فاز اول- اقدامات مقدماتی
متهم
ممکن است در مرحله دادسرا و تحقیقات مقدماتی به وکیل مراجعه کند یا مرحله
دادگاه و رسیدگی نهایی. چه اینکه وکیل در مرحله دادسرا به وکیل مراجعه کند
یا در مرحله دادگاه، در هر حال اقدامات مقدماتی زیر باید توسط وکیل برای
موکل انجام شود تا امکان وکالت از او فراهم شود:
1. مطالعه مدارک موجود و گفتگو با موکل:
وکیل
در اولین قدم کار خود، جلسهای را با موکل ترتیب میدهد. دراین جلسه وکیل
با مطالعه اسناد و مدارک موجود نزد موکل و نیز پرسیدن سوالات متعدد و آگاهی
از موضوع، تلاش میکند تا شرح دقیقی از ماجرا را به دست اورد. گاهی وکیل
تلاش میکند تا با گفتگو با سایر مطلعین پرونده، اطلاعات جزئیتر و
دقیقتری از پرونده بدست آورد تا امکان اظهارنظر صحیح برای او فراهم شود.
2. تحلیل اولیه از پرونده و موقعیت موکل:
وکیل
پس از کسب اطلاعات لازم از موکل و فهمیدن جزئیات حداقلی از پرونده، تلاش
میکند تا اطلاعات دریافتی از پرونده را با موکل مطرح نموده و در صورت
تایید موکل از فهم صحیح پرونده، یک تحلیل اولیه از پرونده و موقعیت موکل در
آن ارائه کند. در این مرحله، وکیل تلاش میکند تا راه حلهای حقوقی موجود
برای موکل را شناسایی و آنها را به موکل اجمالاً معرفی کند. علاوه بر آن،
وکیل خدماتی را که قرار است در راستای انجام کار وکالت به موکل ارائه کند
مشخص و به موکل اعلام میکند تا موکل با دید باز نسبت به انتخاب وکیل
تصمیمگیری کند.
3. توافق بین وکیل و موکل:
در
صورتی که پرونده در حوزه تخصصی فعالیت وکیل باشد و وکیل تمایل به پذیرش
موکل داشته باشد، وکیل پیشنهاد خود برای همکاری با موکل را به او میدهد.
در این پیشنهاد مواردی چون میزان حقالوکاله، کلیت فرایند انجام کار،
ریسکهای پرونده و احتمال رسیدن به نتیجه به موکل اعلام میگردد. موکل در
صورتی که تمایل به همکاری با وکیل داشته باشد، در مورد جزئیات توافق با
وکیل چانه زنی کرده و طرفین با هم به توافق میرسند.
4. امضای قرارداد مالی، وکالتنامه و پرداخت حقالوکاله:
در
صورتی که وکیل و موکل با یکدیگر بر سر حقوق و تعهدات یکدیگر و مسائل مالی
به نتیجه برسند، وکیل پیشنویسی از قرارداد مالی را تهیه کرده و آن را به
امضای موکل میرساند. علاوه بر آن، وکالتنامه را در قالب فرم وکالتنامه
رسمی تهیه کرده و آن را نیز به امضای موکل میرساند. همزمان با امضای
قرارداد مالی و وکالتنامه، موکل پیش پرداخت حقالوکاله را میپردازد و برای
اقساط بعدی، چک به وکیل ارائه میکند.
5. ابطال تمبر مالیاتی وکالتنامه:
پس
از اینکه قرارداد مالی و وکالتنامه توسط وکیل دریافت شد و موکل قسط اول
حقالوکاله را پرداخت نمود، وکیل برای ابطال تمبر مالیاتی وکالتنامه، به
یکی از مجتمعهای قضایی سطح شهر که در آن واحد ابطال تمبر مالیاتی وکلا
مستقر است مراجعه می:ند. در این صورت، وکیل 5% از حقالوکاله دریافتی خود
از موکل را به عنوان مالیات اولیه به واحد ابطال تمبر پرداخت نموده و در
ازای آن، تمبر مالیاتی بر وکالتنامه وکیل زده میشود. لازم به ذکر است که
هرگونه پیگیری امور موکل توسط وکیل، نیازمند وجود وکالتنامهای است که
تمبر مالیاتی بر روی آن الصاق شده باشد.
6. مراجعه به دادسرا، اعلام وکالت و مطالعه پرونده:
پس
از اینکه وکیل ابطال تمبر مالیاتی وکالتنامه را انجام داد، لایحهای برای
اعلام وکالت در مرجع قضایی تهیه کرده، وکالتنامه را به آن پیوست کرده و به
شعبهای که پرونده در آن طرح شده است، ارائه میکند. همزمان با اعلام
وکالت، وکیل لایحهای برای مطالعه پرونده و تهیه کپی از اسناد پرونده به
دفتر شعبه رسیدگی کننده ارائه میکند. پس از ثبت وکالت وکیل در سامانه
الکترونیک دادگستری، لایحه مطالعه پرونده و تهیه کپی از اسناد پرونده به
تایید قاضی رسیده و در صورت تایید وی، پرونده در اختیار وکیل قرار میگیرد.
وکیل پرونده را بطور کامل مطالعه نموده، اطلاعات مورد نیاز را یادداشت
برداری نموده، با همکاری پرسنل قضایی، از اسناد پرونده کپی تهیه کرده و
پرونده را به شعبه باز میگرداند.
7. تعیین استراتژی حقوقی:
پس
از اینکه وکیل کار بررسی اسناد و مدارک پرونده را تمام کرد، در مورد ابعاد
مختلف پرونده مطالعات بیشتری انجام داده، قوانین و مقررات را مجددا بررسی
کرده و در نهایت، استراتژی حقوقی خود برای دفاع از موکل را تعیین میکند.
استراتژی حقوقی ممکن است به شکل ایراد گرفتن به صلاحیت مرجع رسیدگی کننده
یا مقامات قضایی، طرح شکایت یا دعوای متقابل علیه شاکی یا دفاع از اقدامات
متهم یا موارد دیگر اتفاق بیفتد. در هر حال، وکیل با در نظر گرفتن راه حل
های ممکن برای دفاع موثر از موکل، نقاط ضعف و قوت این اقدامات را سنجیده و
در نهایت، یک یا چند مورد را انتخاب میکند.
فاز دوم- دفاع از حقوق متهم در دادسرا
دادسرا
به مرجع اولیه تحقیقات در مورد جرایم گفته میشود. دادستان ریاست بر
دادسرا را بر عهده داشته و برای انجام تحقیقات در مورد جرم، از افرادی چون
معاونان دادستان، دادیاران، بازپرسها، ضابطین قضایی و نیروهای انتظامی،
ادارات دولتی و غیره کمک میگیرد. اگر متهم در مرحلهای به وکیل مراجعه کند
که پرونده در مرحله تحقیقات است، اقدامات زیر توسط وکیل قابل انجام است:
8. دفاع شفاهی از متهم در دادسرا:
با
توجه به نوع جرایم، تحقیق از متهم از طریق کلانتریها، شعب دادیاری یا شعب
بازپرسی انجام میشود. یکی از کارهایی که وکیل در پروندههای کیفری موظف
به انجام آنهاست، پاسخگویی به سوالات مامورین تحقیق (در صورتی که نیازی
به حضور موکل نباشد) یا همراهی و حضور در کنار موکل و مشاوره به او (در
مواردی که تحقیقات باید از شخص متهم انجام شود) خواهد بود. وکیل با توجه به
تجربه و تخصص خود، تلاش میکند تا پاسخ به سوالات را دقیق و مستدل ارائه
نموده و از ارائهی اطلاعاتی که ممکن است مسیر تحقیقات را منحرف کرده پرهیز
کرده و موکل را نیز نسبت به اثر اینگونه اظهارات آگاه کند.
9. تحقیق و تفحص برای یافتن دلایل و مدارک به نفع متهم:
از
جمله وظایف وکیل در وکالت از متهم، شنیدن مکرر اظهارات متهم و کشف سرنخ از
اوست. در این نوع از اقدامات، وکیل با شنیدن مکرر و صحبت با موکل یا
مطلعین از پرونده تلاش میکند تا سرنخهایی را بیاید که با استفاده از
آنها، امکان برائت متهم، تخفیف برای او، سلب مسئولیت از متهم یا اقدام
متقابل قضایی علیه شاکی وجود داشته باشد. گاهی وکیل میتواند از صحبت با
موکل یا شاکی یا اقوام و خویشان او، به نکات یا سرنخهایی دست پیدا کند که
میتواند کل مسیر پرونده را عوض نموده و حتی جای شاکی و متهم را عوض نماید.
10. دفاع کتبی از متهم در دادسرا:
اصولاً
اظهارات شفاهی افراد دخیل در پرونده توسط مقامات تحقیق شنیده شده و در
قالب صورتجلسات مکتوب، در پرونده ثبت میشود. با این حال، در غالب موارد
وکیل در فرایند تحقیقات باید دلایل و مستندات خود را با استدلالهای حقوقی
ترکیب کرده، آنها را با لحنی شیوا و دقیق در قالب یک نوشته مکتوب (لایحه)
تهیه نموده و در پرونده قرار دهد. دفاعیات وکیل علاوه بر اینکه باید به شکل
شفاهی به گوش دادیار و بازپرس و دادستان برسد، حتماً باید به شکل مکتوب
نیز درآمده و در پرونده ضبط گردد. نگارش یک لایحه دقیق علاوه بر دانش
حقوقی، نیازمند اطلاع از آخرین قوانین و مقررات، مطالعه دقیق و آشنایی با
نگرش قضات و نگارش قوی است. متاسفانه گاهی عامه مردم تصور میکنند استفاده
از خدمات عریضه نویسان مستقر در دادگاهها، به جای مراجعه به وکیل،
میتواند آنها را بی نیاز از خدمات وکیل کند، حال آنکه اصولاً تفاوت
لایحههایی که توسط وکیل نوشته میشود یا لوایحی که ظرف چند دقیقه توسط
عریضه نویسان تحریر میشود، از زمین تا آسمان است.
11. گرفتن ایراد به اقدامات دادسرا و مقامات تحقیق:
تسلط
به آیین دادرسی کیفری، شناختن وظایف و مسئولیتهای بازپرس و دادیار و
دادستان و ضابطین قضایی و اطلاع دقیق از روند رسیدگی در محاکم کیفری، به
وکیل کمک میکند تا بتواند در مقابل اقدامات نادرست مسئولیت مربوطه
ایستادگی کرده و از ایرادات مزبور را به آنها گوشزد کند. از جمله اقدامات
مهمی که از عهدهی وکلای متخصص و مجرب بر میآید، وارد کردن ایراد به
افرادی است که الزامات قانونی را در تحقیقات رعایت نکرده و از این طریق،
ممکن است حقوق متهم را ضایع کنند.
12. طرح شکایت یا دعوای متقابل:
گاهی بهترین دفاع، حمله است! یک وکیل خوب ومتخصص
ممکن است بتواند با بررسی دقیق پرونده، اقدامات نادرست طرف مقابل را نیز
شناسایی کرده و علاوه بر دفاع از موکل خود، با طرح شکایت یا دعوا بر علیه
طرف مقابل، تلاش کند تا او را نیز تحت فشار قرار دهد. طبیعتا در چنین
شرایطی، چون شاکی تحت فشار قرار میگیرد، راحتتر تن به مصالحه داده و یا
حتی به جای تمرکز بر حمله به متهم، تلاش میکند تا دفاع متناسبی از خود
فراهم کند.
13. تلاش برای جلب رضایت شاکی:
خوب
است بدانید رضایت شاکی در برخی از جرایم سبب تبرئه کامل متهم شده و در
برخی جرایم دیگر، موجبات تخفیف مجازات را فراهم میکند. از جمله اقداماتی
که وکیل با همراهی موکل و نزدیکان وی میتواند انجام دهد، تلاش برای جلب
رضایت شاکی و رساندن شاکی و متهم به مصالحه است. وکیل میتواند تا با ارائه
اطلاعاتی از سرانجام دعوا یا سوق دادن متهم یا خانواده او به دلجویی از
شاکی، طرفین را به حل مشکل در خارج از راهروهای تودرتوی دادگستری سوق داده و
موجبات حل مسالمتآمیز دعوا را مرتفع کند.
14. اعتراض به قرارهای صادره در دادسرا:
تصمیمات
بازپرس و دادستان در طول تحقیقات مقدماتی و در مقام انجام دادن تحقیق در
قالب «قرار» صادر میشود. از جمله قرارهایی که در دادسرا صادر میشود
میتوان به قرار منع تعقیب، قرار موقوفی تعقیب، قرار مجرمیت، قرارهای
تامینی، قرار بازداشت و … را نام برد. بسیاری از قرارهای صادره توسط مقامات
قضایی دادسرا قابل اعتراض است. از جمله وظایف وکیل در دفاع از متهم در
شکایت کیفری، اعتراض به قرارهای صادره توسط مقامهای قضایی است که به شکل
نادرست یا ناعادلانه صادر شده است.
فاز سوم- دفاع از حقوق متهم در مرحله رسیدگی بدوی
در
رسیدگی به جرایم، دادسرا وظیفه تحقیق در مورد جرایم را داشته و دادگاه، به
بررسی دلایل شاکی و دادسرا در مورد جرم و اظهارنظر در مورد رفتار متهم
میپردازد. اگر متهم پس از گذشت مرحله تحقیقات و رسیدن پرونده به دادگاه به
سراغ وکیل آمده باشد، یا اگر وکیل علیرغم تلاشهای خود نتوانسته باشد در
مرحله دادسرا پرونده را از خاتمه دهد، بر عهدهی وکیل است که از حقوق متهم
در دادگاه کیفری بدوی دفاع کند. اقداماتی که وکیل در این مرحله از دادگاه
ممکن است انجام دهد به شرح زیر است:
15. دفاع شفاهی از متهم در جلسه رسیدگی دادگاه:
اگر
دادسرا در مراحل رسیدگی خود به اتهام به این نتیجه برسد که متهم واقعا
جرمی را مرتکب شده و استحقاق مجازات دارد، برای متهم کیفرخواست صادر شده و
متهم به دادگاه فراخوانده می شود. در این صورت، ترتیب رسیدگی به اتهامات
متهم در یک جلسه حضوری داده شده و جلسه با حضور قاضی، شاکی، متهم و وکلای
آنها و نماینده دادستان داده میشود. از جمله مهمترین وظایف وکیل در دفاع
از متهم،حضور در جلسه رسیدگی دادگاه و دفاع شفاهی از متهم در محضر دادگاه و
مراقبت بر رعایت حقوق اوست.
16. جستجوی مدارک جدید به نفع متهم:
همانطور
که در بالا نیز گفته شد، از جمله وظایف وکیل در وکالت از متهم، شنیدن مکرر
اظهارات متهم و کشف سرنخ از اوست. وکیل با شنیدن مکرر اظهارات موکل
ومطلعین پرونده سعی میکند تا سرنخهایی را بیاید که با استفاده از آنها،
امکان برائت متهم، تخفیف برای او، سلب مسئولیت از متهم یا اقدام متقابل
قضایی علیه شاکی وجود داشته باشد. وکیل در تمام مراحل تحقیق و رسیدگی به
اتهامات متهم، هرگز از جستجو برای دلایل جدید باز نخواهد ایستاد و همواره
برای یافتن دلایل و مدارک جدید، تلاش خواهد کرد.
17. دفاع کتبی از متهم در مرحله بدوی رسیدگی:
علاوه
بر اینکه وکیل باید به شکل شفاهی از حقوق متهم در جلسه رسیدگی به اتهامات
او دفاع کند، استفاده وکیل از لوایح کتبی برای طرح دیدگاههای خود به قاضی و
روشن ساختن زوایای پنهان موضوع، حائز اهمیت زیادی است. وکیل باید تلاش کند
تا در کنار مراجعه حضوری به دادگاه و کمک نمودن به قاضی برای فهمیدن
پیچیدگیهای پرونده، اظهارات و استدلالهای مهم خود را در قالب لایحه به
دست قاضی رسانده و ضمیمه پرونده نماید. برتری لایحه نسبت به اظهارات شفاهی
را میتوان در آن دانست که ممکن است فراموشی، اظهارات شفاهی وکیل را از ذهن
قاضی دور کند، اما ثبت شدن این اظهارات در یک لایحهی موجود در پرونده، به
قاضی کمک مینماید تا در زمان تصمیمگیری نهایی، تمام این استدلالات را به
شکل شفاف و خلاصه در مقابل خود داشته و مجبور باشد تا در رای خود، پاسخ
مستدلی برای این دلایل و استدلالها بیندیشد.
18. تلاش برای جلب رضایت شاکی:
اگر
موکل پس از خاتمه تحقیقات به سراغ وکیل رفته و در دادسرا وکیل نداشته باشد
یا اگر بواسطه خشم و ناراحتی وافر شاکی از موکل، اقامات وکیل در مرحله
دادسرا برای مصالحه دادن طرفین بدون نتیجه مانده باشد، کماکان وکیل در
مرحله تحقیقات تلاش میکند تا با استفاده از روشهای مختلف و با کمک گرفتن
از خود متهم، اقوام، خویشان و ریش سفیدان، شاکی را منعطف نموده و رضایت او
را جلب نماید. البته شاید نتوان جلب رضایت شاکی را اصولاً از تکالیف و
تعهدات وکیل دانست، اما بنظر میرسد یک وکیل خوب،
موکل را چون خویشان خود تلقی کرده و تلاش میکند تا با استفاده از
روشهای جانبی و راهنماییهای مناسب که از اشراف به قوانین و تجربههای
سابق او حاصل میشود، شرایط جانبی را نیز به نفع موکل تغییر داده و از این
طریق نیز، منفعت موکل را تامین کند.
19. دفاع شکلی از حقوق متهم:
در
فرایند رسیدگی به پروندههای کیفری، تصمیمات قضایی و اداری متعددی از سوی
مقامهای قضایی و پرسنل اداری و ضابطین قضایی گرفته میشود. اشتباه در
تصمیمات قضایی یا اداری، گاهی ممکن است حقوق مهمی از متهم را ضایع نموده و
او را در شرایط غیرعادلانهای قرار دهد.وکیل خوب
با آگاهی و تسلط بر قوانین و مقررات شکلی رسیدگیهای کیفری، نظارت مناسبی
به رعایت حقوق متهم داشته و بر رفتار مامورین و مسئولین مربوطه، نظارت
نموده و با تذکرهای به موقع و به جا، به احقاق تمام حقوق متهم کمک میکند.
20. اعتراض به رای یا قرار دادگاه:
دادگاه
در مقام رسیدگی به پرونده متهم، ممکن است به صدور «رأی» یا «قرار» اقدام
کند. در صورتی که قرار صادره از دادگاه، بر خلاف حقوق موکل بوده و یا رای
دادگاه بدوی بر محکومیت متهم باشد، وکیل باید وفق قانون به تصمیم یا حکم
صادره اعتراض و از آن، نزد مرجع بالاتر، تجدیدنظر خواهی کند.
فاز چهارم- دفاع از متهم در مرحله واخواهی
رسیدگی
دادگاه به اتهامات متهم گاهی به شکل حضوری و گاهی در غیاب متهم خواهد بود.
در صورتی که رای دادگاه به شکل غیابی صادر شده باشد، متهم میتواند از
دادگاه بخواهد تا در مرحلهی واخواهی (که به جایگزینی مرحله رسیدگی بدوی
است که او در آن فرصت حضور نداشته است) مجددا به اتهامات او رسیدگی شده و
دفاعیات او شنیده شود. در صورتی که متهم برای خود وکیلی را استخدام نموده
باشد، وکیل او تکالیف و تعهداتی که در مرحله رسیدگی بدوی اعلام شد را در
این مرحله نیز انجام خواهد داد و اقدامات مزبور را برای دفاع از حقوق متهم
به انجام میرساند.
فاز پنجم- پیگیری حقوق متهم در مرحله تجدیدنظر یا فرجام خواهی
اگر
موکل پس از سپری کردن مرحله تحقیقات در دادسرا و محکومیت در مرحله رسیدگی
بدوی از کمک وکیل گرفته یا وکیل علیرغم تلاش خود، نتوانسته باشد حکم مناسبی
از مرجع رسیدگی دریافت کند، با اعتراض وکیل به رای دادگاه، بنا بر اندازه و
اهمیت اتهامات موکل، پرونده به دادگاه کیفری 1 یا دیوان عالی کشور یا مرجع
رسیدگی تجدیدنظر ارسال میشود. در این مرحله از ریسدگی نیز وکیل موظف است
با اقداماتی چون نگارش لایحه، ملاقات با قضات، حضور در جلسه رسیدگی، انجام
دفاعیات شفاهی و کتبی، نظارت بر سیر پرونده و در صورت لزوم، اعلام ایراد به
اقدامات مسئولین قضایی، تلاش برای یافتن اسناد و مدارک جدید، تلاش برای
جلب رضایت از شاکی و غیره، تمام تلاش خود برای تبرئه شدن یا کاهش مجازات
متهم را بکار گیرد.
فاز ششم- پیگیری حقوق متهم در مرحله اعاده دادرسی
اگرچه
اصولاً رسیدگی به اتهامات پس از صدور رای در مرحله تجدیدنظر یا
فرجامخواهی تمام میشود، اما اعاده دادرسی به عنوان یک راه استثنائی، در
شرایط خاصی قابل درخواست بوده و یک مرحله دیگر را به رسیدگیهای قضایی
اضافه میکند. اگر شرایط مشخصی که در قانون آیین دادرسی کیفری به آن اشاره
شده است محقق شود، وکیل باید برای دفاع از حقوق متهم و تلاش برای شکستن حکم
قطعی شدهی او، اقدام به اعاده دادرسی نماید. در چنین شرایطی، بسیاری از
اقداماتی که در مراحل قبل طرح گردیده بود باید مجددا انجام شده و حقوق متهم
با استفاده از دانش و تخصص حقوقی، مورد رعایت قرار گیرد.
فاز هفتم- نظارت بر رعایت حقوق موکل در اجرای حکم
اگر
متهم به هر دلیلی نتواند از اتهامات وارد شده برائت بجوید، حکم صادر شده
بر علیه او اجرا خواهد شد. گاهی مجرمین تصور میکنند خدمات وکیل تا پیش از
صدور حکم بوده و پس از صدور حکم، وکیل نمیتواند کمکی را به آنها ارائه
نماید. بر خلاف تصور مزبور، وکیل میتواند خدمات موثری را در دفاع از حقوق
موکل در مرحله اجرای حکم نیز ارائه داده و مباحثی چون عفو، آزادی مشروط،
رعایت دقیق میزان مجازات، توقیف مجازات و غیره را پیگیری نماید.