«فروشنده در حضور خریدار اقرار صریح نمود که تا این لحظه ممنوع المعامله نبوده و منافع ملک مورد نظر را به شخص یا اشخاص دیگری واگذار نکرده است. در صورت اثبات خلاف این بند مفاد ماده پنج این قرارداد حاکم خواهد بود».
«فروشنده در حضور خریدار اقرار صریح نمود که تا این لحظه ممنوع المعامله نبوده و منافع ملک مورد نظر را به شخص یا اشخاص دیگری واگذار نکرده است. در صورت اثبات خلاف این بند مفاد ماده پنج این قرارداد حاکم خواهد بود».
«این قرارداد با استناد به سند رسمی واحد مورد معامله ارائه شده از سوی فروشنده و در حضور طرفین تنظیم شده است. طرفین شخصا نسبت به صحت و اصالت مدارک و مستندات این قرارداد اطمینان حاصل نموده و اقدام به امضای ذیل آن نموده اند».
«بیست درصد از کل ثمن معامله به عنوان ضرر و زیان ناشی از پشیمانی بر عهده ی طرفی است که از اجرای قرارداد انصراف می دهد. انصراف از قرارداد با پرداخت ضرر و زیان مذکور تا سه روز از تاریخ امضای قرارداد امکان پذیر خواهد بود».
« آژانس املاک ... بعد از امضای این قرارداد استحقاق دریافت تمام کمیسیون متعلق به آن را خواهد داشت. فسخ، انفساخ، تفاسخ، اقاله، ابطال یا عدم اجرای تعهدات این قرارداد تاثیری در میزان و استحقاق آژانس نخواهد داشت. متخلف از اجرای تعهدات، ملزم به پرداخت تمام کمیسیون و استرداد کمیسیون پرداخته شده توسط طرف مقابل خواهد بود. در هر صورت کمیسیون دریافت شده توسط املاک ... مسترد نخواهد شد و ادعای استرداد کمیسیون به هیچ سببی مسموع نخواهد بود».
ملک مورد معامله توسط مشاور آژانس مسکن ... به رویت خریدار رسیده و خریدار از کم و کیف آن اطلاع کامل دارد.
لازم به ذکر است طبق ماده 291 قانون مدنی لازم نیست شخص مدیون زنده باشد و حتی اگر فوت شود نیز می توان ذمه وی را از دیون، بری نمود. مثلا اگر احمد به شایان 20 میلیون تومان بدهی داشته باشد و فوت کند، شایان می تواند ذمه وی را از دین بری کند.
در رابطه با تفاوت هبه دین و ابراء دین باید دانست که دین به معنی مالی است که بر ذمه بدهکار می باشد. لذا برای شمول عنوان دین بر تعهد می بایست آن چه مدیون، عهده دار ایفای آن است جنبه مالی داشته باشد. برای مثال اگر الف به موجب قراردادی متعهد گردد ظرف مدت یک ماه اقدام به بازسازی ملک ب نماید، ب نمی تواند تحت عنوان ابراء، این تکلیف را از عهده الف ساقط کند زیرا موضوع تعهد الف، دادن مال نیست بلکه انجام کار ( بازسازی ) است.
هم چنین برای اطلاق عنوان دین لازم است مال اصطلاحا به صورت کلی بر عهده بدهکار باشد. از باب مثال اگر دو عدد سکه بهار آزادی در منزلی موجود باشد و شوهر متعهد شود دو سکه مزبور را به همسر خویش تسلیم کند، در این مورد، دو سکه موجود در خانه، کاملا مشخص و معین می باشد لذا تعهد شوهر، قابل ابراء نیست زیرا سکه ها مشخص و معین می باشند.( آن دو سکه موجود درخانه ) اما اگر در مثال اخیر شوهر به موجب قراردادی متعهد شود دو عدد سکه بهار آزادی به همسر خویش انتقال دهد و آن دو سکه، معین نباشد بلکه شوهر مکلف باشد از بازار دو سکه تهیه کند در این مورد، دو سکه به صورت کلی بر ذمه شوهر است(مشخص نیست کدام 2 سکه) لذا با توجه به این که سکه، مال محسوب می شود و کلی است، در این مورد دین شوهر قابل ابراء توسط زوجه است.
منظور از داین، همان طلبکار و مراد از مدیون همان بدهکار می باشد.
جهت درک مفهوم تفاوت هبه دین و ابراء دین باید دانست که برای تبین مفهوم ابراء، ابتدا مستلزم بررسی سه مفهوم داین، مدیون و دین می باشد.
در رابطه با تفاوت هبه دین و ابراء دین، تعهدات قراردادی و غیر قراردادی اشخاص طبق قانون به طرق مختلفی ساقط می شوند. قانون گذار ضمن ماده 264 قانون مدنی، اسباب سقوط تعهد را بر شمرده است که وفق بند 3 ماده مزبور، ابراء دین یکی از جهات سقوط تعهد می باشد.
عقد عبارتست از توافق دو یا چند اراده برای انشاء ماهیت حقوقی. مراد از انشاء، قصد ایجاد اثر حقوقی است. یعنی دست کم دو اراده، باید قصد ایجاد یک ماهیت حقوقی را داشته باشند تا بتوان اثر توافق آن را موجب تحقق عقد دانست. برای مثال در بیع یک دستگاه آپارتمان، قصد فروشنده باید انتقال مالکیت آپارتمان به خریدار باشد و قصد خریدار، اعطای ثمن به فروشنده.
عقد به توافق دو یا چند اراده برای تحقق ماهیت حقوقی اطلاق می گردد. پس از ایجاد عقد،حیات حقوقی آن به طرق مختلفی پایان می پذیرد. گاه برای پایان بخشیدن به حیات عقد، یک اراده کفایت می کند و گاه نیز توافق دو اراده لازم است. برخی اوقات نیز عقد بدون نیاز به اراده یک یا چند شخص، منحل می گردد. در ماده 264 قانون مدنی، اسباب سقوط تعهد قید گردیده که برخی از آن ها مختص، انحلال عقد است. در این گفتار سعی داریم راه های انحلال قرارداد را به تفکیک، تببین کنیم.
قطعا خیر، برای طرح و درخواست انحصار وراثت متوفی هر یک از وراث یا ذی نفعان میتوانند به تنهایی وارد عمل شوند، در بیشتر موارد وراث با یکدیگر همکاری ننموده و مدارک خود را در اختیار سایر ورثه قرار نمی دهند، یا ذی نفعی که از متوفی طلبکار روده به وراث متوفی دسترسی ندارد، در این شرایط متقاضی باید در هنگام ثبت دادخواست یا در جلسه رسیدگی به انحصار وراثت از شورای حل اختلاف تقاضا نماید که از اداره ثبت احوال در خصوص وراث متوفی استعلام بگیرند.
با توجه به الکترونیکی بودن و سامانه عدل ایران، دیگر آگهی های قضایی بصورت گذشته در روزنامه بصورت فیزیکی قابل نشر نبوده و تمامی آگهی ها در سامانه عدل ایران در قسمت سامانه آگهی های قضایی قابل مشاهده و پیگیری برای تمام اشخاص می باشد. نشر آگهی انحصار وراثت بصورت یک ماهه در رورنامه رسمی توسط شورای حل اختلاف در سامانه عدل ایران انجام می شود.
مطابق مادتین ۹۰۶ تا ۹۴۹ قانون مدنی طبقات مختلف ارث به سه گروه تقسیم میشوند، که در طبقه اول پدر و مادر و فرزندان و همسر دائمی متوفی می باشند که در صورت زنده بودن در هنگام فوت متوفی سهم الارث خود را دریافت می نمایند، اما اگر در طبقه اول هیچ ورثه ای وجود نداشته باشد یا تنها ورثه متوفی همسر دائمی او باشد نوبت به طبقه دوم میرسد، و همسر نیز در کنار خواهر و برادر متوفی ارث میبرد.
زمانی که وراث متوفی درخواست گواهی انحصار وراثت نامحدود را از شورای حل اختلاف می نمایند، بعد از گذشتن مراحل رسیدگی و کامل بودن مدارک نوبت به نشر آگهی روزنامه رسمی میرسد، این آگهی بصورت الکترونیکی با تمام مشخصات وراث و متوفی در سایت عدل ایران که تحت عنوان سامانه آگهی قضایی می باشد و در قسمت آگهی های اعلامی برای همه اشخاص قابل مشاهده میباشد و میتوان از این طریق آگهی انحصار وراثت را در روزنامه رسمی پیگیری نمود.
با ثبت نام نمودن شخص در حج عمره و مجاز بودن نقل و انتقال ، متقاضی میتواند در هر زمان در خواست واگذار نمودن حج عمره خود را بنماید. و اشخاص می توانند طبق دستور العمل مربوط به حج عمره و دارا بودن شرایط خاصی که در دستور العمل مربوطه ذکر شده است اقدام نمایند.
هر اموالی که بعد از مرگ بجا بماند ارث محسوب شده و به ورثه متوفی می رسد. ماترک شامل هر مال منقول و غیر منقولی میشود و حج واجب متوفی نیز شامل ترکه متوفی بوده و قابل نقل و انتقال یا فروش می باشد. ورثه میتوانند پس از اقدامات لازم و گذراندن مراحل قانونی ارث اموال را بصورت توافقی بین خود تقسیم نمایند.
تکلیف ورثه بعد از فوت در اولین مرحله گرفتن گواهی انحصار وراثت متوفی می باشد، که معلوم شود چه کسانی جزو وراث هستند و میزان ارث هر کدام به چه میزان است. هر گونه نقل و انتقال در مورد اموال متوفی مستلزم صدور گواهی انحصار وراثت و پراخت مالیات بر ارث می باشد.
در زمان فوت پدر همه اموال قهرا در دارایی ورثه وارد میشود، ولی مراحل اداری و قانونی آن باید طی شود و محرز شود چه کسانی در اموال سهیم هستند و متوفی به چه میزان دارایی و دیون دارد. هر یک از وراث میتواند در شورای حل اختلاف مدارک شناسایی متوفی و ورثه را همراه با استشهادیه سه نفر شهود که در دفترخانه تنظیم شده است را ارائه دهد، و با یک نشر آگهی یک ماهه گواهی مذکور صادر میشود، بعد از این مرحله و تشکیل پرونده مالیات بر ارث هر اقدامی در خصوص انتقال ماترک و فیش حج مجاز است.