظ گردانیدن دادرسی بیان کرده است، لذا اعاده دادرسی در رابطه با حکم ثابت صورت می گیرد، به این معنا حکمی که مدت زمان تجدیدنظر آن رفته باشد، یا حکم در روند تجدیدنظر آنها اعلام شده باشد.

معنی اعاده دادرسی

در صورتی که اعاده دادرسی به دلیل شهادت کذب صورت بگیرد، دادگاه مجدد پرونده را مورد بررسی قرار می‌دهد اگر در آثار دادرسی رأی اعلام شده اشتباه باشد، شکی نیست که پرونده دوباره بررسی میشود، اعاده دادرسی به معنای ارزیابی مجدد یک شکایت ثابت شده از سوی دادگاه است.

اگر دادگاه به این پی ببرد که شهادت کسی که به عنوان شاهد در دادگاه حاضر شده است، کذب می باشد، آن را مجبور به پرداخت خسارت می کند، همچنین برای وی یک مجازات به خاطر بی نظمی و نادیده گرفتن قوانین صورت میگیرد.

۱۹ آذر ۹۹ ، ۱۶:۱۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

در چه شرایطی جرم شهادت کذب تحقق مییابد؟

بیانات شهادت کذب در دادگاه

در شرایطی می توان شهادت دروغ را جرم محسوب نمود که شاهد در نزد قاضی و مقامات قضایی بیانات دروغ خود را گفته باشد، در صورتی که گواهی در خارج از دادگاه باشد، جزء جرم محسوب نمی شود و برای فردی که شهادت کذب نموده است، مجازات در نظر گرفته نمی‌شود.

بیانات شهادت کذب در نزد مقامات قضایی

در صورتی که یکی از افراد قضایی بیانات شهادت کذب را توسط شاهد بشنوند یا کسی که صلاحیت این امر را داشته باشد، جرم شهادت کذب تحقق مییابد.

 

۱۹ آذر ۹۹ ، ۱۶:۱۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر