به روز بودن دانشجویان حقوق و پاسخگویی به سوالات هموطنانم.

واژگان بورسی=5

افزایش سرمایه از آورده نقدی - در این حالت شرکت جهت توسعه و یا احداث خطوط جدید از سهام داران درخواست پرداخت مبلغ جدیدی به ازای هر سهم می کند که این مبلغ به ازای هر سهم ۱۰۰ تومان می باشد. که این مبالغ جدید به سرمایه شرکت اضافه می شود و سرمایه شرکت افزایش پیدا می کند. در این حالت سهام جدیدی با همان نام سهم اصلی به همراه پسوند ح به پورتفوی شما اضافه می گردد و تا دو ماه پس از ثبت ، فرصت فروش و یا پرداخت ۱۰۰ تومان نقدی به بانک جهت تبدیل شدن به سهم اصلی را خواهید داشت.

افزایش سرمایه از تجدید ارزیابی -  این حالت که بیشتر برای شرکت های زیان ده که زیان انباشته داشته مورد استفاده قرار میگیرد. دارایی های شرکت بروز می شود مثلا شرکتی در زمان تاسیس با سرمایه اولیه زمین و تجهیزاتی را خریداری نموده که اگر امروز همان زمین و تجهیزات را بخواهد خرید نماید چندین برابر سرمایه اولیه باید هزینه نماید. پس سرمایه روز شرکت نسبت به روز اول خیلی بیشتر شده است. و این خود باعث می شود که دارایی های بروز شرکت از بدهی ها بیشتر شده و در نتیجه زیان شرکت از بین رفته و حقوق صاحبان سهام افزایش می یابد و همچنین اعتبار شرکت جهت دریافت وام و اعتبار از بانک نیز مهیا خواهد شد.

حق تقدم - به سهامی که از طریق افزایش سرمایه از اورده نقدی به پورتفوی شما اضافه می شود و دارای پسوند ح می باشد حق تقدم گفته می شود. سهام داران دو ماه پس از ثبت این سهام فرصت تصمیم گیری در خصوص فروش و یا پرداخت ۱۰۰ تومان نقد به حساب بانکی ارایه شده جهت تبدیل شدن به سهم اصلی را خواهند داشت.
عرضه اولیه  به درصد سهام شرکت هایی که برای اولین بار وارد بازار سرمایه می شوند و این سهام به صورت مساوی بین شرکت کنندگان تقسیم می گردد عرضه اولیه نامیده می شود.
عرضه های اولیه با توجه به تعداد کل سهام شرکت و تعداد شرکت کنندگان، برای هر نفر تعداد محدودی خواهد بود و طبق تجربه چند سال اخیر از ریسک کمی برخوردار بوده و در مدت زمان کوتاه سودهای چند برابری را برای سهام داران به ارمغان داشته است.

سبد سهام یا پورتفوی -  به مجموع و تعداد سهام متنوعی که شما خرید کرده اید و سهام دار آن ها هستید، اصطلاحا سبد سهام یا پورتفوی گفته می شود. توصیه حرفه ای ها به سهام داران پرهیز از تک سهم بودن و داشتن تنوع سهام از صنایع و گروه های مختلف است که ریسک سرمایه گذاری را کاهش می دهد.

ارزش اسمی سهام - شرکت ها در ابتدا با یک سرمایه اولیه شروع به فعالیت می کنند که با تقسیم این سرمایه بر عدد ۱۰۰۰ ریال، تعداد سهام شرکت بدست می آید لذا به قیمت ۱۰۰۰ ریال ارزش اسمی سهم گفته می شود.که علت پرداخت مبلغ ۱۰۰۰ ریال بابت حق تقدم‌سهام نیز به دلیل همین عدد ارزش اسمی سهم‌است.‌
ارزش بازاری سهام market cap به قیمت درج شده در تابلوی سهام‌که به صورت روزانه و لحظه ای توسط خریداران و فروشندگان دچار نوسان می شود ارزش بازاری سهام گفته می شود. در واقع ارزش بازاری توسط عرضه و تقاضا تعیین می گردد.
ارزش دفتری سهام book value این ارزش در ترازنامه های شرکت قابل محاسبه است که به صورت دوره ای در گزارشات فصلی درج می گردد. به این صورت که در ترازنامه ، بدهی ها را از دارایی های شرکت کسر می کنند و عدد بدست آمده را حقوق صاحبان سهام می نامند. حال حقوق صاحبان سهام را اگر بر تعداد سهام شرکت تقسیم کنیم ارزش دفتری آن بدست می آید.

۲۷ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۶:۳۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

واژگان بورسی=4

صف خرید - نشانه تقاضای شدید خریداران و عدم فروش یا عرضه توسط فروشندگان می باشد. در این حالت در ردیف اول اوردرها، حجم زیاد تقاضا در بالاترین قیمت روز را داریم و در مقابل در ردیف فروشندگان و در بالاترین قیمت، فروشندگان کم یا اصلا فروشنده ای وجود نخواهد داشت. ( به زبان ساده تر تعداد زیادی خریدار با بالاترین قیمت درخواست خرید سهم را دارند و در مقابل فروشنده ای با این قیمت وجود ندارد)
در چنین مواردی احتمال خبر خاص یا مهم در سهم وجود دارد که باعث چنین تقاضای شدیدی شده است. البته در برخی موارد نیز ممکن است اوردرهای ساختگی وجود داشته باشد که باید مراقب بود.

صف فروش - دقیقا بالعکس صف خرید می باشد. یعنی تعداد زیادی، خواهان فروش سهم در کمترین قیمت مجاز هستند و در مقابل خریداری وجود ندارد یا تعداد خریداران بسیار کم است و به همین دلیل ممکن است سهم تا چند روز افت کند.
البته گاهی صف های فروش ناشی از هیجانات سهام داران و یا اوردرهای ساختگی جهت خرید سهم در کف قیمتی نیز می باشد.

افزایش سرمایه - تمام شرکت ها با یک سرمایه اولیه فعالیت خود را آغاز می کنند که این سرمایه در طول چند سال به روش های مختلف افزایش پیدا می کند که به این فرایند، افزایش سرمایه گفته می شود. با افزایش سرمایه، شرکت بزرگتر می شود که این بزرگ شدن در ارزش بازاری شرکت بوسیله بالا رفتن قیمت ظاهر می شود. افزایش سرمایه خود بر چند نوع است که عبارتند از : ۱. افزایش سرمایه از سود انباشته ۲. افزایش سرمایه از سود نقدی و ۳. افزایش سرمایه از تجدید ارزیابی
نکته مهم: در تمامی افزایش سرمایه ها، سرمایه شما تغییری نمی کند. در واقع تعداد سهام افزایش و قیمت سهام کاهش و در نتیجه اصل سرمایه شما ثابت می ماند‌. و سود و زیان شما وابسته به نوسان مثبت و منفی سهم پس از بازگشایی با دامنه نوسان نامحدود خواهد بود.

افزایش سرمایه از سود انباشته - همانطور که قبلا توضیح داده شد سالیانه بخشی از سود شرکت تحت عنوان سود انباشته در شرکت نگهداری می شود و پس از چند سال این عدد به مبلغ قابل توجهی می رسد. در این مرحله شرکت تصمیم می گیرد که این سود را به احداث خط تولید جدید یا سرمایه گذاری و فعالیت اقتصادی جدید و یا پرداخت بدهی های شرکت مصرف نماید. با این حرکت سود انباشته صفر می شود ولی در عوض به سرمایه شرکت اضافه می گردد. (به زبان ساده تر شما پس اندازهای بانکی خود را به ملک و یا فعالیت اقتصادی تبدیل کرده اید)
این نوع افزایش سرمایه از جذاب ترین نوع آن می باشد و درصد آن به نسبت سود انباشته به سرمایه اولیه بستگی دارد.

۲۷ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۶:۳۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

واژگان بورسی=3

میانگین حجم ماه - یعنی در یک ماه گذشته بصورت میانگین و متوسط حجم معاملات روزانه چقدر بوده. یعنی اگر تعداد روزهای کاری در بورس را 20 روز در نظر بگیریم و حجم این 20 روزه را با هم جمع کرده و تقسیم بر 20 کنیم متوسط حجم معاملات روزانه بدست می آید. اگر حجم روزانه معاملات یک سهام را با میانگین حجم ماه آن سهام مقایسه کنیم می توانیم نتایج خاصی را استخراج کنیم مثلا اگر حجم روزانه از حجم میانگین ماه بیشتر باشه یعنی سهم داره پر حجم و قوی معامله میشه که با بررسی سایر شواهد تکنیکالی و تابلوخوانی می توان نتایح لازم را استخراج کرد.

ارزش معاملات - از حاصل ضرب حجم معاملات در قیمت روز سهام ارزش معاملات بدست می آید.
توجه به ارزش معاملات می تواند اطلاعت مهم در خصوص نقد شوندگی سهم به ما بدهد. به عنوان مثال سهمی که روزانه ارزش معاملاتش کمتر از ۵۰ میلیون تومان است برای سرمایه های درشت مناسب نیست زیرا چنانچه شما قصد فروش سرمایه یک میلیاردی خود را داشته باشید ممکن است چندین روز طول بکشد. در صورتی که در شرکتی که ارزش معاملات روزانه آن ۱۰ میلیارد تومان است شما می توانید در روز خارج شوید.

ارزش بازاری شرکت - از حاصلضرب کل سهام شرکت در قیمت روز سهم ارزش بازاری شرکت بدست می آید. که در تحلیل های بنیادی توجه به ارزش بازاری شرکت و اینکه این ارزش از ارزش واقعی آن بالاتر یا پایین تر است بسیار مهم‌است. به عنوان نمونه ارزش بازاری شرکت فولاد اصفهان بیش از ۲۰۰۰۰۰ میلیارد تومان است و در مقابل شرکت سیمان ممتازان حدود ۱۷۰۰ میلیارد تومان می باشد. این ارزش، روزانه با افت و نوسان قیمت سهم تغییر می کند.

سهام شناور - آن بخش از سهام شرکت که در دست سهام داران خرد بوده و به صورت مکرر خرید و فروش می گردد را سهام شناور می نامند. سهام شناور کم باعث می شود که در صورت تقاضا در سهم به دلیل اینکه تعداد سهام کم است لذا سهم نوسان و شارپ بیشتری داشته باشد. و بالعکس در صورت نزول نیز شدت آن بیشتر خواهد بود.
بالا بودن سهام شناور نیز باعث می شود که اتحاد و همبستگی بین سهام داران سختر شود و سهم به آسانی در صفوف خرید یا فروش قفل نگردد. لذا بهترین سهام شناور برای شرکت ها بین ۲۰ تا ۳۰ درشد می باشد.

 

۲۷ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۶:۳۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

واژگان بورسی=2

سهم (سهام) Stock (Stocks) سرمایه هر شرکت سهامی، به قطعاتی تقسیم شده که هر یک از آنها را سهم گویند. بنابراین سهم عبارت از قطعاتی است که مجموع آن سرمایه را تشکیل می دهد. سهام یک نوع ورقه بهادار است که نشان‌دهنده مالکیت و ادعای دارنده آن بر بخشی از یک شرکت و درآمدها و دارایی های آن است. در حالت کلی دارندگان سهـام می‌توانند در مجامع و جلسات سالیانه شرکت کنند، و اگر سود بین سهامداران تقسیم شود، آن‌ ها هم بخشی از آن سود را دریافت خواهند کرد.

کد بورسی - شناسه یکتا و منحصر به فردی است مانند کد ملی که هر کسی که می خواهد در بورس اوراق بهادار فعالیت کند باید آنرا داشته باشد. یک فرد نمی تواند چند کد بورسی داشته باشد و این کد برای او بصورت مادام العمر ثابت می ماند. (ولی شخص می تواند با کد بورسی خود در چند کارگزاری حساب داشته باشد)
کد بورسی معمولا از سه حرف اول فامیل شخص به همراه ی عدد خاص تشکیل شده مثلا اگر فامیل شخصی احمدی  باشد کد بورسی او می تواند بصورت 284احم باشد.

سهامدار Shareholder - به افرادی گفته می شود که مالک سهم هستند. مثلا اگر شما حتی یک سهم از شرکت بسیار بزرگی داشته باشید به هر حال جزو سهامدارن آن شرکت خواهید بود.
حقیقی و حقوقی  در اقتصاد، آن دسته از افراد که دارای هویت شخصی هستند را حقیقی و آن دسته که هویت غیر شخصی دارند را حقوقی می نامند. مثلا یک شرکت سهامی ممکن است سهامداران حقیقی داشته باشد مثل احمد احمدی و … یا سهامداران حقوقی داشته باشد مانند شرکت سرمایه گذاری ملک گستر یا بنیاد مسکن فارابی و یا ترکیبی از هر دو.

پذیره نویسی - به فرایند فروش سهام یک شرکت سهامی عام در زمان تاسیس آن پذیره نویسی گفته می شود که در آن سهام شرکت بین متقاضیان تقسیم خواهد شد و سرمایه اولیه شرکت فراهم خواهد آمد.

سود سهم یا eps - شرکت های بورسی به دلیل انجام فعالیت های اقتصادی و تولیدی سالیانه سود خالصی بدست می آورند که به این سود eps گفته می شود و بخشی از آن به طور مساوی باید بین سهامدارن به نسبت تعداد سهمی که دارند تقسیم می شود. افزایش سود شرکت ها می تواند تاثیر مستقیم و مثبتی بر قیمت سهم داشته باشد.

سود نقدی یا dps - شرکت‌ها، لزوماً همه سودی را که در پایان سال مالی به دست می‌آورند، بین سهامداران توزیع نمی‌کنند و بخشی از آن را برای اجرای برنامه‌های توسعه‌ای شرکت نگه می‌دارند. میزان سودی که به ازای هر سهم، بین سهامداران توزیع می‌شود، سود تقسیمی هر سهم یا اصطلاحاً (DPS: Dividend Per Share) گفته می‌شود. اگر یک شرکت به ازای هر سهم، ۵۰ تومان از ۱۰۰تومان سود را توزیع کند، DPS شرکت ۵۰تومان خواهد بود.در مجمع عمومی عادی سالیانه تصمیم گیری می شود که چه درصدی از سود خالص به دست آمده بین سهامداران توزیع شود و Dps همیشه مبلغی کوچتر یا در بهترین حالت مساوی با eps خواهد بود.

P/E: از تقسیم قیمت هر سهم بر سود هر سهم عددی حاصل می گردد که به آن p/e می گویند و معیاری است برای مقایسه شرکت های یک صنعت و وضعیت آنها که در تحلیل بنیادی به کار می رود.

سود انباشته - بخشی از سود خالص سالیانه یا همان eps که به سهام داران تعلق نمی گیرد تحت عنوان سود انباشته در شرکت نگه داشته می شود که در آینده و با جمع شدن سود چند سال شرکت می تواند از آن افزایش سرمایه از سود انباشته داشته باشد.
که در واقع با این سود انباشته شرکت می تواند برای خرید تجهیزات یا راه اندازی خط جدید و یا پرداخت بدهی های شرکت و اصلاح صورت های مالی استفاده کند. که هر کدام از این عوامل باعث عملکرد بهتر شرکت و در نتیجه افزایش قیمت سهم آن خواهد شد.

حجم معاملات - به تعداد سهامی که در یک روز معامله می شود حجم معاملات گفته می شود. حجم معاملات بالاتر از میانگین روزهای گذشته یا ماهیانه تحت عنوان حجم مشکوک نامیده می شود و خود می تواند سیگنال خروج یا ورود به سهم باشد.

۲۷ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۶:۳۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

واژگان بورسی=1

بازار - بازار به محلی گفته می شود که در آن خرید و فروش انجام شود. و ساده‌تر این است که بگوییم هرگاه شرایطی فراهم شود که بین خریدار و فروشنده رابطه‌ برقرار شود و معامله‌ای صورت پذیرد بازار تشکیل شده است.

بورس - بورس کلمه‌ای فرانسوی است که معنای آن در زبان فرانسه کیف پول می‌باشد. بورس یک بازار است که در آن معاملات به صورت متمرکز و تحت نظارت ناظری انجام می شود. انواع بورس‌ها را می‌توان به سه دسته‌ی کلی بورس کالا، بورس ارز و بورس اوراق بهادار طبقه‌ بندی کرد.
کارگزار بورس   کارگزارن بورس شرکت هایی هستند که به نمایندگی از شما ، معاملات شما را به صورت آنلاین و یا آفلاین در سامانه معاملات ثبت می نمایند. ( به زبان ساده بنگاه های معاملاتی هستند که بین خریدار و فروشنده قرارداد را ثبت می کنند ) . هر فرد می تواند از چند کارگزاری به صورت همزمان استفاده نماید.

بورس کالا - بازاری که در آن خرید و فروش کالاهای معین صورت می‌گیرد و به طور منظم و دائم فعال است بورس کالا نام دارد. در بورس کالا معمولاً مواد خام و مواد اولیه مورد معامله قرار می‌گیرد. هر بورس کالایی را با نام همان کالایی که مورد معامله قرار می‌گیرد نام‌گذاری می‌کنند. مثلاً بورس نفت و بورس گندم.

بورس ارز - در بورس ارز، همان طور که از نام آن مشخص است، کار خرید و فروش پول‌های خارجی انجام می‌گیرد. این بورس در کشور ما فعال نیست اما در کشورهای پیشرفته فعالیت چشم‌گیری دارد.
بورس اوراق بهادار Stock exchange در بورس اوراق بهادار دارایی‌های مالی از قبیل سهام، اوراق مشارکت و… مورد معامله قرار می‌گیرد. در ایران، به بازار خرید و فروش اوراق بهادار که به طور رسمی و دائمی در محل معینی تشکیل می‌شود
فرابورس OTC (Over The Counter) یک بازار است که روش کار در آن مانند بورس می باشد اما شرکت ها برای ورود به آن شرایط کمتری را باید لحاظ کنند و حضور در آن سهل تر است و قوانین معاملاتی آن با بورس تفاوت هایی دارد. در ایران فرابورس هم داریم

شاخص بورس - شاخص، در مفهوم کلی، معیاری است که براساس آن می‌توان چیـزی را تشخیص داد. در بورس هم شاخص‌ها، در واقع معیارهای مهمی هستند که با بررسی و تحلیل آنها، می‌توان وضعیت گذشته و حال بورس را از جنبه‌های مختلف، ارزیابی و حتی روند آینده بورس را پیش‌بینی کرد، بنابراین، طبیعتا باتوجه به نقش بسیار مهمی که شاخص‌های بورس، در تصمیم‌گیری سرمایه‌گذاران ایفا می‌کنند، نوسانات شاخص‌ها نیز برای سرمایه‌گذاران بسیار حائز اهمیت است.

۲۷ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۶:۳۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

واژگان سیاسی=18

رئالیسم Realisme--واقع گرایی

رادیکالیسم Radicalisme--خواهان تغییر سیستم و نظام اجتماعی و تحول در آنها

راسیونالیسم Rationalisme--اعتقاد به برتری عقل بر همه چیز

رفراندوم Referandum--مراجعه به آرای عمومی برای دست یابی به اکثریت آراء

رفرم Reforme--تغییرات و اصلاحات اساسی بدون استفاده از زور

رنسانس Renaissance--نوزایش، نهضت و تجدیدحیات علمی و ادبی

رویالیسم Royalisme--سلطنت طلبی – ترجیح دادن سلطنت به جمهوریت

رومانتیسم Romantisme--جلوه گر ساختن به نحو دل انگیز و خاطره انگیز

ریتوالیسم Ritualisme--اعتقاد به لزوم آداب و رسوم در حد افراط

ژئوپولیتیک Geopolitique--رابطه بین علم جغرافیا و محیط زیست و قدرت ها

سکولاریسم Secularisme--اعتقاد به اصالت امور دنیوی و رد غیر آن

سوسیالیسم Socialisme--اعتقاد به جمعی بودن جامعه و مالکیت دولت به وسایل تولید

سیپتی سیسم Seepticisme--مکتب شک در مقابل واقعیت ها

فاشیسم Fachisme--هرج و مرج و آشوب طلبی (در زمان موسولینی احیاء شد )

فئودالیسم Feodalisme--حکومت مالکیت بر رعایا – ملوک الطوایفی

فاکسیونالیسم Factionalisme--حزب پرستی – اعتقاد شدید به حزب گرائی (واضع :جرج واشنگتن )

فناتیسم (فاناتیسم ) Fanatisme --متعصب – تعصب به آداب و رسوم داشتن

فراکسیون Feraction--گروهی هم فکر به صورت حزبی

فراماسونری Framasonnerie--گروهی سری که فعالیت های سیاسی داشته باشند (معمولاً در اروپا )

کاپیتالیسم Capitalisme-اعتقاد به سرمایه داری و وجود قدرت در دست سرمایه داران

کاپیتولاسیون Capitulation--دادن حق کنسولی و برائت به برخی از نمایندگان دول خارجی در یک کشور

کمونیسم Communisme--حق مالکیت اشتراکی توده ها نسبت به وسایل تولید با نظارت دولت

۲۶ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۲:۴۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

واژگان سیاسی=17

میتینگ Meeting--جمع شدن مردم برای سخنرانی یا مذاکره

کنفدراسیونConfedration --اتحادیه چند کشور و اداره آن به صورت واحد با حفظ استقلال داخلی کشورها

کنوانسیون Convention--موافقت نامه بین کشورها در امور اقتصادی و سیاسی

کودتا Coudetat--تغییر ناگهانی رژیم و بدست گرفتن قدرت توسط عده ای دیگر

کولکتیویسم Collectivisme--اعتقاد به اداره کشور به طور گروهی و تشریک مساعی

لیبرالیسم Liberalisme-فلسفه آزادی طلبی – اعتقاد به اصل آزادی انسانها در جامعه

ماتریالیسم Materialisme--ماده پرستی، توجه به مادیات، اصالت دادن به ماده

انتلکتوالیسم Intellectualisme--اصالت قریحه و هوش-عقل و هوش را منبع دانش و کشف حقایق دانستن

اندوستریالیسم (اینداستریالیسم) Industerialisme--اعتقاد به رواج صنعت و صنعتی شدن جوامع

اندیویدوالیسم Individualisme--اختیار داشتن به گزینش کار و کسب منافع به اختیار فرد.

اوبژکتیویسم Objectivisme --کشف حقایق از طریق حسی

اندی ویدوآلیسم Individualisme--اعتقاد به افراط گرایی فردی

اولتیماتوم Ultimatm--اتمام حجت

ایده آلیسم Idealism--تابع خیال پرستی بودن

ایزولاسیونیسم Isolationisme--لزوم تبعیت از یک خط و مشی واحد

باکونی نیسم Bakuninisme--لزوم تخریب دولت و حفظ حقوق فردی

بالشویسم Balshewisme--تفویض قدرت سیاسی بیشتر به طبقه کارگر (شیوه ای از مکتب مارکسیسم)

بربریسم Barbarisme--زندگی بدوی داشتن – توحش – زندگی بدور از تمدن

بورژوازی Bourgeoisie--سرمایه داری – حکومت طبقه ثروتمند

پراگماتیسم Pragmatisme--اصالت دادن به عمل در مقابل فکر و عقیده (ضد متافیزیک)

پولیتیک Politique--علم سیاست – تدبیر اندیشیدن

پاسی فیسم Pacifisme--صلح طلب – مخالف جنگ به هر نوع و شکلی که باشد

پروونسیالیسمProvinsialisme --اعتقاد به عدم تمرکز کارها در مرکز کشور واعتقاد به ناحیه ای ( استانی )شدن

تاکتیک Tactic--شیوه و فنون عملیات ( جنگی)

ترورTerreor --ایجاد رعب و وحشت – از بین بردن مخالفان

توتالیتاریونیسم Totalitarionisme --اعتقاد به حکومت جمعی و دخالت در کلیه شئون زندگی افراد

داینامیسم Dynamisme--اصالت روح و تشکیل جهان از ذرات آن

دموکراسیDemocracy --آزادیخواهی- حکومتی که اختیارات در دست نمایندگان مردم جامعه باشد – حکومت مردم بر مردم

دگماتیسمDogmatisme --فلسفه جزم و یقین (حقایق ذهنی اند یا عینی؟ )

دمونستراسیونDemonstration --تظاهرات به وسیله سخنرانی و راهپیمایی برای به دست آوردن تقاضا ها

دیالکتیک Dialectique--مباحثه و جدل – بررسی و روشن کردن مطلبی به وسیله روش منطقی

دیپلومات Diplomate-- سیاستمدار – سیاسی

دیکتاتور Dictateur--مستبد – خود رای

۲۶ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۲:۴۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

واژگان سیاسی=16

بورژوا Bourgeois – سرمایه دار، دولتمند، شهرنشین ثروتمند.

بورژوازی Bourgeoisie – سرمایه داری، طبقه ثروتمند و سوداگر. 

بنتهامیسم Benthamisme – بنتهامیسم به نوعی مخصوصی از لیبرالیسم اطلاق می شود. 

پاتریوت Patriot – میهن پرست.

پاتریوتیسم Patriatisme – به معنی میهن پرستی است. 
پارتیکولاریسم Particularisme – علاقه شدید هر شهر به حفظ حالت خاص خود.

پلیتیک Politique – علم سیاست، سیاست.

پارتیزان Partisan – سرباز چریک، هواخواه، طرفدار.

پارلمان Parlement – مجلس نمایندگان، مجلس شورا و سنا.

پارلامانتر Parlementaire – عضو پرلمان، مطابق با آداب و رسوم پارلمان.

پارلمانتریسم Parlementairisme – روشی است در حکومت که در آن قوه مجریه در اعمال خود مسؤول قوه مقننه یعنی پارلمان می باشد.

پاروشیالیسم Parochialisme – محدودیت فکر و دلبستگی به انجام کارهای بلوکی و بخشی و محلی.

پاسی فیسم Pacifisme – صلح طلبی، مخالفت با جنگ به هر نوع و شکلی که باشد.

پراگماتیسم Pragmatisme – اصالت عمل و نقطه مقابل متافیزیک است. پیشوای این مکتب ویلیام جیمز آمریکایی است.

۲۶ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۲:۴۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

وازگان سیاسی=15

آنارشیست Anarechiste – آشوب طلب. 

آنارشیسم Anarechisme – هرج و مرج خواهی، مسلک آنارشیسم حکومت را تنها موجب بدبختی و مصیبت های اجتماعی می داند. اعتقاد به عدم وجود حکومت در جامعه

انتلکتوال Intellectual – روشنفکر، خردمند. 

انتلکتوالیسم Intellectualisme – مکتب اصالت قریحه و هوش و عقیده بر اینکه علم زاده عقل است و عقل منبع دانش و کشف حقیقت، یا علم صحیح به واقعیت تنها از طریق قریحه و هوش و عقل میسر است. 

اندوستریالیسم Industerialisme – یعنی صنعتی شدن زندگی انسان و رواج صنعت و کارخانه و ماشین و اهمیت دادن به صنعت. 

اندیویدوالیسم Individualisme – یعنی اصالت فرد و طبق این فلسفه باید اجازه داده شود که هرکس به اختیار آزاد برای خود فکر و کار کند. 

اوبژکتیویسم Objectivisme – که آن را ایدآلیسم اوبژکتیف نیز می نامند، فلسفه ای است که حقایق را از نظر حسی نگاه می کند. 

اوتارکی Autarky – به معنی استقلال اقتصادی است. 

اولترا اندیویدوالیسم Ultra Individualisme – عقیده به فردیت افراطی است. 

اولتیماتوم Ultimatum – اتمام حجت، آخرین پیشنهادی که دولتی به دولتی می دهد و در صورت عدم قبول موجب بروز جنگ می شود. 
ایرولاسیونیسم Irolationisme – اعتقاد به لزوم تبعیت از یک خط مشی و سیاست و کناره گیری علنی یک ملت از همکاری سیاسی و اقتصادی.

باکونی نیسم Bakuninisme – عقیده سیاسی با کونین پیشوای آنارشیست روسیه و اروپا. وی این مکتب را که اصولش لزوم تخریب دولت و حفظ حقوق فردیت و افکار خداوند است را ابداع کرد. 

بالشویسم Balshewisme – شیوه ای خاص از مکتب «مارکسیسم» است، که طبق آن طبقه کارگر باید به وسیله دستجات محلی که پیرو انضباطی شدید از طرف دولت مرکزی باشند هرچه زودتر قدرت سیاسی را به دست آورند. 

بربریسم Barbarisme – وحشیگری، توحش و حالت بدوی زندگانی جوامع اولیه و اقوام دور از تمدن. 

بلوک Bloc – دسته متحد، گروه هم بسته. 

۲۶ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۲:۳۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

وازگان سیاسی=14

اریستوکرات Aristocrate – عضو هیأت حاکمه اشرافی. هواخواه حکومت اشرافی. 

اسکولاستیک Schoolastic – حکمت و فلسفه حکمای قرون وسطی را که در مدارس به تدریس اشغال داشتند، اسکولاستیک می نامند. فلسفه این حکماء که به نام مدرسیون یا اصحاب مدرسه نیز نامیده می شدند، بیشتر جنبه دینی داشت. از فلاسفه مهم این مکتب آپلار، تامس داکن، گیوم داکن و سنت آنسلم را می توان نام برد. 

اسکی بیسم Escapisme – به معنی فرار است و مقصود از آن فرار از شرکت در کارهای اجتماعی و امتناع از قبول پست های دولتی و شرکت در امور حکومت. 

اکسپانسیونیست Expansioniste – طرفدار توسعه و گستش اراضی کشور به وسیله فتوحات نظمی یا به وسایل اقتصادی. 

الیگارشی olygarichie – روشی در حکومت که توسط چند نفر اداره شود و کلیه قدرت ها در اختیار عده ای معدود باشد. 

امپریال imperial – امپراتوری، شاهنشاهی. 

اگوئیسم Egoisme – عقیده به اینکه طبیعت انسان در همه جا و همه زمانی اساساً خودخواه است، لذا زمامدار باید انگیزه اش اگوئیستیک یعنی خودخواهی و خودپرستی باشد. اعتقاد به وجود خود خواهی در ذات بشر

آنارشی Anarechie – آشوب، بی نظمی و هرج و مرج. در زبان یونانی به معنای «بدون حکومت» است. 

۲۶ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۲:۳۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

وازگان سیاسی=13

متروپل Metropol--کشورهای دارنده مستعمرات

ابسولوتیسم Absolutisme – ابسولو به معنی مطلق و مقصدو از ابسولوتیسم حکومت مطلقه و ریاست یک نفر شخص مطلق العنان است بر جامعه. در این آئین حقوق و قدرت زمامدار نامحدود است. 

اپیس کوپالیسم Episcopalisme – نام مسلکی است که در قرن 16 در اروپا به وجود آمد. این مسلک منسوب به ژان کالون تئولوژیست فرانسوی است. او به سلطنت تکیه نداشت و معتقد بود که قدرت روحانی تفوق بر قدرت جسمانی دارد. 

اپورتونیسم Opportunisme – مسلکی است که طرفدارانش به سرعت برحسب تغییر وضع سیاسی یا تغییر رژیم یا زمامدار بنا به نفع شخصی تغییر عقیده می دهند. 

اپولوژیسم Apologisme – نام فرقه ای موسوم به اپولوژیست ها که در قرن 17 درخلال جنگ های داخلی انگلستان برای مردم حق مقاومت در برابر پادشاه قائل بودند. فلاسفه آغاز مسیحیت را که معتقد به استدلال در مقابل مخالفین مسیحیت بودند نیز اپولوژیسم می خواندند. 

اتوریتاریانیسم Autoritarianisme – مسلک و سیستم حکومتی است، که در آن آزادی فردی تحت الشعاع قدرت دولت قرار می گیرد. 

اتوکراسی Autocracy – سیستم حکومتی ای را گویند که در آن تمام قدرت ها در دست زمامدار باشد. 

اریستوکراسی Aristocrasey – حکومت اشرافی، سیستم و نوعی حکومت که در آن قدرت و نظارت در دست عده کمی از اشراف باشد. 

۲۶ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۲:۳۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

وازگان سیاسی=12

ابسولوتیسم Absolutisme – ابسولو به معنی مطلق و مقصدو از ابسولوتیسم حکومت مطلقه و ریاست یک نفر شخص مطلق العنان است بر جامعه. در این آئین حقوق و قدرت زمامدار نامحدود است.

اپیس کوپالیسم Episcopalisme – نام مسلکی است که در قرن 16 در اروپا به وجود آمد. این مسلک منسوب به ژان کالون تئولوژیست فرانسوی است. او به سلطنت تکیه نداشت و معتقد بود که قدرت روحانی تفوق بر قدرت جسمانی دارد. 

آناشه Attache – وابسته سفارتخانه. 

آپتی میسم Optimisme – عقیده به خوش بینی و حسن ظن است. این اصطلاح غالباً ملحق به اصطلاحات حاکی از مرام های اصلی سیاسی می گردد. 

اپورتونیسم Opportunisme – مسلکی است که طرفدارانش به سرعت برحسب تغییر وضع سیاسی یا تغییر رژیم یا زمامدار بنا به نفع شخصی تغییر عقیده می دهند. 

اپولوژیسم Apologisme – نام فرقه ای موسوم به اپولوژیست ها که در قرن 17 درخلال جنگ های داخلی انگلستان برای مردم حق مقاومت در برابر پادشاه قائل بودند. فلاسفه آغاز مسیحیت را که معتقد به استدلال در مقابل مخالفین مسیحیت بودند نیز اپولوژیسم می خواندند. داشتن حق مقاومت در مقابل حکومت مطلقه پادشاهان

اتوریتاریانیسم Autoritarianisme – مسلک و سیستم حکومتی است، که در آن آزادی فردی تحت الشعاع قدرت دولت قرار می گیرد. 

اتوکراسی Autocracy – سیستم حکومتی ای را گویند که در آن تمام قدرت ها در دست زمامدار باشد. 

اریستوکراسی Aristocrasey – حکومت اشرافی، سیستم و نوعی حکومت که در آن قدرت و نظارت در دست عده کمی از اشراف باشد. 

اریستوکرات Aristocrate – عضو هیأت حاکمه اشرافی. هواخواه حکومت اشرافی. 

اسکولاستیک Schoolastic – حکمت و فلسفه حکمای قرون وسطی را که در مدارس به تدریس اشغال داشتند، اسکولاستیک می نامند. فلسفه این حکماء که به نام مدرسیون یا اصحاب مدرسه نیز نامیده می شدند، بیشتر جنبه دینی داشت. از فلاسفه مهم این مکتب آپلار، تامس داکن، گیوم داکن و سنت آنسلم را می توان نام برد. فلسفه مدرسین یا اصحاب مدرسه-تبیین فلسفه از دیدگاه دینی

اسکی پیسم Escapisme – به معنی فرار است و مقصود از آن فرار از شرکت در کارهای اجتماعی و امتناع از قبول پست های دولتی و شرکت در امور حکومت. 

اکسپانسیونیست Expansioniste – طرفدار توسعه و گستش اراضی کشور به وسیله فتوحات نظمی یا به وسایل اقتصادی.

اگزیستانسیالیسم Existentialism--رجحان دادن به وجود انسان در مقابل معنویت

الیگارشی olygarichie – روشی در حکومت که توسط چند نفر اداره شود و کلیه قدرت ها در اختیار عده ای معدود باشد. 

امپریال imperial – امپراتوری، شاهنشاهی. 

امپریالیست Imperialiste – طرفدار و هواخواه امپراتوری. -بسط توسعه و قدرت بر سایرین

امپریالیسم Imperialisme – هواخواه امپراتوری، عقیده و روشی را گویند که هدفش بسط امپراتوری و توسعه قلمرو و حکومت بر دیگران است. 

اگوئیسم Egoisme – عقیده به اینکه طبیعت انسان در همه جا و همه زمانی اساساً خودخواه است، لذا زمامدار باید انگیزه اش اگوئیستیک یعنی خودخواهی و خودپرستی باشد. 

آنارشی Anarechie – آشوب، بی نظمی و هرج و مرج. در زبان یونانی به معنای «بدون حکومت» است. 

آنارشیست Anarechiste – آشوب طلب. 

آنارشیسم Anarechisme – هرج و مرج خواهی، مسلک آنارشیسم حکومت را تنها موجب بدبختی و مصیبت های اجتماعی می داند. 

انترناسیونال International – جهانی بین المللی. 

انترناسیونالیسم Internationalisme – در مقابل ناسیونالیسم است و عبارت است از اعتقاد به اینکه همکاری و معاونت مابین ملت های جهان موجب سعادت و برقراری صلح و آرامش حکومت جهانی است. اعتقاد به همکاری معاضدت بین ملت های جهان

انتلکتوال Intellectual – روشنفکر، خردمند. 

انتلکتوالیسم Intellectualisme – مکتب اصالت قریحه و هوش و عقیده بر اینکه علم زاده عقل است و عقل منبع دانش و کشف حقیقت، یا علم صحیح به واقعیت تنها از طریق قریحه و هوش و عقل میسر است. 

اندوستریالیسم Industerialisme – یعنی صنعتی شدن زندگی انسان و رواج صنعت و کارخانه و ماشین و اهمیت دادن به صنعت. 

اندیویدوالیسم Individualisme – یعنی اصالت فرد و طبق این فلسفه باید اجازه داده شود که هرکس به اختیار آزاد برای خود فکر و کار کند. 

اوبژکتیویسم Objectivisme – که آن را ایدآلیسم اوبژکتیف نیز می نامند، فلسفه ای است که حقایق را از نظر حسی نگاه می کند. 

اوتارکی Autarky – به معنی استقلال اقتصادی است. 

اولترا اندیویدوالیسم Ultra Individualisme – عقیده به فردیت افراطی است. 

اولتیماتوم Ultimatum – اتمام حجت، آخرین پیشنهادی که دولتی به دولتی می دهد و در صورت عدم قبول موجب بروز جنگ می شود. 

ایرولاسیونیسم Irolationisme – اعتقاد به لزوم تبعیت از یک خط مشی و سیاست و کناره گیری علنی یک ملت از همکاری سیاسی و اقتصادی. 

باکونی نیسم Bakuninisme – عقیده سیاسی با کونین پیشوای آنارشیست روسیه و اروپا. وی این مکتب را که اصولش لزوم تخریب دولت و حفظ حقوق فردیت و افکار خداوند است را ابداع کرد. 

بالشویسم Balshewisme – شیوه ای خاص از مکتب «مارکسیسم» است، که طبق آن طبقه کارگر باید به وسیله دستجات محلی که پیرو انضباطی شدید از طرف دولت مرکزی باشند هرچه زودتر قدرت سیاسی را به دست آورند. 

بربریسم Barbarisme – وحشیگری، توحش و حالت بدوی زندگانی جوامع اولیه و اقوام دور از تمدن. 
نهیلیسم Nihilism - پوچ اندیشی – پوچ گرایی – جدا کردن دین و معنویات از زندگی.

ناتورالیسم Naturalisme -گرایش به طبیعت

هیومنیسم ( اومانیسم ) Humanisme--اعتقاد به برتری انسانها و قدرت آن در جامعه.

میلیتاریسم Militarisme--اعتقاد به آماده باش جنگی به عنوان مهمترین وظیفه شناسی

مرکانتالیسم Mercantalisme--اعتقاد به قدرتمندی کشور و جامعه در افزونی صادرات بر واردات

۲۶ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۲:۳۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

وازگان سیاسی=11

رومانتیسم:
جنبش هنری، ادبی و فلسفی که از اواخر قرن 18 در اروپا شکل گرفت، و تا اواسط قرن 19 استمرار یافت و این حرکت در مقابل نهضت کلاسیک جدید است که بر طبیعت تأکید دارد و به وجود عاطفه و احساس و خیال تأکید می کند.

لابیگری:
در زبان انگلیسی به معنای سرسرا می باشد. اما در اصطلاح سیاسی آمریکا به معنای نفوذ در قوه قانوگذاری (از راه تماس با دو مجلس و زیر نفوذ آوردن آنها) و نظر خود را از این طریق اعمال کردن است.

فیمینیسم (زن سالاری):
مرکب از دو کلمه Feminine به معنای مؤنث و زنانه با پسوند ism می باشد که اولین بار در سال 1837 وارد لغت فرانسوی شد. و در اصطلاح به آنچه در قرن نوزدهم در آمریکا تحت عنوان جنبش زنان معروف بود گفته می شود. و قبل از آن در قرن هفده در انگلیس نداهای فمینیسی بوده است.غرب با ترویج فرهنگ زن گرایی و با کشاندن زنان به کارخانه ها و کارگاه ها به تجارت بازار سرمایه داری رونق خاصی داد، و در نتیجه تباهی و از بین رفتن هویت زن و فروپاشی کانون خانواده را به همراه داشت.این مطالب از کتاب هایی مانند: مکتب های سیاسی، دانشنامه سیاسی، نفوذ و استحاله، تحلیل و نقد پلورالیسم دینی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، فرهنگ حییم، فرهنگ عمید، فرهنگ دهخدا و ... گرفته شده است

میلیتاریسم (Militarism):
به معنای ارتش سالاری می باشد. به چهار حالت در سازمان ارتش مانند جنگجویی ، سروری ارتش بر دستگاه دولت ، بزرگداشت سپاهگیری و بسیج کشور برای هدف های نظامی را ارتش سالاری گویند

تروریسم  (Terrorism):
واژه تروریسم در فرهنگ لغات فرانسه نظام یا «رژیم وحشت» تعریف شده است. پس از انقلاب فرانسه این واژه با نوشتاری از ادموند برک در سال 1795 وارد انگلستان گردید و از آن به‌عنوان دشمن مردم و سنت یاد شد

پراتوریانیسم و تباهی سیاسی:
دخالت نظامیان در سیاست ، یکی از جنبه های شگفت انگیز و نیز عمومی نوسازی سیاسی به شمار می آید. گروه نظامیان حاکم و کودتاها ، شورش های نظامی و رژیمهای نظامی ، در جوامع آمریکای لاتین ، پدیدهای دایمی بوده اند و در خاورمیانه نیز تقریباً به همین اندازه رواج داشته اند.

۲۶ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۲:۳۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

وازگان سیاسی=10

پوزیتیویسم اخلاقی:
پیروان آن عقیده دارند که ارزش های اخلاقی واقعیت عقلانی ندارد و خوب و بد تابع آراء مردم است. اگر مطلبی را امروز گفتند خوب است آن مطلب ارزش می شود، و اگر فردا همان مطلب را گفتند بد است، آن موضوع خوب، بد و ناپسند می‌شود.

پوزیتیویسم:
پیروان مسلک اعتقاد دارند انسان فقط از طریق حس، علم پیدا می کند و مادیات و امور طبیعی را درجه بندی کرده اند و می گویند هر چیزی که بیشتر قابل لمس وحس باشد، بیشتر مورد توجه انسان است.

مدرنیسم:
کلمه مدرن را رومیان نخستین بار در قرن ششم میلادی از ریشه Modo (به تازگی) گرفتند، و در فارسی به معنای نو می‌باشد. اما در اصطلاح به معنای نو شدن ابزار می باشد و مبنای نهائی بشر و سعادت او فقط علم است، و پیروان این اندیشه معتقدند که باید علم را به جای دین قرار داد. وسایل جدید، شناخت و ذهنیت ها و روان شناسی تازه انسان جایگزین روش‌های قدیمی گردد.امروزه روش های جهانی دیگر با مردم دیگر که دارای روحیات دیگری بوده اند جوابگوی نسل جدید نیست، و باید به فرهنگ، تاریخ، فلسفه و زبان نگاهی دیگر انداخت.

پست مدرنیسم:
این مسلک می گوید انسان به دلیل وابستگی به فرهنگ، زبان، آداب و رسومش نمی تواند به آنها از دیده برتری نگاه کند و نمی توان داوری کرد که کدام فرهنگ غرب است.

پروتستانتیسم لیبرال:
این دیدگاه متأثر از مدرنیسم است که اساس دین را تجربه دینی اشخاص می داند، و در اینکه عقل می تواند در مسائل الهیات اظهار نظر کند، شک دارند.

مونارشی:
به معنای رژیم سلطنتی ای است که در آن پادشاه قوای سه گانه را شخصاً در دست دارد. و معمولاً به شکل موروثی یا با زور به قدرت می رسد، و شاه خود را بالاتر از قانون می داند.

کنستیتوسیونال:
به معنای سلطنت مشروطه است که قدرت پادشاه محدود است، و مجلس شاه را در انجام وظایفش یاری می کند. مجلس قوانین را وضع می کند و پس از تأیید پادشاه برای اجراء در اختیار قوه مجریه قرار می گیرد.

موبوکراسی:
به حکومتی که در دست مردمان نالایق و خودسر که از عرصه های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی دور هستند می باشد، موبوکراسی گویند.

سمپوزیوم:
به جلسه ای که برای بحث و تبادل نظر درباره موضوعی مشخص که مورد علاقه شرکت کنندگان است گفته می شود.

۲۶ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۲:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

وازگان سیاسی=8

مائوئیسم:
به افکار مائوتسه تونگ (1976-1893) رهبر انقلاب کمونیستی چین درباره استراتژی جنگ انقلابی و سازگار کردن مارکسیسم - لنینیسم با اوضاع چین گویند. مائو علاوه بر اندیشه کمونیستی در چین، کانون مبارزه را از شهرها به روستاها و از کارگران در شهر به دهقانان در روستا انتقال داد. و مائو با ارتش دهقانی خود و با جنگ های چریکی در هدف خود در سال 1949 پیروز شد.

سکولاریسم:
سکولر در زبان انگلیسی و فرانسوی به معنای دنیوی و آنچه که مربوط به دنیا است می باشد. و از کلمه سکولوم به معنای امور دنیا مشتق و گرفته شده است. سکولاریسم به دنیاپرستی و امور مادی اصالت می دهد. و آنچه مربوط به غیر دنیا باشد، مانند مسائل معنوی و دین و مذهب را رد می کند. و مرادف با کلمه سپ تیسم است.این اصطلاح ابتدا توسط جمعی شکاک و منکرین خداوند در انگلیس تحت نظارت "هولی اوک (Holyoake)" به وجود آمد. هولی اوک که شاگرد "رابرت اوون" بود در واقع مؤسس این فکر بود.

 سکولاریسم توسط تاجران و دلالان اقتصادی اروپا ترویج شد تا بتوانند با محو دین به اهدافشان زودتر برسند، و شعار سکولاریسم حرف دین از صحنه زندگی اعم از سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و هنری است. و بر اساس سکولاریسم دین از سیاست جدا است. لذا میرزا حسین خان سپهسالار صدر اعظم ناصرالدین شاه، روحانیت را از دخالت در امور سیاسی منع می‌کرد.

لائیسم:
مسلکی است با دین و معنویت ضدیت دارد معادل معنای سکولاریسم می باشد.

پلورالیسم:
پلورالیسم به معنای مسلک کثرت گرایی می باشد، که پلورالیسم دینی نجات و رستگاری انسان را در یک دین و مذهب نمی داند. و معتقد است که حقیقت مطلق، مشترک میان همه ادیان است. و در نتیجه پیروان تمام ادیان اهل نجات و رستگاری‌ند. قائلین به پلورالیسم گویند دین دارای قرائت های مختلف است و برداشت هر فردی از دین صحیح می باشد.

روشن است که سرانجام این افکار منجر به تعطیل شریعت و معنویت خواهد شد. و این اندیشه به پلورالیسم اخلاقی، سیاسی، اجتماعی و دینی تقسیم می شود. پدید آورنده پلورالیسم در این قرن های اخیر مونتسیکو بوده، و بعد از او استقلال‌طلبان آمریکا آن را پرورش داده اند و پلورالیسم در برابر مسلک مونیسم قرار دارد که معتقد است کلیه جهان خلقت تابع یک اصل اند شبیه (وحدت وجودی) که فلاسفه اسلامی قائل هستند.

لیبرالیسم:
این اصطلاح از واژه لییرال مشتق شده و دارای ریشه فرانسوی لیبر به معنای آزاد است. این مسلک زندگی انسان را فقط درهمین دنیا می داند. و می گوید: آزادی انسان نامحدود است و هیچ نیرو و منبعی نمی تواند او را مقید کندو بایدها و نبایدهایی را برای او تعیین کند. به عبارت دیگر چیزی به عنوان دین نمی تواند برای بشر تعیین سرنوشت کند و برای او شی ای را حلال یا حرام نماید.لیبرالیسم به دو قسمت اصلی، لیبرالیسم سیاسی و اقتصادی تقسیم می شود و این مسلک در اواخر قرن 18 در انگلیس ظهور پیدا کرد و از مؤسسین آن "جرمی بنتهام، جیمز میل. جان استورات میل، توماس هیل گرین" می باشند. و می توان لیبرالیسم را اُمانیسم عقل گرا یا خود مختاری امانیستی نامید که در آن انسان خود مختار است. در واقع لیبرالیسم اندیشه انسان محوری می‌باشد.

اباحی گری:
اباحه گری به معنای نفی حلال و حرام الهی و پایبند نبودن به دستور دین در زندگی فردی و اجتماعی می باشد. و این فکر در راستای نشر بی دینی و ترویج بی بند و باری در بین مردم قدم بر می دارد. و این فکر نتیجه لیبرالیسم است.

اُمانیسم (انسان گرایی):
در مسلک امانیسم (انسان مداری) انسان جای خداوند می نشیند و تکیه گاه تشخیص ارزش ها را خود انسان می داند، و خداوند را برای برطرف شدن دردهای روحی بشر و برآورده کردن نیازهای بشر می باشد و حضرت حق تعالی از خود اصالتی ندارد.

 اندیویدوالیسم (فردگرایی):
به معنای اصالت دادن به فرد است و معتقدند که سعادت یک فرد و سودجویی او باعث سعادت جامعه می گردد.

اگزیستانسیالیسم:
مکتبی که معیار کمال انسان را فقط در آزادی او می داند، و معتقد است که تنها موجودی که آزاد آفریده شده انسان می‌باشد و محکوم هیچ جبر و ضرورت و تحمیلی نیست و هر چیزی که بر ضد آزادی و منافات با آن داشته باشد، انسان را از انسانیت خارج می نماید. و اگر انسان خود را وابسته و متعلق و بنده چیزی نماید از انسانیت خارج شده است. و پیروان این اندیشه می گویند اعتقاد به خداوند نوعی اسارت و مانع رشد بشر است.

رفرمیسم:
تفکری است که قلمرو دین را تنها رابطه انسان و خداوند می داند و دین را از صحنه اجتماعی و سیاسی حذف می کند، این مسلک و سکولاریسم هر دو در جهت حذف دین گام بر می دارند.

۲۶ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۲:۲۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

وازگان سیاسی=7

دوگماتیسم:
دوگماتیسم آئینی است که می گوید پذیرش موضوعی احتیاج به استدلال ندارد، و آن را باید بدون دلیل قبول کرد و بدون چون و چرا آن را از بدیهیات شمرد. و یا اینکه در عقیده از سنت سابق کورکورانه تقلید نمود.

دیالکتیک:
این اصطلاح در فلسفه از طرف فلاسفه در معانی مختلف به کار رفته است. اما از نظر لغت دیالکت (Dialeet) به معنای زبان محلی، مکالمه، شیوه سخن و لهجه و اصطلاحات زبان ملت های مختلف به کار رفته است.

 اما از نظر اصطلاحی هر کدام از فلاسفه معنای خاصی از آن را اراده کرده اند. سقراط به معنای مکالمه و فلسفی کردن هر موضوع به صورت سؤال و جواب به کار برده، افلاطون به معنای روش منطقی استعمال کرده است. هگل و مارکس این لفظ را مشابه هم استعمال کرده اند، با این فرق که دیالکتیک هگل ایدالیسم است و دیالکتیک مارکس ماتریالیسم و توجه به مسائل مادی است. و برای دیالکتیک معانی متعددی ذکر نموده اند، به کتاب هایی کهدر این موضوع تألیف شده مراجعه نمایید.

رادیکالیسم:
در لغت به معنای ریشه است و این کلمه از طرف لیبرال های انگلیسی در قرن 19 استعمال شد، که مایل بودند به ریشه موضوعی نفوذ کنند، و طالب تجدید اساس کلیسا و خواستار انحلال مجلس اشراف و گاهی متمایل به لغو سلطنت بودند. اما این اصطلاح بیشتر در مورد کسانی اطلاق می شود که از مؤسسات سیاسی و اجتماعی موجود ناراضی و عصبانی شده اند و درصدد تغییرات اجتماعی هستند.

ولی در جامعه امروزی به کسانی که درصدد اصلاحات اساسی جهت بهبود وضع اقتصادی و اجتماعی می باشند، رادیکال می گویند. اما در آمریکا این اصطلاح بیشتر درباره سوسیالیست ها و کمونیست ها اطلاق می شود. اما در اروپا در گروه های اصلاح طلب به کار می رود.

دموکراسی:
اصطلاح دموکراسی از اصطلاحات تمدن یونان قدیم است، و حکومت مردم بر مردم را دموکراسی می نامیدند. اما در اصطلاح جدید عبارت از حکومت مردم که با توجه به آراء اکثریت مردم از طریق انتخاب نمایندگان تشکیل می گردد، و اداره امور کشور در اختیار اکثریت آراء مردم قرار می گیرد. و دموکراسی به دموکراسی مستقیم (خالص) سیاسی، اقتصادی و صنعتی تقسیم می گردد.

سندیکالیسم:
تریدیونیون یا اتحادیه های کارگری را در فرانسه سندیکا می نامند. سندیکالیسم نام یک مکتب سیاسی و هم، نام یک جنبش سیاسی انقلابی است که بین سوسیالیسم و آنارشیسم سازشی به وجود می آورد.

ایدئولوژی:
این کلمه فرانسوی است که مرکب از "idee به معنای تصور و اندیشه logie به معنای شناخت" می باشد. ایدئولوژی روشی از اندیشه است که می خواهد هم جهان را توضیح دهد و هم دگرگون سازد. و اولین بار این واژه را دستوت دوتراسی (1836-1754) دانشمند فرانسوی به کار برد. و هدف او از این کلمه (اندیشه شناسی) یا (دانش ایده ها) بود. و گاهی هم به معنای سنجیده و ناسنجیده استعمال می شود. و در لغت فرانسوی به کسی که در یک ایدئولوژی صاحب نظر است و جنبه مرجعیت دارد، ایدئولوگ گفته می شود.

اُپُوزیسیون:
در زبان فرانسه به معنای مخالفت یا مخالفان، و در معنای وسنیع خودش عبارت است از کوشش اتحادیه ها، حزب ها، گروه‌ها، دسته ها و افراد برای دستیابی به هدف هایی که در نظر دارند، و هدفشان مخالفت با اهداف دارندگان قدرت سیاسی، اقتصادی می باشد. و اپوزیسیون در معنای محدود، نامی برای گروهی که در نظام های حکومت پارلمانی به موجب قانون اساسی موجودیت آنها به رسمیت شناخته شده است، و در پارلمان گروهی را تشکیل می دهند که به حکومت ارتباط ندارد و از دولت حمایت نمی کند اما خود را به قانون اساسی وفادار می دانند.

اپوزیسیون پارلمانی با شرکت در گفت و گوهای مجلس و با شور قانونی، مطابق شرایطی که قانون معین کرده در کار حکومت نظارت مستقیم دارد. افکار عمومی را در جریان می گذارد. مهمترین وظیفه اپوزیسیون آن است که به انتخاب کنندگان امکانات انتخاب دیگری می دهد. اپوزیسیون مظهر حکومت احتمالی آینده است، و جزء مکمّل نظام های پارلمانی در کشورهایی مانند انگلستان، فرانسه و سوئد است که معمولاً دو حزب اصیل در آنها وجود دارد که به نوبت نقش حاکم و اپوزیسیون را به عهده می گیرند. اما در نظام های یک حزبی مانند آمریکا اپوزیسیون به صورت قانونی وجود ندارد.

۲۶ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۲:۲۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

وازگان سیاسی=6

آنارشیسم:
در لغت یونانی به معنای حکومت است و آنارشی یعنی بدون حکومت. لذا در مسلک آنارشیسم حکومت را موجب مصائب و بدبختی های مردم می داند. و بنیاد آنارشیسم بر دشمنی با دولت می باشد. البته مخالف هرج و مرج هم هستند، اما به نظام و حکومتی فکر می کنند که بر اساس همکاری آزاده پدید آید. و پیشوای آنارشیسم جدید پیرژوزف پرودون" (23) فرانسوی (اوایل قرن 19 م.) می باشد.

ایدآلیسم:
ایدآلیسم (ایده آلیسم = Idealime) به معنای خیال پرستی است و ایدآلیست کسی را گویند که معتقد است که سیاست باید تابع آمال یا ایدآل های انسانی گردد. این مسلک در برابر "رئالیسم" یا واقع پرستی و اصالت دادن به واقع قرار دارد.

رئالیسم:
همانطوری که بیان شد رئالیسم (واقع پرستی و دنبال حقیقت بودن) در مقابل ایدآلیسم قرار دارد. رئالیست سعی دارد خود را با حقایق جهان و محیط جامعه وفق دهد و عوامل حقیقی را در حوادث دخالت دهد.

فئودالیسم:
فئودالیسم یک سازمان بزرگ اجتماعی و اقتصادی و سیاسی است که در بسیاری از نقاط اروپا و خاور دور و خاور میانه در قرون وسطی، قبل از تشکیل دولت های ملی جدید وجود داشته است.

 خصلت عمده در فئودالیسم آن است که از طرف شاه هر قسمت از اراضی بزرگ به تصرف اشراف به نام فئودال در می‌آید، و آن زمین های بزرگ از طرف فئودال یا نمایندگانشان به کشاورزان اجاره داده می شود. و اشراف هم در مقابل این اجاره نسبت به کشاوزان آن منطقه اختیارات قضائی و حکومتی و مالی و سیاسی داشتند.

 ولی در زمان حاضر فئودالیسم به کشوری گفته می شود که عده ای از اشراف و مالکین املاکی را مالک می باشند و کشاورزان از حقوق سیاسی محروم اند، و یا به مقداری کم ازحقوق سیاسی و کشور بهره مند هستند.

فاکسیونالیسم:
فاکسیون به معنای حزب است. این اصطلاح را "جورج واشنگتن" در آغاز استقلال آمریکا به جای پارتی (حزب) به کار برد. فاکسیونالیسم یعنی حزب پرستی و عقیده به لزوم وجود احزاب سیاسی و اتکاء دولت و حکومت با احزاب عامه که آن را سیستم حزبی (پارتی سیستم) نیز می نامند. در مقابل کمونیسم که تک حزبی است قرار دارد.

فرق پلورالیسم با فاکسیونالیسم آن است که اصطلاح اولی عمومیت دارد و شامل عقیده به لزوم تعدد جمعیت و انجمن ها از هر قبیل اعم از مذهبی و فرهنگی و علمی و سیاسی و اقتصادی می باشد، در حالی که فاکسیونالیسم تنها معتقد به تعداد احزاب سیاسی است.

مولتی پارتیسم (چند حزبی):
به معنای چند حزبی است که در دموکراسی غرب تولد یافته است و در نظام سیاسی احزاب متعدد وجود دارد که در قدرت سهیم هستند، و هیچ یک از این احزاب به اکثریت مطلق دست پیدا نمی کند، و کشور بر اساس چند حزبی اداره می‌گردد. و گاهی هم احزاب متعدد برای آنکه کرسی های بیشتری را در پارلمان به دست آورند، دست به ائتلاف می زنند. اما ائتلاف دائمی نیست ولی تعداد احزاب هم موجب ضربه به اقتدار ملی نمی شود.

ماتریالیسم:
مکتب ماتریالیسم یا مادیت و اصالت را به ماده دادن، از مکاتب بسیار قدیم می باشد و تاریخ آن به زمان یونان قدیم می‌رسد. و عبارت است از اعتقاد به این که تنها ماده وجود دارد و هر چه عنوان ماوراء الطبیعه و حالت متافیزیکی داشته باشد، مانند خدا، روح و فرشتگان وجود ندارد.

۲۶ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۲:۱۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

وازگان سیاسی=5

سوسیالیسم:
واژه سوسیالیسم (جامعه باوری) در زبان فرانسه به معنای اجتماعی می باشد. و در انگلیسی (سوسیالیسم سیاستی که هدف آن نظارت جامعه بر وسایل تولید و اداره آنها به سود همگان است). البته این تعریف، یک تعریف جامع نیست، زیرا نظارت عمومی بر اموال و تولید معنای وسیعی دارد. امابهترین وجه اشتراک سوسیالیست برتری جامعه و سود همگانی بر نظریه فردگرایی و سود فردی است، که سوسیالیسم به انواع متعددی مانند سوسیالیسم لیبرال، مارکسی، نوین، تکاملی، فابیان، صنفی و پارلمانتر و اقسام دیگر، تقسیم می شود.

کاپیتالیسم:
کاپیتالیسم روشی است که در آن وسائل عمده تولید به کمک سرمایه های شخصی فراهم شده و اموال به مالکیت صاحبان سرمایه باقی می ماند. در کاپیتالیسم کارگران به عنوان روز مزد اجیر صاحبان سرمایه اند، و تمام قدرت مالی در دست اشخاص معدودی در جامعه خواهد بود. در مقابل کاپیتالیسم، کمونیسم و لنینیسم و استالینیسم قرار دارد.

پپورتنیسم:
یکی از فِرَق مذهبی آمریکا است که به ثروت اندوزی و سرمایه داری و تجارت ظالمانه مشروعیت می دهد. و این مسلک اصلی ترین عنصر فرهنگی و مذهبی تمدن آمریکایی است و با روح سرمایه داری آنان هماهنگ است.

ناسیونالیسم:
عبارت است از اعتقاد به برتری یک ملت و قوم بر تمام ملل و اقوام دیگر و لزوم وفاداری مطلق و بدون هیچ قید و شرطی نسبت به قوم و ملت خود، و مباهات کردن هر قوم و قبیله نسبت به فرهنگ و زبان و نژاد خودش. بنابراین ناسیونالیسم (ملی گرایی) خود را از همه برتر و دیگران را پایین تر از خود می داند، که به ناسیونالیسم اقتصادی و سیاسی تقسیم می شود.

انترناسیونالیسم:
در برابر ناسیونالیسم، انترناسیونالیسم قرار دارد که معتقد است خیر و سعادت بشر اقتضا می کند که ملت ها بدون در نظر گرفتن تعصب های قومی با هم همکاری داشته باشند.

۲۶ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۲:۱۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

وازگان سیاسی=4

استالینیسم:
بعد از لنین "یوسف استالین (1953-1879م.)" ـ نخست وزیر و دبیر کل حزب کمونیست و دیکتاتور اتحاد شوروی سابق ـ روی کار آمد و در عقائد لنین اصلاحاتی انجام داد که افکار او به نام استالینیسم مشهور گردید.

بولشویسم:
بولشویسم عنوان ایدئولوژی حزب بولشویک به رهبری لنین بود. علت به وجود آمدن بولشویسم به خاطر اختلافی بود که در حزب مخفی سوسیال دموکرات روسیه بر سر مسأله عضویت در حزب پدید آمد. به دنبال آن، حزب به دو گروه بولشویک (در زبان روسی به معنای اکثریت) به رهبری لنین، و منشویک (به معنای اقلیت) به رهبری "مارتوف" تقسیم شد. و لنین در سال 1918 نام حزب خود ر "حزب کمونیست سراسر روسیه (بولشویکها)" نهاد، و در سال 1925 به نام "حزب کمونیست سراسر اتحاد شوروی" و در سال 1953 به "حب کمونیست اتحاد شوروی" تغییر یافت.

پوپولیسم:
پوپولیسم به معنای مردم باوری است. به اینکه هدف های سیاسی را باید بر اساس خواست مردم جدا از احزاب و نهادها پیش برد، و خواست مردم عین حق و اخلاق است. به عبارت دیگر هر چه مردم خواستند همان حق و اخلاق می باشد. که در واقع بولشویسم ترکیبی از مارکسیسم و پوپولیسم است.

بورژوا 
در قرون وسطا فردی از اهل شهر آزاد (بورگ) را که نه ارباب بود و نه دهقان "بورژا" می نامیدند. در قرن های هفدهم و هجدهم ارباب ها و کارفرماها را در برابر کارگران و بازرگانان به این نام خطاب می کردند. در فرانسه عنوانی برای طبقه میانه سوداگر و پیشه ور یا شهرنشینانی که بر ملاک دارائی از حقوق سیاسی برخوردار بودند اطلاق می شد، و اما در اصطلاحی سیاسی معنای خاص خودش را دارد.
بورژوازی در اصطلاح مارکسیستی به معنای سرمایه داران، سوداگران، پیشه وران و دارندگان مشاغل آزاد است. در برابر "پرولتاریا" (17) که به کارگرانی گفته می شد که هیچ وسیله تولیدی جز نیروی کار خود برای تأمین زندگی ندارند.

۲۶ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۲:۱۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

وازگان سیاسی=3

سپتی سیسم (سپتیک):
این همان فلسفه شکاکین است. پیروانش معتقداند که انسان راهی برای شناخت حقایق ندارد. از این رو باید در همه امور توقف نماید. حتی علوم ریاضی را هم به طور احتمال قبول کند. این مَسْلک شبیه سوفیسم و نسبی گری است.

آتئیسم:
پیروان این مکتب می گویند چیزی به عنوان مافوق طبیعت وجود ندارد. و انسان را فقط موجود طبیعی می دانند که باید با همان عقل طبیعی اداره شود.

کمونیسم:
کمونیسم این اصطلاح از ریشه لاتینی (کمونیس) به معنای اشتراکی گرفته شده است. و این عقیده از سال 1840 م. رواج یافت. و معنای اشتراک محدود به ثروت و دارائی ها نمی شود، بلکه اشتراک شامل زنان و مسائل جنسی می گردد. بنابرنظر کمونیسم تمام منابع اقتصادی کشور اعم از صنعتی و امور دیگر مربوط به جامعه است نه افراد و خانواده ها، اما کمونیسم به معنای جدید عبارت است از اینکه دولت بر تمام مراکز اقتصادی جامعه کنترل داشته باشد و همه چیز باید در دست او قرار گیرد.

مارکسیسم:
کمونیسم به معنای خاصی که امروز در نقاط مختلف دنیا رایج است کمونیسم مارکسیسم است. زیرا مؤسس کمونیسم "کارل مارکس" فیلسوف آلمانی (1883-1818م.) بود که بعد از مارکس، "فریدریش انگلس (1895-1825م.)"، "لنین" و "استالین" از رهبران کمونیسم بودند. بعد از درگذشت استالین (1953) "مالنکوف" ، "بولگانین" و "خروشچف" جانشین وی شدند. البته آراء مارکس و اِنگلس توسط نفوذ فلاسفه آلمانی مخصوصاً "هگل" و "فویرباخ" گسترش یافت.

لنینیسم:
لنینیسم نوع دیگری از مارکسیسم است که منسوب به "ولادیمیر ایلیچ لنین (7924-1870م.)" بنیانگذار رژیم کمونیست و پیشوای انقلاب اکتبر 1917 روسیه می باشد. لنین در اصول افکار مارکس تغییراتی داد به طوری که مواردی بر آن افزود و عناصری از آن را حذف کرد، تا مناسب اوضاع جامعه روسیه گردد. و در ضمن عقاید لنین بعد از انقلاب و رسیدن به قدرت نسبت به قبل از انقلاب تغییر یافت.

۲۶ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۲:۱۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر